اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

دلیل 14 رد مسیحیت مشکل بت پرستی در مسیحیت

دلیل 14 رد مسیحیت

مشکل بت پرستی در مسیحیت

خواننده‌ی گرامی، خدای عزوجل برای انسانیت عقیده‌ی توحید را اختیار نموده است، این عقیده توحید و یکتاپرستی انسان را بدین متیقن می‌سازد که از پرستش بت‌ها جلوگیری نماید و تمامی پیامبران برای همین یک وظیفه آمدند تا مردم را از بت پرستی و انسان پرستی به سوی خداپرستی ویکتاپرستی دعوت نمایند، هرگاه کسی ادعای ایمان نماید و مانند بت‌پرستان کارهایی را انجام دهد، او نیز بت‌پرست بشمار می‌رود، در موضوع عقیده‌ی بت پرستی این فرق نمی‌کند که مجسمه و بت هرکسی باشد، بت پرست، بت پرست است، خواه این بت وی مجسمه‌ی یک انسان نیک باشد، مجسمه‌ی یک پیامبرباشد و یا مجسمه‌ی یک حیوان.

هندوها، بت‌های معبودان باطل خویش را در بتخانه‌ها گذاشته و آن را عبادت می‌کنند و هرگاه داخل کلیسا شوییم، مجسمه‌ی مسیح را در مقابل مسیحیان می‌بینیم، بناء آنان به عوض خداپرستی، بت پرستی را آغاز نموده‌اند.

تنها تفاوت این خواهد بود که هندوها مجسمه‌ی بودا را که از خیالات خود ساخته‌اند و یا مجسمه‌ی رام را به انواع گوناگون ساخته‌اند و به نزدشان مقدس است، پرستش می‌کنند و مسیحیان مجسمه‌ی عیسای مسیح را که ازخیالات خود ساخته‌اند، پرستش می‌کنند، این یک قاعده‌ی عام است، بت پرست، بت پرست می‌باشد، خواه این بتش هرکسی باشد و حتی ما مسلمانان خدای ناخواسته (العیاذ بالله) هرگاه تصویر یا مجسمه‌ی رسول الله ج را از خیالات خود ساخته، آن را داخل مساجد خود نموده وعبادت نماییم نیز بت پرست حساب می‌شویم.

مسیحیان امروزی هیچ فرقی با بت پرستان ندارند و در تمامی کلیساهای‌شان مانند مندرهای هندوها، تصاویر و مجسمه‌های مسیح آویزان می‌باشد و آنان در مقابل‌شان عبادت خود را انجام می‌دهند.

هرگاه به اصل احکام دین آن‌ها نظر اندازیم، گرفتن تصویر الله در عقیده‌ی خودشان نیز ناروا است، خواهر آلمانی اینگیرید که یک مسیحی بود و بعد از مسلمان شدن نام خود را به (سعیده) تبدیل می‌کند، علت اساسی گرایش خود را به دین مقدس اسلام، موجودیت اعتقادات بت پرستی در اعتقادات مسیحیت، خلاف خود کتاب مقدس مسیحیان (بایبل) می‌داند. او در این مورد خودش بزبان خود می‌گوید: اولین سوال من نسبت به دینم زمانی پیدا شد که در کتاب مقدس 10 فرمان، خواندم انسان اجازه ندارد از خدای خود تصویری بکشد و اما این درحالی بود که در کلیسا مجسمه به صلیب کشیده شده‌ی مسیح وجود داشت باخود فکر می‌کردم پس چرا مردم بجای این‌که مستقیم با خدا در ارتباط باشند، مجسمه‌ی مسیح را پرستش می‌کنند. برای همین این موضوع خیلی غیر عقلانی بنظرم می‌رسید.

 

3541

اکنون خود شما فکر کنید که درتمامی کلیساها، مجسمه‌های مسیح آویزان شده و آنان در هنگام عبادت بطرف آن مجسمه توجه نموده، آن را عبادت می‌کنند و گاهی هم سمبول (صلیب) را که سمبول بت‌پرستی است، در گردن‌های خود آویزان می‌کنند.

