خونی است که پس از بلوغ از رحم زنان و دختران ترشح شده و از دهانۀ واژن خارج میشود. حداقل مدت خون ریزی در عادت ماهیانه یک شبانه روز و حداکثر آن پانزده روز است.
نفاس خونی است که در پی زایمان از زنان خارج میشود. این خون ریزی حداقلی ندارد، یعنی هر گاه زنی پس از زایمان متوجه پایان خون ریزی شد میتواند غسل کند و نماز بخواند، اما حداکثر آن چهل روز است.
خون ریزی بیش از پانزده روز را استحاضه میگویند.
چهارم: برخی از احکام حیض و نفاس
1- عمل زناشویی با زنی که در حیض و نفاس است جایز نیست:
﴿وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطۡهُرۡنَ﴾ [البقرة: 222].
(و به آنان نزدیک نشوید تا آنکه پاک شوند).
2- روزه و نماز برای زنی که در عادت ماهیانه یا خونریزی پس از زایمان است، حرام است؛ هرچند روزه را پس از پاک شدن قضا میکند، اما نمازِ وی قضا ندارد.
3- طواف کعبه برای وی حرام است مگر آنکه پاک شود و غسل کند.
4- دست زدن به قرآن برای زنانی که در حیض و نفاس هستند جایز نیست مگر به وسیلۀ دستکش یا مانند آن.
زنی که در استحاضه هست سه حالت دارد:
1- اینکه مدت حیضش مشخص باشد که در این صورت همان مدت را نماز نمیگزارد، سپس غسل میکند و نماز میخواند.
2- اینکه مدت حیضش مشخص نباشد و نتواند خون حیض را از خون استحاضه تشخیص دهد. در این صورت به اندازۀ مدت زنان و دختران خویشاوندش نماز نمیخواند. اما اگر خویشاوندی نداشته باشد [که مدت حیض آنان را بداند] به اندازۀ مدت معمولی حیض یعنی شش یا هفت روز را به عنوان حیض حساب میکند.
3- اینکه مدت حیضش را نداند، اما بتواند خون پررنگِ حیض را از خون استحاضه تشخیص دهد. در این صورت پس از پایان خونِ حیض غسل میدهد و نماز میگزارد.
ششم: برخی از احکام بانوانی که در استحاضه هستند
زنی که در استحاضه است [پس از پایان حیض] غسل میدهد و نماز و روزه را به جای میآورد، اما برای هر نماز یک بار وضو میگیرد و اجازۀ همبستری با شوهرش را دارد. به طور کلی هر کاری که در حال حیض برایش جایز نبوده در حالت استحاضه جایز خواهد بود.
نخست: تیمم از ویژگیهای امت اسلام است که جایگزین وضو و غسل با آب میباشد.
تیمم به معنای عبادت خداوند با روی آوردن به خاک پاک برای مسح صورت و دو کف (از انگشتان تا مچ دست) با آن است.
تیمم در شرایط زیر جایز است:
1- در صورت عدم وجود آب.
2- در صورت بیماری یا زخمی که آب برای آن زیان دارد.
3- سرمای شدید و عدم امکان گرم کردن آب و ترس از بیماری و زیان.
4- در صورت ترس از تشنگی و کمبود آب برای آشامیدن خود یا دیگران.
1- وجود آب([1]).
2- باطل کنندههای وضو که پیشتر بیان شد.
تیمم به این صورت است که شخص نخست نیت کند، سپس یک بار با داخل کف دست بر خاک ضربه بزند سپس آن را بر صورت و دو دست تا مچ خود بکشد.
چه چیزهایی غسل را واجب میکند؟
1- جنابت: که شامل جماع یعنی به هم رسیدن دو ختنه گاه([1]) است، حتی اگر انزال صورت نگیرد. [و همچنین در صورت انزال]. انزال یعنی خارج شدن منی به صورت فشار همراه با لذت، چه در خواب و چه در بیداری توسط مرد یا زن. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَإِن کُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْ﴾ [المائدة: 6].
(و اگر جنب بودید خود را [با غسل] پاک کنید).
