228- باب: مستحب بودن روزه گرفتنِ شش روز از ماه شوال
1262- عن أَبی أیوبٍt أنَّ رسول اللهr قَالَ : «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ ثُمَّ أتْبَعَهُ سِتّاً مِنْ شَوَّالٍ، کَانَ کَصِیَامِ الدَّهْرِ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: ابوایوبt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکه ماه رمضان را روزه بگیرد و سپس شش روز از ماه شوال را نیز روزه بدارد، گویا همهی سال را روزه گرفته است».
شرح
مؤلف/ در این سه باب، به بیان روزهایی پرداخته که روزه گرفتن در آنها سنت است؛ از جمله: دههی نخست ذیحجه؛ زیرا پیامبرr فرموده است: «هیچ روزی نیست که انجامِ عمل نیک در آن نزد الله متعال بهاندازهی این روزها - یعنی دههی نخست ذیالحجه- محبوب و پسندیده باشد».
عمل نیک، شاملِ نماز، صدقه، روزه، ذکر، تکبیر، تلاوت قرآن، نیکی به پدر و مادر، صلهی رحم، نیکی به مردم و همسایگان و سایر کارهای نیک میشود؛ همهی اینها کارهای نیک و پسندیدهایست؛ اما هیچ روزی در طول سال وجود ندارد که انجام کارِ نیک در آن، بهاندازهی انجام کارِ نیک در ده روزِ نخست ذیحجه فضیلت داشته باشد. اصحاب# گفتند: ای رسولخدا! حتی جهاد در راه الله؟ فرمود: «حتی جهاد در راه الله (نیز با کارهای نیکِ دههی نخست ذیحجه برابری نمیکند)؛ مگر اینکه کسی با جان و مالش در راه الله بیرون شود و هیچیک از اینها را برنگرداند».
این حدیث، بیانگر فضیلت انجامِ کارهای نیک از جمله روزه و دیگر اعمال شایسته، در دههی اول ذیحجه میباشد و نیز نشان میدهد که جهاد در راه الله متعال، از برترین کارهاست؛ از اینرو صحابه# از پیامبرr پرسیدند: حتی جهاد در راه الله نیز با کارِ نیکی که در دههی نخست ذیحجه انجام شود، برابری نمیکند؟
این حدیث بیانگر یک استثناست؛ یعنی تنها عمل شایستهای که از کارهای نیکِ انجامشده در ده روزِ اول ذیحجه برتر میباشد، این است که انسان با جان و مالِ خود، یعنی با سلاح و سواریِ خویش در راه الله جهاد کند و کشته شود و بدینسان هم جانش را در راه الله فدا کند و هم مالش را دشمن بگیرد؛ چنین کسی، برترین مجاهد و رزمنده در راه الله متعال است و عملش بر کارهای نیکی که در دههی اول ذیحجه انجام میشود، برتری دارد و اگر چنین سعادتی در این ایام خجسته نصیبِ بندهای شود، روشن است که فضیلت بیشتری خواهد داشت.
روزه گرفتن در روزهای عرفه و عاشورا نیز سنت است؛ بدین دلیل که ابوقتادهt میگوید: از رسولاللهr دربارهی روزهی روزِ عرفه سؤال شد؛ فرمود: «کفارهی گناهان سال گذشته و آینده است». منظور از سالِ گذشته، سالیست که تمام شده و منظور از سالِ آینده، سالیست که پیشِ رو قرار دارد؛ زیرا روز عرفه در آخرینِ ماهِ سالِ قمریست. لذا روزهی روز عرفه، کفارهی گناهانِ دو سال میباشد.