دلیل 13 رد مسیحیت پولس شهادتنامه معافیت ازگناهان توزیع می‌نماید

دلیل 13 رد مسیحیت

پولس شهادتنامه معافیت ازگناهان توزیع می‌نماید

 شنیده بودم که در زمان قدیم شخص جاهلی خود را رهنمای دیگران ساخته بود و به این فکر که ترک دنیا نموده، مصروف عبادت بود، روزی شیطان به نزد وی آمده، خود را به چهره‌ای زیبا آراست، آن شخص زمانی دید که در نیمه شب کسی بالای سرش ایستاده و دروازه‌ها همه بسته‌اند، فکر کرد که او خدا را دیده است، شیطان برایش گفت: چه مشکل داری؟ آن شخص نادان گفت: عبادت‌ها بر من سنگینی می‌کند. شیطان برایش گفت: من تو را از تمامی عبادت‌ها معاف نمودم و تمامی گناه‌های تو معاف می‌باشد، صبح زمانی دوستانش آمدند دیدند که آن شخص زاهد، خوابیده و نماز نمی‌خواند، برایش گفتند: امروز چرا عبادت نمی‌کنید؟ گفت: دیشب خدا را دیدم و او مرا از تمامی گناهان وعبادت‌ها معاف کرد. پیروانش گفتند: که ما در تمامی عمر از تو پیروی می‌کردیم و اکنون که زمان معافیت و بخشش آمد، ما را فراموش کردی و تنها همه‌ی امتیازات را گرفتی؟ آن شخص گفت: من امشب بازهم کوشش می‌کنم با وی ملاقات کنم و شما را هم از این امور معاف سازم. شبان‌گاه آن شخص بازهم به بعضی عبادات مشغول شد، شیطان باز به نزدش آمده و گفت: من تو را از تمامی عبادت‌ها معاف نمودم، باز چرا خود را مصروف ساختی؟ آن شخص جاهل گفت: من پیروانی نیز دارم که سرسختانه مرا متابعت می‌کنند و با وجود این‌که من هیچ علمی ندارم، آنان از من پیروی می‌کنند و اگر شما لطف کنید، آنان را نیز همکاری کنید. شیطان گفت: برای‌شان بگو که من شما را از تمامی عبادت‌ها معاف نمودم و گناهان شما همه معاف است، شما می‌توانید آزادانه هرکاری را انجام دهید. فردای آن روز آن شخص جاهل به تمامی پیروان خود موضوع را حکایت نمود و آنان همه‌ی عبادت‌ها را ترک نموده و به گناهان مصروف شدند. این شخص جاهل نمی‌دانست که موسی÷ با اینکه پیامبرخدا بود و تقاضا نمود که خدا را ببیند، الله أ برایش گفت: ﴿لَن تَرَىٰنِی «هرگز مرا نمی‌توانی ببینی». پس او چطور می‌تواند خدا را ببیند، همچنان این شخص جاهل نمی‌دانست که آن شخص، ملایکه هم نمی‌باشد؛ زیرا ملایکه با انبیاء صحبت می‌کنند و هیچ کسی صلاحیت بخشش گناهان ومعافیت ازعبادت‌ها را بجز اللهأ ندارد و خدای متعال، بندگان خویش را به عبادت‌ها امر نموده است و بهترین مخلوقات، رسول الله ج هم از عبادت‌ها معاف نبود و احادیثی داریم که حتی در شرایط بسیار دشوار بر شانه‌های بعضی از یارانش تکیه نموده، غرض ادای نماز به جماعت می‌رفت. بناء منع مردم از عبادت‌ها و تشویق آنان به گناه‌ها، وظیفه‌ی شیطان‌های انسی و یا جنی می‌باشد. پولس یهودی نیز خواست، تا بنده‌های خدا را از عبادت دور داشته و آنان را به گمراهی سوق دهد. او پیروان خود را از عمل به تعالیم دین، عبادات و دیگر مناسکی را که انسان متدین باید مراعات نماید، بری الذمة قرار می‌دهد. او خطاب به پیروان خویش در رساله‌ی پولس به افسیسان در باب دوم شماره پانزدهم می‌گوید: «دیگر عمل به شریعت و دستورهای آسمانی برای ما لزومی ندارد.» و بدین وسیله مردم را به تمامی فحشاء و منکرات دعوت می‌نمود.

