همچنان سخن درباره شرح و توضیح اذکار مرتبط به بامداد و شامگاه ادامه دارد.
امام مسلم در صحیحاش از عبدالله بن مسعودt روایت کرده که گفت: پیامبرr هنگام غروب میفرمود: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ للهِ، وَالحمد لله، لاَ إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، أَسَأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَهِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَهِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُبِکَ مِنَ الکَسَلِ وَسُوءِ الکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُبِکَ مِنْ عَذَابٍ فِیالنَّارِ، وَعَذَابٍ فِیالْقَبْرِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند شب کردیم و حمد و ستایش از آنِ خداوند است، هیچ معبودی راستین جز خداوند نیست که یگانه است و هیچ انبازی ندارد، فرمانروایی و ستایش ویژهی اوست و او بر هر چیزی توانا است، پروردگارا من خیر آنچه را که در این شب است، و خیر آنچه را که بعد از آن است از تو میطلبم، و از شرّ آنچه که در این شب، و بعد از آن است به تو پناه میآورم. پروردگارا، من از تنبلی و کسالت و از پیری بد، به تو پناه میآورم، پروردگارا، من از عذاب دوزخ و قبر به تو پناه میآورم.) و وقتی صبح میشد همین دعا را میخواند و به جای «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ للهِ» میفرمود: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ للهِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند صبح کردیم)[1]. این دعایی سودمند و ذکری عظیم و وردی با برکت است، برای مسلمان بهتر است که هر صبح و شام در حالی که به پیامبراکرمr اقتدا کرده و از راه و روش استوار ایشان پیروی میکند بر خواندن این دعا مداومت ورزد.
اینکه رسول اللهr در ابتدای این دعا میفرماید: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ للهِ، وَالحمد لله» یعنی: وارد شب شدیم و هر چه در جهان است وارد آن شد در حالی که از آنِ خدا و مختص به اوست، این بیان حال گوینده است: یعنی: دریافتیم و اعتراف میکنیم به اینکه ملک و فرمانروایی از آن خداست، و حمد و ستایش از آنِ اوست و نه دیگری، ما تنها به او پناه میبریم، و از او طلب یاری مینماییم، و فقط او را عبادت میکنیم و میستاییم و شکر از آنِ اوست، به همین خاطر بعد از آن ایمان به خدا و توحید او را اعلان داشته، میگوید: «لاَ إلِهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ» یعنی: هیچ معبودی راستین جز خداوند وجود ندارد، شایسته است این مطلب را مدنظر قرار دهیم که کلمه توحید لاَ إلِهَ إِلاَّ اللهُ مشتمل بر دو رکن است، و توحید فقط با این دو رکن عملی میشود، و این دو نفی و اثبات است، «لاَ إِلهَ» همه معبودها را نفی میکند، و «إلا الله» عبادت را فقط برای خداوند به اثبات میرساند، به خاطر اعتبار و اهمیت این امر و منزلت والایش آن را با این سخنش مورد تاکید قرار داده است: «وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ»، اینکه میفرماید: «وحده» بیانگر تأکیدی بر اثبات است، و اینکه میفرماید: «لا شریک له» بیانگر تأکیدی بر نفی است، و این تاکید پشتسر تأکید بوده و به خاطر عنایت و اهتمام به مقام توحید و ارتقا دادن به جایگاه و منزلت آن است.
همین که به وحدانیت خداوند اعتراف نمود به دنبال آن اقرار به فرمانروایی و ستایش و قدرت او بر هر چیزی را افزود، میفرماید: «له الملک، وله الحمد، وهو علی کل شیء قدیر» هر چه در جهان است همه از آن خداوند است، مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست او است، حمد و ستایش همه از آن اوست چه از جهت ملکیت و چه از جهت استحقاق، او بر هر چیزی تواناست، چیزی از توان و قدرتش خارج نیست.
﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعۡجِزَهُۥ مِن شَیۡءٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَلِیمٗا قَدِیرٗا ٤٤﴾ [فاطر: 44].
«و خداوند [چنان] نیست که چیزی در آسمانها و در زمین او را ناتوان سازد، بیگمان او دانای تواناست».
در آوردن این جمله پیشین [آن هم] پیش از دعا فایدهای عظیم نهفته است، این جمله دعا را رساتر کرده و امید اجابت را افزونتر میکند، سپس بعد از آن شروع به بیان نیاز و تقاضا و احتیاجش میکند و میگوید: «ربِّ أسالک خیر هذه اللیلة وخیر ما بعدها» یعنی: من خیر آنچه که وقوعش را در این شب برای بندگان نیکوکارت اراده کردهای میطلبم، از جمله کمالات ظاهری و باطنی، و منافع دینی و دنیوی، «وخیر ما بعد» یعنی: درشبهای بعدی.
«و أعوذبک من شر ما فی هذه اللیلة و شرِّ ما بعدها» یعنی: به تو پناه میآورم و به تو متوسل میشوم از شر آنچه وقوعش را اراده کردهای و دربردارنده شرور ظاهری یا باطنی است.
اینکه میفرماید: «ربِّ أعوذبک من الکسل وسوء الکبر»، منظور از کسالت: عدم خیزش و برخاستن شخص برای انجام کار خیر است هر چند توانایی انجام آن را دارد، و کسی که چنین باشد بیشک معذور نبوده و عذری ندارد، برخلاف شخص عاجز و ناتوان که او به خاطر عدم توانایی و قدرت معذور است. منظور از پیری بد: یعنی: از آثاری که افزایش سن بر جای میگذارد مانند تحلیل رفتن قوای عقلانی، دچار شدن به حواسپرتی و دیگر مواردی که وضعیت آدمی با آن بد میگردد.
