اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

قیامت کی برپا می‌شود؟


هیچ کسی از مخلوقات، از زمان برپایی قیامت خبر ندارد و جز خداوند یگانه، هیچ کس نمی‌داند که رستاخیز کی فرا می‌رسد. چنان که خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡأَرۡحَامِ [لقمان: 34]. «آگاهی از فرارسیدن قیامت ویژۀ خدا است، و او است که باران را می‌باراند، و آگاه است از آنچه در رحم‌های (مادران) است».

و نیز الله تعالی تعالی فرموده است: ﴿یَسۡ‍َٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا٤٢ فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ٤٣ إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ٤٤ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا٤٥ [النازعات: 42-45]. «از تو دربارۀ قیامت می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود؟ * تو چیزی از آن نمی‌دانی. * آگاهیِ از زمان قیامت، به پروردگارت واگذار می‌گردد. * وظیفۀ تو تنها و تنها بیم دادن و هوشدار باش به کسانی است که از قیامت می‌ترسند».

بنابراین،

·       آیا ممکن است کسی بداند که چه زمانی قیامت برپا می‌شود؟

·       و آیا ما می‌دانیم چه روزی فرا می‌رسد؟

درآمد

جبرئیل از رسول خدا ج پرسید: قیامت کی خواهد آمد؟ «رسول الله ج فرمود: «در این مورد من داناتر از شما نیستم»[1].

ابن عمر ش می‌گوید: رسول خدا ج فرمود: «کلیدهای غیب پنج مورد هستند و آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسٞ مَّاذَا تَکۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسُۢ بِأَیِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرُۢ٣٤ [لقمان: 34]. «آگاهی از فرارسیدن قیامت ویژۀ خدا است، و او است که باران را می‌باراند، و آگاه است از آنچه در رحم‌های (مادران) است، و هیچ کسی نمی‌داند فردا چه چیز فراچنگ می‌آورد، و هیچ کسی نمی‌داند که در کدام سرزمینی می‌میرد. قطعاً خدا آگاه و باخبر است»[2].

آیا این که زمان برپایی قیامت را بدانیم، سودی به ما می‌رسد؟

پاسخ: هر کس بمیرد، قیامت او برپا می‌شود، بنابراین، زمانی که انسان نمی‌داند که مرگش کی فرا می‌رسد، پس چه سودی عاید وی شود که زمان فرا رسیدن قیامت را بداند؟ فرض کنیم که او می‌داند که سال آینده قیامت برپا می‌شود، اما چه کسی تضمین می‌کند که وی تا سال آینده زنده خواهد بود؟

از این رو، هر گاه کسی نزد رسول خدا ج می‌آمد و در مورد زمان وقوع قیامت سوال می‌کرد، رسول خدا ج سوال را متوجه وی می‌کرد که برایش مفید و سودمند بود، آن حضرتج می‌پرسید: چه چیزی برای قیامت و پس از آن آماده کرده‌ای؟

انس س می‌گوید: مردی بادیه نشین نزد نبی ‏اکرم ج آمد و گفت: ای رسول خدا! قیامت کی بر پا خوا هد شد؟ رسول خدا ج فرمود: «وای بر تو، چه چیز برای آن آماده کرده ای»؟ گفت: هیچگونه آمادگی ای ندارم. فقط خدا و رسولش را دوست دارم. فرمود: «تو با کسانی خوا هی بود که آنها را دو ست داری». ما (صحابه) گفتیم: ما هم اینگونه خواهیم بود؟ فرمود: «بلی». در آن روز ما به شدّت خوشحال شدیم[3].

قیامت در چه روزی برپا می‌شود؟

احادیث فراوانی وارد شده است که فرا رسیدن روز قیامت را مشخص می‌کنند، در احادیث آمده است که قیامت در روز جمعه برپا می‌شود. چنان که رسول خدا ج فرمود: «قیامت جز در روز جمعه برپا نخواهد شد»[4].

از این رو همۀ مخلوقات از این روز می‌ترسند. آن حضرت ج فرمود: «روز جمعه بهترین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده است، در همین روز آدم آفریده شده و در همین روز از آسمان به زمین فرود آمده و نیز در همین روز توبه‌اش پذیرفته شده است و در همین روز وفات کرده و قیامت در همین روز برپا می‌شود. و جز جن و انس، هیچ جنبنده‌ای نخواهد بود، مگر این که در این روز از طلوع تا غروب از ترس قیامت منتظر است و گوش فرا می‌دهد»[5].

طول آن روز

روز قیامت، روزی بزرگ و هولناک است، بلکه سخت‌ترین، با عظمت‌ترین و طولانی‌ترین روز خواهد بود.

طول آن روز پنجاه هزار سال خواهد بود، روزی که در آن بین بندگان داوری می‌شود و خصومت‌هایشان حل و فصل می‌گردد.

آن حضرت ج فرمود: «هر صاحب طلا و نقره‌ای که در دنیا حق آن را پرداخت نکرده است، روز قیامت صفحه‌‌هایی از آتش برای او گشوده می‌شود و بر آنها آتش گداخته می‌شود و با آن پهلو، پیشانی و پشتش داغ داده می‌شود و هر گاه سرد شود دوباره این عمل تکرار می‌شود آن هم در روزی که پنجاه هزار سال خواهد بود تا این که خداوند در میان بندگان داوری کند و آن گاه او مسیرش را به سمت بهشت یا دوزخ خواهد دید»[6].

