ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
«عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: تَبَسُّمُکَ فِی وَجْهِ أَخِیکَ لَکَ صَدَقَةٌ، وَأَمْرُکَ بِالمَعْرُوفِ وَنَهْیُکَ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ، وَإِرْشَادُکَ الرَّجُلَ فِی أَرْضِ الضَّلاَلِ لَکَ صَدَقَةٌ، وَبَصَرُکَ لِلرَّجُلِ الرَّدِیءِ البَصَرِ لَکَ صَدَقَةٌ، وَإِمَاطَتُکَ الحَجَرَ وَالشَّوْکَةَ وَالعَظْمَ عَنِ الطَّرِیقِ لَکَ صَدَقَةٌ، وَإِفْرَاغُکَ مِنْ دَلْوِکَ فِی دَلْوِ أَخِیکَ لَکَ صَدَقَةٌ»[1].
از ابو ذر س روایت است که گفت که: رسول خدا ج فرمود:
«لبخند زدنِ تو به روی برادرت، امر به معروف و نهی از منکر کردنت، راهنمایی کردن تو شخصی را در بیراهه، چشمشدنت برای کسی که کمبینا یا نا بیناست، برداشتنِ سنگ و خار و استخوان از سرِ راه، و خالی کردن از ظرف خودت و ریختن در سطل برادرت، هرکدام برای تو یک صدقه است».
«عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَیْسَ الْغِنَى عَنْ کَثْرَةِ الْعَرَضِ، وَلَکِنَّ الْغِنَى غِنَى النَّفْسِ»[1].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «ثروتمندی، زیادیِ متاع و دارایی و کالا نیست بلکه بینیازیِ درونی است».
«عَن عَبْدُ اللَّهِ بنِ مسعوُدٍ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَیُّکُمْ مَالُ وَارِثِهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنْ مَالِهِ؟» قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا مَالُهُ أَحَبُّ إِلَیْهِ، قَالَ: «فَإِنَّ مَالَهُ مَا قَدَّمَ، وَمَالُ وَارِثِهِ مَا أَخَّرَ»[2].
از عبدالله بن مسعود س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «کدام یک از شما مال وارثش را بیشتر از مال خودش دوست دارد؟!».
صحابه عرض کردند: ای فرستادهی خدا! همهی ما اموال خود را بیشتر از مال دیگران دوست داریم.
فرمود: «پس بدانید که مالِ خودِ انسان، تنها همان مالی است که جلوتر فرستاده (و در راه خیر و برای آخرت یا دنیای خویش خرج کرده، چون آن را پیش خدا برای خود ذخیره نموده) و آنچه که باقی گذاشته، مال وارثش به شمار میرود».
«عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: تَعِسَ عَبْدُ الدِّینَارِ، وَالدِّرْهَمِ، وَالقَطِیفَةِ، وَالخَمِیصَةِ، إِنْ أُعْطِیَ رَضِیَ، وَإِنْ لَمْ یُعْطَ لَمْ یَرْضَ»[3].
از ابو هریره س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «شقاوتمند و نابود باد بندهی دینار و درهم و پارچهی مخمل و ابریشمی و متاعهای نفیس دنیوی که (سخت در جمع و حفظ آنها میکوشید و) اگر اینها به او داده شود، خرسند میگردد و اگر به او داده نشود، خرسند نیست».
«عَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ رَضِیَ الله عَن النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَُ: سَیِّدِ الاِسْتِغْفَارِ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَ أَبِوءُ لَک بِذَنبِی، فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ»، قَالَ: «وَ مَن قَالَهَا مِنَ النَّهارِ مُوقِناً بِها، فَماتَ مِن یِومِهِ قَبلَ أَن یُمسِیَ، فَهُوَ مِن أَهلِ الجَّنَةِ، وَ مَن قَالهَا مِن اللَّیلِ وَ هُوّ مُوقِنٌ بِها فَماتَ قَبلَ أَن یُصبِحَ، فَهُوَ مِن أَهلِ الجَنَّةِ»[1].