اینکه میفرماید: «ربِّ أعوذ بک من عذاب فی النار وعذاب فی القبر» یعنی: خداوندا از اینکه گرفتار عذاب آتش جهنم و عذاب قبر گردم به تو پناه میبرم. بیشک در میان دیگر عذابها و دردهای قیامت به خاطرشدت این دو و جایگاه مهمشان اختصاصاً از این دو نام برده است، قبر اولین منزل از منازل آخرت است و کسی که در آن در امن و امان بماند در دیگر منازل بعد از آن در امان خواهد ماند، و درد آتش جهنم شدید بوده و عذابش هولناک است، خداوند ما و شما را در پناه خود گرفته و از این دردها و عذابها مصون دارد.
وقتی که صبح فرامیرسد سنت است فرد مسلمان این دعا را بخواند و اینگونه بگوید:
«أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ للهِ وَالحمد لله، لاَ إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسَأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذَا الیَوْمِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهُ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذَا الیَوْمَ وَشَرِّ مَا بَعْدَهُ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلِ وَسُوءِ الکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ، وَعَذَابٍ فِیالْقَبْرِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند صبح کردیم و حمد و ستایش از آنِ خداوند است، هیچ معبودی راستین جز الله وجود ندارد که یگانه است و هیچ شریکی ندارد. فرمانروایی و ستایش ویژهی اوست و او بر هر چیزی تواناست، پروردگارا من خیر آنچه را که در این روز است، و خیر آنچه را که بعد از آن است از تو میطلبم، و از شرّ آنچه که در این روز، و بعد از آن است به تو پناه میآورم. پروردگارا، من از تنبلی و کسالت و از پیری بد، به تو پناه میآورم، پروردگارا، من از عذاب دوزخ و قبر به تو پناه میآورم).
از دیگر اذکار بامداد و شامگاه ذکری است که ابن سنّی از ابودرداء t روایت کرده که پیامبرr فرمودند: «هرکس در هر روز هنگام صبح و شام هفت بار بگوید:
«حَسْبِیَاللهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعِظِیمَ» (الله برای من کافی است و هیچ معبودی [راستین] جز او وجود ندارد، من تنها بر او توکل نمودم، و او پروردگار [و صاحب] عرش بزرگ است.) خداوند در امور دنیا و آخرتش او را کفایت خواهد کرد»[2].
این ذکر با برکت در هر آنچه از امور دنیا و آخرت که فرد مسلمان را دلواپس و نگران کند دارای اثری عمیق و سودی عظیم است، منظور از «حسبی الله» یعنی: الله مرا کفایت میکند.
از جملهی دیگر اذکار مهم و مشروعی که فرد مسلمان هر صبح و شام وقتی که صبح میکند و یا شب میکند میتواند بگوید این است: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، صد بار، چرا که در صحیح مسلم در حدیثی از ابوهریره t روایت شده که رسول اللهr فرمودند: «هرکس زمانی که صبح میکند و زمانی که شب میکند صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، هیچکس در روز رستاخیز برتر از این عملی که او برده است، نمیآورد، مگر کسی که آنچه را او گفته، گفته باشد یا بیشتر از او آن را بگوید»[3].
در این ذکر عظیم تسبیح و حمد یکجا با هم گرد آمدهاند، تسبیح بیانگر منزه دانستن خداوند از نقصها و عیبهاست، و حمد بیانگر اثبات کمال برای خداوند است، تعیین عدد صد به خاطر حکمتی است که شارع قصد آن را نموده است، و علتش بر ما پوشیده است.
سنت است که فرد مسلمان به خاطر اقتدا به پیامبرr این تسبیحات را با دستش بشمارد، نه با تسبیح یا هر وسیله و ابزاری شبیه آن، آنگونه که بسیاری از مردم این چنین میکنند، در سنن ابوداود از عبدالله بن عمرو ب روایت شده که گفت: «دیدم که پیامبرخدا r هنگام گفتن سبحان الله، با انگشتان دست راستشان آن را میشمرد»[4]. نزد هر مسلمانی بدیهی و مسلم است که بهترین راه و روش شیوه رسول اللهr است، خداوند تمسک به سنّت ایشان، و پیروی از راهشان، و الگوبرداری از ایشان را روزی ما و شما گرداند.
صلوات الله وسلامه وبرکاته علیه، وعلی آله وأصحابه أجمعین.
[1]- صحیح مسلم شماره [2723].
[2]- عمل الیوم واللیله شماره [71]، این حدیث هم به صورت مرفوع و هم به صورت موقوف روایت شده است، و آلبانی/ در «الضعیفه» شماره [5286] به نقل از ابودرداء و به صورت موقوف آن را صحیح دانسته است.
[3]- صحیح مسلم شماره [2692].
[4]- سنن ابوداود شماره [1502]، و آلبانی در «صحیح ابوداود» شماره [1330] آن را صحیح دانسته است.
از جمله اذکار عظیم و دعاهای مبارکی که بهتر است تا هر فرد مسلمانی هر صبح و شام آن را مدنظر قرار داده و بگوید، این است که در صحیح بخاری از شداد ابن اوس t روایت شده که پیامبرr فرمود: «سید و سرور استغفار این است که بنده بگوید: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَإِلَهَإِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَ أَنَا عَبْدُکَ، وَ أَنَا عَلَی عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَ أَبُوءُ بِذَنْبِی، فَاغْفِرْلِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اَنْتَ» (خداوندا، تو پروردگار من هستی، و معبود راستینی جز تو وجود ندارد، تو مرا آفریدهای و من بنده توأم، و من بر عهد و پیمان تو به قدر توان پای بندم، از شرّ آنچه که انجام دادهام به تو پناه میبرم، و هم بر لطف و نعمتی که تو در حق من داشتهای، و هم بر گناه خودم، اعتراف دارم، پس مرا بیامرز؛ زیرا گناهان را کسی جز تو نمیآمرزد) هر کسی آن را در روز بگوید، در حالی که به آن یقین دارد و در همان روز پیش از آنکه وارد شب شود، بمیرد، پس او از بهشتیان است، و کسی که آن را در شب در حالی که به آن یقین دارد، بگوید، و پیش از آنکه وارد صبح شود، بمیرد، پس او از بهشتیان است»[1].