 

 

 

دلیل12 رد مسیحیت اعتقاد داشتن به ملعون بودن مسیح

دلیل12 رد مسیحیت

اعتقاد داشتن به ملعون بودن مسیح

مسیحیان عقیده دارند که تطبیق شریعت الهی لعنت است بالای انسان‌ها، بناء عیسای مسیح خود ملعونیت را بدوش خود گرفت، تا بشریت را از لعنت نجات دهد.

پولس یهودی برای ضربه زدن به دین و گمراه نمودن مسیحیان، نظریه‌ی خطرناکی را در شریعت و تطبیق آن پیشکش نمود؛ در رساله‌ی غلاطیان باب سوم شماره سیزدهم آمده است: «مسیح ما را از لعنت شریعت فدا کرد چون‌که در راه ما لعنت شد.» پولس آنان را گفت که تطبیق شریعت لعنت است و ما ازین لعنت معاف هستیم.

شما که عقل و دانش را یگانه وسیله برای رسیدن به حق می‌دانید، آیا می‌پذیرید که مسیح÷ که یک پیامبرحق بود، مورد لعنت قرار گیرد، لعنت چی معنا دارد، معنای لعنت، راندن از رحمت اللهأ است. آیا ممکن است اللهأ این پیامبر بزرگوار را مورد لعنت خود قرار دهد؟ اصلا شریعت و تطبیق احکام الهی رحمت اللهأ است؛ زیرا انسان‌هایی که بدون قانون، زندگی می‌کنند، خوشبخت نیستند و چه قانونی بهتر از قانون الهی می‌باشد، اصلا این گفتار پولس در حقیقت ضربه‌ای است بر اصل دین و تطبیق شریعت الهی؛ او با این بهانه، مردم را از تطبیق اوامر الهی باز داشت وهرگاه انسان پیروی از حکم خداأ نکند، مجبور می‌شود که پیرو و غلام حکم بشر باشد، به نظر شما کدام یک بهتر است، سر ماندن به فرمان خالق زمین و آسمان و یا هم غلام به نظریات یک انسان که بامرور زمان عیوب آن آشکار میشود.

این نظریه مخالف اساسات عقاید تمام پیامبران الهی است؛ زیرا تمام ادیان آسمانی برای نشر اخلاق نازل شده‌اند و خواستند انسان را تحت قوانین الهی به سوی عبادت و اعمال صالح دعوت نماینـد برعکس عقیده‌ی پولس که مردم را در ارتکاب هرگونه گناه و عمل زشت حیوانی آزاد می‌گذارد.

دلیل 11 رد مسیحیت عفو بخشایش گناهان انسان‌ها

دلیل 11 رد مسیحیت

 عفو بخشایش گناهان انسان‌ها

مسیحیان ادعا می‌کنند که عیسای مسیح برای بخشایش گناهان انسان‌ها به دنیا آمد، گناه‌شان چی بود؟ گناه‌شان صرف این بود که اولاده مادر و پدری هستند که اشتباه نموده، به اشاره‌ی مار (به گفته مسیحیان) خانم ازدرخت ممنوعه خورد و به شوهر هم داد. اکنون شما من‌حیث یک انسان حقیقت بین خود فکر کنید کدام گناه برتر است، صرف اولاد بودن کسی که از درخت ممنوعه خورده و یا این‌که کسانی باشند که خودشان بالفعل خدا را اهانت کرده برویش تف انداختند؟ شما لطفا این متن بایبل را خوب بخوانید و باز قضاوت کنید: «آن‌گاه به صورتش آب دهان انداختند اورا زدند بعضی نیز به اوسیلی زده، با ریشخند می‌گفتند: ای مسیح تو که پیغمبری بگو ببینم چه کسی تو را زد؟»([1]).

آیا با خواندن این متن انجیل متى فکر نمی‌کنی که کسی را که خدا می‌دانند چرا ای‌نقدر اهانت شود، کی مستحق لعنت است، انسان صرف بخاطر یک اشتباه نیاکان و یا این‌که خود بر روی خدا (العیاذ بالله) تف کند او را به سیلی بزند و بر او ریشخند کند.

