ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿بَثَّ مِنۡهُمَا﴾: از آدم و همسرش با ایجاد نسل، پراکنده ساخت.
1- ﴿ٱلۡأَرۡحَامَ﴾: از قطع پیوند و محبت خویشاوندان بپرهیزید.
1- ﴿رَقِیبٗا﴾: آگاه یا مراقب اعمال شماست.
2- ﴿حُوبٗا کَبِیرٗا﴾: گناهی بزرگ یا ستمی بزرگ است.
3- ﴿أَلَّا تُقۡسِطُواْ﴾: اینکه عدالت و انصاف نکنید.
3- ﴿مَا طَابَ لَکُم﴾: آنچه به شما حلال است.
3- ﴿رُبَٰعَ﴾: چهار زن، زیاد از چهار حرام است.
3- ﴿أَلَّا تَعۡدِلُواْ﴾: که در نفقه و حقوق دیگر نمیتوانید عدالت کنید.
3- ﴿ذَٰلِکَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ﴾: این نزدیکتر به ترک ستمکاری است یا که زن و فرزندتان زیاد نگردد.
4- ﴿صَدُقَٰتِهِنَّ﴾: مهر آنها را.
4- ﴿نِحۡلَةٗ﴾: به عنوان فریضه یا بخشش.
4- ﴿هَنِیٓٔٗا مَّرِیٓٔٗا﴾: حلال و خوشگوار با فرجام نیکو.
5- ﴿قِیَٰمٗا﴾: مایه آراستگی اسباب زندگانی و خیر و صلاح امور شما.
6- ﴿وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰ﴾: یتیمان را قبل از بلوغ بیازمایید، آیا راه استفاده مناسب از اموال خود را میدانند.
6- ﴿ءَانَسۡتُم﴾: دریافتید.
6- ﴿رُشۡدٗا﴾: راه استفاده درست از اموال خود را.
6- ﴿بِدَارًا أَن یَکۡبَرُواْ﴾: به شتاب از ترس اینکه بزرگ شوند و به حد رشد برسند.
6﴿فَلۡیَسۡتَعۡفِفۡ﴾: از خوردن اموال آنها امتناع ورزد.
6- ﴿حَسِیبٗا﴾: محاسب یا شاهد اعمال شماست.
7- ﴿مَّفۡرُوضٗا﴾: واجب یا معین و قطعی.
9- ﴿قَوۡلٗا سَدِیدًا﴾: گفتار خوب یا درست و عادلانه.
10- ﴿سَیَصۡلَوۡنَ سَعِیرٗا﴾: به زودی به آتش شعلهور و هول انگیز درآیند.
11- ﴿یُوصِیکُمُ ٱللَّهُ﴾: خدا به شما دستور میدهد و معین میکند.
11- ﴿فَرِیضَةٗ﴾: بر شما فرض است.
12- ﴿کَلَٰلَةً﴾: متوَفَّایکه نه فرزند دارد و نه پدر.
13- ﴿حُدُودُ ٱللَّهِ﴾: احکام، شریعت و فرموده خداست.
17- ﴿بِجَهَٰلَةٖ﴾: از روی نادانی، هر نافرمان جاهل است.
19- ﴿کَرۡهٗا﴾: بدون خوشی و رضایتشان.
17- ﴿لَا تَعۡضُلُوهُنَّ﴾: به قصد ضرر رساندن به آنها، مانع ازدواجشان نشوید.
17- ﴿بِفَٰحِشَةٖ مُّبَیِّنَةٖ﴾: گناه آشکار، ناسازگاری، خوی بد یا زنا.
20- ﴿بُهۡتَٰنٗا﴾: به باطل و ستم.
21﴿أَفۡضَىٰ بَعۡضُکُمۡ...﴾: از یکدیگر کام گرفتهاید، به مقاربت جنسی یا خلوت صحیح.
21- ﴿مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا﴾: عهد استوار.
22- ﴿مَقۡتٗا﴾: نهایت ناسپاسی و پستی است.
23- ﴿رَبَٰٓئِبُکُمُ﴾: دختران همسرتان از شوهر دیگر آنها.