این دعا، دعایی عظیم است که مفاهیم توبه و فروتنی در برابر خداوند و بازگشت به سوی او را دربرگرفته است، پیامبرr آن را «سید الاستغفار» نامیده است چرا که در میان دیگر عبارتهای استغفار، در فضیلت سرآمد آنها، و در جایگاه برتر از آنهاست، از جمله معانی سید یعنی کسی که در خیر از قومش پیشی گرفته و از آنان فراتر میرود. سبب برتری این دعا بر دیگر متنهای استغفار این است که پیامبرr آن را با مدح و تمجید خداوند، و اعتراف به اینکه او بنده خداوند، و برده و آفریده اوست آغاز کرده است، و اینکه خداوند سبحان معبود راستین بوده و معبود راستینی جز او وجود ندارد، و او بر وعدهاش پای بند است، و بر پیمان ایمان به او و به کتابش و ایمان به سایر انبیاء و رسولان ثابتقدم است و اینکه او براساس میزان قدرت و تواناییاش بر این وعده و پیمان پای بند و استوار است، سپس از شر تمامی تقصیراتی که مرتکب شده از جمله اینکه میبایستی در برابر نعمات شکرگزار میبود و اینکه مرتکب جرائم و گناهانی شده، به خداوند پناه میبرد، سپس به نعمات پیدرپی و بخششها و مواهب پشتسر هم خداوند سبحان اعتراف میکند، و به گناهان و معاصی هم که مرتکب شده اقرار مینماید، سپس از همه اینها از خداوند طلب مغفرت و آمرزش میکند، در حالی که به این نکته معترف است که کسی جز خدا گناهان را نمیبخشد.
این کاملترین صورت ممکن دعاست و به همین خاطر مهمترین و بزرگترین و بافضیلتترین متن استغفار بوده و دربرگیرندهی مفاهیمی است که سبب بخشش گناهان میگردد.
اینکه در ابتدای این دعا میگوید: «اللَّهُمَّ» به معنی یا الله است، «یا» حرف نداء از آن حذف شده و به جای آن میم مشدد آورده شده، به همین خاطر نمیتوان این دو را با هم آورد؛ زیرا نمیتوان میان جایگزین و کلمهای که جایگزین در جای آن قرار گرفته جمع نمود. این کلمه فقط در طلب به کار میرود، گفته نمیشود: اللَّهم غفور رحیم، بلکه گفته میشود: اللَّهم اغفرلی وارحمنی، و یا جملاتی شبیه این.
اینکه فرمود: «أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَه إِلاَّ أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ» دربردارنده اظهار فروتنی و تواضع و شکستگی در برابر خداوند است، و ایمان به یگانگی خداوند سبحان در ربوبیت و الوهیتش، و اینکه فرمود: «أنت ربِّی» یعنی: من جز تو پروردگار و آفرینندهای ندارم، رب همان مالک، خالق، روزیدهنده و تدبیرکنندهی امور آفریدههایش است، لذا بیان این جمله اعتراف به توحید ربوبیت است، به همین خاطر به دنبالش فرمود: «خَلَقْتَنِی» یعنی: تو پروردگار من هستی؛ پروردگاری که مرا آفریدهای و جز تو خالقی ندارم.
اینکه فرمود: «لاَ إِله إِلاَّ أَنْتَ» یعنی: معبود راستینی جز تو نیست، لذا تنها تو سزاوار عبادت هستی، این جمله هم [به منزلهی] به مرحله عمل درآوردن توحید الوهیت است. به همین خاطر به دنبالش فرمود: «وَأَنَا عَبْدُکَ» یعنی: من عبادتکنندهی توام، تو معبود راستینی، و معبود راستینی جز تو وجود ندارد.
اینکه فرمود: «وَأَنَا عَلَی عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ» یعنی من بر همان عهد و پیمانی که با تو بستهام پابرجا هستم از جمله: ایمان به تو و اقدام به اطاعت از تو و به جای آوردن فرامین و دستوراتت، «مَا اسْتَطَعْتُ» یعنی: به اندازهی توانم، چرا که خداوند هیچکس را جز [به اندازهی] توانش مکلّف نمیسازد.
اینکه فرمود: «أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ» یعنی: خداوندا از شر آنچه که انجام دادهام به تو پناه میآورم و به تو متوسل میشوم، از شر فرجام آن، و عاقبت بدش، و فرود آمدن مجازاتش، و عدم بخشش آن، یا از شرّ بازگشت به کارهایی شبیه آن از جمله شرّ کارها و اعمال زشت و شنیع و خصال پست و پلید.
اینکه فرمود: «أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ» یعنی: به عظمت نعمتهایی که به من ارزانی داشتهای و به استمرار لطف و احسانت معترفم؛ بیان این جمله دربردارندهی شکر نعمتدهنده و بیزاری جستن از کفران نعمتهاست.
اینکه فرمود: «وَأَبُوءُ بِذَنْبِی» یعنی: به گناهم اعتراف میکنم. جرایم و خطاهایی که مرتکب شدهام حال چه کوتاهی در انجام واجبات باشد یا انجام کارهای حرام و ممنوع، اعتراف به گناه و کوتاهی راهی به سوی توبه و بازگشت است، و کسی که به گناهش اعتراف کرده و از آن بازگردد خداوند او را میبخشد و توبهاش را میپذیرد.
