ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معنای لا اله الا الله محمد رسول الله
معنای «لا اله الا الله» چنانکه از نصوص کتاب و سنت فهمیده میشود چنین است: «معبودی به حق نیست جز الله». بر اساس این تعریف، در این سخن نفی و اثبات را یکجا کردهایم؛ منظور از نفی، نفی شایستگی عبادت برای هر کس دیگری جز خداوند متعال و اثبات عبادت تنها برای خدای عزوجل است. یعنی خداوند متعال همانطور که در پادشاهیاش شریکی ندارد، در عبادتش نیز نباید شریکی داشته باشد. الله متعال میفرماید:
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ ٦٢﴾ [الحج: 62].
(این بدان سبب است که الله خود حق است و آنچه به جای او میخوانند باطل است و این الله است که والا و بزرگ است).
اما معنای «محمد رسول الله» به معنای تصدیق قطعی و از صمیم قلب همراه با گفتار زبانی دربارۀ این حقیقت است که: محمد بندۀ الله و فرستادۀ او به سوی همۀ انسانها و جنیان است. پیامبری که گواه و بشارت دهنده و هشدار دهنده و دعوتگری به سوی خدا و چراغی روشنگر است. بنابراین باید همۀ اخبار وی را راست شمرد؛ چه اخبار گذشته و چه اخبار آینده، و حلال و حرام وی را پذیرفت و به دستورات او گردن نهاد و از منهیات وی دست کشید و از شریعت وی پیروی نمود و با خشنودی کامل سنت وی را عملی نمود.
شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب ـ رحمه الله ـ میگوید: «معنای گواهی دادن به پیامبری محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ طاعت وی در آنچه امر نموده و راست شمردن اخبار وی و دوری از منهیات اوست، و اینکه خداوند را به واسطۀ آنچه او تشریع نموده، عبادت کرد».([1])
تاثیر توحید بر اعمال انسان و فضیلت آن
1- هر که توحید را محقق سازد بدون حساب و عذاب وارد بهشت میشود.
2- توحید سبب آمرزش و بخشش گناهان است.
3- توحید مانع از جاودان ماندن در آتش است.
4- توحید برای صاحب خود هدایت و امنیت کامل در دنیا و آخرت را به ارمغان میآورد.
5- پذیرش همۀ اعمال و گفتارها به توحید بستگی دارد.
6- توحید باعث آسان شدن سختیها و دردهای دنیا میشود.
7- خداوند متعال پیروزی اهل توحید را تضمین کرده است.([1])
معنای توحید اسماء و صفات این است که الله را به نام و صفتی بخوانیم که خود بر خود نهاده، یا پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ وی را به آن نام و صفت خوانده، و آن را دستخوش تحریف و تأویل نکنیم و به بیان چگونگی صفات یا تمثیل آن نپردازیم. دلیل ایمان به نامها و صفات الله، این سخن او سبحانه و تعالی است که:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا﴾ [الأعراف: 180].
(و الله دارای نامهای نیک است، پس او را با آن [نامها] فرا بخوانیم).
و این سخن رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ که میفرماید: «همانا الله نود و نه نام دارد؛ هر که آن را برشمارد وارد بهشت میشود».([1])
انکار نامها و صفات الله در واقع انکار خالق است و بنده وارد اسلام نمیشود مگر آنکه به نامها و صفات خدا ایمان بیاورد. این نوع توحید را باید به خوبی شناخت و درک نمود، زیرا برخی از منتسبین به علم در این باره دچار اشتباه شدهاند و گروهی از مردم در آن به کجراهه رفتهاند؛ آنان به ادعای نفی تشبیه، برخی از صفاتی را که خداوند خود را به آن توصیف نموده نفی کردهاند و اینگونه به سبب فهم فاسد خود گمراه شدند و به مخالفت با کتاب و سنت اجماع سلف امت دچار گردیدند.([2])
یعنی خدا را به یگانگى بپرستید، وهیچ چیز را با او در عبادت شریک نگردانید. بنابراین دعا و قربانی و نذر و نماز و ترس و امید و توکل و یاری خواستن و دیگر انواع عبادات را باید تنها برای پروردگار ـ سبحانه و تعالی ـ قرار داد. هر کس هر کدام از این عبادات را برای غیر خدا انجام دهد دیگر موحد نیست، بلکه در حق الله متعال دچار شرک شده است، حتی اگر به توحید ربوبیت اعتراف داشته باشد.
