رسول خدا ج از اعمالی خبر دادهاند که باعث نجات از عذاب قبر میشوند. همچنین در برخی از نصوص شریعت آمده است که خداوند برخی از مردم را از عذاب قبر نجات میدهد. برخی از آنان عبارتند از:
شهید کسی است که برای جهاد فی سبیل الله و با اخلاص بهسوی دشمن پیش رود و فرار نکند و آنگاه کشته شود.
از رسول خدا ج پرسیدند: حال آن افرادی چگونه است که در قبرهایشان عذاب داده میشوند، جز شهیدان؟ آن حضرت ج فرمود: «آزمایشی که در درخشش شمشیرها وجود دارد، کافی است»[1].
یعنی پایمردی و ثبات مجاهدی که در راه خدا جهاد میکند و به هنگام شدّت نبرد، به عقب فرار نمیکند، بیانگر عظمت ایمان در قلبش است و تا دم مرگ بر ایمانش ثابت قدم است، پس نیازی نیست که در قبرش مورد آزمایش و امتحان قرار گیرد یا از ایمانش به الله و تصدیقش به پیامبر از وی سوال شود.
کسی که در راه خدا مرزبانی میکند
کسی که در مرزهای اسلام، پاسداری میکند تا از دشمنان اسلام جلوگیری نماید. بنابراین، مرزداران مجاهدی که به خاطر دفاع از اسلام، اهل و فرزندانشان را رها کردهاند، از فضیلت بالایی برخوردارند.
رسول خدا ج فرمود: «پروندۀ عمل هر میتی مختومه میگردد، جز کسی که در راه مرزداری در راه الله جان دهد، زیرا عملش تا روز قیامت رشد میکند و از عذاب قبر نجات مییابد»[2].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «پاسداری یک شبانه روز، از روزه داشتن آن روز و عبادت شب آن بهتر و بالاتر است، و اگر بمیرد، عملی که آن را انجام میداد، برایش جریان مییابد، و رزقش برای او ادامه مییابد و از فتنه انگیزی در امان مییابد»[3].
خداوند، بلاها را باعث کفارۀ گناهان و رفع درجات قرار داده است، برخی از این بلاها، بیماری درد و یا مرگی است که به سبب این بیماریها باشد.
رسول خدا ج فرمود: «هر کسی در اثر بیماری شکم بمیرد، در قبرش عذاب داده نمیشود»[4].
بیماری شکم عبارت است از سرطان شکم، کبد و دیگر و...
و نیز این حدیث رسول الله ج این مطلب را تایید میکند که فرمود: «کسی که در اثر بیماری شکم بمیرد، شهید است»[5].
همۀ قرآن، مبارک است، ولی رسول خدا ج فضیلت خواندن برخی سورهها را به صورت ویژه بیان کرده است که از جملۀ آنها یکی سورۀ ﴿تَبَٰرَکَ ٱلَّذِی بِیَدِهِ ٱلۡمُلۡکُ﴾ [الملک: 1]. است؛ زیرا این سوره انسان را از عذاب قبر نجات میدهد.
رسول خدا ج فرمود: «سورۀ ملک، از عذاب قبر جلوگیری میکند»[6].
ابن مسعود س میگوید: هر کس، در هر شب سورۀ «تبارک الذی» را بخواند، این سوره از عذاب وی در قبر جلوگیری میکند. ما در زمان رسول خدا ج به این سوره، «مانعه» میگفتیم. همانا در کتاب خدا سورهای است که هر کس آن را بخواند عمل زیاد و خوب انجام داده است[7].
هر کسی که در قبر دفن شود، قبر به او میچسبد
چنان که رسول خدا ج در مورد سعد بن معاذ س فرمود: «این کسی که عرش رحمان برایش به لرزه در آمد و دروازههای آسمان برایش گشوده شدند و هفتاد هزار فرشته در تشییع جنازهاش حضور یافتند، به سختی در آغوش قبر چسبیده شد و سپس از آن رهایی یافت »[8] ،[9].
نور...
هر کس، اعمال نجات بخش از عذاب قبر را بر خود لازم بگیرد،
او خوشبخت بوده و از نعمت برخوردار خواهد شد.
[1]- سنن نسائی.
[2]- سنن ابوداود و ترمذی.
[3]- صحیح مسلم.
[4]- سنن ترمذی و نسائی با سند صحیح.
[5]- صحیح بخاری.
[6]- ابن مردویه با سند صحیح.
[7]- سنن نسائی با سند صحیح.
[8]- سنن نسائی با سند صحیح.
[9]- اینک 29/10/1392 ش. که این مطالب را تصحیح میکنم و موضوع قبر و قیامت را پس از ترجمه ویرایش و بازنگری میکنم، که استاد بلند پایۀ حدیث، عالم ربانی، مخلص و مجاهد، استاد برجستۀ دارالعلوم حقانیه ایرانشهر، مولانا دوست محمد رئیسی، پس از عمری در خدمت عرصۀ علم و دین دارفانی را وداع گفت، روحش شاد و راهش پر رهرو باد. آمین.
مسلمان وظیفه دارد تا از روی اطاعت و تقرب الی الله، بر اموری که بر او واجباند عمل نموده و از آنچه نهی شده است، باز آید.
رسول خدا ج نیز از اموری که انسان را از عذاب قبر میرهانند، خبر داده است.