اما آن روز، با وجود سختی و طولانی اش، برای مؤمنان سهل و آسان خواهد بود و برای آنان به اندازۀ نماز ظهر و عصر بیشتر نخواهد بود. چنان که ابوهریره از رسول خدا ج روایت می‌کند: «طول روز قیامت برای مؤمنان به اندازۀ نماز ظهر تا عصر خواهد بود»[7].




[1]- متفق علیه.

[2]- روایت از بخاری.

[3]- صحیح بخاری.

[4]- صحیح مسلم.

[5]- ابوداود.

[6]- صحیح مسلم.

[7]- مستدرک حاکم با سند صحیح.

اوصاف و ویژگی‌‌های روز آخرت


خداوند کتابش را فرود آورده است تا هر چیزی را بیان کند و پیامبرانش را به عنوان ترساننده و مژده آور فرستاده است، از این رهگذر خداوند امور اخروی را برای ما روشن ساخته و اوصاف و ویژگی‌‌های آن را برای ما اظهار داشته است.

درآمد

روز آخرت، همان روزی است که در صور دمیده می‌شود و قیامت برپا می‌شود و خداوند آن را با چندین صفت برای ما توصیف کرده است که حالت آن روز و مردمان را روشن می‌سازد. برخی از آن صفات عبارتند از:

روزی که در برپایی آن تردیدی وجود ندارد

آری، سوگند به الله که در آن روز تردیدی نیست و قطعا خواهد آمد، همان‌گونه که خداوند در قرآن وعده داده و فرموده است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ٥ [فاطر: 5]. «ای مردمان! وعدۀ خدا حق است، پس زندگی دنیوی شما را گول نزند و اهریمن شما را در بارۀ خدا نفریبد».

و نیز آن حضرت ج فرمود: «وَالسَّاعَةُ حَقٌّ»[1]، «و قیامت حق می‌باشد»

برای کافران روزی دشوار خواهد بود

در آن روز اعمال قطع شده و اجل‌ها به پایان می‌رسد و هر عمل کننده‌ای، جزای عمل نیک و بد خود را دریافت می‌کند و نمی‌تواند به اعمال نیکش بیفزاید یا از اعمال بدش بکاهد. چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿فَذَٰلِکَ یَوۡمَئِذٖ یَوۡمٌ عَسِیرٌ٩ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ غَیۡرُ یَسِیرٖ١٠ [المدثر: 9-10]. «آن روز، روی سختی خواهد بود. * برای کافران آسان نخواهد بود (و بلکه پر مشقّت و دردسر خواهد بود)».

اما برای مؤمنان، آسان خواهد بود، زیرا نگرانی بزرگ آنان را غمگین نخواهد کرد و عدّه‌ای در زیر سایۀ عرش قرار می‌گیرند که در آینده از آنان سخن خواهیم گفت.

روزی که هر انسان جزای کامل عملکرد خویش را دریافت می‌کند

انسان‌ها جزای کامل اعمالشان را دریافت می‌کنند، اگر عمل خیر بوده پاداش خیر، و اگر عمل بد بوده است، جزای بد را می‌بینند، چرا که همگی در دفتر اعمال که از تغییر و دروغ محفوظ است، ثبت شده‌اند.

خداوند فرموده است: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جَمَعۡنَٰهُمۡ لِیَوۡمٖ لَّا رَیۡبَ فِیهِ وَوُفِّیَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ٢٥ [آل عمران: 25]. «پس (حال آنان) چگونه خواهد بود (و چه کار خواهند کرد) وقتی که ایشان را در روزی که هیچ شکّی در (وقوع) آن نیست، جمع می‌آوریم و به هر کسی (پاداش و پادافرۀ) آنچه کرده و فراچنگ آورده است به تمام و کمال داده شود و بر آنان ستم نرود».

روزی که زمان وقوع آن از جانب الله مشخص شده است

هرگز از آن زمان جلوتر نیامده و مؤخر نخواهد شد. چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿قُل لَّکُم مِّیعَادُ یَوۡمٖ لَّا تَسۡتَ‍ٔۡخِرُونَ عَنۡهُ سَاعَةٗ وَلَا تَسۡتَقۡدِمُونَ٣٠ [سبأ: 30]. «بگو: وعدۀ شما روز مشخّصی است که نه ساعتی از آن پسی می‌گیرید، و نه ساعتی از آن پیشی می‌گیرید».

آن روزی نزدیک است

آری، قیامت نزدیک است، هر چند که ما آن را دور می‌بینیم، خداوند آن را به امت‌های پیشین وعده داده است و زمان آنان بسر رسیده و امت ما آمده است، آن حضرت ج فرمود: «من و قیامت به اندازه‌ی این دو مبعوث شده‌ایم و انگشت سبابه و وسطی خود را با هم نزدیک کرد»[2].

خداوند نیز فرموده است: ﴿فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا٥ إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا٦ وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا٧ [المعارج: 5-7]. «آنان آن روز را بعید ودور می‌دانند. *و ما آن را ممکن و نزدیک می‌دانیم».

به صورت ناگهانی خواهد آمد

هر چند که علم بشر پیشرفت کند و درک و فهمشان افزون گردد، اما باز هم محال است که بدانند، زمان وقوع قیامت کی خواهد بود؛ زیرا وقوع قیامت یکی از اسرار بزرگی است که خداوند آن را بر پیامبران گرانقدر و فرشتگان بزرگ پنهان نموده است و در مورد آن علم دانش سوال شده از علم سوال کننده بیشتر نیست.