توحید الوهیت همان چیزی است که تمام پیامبران به خاطر آن مبعوث شدهاند و کتابهای آسمانی فرو فرستاده شدهاند، و هر کس به درستی این توحید را بشناسد به حال و روز بسیاری از مردم که این توحید را ضایع کردهاند و نسبت به بسیاری از حقوق آن آگاهی ندارند، پی خواهد برد.
همچنین باید دانست که توحید تنها دست کشیدن از عبادت غیر الله از جمله بتها نیست، بلکه انسان باید از همۀ عبادتها برای غیر خدا دست کشد و از آن و اهل آن بیزاری جوید و همۀ عبادتها را برای خدا خالص گرداند. بنابراین کسی که خداوند متعال را عبادت کند اما به چیزهایی که جز او عبادت میشوند، کفر نورزد، به «دستاویز محکم» پروردگار چنگ نزده است. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَمَن یَکۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَیُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَکَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ﴾ [البقرة: 256].
(پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به الله ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار چنگ زده است).
و در صحیح مسلم روایت شده که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «هر که لا اله الا الله بگوید و به آنچه جز الله پرستیده میشود کفر ورزد، مال و جانش حرام است و حساب [نیت] او با الله است».([2])
کسی که به طاغوت کفر نورزد به «عروة الوثقی» یعنی «لا اله الا الله» چنگ نزند، بلکه دست از آن بکشد و حقوق آن را زیر پا بنهد جان و مالش در امان نخواهد بود. اساس توحید پیامبران و بلکه اساس دینی که پیامبران به سوی آن فرا خواندهاند همان یگانه ساختن الله در عبادت و بیزاری از هر معبودی جز الله است، و این همان «ملت ابراهیم» است که خداوند متعال دربارهاش میفرماید:
﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ﴾ [الممتحنة: 4].
(قطعا برای شما در [پیروی] از ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست، آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای الله میپرستید بیزاریم؛ به شما کفر میورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینۀ همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به الله ایمان آورید).
و میفرماید:
﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِی بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُۥ سَیَهۡدِینِ ٢٧ وَجَعَلَهَا کَلِمَةَۢ بَاقِیَةٗ فِی عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٢٨﴾ [الزخرف: 26-28]. (و چون ابراهیم به پدر و قومش گفت من از آنچه میپرستید بیزارم (۲۶) مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایی خواهد کرد (۲۷) و او آن را در پی خود سخنی جاویدان کرد، باشد که آنان [به توحید] بازگردند).
اما اگر به حال و روز توحید الوهیت در دوران ما بنگری میبینی آثار و نشانههای آن نزد بسیاری از مردم به فراموشی سپرده شده است. به این دو مثال توجه کنید:
مثال نخست: قربانی: قربانی یکی از والاترین و بزرگترین عبادتها است. الله متعال خطاب به پیامبرش میفرماید:
﴿فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾ [الکوثر: 2].
(پس برای پروردگار خود نماز بگزار و قربانی کن).
اگر قربانی را از جملۀ عبادات به شمار آوریم، خواهیم دانست انجام آن برای غیر الله شرک است. در صحیح مسلم از علی ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ چهار سخن به من گفت، و از جملۀ آن این را نام برد که: «خداوند لعنت کند کسی را که برای غیر الله قربانی کند».([3]) اما در دوران ما به سبب جهل نسبت به توحید الوهیت، (توحید عبادت) ذبح و قربانی برای غیر خدا بسیار است، حتی برخی از جاهلان هنگامی که در جایی منزل میگیرند برای آنکه از جنها در امان باشند برای آنان قربانی میکنند، یا کارهایی اینچنین که شرک در حق خداوند متعال است.
مثال دوم: دعا و فرا خواندن غیر الله.
دعا نیز عبادتی است بس بزرگ که از عظیمترین اسباب و قویترین آن برای جلب سود و دفع زیان است و نشانهای است بر نیاز بنده به پروردگار. خداوند متعال بندگان خود را به دعا امر نموده و فرموده است:
﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡ﴾ [المؤمن: 60].