23- ﴿فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ﴾: بر شما گناه محسوب نمیشود.
23- ﴿حَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِکُمُ﴾: همسران پسرهاتان.
24- ﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ﴾: زنان شوهردار.
24- ﴿مُّحۡصِنِینَ﴾: پاکدامنان.
24- ﴿غَیۡرَ مُسَٰفِحِینَ﴾: نه به زنا.
24- ﴿أُجُورَهُنَّ﴾: مهر آنها را.
25- ﴿طَوۡلًا﴾: ثروت و توان مالی.
25- ﴿ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ﴾: زنان آزاد.
25- ﴿فَتَیَٰتِکُمُ﴾: کنیزان خود.
25- ﴿مُحۡصَنَٰتٍ﴾: پاکدامنان.
25- ﴿غَیۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ﴾: نه کنیزانیکه به طور آشکار دست به زنا میزنند.
25- ﴿لَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖ﴾: نه کنیزانیکه دوستان نهانی برای زنا میگیرند.
25- ﴿خَشِیَ ٱلۡعَنَتَ﴾: از زنا و یا از ملوث شدن به این گناه بترسد.
26- ﴿سُنَنَ﴾: راهها و شیوههای.
29- ﴿بِٱلۡبَٰطِلِ﴾: به ناحق و مخالف حکم پروردگار.
30- ﴿نُصۡلِیهِ نَارٗا﴾: او را در دوزخ میافکنیم.
31- ﴿سَیَِّٔاتِکُمۡ﴾: گناهان صغیره شما را.
31- ﴿مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا﴾: جای خوب جنت.
33- ﴿جَعَلۡنَا مَوَٰلِیَ مِمَّا تَرَکَ﴾: عصبه و وارثانی قرار دادیم که از اموال متوَفَّا ارث بگیرند.
33- ﴿ٱلَّذِینَ عَقَدَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡ﴾: کسانیکه با آنها عهد بستهاید که از هم میراث بگیرید، این به نزد جمهور منسوخ است.
34﴿قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ﴾: مدبر امور و سرپرست زنان هستند مثل حمایت و سرپرستی فرمانروایان مصلح از عامه مردم.
34- ﴿قَٰنِتَٰتٌ﴾: فروتن و فرمانبردار در برابر خدا و شوهر.
34- ﴿حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَیۡبِ﴾: ناموس و ثروت شوهر را در غیاب او حفظ میکنند.
34- ﴿بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾: زنان نیز بالای شوهران خویش حقوقی دارند.
34- ﴿نُشُوزَهُنَّ﴾: ناسازگاری و برتری جویی آنها را.
36- ﴿ٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ﴾: همسایهایکه خویشاوند نزدیک نیست یا منزلش دورتر است.
36- ﴿ٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ﴾: همنشین نیکو.
36- ﴿ٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ﴾: مسافر یا مهمان.
36- ﴿مُخۡتَالٗا﴾: متکبر خود پسند.
36- ﴿فَخُورًا﴾: کسیکه به هنر و کارهای نیک خود افتخار و تکبر کند.
38- ﴿رِئَآءَ ٱلنَّاسِ﴾: برای اینکه مردم ببینند و بشنوند نه به رضای خدا.
40- ﴿مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ﴾: به وزن کوچکترین مورچه یا گرد و غبار.
42- ﴿لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ﴾: با خاک یکسان میبودند و مبعوث نمیشدند.
43- ﴿عَابِرِی سَبِیلٍ﴾: مسافرهاییکه آب نیابند تیمم میکنند.
43- ﴿ٱلۡغَآئِطِ﴾: جای قضای حاجت، کنایه از مدفوع است.
43- ﴿لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ﴾: با آنها مقاربت انجام دهید یا به بدن آنها دست بمالید.
43- ﴿صَعِیدٗا طَیِّبٗا﴾: خاک یا زمین پاک.
46- ﴿یُحَرِّفُونَ ٱلۡکَلِمَ﴾: سخنان را تغییر میدهند یا به باطل تأویل میکنند.
