اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

آموزه‌های پیامبر و برداشتنی نوین از دین

آموزه‌های پیامبر ج و برداشتنی نوین از دین

او پیروان خود را به مطالعه‌ی طبیعت و قوانین آن فرا خواند. قرآن می‌گوید:

«و (ما) آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است، به بازیچه نیافریده‌ایم. و (ما) آن دو را جز به حق نیافریدیم، و لیکن بیشتر آن‌ها نمی‌دانند»([1]).

دنیا یک توهم، یا عاری از هدف نیست. دنیا براساس حق، آفریده شده است. تعداد آیات قرآنی که انسان را به تدبر در عالم [فرا] می‌خوانند، چند برابر آیاتی است که به نماز، روزه یا حج امر می‌کنند. ایجاد روحیه‌ی علمی، ناشی از تعلیمات محمد، پیامبر خدا بود. قرآن می‌گوید: «خدا انسان را برای عبادت خلق کرده است»([2]). ولی عبادت، معانی متفاوتی دارد و عبادت خدا محدود به نماز نیست؛ و هرکاری که با نیت رضای خدا انجام شود و در جهت منافع بشر باشد، عبادت تلقی می‌شود. همچنین قرآن، زندگی و کار برای آن را به شرطی مقدس می‌داند که با صداقت، عدالت و خلوص نیت انجام شود. قرآن می‌گوید: «اگر از چیزهای پاک تناول کنید و خدا را شکر نمایید، او را عبادت کرده‌اید».

حدیثی از پیامبر نقل شده است که می‌گوید: «هرگز به تمنای قلب خود پاسخ دهد، خدا به او پاداش می‌دهد، به شرطی که از روش‌های مجاز استفاده کند».

شنونده‌ای گفت: «ای رسول خدا! در اینصورت، او تنها به هوای نفس خود عمل کرده است»!

در پاسخ شنید: «اگر از شیوه‌ای نامناسب استفاده کند، به شدت تنبیه خواهد شد، ولی در غیر اینصورت، چرا باید به دلیل انجام کار درست، تنبیه شود»؟([3])

این مفهومی جدید از دین است که افزون بر توجه به معنویات، به بهبود زندگی دنیوی نیز می‌اندیشد. تأثیر این اندیشه بر روابط انسانی، قدرت عظیمی که بر توده‌های مردم دارد، تفسیر جدیدی که از تکلیف ارایه می‌دهد و نیز مناسب‌بودن آن، هم برای افراد جاهل و هم دانشمندان، یکی از آموزه‌های پیامبر اسلام است.

ولی باید در نظر داشت که تأکید بر اعمال صالح، به معنی قربانی‌کردن ایمان نیست. در حالیکه مکاتب مختلفی وجود دارند که برخی عمل را در مسلخ ایمان و برخی ایمان را در مسلخ عمل قربانی می‌کنند، اسلام، مبتنی بر عمل صالح و ایمان قلبی است.

در اسلام، هدف به اندازه‌‌ی وسیله و وسیله به اندازه‌ی هدف ارزش دارد. به گفته‌ی قرآن: «افرادی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند، وارد بهشت خواهند شد»([4]). افرادی که ایمان دارند، ولی عمل نمی‌کنند، جایی در اسلام ندارند. همچنین ایمان با عمل نادرست، مغایرت دارد. قانون الهی، یعنی قانون تلاش.



[1]- ﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا لَٰعِبِینَ ٣٨ مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٣٩ [الدخان: 38- 39].

[2]- ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ ٥٦ [الذاریات: 56].