و بر اساس سخن رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ که فرمود: «هر گاه دو ختنهگاه به هم رسید غسل واجب شده است».([2])
2- پایان یافتن خونریزی حیض (عادت ماهیانه) و نفاس (خون پس از زایمان). خداوند متعال میفرماید:
﴿فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِی ٱلۡمَحِیضِ وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَیۡثُ أَمَرَکُمُ ٱللَّهُ﴾ [البقرة: 222].
(پس هنگام عادت ماهیانه از [آمیزش با] زنان
دوری گزینید و به آنان نزدیک نشوید
تا پاک شوند؛ پس چون پاک شدند از همان جا که الله به شما
دستور داده با آنان آمیزش کنید).
و بر اساس سخن رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ [خطاب به ام حبیبه] که فرمود: «به اندازهای که خونریزیات طول کشید صبر کن [و نماز نخوان] سپس غسل کن».([3])
غسل دو روش دارد:
نخست: غسل کامل؛ به این صورت که نخست به قصد رفع حَدَث اکبر «بسم الله» بگوید، سپس سه بار دستانش را تا مچ بشوید، سپس استنجا کند، سپس وضو بگیرد ـ به جز پاهایش که میتواند همراه وضو یا در پایان غسل آن را بشوید ـ سپس سر خود را به همراه گوشهایش سه بار با سه مرتبه آب ریختن بشوید، سپس بر سمت راست بدن خود از بالا به پایین آب بریزد، سپس سمت چپِ خود را به همین صورت بشوید و در حین غسل مواظب جاهایی که پوشیده است مانند ناف و زیر بغل و زانو و ... باشد تا آب به آن برسد.
دوم: روش غسل حداقلی؛ یعنی آب را به همۀ بدنش برساند و همچنین آب در دهان و بینی بزند.
[1]- منظور از به هم رسیدن دو ختنهگاه، عملِ جماع است؛ یعنی وارد شدن آلت مرد تا محل ختنه در آلت زن، که یکی از اسباب واجب شدن غسل است.
[2]- به روایت احمد (۲۶۰۶۷) و ابن ماجه در ابواب طهارت، باب «ما جاء فی وجوب الغسل إذا التقی الختانان» (۶۰۸). آلبانی این روایت را در صحیح ابن ماجه (۴۹۲).
[3]- به روایت مسلم در کتاب حیض، باب «المستحاضة وغسلها وصلاتها» (۷۸۵).
خف یا موزه نوعی پاپوش است که معمولا از چرم ساخته میشود، و حکم پاپوشهای کتانی و پشمی (جوراب) و انواع دیگر نیز مانند آن است.
دوم: دلیل مشروع بودن مسح بر خُف
نصوص دال بر این حکم به طور متواتر در سنت آمده است، از جمله حدیث عبدالله بن عمر از سعد بن ابی وقاص از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ که ایشان بر خف مسح نمودند.([1])
از عمرو بن امیۀ ضمری نیز نقل است که گفت: رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ را دیدم که بر عمامه و خفّ خود مسح نمود.([2]) همچنین در حدیث مغیرة بن شعبة ـ رضی الله عنه ـ آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به ایشان [که قصد داشت خفهای پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را برای وضو بیرون بیاورد] فرمود: «رهایشان کن که در حال وضو آنان را به پا کردهام» سپس بر آن مسح کرد.([3])
مسح بر خف چند شرط دارد:
1- اینکه بعد از وضو آنها را به پا کرده باشد، به دلیل حدیث عروة بن مغیرة از پدرش که گفت: «همراه با پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در سفری بودم؛ خواستم خفهایش را بیرون بیاورم، پس فرمود: «رهایشان کن، زیرا با وضو آن را پوشیدهام» سپس بر آن مسح نمود.([4])
2- اینکه خف یا جوراب پاک باشد. در صورت نجاست مسح بر آن صحیح نیست.
3- اینکه خف یا جوراب، محلی را که شستن آن در وضو فرض است [یعنی تا کعبین] پوشانده باشد.
مقیم میتواند به مدت یک شبانه روز، و مسافر به مدت سه شبانه روز بر خف [یا جوراب] مسح کند. بر اساس قول صحیح این مدت از نخستین مسح شروع میشود.
دست خود را در آب فرو میبرد، سپس روی خف [یا جوراب] را از سمت انگشتان تا اول ساق، تنها یک بار مسح میکند و زیر و پشت پا را مسح نمیکند.