همچنین از رسولاللهr دربارهی روزهی روزِ عاشورا سؤال شد؛ فرمود: «کفارهی گناهان سال گذشته است». لذا اجر و ثوابِ روزهی آن، از پاداشِ روزهی عرفه کمتر میباشد. با این حال شایسته است که انسان، هم روز عاشورا (=دهم محرم) را روزه بگیرد و هم روزِ تاسوعا یا نُهُم محرم را؛ زیرا پیامبرr فرمود: «اگر سالِ آینده زنده باشم، حتماً روز تاسوعا (=نُهم محرم) را نیز روزه میگیرم». پیامبرr فرمان داده است که برای مخالفت با یهودیان، روز قبل یا بعد از عاشورا را نیز روزه بگیریم؛ زیرا عاشورا، روزیست که الله متعال در آن، موسی و پیروانش را نجات داد و فرعون و فرعونیان را غرق کرد؛ از اینرو یهودیان بهشکرانهی این نعمت بزرگ که الله متعال سپاهیان خود را نجات داد و سپاهیان شیطان را به هلاکت رساند، این روز را روزه میگرفتند. پیامبرr پس از هجرت به مدینه، مشاهده کرد که یهودیان روز عاشورا را روزه میگیرند؛ سببش را از آنان پرسید. گفتند: عاشورا، روزیست که الله متعال موسیu و قومش را نجات داد و فرعون و فرعونیان را غرق کرد؛ لذا این روز را بهشکرانهی این نعمت روزه میگیریم. رسولاللهr فرمود: «فَنَحْنُ أَحَقُّ وَأَوْلَى بِمُوسَى مِنْکُمْ»؛([2]) یعنی: «ما، از شما به موسی سزاوارتر و نزدیکتریم». آری؛ پیامبرr و صحابه# و دیگر مؤمنان این امت، به پیامبران گذشته نزدیکترند؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّ أَوۡلَى ٱلنَّاسِ بِإِبۡرَٰهِیمَ لَلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا ٱلنَّبِیُّ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۗ وَٱللَّهُ وَلِیُّ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٨﴾ [آل عمران: ٦٨]
سزاوارترین مردم به ابراهیم، کسانی هستند که از او پیروی کردند و (نیز) این پیامبر و آنان که ایمان آوردهاند. و الله یار و کارساز مومنان است.
لذا رسولاللهr، از یهود به موسیu سزاوارتر است؛ زیرا یهودیان به موسی، عیسی و محمد علیهمالسلام کفر ورزیدند. بنابراین رسولاللهr روز عاشورا روزه گرفت و مردم را به روزهی آن فرمان داد و برای مخالفت با یهود که تنها روز عاشورا را روزه میگیرند، امر فرمود که روز قبل یا بعد از عاشورا را نیز با آن، روزه بگیریم؛ یعنی: روزهای نهم و دهم محرم یا روزهای دهم و یازدهمِ این ماه. از اینرو برخی از علما مانند ابنالقیم/ روزهی عاشورا را در سه مورد تقسیمبندی کردهاند:
1- اینکه هم عاشورا و هم تاسوعا را روزه بگیریم؛ در این سه مورد، این گزینه از همه برتر است.
2- اینکه هم عاشورا و هم روز یازدهم محرم را روزه بگیریم؛ این مورد، نسبت به گزینهی نخست، فضیلتِ کمتری دارد.
3- اینکه فقط عاشورا را روزه بگیریم؛ برخی از علما روزه گرفتنِ عاشورا بهتنهایی را مکروه دانستهاند؛ زیرا رسولاللهr به مخالفت با یهود دستور داده است. و شماری دیگر از علما، گفتهاند که ایرادی ندارد.