چندی قبل مصاحبه‌ای را با یک خانم روسی در تلویزیون شارجه مشاهده نمودم که برای من بسیار دلچسپ واقع گردید و فکر می‌نمایم که برای هر مسلمان و مسیحی که در جستجوی حق باشند، جالب خواهد بود که از قصه‌ی اسلام یک خانم روسی اطلاع یابد و بداند که چه مزیتی در این دین مقدس نهفته است که پیروان سایر ادیان را به خود می‌کشاند.

این خانم نخست خود را بنام ایرینا از منطقه سایبریای جمهوری فدراتیف روسیه معرفی نمود، او که یک خانم دانشمند و تحصیل‌کرده است، مشکلات فکری خویش را از عدم فهم بعضی از عقاید دین مسیحیت ابراز نمود ه و هریک را چنین بیان داشت:

من نتوانستم در تمام عمر خویش حقیقت این عقیده مسیحیت را درک نمایم که این عالم منظم را سه خدا (پدر – پسر – وروح قدس) است، در حالی که در جوامع بشری دیده نشده که در یک ملک دو سلطان و یا در یک جمهوریت دو رئیس جمهور بگنجند. و یا این‌که عقیده نماییم که خدای جهانیان دارای پسر باشد و سپس چطور این خدای پـدر برخاسته و برای بخشایش گناهان انسان‌ها پسر یکدانه‌ی خویش را قتل نماید آیا نمی‌توانست بدون چنین جریمه‌ای بشر را ببخشد.

این خانم اضافه نمود که با مطالعه‌ی قرآن عظیم الشان دریافتم که این جهان پـهناور را خدایان نه بلکه خدای واحدی است ﴿لَوۡ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ٢٢ [الأنبیاء: 22]. «اگر در این زمین و آسمان خدایانی بجز الله یکتا وجود می‌داشتند زمین و آسمان فاسد می‌شدند». یعنی این نظم کنونی به علت اختلافات ایشان وجود نمی‌داشت.

این آیه‌ی قرآنی در حقیقت جواب هزاران سؤال این خانم مدهوش را حل نمود و او را به یکتاپرستی وادار نمود زیرا عقیدۀ توحیدیکه تماما پیامبران بدان معتقد بودند، مطابق عقل و منطق است و هرانسان سالم العقل و جویای حق، آن را درک می‌نماید.

او می‌گوید: فهم عقیده‌ی توحید مرا به اسلام کشاند؛ زیرا عقیده‌ی تثلیث (سه خدایی) اساس معقولانه نداشته مغایر منطق علمی بشر می‌باشد. یعنی این‌که چگونه خالق آسمان‌ها و زمین محتاج فرزند باشد؛ زیرا این انسان است که علاقمند فرزند است تا عصای پیری و ناتوانی‌اش گردد ولی خالق قدرتمند نیازی به فرزند دارد؟

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ یَلِدۡ وَلَمۡ یُولَدۡ٣ وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدُۢ٤ [الإخلاص: 1-4]. «بگو الله یکی است، بی نیازاست، کسی را نزاده و از کسی زاده نشده و کسی هم شریک وی نمی‌باشد».

 Allah, the Eternal, Absolute; He begetteth not, nor is He begotten; And there is none like unto Him. Say: He is Allah, the One and Only;

گره گشای مشکلات اوست؛ زیرا الله یکی است، بی نیاز است، فرزندی ندارد از کسی زاده نشده است و هیچ کسی با او همتا نیست.

این خانم می‌گوید: فهم درست عقیده‌ی توحید که با عقل بشر و نظم عالم موافق است مرا به دین مقدس اسلام کشاند. او در مورد مسیحیت می‌گوید: بعضی از احکام مسیحیت ذهنم را مغشوش نموده بود که دین الهی چرا نکاح با زن طلاق شده را زنا می‌پندارد، آیا زن بیچاره که یک بار طلاق شده حق ندارد که دو باره زندگی جدیدی را به شکل مشروع آن آغاز نماید ولی او دریافت دین مقدس اسلام برای زن شوهر مرده و طلاق شده یکسان حقوق داده او را برای آغاز زندگی جدید با مرد دلخواهش تشویق می‌کند.