[3]- امام مسلم در کتاب صحیحش به سند خود از ابوذر س روایت کرده است:... پیامبر خدا ج فرمود:... و نزدیکی و هم‌بستری با همسران‌تان صدقه است. صحابه گفتند: ای رسول خدا! یکی از ما شهوتش را برآورده می‌کند برایش اجر و پاداش هم هست؟ فرمود: «مگر ندانستید که اگر آن (شهوتش) را از راه حرام برآورده سازد گناهکار می‌شود؟ پس به همین ترتیب اگر از راه حلال شهوتش را برآورده کند، اجر و پاداش دریافت می‌نماید». شرح السنه (حدیث 1644). مؤلف

[4]- آیات بی‌شماری در قرآن به این موضوع اشاره می‌کنند که برخی از آنان عبارت‌اند از: البقرة/25 و 82، النساء/57 و 123، هود/23، ابراهیم/23، الکهف/107، الحج/14، 23 و 56، العنکبوت/58، الروم/15، لقمان/8، السجدة/19، الشوری/22، الجاثیة/33، محمد/12 و البروج/11. مؤلف

شخصیت استوار و فروتن

شخصیت استوار و فروتن

پیامبر خدا با تغییر شرایط، تغییر نکرد؛ چه در هنگام شکست و چه در پیروزی و در قدرت و ضعف، همان مرد بود با همان شخصیت. صداقت [حضرت] محمد با هیچ معیاری قابل قیاس نبود. او انسان بود و همدلی انسانی و عشق به انسان‌ها تا اعماق جانش ریشه دوانده بود.

در وجودش اثری از غرور و تکبر نبود. چه نامی جز بنده و رسول خدا می‌توان بر او نهاد؟ او پیامبری بود همچون تمام پیامبران دنیا که شما برخی از آنان را می‌شناسید و برخی را نمی‌شناسید، در صورتیکه فردی به یک نفر از آنان نیز ایمان نداشته باشد، نمی‌تواند مسلمان باشد. به گفته‌ی یک محقق عربی: «باتوجه به احترامی که پیروانش به او می‌گذاشتند، اصلی‌ترین معجزه‌اش این بود که هرگز ادعا نکرد قدرت‌آوردن معجزات را [بدون اذن الهی] دارد». او معجزاتی انجام داد، ولی نه برای پیشبرد دین خود، بلکه برای نشان‌دادن قدرت خدا. او هیچ گنجی در زمین و آسمان نداشت. هرگز مدعی اطلاع از آینده [بدون اذن الهی] نشد و این درست در زمانی بود که مردم به معجزات عادت داشتند.

زندگی بی‌آلایش

زندگی بی‌آلایش

عالی‌جناب باسورث اسمیت می‌گوید: «اگر در زمین مردی باشد که بتواند ادعا کند، از طرف خداوند فرمان رانده است، او [حضرت] محمد است؛ چون تمام قدرت را بدون ابزار آن و حامیان معمول، در اختیار داشت. او اهمیتی به زرق و برق نمی‌داد و سادگی زندگی خصوصی‌اش در راستای زندگی عمومی‌اش بود».

با فتح مکه [در سال هشتم هجری] بیش از یک میلیون مایل مربع سرزمین در اختیار او بود، با این حال همچنان کفش‌هایش را، خود وصله می‌زد؛ لباس‌هایش را از پشم خشن انتخاب می‌کرد، شیر بزها را می‌دوشید، اجاق را تمیز می‌کرد، آتش را روشن و به امور معمول خانواده، رسیدگی می‌کرد. خوراکش خرما و آب بود. برخی اوقات چندین شب خانواده‌اش چیزی برای خوردن نداشت. تُشَک او از برگ درختان خرما تهیه شده بود و بیشتر شب‌ها را به عبادت می‌ایستاد([1]). او با تضرع و زاری از خداوند درخواست می‌کرد که قدرت کافی برای عمل به وظایف به او اعطا کند. هنگامی که از دنیا رفت، تنها دارایی‌ای از خود باقی گذاشت([2])، چند سکه بود که بخشی از آن بابت بدهی‌هایش پرداخت و مابقی به مستمندان انفاق شد. لباس‌هایی که هنگام مرگ بر تن داشت، پر از وصله بود.



