اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

عظمت طلاب و فارغ التحصیلان حوزه‌ها

عظمت طلاب و فارغ التحصیلان حوزه‌ها

بزرگ‌ترین امتیازی که بر دیگران دارید این است، برای عموم مردم، آگاهی و ایمان اجمالی به معتقدات اسلامی کافی است، اما شما که نبض شاهراه دین را در اختیار دارید تنها برای‌تان اطلاعات جزئی اجمالی کافی نیست بلکه لازم است بر تعالیم اسلامی تسلط کامل داشته باشید و از این شعار که «فلان فکر و اندیشه را پذیرفته‌اید» کاری نکرده‌اید مگر اینکه بعد از پذیرفتن آن، در فکر رساندنش (عملاً) به دیگران باشید، برای دیگران پذیرفتن، کفایت می‌کند، اما ایده و آرمان شما باید سر مشق پذیرش دیگران باشد چون میلیاردها انسان، در انتظار یافتن شاهراه هدایت و ساحل نجات می‌باشند. و تنها شما خواهید توانست آنان را به منزل مقصود برسانید، لیکن این حقیقت را هم باید بپذیرید. این مرتبه را تا آنوقت حاصل نخواهید کرد مگر اینکه خویشتن را به مرز فنائیت رسانید و این واقعیت هم وجودتان را در بر گیرد. که:

«یَکْرَهُ أَنْ یَعُودَ إِلَى الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ»[1].

مادامی که به ریسمان مستحکم الهی و سنت نبوی چنگ نزنید، ادعای دعوتگربودن شما بدون دلیل و فاقد هرگونه ارزش معنوی خواهد بود. در همین راستا کلیه انجمن‌ها، سازمان‌ها، جنبش‌ها، ارگان‌ها و نهادهای اسلامی، که نسبت به امت اسلامی مسئولیت مهمی را در پیش دارند، چنانچه متصف به صفت فنائیت و از خود گذشتگی نباشند، هرگز نخواهند توانست به اهداف عالیه خویش برسند و هم اینکه موفق نخواهند شد از آرمان‌های عالیه خویش پاسداری بنمایند.



[1]- بخاری، باب حلاوة الایمان ج1، ص7.

احوال سرّی و نهانی

احوال سرّی و نهانی

رسول الله ج با بهترین اسلوبی، مسیر علوم و احکام را اینگونه بیان می‌دارند:

«إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ لَمْ یُوَرِّثُوا دِینَارًا وَلَا دِرْهَمًا، إِنَّمَا وَرَّثُوا الْعِلْمَ»[1].

ارث به جای گذاشته رسول الله ج به صورت علم قرآن و سنت می‌باشد. واقعاً بسی جای سپاس است که این حوزه، ارزنده‌ترین مرکزی در جهت خدمت‌نمودن به این میراث گرانبها و جاودانی می‌باشد.

همانطوری که خداوند ضامن محافظت‌نمودن از کلامش (قرآن) می‌باشد، به همین صورت از سنت رسولش ج نیز محافظت می‌فرماید و تا روز رستاخیز هردو منبع، قرآن و سنت محفوظ باقی خواهند ماند.

از ویژگی‌های به خصوص رسالت، می‌توان از صفات ایقان، اخلاص، ایمان، احتساب، دعا و ابتهال، استغنا، و توکل و دیگر صفات کامله نام برد.

علوم نبوت، مجموعۀ باارزشی از قبیل احکامات و صفات مخصوصه می‌باشد در همین مورد خداوند متعال می‌فرمایند: ﴿وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ [الجمعة: 2][2].

با توجه به این اگر کسی فقط بر بخش احکامات علوم نبوت اکتفاء کند و بخش اوصاف را ترک کند، این کیفیت، دلیل صریحی خواهد بود بر ناقص‌بودن وراثت.