او می‌گوید: دین مسیحیت به دوری از زن حائضه و نفاسه حکم می‌کند و این زن در جریان عادات ماهوار و خون‌ریزی‌های بعد از زایمان باید در خانه‌ی پدر باشد.  

این حکم مسیحیت او را در اندیشه فرو برده است که چرا زن مظلومی که در این حالات مرض، هیچ تقصیری ندارد باید از خانه‌ی شوهر دورباشد و چرا بار دوش والدین گردد؟ و بازهم چرا شوهرش از او باید دوری اختیار نماید؟ اگر شوهر مریض باشد باید همچنان مانند خانمش به خانه پدر رود؟ این دوگانگی برای چه؟

او می‌گوید: در اسلام دریافتم که زن همیشه مانند یک گوهر گران‌بها در خانه‌ی شوهر است خواه مریض باشد و یا سالم.

نه تنها مسیحیت یک انسان را شریک خدا دانسته و عقیده‌ی توحید را مغشوش نموده است بلکه پیامبران الهی را نیز معصوم ندانسته و لوط÷ را به زنا با دخترانش متهم نموده است. در حالی که قرآن عظیم الشان معصومیت پیامبران را تأیید نموده و به پاک‌دامنی و مقام شامخ پیامبران ارج می‌گذارد.

خانم ایرینا که ساکن سایبریای روسیه است، فهم درست عقیده‌ی توحید، احترام اسلام به پیامبران الهی و ارج بخشیدن به مقام زن را یگانه سبب پذیرش اسلامش اعلان نمود؛ او اضافه نمود که قرآن علاوه بر این مزیت‌های عالی، ارزش‌های علمی و تکنالوزیکی دیگری نیز دارد و آن این‌که قرآن عظیم الشان چهارده قرن قبل در مورد حقایق علمی سخن گفته و تکوین جنین را در بطن مادر تشریح می‌نماید که، از اجرام سماوی معلومات ارائه می‌دارد و از مسائل طبی برای قرآن شناسان آگاهی می‌دهد که این همه دلایل روشنی است بر حقانیت این دین و این‌که قرآن کلام بشر نیست؛ زیرا بشر در قرون اخیر این حقایق علمی را کشف نمودند.

این خانم با درک این همه حقایق معقول و منطقی اظهارنمود که تمامی سوالاتی که در ذهنم وجود داشت و مسیحیت و راهبان کلیساها نمی‌توانستند راهنمایم شوند و مرا هر وقتی غرق دریای تشویش و نابسامانی های فکری نموده بودند، با مطالعه قرآن عظیم الشان و مجالست علمای اسلام برای همه‌ی سوالاتم پسخ یافتم و به هر نکته‌ای از ارشادات قرآنی عقلا قناعتم حاصل گردید.

او در نهایت در محضر مسلمانان، کلمه‌ی توحید را بزبان آورد و جزء پیروان حقیقی قرآن گردید، با یک مسلمان از کشور سوریه ازدواج نمود و فعلا برای آموختن بهتر اسلام در یکی از انستتیوت‌های شارجه مصروف تعلیم و تحصیل می‌باشد.

او خواهران مسلمان خویش را خطاب نموده، خواهش نمود که موقف عالی زن را در دین مقدس اسلام درک نمایند؛ زیرا این اسلام است که زن را وسیله‌ی خواهشات مردان نه بلکه یک موجود باارزش دانسته و جنت را زیر پای مادران دانسته است.

این خواهران مسلمان باید الگوی انسانیت و حقوق انسان درجهان باشند و با فریب دشمنان اسلام و یا هم با خواهشات نفسانی دین اسلام را تزییف ننمایند.

این خانم نو مسلمان با پوشیدن حجاب اسلامی افتخار نموده، آن را وسیله‌ی حفظ عزت زن مسلمان می‌داند و خودش با پذیرش دین مقدس اسلام با حجاب اسلامی مستور می‌باشد.

هر آنکس که بداند رمز دین را

 

نساید پیش غیر الله جبین را

وآخر دعوانا ان الحمد لله ر ب العالمین

 

عزیز مسیحی! شما اگر مثل این خواهر بخواهید که حقایق را درک نمایید، لازم است هم بایبل را بخوبی مطالعه نمایید و هم قرآن کریم را مطالعه نمایید، خودتان با عقل خویش درک خواهید نمود که عظمت، پاکی و قدسیت اللهأ در کدام یک نهفته است.