از دیگر روزههای سنت، روزه گرفتنِ شش روز از ماه شوال است؛ همانگونه که در حدیث ابوایوب انصاریt آمده که پیامبرr فرمود: «هرکه ماه رمضان را روزه بگیرد و سپس شش روز از ماه شوال را نیز روزه بدارد، گویا همهی سال را روزه گرفته است». علما در توضیح و تفسیر این حدیث گفتهاند: سببش، این است که پاداش هر نیکی ده برابر است؛ لذا ماه رمضان با ده ماه برابری میکند و شش روز شوال با شصت روز که معادلِ دو ماه میباشد. بنابراین سنت است که انسان پس از تمام کردن روزهی رمضان، شش روز از شوال را هم روزه بگیرد. البته باید دانست که اگر کسی، از روزهی رمضان، قضایی دارد، باید ابتدا قضاییِ آنرا بهجا بیاورد و سپس شش روزِ شوال را روزه بگیرد؛ و گرنه از این اجر و ثواب بزرگ، برخوردار نمیشود؛ زیرا رسولاللهr فرمود: «هرکه ماه رمضان را روزه بگیرد و سپس شش روز از ماه شوال را نیز روزه بدارد، گویا همهی سال را روزه گرفته است». لذا کسی که بیست و نه یا بیست و هشت روز از رمضان را روزه گرفته است، ابتدا باید قضاییِ آن را ادا کند و سپس شش روز به نیت روزهی سنت، روزه بگیرد تا از پاداش یک سال روزه برخوردار شود. گفتنیست: فرقی نمیکند که یک روز پس از عید فطر، روزهی شوال را آغاز کنید یا دو یا سه روز بعد؛ همچنین تفاوتی ندارد که این شش روز را پُشت سر هم روزه بگیرید یا به صورت پراکنده؛ اما اگر کوتاهی کنید و ماه شوال تمام شود، چنین ثوابی به شما نمیرسد؛ مگر اینکه این تأخیر بهسبب عذری مانند بیماری یا مسافرت یا عادت ماهانه برای زنان باشد، نه از روی سهلانگاری؛ لذا کسی که به عذر شرعی نمیتواند شش روز از شوال را روزه بگیرد و قضایش را در ماه ذیقعده ادا میکند، امید است که از این ثواب برخوردار شود. والله اعلم.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 1164.
([2]) صحیح بخاری، ش: (3943، 4737)؛ و مسلم، ش: 1130 بهنقل از ابنعباس رضیاللهعنهما.
227- باب: فضیلت روزه گرفتن در روزهای عرفه، تاسوعا و عاشورا
1258- عن أَبی قتادةَt قَالَ: سُئِلَ رسولُ اللهr عن صَومِ یَوْمِ عَرَفَةَ، قَالَ: «یُکَفِّرُ السَّنَةَ المَاضِیَةَ وَالبَاقِیَةَ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: ابوقتادهt میگوید: از رسولاللهr دربارهی روزهی روزِ عرفه سؤال شد؛ فرمود: «کفارهی گناهان سال گذشته و آینده است».
1259- وعن ابن عباسٍ$: أنَّ رسولَ اللهr صَامَ یَومَ عاشوراءَ وَأمَرَ بِصِیامِهِ. [متفق علیه]([2])
ترجمه: ابن عباس$ میگوید: رسولاللهr روز عاشورا (=دهم محرم) را روزه گرفت و به روزه گرفتنِ آن فرمان داد.
1260- وعن أَبی قتادةَt أنَّ رسول اللهr سُئِلَ عَنْ صِیامِ یَوْمِ عَاشُوراءَ، فَقَالَ: «یُکَفِّرُ السَّنَةَ المَاضِیَةَ». [روایت مسلم]([3])
ترجمه: ابوقتادهt میگوید: از رسولاللهr دربارهی روزهی روزِ عاشورا سؤال شد؛ فرمود: «کفارهی گناهان سال گذشته است».
1261- وعن ابن عباسٍ$ قَالَ: قَالَ رسول اللهr: «لَئِنْ بَقِیتُ إِلَى قَابلٍ لأَصُومَنَّ التَّاسِعَ». [روایت مسلم]([4])
ترجمه: ابنعباس$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «اگر سالِ آینده زنده باشم، حتماً روز تاسوعا (=نُهم محرم) را نیز روزه میگیرم».
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 1162.
([2]) صحیح بخاری، ش: 2004؛ و صحیح مسلم، ش: 1130.
([3]) صحیح مسلم، ش: 1162.
([4]) صحیح مسلم، ش: 1134.