بنابراین،
· آن اعمال کدامند؟
· چرا این اعمال بر اعمال دیگر مقدم شدهاند؟
· فضیلت این اعمال چیست؟
عموما کارهای شایسته و نیک برای بنده سودمند واقع شده و درجات وی را در دنیا و آخرت بالا میبرند و نیز اعمال صالح مراتب و درجاتی دارند که برخی از برخی دیگر افضلتر است و رسول خدا ج اعمالی را که باعث نجات آدمی میشوند، بیان نموده است که برخی از آنها عبارتند از:
نماز، بالاترین عبادتهاست و هر کس بر آن محافظت نماید، دینش را حفاظت نموده و هر کس آن را ضایع گرداند، اعمال دیگر را بیشتر ضایع خواهد نمود. نماز صاحبش را از عذاب قبر نجات میدهد.
زکات یکی از ارکان و ستونهای اسلام مهم اسلام است، و این حق خداوند در مال است که اهل آن که هشت موردند و در قرآن ذکر شدهاند، صرف گردد.
روزه نیز یکی از ارکان اسلام است و بزرگترین آن، روزۀ فرضی رمضان است و پس از آن روزههای نفلی است، مانند روزۀ دوشنبه و پنجشنبه، روز عاشورا، عرفه و دیگر روزهایی که فضیلت دارند.
انجام کار نیک یک مفهوم عامی است که بسیاری از عبادات را شامل میگردد، از قبیل: امر به معروف، نهی از منکر، ایجاد صلح و آشتی بین مردم و...
صدقه، لفظ عامی است و شامل صدقه کردن مال، لباس، کالا و... میشود.
و نیز بالاترین نوع صلۀ رحمی، صلۀ رحمی با والدین، و نیکوکاری و نرمی و ملاطفت با آنان است.
کار نیک و معروف، لفظ عامی است و شامل هر عملی میشود که خداوند دستور داده است. بنابراین، لبخند، نصیحت و خیر خواهی، صدقه و... از جمله کارهای نیک و معروف به شمار میروند.
این هم مفهوم عامی دارد و شامل دادن هدیه به مردم، خوشرفتاری با دیگران و... میشود.
رسول خدا ج همۀ این فضایل را در حدیثی بیان فرمودهاند.
آن حضرت ج فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در قبضۀ اوست، البته وی صدای کفشهای آنان را وقتی که پشت میکنند، میشنود، پس اگر مؤمن بوده است، نماز بالای سر، زکات قسمت راست، روزه سمت چپ، کارهای نیک، معروف و احسان و خوش رفتاری به مردم در قسمت پاهایش قرار میگیرند. وقتی عذاب از بالای سر میآید، نماز میگوید: از سمت من راهی برای عذاب نداری، وقتی از سمت راست میآید زکات میگوید: از طرف من راه نیست، چون از قسمت چپ میآید، روزه به دفاع پرداخته و میگوید: از سمت من نیز راهی برای عذاب نیست و وقتی از سمت پاها میآید، کارهای نیک و معروف و احسان به مردم، میگویند: از طرف ما هم راهی برای عذاب دادن نیست[1].
و نیز آن حضرت ج فرمود: «وقتی انسان وارد قبرش میشود، اگر مؤمن است، اعمالش از قبیل نماز و روزه او را احاطه میکنند، و وقتی فرشتۀ عذاب از جانب نماز میآید، نماز او را بر میگرداند و چون از سمت روزه میآید، روزه نیز او را بر میگرداند و از صاحبش دفاع میکند»[2].
دعا و پناه بردن به الله، برای بنده مفید است و او را از عذاب قبر نجات میدهد. از جمله این که از الله بخواهد تا او را از عذاب قبر نجات دهد.
یکی از دعاهای آن حضرت این بود: «اللّهُمَّ، اِنِّى اعُوذُ بِکَ منَ العَجْزِ وَالکَسَلِ، وَالجُبْنً وَالهَرَم، وَالبُخْلِ، وَأً عُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ»[3].«بارخدایا! من از سستی و کسالت، بزدلی و پیری، بخل و از عذاب قبر به تو پناه میبرم».
سعد بن ابی وقاص س میگوید: رسول خدا ج این کلمات را به ما مانند آموزش نویسندگی تعلیم داد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْبُخْلِ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْجُبْنِ، وَأَعُوذُ بِکَ أَنْ أُرَدَّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الدُّنْیَا وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ». یعنی: «خدایا! از بخل، بزدلی، فرتوت شدنی که باعث ذلت گردد، فتنۀ دنیا (دجال) و عذاب قبر، به تو پناه میبرم».
حضرت عایشه ل میگوید: آن حضرت ج به کثرت این دعاها را میخواندند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ النَّارِ، وَعَذَابِ النَّارِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْقَبْرِ، وَعَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْمَسِیحِ الدَّجَّالِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْفَقْرِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْغِنَى». یعنی «خدایا! از فتنۀ جهنم و عذاب آن، از آزمایش قبر و عذاب آن، از فتنۀ مسیح دجال، از شر فتنۀ فقر و از شرّ فتنۀ سرمایه داری، به تو پناه میبرم».
همچنین مشروع است که ما به هنگام نماز میت برای وی دعا کنیم که خداوند او را از عذاب قبر نجات دهد.