الله متعالأ برای این‌که برای مردم ثابت سازد که عیسى÷ یک پیامبر حقیقی بوده، مردم را به عبادت خود نه بلکه به عبادت الله یکتا دعوت نموده است چنین می‌فرماید:  

﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ یَٰعِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَکَ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَیۡسَ لِی بِحَقٍّۚ إِن کُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِی نَفۡسِی وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِی نَفۡسِکَۚ إِنَّکَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُیُوبِ١١٦ [المائدة: 116]([2]).

And behold! Allah will say: "O Jesus the son of Mary! didst thou say unto men, 'Worship me and my mother as gods in derogation of Allah'?" He will say: "Glory to Thee! never could I say what I had no right (to say). Had I said such a thing, Thou wouldst indeed have known it. Thou knowest what is in my heart, though I know not what is in Thine. For Thou knowest in full all that is hidden.



[1] - متى، فصل: 26، شماره: 67- 68.

[2] - شما در این زمینه کتاب آشوک کولن یانک را که از طرف جمعیت اصلاح وانکشاف اجتماعی افغانستان چاپ شده و به قیمت 5 افغانی فروخته می‌شود مطالعه نمایید.

معنی آیه: «و (خاطرنشان ساز) آن‌گاه را که خداوند می‌گوید: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفته‌ای که جز الله، من و مادرم را هم دو خدای دیگر بدانید (و ما دو نفر را نیز پرستش کنید ؟). عیسی می‌گوید: تو را منزّه از آن می‌دانم که دارای شریک و انباز باشی. مرا نسزد که چیزی را بگویم (و بطلبم که وظیفه و) حق من نیست. اگر آن را گفته باشم بی‌گمان تو از آن آگاهی. تو (علاوه از ظاهر گفتار من) از راز درون من هم باخبری، ولی من (چون انسانی بیش نیستم) از آنچه بر من پنهان می‌داری بی خبرم؛ زیرا تو داننده رازها و نهانی‌هائی».

دلیل دهـــم رد مسیحیت تسلیم نمودن پسر به دشمنان متهم نمودن پدر به قتل است

دلیل دهـــم رد مسیحیت

تسلیم نمودن پسر به دشمنان متهم نمودن پدر به قتل است

این ادعا که خدا پسرش را برای بخشودن انسان‌ها به دست یهودان انداخت تا اورا بکشند و بدار بیاویزند، تهمتی بزرگی بر اللهأ است؛ زیرا او می‌توانست مانع قتل یگانه فرزندش گردد ولی برای بخشایش گناهان بشر بدین جنایت رضایت نمود.

بعد از بیان قصه‌ی انجیل یوحنا می‌نویسد: «پس چون بیلاطس این را شنید، خوف بر او زیاده مستولی گشت، باز داخل دیوان‌خانه شده به عیسی گفت: تو از کجایی؟ اما عیسی بدو هیچ جواب نداد. بیلاطس بدو گفت: آیا به من سخن نمی‌گویی؟ نمی‌دانی که قدرت دارم تو را صلیب کنم و قدرت دارم آزادت نمایم؟ عیسی جواب داد: هیچ قدرت بر من نمی‌داشتی اگر از بالا به تو داده نمی‌شد و از این جهت آن کس که مرا به تو تسلیم کرد گناه بزرگ‌تر دارد.» ([1])

سوال : آیا (العیاذ بالله) خداوند نمی‌توانست که بدون خون‌ریزی پسرش عیسای مسیح به گفته و اعتقاد شما گناهان بشر را ببخشد، شما می‌گویید که خداوند مهربان است؛ کجاست مهربانی کسی که در هنگام قتل پسرش او را می‌گذارد که با این سختی کشته شود؟

سوال: اگر بشر ملعون هستند پس آن ملعونان باید با کشتن یک بی‌گناه عفوشوند؛ یعنی (گناه را با گناه شستن) آیا این سخن دور از انصاف وعدالت نیست؟

سوال: شما عقیده دارید که عیسای مسیح پس از سه روز دوباره زنده شد و به آسمان‌ها رفت؛ در این سه روز ِیا این‌که جهان خدایی نداشت و یا این‌که یک عنصری از خدایان سه گانه مرده بود.