شدّاد بن اوس س میگوید: نبیّ اکرم ج فرمود: بهترین استغفار این است که بگویی: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَ أَبِوءُ لَک بِذَنبِی، فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ»: الهی! تو پروردگارِ منی، معبودی جز تو وجود ندارد، تو مرا آفریدهای و من بندهی تو هستم و تا حدّ توانم بر پیمانی هستم که با تو بستهام، از بدیِ کارهایی که انجام دادهام به تو پناه میبرم و اعتراف میکنم به نعمتهایی که به من ارزانی داشتهای و به گناهانی که مرتکب شدهام، پس مرا ببخش زیرا که به جز تو کسی گناهان را نمیبخشد». پیامبر ج فرمود: «این (دعای استغفار) را هرکس در روز و با یقین بدان بخواند و در همان روز قبل از این که شب شود بمیرد، او از بهشتیان خواهد بود، و هم چنین هرکس آن را در شب و با یقین بخواند و قبل از این که صبح شود بمیرد، او از بهشتیان است».
«عَنْ أَبِی مُوسَى رَضِیَ الله عَنهُ،قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ،: إِنَّ اللهَ یَبْسُطُ یَدَهُ بِاللَّیْلِ لِیَتُوبَ مُسِیءُ النَّهَارِ، وَیَبْسُطُ یَدَهُ بِالنَّهَارِ لِیَتُوبَ مُسِیءُ اللَّیْلِ، حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا»
از ابو موسی س روایت است که گفت: پیامبر ج فرمود: «همانا خداوندِ عزّوجل دستش را در شب باز میکند (یعنی: درهای رحمت و بخشایش و پذیرش خود را بر بندگان میگشاید) تا گناهکارِ روز توبه کند، و دستش را در روز باز میکند تا گناهکار شب توبه کند، و این ادامه دارد تا زمانی که خورشید از محلّ غروبش طلوع میکند»[1].
«عَن أَنَسٍ رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِینَ یَتُوبُ إِلَیْهِ، مِنْ أَحَدِکُمْ کَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِأَرْضِ فَلَاةٍ، فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَیْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ، فَأَیِسَ مِنْهَا، فَأَتَى شَجَرَةً، فَاضْطَجَعَ فِی ظِلِّهَا، قَدْ أَیِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ، فَبَیْنَما هُوَ کَذَلِکَ إِذَا هُوَ بِهَا، قَائِمَةً عِنْدَهُ، فَأَخَذَ بِخِطَامِهَا، ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ: اللهُمَّ أَنْتَ عَبْدِی وَأَنَا رَبُّکَ، أَخْطَأَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ».
از انس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «خداوند از توبهی بندهاش هنگامی که به درگاهِ او توبه میکند خیلی خوشحالتر است از یکی از شما که در بیابانی بر هویت، سوار بر شتر خودش دارد میرود که ناگاه شترش از دستش فرار میکند در حالی که آذوقهی او هم بر پشت شتر است، و او دیگر از باز یافتنِ شتر نا امید میشود (و منتظر مرگ خویش) نا امیدانه به زیر درختی میآید و در سایهی آن دراز میکشد، که ناگهان در این حال شترش را در جلوی چشم خویش ایستاده میبیند و افسارش را میگیرد سپس، از شدّت خوشحالی، میگوید: خداوندا! تو بندهی منی و من پروردگار تو هستم! از فرط خوشحالی اشتباه میکند»[2].
«عَن مُسْتَوْرِدًا، أَخَی بَنِی فِهْرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: وَاللهِ مَا الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مِثْلُ مَا یَجْعَلُ أَحَدُکُمْ إِصْبَعَهُ هَذِهِ - وَأَشَارَ یَحْیَى بِالسَّبَّابَةِ - فِی الْیَمِّ، فَلْیَنْظُرْ بِمَ تَرْجِعُ؟»[1].
از مستورد از طایفهی بنی فهر س روایت است که گفت: رسول خدا ج فرمود: «به خدا قسم، دنیا، در مقایسه با آخرت، جز به آن اندازه نیست که یکی از شما این انگشتش -به انگشت سبّابه اشاره فرمود- را در آب دریا فرو ببرد و سپس آن را بیرون آورد و نگاه کند که ببیند چه مقدار آب با خود آورده است!».