عوف بن مالک س میگوید: من از رسول خدا ج شنیدم که به هنگام نماز خواندن بر میتی این دعا را خواند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ وَأَکْرِمْ نُزُلَهُ وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ وَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ وَنَقِّهِ مِنَ الْخَطَایَا کَمَا نَقَّیْتَ الثَّوْبَ الأَبْیَضَ مِنَ الدَّنَسِ وَأَبْدِلْهُ دَارًا خَیْرًا مِنْ دَارِهِ وَأَهْلاً خَیْرًا مِنْ أَهْلِهِ وَزَوْجًا خَیْرًا مِنْ زَوْجِهِ وَأَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ أَوْ مِنْ عَذَابِ النَّارِ»[4]. «خدایا! او را مورد مغفرت و رحمت قرار بده، او را را عفو کن، و از وی درگذر و جای او را وسیع بگردان، او را گرامی بدار، و با آب و برف و یخ او را غسل ده، از گناهان چنان پاکش بگردان که پارچۀ سفید از چرکها پاک میشود، او را خانهای بهتر از این خانه، خانوادهای بهتر از این خانواده، و همسری بهتر از این همسر عنایت فرما. پروردگارا! او را در بهشت داخل نما و از عذاب قبر و عذاب دوزخ نجات بده».
عذاب قبر یا نعمتهای آنان اسبابی دارند و خداوند حلال و حرام را برای ما با تفصیل بیان کردهاند و اسباب گمراهی و هدایت را روشن ساخته و بر هیچ کسی ستم روا نمیدارد.
بنابراین،
· اسباب عذاب قبر کدامند؟
· اسباب نعمت در قبر کدامند؟
· انسان چگونه خود را برای آنها آماده سازد؟
هر کس در نصوص شریعت تأمل نماید، اعمالی را میبیند که در انجام آنها به عذاب دادن در قبر تهدید آمده و یا به نعمت در قبر وعده داده شده است و این بدان جهت است تا انسان برحذر و بیدار باشد.
از جمله:
شرک، بزرگترین گناه است و آن این که بنده عباداتش از قبیل: نماز، دعا، قربانی، استغاثه و یاری خواستن را متوجه کسی غیر از الله بگرداند.
رسول خدا ج در میان سخنانش به هنگام سخن راندن از کیفر کافر در قبر فرمود:
«آنگاه خداوند فردی کور و لال را بر او مسلط میکند که گرزی آهنین بدست دارد که اگر آن را به کوهی بزنند، خاک میشود، با آن گرز چنان ضربهای بر وی وارد میکند که جز جن و انس، همۀ اهل مشرق و مغرب صدای آن را میشنوند و در اثر آن خاک میشود و دوباره روح به وی باز میگردد»[1].
توضیح این گرز آهنین، در حدیث دیگری این گونه آمده است:
«اگر همۀ موجودات مشرق و مغرب جمع شوند، نمیتوانند آن را حمل کنند. قبرش از آن شعله میگیرد و چنان تنگ میشود که پهلوهایش درهم دیگر میروند»[2].
یعنی توجه نکردن در نظافت به هنگام دفع ادرار که پس از ادرار اثر آن بر لباس باقی بماند.
رسول خدا ج فرمود: «اغلب عذاب قبر به خاطر پرهیز نکردن در ادرار خواهد بود»[3].
بنابراین، بر مسلمان لازم است که در نظافت بدن، لباس و جایی که نماز میخواند دقت کند و نظافتش را رعایت کند.
سخن چینی یعنی رد و بدل کردن سخنان مردم به خاطر فتنه انگیزی و ایجاد دشمنی و عداوت و به راه انداختن فساد و فتنه.
ابن عباس فرمود:
نبی اکرم ج از کنار باغی از باغهای مدینه یا مکه، عبور میکرد. (ناگهان) صدای دو نفر را شنید که در قبرهایشان گرفتار عذاب بودند. رسول الله ج فرمود: «این دو نفر، عذاب داده میشوند، اما نه بخاطر گناه بزرگی». سپس فرمود: «بلی، یکی از آنان، از ادرار خود، پرهیز نمیکرد و دیگری، سخن چینی مینمود».
آن گاه، رسول اکرم ج شاخۀ ترِ درختی خواست. آن را دو قسمت کرد و هر قسمت آن را روی یکی از آن دو قبر، گذاشت.
از رسول الله ج پرسیدند: چرا چنین کردی؟ فرمود: «امید است تا زمانی که این دو شاخه، خشک نشده است، خداوند، عذاب آنان را تخفیف دهد»[4] ،[5].
همچنین کسی که به بیماری غیبت مبتلا است، در عالم برزخ در قبرش عذاب میبیند. رسول خدا ج فرمود:
«در شب معراج از کنار افرادی گذشتم که ناخنهایی از مِس داشتند و با آن چهرهها و سینههای خود را میخراشیدند، گفتیم: ای جبرئیل! اینها چه افرادی هستند؟ گفت: اینها کسانی هستند که گوشت مردم را میخوردند و آبروی مردم را میریختند»[6].