 سوال: آیا عقل می‌پذیرد خدایی را عبادت کنیم که بشر بتواند او را به صلیب بکشاند؟.

سوال: شما می‌گویید که خدای یکتا از سه عنصر (پدر – پسر – روح القدس) تشکیل شده آیا این بدین معنا نیست که خدای‌تان از سه عنصر (خدای قاتل – خدای مقتول – وروح القدس باشد)؟

سوال: آیا این عقیده نسبت ظلم را به خدا جواز نمی‌دارد؟

یادداشت: شاید بعضی از مسیحیان بگویند که حضرت مسیح را پدرش نه بلکه دشمنان خدا (یهودان) به صلیب آویختند با قبول این سخن بازهم سوال چنین مطرح می‌شود: اگر یک رئیس جمهور بخاطر بخشایش گناهان رعیتش پسرش را بدست دشمنانش تسلیم نماید تا او را بکشند و کشتن او سبب عفو عمومی قرار دهد، در حالی که این رئیس جمهور آن‌قدر مقتدر باشد که بتواند بدون تسلیم پسرش به دشمنان مردم را عفو کند ولی بازهم پسر یکدانه‌ی خویش را به خون کشد، مردم چه حکم می‌نمایند؟ حتما این رئیس جمهور را قاتل و ظالم می‌نامند؛ زیرا نفس ظالمش بدون ریختن خون آن مظلوم که پسرش است، تسکین نمی‌گردید و برای بخشیدن مردم حتما باید خون جاری گردد. هرگاه مردم در مورد بشر چنین قضاوت می‌کنند پس چگونه این نسبت به خداوند جهان داده می‌شود؟ آیا این عقیده تجاوزی بر ذات الله متعال نیست؟ تعال شأنه عما یقولون

حقیقت این است که قرآن می‌فرماید: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢لَمۡ یَلِدۡ وَلَمۡ یُولَدۡ٣وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدُۢ٤ [الإخلاص: 1-4]. «بگو الله یکی است. بی نیاز است. کسی را نزاده و از کسی زاده نشده و هیچ همتایی ندارد».

Allah, the Eternal, Absolute; He begetteth not, nor is He begotten; And there is none like unto Him. Say: He is Allah, the One and Only

  ﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِی دِینِکُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ إِنَّمَا ٱلۡمَسِیحُ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَکَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡیَمَ وَرُوحٞ مِّنۡهُۖ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۖ وَلَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌۚ ٱنتَهُواْ خَیۡرٗا لَّکُمۡۚ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن یَکُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلٗا١٧١ [النساء: 171]([2]).

O People of the Book! commit no excesses in your religion: nor say of Allah aught but the truth. Christ Jesus the son of Mary was (no more than) A Messenger of Allah, and His Word, which He bestowed on Mary, and a Spirit proceeding from Him: so believe in Allah and His Messengers. Say not "Trinity": desist: it will be better for you: for Allah is One God: glory be to Him: (far Exalted is He) above having a son. To Him belong all things in the heavens and on earth. And enough is Allah as a Disposer of affairs.

﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ یَٰعِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ ٱذۡکُرۡ نِعۡمَتِی عَلَیۡکَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِکَ إِذۡ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُکَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِی ٱلۡمَهۡدِ وَکَهۡلٗاۖ وَإِذۡ عَلَّمۡتُکَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِیلَۖ وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّینِ کَهَیۡ‍َٔةِ ٱلطَّیۡرِ بِإِذۡنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیۡرَۢا بِإِذۡنِیۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَکۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِیۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِیۖ وَإِذۡ کَفَفۡتُ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَنکَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ١١٠ [المائدة: 110]([3]). ترجمه انکلیسی : Then will Allah say: "O Jesus the son of Mary! recount My favour to thee and to thy mother. Behold! I strengthened thee with the holy spirit, so that thou didst speak to the people in childhood and in maturity. Behold! I taught thee the Book and Wisdom, the Law and the Gospel. And behold! thou makest out of clay, as it were, the figure of a bird, by My leave, and thou breathest into it, and it becometh a bird by My leave, and thou healest those born blind, and the lepers, by My leave. And behold! thou bringest forth the dead by My leave. And behold! I did restrain the Children of Israel from (violence to) thee when thou didst show them the Clear Signs, and the unbelievers among them said: `This is nothing but evident magic.'