اسلاف بزرگوار و این رهروان حق و حقیقت، که بار سنگین رسالت را به دوش گرفته و به منزل مقصود رساندند، تنها پاسدار بخشی از وراثت نبودند بلکه کاملاً از کلیه بخش‌های علوم نبوت محافظت می‌فرمودند و هم‌اکنون کسی نمی‌تواند این ادعای بی‌اساس را بکند که تنها در پرتوی بخشی از رسالت می‌توان پایه‌های انقلاب اسلامی را مستحکم گردانید، مگر اینکه خویشتن را متمسک به تمام اصول و ضوابط مربوط به بخش‌های مختلف رسالت بکند.

بسی جای سپاس و شکر است که رشته معنوی شما با آن اسلاف بزرگوار، در ارتباط می‌باشد، شخصیت‌هائی که از هردو سلسله بهره‌مند شده بودند. اکنون اگر در پی دست یافتن نیابت واقعی هستید، باید هردو محور علوم نبوت را فرا گیرید، در غیر این صورت تنها از فراگیری علوم و فنون و احکام، بدون اوصاف و اخلاق مربوطه، انسان به جائی نخواهند رسید و در آن وقت همانند گل‌های رنگارنگ کاغذی خواهند بود، که نه طرواتی دارند و نه بوی خوشی و از آن‌ها هیچگونه بهره‌ای گرفته نمی‌شود. حال ان که در گلستان محمدی ج، نیاز مبرم به گل‌های واقعی و طبیعی می‌باشد و نه به گل‌های کاغذی و مصنوعی. تا اینکه سرانجام، روح تازه‌ای در این کالبد از کار افتاده و پژمردۀ انسانیت، دمیده شود و روح تازه و فعال انسانیت، به حرکت سازنده درآید.

﴿فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١١٨ [الأعراف: 118][3].



[1]- ترمذی، جلد 2، ص93، کتاب العلم «یقیناً انبیاء دینار و درهمی به ارث نگذاشتند، و همانا این علم (دین) را به ارث گذاشتند».

[2]- «و آنان را کتاب و حکمت می‌آموزاند».

[3]-«پس حق ثابت و ظاهر گردید و آنچه آنان می‌کردند باطل شد».

انحطاط باطنی (معنوی) حوزه‌ها

انحطاط باطنی (معنوی) حوزه‌ها

نباید از آشکاراشدن واقعیت‌ها ناراحت شد، لذا با کمال تأسف و اندوه باید بگویم، در حال حاضر حوزه‌های علمیه، فاقد نیروی مؤثر معنوی هستند، اوصاف و ویژگی‌های اخلاقی رسول الله ج، پی در پی در حال انزوا و فراموشی‌اند و جرعه‌های غم و اندوه را باید سر کشید، نتیجه زوال اوصاف و ویژگی‌های اخلاقی را می‌توان بدین صورت تشریح نمود که متأسفانه هر سال بر تعداد فارغ التحصیلان حوزه‌های علمیه، افزوده می‌شود اما هیچگونه تغییر و تحولی در زندگی مردم، که بیانگر اصلاح و هدایت آنان باشد، مشاهده نمی‌گردد و به جای اینکه از مشکلات مذهبی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم کاسته شود برعکس بر فهرست آن مشکلات و مصائب افزوده می‌گردد.

شخصیت‌های مبارز و انقلابی

شخصیت‌های مبارز و انقلابی

در همین کشور (هندوستان) شخصیت‌های گمنامی چون خواجه معین الدین چشتی / و سید علی همدانی کشمیری / و غیره می‌آمدند و سر تا سر این دیار را سرشار از نور و حرارت ایمان می‌نمودند. حضرت مجدد الف ثانی / در حکومت مغول‌ها، آنچنان انقلابی برپا نمود، که بر اثرش آن شخصیت برجسته، فقیه و محدث بزرگوار در دامان پادشاه منحوسی، همچون اکبر، پا به عرصه وجود گذاشت و سرانجام، حقیقت معنوی‌اش را به جهانیان تقدیم نمود.