226- باب: فضیلت روزه و دیگر کارهای نیک در دههی نخست ذیالحجه
1257- عن ابن عباسٍ$ قَالَ: قَالَ رسول اللهr: «مَا مِنْ أیَّامٍ، العَمَلُ الصَّالِحُ فِیهَا أحَبُّ إِلَى اللهِ مِنْ هذِهِ الأَیَّام»؛ یعنی: أیامَ العشر. قالوا: یَا رسولَ اللهِ، وَلا الجِهَادُ فی سَبیلِ اللهِ؟ قَالَ: «وَلا الجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، إِلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ، فَلَمْ یَرْجِعْ مِنْ ذَلِکَ بِشَیءٍ». [روایت بخاری]([1])
ترجمه: ابن عباس$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «هیچ روزی نیست که انجامِ عمل نیک در آن نزد الله متعال بهاندازهی این روزها - یعنی دههی نخست ذیالحجه- محبوب و پسندیده باشد». گفتند: ای رسولخدا! حتی جهاد در راه الله؟ فرمود: «حتی جهاد در راه الله (نیز با کارهای نیکِ دههی نخست ذیحجه برابری نمیکند)؛ مگر اینکه کسی با جان و مالش در راه الله بیرون شود و هیچیک از اینها را برنگرداند».([2])
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 969.
([2]) یعنی در راهِ الله کشته شود و جان و مالش را در این راه، فدا کند. [مترجم]
225- باب: بیان فضیلت روزهی محرم و شعبان و ماههای حرام
1254- عن أَبی هریرةَt قالَ: قَالَ رسولُ اللهِr: «أفْضَلُ الصِّیَامِ بَعْدَ رَمَضَانَ شَهْرُ اللهِ المُحَرَّمُ، وَأفْضَلُ الصَّلاَةِ بَعْدَ الفَرِیضَةِ صَلاَةُ اللَّیْلِ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «بهترین روزه پس از روزهی رمضان، روزه گرفتن در ماهِ الله، محرّم است؛ و بهترین نماز پس از نماز فرض، نماز شب میباشد».
1255- وعن عائشةَ& قَالَت: لَمْ یَکُنِ النَّبِیُّr یَصُومُ مِنْ شَهْرٍ أکْثَرَ مِنْ شَعْبَانَ، فَإنَّهُ کَانَ یَصُومُ شَعْبَانَ کُلَّهُ.
وفی روایةٍ: کَانَ یَصُومُ شَعْبَانَ إِلا قَلِیلاً. [متفق علیه]([2])
ترجمه: عایشه& میگوید:پیامبرr هیچ ماهی را بهاندازهی ماه شعبان روزه نمیگرفت؛ چون همه - یا بیشترِ- ماه شعبان را روزه میگرفت.
و در روایتی دیگر آمده است: جز اندکی از ماه شعبان، همهی آنرا روزه میگرفت.
1256- وعن مُجِیبَةَ البَاهِلیَّةِ عَن أبیهَا أَوْ عَمِّهَا: أَنَّهُ أتى رسولَ اللهr ثُمَّ انطَلَقَ فَأَتَاهُ بَعْدَ سَنَةٍ - وَقَدْ تَغَیَّرَتْ حَالُهُ وَهیئَتُهُ- فَقَالَ : یَا رسولَ الله أمَا تَعْرِفُنِی؟ قَالَ: «وَمَنْ أنْتَ»؟ قَالَ: أَنَا الباهِلیُّ الَّذِی جِئْتُک عام الأَوَّلِ. قَالَ: «فَمَا غَیَّرَکَ، وَقَدْ کُنْتَ حَسَنَ إلهیْئَةِ؟!» قَالَ: مَا أکَلْتُ طَعَاماً مُنْذُ فَارقتُکَ إِلا بِلَیْلٍ. فَقَالَ رسولُ اللهِr: «عَذَّبْتَ نَفْسَکَ!» ثُمَّ قَالَ: «صُمْ شَهْرَ الصَّبْرِ، وَیَوماً مِنْ کُلِّ شَهْرٍ» قَالَ: زِدْنِی، فَإنَّ بِی قُوَّةً، قَالَ: «صُمْ یَوْمَیْن»؛ قَالَ: زِدْنِی، قَالَ: «صُمْ ثَلاثَةَ أیَّامٍ»؛ قَالَ: زِدْنِی، قَالَ: «صُمْ مِنَ الحُرُم وَاترکْ، صُمْ مِنَ الحُرُمِ وَاترُکْ ، صُمْ مِنَ الحُرُمِ وَاترُکْ». وقَالَ بأصابِعِه الثَّلاثِ فَضَمَّها، ثُمَّ أرْسَلَهَا. [روایت ابوداود]([3])