اینکه فرمود: «فَاغْفِرْ لِی» یعنی: خداوندا، تمامی گناهانم را بیامرز چرا که رحمت تو گسترده، و عفو و بخشش تو ارزنده و گرانبهاست، بخشش گناه بر تو سنگینی نمیکند، تو بسیار بخشنده و مهرورزی، و کسی جز تو گناهان را نمیبخشد، خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَکَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [آل عمران: 135].
«و آنان که چون مرتکب کاری زشت شوند یا بر خود ستم کنند، خداوند را یاد کنند، و برای گناهانشان آمرزش خواهند -و جز خدا چه کسی است که گناهان را میآمرزد-».
سپس پیامبرr این دعا را با بیان پاداش بزرگ و ثواب فراوانی که نصیب فردی میشود که هر صبح و شام بر آن مداومت میورزد، به پایان میرساند و میفرماید: «هر کسی این کلمات را در روز بگوید در حالی که به آن یقین دارد»، یعنی در حالی که آن را تصدیق کرده و بدان اعتقاد دارد زیرا این دعا کلام فردی معصوم است که از روی خواهش [نفسانی] سخن نمیگوید، آن جز وحی نیست که [بر پیامبر] فرستاده میشود، صلوات الله و سلامه علیه – «و در همان روز پیش از آنکه وارد شب شود، بمیرد، پس او از بهشتیان است، و کسی که آن را در شب در حالی که به آن یقین دارد، بگوید، و پیش از آنکه وارد صبح شود، بمیرد، پس او از بهشتیان است».
همانا کسی که بر این دعا مداومت ورزد این وعدهی ارجمند و گرانبها و این پاداش بزرگ و ثواب فراوان را به دست میآورد؛ چرا که او روزش را با اعتراف به توحید ربوبیت و الوهیت الله تعالی، و اعتراف به عبودیت و بندگی [خودش]، و مشاهده لطف الهی، و اعتراف به نعمت، و بررسی عیوب نفس و تقصیرات آن، و طلب بخشش و مغفرت از خداوند غفار، و ابراز فروتنی و تواضع و شکستگی؛ آغاز کرده و با آن پایان داده است. اینها مفاهیمی ارجمند و ویژگیهایی ارزشمندند که [شایستهی آنند] روز با آنها آغاز شده و پایان یابد، کسی که همدم آن است یا بر آن مداوامت میورزد شایسته عفو و بخشش وآمرزش، و رهایی از آتش دوزخ، و ورود به بهشت است[2]. عاجزانه از خداوند کریم و بخشنده طلب لطف و فضل و احسانش را مینماییم.
از جمله اذکار ثابتی که شریعت حکیم اسلام آن را بر فرد مسلمان در طول شبانهروز مقرر و محول کرده است ذکرهای دوطرف روز (بامداد و شامگاه) است، بلکه این ذکر [از لحاظ زمانی] فراخترین ذکر مدون است که در نصوص بدان بیشترین اشاره شده است، آن هم به خاطر تشویق و ترغیب به انجام آن و نام بردن از انواع بسیاری از ذکرهایی که در میان این دو زمان ارجمند گفته میشود.
خداوند متعال میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا ٤٢﴾
[الأحزاب: 41-42].
«ای مؤمنان! بسیار خدای را یاد کنید و بامدادان و شامگاهان [و در همه وقت و آن] به تسبیح و تقدیس او بپردازید».
اصیل یعنی: میان عصر و غروب خورشید.
و یا میفرماید:
﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ بِٱلۡعَشِیِّ وَٱلۡإِبۡکَٰرِ ٥٥﴾ [المؤمن: 55].
«و بامدادان و شامگاهان به سپاس و ستایش پروردگارت بپرداز».
إبکار یعنی: اول روز، العشیُّ یعنی: آخر روز.
و یا میفرماید:
﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩﴾ [ق: 39].
«و سپاس و ستایش پروردگارت را پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به جای آور».
و یا میفرماید:
﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِینَ تُمۡسُونَ وَحِینَ تُصۡبِحُونَ ١٧﴾ [الروم: 17].
«پس چون در شامگاه و بامداد درآیید خداوند را چنان که باید به پاکی یاد کنید».
آیات در این معنا و مفهوم بسیارند. محل این اذکار و اوراد همان صبح زود از بعد از نماز صبح تا پیش از طلوع خورشید و هنگام شامگاه است، و [همچنین] گفته شده منظور از «العشی والآصال» از بعد از نماز عصر تا پیش از غروب آفتاب است، با این وجود -انشاءالله- زمان [اجرای] این دستور فراخ است به طوری که اگر آدمی انجام این ذکر را در وقت خودش فراموش کرد یا مانعی سر راه او سبز شد اشکالی ندارد که اذکار صبحها را بعد از طلوع خورشید و اذکار سرشب را پس از غروب آن انجام دهد.
اما در خصوص ذکرهای مشروع و دعاهای مأثوری که در این دو زمان گرانقدر گفته میشود [باید گفت که:] ذکرهایی بسیار و گوناگوناند که -إنشاءالله- به زودی گلچینی نیکو از آنها به همراه شرح و توضیح بخشی از معانی عظیم و مفاهیم صحیحشان خواهد آمد.
ابوداود و ترمذی و دیگران از عثمان بن عفان t روایت کردهاند که رسول الله r فرمودند: «هر بندهای که در آغاز هر روز و در آغاز هر شب سه بار بگوید: «بِسْمِ الله ِالَّذِی لاَ یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاءِ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ» «به نام خداوند که با نام و یاد او هیچ چیزی در زمین و در آسمان ضرررسان نیست، و او بسیار شنوا و بسیار داناست» هیچ چیزی گزند و زیانی به او نمیرساند»[1].