دزدی کردن از اموال غنیمت که مجاهدان آن را در جهاد بدست میآورند و قبل از تقسیم آن مورد دستبرد قرار گیرند، از جمله اسبابی است که منجر به عذاب قبر میشود. خداوند فرموده است: ﴿وَمَن یَغۡلُلۡ یَأۡتِ بِمَا غَلَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ﴾ [آل عمران: 161]. «و هر کس (در اموال غنیمت) خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنۀ محشر) میآورد»،
بنابراین، خیانت در اموال غنیمت از اسبابی است که مرتکب آن در قبر عذاب میبیند.
حضرت ابوهریره س میگوید: ما در فتح مکه هیچ طلا و نقرهای را به غنیمت نبردیم، بلکه غنیمت ما در خیبر، گاو، شتر، کالا و باغ بود، آن گاه با رسول خدا ج به وادی القری رفتیم، و با وی بردهای به نام مدعم همراه بود که فردی از بنی ضباب آن را به آن حضرت ج هدیه کرده بود. در این میان که او رحل پیامبر ج را پایین میآورد، ناگهان تیری شلیک شد و به آن برده اصابت کرد. مردم گفتند: شهادتش مبارک باد. رسول خدا ج فرمود: به خدا سوگند! پارچهای که در روز خیبر برداشته و سهم وی نبوده و مسئول تقسم غنایم به او نداده است، برایش آتشی شعله ور شده است. آن گاه مردی که این سخن پیامبر ج را شنید، یک یا دو بند کفش را آورد و گفت: این چیزی است که من آن را برداشتهام، آن حضرت ج فرمود: یک بند کفش یا دو بند کفش نیز به آتش دوزخ تبدیل خواهند شد»[7].
واجب است که مسلمان از طلوع فجر صادق تا غروب خورشید روزه بگیرد و بر کسی که روزه بر او واجب است، جایز نیست که قبل از غروب خورشید افطار کند، و گر نه گناه کار شده و مستحق کیفر میشود.
رسول خدا ج فرمود: «در آن حال که من خواب بودم، دو نفر آمدند و بازوهایم را گرفتند و مرا به کوهی بردند و گفتند: بالا برو، گفتم: نمیتوانم بالا بروم، آنها گفتند: ما آن را برایت آسان میکنیم، من بالا رفتم و وقتی به وسط کوه رسیدم، سر و صد و جیغ داد به گوشم رسید! پرسیدم: اینها چه صداهایی هستند؟ آنان جواب دادند: اینها سر و صداهای دوزخیاناند، دوباره به راهمان ادامه دادیم و به نزد افرادی رسیدیم که بر عصب کلفت پاشنۀ پایشان آویزاناند و دو طرف دهانشان پاره شده و از آنها خون جاری است. پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟ گفتند: اینها کسانی هستند که قبل از رسیدن وقت افطار، روزۀ خود را میخورند»[8].
اینها پارهای از احادیث بودند که از اسبابی پرده بر داشته بودند که منجر به عذاب قبر میشوند.
فایده...
آشنایی مسلمان از احوال اهل قبور،
باعث میگردد تا از اسباب عذاب پرهیز نماید.
[1]- ابوداود با سند صحیح.
[2] بیهقی در شعب الایمان. در سند این حدیث اشکال وجود دارد.
[3]- مستدرک حاکم با سند صحیح.
[4]- بخاری و مسلم.
[5]- سؤال: آیا گذاشتن شاخۀ درخت در نجات از عذاب قبر دخالتی دارد؟
جواب: خیر، چون این کاری که آن حضرت ج انجام دادند، از ویژگیهای وی بود. چنان که امام مسلم روایت کرده است که رسول خدا ج فرمود: دوست داشتم که به خاطر شفاعتم در عذاب آنان تخفیف بیاید. نیز کسی که بر قبر شاخۀ تر میگذارد، گویا خود را تزکیه نموده و پاکیاش را به اثبات میرساند، زیرا او کیست که خداوند به وسیلۀ او در عذاب دیگران تخفیف بیاورد؟ همچنین زمانی رسول الله ج بر قبر آنان شاخه گذاشت که متوجه شد که آنان عذاب میبینند، اما دیگران از کجا میدانند که صاحب این قبر عذاب میبیند؟
[6]- ابوداود با سند صحیح.
[7]- بخاری و مسلم.
[8]- معجم طبرانی، مستدرک حاکم و صحیح ابن خزیمه با سند صحیح.
عالم برزخ به مدت زمان بین مرگ و برانگیخته شدن و زنده شدن انسان میگویند، اعم از این که در قبر دفن شود، یا خیر و این شامل همۀ جنیان و انسیانی میشود که میمیرند.
حیات برزخی بر اساس اعمال بندگان متفاوت و گوناگون خواهد بود، و رسول خدا ج ما را از این حالتهای گوناگون خبر داده است.
بنابراین،
· احوال مردم در قبر چگونه خواهد بود؟
· انواع نعمتها و عذابها در قبر چگونهاند؟
· آیا پیامبرج در این مورد چیزی را دیدهاند؟
پیامبرج از روی هوی و هوس سخن نمیگوید، بلکه همۀ سخنانش از وحی الهی نشأت میگیرند، و در سخنانش ما را از رویدادهایی که در عالم برزخ اتفاق میافتند و بلکه خود آنها را مشاهده کرده، خبر داده است، یکی از آن اتفاقات، عذابهایی است که انسان در قبر میبیند.
رحمت و مهربانی خداوند بر خشم و غضبش سبقت برده است؛ زیرا او بسیار آمرزنده، مهربان و سخی است، اما به هنگام خشم، جبار خواهد بود و کسی جز خودش نمیتواند خشمش را فروکش نماید.