46- ﴿وَٱسۡمَعۡ غَیۡرَ مُسۡمَعٖ﴾: و بشنو که هیچ نشنویی، یهود به این سخن قصد نفرین او ج را داشت.
46- ﴿رَٰعِنَا﴾: یهود این جمله را به قصد دشنام و کم و کاست نشاندادن پیامبر میگفت.
46- ﴿لَیَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ﴾: طوری به زبان میآوردند که معنی ناشایست میداد.
46- ﴿أَقۡوَمَ﴾: شایستهتر و درستتر.
47- ﴿نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا﴾: آثار چهرهها را محو کنیم یا آنها را در گمراهی بگذاریم.
49- ﴿یُزَکُّونَ أَنفُسَهُم﴾: خود را میستایند که از گناه پاکند.
49- ﴿فَتِیلًا﴾: به اندازه رشته نازک روی هسته خرما.
51- ﴿بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ﴾: به بت و طاغوت، هر چه غیر از خدا مورد پرستش قرار گیرد.
53- ﴿نَقِیرًا﴾: به اندازه فرو رفتگی پشت هسته خرما.
56- ﴿نُصۡلِیهِمۡ نَارٗا﴾: آنها را در آتش هولانگیز داخل و بریان میکنیم.
56- ﴿نَضِجَتۡ جُلُودُهُم﴾: پوست تن آنها بسوزد و نابود گردد.
57- ﴿ظَلِیلًا﴾: سایه مداوم با هوای متعادل.
58- ﴿تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ﴾: حقوق خدا و بندگان او را ادا کنید.
58- ﴿نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ﴾: خدا با این چیزها شما را چه نیکو اندرز میدهد.
59- ﴿أَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا﴾: فرجامش نیکوتر و عاقبتش ستودهتر است.
60- ﴿ٱلطَّٰغُوتِ﴾: یهودیی گمراه، کعب بن اشرف.
61- ﴿یَصُدُّونَ عَنکَ﴾: منافقان از آمدن نزد تو اعراض میکنند.
65- ﴿شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ﴾: در اختلافات خود که حکمش بر آنها پوشیده است.
65- ﴿حَرَجٗا﴾: دلتنگی یا شک.
66- ﴿أَشَدَّ تَثۡبِیتٗا﴾: موجب ثبات و پایداری ایمان آنها میشد.
71- ﴿خُذُواْ حِذۡرَکُمۡ﴾: مسلح شوید یا در برابر دشمن بیدار و هوشیار باشید.
71- ﴿فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ﴾: به صورت گروهها و دستههای جداگانه و با ثبات به جهاد حرکت کنید.
72- ﴿لَّیُبَطِّئَنَّ﴾: سستی و تنبلی میکند یا روحیه جهاد را ضعیف مینماید.
74- ﴿یَشۡرُونَ﴾: میفروشند، مؤمنان.
76- ﴿ٱلطَّٰغُوتِ﴾: شیطان، راه آن کفر است.
77- ﴿فَتِیلًا﴾: به اندازه رشته نازک روی هسته خرما.
78- ﴿بُرُوجٖ﴾: پناهگاهها و قلعهها یا قصرها.
78- ﴿مُّشَیَّدَةٖ﴾: محکم یا بسیار بلند.
80- ﴿حَفِیظٗا﴾: حافظ، مراقب اعمال آنها.
81- ﴿بَرَزُواْ﴾: بیرون رفتند.
81- ﴿بَیَّتَ طَآئِفَةٞ﴾: گروهی در جلسات شبانه تصمیم مزورانه میگیرند.
83- ﴿أَذَاعُواْ بِهِ﴾: آن را فاش و شایع میسازند، این کار مایه زیان و فساد است.
83- ﴿یَسۡتَنۢبِطُونَهُ﴾: افشا گران تدبیر و تحلیل آن را به دست میآوردند که کدام خبر قابل نشر است یا از راست و دروغ بودن آن آگاه میشدند.
84- ﴿بَأۡس﴾: زور و قدرت.
84- ﴿أَشَدُّ بَأۡسٗا﴾: دارای بزرگترین قدرت است.