1- در آوردن خف یا جورابی که بر آن مسح کرده است.
2- واجب شدن غسل جنابت.
3- به پایان رسیدن مدت مسح.
[1]- بخاری در کتاب الوضوء، باب «المسح علی الخفین» (۲۰۲).
[2]- بخاری در کتاب الوضوء، باب «المسح علی الخفین» (۲۰۴).
[3]- به روایت بخاری در کتاب وضو، باب «إذا أدخل رجلیه وهما طاهرتین» (۲۰۶)، و مسلم در کتاب الطهارة، باب «المسح علی الخفین» (۲۷۴).
[4]- حدیث پیشین.
[5]- یعنی پس از آن در صورت بی وضو شدن باید وضوی کامل بگیرد (مترجم).
پیش از نماز واجب است که شخص از حَدَث اکبر([1]) و حَدَث اصغر([2]) پاک باشد. حدث اکبر با غسل از بین میرود و حدث اصغر با وضو، و در صورت نبودن آب یا زیانمند بودن آن به جای وضو و غسل میتوان تیمم کرد.
معنای وضو: وضو یعنی استفاده از آب در چهار عضو (صورت، دو دوست، سر و دو پا) به روشی مخصوص، که نصوص کتاب و سنت بیان داشته است. دلیل وضو از قرآن:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَکُمۡ وَأَیۡدِیَکُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِکُمۡ وَأَرۡجُلَکُمۡ إِلَى ٱلۡکَعۡبَیۡنِۚ وَإِن کُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْ﴾ [المائدة: 6].
(ای مومنان هنگامی که برای نماز به پا خاستید صورتها و دو دستان خود را همراه با آرنجها بشویید و سرهای خود را مسح کنید و پاهای خود را همراه با قوزکهای آن بشویید و اگر جنب بودید [با غسل کردن] خود را پاک کنید).
و از سنت، این سخن پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ که: «نماز کسی از شما اگر بیوضو شد پذیرفته نمیشود تا آنکه وضو گیرد».([3])
وضو فضایل بس بزرگی دارد که به برخی از آن اشاره میکنیم. خداوند متعال در بیان فضیلت وضو میفرماید:
﴿مَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیَجۡعَلَ عَلَیۡکُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمۡ وَلِیُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٦﴾ [المائدة: 6].
(الله نمیخواهد شما را به تنگ آورد و به مشقت
اندازد و بلکه میخواهد
شما را پاکیزه دارد و نعمت خود را بر شما کامل نماید باشد که
شکر او را به جای آورید).
اما نصوص سنت در این باره بسیار است، از جمله:
1- از ابی هریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرمود: «امت من در روز قیامت در حالی فرا خوانده میشوند که دستها و پاها و چهرههایشان در اثر وضو روشن است؛ بنابراین هر یک از شما که توانست روشنیِ خود را بیشتر کند، حتما چنین کند».([4])
2- از عثمان بن عفان ـ رضی الله عنه ـ نقل است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «هر که وضو گیرد و وضویش نیکو باشد، گناهانش از بدنش خارج میشود تا آنکه از زیر ناخنهایش بیرون میریزد».([5])
3- از ابیهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «هرگاه بندۀ مسلمان ـ یا مؤمن ـ وضو گیرد و صورت خود را بشوید همۀ گناهانی که با چشمان خود انجام داده همراه با آب ـ یا با آخرین قطرۀ آب ـ بیرون میریزد، پس هنگامی که دستانش را بشوید همۀ گناهانی که با دست خود انجام داده همراه با آب ـ یا با آخرین قطرۀ آن ـ بیرون میریزد، و هنگامی که پاهایش را بشوید همۀ گناهانی که با پاهای خود به سویشان گام برداشته همراه با آب ـ یا همراه با آخرین قطرۀ آب ـ بیرون میریزد تا آنکه از گناهان پاک میشود».([6])
4- از عمر بن الخطاب ـ رضی الله عنه ـ از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت است که فرمودند: «هر یک از شما که وضو بگیرد و آب به همۀ اعضایش برسد، سپس بگوید: «أشهدُ أن لاّ إلهَ إلا اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ وأنَّ محمدًا عبدُ اللهِ ورسولُهُ»، هر هشت در بهشت برایش گشوده میشود که از هر کدام میخواهد وارد شود». ترمذی بر این دعا افزوده است: «الّلهُمَ اجْعَلنی مِنَ التَوّابینَ واجْعَلنی مِنَ الُمُتَطَهِرین»([7]).