ترجمه: از مجبیهی باهلی از پدرش - یا از عمویش- روایت شده است که او نزدِ رسولاللهr آمد؛ سپس بازگشت و پس از یک سال در حالی که شکل و قیافهی او بهکلی دگرگون شده بود، به حضور پیامبرr شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسولخدا! آیا مرا نمیشناسی؟ فرمود: «تو کیستی؟» گفت: من، همان مرد باهلی هستم که پارسال نزدت آمدم. فرمود: «چرا اینهمه تغییر کردهای؟ تو که شادابتر و خوشقیافهتر بودی!» پاسخ داد: از زمانیکه از شما جدا شدم، فقط شبها غذا خوردهام. رسولاللهr فرمود: «خود را عذاب دادهای!» سپس افزود: «ماه صبر و شکیبایی - یعنی ماه رمضان- و نیز یک روز از هر ماه را روزه بگیر». گفت: مقدارش را برایم بیشتر کنید؛ زیرا من توانایی دارم. فرمود: «دو روز از هر ماه را روزه بگیر». عرض کرد: مقدارش را برایم بیفزایید. فرمود: «سه روز از هر ماه را روزه بگیر». گفت: از این هم بیشتر. پیامبرr سه بار فرمود: «بخشی از ماههای حرام([4]) را روزه بگیر (و روزه گرفتن در سایر روزها را) ترک کن». و با اشارهی دست، و باز و بسته کردن سه تا از انگشتان مبارک، نشان داد که از هر ماهِ حرام، سه روز روزه بگیرد و سه روز روزه نگیرد.
شرح
مؤلف در این باب به بیان روزها و ماههایی پرداخته است که روزه گرفتن در آنها سنت میباشد؛ یکی از این ماهها، ماه شعبان است؛ همانگونه که عایشه& گفته است: پیامبرr همه یا بیشترِ این ماه را روزه میگرفت. از اینرو شایسته است که انسان بهپیروی از رسولاللهr، در ماه شعبان بیش از سایر ماهها روزه بگیرد.
علما گفتهاند: حکمتش، این است که روزه گرفتن در شعبان به منزلهی سنتهای راتبهایست که انسان پیش از نمازهای فرض میخوانَد.
ماهِ الله، محرّم نیز یکی از ماههاییست که روزه گرفتن در آن، فضیلت فراوانی دارد. میدانید که ماه محرم، همان ماهیست که در بین ماههای ذیالحجه و صفر قرار دارد. پیامبرr دربارهی روزهی محرم فرموده است: «بهترین روزه پس از روزهی رمضان، روزه گرفتن در ماهِ الله، محرّم است». بهتر است که روزهی محرم در روزهای تاسوعا، عاشورا و نیز در یازدهمین روزِ این ماه باشد.
همانگونه که در حدیث این مرد باهلی آمده است: روزه گرفتنِ سه روز از هر ماه، مستحب میباشد؛ همچنانکه پیامبرr سه روز از هر ماه را روزه میگرفت و برایش مهم نبود که در ابتدای ماه روزه بگیرد یا در میانهی ماه و یا در آخِرِ آن». البته بهترین زمان برای روزه گرفتن در هر ماه، "ایام بیض" است؛ یعنی روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
روز "عرفه" یکی از روزهاییست که روزه گرفتن در آن، اهمیت و فضیلت ویژهای دارد؛ زیرا از پیامبرr دربارهی روزهی عرفه سؤال شد؛ فرمود: «یُکَفِّرُ السَّنَةَ المَاضِیَةَ وَالبَاقِیَةَ»؛ یعنی: «روزهی روز عرفه، بخشش گناهان سال گذشته و آینده را در پی دارد». به عبارت دیگر: کفارهی گناهانِ دو سال محسوب میشود.