خداوند می‌فرماید: ﴿بَلۡ تَأۡتِیهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمۡ یُنظَرُونَ٤٠ [الأنبیاء: 40]. «(قیامت به اطّلاع قبلی فرا نمی‌رسد و) بلکه ناگهانی به سراغ ایشان می‌آید و آنان را مات و مبهوت می‌کند و توانایی دفع و برگرداندن آن را نخواهند داشت و دیگر مهلت و فرصت (توبه و معذرت) بدیشان داده نمی‌شود».

و نیز خداوند فرموده است: ﴿یَسۡ‍َٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِیکُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗ [الأعراف: 187].

«در بارۀ قیامت از تو می‌پرسند و می‌گویند: در چه زمانی (دنیا به پایان می‌رسد و) قیامت رخ می‌دهد؟ بگو: تنها پروردگارم از آن آگاه است، و کسی جز او نمی‌تواند در وقت خود آن را پدیدار سازد (و از پایان این جهان و سرآغاز آن جهان مردمان را بیاگاهاند. اطّلاع از هنگامۀ قیامت) برای (ساکنان) آسمان‌ها و زمین سنگین و دشوار است (و هرگز دانش ایشان بدان نمی‌رسد). قیامت ناگهانی به وقوع می‌پیوندد و برسرتان می‌تازد».

روزی بزرگ است

آن بزرگ‌ترین روزی است که بر آفریدگان می‌گذرد، نه قبل از آن چنین روز بزرگی را دیده‌اند و نه بعد از آن شاهد چنین روزی خواهند بود. در آن روز، حوادثی هولناک و حالت‌هایی بزرگ روی خواهد داد.

خداوند می‌فرماید: ﴿لِیَوۡمٍ عَظِیمٖ٥ یَوۡمَ یَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٦ [المطففین: 5-6] «در روز بسیار بزرگ و هولناکی (به نام قیامت). * همان روزی که مردمان در پیشگاه پروردگار جهانیان (برای حساب و کتاب) برپا می‌ایستند».

خورشید به بندگان نزدیک می‌شود

در روز قیامت همه چیز به هم می‌خورد و امور هستی متغیر شده و دگرگون می‌شوند، آسمان سرخ و شعله ور می‌شود، و خورشید به مخلوقات نزدیک می‌شود. رسول خدا ج فرمود: «هر گاه قیامت فرا رسد، خورشید به بندگان نزدیک می‌شود و به اندازۀ یک یا دو میل قرار می‌گیرد».

سُلَیم می‌گوید: نمی‌دانم که مراد از میل کدام است، میلی که آلۀ سنجش مسافت زمین است یا میلی که با آن در چشم سرمه می‌گذارند؟ رسول خدا ج فرمود: «پس خورشید آنان را ذوب می‌کند، و به میزان اعمالشان در عرق فرو می‌روند. چنان که عده‌ای تا قدم‌ها و برخی تا زانو و گروهی تا زیر ناف، در عرق فرو می‌روند و برخی تا دهانشان غرق در عرق خواهند بود»[3] [4].

روزی که هیچ کس بدون اجازۀ خداوند سخن نمی‌گوید

آری، همۀ مخلوقات، اعم از جن و انس، نیک و بد، فرشتگان بزرگوار و پیامبران گرانقدر، به خاطر عظمت و جلال پروردگار با عظمت و باشکوه خاموش‌اند و سخن نمی‌گویند.

کسی سخن نمی‌گوید جز آن که خداوند فرمانروا به او اجازه دهد. چنان که الله تعالی می‌فرماید: ﴿یَوۡمَ یَأۡتِ لَا تَکَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِیّٞ وَسَعِیدٞ١٠٥ [هود: 105]. «روزی که آن روز فرا می‌رسد کسی یارای سخن گفتن و دم برآوردن ندارد، مگر با اجازۀ خدا. (در چنین روزی) دسته‌ای از آنان (به انواع عذاب گرفتارند و) بدبختند، و دسته‌ای (غرق در نعمت‌های گوناگونند و) خوشبختند».

و نیز خداوند فرموده است: ﴿یَوۡمَئِذٖ یَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا١٠٨ [طه: 108]. «در آن بدون کم‌ترین سرپیچی، از منادی (الهی) پیروی می‌کنند و صداها به سبب (جلال و شکوه خداوند) مهربان فروکش می‌کند، و جز صدای آهسته (چیزی) نمی‌شنوی».

روزی که شاهی فقط از آن خداوند خواهد بود

در آن روز، شاهی شاهان سقوط می‌کند و کمر فرمانروایان کسرا در هم می‌شکند و آرزوهای فرمانروایان قیصر فروکش می‌کند.

در آن روز جاه و منزلت، فرمانروایی و دیوان، و حکم و داوری، فقط مخصوص فرمانروای دیّان خواهد بود.

آری، فرمانروایی فقط از آن الله قهار خواهد بود. الله تعالی می‌فرماید: ﴿لِّمَنِ ٱلۡمُلۡکُ ٱلۡیَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ [غافر: 16]. «ملک و حکومت، امروز از آن کیست؟ از آن خداوند یکتای چیره و تواناست».

و نیز خداوند می‌فرماید: ﴿ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِۚ وَکَانَ یَوۡمًا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ عَسِیرٗا٢٦ [الفرقان: 26]. «در آن روز حکومت واقعی و ملک حقیقی، از آن خداوند مهربان است، و آن روز برای کافران روز سختی خواهد بود».