(و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما با اجابت کنم).
و رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «دعا همان عبادت است».([4]) حال که دعا از جمله گرامیترین و بزرگترین عبادات است، انجام آن برای غیر الله نیز شرک خواهد بود، اما با نگاه به حال و روز بسیاری از انسانهایی که خود را منتسب به اسلام میدانند و نظر به رابطۀ آنان با اهل قبور خواهیم دید آنان دعای خود را برای مردگان و غایبان قرار دادهاند، و چنان آنها را به فریاد میخوانند که گویا صدایشان را میشنوند و چنان از آنان درخواست یاری میکنند که گویا حاضرند و قادر! الله متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا یَمۡلِکُونَ مِن قِطۡمِیرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا یَسۡمَعُواْ دُعَآءَکُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَکُمۡۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکۡفُرُونَ بِشِرۡکِکُمۡۚ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثۡلُ خَبِیرٖ ١٤﴾ [فاطر: 13-14].
(و کسانی را که به جز او میخوانید مالک پوستۀ هستۀ خرمایی [هم] نیستند (۱۳) اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمیکنند و روز قیامت شرک شما را انکار میکنند و [هیچکس] چون [پروردگار] آگاه تو را خبردار نمیکند).
درخواست شفاعت از مردگان و عرضه کردن حاجات به آنان شرک است؛ فرقی نمیکند پیامبران باشند یا صالحان و دیگران، و چنین کاری نقض کنندهی توحید الوهیت است و جز با توبه بخشیده نمیشود، و هر کس با این اعمال از دنیا برود در آتش جاودانه خواهد بود.
[1]- شیخ سلیمان بن ناصر العلوان، القول الرشید فی حقیقة التوحید.
[2]- به روایت مسلم در کتاب الإیمان، باب «الأمر بقتال الناس حتی یقولوا لا إله إلا الله» (۲۵).
[3]- به روایت مسلم در کتاب الأضاحی، باب «تحریم الذبح لغیر الله» (۱۹۷۸).
[4]- به روایت ترمذی در کتاب الدعوات، باب «الدعاء مخ العبادة» (۳۷۷۱). شیخ آلبانی این حدیث را در صحیح سنن ابیداود (۱۳۲۹) صحیح دانسته است.
یعنی یگانه دانستن خدا در کارهای وی از جمله آفرینش و روزی دادن و تدبیر و زنده گرداندن و میراندن و رستاخیز و دیگر کارهای مخصوص وی. بنابراین الله خالق و رازق و زنده کننده و میراننده است که امور جهان را تدبیر میکند و باران را فرو میفرستد. مشرکان به این توحید اقرار داشتند اما این اقرار هیچ سودی برایشان نداشت و باعث ورود آنان به اسلام نشد. الله متعال میفرماید:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُ﴾ [الزمر: 38].
(و اگر از آنان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده بیشک خواهند گفت: الله).
دلیل این توحید، این سخن پروردگار است که میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾ [الفاتحة: 2].
(ستایش مخصوص الله پروردگار جهانیان است).
اعتراف به وجود خداوند متعال و اقرار به اینکه وی آفریدگار و روزی دهنده و تدبیر کنندۀ امور جهان است، برای وارد شدنِ بنده به اسلام کافی نیست، زیرا بسیاری از مشرکان به توحید ربوبیت اعتراف داشتند اما با این وجود [به صرف این اعتراف] وارد اسلام نشدند، زیرا توحید در عبادت را نپذیرفتند. بسیاری از مردم گمان میکنند توحیدی که پیامبران برایش فرستاده شدند همین توحید ربوبیت است و اگر این توحید را بپذیرند حق توحیدِ او را به جای آوردهاند، اما این اشتباهی واضح است. به همین سبب عدهای از مردم به عبادت غیر الله میپردازند و با این وجود ادعا میکنند که کارشان شرک نیست، زیرا به گمانشان شرک یعنی اینکه به خالق و مدبری دیگر همراه با الله باور داشته باشی. در واقع به سبب جهل آنان نسبت به توحید، مرتکب چنین شرک آشکاری در حق خدا میشوند.