پیامبرج از روی هشدار و یادآوری، ما را از برخی عذابها که در قبر روی میدهند، با خبر ساخته است، چنان که برخی از آنها را در خواب دیده است، برای ما بازگو نموده است، زیرا خواب انبیا، نوعی وحی به شمار میرود و خواب پیامبران راست و حقیقت است.
سمره بن جندب س میگوید: رسول الله ج پس از نمازها، رو به طرف مردم میکرد و میپرسید: «آیا دیشب، کسی از شما خوابی دیده است»؟ اگر کسی خوابی دیده بود، بیان میکرد. و رسول الله ج آن طور که خدا میخواست، آن را تعبیر میکرد. روزی، رسول الله ج حسب عادت پرسید: «آیا دیشب، کسی از شما خوابی دیده است»؟ گفتیم: خیر، ما خوابی ندیده ایم.
آن حضرت ج فرمود: «ولی من دیشب، خواب دیدم که دو نفر نزد من آمدند، دستم را گرفتند و مرا به طرف سرزمین مقدس بردند. در آنجا، یک شخص نشسته و شخص دیگری ایستاده و قلابی در دست داشت. شخص ایستاده، قلاب را در یک طرف دهان شخص نشسته، فرو میبرد و تا پشت سر او میکشید و بعد، آن را در طرف دیگر دهانش قرار میداد و تا پشت سر او میکشید. در این فاصله، طرف اول دهانش درست میشد. و مرد ایستاده دوباره همان کارش را تکرار میکرد. پرسیدم: این چیست؟ گفتند: برویم جلوتر.
به راهمان ادامه دادیم تا اینکه به شخصی رسیدیم که به پشت، خوابیده است و شخص دیگری کنارش ایستاده و تخته سنگی را که در دست دارد، بر سرش میکوبد. و آن سنگ میغلتد و دور میافتد. و تا وقتی که آن شخص سنگ را میآورد، سرشکسته، دوباره به حالت اول برمی گردد و آن شخص، مجددا آن سر را با سنگ میکوبد و این عمل همچنان تکرار میشود. پرسیدم: این کیست؟ گفتند: جلوتر برویم.
براه خود ادامه دادیم تا اینکه کنار خندقی که مانند تنور بود، رسیدیم. دهانه آن، تنگ و داخلش بسیار وسیع بود. و در زیر آن، آتشی افروخته شده بود. عدهای از زنان و مردان لخت و برهنه در آن خندق، بودند. هنگامی که آتش زبانه میکشید، آنها بالا میآمدند به طوری که نزدیک بود از دهانه خندق، بیرون بیایند. و هنگامی که آتش فروکش میکرد، داخل خندق فرو میرفتند. پرسیدم: این چیست؟ گفتند: به راهت ادامه بده.
سپس، براه افتادیم تا اینکه به نهری از خون رسیدیم و شخصی را دیدیم که در وسط نهر، ایستاده و شخصی دیگر، کنار نهر ایستاده است. و مقداری سنگ، پیش رویش قرار دارد. مردی که وسط نهر بود، براه میافتاد و میخواست بیرون بیاید. اما شخصی که بیرون نهر بود، سنگی در دهانش میکوبید و او را به وسط نهر برمی گرداند. و این کار همچنان تکرار میشد. پرسیدم: این چست؟ گفتند: به راهت ادامه بده.
به راهمان ادامه دادیم تا این که به مردی بسیار بدشکل و بدقیافه رسیدیم و او آتشی را روشن میکرد و برای آن هیزم جمع میکرد و پیوسته در این کار و زحمت بود و لحظهای توقف نمیکرد. پرسیدم این کیست؟ گفتند: به راهت ادامه بده.
به راه خویش ادامه دادیم تا اینکه به باغی بسیار سر سبز و شاداب رسیدیم که در آن، درخت بسیار بزرگی وجود داشت. و در زیر آن، یک پیرمرد و چند کودک نشسته بودند. آن دو نفر، مرا بالای درخت، به ساختمانی بردند که هرگز ساختمانی به زیبایی آن، ندیده بودم.
عدهای پیرمرد، جوان، زن و کودک در آن ساختمان زندگی میکردند. سپس، مرا از آن ساختمان، بیرون کردند و به ساختمانی دیگر بردند که از ساختمان اول، بسیار بهتر و زیباتر بود. در این ساختمان هم، تعدادی پیرمرد و جوان زندگی میکردند. گفتم: اینها چه کسانی هستند: گفتند: به راهت ادامه بده.
باز به راهمان ادامه دادیم، تا این که به درخت بزرگی رسیدیم، که مانند آن درخت بزرگ و زیبا ندیده بودم، آنان کفتند: بالای این درخت برو و ما بالای آن رفتیم، آن گاه به شهری بسیار زیبا رسیدیم، که از طلا و نقره درست شده بود، به دروازۀ آن وارد شدیم و اجازۀ ورود خواستیم و آنان در را برای ما گشودند، افرادی را دیدیم که نصف چهرههایشان بسیار زیبا و خوبصورت بود و نصف چهرههایشان بسیار بد قیافه و بد شکل بود، آن دو نفر گفتند: بروید و خود را در این نهر بیندازید، در آنجا نهری روان بود که آبش بسیار سفید و شفاف بود، آنان خود را در آن نهر انداختند و باز گشتند در حالی که آن قیافۀ بدشان عوض شده بود و بسیار خوب صورت بودند.
