ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
رینهارت دوزی([1]) (1820-1879م) خاورشناس مشهور هلندی، مینویسد: «برای یک محقق اروپایی محال است که به راستی گفتار و پاکی حضرت محمد ایمان نیاورد و اعتراف نکند که این مرد خدا از روی کمال و صدق و عقیدهی پاک، عمر خود را در نشر تعالیم الهیای که مأمور ابلاغشان بود، صرف نکرده است»([2]).
پروفسور رینولد الین نیکلسون([1]) (1868-1945م)در کتابی به نام تاریخ ادبیات اعراب([2]) که به سال 1914م منتشر شده است، مینویسد: «به علاوه، میبینیم که «قرآن» سندی است بیاندازه بشری و انسانی و هر شکلی از اشکال شخصیت محمد را منعکس میکند و ارتباط نزدیک با حوادث خارجی زندگانی او را نشان میدهد، بطوری که در اینجا (قرآن) مواد منحصر و غیر قابل بحث و تکامل و پیشرفت اسلام و ریشههای اصلی آن دیده میشود؛ در صورتی که چنین وضعی در ادیان بودایی، مسیحی یا سایر ادیان کهن وجود ندارد»([3]).
ساچیکو موراتا و ویلیام چیتیک در کتاب سیمای اسلام نوشتهاند:
«پیامبر خدا، بزرگترین انسان عصر خویش در پهنهی زمین بوده است»([1]).
ژنرال سرپرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران نوشته است: «هرکه حالات و خصایل حضرت محمد را بیطرفانه مطالعه کند، تصدیق میکند که او به شهامت و شجاعت اخلاقی، محبت و اخلاص و سادگی و بیآلایشی، متصف بود»([1]).
جان دیون پورت نوشته است: «حصول چنین پیروزیای برای محمد از آن جهت به سهولت انجام میگرفت که نه تنها عظمت و علو اخلاقش با قدرت شمشیر ممزوج شده بود، بلکه شخصیتش به حدی از نفوذ سرشار بلاغت و فصاحت و نیروی اقناع برخوردار بود که به محض خارجشدن کلمات از دهان او – که با نیروی الهام توأم بود- عمیقترین آثار را در فکر و ذهن اعراب بر جای مینهاد و دهان به دهان نقل میشد و به دورترین نقاط میرسید. کتابی که محمد به آنان و به تمام جهان شرق عرضه داشت، مملو از وعدهها و نویدهای درخشان بود»([1]).