این ذکر از جمله اذکار عظیمی است که شایسته است فرد مسلمان هر صبح و شام آن را مدنظر قرار داده و بگوید، تا -به اذن الله تعالی- بدین وسیله از اینکه به بلای ناگهانی یا آسیب و فاجعهای یا چیزی شبیه اینها گرفتار گردد در امان بماند.
قرطبی/ درخصوص این حدیث میگوید: «این حدیثی صحیح، و سخنی راست و درست است که هم دلیلش را فراگرفتهایم و هم به صورت تجربی آن را آزمودهایم، من خود از زمانی که این حدیث را شنیدهام بدان عمل نمودهام و چیزی به من آسیبی نرساند تا اینکه آن را ترک کردم و آن شبی بود که عقربی در مدینه مرا نیش زد، به فکر فرو رفتم که ناگاه به یادم آمد که فراموش کرده بودم که به این کلمات پناه ببرم»[2].
در سنن ترمذی از أبان بن عثمان/ -او راوی حدیث از عثمان است- نقل است که نیمی از بدن او فلج شده بود، مردی شروع به نگریستن به او کرد. أبان به او گفت: «به چه چیز مینگری؟ این حدیثی را که برایت نقل کردم [صحیح است]، اما آن روز که من به این آسیب بدنی مبتلا شدم آن کلمات را نگفته بودم تا اینکه خداوند تقدیرش را بر من عملی نمود».
سنت است که این ذکر هر صبح و شام سه بار گفته شود، همچنان که پیامبرr خود به چنین کاری ارشاد نموده است. اینکه در این حدیث گفته: «بسم الله» یعنی: به نام خداوند پناه میبرم، هرکس هر کاری انجام میدهد برای بسم الله گفتنش فعل مناسب حال و کار او در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال کسی که چیزی میخورد وقتی در ابتدا میگوید: بسم الله یعنی با نام خداوند شروع به خوردن میکنم و کسی که حیوانی را ذبح کرده و سر میبرد فعل «ذبح میکنم» را در نیت دارد و نویسنده به هنگام نوشتن فعل «[به نام خداوند] مینویسم» را در دل دارد. در دیگر کارهایی که شخص انجام میدهد و در ابتدا نام خداوند را میآورد به همین شکل است.
اینکه میفرماید: «الَّذِی لاَ یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاءِ» یعنی: کسی که به نام و یاد خدا پناه ببرد بلا و مصیبتی نه از سوی زمین و نه از سوی آسمان ضرری به او نمیرساند.
و اینکه میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ﴾ یعنی: خداوند شنونده سخنان آدمیان، و آگاه به کردارهایشان است، هیچ راز و سرّی نه در زمین و نه در آسمان بر او پوشیده نمیماند.
در صحیح مسلم در حدیثی از ابوهریره t به اثبات رسیده که گفته: مردی به حضور پیامبرr آمد و گفت: ای رسول الله! دیشب از عقربی که مرا گزید چه رنجی کشیدم! پیامبرr فرمودند: «اگر در اول شب میگفتی: «أَعُوذُ بِکَلِماتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» (از شرّ آنچه خداوند آفریده است به کلمات کامل خداوند پناه میبرم) آن عقرب گزندی به تو نمیرساند»[3].
و در روایتی از ترمذی آمده است: «کسی که در اول شب سه بار بگوید: أَعُوذُ بِکَلِماتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، آن شب نیش هیچ جانداری به او آسیبی نمیرساند»[4].
ترمذی به دنبال این حدیث از سُهیل بن ابیصالح -یکی از روایان حدیث- آورده است که گفت: «خانواده ما این حدیث را یاد گرفته و هر شب آن را میگفتند، [شبی] یکی از خدمتکاران زن آنها گزیده شد، او درد و رنجی احساس نکرد».
این حدیث بیانگر فضیلت این دعا است؛ کسی که در ابتدای شب آن را بگوید به یاری خدا از اینکه نیش و گزش ماری یا عقربی یا حیواناتی شبیه اینها آسیبی به او برسانند در امان خواهد بود.
اینکه در حدیث میفرماید: «اعوذ» یعنی: پناه میبرم، استعاذه یعنی: روی آوردن، متوسل شدن، پناه گرفتن، و حقیقت آن عبارتست از: گریختن از چیزی که از آن میترسی به سمت کسی که تو را از آن در امان میدارد و تو را در برابر شرّش حمایت میکند. کسی که به خداوند پناه میبرد، از دست آنچه او را میآزارد یا او را به ورطهی هلاکت میبرد میگریزد، او به سوی پروردگار و مالکش میگریزد، و خود را به پیشگاه او میاندازد، و به او متوسل میشود، و از او طلب یاری میکند، و به او پناهنده میشود. مقصود از کلمات الله: گفته شده همان قرآن کریم است، و گفته شده: همان کلمات کَونی قَدَری او است، و مقصود از «تامات» یعنی: کاملهایی که از هر عیب و نقصی پاک هستند، نقطهی مقابل سخن آدمی که دارای عیب و نقص است.
اینکه میفرماید: ﴿مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢﴾ یعنی: از تمامی شرها، از هر آفریدهای که شر از او برمیخیزد حیوان یا غیرحیوان، آدمی باشد یا جن، جانوری موذی یا چهارپایی، باد یا صاعقهای، هر نوعی از انواع بلایا در دنیا و آخرت که باشد[5].