روزی که روی گردانان و اعراض کنندگان پشیمان می‌شوند

هر کس که روی گردانده و طغیان پیشه کرده و از راه‌‌های بد پیروی نموده است، روز قیامت پشیمان و شرمنده می‌شود و عذاب برایش محقق می‌شود.

از این که با رفیقان بد همراهی کرده و از پیامبر روی گردانده است، نادم می‌گردد. چنان که خداوند فرموده است:

﴿وَیَوۡمَ یَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ یَدَیۡهِ یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِیلٗا٢٧ یَٰوَیۡلَتَىٰ لَیۡتَنِی لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِیلٗا٢٨ لَّقَدۡ أَضَلَّنِی عَنِ ٱلذِّکۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِیۗ وَکَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا٢٩ [الفرقان: 27-29]. «و در آن روز ستمکار، هر دو دست خویش را (از شدّت ندامت) به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش! با رسول خدا راه (بهشت را) برمی گزیدم * ای وای! کاش من فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم. * بعد از آن که قرآن به دستم رسیده بود، مرا گمراه کرد. (آری!) شیطان انسان را (به رسوایی می‌کشد و) خوارِ خوار می‌دارد».

نتیجه...

از اوصاف روز قیامت، وضعیت آن روز

و حالت برخی مردمان برای ما واضح گردید.




[1]- متفق علیه.

[2]- متفق علیه.

[3]- احمد و ترمذی با سند صحیح.

[4]- یعنی در آن روز بندگان بر حسب اعمال نیکشان در سختی و عرق قرار می‌گیرند، برخی تا قدم‌هایشان در عرق فرو رفته‌اند و عده‌ای تا زانو‌ها و برخی تا ناف و جمعی سر تا پا غرق عرق هستند.

جایگاه ایمان به روز آخرت


درآمد

ایمان به روز آخرت، یکی از ارکان ایمان است، چنان که خداوند فرموده است:

﴿وَلَٰکِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ وَٱلۡکِتَٰبِ وَٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ [البقرة: 177]

«بلکه نیکی (کردار) کسی است که به خدا و روز واپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیغمبران ایمان آورده باشد».

آن حضرت ج نیز در توضیح ایمان فرمودند: «ایمان آن است که به الله، فرشتگان، کتابها، رسولان و روز واپسین ایمان داشته باشی و به تقدیر خیر و شر باور داشته باشی»[1].

معنای ایمان به روز آخرت

ایمان به روز آخرت این است که تصدیق قطعی و جازم داشته باشی مبنی بر این که قیامت و رویدادهای آن حتما فرا می‌رسند و به مرگ و حوادث پس از آن باور داشته و علامات قیامت را تصدیق نمایی».

و هر کس روز آخرت را انکار یا در آن شک و تردید داشته باشد، وی مرتکب بزرگترین کفر شده و این باور، او را از دایرۀ اسلام خارج می‌سازد.

چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَن یَکۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا [النساء: 136]. «و هر کس که به خدا و فرشتگان و کتاب‌های خداوندی و روز رستاخیز کافر شود (و یکی از اینها را نپذیرد) واقعاً در گمراهی دور و درازی افتاده است».

بنابراین، روز آخرت بدون تردید به وقوع خواهد پیوست و هر کس در وقوع آن تردیدی داشته باشد، مرتکب بزرگترین کفر شده است؛ زیرا وی الله و پیامبرش را تکذیب نموده است و الله بیان نموده است کفار روز آخرت را تصدیق نمی‌کنند و خداوند بندگان را پس از مرگشان دوباره به حیات باز می‌گرداند.

خداوند از زبان کفار می‌فرماید: ﴿إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنّٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُسۡتَیۡقِنِینَ [الجاثیة: 32]. «ما تنها گمانی (در بارۀ آن) داریم و به هیچ وجه یقین و باور نداریم (که قیامت فرا برسد)».

بنابراین، به وقوع قیامت ایمان قطعی و یقینی داشت، بدون آن که در آن شک و تردیدی همراه باشد. خداوند می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ٤ [البقرة: 4]. «آن کسانی که باور می‌دارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پیش از تو فرو آمده، و به روز رستاخیز اطمینان دارند».

از این جهت رستاخیز آمدنی است و در آمدن آن تردیدی نیست. خداوند فرموده است: ﴿وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ یَبۡعَثُ مَن فِی ٱلۡقُبُورِ٧ [الحج: 7]. «و (این که بدانید) بدون شکّ قیامت فرا می‌رسد و جای هیچ گونه تردیدی نیست، و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیده‌اند دوباره زندگی می‌گرداند».

روشنگری ...

هر کس به بعث و نشور، بهشت و دوزخ ایمان نداشته باشد،

او نسبت به دین اسلام کافر شده است.




[1]- صحیح مسلم.

هفت مسأله در مورد قبر


اشتباهات و باورهای غلطی در میان مردم رواج دارد که در جاهایی از کشورهای جهان گسترش یافته‌اند و دوست داشتم در پایان بحث قبور به آنها اشاره کنم.