آنان گفتند: این جنت العدن هست و این منزل توست، آن گاه چشمانم را بالا گرفتم و کاخی بسان ابر سفید مشاهده کردم، آنان گفتند: این منزل توست. من گفتم: خدا به شما برکت دهد، بگذارید در آن داخل شوم، آنان گفتند، الان خیر، ولی در آن داخل خواهی شد.
گفتم: تمام شب، صحنههای مختلفی را به من نشان دادید. هم اکنون آن صحنهها را برایم توضیح دهید.
آن دو نفر، گفتند: بله، شخصی که دهان او پاره میشد، دروغگویی بود که مردم دروغهای او را گوش کرده به دیگران میرساندند، به طوری که دروغهایش به گوشه وکنار دنیا میرسید. و این مجازات دروغگو، تا روز قیامت است.
و کسی که سر او با سنگ کوبیده میشد، کسی بود که خداوند او را علم و معارف قرآن داده بود، اما او بدان، عمل نمیکرد. شبها میخوابید و روزها را به غفلت میگذراند و به احکام الهی عمل نمیکرد. او تا قیامت، در همین عذاب، گرفتار خواهد بود.
کسانی را که برهنه در تنور دیدی، زنا کاران بودند.
شخصی را که در نهر خون دیدی، ربا خوار بود.
و مرد کهنسالی را که با چند بچه زیر درخت دیدی، ابراهیم u بود
و کودکانی که اطراف او جمع شده بودند، کسانی هستند که بر فطرت زاده شدهاند.
در این هنگام صحابه پرسیدند: آیا فرزندان مشرکان نیز شامل میگردند؟ پیامبر ج فرمود: آری، کودکان مشرکان نیز شامل خواهند بود[1].
و آنان که نصف چهرۀشان زیبا و نصف چهرۀشان زشت بود، کسانی هستند که عمل نیک و بد را با هم مرتکب شدهاند و خداوند از آنان درگذر نموده است»[2].
از الله میخواهیم که ما را قرین رحمت خودش قرار دهد.
اندرز...
عذاب قبر سخت و دردناک است،
اما عذاب آخرت، سختتر و پایدارتر است.
[1]- یعنی فرزندان مسلمین که در سن کودکی و قبل از بلوغت قبل از سن 15 سالگی میمیرند، وارد بهشت میشوند و تحت کفالت حضرت ابراهیم قرار میگیرند، و منظور از فطرت، دین توحید، یکتاپرستی است از این رو صحابه از رسول خدا ج در مورد فرزندان مشرکان پرسیدند و آن حضرت ج جواب دادند که آنها نیز وارد بهشد میشوند و تحت کفالت حضرت ابراهیم قرار میگیرند.
[2]- بخاری و ابن حبان و روایت از مجموع دو کتاب گرفته شده است.
قبر، نخستین منزلگاه آخرت است و برای کسی که عملش را نیکو بگرداند و برای دیدار الهی آماده باشد، محل سرور و شادمانی خواهد بود. و برای کسی که عملش را بد نموده و در اطاعت و فرمانبرداری از پروردگارش کوتاهی و غفلت نماید، محل تاریکی و وحشت خواهد بود.
رسول خدا ج فرمود: «قبر، نخستین منزل آخرت است، اگر بنده از آنجا نجات یافت، سفر پس از آن آسانتر خواهد بود، و اگر از آن رهایی نیافت، مسیر پس از آن سختتر خواهد بود»[1].
بنابراین،
· دلایل آنچه در قبر روی میدهد، چیست؟
· سوال در قبر از چه زمانی آغاز میگردد؟
· آیا مردگان متوجه زیارت زندگان خواهند شد یا خیر؟
ایمان به عذاب و نعمتهای قبر از جمله ایمان به غیب، و از اصول ایمان است و دلایل فراوانی در قرآن و احادیث پیامبر وجود دارند که بر اثبات عذاب و نعمت قبر دلالت دارند.
خداوند در مورد آل فرعون میفرماید:
﴿ٱلنَّارُ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِیّٗاۚ وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ٤٦﴾ [غافر: 46]. «و آن آتش دوزخ است که بامدادان و شامگاهان آنان بدان عرضه میشوند. (این عذاب برزخ ایشان است) و امّا روزی که قیامت برپا میشود (خدا به فرشتگان دستور میدهد) خاندان فرعون (و پیروان او) را به شدیدترین عذاب دچار سازید».
بنابراین، آنان صبح و شام بر آتش عرضه خواهند شد، آن گاه پس از برپایی قیامت به عذاب جهنم عرضه خواهند شد.
و نیز خداوند فرموده است: ﴿سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیۡنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٖ﴾ [التوبة: 101]. «ایشان را دو بار عذاب میدهیم. سپس (در آخرت) روانۀ عذاب بزرگی میگردند».
بنابراین، عذاب اول بر کافران و منافقان در دنیاست که خداوند آنان را غمگین و اندوهگین و سازد و عذاب دوم در قبر خواهد بود وآنگهی پس از برپایی و فرا رسیدن قیامت، به عذاب بزرگ دوزخ برگردانده میشود.