شاه ولی الله / با افکار انقلابی‌اش، به طور کلی اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را دگرگون ساخت. فرهنگ و تمدن آن دیار را تحت تأثیر افکار انقلابی خویش قرار داد. حضرت مولانا محمد قاسم نانوتوی / در آن دورانی که مردم دچار یأس و افسردگی شده بودند، آنچنان مرکز علمی را بنا نهاد که برای همیشه مایۀ امیدواری برای جهان اسلام است.

در سلسلۀ همین حرکت‌های اصلاحی، حضرت مولانا محمد الیاس / جهت زنده نگه‌داشتن ارزش‌های دین مبین اسلام، حرکت نوینی تحت عنوان جماعت تبلیغی را آغاز فرمود و در حال حاضر در گوشه و کنار دنیا، ابعاد وسعتش، در حال پیشرفت است و در آینده هم محور حرکتش وسیع‌تر خواهد گشت ان شاء الله تعالی.

ع: جهانی را دگرگون کرد یک مرد خود آگاهی

لیکن متأسفانه، اکثر فارغ التحصیلان حوزه‌های علمیه، از این نیروی مؤثر معنوی و از ویژگی‌های اخلاق فاضله، فاصله گرفته و از نیروئی، که جنبش انقلابی را در وجودشان پید ا کند، نیز محروم می‌باشند.

تاریخ، بیانگر حقایق واقعی است و تنها در مقابل عظمت و بزرگی سرنگون می‌گردد و قلوب افسرده و بی‌حرکت، به وجود دل‌های زنده و بیدار، پی می‌برند و اکنون کیفیت افسردگی رو به افزایش است. در میادین و محافل سخنرانی و پند و اندرزها، هیچگونه کوتاهی نیست و در همین مورد حضرت جگر / چنین می‌فرماید:

«در نگاه‌ها اثری از عشق و محبت هویدا نیست و بر جبین آثار اعتماد و نور یقین نمایان نیست».

فضای افسرده حوزه‌ها

فضای افسرده حوزه‌ها

آن مراکز علمی که سالیان متمادی مرکز و محور عظمت و طراوت زندگی بودند و شخصیت‌های علمی و انقلابی را پرورش داده، تحویل جامعه می‌دادند، اکنون با امواج یأس و ناامیدی و احساس کم‌تری مواجه‌اند و تنها پیشرفت در این زمینه، افزایش روز افزون حوزه‌های علمیه، برنامه‌ها و کتب درسی، کتابخانه‌ها و مسئولیت‌ها است، که مشاهده می‌گردد. حال ان که نبض حیات و تپش نیروی ایمانی با نوعی تزلزل و ضعف مواجه گردیده است. اوضاع و احوال به جائی رسیده، احیاناً اگر اندیشمند و یا متفکری جهت بازدید به یکی از حوزه‌ها برود، لاجرم با مشاهده‌کردن فضای افسرده معنویت آن محیط علمی، چنین خواهد گفت:

«با آنچنان طوفان سهمگینی مواجه گردی، تا خود را باز یابی چون در امواج دریای تو هیچگونه تحرکی نیست و ممکن نیست از کتاب رهائی یابی، اما تو کتاب‌خوان هستی نه صاحب کتاب».

ناگفته نماند چنین دعائی در حق حوزه‌ها، خالی از ترس و وحشت نیست و هم‌اکنون آثار این طوفان سهمناک به وضوح در حوزه‌ها مشاهده می‌گردد. اما این‌ها اثرات آن امواج خطرناکی هستند که در خارج از حوزه‌ها به حرکت درآمده و این انعکاسِ بانگِ جنبش‌هائی است که در بیرون طنین اندازند، لازماً در همچنین مواردی، طلاب فقط جنبه سمبولیک، خواهند داشت.