در سنن ابوداود و ترمذی و غیر از این دو با سندها صحیح از عبدالله بن خُبیب روایت شده که گفته است: «در یک شب بارانی و بسیار تاریک برای یافتن پیامبرr بیرون رفتیم تا برای ما امامت کند و وقتی ایشان را یافتیم به من فرمود: بگو. من چیزی نگفتم، باز فرمود: بگو. من چیزی نگفتم، و وقتی بار دیگر فرمود: بگو. گفتم: ای پیامبرخداr، چه بگویم؟ فرمود:
﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ [الإخلاص: 1].
و معّوذتین [سورههای ناس و فلق] را در هر صبح و شام سه بار بخوان که این تو را از هر چیزی کفایت میکند [یعنی برای حفظ و نگهداری تو کفایت میکند]»[6]. در این حدیث فضیلت قرائت این سه سوره: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١﴾ و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١﴾ و اینکه هر کدامشان در هر صبح و شام سه بار خوانده شوند بیان شده است. همچنین در این حدیث آمده که هرکس بر این کار مداومت داشته باشد به یاری خدا او را از هر چیزی کفایت میکند. یعنی این کار شرور و آفات را از او دفع میکند. توفیق تنها به واسطه [یاری] خدا رخ داده و او را شریکی نیست.
***
[1]- أبوداود شماره [5088] و ترمذی شماره [3388]، و علامه آلبانی/ در «صحیحالجامع» شماره [6426] آن را صحیح دانسته است.
[2]- بنگر به: الفتوحات الربانیه اثر ابن علان [3/100].
[3]- صحیح مسلم [شماره: 2709].
[4]- سنن ترمذی [شماره: 3604]، و آلبانی/ در «صحیحالجامع» شماره [6427] آن را صحیح دانسته است.
[5]- بنگر به: تیسیرالعزیز الحمید اثر شیخ سلیمانبنعبدالله [ص: 214-213].
[6]- سنن ابوداود شماره [5082] و سنن ترمذی شماره [3575]، و آلبانی/ در «صحیحالترغیب» شماره [649] آن را صحیح دانسته است.
از موضوعات ارجمند و امور مهمی که توجه بدان برای هر مسلمانی ضروری است، اموری است در رابطه با کار فرد مسلمان در طول شب و روزش، و برخاستن و نشستنش، و حرکت و سکونش، و ورود و خروجش و چیزهایی از این دست. اینکه همه این امور را در راه طاعت خداوند و آنچه که موجب خشنودی او میگردد به کار اندازد آن وقت است که در همهی این موارد ذکرکنندهی پروردگار، پناهبرندهی به تنها او، و تفویضکنندهی همهی امورش بدو میگردد.
در صحیح مسلم به اثبات رسیده که پیامبرr در تمام حالاتش خدا را یاد میکرد[1]. یعنی ایشان r در هیچ حالی از احوالش، در شب و روز، و صبح و شام، و سفر و حضر، و نشست و برخاست و دیگر احوالش ذکر خداوند را ترک نکرده است، ایشانr اقدام به هیچ کاری از جمله خواب و برخاستن، ورود و خروج، سوار شدن و پیاده شدن و... نمیکردند مگر اینکه آن را با ذکر خداوند و دعا به درگاه او آغاز مینمودند.
کسی که در سنت مبارک و روش ارجمند نبوی بیندیشد میبیند که برای صبح و شام، خواب و بیداری، نمازها و بعدِ آن، خوردن و نوشیدن، سوار شدن وسیله نقلیه و سفر، دفع و طرد غم و غصه و اندوه، همچنین هنگامی که فرد مسلمان چیزهایی را میبیند که خوشایند او یا ناخوشایندش است اذکاری هست که آنها را بیان میکند. به همراه دیگر اذکاری که ارتباط مستقیمی با حالات فرد مسلمان در طی شب و روزش دارد. [بیان] این اذکار عظیم و والا، و تنوع و گوناگونیشان برحسب مناسبتها، تجدیدی است بر میثاق ایمان و تقویت ارتباط با خداوند، و اعتراف به نعمتها و مواهب پیدرپی و مداوم او، و شکرگزاری او به خاطر لطف و بخشش و احسان و فضلش، همچنین [بیان این اذکار] بیانگر پناه بردن به خداوند یگانه، و اعتماد نمودن به او، و نه کس دیگر است. پناه جستن به خداوند از وسوسههای شیطان و شرارتهای نفس، و شرّ هر صاحب شری از آفریدهها، و از شر هر عقوبت یا بلاو یا مصیبتی. این اذکار تأکیدی است بر وحدانیت خداوند، و برائت و بیزاری جستن از شریک قائل شدن برای او، و اذعان و اعتراف به ربوبیت و الوهیت خداوند. کسی که به دعاهای نقل شده از پیامبرr توجه داشته باشد بارهای بار به این مطلب اقرار میکند که فقط خداوند یگانه است که میمیراند و زنده میکند، و سیر کرده و سیراب میکند، و فقیر و ثروتمند میکند، و میپوشاند و جامه بر تن [آدمیان] میکند، و گمراه کرده و هدایت میکند، و اینکه تنها او سزاوار و مستحق آن است که پرستیده شود، و برای او سر فروآورده شده و در برابرش کرنش نمود و همه انواع عبادتها به او اختصاص داده شود.
همچنان که علامه ابن قیم/ میگوید: ذکر «درختی است که شناختها و احوالاتی را به بار مینشاند که سالکان برای آن آستین همت بالا میزنند. راهی برای دستیابی به میوههای آن وجود ندارد جز از طریق درخت ذکر، و هر چه این درخت تنومندتر بوده و ریشهاش مستحکمتر باشد میوهاش افزونتر است. ذکر همهی مقامات را به بار مینشاند؛ از بیداری تا توحید، و اصل و اساس هر مقامی است. ذکر پایه و بنیاد هر مقامی است که آن مقام بر آن بنیاد نهاده میشود، همچنان که دیوار بر پایهاش بنا میگردد و همچنان که سقف بر دیوارش برپا میگردد»[2]. علاوه بر این ذکر مشتمل بر نابترین نیازها و درخواستهای صحیح، و والاترین هدفهای ارجمند است. ذکر دربردارنده خیر و منفعت و برکت و ثمرات پسندیده و نتایج بزرگی است که ممکن نیست آدمی بدان احاطه یافته یا زبان آن را به تصویر کشد.