رسول خدا ج فرمود: «هنگامی که بندهای را در قبرش میگذارند و دوستانش بر میگردند و میروند، میت صدای پاهایشان را میشنود»[2].
در ادامۀ همین حدیث آمده است که وقتی از کافر و منافق میپرسند: درباره این شخص، یعنی محمد ج چه میگفتی؟ او میگوید:
من چیزی نمیدانم. هر چه مردم میگفتند، من نیز میگفتم. به او میگویند: تو ندانستی و نه سعی کردی که بدانی. سپس، با پتکی آهنی، ضربۀ محکمی بر فرق سرش، میکوبند. آنگاه، چنان فریادی سر میدهد که بجز انسانها و جنها، همۀ مخلوقات اطراف او، فریادش را میشنوند».[3]
و نیز آن حضرت ج فرمود: «اگر بیم آن نبود که شما مردگان خویش را دفن نمیکردید، از الله میخواستم تا عذاب قبری را که من میشنوم، شما را بشنواند»[4] [5].
آن حضرت ج در دعاهایش اینگونه میفرمود: «وأعوذ بک من عذاب القبر»[6]. «خدایا از عذاب قبر به تو پناه میبرم».
و نیز فرمود: «عذاب قبر حق است»[7].
چه کسانی از نعمتهای قبر برخوردار میشوند؟
نعمتهای قبر از آن مؤمنین خواهند شد. خداوند میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٣٢﴾ [النحل: 32]. «همانهایی که (به هنگام مرگ) فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که پاکیزه (از کفر و معاصی) و شادان (از رویارویی با پروردگار) هستند. میگویند: درودتان باد! (در امان خدایید و از امروز به ناراحتی و بلایی دچار نمیآیید و) به خاطر کارهایی که میکرده اید به بهشت در آیید».
و نیز رسول خدا فرمودهاند: «هنگامی که بندهای را در قبرش میگذارند و دوستانش بر میگردند و میروند...»
در ادامۀ آمده است: «دو فرشته نزد او میآیند، او را مینشانند و از وی میپرسند: درباره این شخص، یعنی محمد ج چه میگفتی؟ جواب میدهد: من گواهی میدهم که محمد ج بنده خدا و رسول اوست. فرشتهها میگویند: به جایگاه خود در روزخ نگاه کن. خداوند آن را برای تو با جایی در بهشت، عوض کرده است»[8].
همچنین رسول خدا ج در احادیث بیان کرده است که مؤمن به سؤالات فرشتگان پاسخ میدهد: «آنگاه منادیای از آسمان ندا میدهد: بندهام راست گفت، برایش فرشی را از بهشت پهن کنید و دروازهای از بهشت برایش بگشایید و او را از لباسهای بهشتی لباس بپوشانید، آن گاه از خوشبویی بهشت به مشامش میرسد و قبرش تا انتهای چشمش وسیع میشود»[9].
چه افرادی در قبر عذاب میبینند؟
خداوند نافرمانان و گردنکشان را به عذاب قبر تهدید کرده است و در حقیقت عذاب قبر، از آن کافران است، اما مؤمنان نافرمان نیز به سبب گناهانی که مرتکب شدهاند، نیز در قبر عذاب میبینند.
ابن عباس س میگوید: رسول خدا ج از کنار دو قبر عبور کرد و فرمود: «این دو نفر، عذاب داده میشوند اما نه بخاطر گناه بزرگی». سپس فرمود: «بلی، یکی از آنان، از ادرار خود، پرهیز نمیکرد و دیگری، سخن چینی مینمود». آنگاه، رسول اکرم ج شاخۀ ترِ درختی خواست. آن را دو قسمت کرد و هر قسمت آن را روی یکی از آن دو قبر، گذاشت. از رسول الله ج پرسیدند: چرا چنین کردی؟ فرمود: «امید است تا زمانی که این دو شاخه، خشک نشده است، خداوند، عذاب آنان را تخفیف دهد»[10].
آیا گذاشتن شاخۀ تر از عذاب قبر نجات میدهد؟
پاسخ: خیر، زیرا این کاری که رسول خدا ج انجام داد، این از ویژگیهای آن حضرت ج بود، چون پیامبر ج فرمود: «امیدوارم که خداوند با شفاعت من در عذاب آنها تخفیف بیاورد».
و نیز کسی که پس از رسول خدا ج شاخهای میگذارد، گویا خود را تزکیه میکند، زیرا او در چه جایگاهی قرار دارد که خداوند به وسیلۀ او از عذاب بندگانش بکاهد؟
و نیز رسول خدا ج زمانی بر قبر آنها، آن شاخه را گذاشت که از عذاب آنان باخبر گردید، اما اینک چه کسی میداند که صاحب قبر عذاب میبیند؟
چه زمانی در قبر از میت سوال آغاز میشود؟
جواب: زمانی که میت را دفن کنند و از دفن او فارغ شوند، آن گاه روحش به جسد وی باز میگردد و سؤال و پرسش از وی آغاز میشود. چنان که حضرت عثمان س گفت: «هر گاه رسول خدا ج از دفن میت فارغ میشد، در کنار قبرش میایستاد و میفرمود: برای برادرتان آمرزش بخواهید و برایش دعای ثابت قدمی بخواهید؛ زیرا اینک وی مورد سوال قرار میگیرد»[11].