در حدیث مرد باهلی آمده است که وی یک سالِ کامل را روزه گرفت؛ از اینرو شکل و قیافهی او بهکلی دگرگون شد و زمانیکه به حضور پیامبرr آمد، عرض کرد: ای رسولخدا! آیا مرا نمیشناسی؟ فرمود: «تو کیستی؟» پاسخ داد: «من، همان مرد باهلی هستم که پارسال نزدت آمدم». آنگاه به پیامبرr خبر داد که همهی سال گذشته را روزه گرفته است. رسولاللهr فرمود: «خود را عذاب دادهای!» این، نشان میدهد که در شریعت اسلام، انسان نباید خودش را عذاب دهد یا خویشتن را به کاری وادارَد که توانش را ندارد؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿مَّا یَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِکُمۡ إِن شَکَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡ﴾ [النساء : ١٤٧]
اگر سپاسگزار باشید و ایمان بیاورید، الله را با عذاب شما کاری نیست.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 1163. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 1175 آمده است. (مترجم)]
([2]) صحیح بخاری، ش: 1970؛ و صحیح مسلم، ش: (782، 1156).
([3]) ضعیف است؛ ر.ک: ضعیف الجامع، ش: 5087؛ و ضعیف أبی داود، از آلبانی/ ش: 526.
([4]) ماههای حرام عبارتند از: محرم، رجب، ذیالقعده و ذیالحجه. [مترجم]
224- باب: مسایلی دربارهی روزه
1250- عن أَبی هریرةt عَنِ النَّبِیِّr قَالَ: «إِذَا نَسِیَ أَحَدُکُمْ، فَأکَلَ، أَوْ شَرِبَ، فَلْیُتِمَّ صَوْمَهُ، فَإنَّمَا أطْعَمَهُ اللهُ وَسَقَاهُ». [متفق علیه]([1])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «هرکه از شما - در حالِ روزه- از روی فراموشی چیزی خورد یا نوشید، روزهاش را به آخِر برساند؛ زیرا - روزهاش باطل نیست و- الله متعال به او آب و غذا داده است».
1251- وعن لَقِیط بن صَبِرَةَt قَالَ: قُلْتُ: یَا رسول الله، أخْبِرْنی عَنِ الوُضُوءِ؟ قَالَ: «أسْبغِ الوُضُوءَ، وَخَلِّلْ بَیْنَ الأَصَابِعِ، وَبَالِغْ فی الاسْتِنْشَاقِ، إِلاَّ أنْ تَکُونَ صَائِماً». [روایت ابوداود و ترمذی؛ ترمذی این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]([2])
ترجمه: لقیط بن صَبرهt میگوید: عرض کردم: ای رسولخدا! به من دربارهی وضو بگو. فرمود: «وضوی درست و کاملی بگیر و بین انگشتان خود را خلال کن و آب را خوب به بینی خود بکش، مگر اینکه روزه باشی».
1252- وعن عائشة$ قَالَتْ: کَانَ رسول اللهr یُدْرِکُهُ الفَجْرُ وَهُوَ جُنُبٌ مِنْ أهْلِهِ، ثُمَّ یَغْتَسِلُ وَیَصُومُ. [متفق علیه]([3])
ترجمه: عایشه& میگوید: گاه صبح میشد و رسولاللهr از بابت همبستری با همسرش جُنُب بود؛ سپس غُسل میکرد و روزه میگرفت.
1253- وعن عائشة وأم سلمةَ$ قَالَتا: کَانَ رسول اللهr یُصْبحُ جُنُباً مِنْ غَیْرِ حُلُمٍ، ثُمَّ یَصُومُ. [متفق علیه]([4])
ترجمه: عایشه و امسلمه$ میگویند: گاه رسولاللهr شب را در حالی به صبح میرساند که - به علت همبستری- نه بهخاطرِ احتلام، جُنُب بود و سپس روزه میگرفت.
شرح
مؤلف/ در این باب به مسایلی دربارهی روزه پرداخته است؛ از جمله اینکه آیا اگر کسی در حالِ روزه از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل میشود یا خیر؟ پاسخ را از رسولاللهr میشنویم که فرموده است: «هرکه از شما - در حالِ روزه- از روی فراموشی چیزی خورد یا نوشید، روزهاش را به آخِر برساند؛ زیرا - روزهاش باطل نیست و- الله متعال به او آب و غذا داده است».