·       باورها و مسائلی در مورد قبر خطاها و اشتباهات مردم در این مورد

·       علاج و درمان این اشتباهات چیست؟

درآمد

خداوند پیامبران را به عنوان معلم و خیرخواه به سوی انسان‌ها فرستاده است، تا آنان را به سوی خیر و هدایت رهنمون شوند و از راه‌های غلط و اشتباه آنان را باز دارند. بنابراین، احکام و رهنمودهایی از پیامبرمان مربوط به قبور به اثبات رسیده است که برخی از این قرارند:

مسألۀ اول

دریافت عذاب و بهرهمندی در قبر از جمله امور غیبی هستند که با عقل و خرد قابل درک و فهم نیستند و ایمان به غیب یکی از صفات مهم و بارز مؤمنان است. چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿الٓمٓ١ ذَٰلِکَ ٱلۡکِتَٰبُ لَا رَیۡبَۛ فِیهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِینَ٢ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ [البقرة: 1-3]. «الف. لام. میم. * این کتاب هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است. * آن کسانی که به دنیای نادیده باور می‌دارند».

مناسب است بدانیم که مراد از عذاب قبر، همان عذاب برزخ است، بنابراین، هر کس بمیرد و مستحق عذاب باشد، قطعا آن عذاب دامنگیر وی می‌شود، چه در قبر دفن شود یا این که درنده‌ای او را طعمۀ خویش سازد، یا بسوزد و خاکستر گردد و ذرات بدنش در هوا پراکنده گردند، یا به وسیلۀ اعدام از بین برود یا در دریا غرق شود،. لذا همان گونه که فرد در قبر گرفتار عذاب می‌شود، روح و جسد این افراد نیز عذاب می‌بینند.

 

 

مسألۀ دوم

یکی از امور حرام و ناجایز که اغلب مردم به ویژه زنان به آن گرفتار می‌شوند، سر و صدا و نوحه سرایی و گریه و شیون است.

رسول الله ج فرمود: «کسی که (هنگام مصیبت) به سر وصورت خود بزند و گریبانش را پاره کند و سخن جاهلی بر زبان بیاورد، از ما نیست»[1].

و نیز فرموده است: «زن نوحه خوان اگر قبل از مرگش توبه نکند، در روز قیامت در حالی بر می‌خیزد که پیراهنی از قطران و چادری از جرب خواهد داشت»[2].

بنابراین، هر کسی که مصیبتی برایش روی داد و فرزند و عزیزی را از دست داد، باید صبر پیشه کند و از الله امید پاداش داشته باشد، و در قبال صبر و شکیبایی‌اش، از الله پاداش بزرگ را امید داشته باشد.

رسو ل الله ج فرمود: «‌خداوند متعال می‌فرماید: هرگاه، یکی از عزیزانِ بندۀ مؤمنم را در دنیا قبض روح نمایم و او به نیت اجر و ثواب، صبر کند، نزد من پاداشی، جز بهشت ندارد»[3].

مسألۀ سوم

زیارت قبور، امری مشروع است و باید آدمی به نیت پند و اندرز گرفتن بدانجا برود نه به قصد تبرّک به قبر یا خاک قبر یا بهره‌مند شدن از صاحب آن.

درست نیست که انسان یک روز را مشخص را برای زیارت قبور اختصاص دهد، زیرا از رسول خدا ج ثابت نیست که آن حضرتج یک روز برای برای زیارت قبرستان اختصاص داده باشند.

و نیز آن حضرتج فرمود: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»[4] «هر کس در دین ما چیزی را که دستور ما نبوده است، وارد کند، آن امر مردود است».

برخی از مردم، به هنگام زیارت قبرستان، سورۀ فاتحه را می‌خوانند، در صورتی که این بدعت هست و ثابت نیست که آن حضرت ج به هنگام زیارت چیزی از قرآن را خوانده باشند، بلکه فقط برای مردگان دعا می‌کرد و برایشان آمرزش می‌طلبید.

سفر کردن برای زیارت قبور جایز نیست، چنان که آن حضرت ج فرمود: «رخت سفر نبندید مگر برای زیارت سه مسجد: 1ـ مسجد الحرام 2 ـ مسجد النبی ج 3ـ مسجد الاقصی»[5] .

مسألۀ چهارم

برخی دیگر از بدعت‌ها و مخالفت‌های شرعی در جنائز:

·       گذاشتن گل بر جنازه یا قبر، که این کار با عمل کفار شباهت دارد و از شعایر آنهاست. آن حضرت ج فرمود: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»[6] «هر کس خود را به گروهی شباهت دهد، از همان گروه محسوب می‌گردد».

·       همچنین سیاه پوش شدن، توقف و سکوت برای ارواح شهیدان و ... برای ترحم کردن، چون این کار نوعی بدعت و هماهنگی با شعائر کفار است. بنابراین، کافی است که برایشان دعا و استغفار نماییم.

·       همچنین جایز نیست که تصویر مردگان و حتی زندگان را به عنوان یادگاری در خانه‌‌های خود آویزان نمود. چنان که پیامبر ج به حضرت علی فرمود: «أن لا تَدَعَ صُورَةً إلا طَمَسْتَهَا، وَلا قَبْراً مُشْرفاً إلا سَوَّیْتَهُ»،[7] «هر تصویری دیدی، آن را از بین ببر و هر قبر برجسته‌ای را که دیدی آن را با زمین یکسان نما».

·       بلند نمودن صدا با تکبیر و تهلیل به صورت دست جمعی، به هنگام تشییع جنازه، زیرا آنچه مشروع است، این است که انسان آهسته برای آن میت دعا کند».