[1]- عروه از حضرت عایشه ل روایت می‌کند که: پیامبر خدا در شب به عبادت می‌ایستاد و بر اثر آن پاهایش می‌آماسید. عایشه ل گفت: ای رسول خدا! چرا چنین می‌کنی؟ درصورتیکه خداوند گناهان پیشین و پسینت را آمرزیده است؟ پیامبر فرمود: «آیا دوست نداری که بنده‌ای سپاسگزار باشم»؟ این حدیث را امام بخاری (حدیث 4837) و امام احمد (حدیث 24844) و امام مسلم (حدیث 2820) (81) و امام بیهقی در السنن الکبری (2/497 و 7/39) و امام طبرانی در المعجم الاوسط (حدیث 3822) روایت کرده‌اند. مؤلف

[2]- از ام المؤمنین عایشه ل روایت است که فرمودند: رسول خدا ل درحالی از دنیا رفت که زره وی در عوض 30 صاع جو به رهن نماده شده بود (گرو بود). این را امام بخاری (احادیث 2916 و 4467) و احمد (حدیث 25998) و بیهقی در السنن الکبری (6/36) و بغوی در شرح السنة (حدیث 2129) و ابن حبان (حدیث 5936) و اسحاق بن راهویه (حدیث 1551) روایت کرده‌اند. مؤلف

پدیده‌ی نادر خلقت

پدیده‌ی نادر خلقت

او فلسفه را در مدارس آتن و رم، ایران، هند یا چین نخوانده بود؛ با این حال، کاشف عالی‌ترین حقایقی است که برای بشر ارزش ابدی دارند و در عین بی‌سوادی با چنان بلاغت و احساسی سخن می‌گفت که اشک مخاطبان را جاری می‌کرد. او که یتیم به دنیا آمد و از تعلقات دنیوی بی‌بهره بود، مورد علاقه‌‌ی همگان قرار گرفت. مردانی که از نبوغ سخنرانی و خطابه برخوردار باشند، اندک‌اند؛ «دکارت»([1]) یکی از کامل‌ترین نمونه‌های خطبا بود. هیتلر در جایی گفته است:

«یک نظریه پرداز بزرگ، الزاماً رهبر بزرگی نیست، درحالیکه یک سازمان‌دهنده، همیشه رهبر بزرگی است. به این دلیل که رهبری، به معنی توان به حرکت درآوردن توده‌های مردم است. استعدادهایی که مولد ایده‌ها هستند، دارای توان رهبری نیستند و تجمیع قوای نظریه‌پردازی، سازمان‌دهی و رهبری در یک فرد، از نادرترین پدیده‌های تاریخ بشری است».

به این ترتیب، پیامبر اسلام یکی از نادرترین پدیده‌های خلقت بوده است.



[1]- رنه دکارت Rene Descartes (1596-1650م) فیلسوف، ریاضی‌دان و فیزیک‌دان فرانسوی.

سمبل بزرگی

سمبل بزرگی

اگر بزرگی یعنی متحدکردن جوامع متفرق از طریق پاکدامنی و برادری، باز هم بزرگی، مستحق پیامبر صحرا است.

اگر بزرگی به معنی زدودن زنگار تعصبات و خرافات باشد، پیامبر اسلام این کار را برای میلیون‌ها نفر انجام داده است.

اگر بزرگی به معنی ارایه‌ی معیارهای والای اخلاقی است، [حضرت] محمد از نظر دوست و دشمن به عنوان «امین» و «صدیق» شناخته شده است.

اگر یک کشورگشا، فرد بزرگی است، در اینجا با یتیمی مواجه هستیم که فرمانروای عربستان شد و امپراتوری بزرگی بنا نهاد که چهارده سده دوام آورده است. اگر معیار بزرگی یک رهبر، میزان وفاداری به اوست، نام [حضرت] محمد هنوز قلوب میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان می‌رباید.