لذا اگر کسی از روی فراموشی، چیزی بخورد یا بنوشد و سیر یا سیراب شود، هیچ نقص یا اشکالی در روزهی او وارد نمیشود؛ از اینرو رسولاللهr فرمود: «روزهاش را به آخِر برساند». و افزود: «الله متعال به او آب و غذا داده است»؛ و این، نشان میدهد عملی که انسان آنرا از روی فراموشی انجام دهد، به خودش نسبت داده نمیشود؛ بلکه به الله متعال نسبت داده میشود؛ همانگونه که الله متعال دربارهی اصحاب کهف میفرماید:
﴿وَنُقَلِّبُهُمۡ ذَاتَ ٱلۡیَمِینِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِ﴾ [الکهف: ١٨]
آنان را به چپ و راست میگرداندیم.
در صورتیکه آنها خوابیده بودند؛ و آدمِ خوابیده، خودش پهلو به پهلو میشود و به چپ و راست میگردد؛ اما از آنجا که این عمل، با ارادهی خودِ آنان نبود، الله متعال این عمل را به خود نسبت داد. همچنین آدمی که از روی فراموشی، نه از روی قصد یا شکستن روزهی خود، چیزی میخورد یا مینوشد، روزهاش درست میباشد. و این حُکم دربارهی کسی که از روی عدم آگاهی حجامت میکند نیز صادق است؛ یعنی اگر کسی نداند که حجامت روزه را باطل میکند و حجامت نماید، روزهاش باطل نمیشود. و نیز اگر کسی به اشتباه یا با این پندار که فجر طلوع نکرده است، چیزی بخورد و سپس دریابد که فجر طلوع کرده است، روزهاش درست میباشد. و همینطور اگر کسی به گمانِ اینکه خورشید غروب کرده است، چیزی بخورد یا بنوشد، روزهاش باطل نیست. چنین ماجرایی در زمان رسولاللهr پیش آمد؛ هوا ابری بود و مردم به گمانِ اینکه خورشید غروب کرده است، افطار کردند؛ اما پس از اندکی خورشید از پسِ ابرها نمایان شد؛ با این حال، رسولاللهr به آنان دستور نداد که قضای آن روزه را ادا کنند؛ زیرا آنها بهعمد و از روی قصد روزهی خود را باز نکرده بودند. البته ناگفته نماند که انسان همینکه متوجه موضوع شد، باید دست از خوردن و آشامیدن بکشد و روزهاش را به آخِر برساند؛ حتی اگر لقمهای در دهانش بود، آنرا بیرون بیندازد یا اگر در دهانش آب بود، آنرا بیرون بریزد. همچنین اگر حُکم مسألهای را نمیدانست، مثلاً نمیدانست که حجامت روزه را میشکند و کسی این موضوع را به او گفت، باید بلافاصله از آن کار دست بکشد. بهعنوان مثال: روزهداری چیزی میخورد یا مینوشد و یکی از اطرافیانش به او میگوید: چهکار میکنی؟ مگر روزه نیستی؟ و او میگوید: خورشید غروب کرده است؛ اما رفیقش به او میگوید: خورشید هنوز غروب نکرده است. در چنین حالتی بر روزهدار واجب است که بیدرنگ دست از خوردن و آشامیدن بردارد؛ زیرا با تذکر رفیقش، عذر وی برطرف شده است.
حال این پرسش مطرح میشود که اگر دیدیم که روزهداری از روی فراموشی چیزی میخورد یا مینوشد، آیا به او تذکر دهیم یا خیر؟ میگوییم: بله؛ واجب است که به او یادآوری کنیم؛ زیرا برادرِ مسلمانمان معذور به فراموشیست و ما که موضوع را میدانیم، باید به او یادآور شویم که روزه است. از اینرو پیامبرr دربارهی نماز فرموده است: «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ، أَنْسَى کَمَا تَنْسَوْنَ، فَإِذَا نَسِیتُ فَذَکِّرُونِی».([5]) یعنی: «من، بشری همچون شما هستم و همانگونه که شما دچار فراموشی میشوید، من نیز دچار فراموشی میشوم؛ پس هرگاه دچار فراموشی شدم، به من یادآوری کنید». لذا اگر دیدید که روزهداری از روی فرمواشی چیزی میخورد یا مینوشد، به او یادآوری کنید و همینطور اگر مشاهده کردید که نمازگزاری جهتِ قبله را اشتباه گرفته، بر شما واجب است که او را از جهتِ قبله آگاه سازید.