·       اذان گفتن در قبر یا پس از گذاشتن میت در آن، که این کار بدعت است و از آن حضرت ج و یارانش ثابت نیست. رسول خدا ج فرمود: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»[8] «هر کس در دین ما چیزی را که دستور ما نبوده است، وارد کند، آن امر مردود است».

·       یکی دیگر از بدعت‌ها، دعای دست جمعی برای میت پس از دفن آن است و اصل این است که مرده را در کفنش دفن نمایند، بدون این که او را در تابوت بگذارند، مگر این که نیازی برای گذاشتن آن در تابوت باشد، مانند این که جسد میت تکه و پاره شده یا قانون کشور دفن در بیرون تابوت را اجازه نمی‌دهد که در این صورت اشکالی نخواهد داشت.

مسألۀ پنجم

هرگاه فرد زنده، عمل نیکی را انجام داد و پاداش آن را برای مرده‌ای اهدا نمود، این کار جایز است و اشکالی ندارد، اما باید این کار وی فقط در چارچوب شریعت باشد، مانند این که برایش دعا نموده و حج و عمره بگذارد یا صدقه بدهد و قربانی کند، یا روزه‌‌هایی که بر او واجب بوده‌اند را ادا نماید.

اما اگر به این قصد نماز نماز بخواند که پاداش آن به مرده برسد، این کار جایز نیست، چون این کار از پیامبر ج ثابت نیست.

یکی دیگر از بدعت‌ها این است که قاری قرآن را اجاره نموده و برای میت قرآن بخوانند.

مسألۀ ششم

قبل از این که میراث میت تقسیم گردد، واجب است تا هزینۀ تجهیز و قرض‌های وی پرداخت گردد و بر وصیت وی عمل کنند. آن حضرت ج فرمود: «نَفْسُ الْمُؤْمِنِ مُعَلَّقَةٌ بِدِینِهِ حَتَّى یُقْضَى عَنْهُ»،[9] «روح مؤمن به دیونش آویزان است تا این که از او پرداخت گردد».

 

 

مسألۀ هفتم

این یک مسألۀ بسیار بزرگ و مصیبتی عظیم یعنی شرک در نزد قبور است، چنان که عده‌ای قبر را طواف می‌کنند و برخی نیاز‌‌هایشان را از آنها می‌خواهند و عقیده دارند که اولیا در قبورشان زنده‌اند و مصایب را از بندگان دور نموده و نیازهایشان را برآورده می‌سازند.

خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٩٤ [الأعراف: 194]. «همانا آنهایی را که به جز خدا فریاد می‌دارید، بندگانی همچون خود شما هستند. آنان را به فریاد خوانید (و از ایشان استمداد جویید) اگر راست می‌گویید (که کاری از ایشان ساخته است) باید که به شما پاسخ دهند (و نیاز شما را برآورده کنند)».

برخی از قبر پرستان، دور قبر طواف می‌کنند و بر گوشه‌‌های آن خود را می‌مالند و برای آن سجده و کرنش می‌کنند، و در حالت فروتنی و انکساری در برابر قبر می‌ایستند و نیازهایشان را از آن می‌خواهند، تا بیماری آنان را شفا داده یا به آنان فرزند عنایت کند. و چه بسا که افرادی صاحب قبر را این گونه به فریاد می‌خوانند و می‌گویند: ای سرورم! من از راه دور و کشوری دور به نزدت آمده ام، پس مرا دست خالی بر مگردان.

آن گاه از وی می‌خواهد تا بیماری‌اش را شفا دهد یا فرد غایبش را باز گرداند، اما فراموش کرده و غافل است از این که این دعا را در نماز از خدایش بخواهد.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥ [الأحقاف: 5]. «چه کسی گمراه‌تر از کسی است که افرادی را به فریاد بخواند و پرستش کند که (اگر) تا روز قیامت (هم ایشان را به فریاد بخواند و پرستش کند) پاسخش نمی‌گویند؟ (نه تنها پاسخش را نمی‌دهند، بلکه سخنانش را هم نمی‌شنوند) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فریاد خواهندگان غافل و بی‌خبرند».

رسول خدا ج فرمود: «مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ»،[10] «هر کس بمیرد در حالی که به غیر الله کسی را به عنوان شریک خوانده است، وارد دوزخ می‌شود».

نباید انسان فریب این گونه شایعات را بخورد که فلان نیازمند به نزد فلان قبر رفت و صاحب آن به فریادش رسید، یا فلان بیمار شفا یافت یا فلان فرد صاحب فرزند شد، بلکه آدمی با دعایش متوجه خداوند یگانه و بی‌انباز شود و او را در نماز، در مسجد، به هنگام ادای حج و عمره به فریاد بخواند نه این که از روی تبرک الله را به نزد قبر بخواند.

ساختن مسجد به نزد قبرها و مزارها جایز نیست

حتی گزاردن نماز در مسجدی که در داخل یا صحن و یا جهت قبله‌اش قبر وجود دارد، جایز نیست.

رسول خدا ج فرمود: «آگاه باشید، همانا امت‌‌های قبل از شما قبور انبیا و نیکان را به عنوان مسجد انتخاب می‌کردند، آگاه باشید، قبرها را به عنوان مسجد انتخاب نکنید و من شما را از این کار نهی می‌کنم»[11].

از این رو، ساختن بنا و ساختمان بر قبرها به هر شکلی که باشد، حرام و ناجایز است، زیرا رسول خدا ج نهی فرموده‌اند از این که قبر‌ها را با گچ درست کنند یا بر آن‌ها بنشینند و یا بنا سازند»[12].