84- ﴿أَشَدُّ تَنکِیلٗا﴾: عذاب و انتقام او تعالی شدیدتر است.
85- ﴿کِفۡلٞ مِّنۡهَا﴾: سهمی از آن گناه.
85- ﴿مُّقِیتٗا﴾: توانا یا حافظ است.
86- ﴿حَسِیبًا﴾: محاسب، پاداش دهنده یا شاهد.
88- ﴿أَرۡکَسَهُم﴾: خدای متعال آنها را سرنگون ساخته و به حکم کفر برگردانده است.
90- ﴿حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ﴾: دلتنگ شدهاند.
90- ﴿ٱلسَّلَمَ﴾: صلح را.
91- ﴿أُرۡکِسُواْ فِیهَا﴾: به زشتترین حالت در فتنه سرنگون میشوند.
91- ﴿ثَقِفۡتُمُوهُمۡ﴾: آنها را یافتید یا بر آنها تسلط پیدا کردید.
94- ﴿ضَرَبۡتُمۡ﴾: سفر کردید.
94- ﴿ٱلسَّلَٰمَ﴾: اظهار اسلام یا سلام مسلمانی.
95- ﴿عَرَضَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾: غنیمت را که نعمت نابود شدنی است.
95- ﴿غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِ﴾: بدون کسانیکه عذر خاصی، مانع رفتنشان به جهاد میگردد.
100- ﴿مُرَٰغَمٗا﴾: اقامتگاهیکه در آنجا رود.
101- ﴿یَفۡتِنَکُمُ﴾: به شما رنج و اندوه برساند.
102- ﴿حِذۡرَهُمۡ﴾: خود را از دشمن حفظ نمایند.
102- ﴿تَغۡفُلُونَ﴾: غافل شوید.
103- ﴿کِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا﴾: فرض است، اوقات معینی دارد.
104- ﴿لَا تَهِنُواْ﴾: سستی و ناتوانی نکنید.
105- ﴿خَصِیمٗا﴾: مدافع آنها.
107- ﴿یَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡ﴾: با ارتکاب گناه به خود خیانت میکنند.
108- ﴿یُبَیِّتُون﴾: در دل شب توطئه میکنند.
109- ﴿وَکِیلٗا﴾: حافظ و نجات دهنده از عذاب خدا.
112- ﴿بُهۡتَٰنٗا﴾: دروغ بسیار زشت.
114- ﴿نَّجۡوَىٰهُمۡ﴾: سخنانیکه پنهانی و سری به یکدیگر میگویند.
115- ﴿یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ﴾: با پیامبر مخالفت میکند.
115- ﴿نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ﴾: او را به روشیکه اختیار کرده است رها میسازیم.
115- ﴿نُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَ﴾: او را به دوزخ وارد میکنیم، در آن جا کباب میشود.
117- ﴿إِنَٰثٗا﴾: بتهای را که مانند زنان زینت میکنند.
117- ﴿شَیۡطَٰنٗا مَّرِیدٗا﴾: شیطان سرکش و عاری از خیر.
118- ﴿مَّفۡرُوضٗا﴾: تعداد معینی را به گمراهی و کفر میکشانم.
119- ﴿فَلَیُبَتِّکُنَّ﴾: تا قطع کنند یا بشکافند.
119- ﴿خَلۡقَ ٱللَّهِ﴾: آفرینش خدا را، مراد دین خداست.
120- ﴿غُرُورًا﴾: فریب و ناچیز.
121- ﴿مَحِیصٗا﴾: جای فرار، پناهگاهی و جای برگشتی.
122- ﴿قِیلٗا﴾: سخن.
124- ﴿نَقِیرٗا﴾: اندازه فرورفتگی کوچک در پشت هسته خرما.
125- ﴿أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ﴾: بدون ریا تسلیم امر خدا شده یا به اخلاص به عبادت خدا روی آورده است.
125- ﴿حَنِیفٗا﴾: از باطل روگردان و متمایل به دین حق.
127- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ﴾: به عدالت در میراث و اموال.