شش کار در وضو فرض است:
1- یک بار شستن صورت از بالای پیشانی تا پایین چانه، و از گوش تا گوش، زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَکُمۡ﴾
(پس صورتهای خود را بشویید).
مضمضه (آب در دهان زدن) و اِستِنشاق (آب در بینی زدن) نیز جزو شستن صورت است زیرا دهان و بینی جزو چهره است و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «هرگاه کسی از شما وضو گرفت آب در بینی خود کند سپس آن را بریزد».([8])
2- شستن دستان تا آرنج، به دلیل این سخن خداوند متعال:
﴿وَأَیۡدِیَکُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ﴾.
(و دستانتان را تا آرنجها [بشویید]).
3- مسح سر از پیشانی به پشت سر، زیرا خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ میفرماید:
﴿وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِکُمۡ﴾.
(و سرهای خود را مسح کنید).
4- شستن پاها تا کعبین، به دلیل این سخن پروردگار متعال:
﴿وَأَرۡجُلَکُمۡ إِلَى ٱلۡکَعۡبَیۡنِۚ﴾.
(و پاهایتان را تا دو قوزک [بشویید]).
5- ترتیب: یعنی اینکه از شستن صورت شروع کند، سپس دو دست، سپس سرش را مسح کند، سپس پاهای خود را بشوید، زیرا این اعضا به ترتیب در آیۀ وضو آمده است.
6- موالات: یعنی آنکه همۀ اعضا را بدون فاصلۀ زمانی بسیار از هم بشوید، اما وقفۀ کوتاه اشکالی ندارد.
۱- مسواک
۲- گفتن بسم الله در آغاز وضو
۳- سه بار شستن دو کف دست (تا مچ)، قبل از وضو. اما اگر از خواب بیدار شده است واجب است که پیش از وضو دو دوست خود را [تا مچ] بشوید، زیرا پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «هر گاه کسی از شما از خواب بیدار شد دستان خود را پیش از وارد کردن به ظرف [آب] سه بار بشوید، زیرا نمیدانید که دستتان شب کجا بوده است».([9])
۴- زدن آب در دهان و بینی پیش از شستن صورت و مبالغه در آن برای کسی که روزه نیست.
۵- خلال کردن ریش پرپشت.
۶- خلال کردن انگشتان.
۷- شستن بار دوم و سوم اعضاء.
۸- شروع کردن از سمت راست (یعنی اول دست راست بعد دست چپ و...).
۹- دعا پس از پایان وضو. از دعاهای وارد شده در این زمینه:
«أشهدُ أن لا إلهَ إلَّا اللهُ وحدَه لا شریکَ له وأشهدُ أنَّ محمَّدًا عبدُه ورسولُه اللَّهمَّ اجعلنی من التَّوَّابین واجعلنی من المتطهِّرین»([10]).
1- وضو در مکان نجس که ترس رسیدن نجاست به بدن و لباسش رود.
2- شستن اعضا بیش از سه بار.
3- اسراف در مصرف آب.
4- ترک یک سنت یا بیشتر از سنتهای وضو.
وضو دو روش دارد:
نخست: حداقل وضو؛ به این صورت که نیت وضو نماید و بسم الله بگوید، سپس آب در دهان و بینی زند و صورت خود را بشوید، سپس دستان خود را تا آرنج بشوید و سر خود را همراه با گوشهایش مسح کند، سپس پاهای خود را تا کعبین (دو قوزک پا) بشوید و هر یک از این اعضا را تنها یک بار بشوید. این حداقل وضویی است که برای نماز کافی است.