بلکه آنچه مشروع است، این است که میت را در قبر بگذارند و سپس خاکی که از آن بیرون کرده‌اند، دوباره بر آن بگذارند و ارتفاع آن را از یک وجب بیشتر نکنند.

کما این که حرام است که بر قبرها قبه بگذارند، چنان که پیامبرج به حضرت علی دستور داد: «هر تصویری دیدی، آن را از بین ببر و هر قبر برجسته‌ای را که دیدی آن را با زمین یکسان نما».

 و نیز رسول خدا ج نهی فرموده‌اند از این که قبر‌ها را با گچ درست کنند یا بر آنها بنشینند و یا بنا سازند»[13].

پروردگارمان، فرمانروای هستی می‌فرماید:

 ﴿أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡ‍ٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ١٩١ وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٢ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَتَّبِعُوکُمۡۚ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ١٩٣ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٩٤ أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ یَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَیۡدٖ یَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡیُنٞ یُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ یَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ١٩٥ إِنَّ وَلِـِّۧیَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡکِتَٰبَۖ وَهُوَ یَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِینَ١٩٦ وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَکُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٧ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ وَهُمۡ لَا یُبۡصِرُونَ١٩٨ [الأعراف: 191-198].

«آیا چیزهایی را انباز خدا می‌سازند که نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان هم آفریده می‌شوند؟ * انبازهای آنان نه می‌توانند ایشان را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک نمایند. * شما اگر انبازهای خود را به فریاد خوانید تا شما را هدایت کنند، نمی‌توانند شما را پاسخ دهند و خواستۀ شما را برآورده کنند. برای شما یکسان است، خواه آنها را به فریاد خوانید، و خواه خاموش باشید * معبودانی را که به جز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید، بندگانی همچون خود شما هستند. آنان را به فریاد خوانید (و از ایشان استمداد جویید) اگر راست می‌گویید (که کاری از ایشان ساخته است) باید که به شما پاسخ دهند. * آیا این معبودان دارای پاهایی هستند که با آنها راه بروند؟ یا دارای دست‌هایی هستند که با آنها چیزی را برگیرند (و دفع بلا از شما و خویشتن کنند)؟ یا چشم‌هایی دارند که با آنها ببینند؟ یا گوش‌هایی دارند که با آنها بشنوند؟ (پس آنها نه تنها با شما برابر نیستند، بلکه از شما هم کمتر و ناتوانترند. دراین صورت چگونه آنها را انباز خدا می‌کنید و آنها را می‌پرستید)؟. بگو: این بت‌هایی را که شریک خدا می‌دانید فراخوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر در بارۀ من نیرنگ و چاره جویی کنید و اصلاً مرا مهلت ندهید (امّا بدانید که اینها موجودات غیرمؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند) * بی‌گمان سرپرست من، خدایی است که این کتاب (قرآن را بر من) نازل کرده است، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی می‌کند. * چیزهایی را که شما به جز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید، نه می‌توانند شما را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک کنند. * و اگر از آنها رهنمود بخواهید، درخواست شما را نمی‌شنوند (و به ظاهر پیکرۀ) آنها را می‌بینید که (انگار با چشمان خود) به شما نمی‌نگرند، و لیکن چیزی را نمی‌بینند».

سخنی راست...

مقتضای ایمان تو این است که الله یکی است

و شریکی ندارد

و تنها و بدون واسطه او را بخوانی.

پس از آن که آدمی مدّت زمانی را که خداوند مقدر نموده است، در عالم برزخ می‌گذراند، رستاخیز که خداوند اجازه داده تا مردگان محشور گردند و در صور دمیده شود، فرا می‌رسد.

بنابراین،

·       قیامت کی برپا می‌شود؟

·       دمیدن در صور یعنی چه؟

·       بندگان چگونه از قبرها بیرون می‌شوند؟

·       آنان که در قبور دفن نمی‌شوند، مانند غرق شدگان، سوخته شدگان، این افراد چگونه زنده می‌شوند؟

·       آیا خداوند فقط بندگان را محشور می‌دارد ، یا همۀ مخلوقات را؟

·       حشر جنیان چگونه خواهد بود؟

·       و ... سؤالات و پرسش‌های فراوانی که دریچۀ ذهن آدمی را می‌کوبند که ما در مورد آنها در فصل‌‌های آینده با تفصیل بحث خواهیم کرد.




[1]- متفق علیه.

[2]- متفق علیه.

[3]- متفق علیه.

[4]- صحیح بخاری.

[5]- متفق علیه.

[6]- مسند احمد.

[7]- صحیح مسلم.

[8]- صحیح بخاری.

[9]- مسند احمد.

[10]- صحیح البخاری.

[11]- صحیح مسلم.

[12]- صحیح مسلم.

[13]- صحیح مسلم.

مخلوقاتی که از بین نمی‌روند


پروردگارمان زنده و پاینده است و جز ذات او هر چیزی نابود می‌شود و جز مُلک او همۀ مُلک‌ها و فرمانروایی‌ها از بین می‌رود.

خداوند متعال فرموده است: ﴿کُلُّ مَنۡ عَلَیۡهَا فَانٖ٢٦ وَیَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّکَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِکۡرَامِ٢٧ [الرحمن: 26-27]. «همۀ چیزها و همۀ کسانی که بر روی زمین هستند، دستخوش فنا می‌گردند. * و تنها ذات پروردگار با عظمت و ارجمند تو می‌ماند و بس».

