اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

موفق‌ترین شخصیت

موفق‌ترین شخصیت

در دایرة المعارف بریتانیکا چاپ یازدهم چنین نوشته شده است: «محمد از همه‌ی پیغمبران و شخصیت‌های مذهبی بیشتر موفق بوده است»([1]).



[1]- داستان‌هایی از زندگی پیامبر ما، 152.

قلبی مالامال از مهر و محبت

قلبی مالامال از مهر و محبت

دکتر گوستاولوبون فرانسوی چنین می‌گوید: «عقل و ادراک حضرت محمد از بزرگ‌ترین عقول بشری و آرای او از محکم‌ترین آرای انسانی بود. او دلی مملو از مهر و محبت و صفا داشت».

برتری پیامبر بر معاصران

برتری پیامبر ج بر معاصران

مسیو بارتلمی سنت هیلیر مورخ مشهور چنین نوشته است: «پیامبر اسلام از لحاظ عقل و فهم، خداپرستی و رحم و انصاف بر تمام معاصران خود، تفوق و برتری داشته است. حکومتی که او برای خود بنیان نهاد، مبتنی بود بر مزایا و فضایل نفسانی خویش و مذهبی که اشاعه داد، برای اقوامی که به آن گرویدند، یک نعمت بزرگی شد»([1]).



[1]- نگرشی بر رویارویی غرب با اسلام؛ 356.

شعله‌ی فروزان

شعله‌ی فروزان

جان بایرناس نوشته است: «دینی که محمد آورد و در آغاز امر، سرعت و انتشاری عظیم یافت و غالباً با جهاد همراه بود، بر افکار مردم شرق و غرب تأثیری ثابت و دایم نهاده است. در سده‌ی اول پس از ظهور آن در نظر مردمی که در معرض شمشیر مسلمانان قرار داشتند این دین نوین همچون: آتشی بود که از کانونش شعله‌ور شده و زبانه‌هایش با سرعتی بی‌دریغ و پرشتاب منتشر شد و پیش از آنکه به خود آیند و بدانند که چه باید کرد، آنان را دربر می‌گرفت»([1]).



[1]- تاریخ جامع ادیان؛ 474.

اعتراف و اعتقاد به صداقت پیامبر

اعتراف و اعتقاد به صداقت پیامبر ج

مونتگمری وات در کتاب محمد در مکه نوشته است: «آمادگی او برای تحمل هر شکنجه‌ای در راه عقایدش، سیرت والای معنوی مردمی که به او ایمان داشتند و او را چون یک رهبر می‌دانستند و عظمت کارهای وی ]باعث شد که[ همه از راستی و پاکی اساسی‌اش سخن می‌گویند. تصورکردن [حضرت] محمد به عنوان یک فرد فریبکار، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه مشکلات دیگری نیز در پی دارد. از طرف دیگر هیچ یک از افراد بزرگ تاریخ در غرب همچون [حضرت] محمد این چنین نادرست ارزیابی نشده است. بنابراین، اگر خواهان شناخت و درک او و اصلاح آن اشتباهاتی هستیم که از گذشته به ارث برده‌ایم، نه فقط باید اصالت و درستی مقصودش را بپذیریم، بلکه ناگزیریم در هر مورد خاصی به صداقتش که دلیل قاطع، بیشتر مورد لزوم است تا قیافه‌ی حق به جانب گرفتن! در غیر این صورت، طبیعی است که باید مشکلات دیگری مواجه شد»([1]).



[1]- همان، 22.