آیا مردم صدای عذاب قبر را میشنوند؟
پاسخ: جن و انس نمیتوانند صدای عذاب قبر را بشنوند. چنان که رسول خدا ج در مورد کافر فرمود: «چنان فریادی میزنند که جز جن و انس همۀ موجودات صدایش را میشنوند»[12].
البته حیوانات صدای عذاب قبر را میشنوند.
در روایت آمده است که دو پیرزن از پیرزنان یهود نزد عایشه ل آمدند و با او در مورد عذاب قبر سخن گفتند، وقتی رسول خدا ج به خانه تشریف آورد، عایشه ل از وی در مورد عذاب قبر پرسید. آن حضرت ج فرمود: «آن دو راست گفتند: آنان در قبر چنان عذاب میبینند که حیوانات صدای آن را میشنوند»[13] .
آیا مرده صدای زندگان را میشنود؟
پاسخ: اهل علم در این مورد اختلاف نظر دارند، اما قول راجح این است که صدای آنان را نمیشنود. چنان که خداوند فرموده است: ﴿وَمَآ أَنتَ بِمُسۡمِعٖ مَّن فِی ٱلۡقُبُورِ﴾ [فاطر: 22]. «و تو نمیتوانی مردگان آرمیده در گورها را شنوا گردانی».
اما وقتی او را دفن میکنند، صدای کفشهایشان را میشنود. چنان که رسول خدا ج فرمود: «هنگامی که بندهای را در قبرش میگذارند و دوستانش بر میگردند و میروند، میت صدای پاهایشان را میشنود»[14].
آیا مرده به گریۀ اهلش عذاب میبیند؟
جواب، آری، چون رسول خدا ج فرمود: «برای هر میتی که نوحه خوانده شود، به سبب آن نوحه، عذاب داده میشود»[15].
اصل این است که میت به خاطر اعمالش مورد محاسبه قرار گرفته و عذاب میبیند یا از نعمت برخوردار میشود، پس چگونه در حدیث آمده است که میت به سبب عمل دیگران عذاب میبیند؟
جواب: در زمان جاهلیت مرسوم بود که هر گاه کسی نزدیک بود، بمیرد، توصیه میکرد که برایم نوحه بخوانید و گریبانتان را پاره کنید، تا برای مردم ثابت گردد که او نزد آنها محبوب بوده و دوست داشتند زنده میبود.
چان که یکی به هنگام مرگش به همسرش این گونه توصیه کرد:
إذا متُّ فأبکینی بمـا أنا أهله ج |
|
أهله وشُقِّی علی الجیب یا ابن معبد[16]
|
یعنی: ای دختر معبد! هر گاه من مُردم چنان برایم گریه کن که شایستۀ من است و برایم گریبانت را پاره کن.
دیگری نیز گفته است:
إذا
متّ فأبْکینی بثنتین لا یُقل |
|
کذبتِ
وشرّ الباکیات کذوبُـها[17] |
«هر گاه مُردم، دو سال کامل برایم گریه کن، اما باز هم دروغ میگویی، و بدترین زنان گریه کنده، دروغگوترین آنهایند».
پس اگر مسلمان چنان عملی را که اهل جاهلیت انجام میدادند، مرتکب شود، عملش معصیتی بشمار میرود و به خاطر آن در قبر عذاب میبیند.
برخی در تشریح این حدیث چنین گفتهاند:
زمانی میت عذاب میبیند که از عادت آنان خبر داشته باشد که آنان بر او گریه میکنند و گریبانشان را پاره میکنند و قبلا آنها را دیده است که بر مردگان خود چنین کردهاند و در عین حال آنان را قبل از مرگش از این کار باز ندارد، در این صورت عذاب میبیند.
و نیز برخی اینگونه گفتهاند که میت در اثر کار آنان دردمند شده و متاثر میشود.
از خداوند میخواهیم که رحمت و خشنودی خود را شامل حال ما بگرداند. آمین.
باور...
عذاب و نعمت قبر از جمله امور غیبیای هستند
که ایمان آوردن به آن لازم است،
اگر چه با حواس پنجگانۀ ما درک نشود.
[1]- سنن ترمذی، ابن ماجه و حاکم با سند صحیح.
[2]- متفق علیه.
[3]- متفق علیه.
[4]- یعنی خداوند قدرت شنیدن صدای مردگان را به پیامبر داده بود، لذا خواست دعا کند تا آنچه از عذاب مردگان را که میشنود، به امتش بشنواند تا مایۀ عبرت و اندرز آنان شود، اما از این امر بیمناک شد که مردم از ترس عذاب قبر همدیگر را پس از مرگ دفن نکنند.
[5]- صحیح مسلم.
[6]- متفق علیه.
[7]- متفق علیه.
[8]- متفق علیه، یعنی اگر الله را نافرمانی میکردی، خداوند جایت را در دوزخ قرار میداد، ولی اینک تو را در بهشت جای داده است.
[9]- ابوداود.
[10]- متفق علیه.
[11]- ابوداود و حاکم با سند صحیح.
[12]- متفق علیه.
[13]- متفق علیه.
[14]- متفق علیه.
[15]- متفق علیه.
[16]- به نقل از مشکاة المصابیح، 5/966.
[17]- الأشباه والنظائر من أشعار المتقدمین والجاهلیین والمخضرمین (ص: 47)