آری، همۀ موجودات روی زمین نابود و فنا می‌شوند، می‌میرند و خاک آنها را می‌خورد، اما از نصوص شرعی فهمیده می‌شود که برخی از این موارد مستثنی هستند.

·       این امور کدامند؟

·       معنای عدم فنای آنها چیست؟

درآمد

خداوند هر چه را بخواهد از بین می‌برد و هر چه را بخواهد باقی می‌گذارد، و پروردگارت هر چه را بخواهد بر می‌گزیند و اختیار می‌کند؛ بنابراین، همۀ مخلوقات می‌میرند و از بین می‌روند، جز هشت مورد که عبارتند از:

آخرین استخوان ستون فقرات (دنبالیچه)

زیرا کل جسد انسان فنا شده و از بین می‌رود، جز همین قسمت از بدن که از بین نمی‌رود و خداوند انسان را از نو از همین استخوان می‌آفریند.

رسول خدا ج فرمود: «همۀ بدن فرزند آدم را خاک می‌خورد، جز آخرین استخوان ستون فقرات که از آن آفریده شده و خلقتش تکمیل می‌گردد»[1].

ارواح

علم طبیعت و حقیقت روح را فقط الله می‌داند، اما قوام و حیات جسد، به آن وابسته است. لذا هر گاه روح از جسد جدا شود، جسد می‌میرد و روح به آسمان می‌رود و اگر نیک باشد، درهای آسمان به رویش گشوده می‌شوند و اگر بد باشد، درهای آسمان به رویش بسته و گشوده نخواهند شد، اما در هر دو حالت، روح به جسد باز می‌گردد.

اما ارواح از بین می‌رود. رسول خدا ج در مورد شهدا می‌فرماید:

«ارواح شهدا در شکم پرندگان سبزی قرار دارد که درون قندیل‌‌هایی هستند که بر عرش آویزانند، هر موقع بخواهند در بهشت می‌چرند و سپس به آن قندیل‌ها باز می‌گردند»[2].

اما رسول خدا ج در مورد ارواح مؤمنین فرموده است: «همانا روح مؤمن پرنده‌ای می‌شود که در درختان بهشت قرار می‌گیرد تا این که خداوند در روز قیامت او را به جسدش باز می‌گرداند»[3].

بهشت و دوزخ

خداوند آنها را برای اکرام و گرامی داشتن فرمانبرداران و تحقیر و ذلیل گردانیدن بدکاران آفریده است و برای همیشه باقی می‌مانند و از بین نمی‌روند. خداوند فرموده است: ﴿خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗا [النساء : 57]، «در آنجاها جاودانه تا به ابد می‌مانند».

عرش

عرش، در لغت به تختی می‌گویند که پادشاهان بر آن قرار می‌گیرد، و پروردگارمان نیز عرشی دارند که شایستۀ جلال و عظمت اوست. خداوند در هفت جا در قرآن کریم از استوای خویش بر عرش یاد کرده است.

چنان که در قرآن می‌خوانیم:

﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ٥ [طه: 5]. «خداوند مهربانی است که بر عرش مستوی شده است».

و نیز می‌فرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الأعراف: 54]. «سپس بر عرش قرار گرفت».

عرش، نخستین مخلوقی است که خداوند آن را برای بقا آفریده است، نه برای فنا؛ لذا عرش به هنگام دمیدن در صور دوم که همۀ مخلوقات نابود شده و از بین می‌روند، نابود نمی‌شود.

کرسی

کرسی، محل دو قدم پروردگامان است، آن گونه که بن عباس ش گفته است. بنابراین، کرسی باقی است و از بین نمی‌رود[4].

حورالعین

عبارتند از زنان بهشتی که برای بهشت آفریده شده‌اند و مانند سایر مخلوقات از بین نمی‌روند.

لوح

لوح، عبارت است از لوح محفوظ که خداوند در آن تقدیر بندگان را نوشته و از بین نمی‌رود.

قلم

قلم مخلوقی است که خداوند آن را آفریده و به آن دستور داده است تا اعمال بندگان را بنویسد. رسول خدا ج فرمود: «نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود و به آن دستور داد و فرمود: بنویس، گفت، خدایا! چه بنویسم؟ الله فرمود: تقدیر بندگان را تا روز قیامت بنویس»[5].

سیوطی این هشت مورد را که از بین نمی‌روند، در این دو بیت شعر جمع کرده است:

ثمـانیة حـکم البـقـاء یَعُمُّـهـا

 

 

مـن الخـلـق والبـاقـون فی حیِّز العدم

 

هـی العـرش والکرسی نـار وجنـة

 

 

وعجب والأرواح کذا اللوح والقلم

«هشت موردند که از میان مخلوقات، حکم بقا شامل آنها می‌شوند و باقی از بین رفته و نابود می‌شوند».

«و آنها عبارتند از: عرش، کرسی، بهشت، دوزخ، استخوان دنبالیچه (آخرین استخوان ستون فقرات)، ارواح، لوح و قلم».

باور...

پروردگارمان هر چه بخواهد، می‌آفریند،

و هر چه بخواهد جاوید نگه داشته

و هر چه را بخواهد نابود می‌گرداند.




[1]- صحیح مسلم.

[2]- صحیح مسلم.

[3]- سنن نسایی با سند صحیح.

[4]- صفات الله الواردة فی الکتاب والسنة، العلوی للسقاف، 223.

[5]- ابوداود و ترمذی، با سنَد صحیح.