128- ﴿بَعۡلِهَا﴾: شوهرش.
128- ﴿نُشُوزًا﴾: به ستم از او دوری گزیند.
128- ﴿ٱلشُّحَّ﴾: بخل آمیخته به حرص.
129- ﴿أَن تَعۡدِلُوا﴾: که در محبت و میل خاطر عدالت کنید.
130- ﴿مِّن سَعَتِهِۦ﴾: از فضل و از ثروت بیپایانش.
132- ﴿وَکِیلًا﴾: آگاه یا مدافع یا برپادارنده جهان است.
135- ﴿أَن تَعۡدِلُواْۚ﴾: تا زشتیهای عدول از حق دامنگیرتان نشود.
135- ﴿تَلۡوُۥٓا﴾: در ادای شهادت از حق انحراف نمایید.
135- ﴿تُعۡرِضُوا﴾: شخصاً شهادت ادا نکنید.
139- ﴿ٱلۡعِزَّةَ﴾: نیروی دفاعی، قدرت و پیروزی.
141- ﴿یَتَرَبَّصُونَ بِکُمۡ﴾: مراقب هستند چه حوادثی به شما پیش میآید.
141- ﴿فَتۡحٞ﴾: پیروزی و غنیمت.
141- ﴿أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَیۡکُمۡ﴾: آیا ما نمیتوانستیم با مسلمانها همدست شویم و بر شما تسلت یابیم اما ما شما را نجات دادیم.
143- ﴿مُّذَبۡذَبِینَ بَیۡنَ ذَٰلِکَ﴾: متردد بین کفر و ایمان.
144- ﴿سُلۡطَٰنٗا مُّبِینًا﴾: دلیل آشکار برای تعذیب خود.
145- ﴿ٱلدَّرۡکِ ٱلۡأَسۡفَلِ﴾: طبقهایکه در عمق جهنم است.
153- ﴿جَهۡرَةٗ﴾: آشکار به چشم.
153- ﴿ٱلصَّٰعِقَةُ﴾: آتش یا آوازی از آسمان.
154- ﴿لَا تَعۡدُواْ فِی ٱلسَّبۡتِ﴾: با شکار ماهی در روز شنبه، دست به تجاوز نزنید.
154- ﴿مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا﴾: عهد و پیمان محکم به اطاعت از خدا.
155- ﴿قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ﴾: دلهای ما از آفرینش در غلاف و پردهاند سخنان تو را نمیفهمند.
155- ﴿طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَیۡهَا﴾: خدا بر دلهای آنها مهر زده و از درک حقایق مانع شده است.
156- ﴿بُهۡتَٰنًا عَظِیمٗا﴾: دروغ و تهمتی بسیار زشت.
157- ﴿شُبِّهَ لَهُمۡۚ﴾: مقتول شبیه عیسی شد.
162- ﴿وَٱلۡمُقِیمِینَ ٱلصَّلَوٰةَۚ﴾: و نمازگزاران را به نیکویی یاد میکنیم.
163- ﴿ٱلۡأَسۡبَاط﴾: فرزندان و نبیرگان یعقوب ÷.
163- ﴿زَبُورٗا﴾: کتابیکه سراسر پند و حکمت است.
171- ﴿لَا تَغۡلُواْ﴾: افراط نکنید و از حد تجاوز ننمایید.
171- ﴿ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ﴾: کلمه اوست، به کلمه «کن: ایجاد شو» بدون پدر و نطفه خلق شد.
171- ﴿وَرُوحٞ مِّنۡهُ﴾: دارای روح از امر خدا، مانند سایر ارواح مخلوق اوست.
172- ﴿لَّن یَسۡتَنکِفَ﴾: مسیح هرگز از بندگی خدا ننگ ندارد، برتری نمیجوید و تکبر نمیورزد.
174- ﴿بُرۡهَٰنٞ﴾: رسول خدا.
174- ﴿نُورٗا مُّبِینٗا﴾: قرآن کریم.
176- ﴿ٱلۡکَلَٰلَةِ﴾: متوفاییکه پدر و فرزند ندارد.