﴿قُلۡ یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِی دِینِکُمۡ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓاْ أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواْ مِن قَبۡلُ وَأَضَلُّواْ کَثِیرٗا وَضَلُّواْ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِیلِ٧٧ [المائدة: 77]([4]).

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلۡیَهُودَ وَٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِینَ قَالُوٓاْ إِنَّا نَصَٰرَىٰۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنۡهُمۡ قِسِّیسِینَ وَرُهۡبَانٗا وَأَنَّهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ٨٢ [المائدة: 82]([5]).

Strongest among men in enmity to the Believers wilt thou find the Jews and Pagans; and nearest among them in love to the Believers wilt thou find those who say, "We are Christians": because amongst these are men devoted to learning and men who have renounced the world, and they are not arrogant



[1] - انجیل یوحنا، فصل: 19 شماره: 8 الی 11

[2] - ای اهل کتاب! در دین خود غلوّ مکنید و درباره خدا جز حق مگویید. بی‌گمان عیسی مسیح پسر مریم، فرستاده خدا است و او واژه خدا (یعنی پدیده فرمانِ : کنْ) است که خدا آن را به مریم رساند (و بدین وسیله عیسی را در شکم مریم پروراند) و او دارای روحی است (که) از سوی خدا (به کالبدش دمیده شده است) پس به خدا و پیغمبرانش ایمان بیاورید و مگویید که (خدا) سه تا است (بلکه خدا یکتا است و جز الله خدای دیگری وجود ندارد. از این سخن پوچ) دست بردارید که به سود شما است. خدا یکی بیش نیست که الله است و حاشا که فرزندی داشته باشد. (چگونه به انباز و زن و فرزند نیازی خواهد داشت) و حال آن‌که از آن او است آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است و کافی است (که تنها) خدا مدبّر (مخلوقات خود) باشد.

[3] - در آن هنگام خداوند گفت: ای عیسی پسر مریم! به یاد آور نعمت مرا که بر تو و مادرت ارزانی داشتم؛ بدان گاه که توسّط جبرئیل تو را نیرو بخشیدم و یاری دادم و میان گهواره با مردم سخن می‌گفتی و در (سنّ پختگی و) میانه سالی (به عنوان پیغمبر با ایشان صحبت می نمودی . و به یاد بیاور) آن‌گاه را که نوشتن و دانش سودمند و تورات و انجیل را به تو آموختم. و (به یاد بیاور) آن‌گاه را که (از توان بشر فراتر می‌رفتی) و به دستور من چیزی از گِل به شکل پرنده می‌ساختی و بدان می‌دمیدی و به فرمان من پرنده ای (زنده) می‌شد و کورمادرزاد و مبتلای به بیماری پیسی را به فرمان و قدرت من شفا می‌دادی و (به یاد بیاور) آن‌گاه را که مردگان را به فرمان من (زنده می‌کردی و از گورها) بیرون می‌آوردی و (به یاد بیاور) آن‌گاه را که شرّ بنی اسرائیل را از سر تو کوتاه کردم در آن موقع که دلائل و معجزات بدانان می‌نمودی و کافران ایشان می‌گفتند : این‌ها جز جادوی آشکار، چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

[4] - بگو: ای اهل کتاب! به ناحق در دین خود راه افراط و تفریط مپوئید و از اهواء و امیال گروهی که پیش از این گمراه شده‌اند و بسیاری را گمراه کرده‌اند و از راه راست منحرف گشته‌اند ، پیروی منمائید.

[5] - (ای پیغمبر!) خواهی دید که دشمن ترین مردم برای مؤمنان، یهودیان و مشرکانند. و خواهی دید که مهربان ترین مردم برای مؤمنان، کسانیند که خود را مسیحی می‌نامند، این بدان خاطر است که در میان مسیحیان، کشیشان و راهبانی هستند که تکبّر نمی ورزند.