ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به گفتهی یک مورخ، معیارهای عظمت هر فرد عبارت است از اینکه:
- آیا نسبت به معاصران خود برتری داشته است؟
- آیا آنقدر عظمت داشته است که از استانداردهای زمان خود فراتر رود؟
- آیا میراث جاودانی برای جهان، باقی گذاشته است؟
تجلی دو مورد آخر در رابطه با [حضرت] محمد قبلاً ذکر شده است.
اسلام تا آنجا که سیاست و اقتصاد بر رفتار انسانها تأثیر میگذارد، اصول بسیار مهمی را برای زندگی اقتصادی انسانها ارایه کرده است. براساس نظر پروفسور ماسینیون، اسلام همواره به شخصیتسازی – که اساس بنای تمدنهاست – توجه داشته است؛ این موضوع توسط قانون ارث، پرداخت زکات و نیز از طریق غیر قانونی دانستن پارهای اعمال اقتصادی، همچون: انحصار، ربا و احتکار در اسلام دنبال شده است، از نظر اسلام، قمار حرام است و کمک به ایجاد مدارس، مکانهای عبادی، بیمارستانها، حفر چاهها و تأسیس دارالایتام از مهمترین و باارزشترین [و پایدارترین] اعمال است. گفته میشود: نخستین بار در اثر تعالیم پیامبر اسلام بود که دارالایتام افتتاح شد. کارلایل در مورد [حضرت] محمد میگوید: «صدای انسانیت، ترحم و برابری از درون او به گوش میرسد».
سرچارلز ادوارد آرچیبالد هامیلتون میگوید: «اسلام به ما میگوید: انسان در ذات خود بیگناه است. زن و مرد منشأ مشترکی دارند و دارای استعدادهای هوشی، معنوی و اخلاقی مشابهی هستند.
اعراب بر این باور بودند که هرکس قدرت استفاده از نیزه و شمشیر را داشته باشد، وارث خواهد بود، ولی اسلام به دفاع از جنس ضعیفتر پرداخت و برای زنان حقی از ارث را در نظر گرفت. این دین سدهها پیش حق مالکیت زنان را به رسمیت شناخت، درحالیکه دوازده سده بعد، در انگلستان سال 1881م بود که این اصل مترقی اسلام به اجرا گذاشته شد و زنان، براساس قانون زنان متأهل، حق مالکیت پیدا کردند. پیامبر اسلام سدهها پیش اعلام کرده بود: «زنان نیمهی دوم مردان هستند و حقوقشان مقدس است، مواظب احقاق حقشان باشید»!
نمونههای عملی مساوات و برادری
پیامبر اسلام بهترین شکل حکومت دمکراسی را ارایه داد. خلفایی همچون: علی که داماد پیامبر بود، همچون افراد عادی در مقابل قاضی حاضر میشدند. ما از رفتاری که امروز توسط سفیدهای متمدن با سیاهان میشود، اطلاع داریم. وضعیت بلال را در نظر بگیرید که چهارده سده پیش و در زمان پیامبر بردهای سیاهپوست بود. وظیفهی اذانگفتن که در هنگام ظهور اسلام [و پس از آن] بسیار اهمیت داشت، به این بردهی سیاه واگذار شد. در فتح مکه، هنگامی که بلال برای گفتن اذان بر بام کعبه که مقدسترین مسجد مسلمانان است، ایستاده بود، عدهای فریاد زدند: «وای بر او که بر بام کعبه ایستاده است»! در آن هنگام بود که پیامبر این آیه را برای نخستین بار قرائت کرد:
«ای مردم! بیشک ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامیترین شما نزد الله پرهیزگارترین شماست»([1]).
این آیه باعث چنان استحالهای در آنان شد که خلیفهی اسلام، دختر خود را به همسری آن غلام سیاه درآورد([2]) و خلیفهی دوم، عمر هرگاه او را میدید، به احترامش از جای خود برمیخاست! به این دلیل است که گوته بزرگترین شاعر آلمانی، در مورد قرآن میگوید: «نفوذ عظیم این کتاب در تمام دورانها باقی خواهند ماند».
جرج برنارد شاو نیز میگوید: «تنها دینی که طی صد سال آینده شانس حکمروایی بر انگلستان و کل اروپا را طی صد سال آینده دارد، اسلام است».
اصول برادری جهانی و مساوات انسانها، یکی از مهمترین موارد کمک [حضرت] محمد به ارتقای اجتماعی بشریت بود. خانم ساروجینی نایدو در این مورد میگوید: «اسلام، نخستین دینی بود که اصول دموکراسی را رعایت کرد. هنگامی که مؤمنین روزی پنج بار با صدای مؤذن به مسجد میروند، دمکراسی اسلام بروز میکند. این دمکراسی آنجا مشخص میشود که روستایی و سلطان پنج بار در روز در کنار هم زانو زده و میگویند: خدا از همه بزرگتر است».
مهاتما گاندی میگوید: «کسی گفته است که: اروپاییان در آفریقای جنوبی از ظهور اسلام در هراساند؛ همان اسلامی که اسپانیا را متمدن کرد، روشنایی را به مراکش برد و جهانیان را به برادری فرا خواند. اروپاییان و آفریقای جنوبی از اسلام در هراساند؛ چون در این سرزمین برادری، گناه و اسلام، به معنی برابری با رنگین پوست است، پس ترس آنان کاملاً بجاست».
هر سال در موسم حج، جهان شاهد نمایش جهانی اسلام در از بینبردن تفاوتهای نژاد، رنگ و رتبه است. مردم اروپا، آفریقا، عربستان، ایران، هند و چین در مدینه به عنوان اعضای یک خانواده به هم میپیوندند. و تنها لباسی که به تن میکنند، دو تکه پارچهی سفید است و درحالیکه سرهای خود را تراشیدهاند و اثری از غرور در کسی دیده نمیشود، میگویند: «خدایا! من به فرمان تو آمدم، هیچ شریکی برای تو نیست و من به سوی تو آمدم».
به عقیدهی پروفسور هورگرونج: «ائتلافی که توسط رسول خدا بین ملل مختلف بنیان گذاشته شد، اتحاد بین المللی برادری انسانی را بر چنان پایههایی استوار ساخت که توانست راهنمای کشورهای جهان باشد. حقیقت این است که هیچ کشوری در دنیا نمیتواند نظیری برای کاری که اسلام انجام داده است و عبارت است از تحقق عینی اتحادیهی ملل، ارایه دهد».