به همین خاطر در خور فرد مؤمن است که با توجه هر چه تمامتر این اذکار ارجمند را رعایت کند، هر ذکری را در زمان مناسب خودش در طی روز و یا شباش، به همان شیوهای که در سنّت آمده، تا این الطاف عظیم و مفاهیم ارجمند برای او متحقق گردد و از زمره کسانی گردد که خداوند آنان را با این سخنش تعریف و تمجید نموده است که:
﴿وَٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمٗا ٣٥﴾
[الأحزاب: 35].
«و مردانی که بسیار خدا را یاد میکنند و زنانی که بسیار خدا را یاد میکنند، خداوند برای همه آنان آمرزش و پاداش بزرگی را فراهم ساخته است».
از ابن عباس ب در معنی این آیه روایت شده که گفت: «مقصود همان کسانی هستند که به دنبال نمازها و در بامدادان و شامگاهان و به هنگام خوابیدن و هرگاه که از خواب بیدار شوند و هرگاه در بامداد یا شامگاه از منزلشان بیرون بروند، خداوند را ذکر میکنند».
و از مجاهد/ نقل شده که گفته است: «کسی از زمره ﴿وَٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ﴾ به شمار نمیآید، مگر اینکه در حالت ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده، خداوند را ذکر کند»[3].
از شیخ امام ابوعمر بن صلاح/ دربارهی میزانی که با آن فرد جزو ﴿ٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ﴾ میشود، سؤال شد. او در پاسخ گفت: «اگر کسی بر اذکار مأثور ثابت شده در صبح و غروب در اوقات و احوال مختلف شب و روز، که در کتاب «عمل الیوم واللیلة» تبیین شده است، مواظبت کند، جزو ﴿ٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ﴾ میشود»[4].
این موضوع ارجمند توجه ویژه و عنایت عظیم علما را کسب کرده است و آثار بسیاری را در این زمینه تألیف کردهاند و در کتابهای متعدد و به تفصیل دربارهی آن سخن گفتهاند، که خداوند به هر کدام از بندگانش که بخواهد به واسطهی آن سود میرساند؛ مانند کتاب «عمل الیوم واللیلة» اثر امام ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب نسائی صاحب سنن، و کتاب «عملالیوم واللیلة» اثر شاگردش ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق معروف به ابن سُّنی، و کتاب «الدعاء الکبیر» اثر حافظ ابوبکر بیهقی، و کتاب «أذکار» اثر امام ابوزکریا نووی[5]، و کتاب «الکلم الطیب» اثر شیخ الاسلام ابن تیمیه، و کتاب «الوابل الصیب» اثر شاگرد ایشان علامه ابن قیم، و کتاب «تحفة الذاکرین» اثر امام شوکانی، و کتاب «تحفة الأخیار» اثر امام شیخ عبدالعزیز بن باز -خداوند همگی را مورد رحم خود قرار دهد- و دیگر کتابهای ارزشمند و تألیفات سودمندی که اهل علم در گذشته و حال در این زمینه ارجمند به رشته تحریر درآوردهاند[6].
تألیفات این بزرگواران در این زمینه گوناگون است، برخی روایات را با سند آنها روایت کردهاند و برخی سندها را حذف کردهاند، برخ از این تالیفات همراه با ذکر جزئیات و به صورت مفصلاند و برخی دیگر مختصر و [یا] متوسط و [یا] پالایش شدهاند.
بدیهی است که این اذکار که در ارتباط با امور روزمره فرد مسلمان در طی شب و روزاش است مورد توجه ویژه و عنایت عظیم مسلمانان قرار گرفته است با این همه بسیاری از آنان نمیتوانند اذکار صحیح و ثابت نقل شده از سوی پیامبرr و اذکار ضعیفی که از ایشان به اثبات نرسیده را تشخیص داده و میان آنها تفاوت قائل شوند. همچنین گاه معانی و مفاهیم این اذکار والا و ارجمند را نمیدانند و درنتیجه بدین وسیله از بهرهی عظیم و تأثیر قوی آن محروم میگردند، ابن قیم/ میگوید: «برترین ذکر، و سودمندترین آن ذکری است که قلب با زبان همراه و موافق بوده، و از اذکار نبوی باشد، و ذکرکننده معانی و مفاهیم آن را [در دل و جانش] حاضر گرداند»[7].
این از یک سو، از سوی دیگر -انشاءالله- به زودی در حد امکان دستهای معطّر، و گلچینی با برکت از این اذکار مرتبط با امور فرد مسلمان که در طی شبانهروز با آن سروکار دارد را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم به همراه شرح و توضیح حکمتهای متعالی و مفاهیم استوار و معانی ارجمند آنها. از خداوند یگانه میطلبم که یاری و توفیق و استقامت را به من ارزانی دارد، عاجزانه از او میخواهم که ما و شما را در راه انجام هر خیری که او دوست داشته و بدان خشنود میگردد، موفق گرداند.
[1]- صحیح مسلم [373].
[2]- الوابل الصیب[ص: 132].
[3]- این دو مطلب را امام نووی در الأذکار [ص: 10] بیان کرده است.
[4]- بنگر به: اذکار امام نووی [ص: 10].