خلاصه اینکه هرگاه همکیشِ شما در امری قرار گرفت که برای او روا نیست، بر شماست که به او تذکر دهید؛ زیرا انسان، فراموشکار و خطاکار است.
سپس مؤلف
حدیثی آورده است که لقیط بن صَبرهt میگوید: پیامبرr فرمود:
«أسْبغِ الوُضُوءَ»؛ یعنی: وضو را کامل
بگردان. به عبارت دیگر: وضوی درست و کاملی بگیر. لذا واژهی «اِسباغ» به معنای
کامل کردن است؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿وَأَسۡبَغَ عَلَیۡکُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗ﴾ [لقمان: ٢٠]
و نعمتهای آشکار و پنهان خود را برشما کامل گردانیده است.
در ادامهی این حدیث آمده است: «و بین انگشتان خود را خلال کن»؛ بهویژه انگشتان پا که بههم نزدیکاند و ممکن است که آب به میانِ آنها نرسد. رسولاللهr افزود: «و در استنشاق ِ آب مبالغه کن» و آب را خوب به بینی خود بکش؛ «مگر اینکه روزه باشی». یعنی: هنگامیکه روزه هستی، در استنشاقِ آب مبالغه نکن؛ زیرا ممکن است که آب از طریق بینیات به معده برسد. این، نشان میدهد که رسیدن خوراکی یا آشامیدنی از هر طریقی به معده، مانند خوردن و آشامیدن از طریق دهان است و روزه را میشکند. شایان ذکر است: آمپولهای وریدی و همینطور آمپولهای عضلانی در هر قسمت بدن که تزریق شوند، تنها در صورتی شکنندهی روزه هستند که مغذی یا تقویتی باشند؛ یعنی تزریق آمپولهای دارویی و غیرتقویتی روزه را نمیشکند. از اینرو تزریق آمپولهای تقویتی در حالت روزه روا نیست؛ مگر اینکه ضرورت یا بیماری بهگونهای باشد که چارهای جز تزریقِ آمپولهای تقویتی وجود نداشه باشد؛ در اینصورت روزه میشکند و انسان باید به جای آن در روزِ دیگری روزه بگیرد.
سپس مؤلف/ حدیث عایشه و امسلمه$ را آورده است که میگویند: «گاه رسولاللهr شب را در حالی به صبح میرساند که - به علت همبستری- نه بهخاطرِ احتلام، جُنُب بود و سپس روزه میگرفت». یعنی برای جُنُب جایز است که نیت روزه نماید؛ اگرچه پس از طلوع فجر غسل کند. همانگونه که گاه پیامبرr اینگونه عمل میفرمود. حدیث عایشه و امسلمه$ بیانگر این است که افعال و کارهای پیامبرr حجت میباشد؛ زیرا اصل بر عدم اختصاصی بودن کارهای نبویست. به عبارت دیگر: هر عملی که پیامبرr انجام داده است، حق و درست میباشد و حجیت دارد؛ از اینرو اگر عبادتی انجام داده است، انجامِ آن عمل برای همه عبادت محسوب میشود و اگر عملی را از روی عادت انجام داده است، انجام آن عمل برای دیگران نیز عادیست و حرام نمیباشد.
([1]) صحیح بخاری، ش: 1933؛ و صحیح مسلم، ش:1155.
([2]) صحیح الجامع، ش: 927؛ و صحیح أبی داود، ش: 130؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 405 این حدیث را صحیح دانسته است.
([3]) صحیح بخاری، ش: 1930؛ و صحیح مسلم، ش:1109.
([4]) صحیح بخاری، ش: (1930، 1931)؛ و صحیح مسلم، ش:1109.
([5]) صحیح بخاری، ش: 401 و صحیح مسلم، ش: 572 بهنقل از عبدالله بن مسعود رضیاللهعنه.