دوم: وضوی کامل؛ به این صورت که اول نیت کند، سپس بسم الله بگوید و دستانش را [تا مچ] سه بار بشوید، سپس سه بار آب در دهان و بینی زند، سپس صورت خود را سه بار بشوید، سپس دست راست خود را تا آرنج سه بار بشوید و پس از آن دست چپ را سه بار تا آرنج بشوید، سپس سر خود را یک بار از جلوی سر تا پشت آن و از پشت سر تا پیشانی مسح کند (به صورت رفت و برگشت)، سپس با انگشت داخل گوش را مسح کند و با انگشت ابهام پشت آن را مسح نماید، آنگاه پای راست خود را تا کعبین (دو قوزک) سه بار بشوید، سپس پای چپ را به همین ترتیب بشوید و پس از پایان وضو بگوید: «أشهدُ أن لا إلهَ إلَّا اللهُ وحدَه لا شریکَ له وأشهدُ أنَّ محمَّدًا عبدُه ورسولُه».
1- آنچه از دو راه پس و پیش خارج شود مانند ادرار و مدفوع و باد.
2- از بین رفتن عقل با بیهوشی یا مستی یا دیوانگی.
3- خوابی که باعث از بین رفتن احساس شود.
4- لمس آلت تناسلی با کف دست و انگشتان از روی شهوت.
5- مرتد شدن از اسلام.
6- خوردن گوشت شتر.
7- لمس زن توسط مرد، یا مرد توسط زن از روی شهوت.
نخست: کسی که یقین دارد وضو گرفته اما شک دارد که وضویش باطل شد یا نه، به یقین خود عمل میکند یعنی وضو دارد.
دوم: کسی که یقین دارد بیوضو شده، اما شک دارد که پس از آن وضو گرفته یا نه، به یقین خود عمل میکند، یعنی خود را بیوضو به حساب میآورد و وضو میگیرد.
سوم: ادرار و مدفوع حیوان حلال گوشت و همینطور منی انسان، نجس نیست.
چهارم: اگر شخص مسلمان در پاک بودن یا نجس بودن آب دچار شک شد به یقین عمل میکند، و یقین در اینجا پاک بودن آن آب است زیرا اصل در اشیاء پاک بودن است مگر آنکه برعکس آن ثابت شود.
پنجم: اگر در تشخیص آب پاک با نجس دچار شبهه شد تا حد امکان سعی در شناخت آب پاک میکند و با آن وضو میگیرد.
[1]- حدث اکبر: آنچه باعث واجب شدن غسل میشود مانند هم بستری یا خارج شدن منی یا حیض و نفاس.
[2]- حدث اصغر: آنچه سبب وجود وضو میشود، یعنی خارج شدن مدفوع و ادرار و ... از پیش و پس.
[3]- به روایت بخاری در کتاب الوضوء، باب «لا تقبل صلاة بغیر طهور» (۱۳۵) و مسلم، کتاب الطهارة، باب «وجوب الطهارة للصلاة (۲۵۵) به روایت از ابوهریرة رضی الله عنه.
[4]- به روایت بخاری در کتاب الوضوء، باب «فضل الوضوء والغر المحجلون من آثار الوضوء» (۱۳۶)، و مسلم در کتاب الطهارة، باب «استحباب إطالة الغرة والتحجیل فی الوضوء» (۳۴۷).
[5]- به روایت مسلم در کتاب الطهارة، باب «خروج الخطایا مع ماء الوضوء» (۲۴۵).
[6]- به روایت مسلم در کتاب الطهارة، باب «خروج الخطایا مع ماء الوضوء» (۲۴۴).
[7]- به روایت ترمذی در أبواب الطهارة، باب «فیما یقال بعد الوضوء» (۵۵)
[8]- به روایت مسلم در کتاب الطهارة، باب «الإیتار فی الإستنثار والاستجمار» (۲۳۷).
[9]- به روایت بخاری، کتاب وضو، باب «الاستجمار وترا» (۱۶۲)، و مسلم، کتاب الطهارة، باب «کراهة غمس المتوضئ وغیره یده المشکوک فی نجاستها فی الإناء قبل غسلها ثلاثا» (۲۷۸).
[10]- به روایت مسلم در کتاب الطهارة، باب «الذکر المستحب عقب الوضوء» (۲۳۴) به جز جملۀ «اللَّهمَّ اجعلنی من التَّوَّابین واجعلنی من المتطهِّرین». این قسمت اضافه را ترمذی در ابواب الطهارة، باب «ما یقال بعد الوضوء» (۵۵) تخریج نموده و شیخ آلبانی در صحیح سنن ترمذی (۱/ ۱۸) به شمارۀ (۴۸) صحیح دانسته است.