[5]- این کتاب توسط چند نفر به زبان فارسی ترجمه شده است از جمله: 1- ترجمه: زاهد ویسی که توسط نشر کانی و در پاییز 1391 به چاپ رسیده است. 2- ترجمه: اصغر اسدزاده و محمد جبروتی که توسط نشر احسان در دست چاپ است و اینجانب از این ترجمه در کار ترجمه اذکار و دعاهای این کتاب بهرهی فراوان بردهام و... [م]
[6]- خود در این زمینه رسالهای دارم که نام آن را «ذکر و دعا در پرتو کتاب و سنت» نهادهام، این رساله در بنیاد ملک فهد که مخصوص چاپ مصحف شریف است به چاپ رسیده، در این شرح براساس ترتیب آن رساله حرکت کردهام، و در اینجا روی هم رفته اذکاری را که در آنجا آمده بیان داشتهام.
[7]- الفوائد اثر ابن قیم [ص: 247].
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربِّالعالمین، والعاقبة للمتقین، والصلاةُ والسَّلام علی إمام المرسلین نبیِّنا محمد، وعلی آله وصحبه أجمعین.
این بخش سوم از کتاب «فقه ذکر و دعا» است؛ در آن به شرح اذکار و دعاهایی که در ارتباط با امور روزمرهی فرد مسلمان در طی شبانهروز اوست، پرداختهام؛ مانند اذکار صبح و شب و هنگام خواب، و اذکار نمازها و آنچه به دنبالشان خوانده میشود، و همچنین اذکار ورود و خروج [به منزل]، و سوار شدن به وسایل نقلیه و سفر، و [اذکار] خوردن و نوشیدن، و دیگر اذکار عظیم و دعاهای مبارک. اذکار و دعاهایی که در طول روز و طی شب همراه و همدم فرد مسلمانند، به همراه شرح و توضیح معانی و مفاهیم آنها.
بیتردید مداومت بر این اذکار، و توجه و عنایت بدانها دربردارندهی مواهب پیدرپی و نعمتهای متوالی در دنیا و آخرت است، بهخصوص اگر کسی که بر این کار مداومت میورزد توفیق یابد که در مفاهیم آنها تأمل نموده و در هدف و مقصودشان بیندیشد و به اهداف و مقتضیات آنها جامهی عمل بپوشاند. آرزومندم که این کتاب به توفیق خداوند عزوجل بخشی از این مطلب را جامهی عمل بپوشد. من در این کتاب از سخنان اهل علم در کتب شرح حدیث به طور عموم، و کتابهای اذکار به طور خاص، و کتب لغت، و کتابهای غریب الحدیث و دیگر کتب مطالبی برگرفتهام. هر چند به ناتوانی و ضعف علمی و کمی آگاهی و تقصیرات بسیارم اعتراف مینمایم، از خداوند میطلبم که مرا آمرزیده و به لطف و احسان خویش مرا ببخشاید؛ چرا که او بسیار بخشنده و مهرورز است. این مطالب در اصل سلسله برنامههایی رادیویی بوده که از سوی رادیوی مبارکِ قرآنکریم، تحت عنوان: «عمل الیوم واللیلة» تهیه و ارائه گردیده است[1].
این مطالب از شصت و پنج بخش مشابه و متناسب از لحاظ حجم تشکیل شده که هر بخش عنوان خاص خود را دارد که راهنمای مضمون و محتوای آن بخش است. در اینجا فراموش نمیکنم که مراتب تشکر و قدردانی خود را به دستاندرکاران این رادیو به خاطر توجه و همکاری شایان ذکری که با بنده داشتند ابراز نمایم، کسی که از مردم تشکر نکند از خداوند نیز تشکر و قدردانی نمیکند. از خداوند میطلبیم که بهترین پاداش را به آنان ارزانی دارد و تلاشهایشان را مثمر ثمر گرداند و با لطف و احسانش آنان را در راه خدمت به دین خدا و نشر و ترویج آن در اقصی نقاط گیتی موفق نماید. همچنان که از همه کسانی که در این بخش یا در دو بخش پیشین هر نوع کمک و یاریای را به من ارزانی داشتهاند، تشکر میکنم. حال فرقی نمیکند چه به صورت تشویق و ترغیب به انجام چنین کاری بوده، یا به ویرایش و بازنگری [مطالب] کمک کردهاند، و یا دیدگاه و نقطه نظرات خود را بیان داشتهاند. همچنین از همهی کسانی که اقدام به مرتب کردن [مطالب] و حروفچینی آن، و ارجاع آیات و احادیث وارده در آن نموده، و یا داوطلب چاپ و مشارکت در نشر آن شدهاند تشکر مینمایم، و از خداوند میطلبم که به همگان ثواب عظیم ارزانی داشته و بهترین پاداشها را به آنان بدهد.
عاجزانه از خداوند میطلبم که این کار، و دیگر کارهایم را از من بپذیرد و آن را خالصانه از آن خود قرار دهد و چیزی از آن را برای دیگری قرار ندهد و همچنین آن را موافق با سنت پیامبرشr، و مفید برای بندگانش گرداند، بیگمان خداوند شنوندهی دعا و استجابتکنندهی آن و [به بندگان] نزدیک است، وصلیالله وسلَّم علی نبیِّنا محمد وعلی آله وصحبه.
مؤلف عبدالرزاق البدر
خداوند من و پدر و مادرم و تمامی مسلمانان را ببخشاید
مدینهی منوره ص پ ۶۱۸
[1]- لازم به ذکر است که کتابهایی تحت همین نام توسط علمایی همچون نسائی و ابن سنّی تألیف شده که در آنها دعاها و اذکاری که در اوقات شب و روز، و به مناسبتهای مختلف و کارهای گوناگون خوانده میشوند، آمدهاند.م