ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
280- برنامه رهایی جهان از چنگال مستبدان زورگو
با فرو نشستن آتش فتنه و آشوب مرتدان، و یکپارچه شدن جزیره عرب، حضرت ابوبکر س برنامهریزی برای فتح و گشایش سایر کشورها را شروع کرد. البته راهکار اولیه این برنامه را خود رسول الله ج در زندگی مبارکشان روشن نمود؛ برنامه رهایی مستمندان و ستمدیدههای جهان از یوغ بردگی و غل و زنجیر زورگویان مستبد.
ایشان لشکرهایی برای فتح سرزمینهای عراق و شام گسیل داشت.
از حضرت ابوبکر در مورد میراث رسول الله ج پرسیده شد. ایشان خدمت دخت پیامبر اکرم ج؛ حضرت فاطمه زهراء ل و به حضرت عباس س؛ عموی پیامبر، عرض کرد: من از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: " ثروت ما به ارث برده نمیشود، آنچه از ما میماند صدقه است". و بدون شک آل محمد نیز از این مال بهرهمند خواهند شد.
در گزارش تاریخی دیگری آمده که حضرت ابوبکر س فرمود: " من وجب بوجب در هر چیز از پیامبر خدا ج پیروی خواهم کرد و هیچ کاری از ایشان را ترک نخواهم کرد. من از این بیم و هراس دارم که اگر کوچکترین چیزی از آنچه پیامبر خدا ج انجام میدادند را ترک گویم – خدای ناکرده – از راه راست بیرون رفته و ره به گمراهی برم".
از روایتهای تاریخی ثابت است که حضرت ابوبکر در دوران خلافتشان بخوبی به اهل بیت پیامبر خدا ج میرسیدند و آنها را از خمس مال فیء و فدک و خیبر میداد. آری! ایشان این اموال را چون میراث در بین آنها تقسیم نکرد، چرا که ایشان در این باره دستور پیامبر اکرم ج را شنیده بود و هرگز بخود اجازه نمیداد بر خلاف آن عمل کند.
حضرت ابوبکر آزمایشها و سختیهای بسیاری دید؛ بسیار اذیت و آزار و شکنجه شد، بر سرش خاک ریختند، مشرکان مکه در مسجد الحرام با کفش آنچنان بجانش افتادند که نای رفتن از او سلب شده بیهوش نقش زمین گشت، برخی از قومش او را که غرق خون بود بلند کرده و به خانهاش رساندند! ولی ابوبکر بیدی نبود که درگذر حوادث هولناک روزگار بلرزد و وجبی از راه هدایت و رستگاری عقب نشینی کند. او نمادی از استواری و استقامت و پایداری بود.
حضرت ابوبکر بر تاریخچه و شجره انساب و مکانت و حسب عربها بخوبی واقف بود، او از این صلاحیت و کارآیی و هوش و درایت خدا دادیش در راه نشر و اشاعت دعوت اسلامی و اصلاح جامعه بخوبی استفاده کرد. وقتی پیامبر اکرم ج در مراسم و تجمعات بزرگ عرب چون؛ بازارهای سالانه و موسم حج، نزد کاروانهای قبیلههای مختلف عرب که به مکه میآمدند، میرفت تا آنها را به اسلام دعوت کرده پیام پروردگار یکتا را به آنها برساند، ابوبکر همیشه او را همراهی میکرد و در شناخت قبیلههای عرب و آشنایی با آنها ایشان را یاری میداد.
حضرت ابوبکر صدیق س بیش از همه پروردگارش را شناخته بود و از او خوف و هراس داشت. همه مسلمانان بر این متفقند که حضرت ابوبکر س داناترین و عالمترین فرد این امت است. بسیاری از اهل علم، اجماع علمای اسلام را بر اینکه حضرت ابوبکر س عالمترین امت بود نقل کردهاند.
سبقت داشتن ایشان بر تمامی صحابه و شاگردان پیامبر اکرم ج در علم و فضل برمیگردد به همراهی طولانیشان با رسول الله ج و اراده و محبت بیمانندشان به آن حضرت ج. ایشان شب و روز، در سفر و اقامت همیشه در کنار پیامبر اکرم ج بودند و شبها بعد از نماز عشاء تا دیر وقت با رسول الله ج درباره مسائل و معاملات مسلمانان گفتگو میکرد.
خلافت حضرت ابوبکر صدیق س سرآغاز دوران خلافت راشده است، و از این جهت که به دوران پیامبر اکرم ج متصل است از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دوران خلافت ایشان در حل تمامی قضایا و مسایل روز مو به مو از شیوه و روش پیامبراکرم ج پیروی میشد.
حضرت عمر س امامت نماز جنازه حضرت خلیفه را بر عهده داشتند. حضرت عمر، عثمان، طلحه و عبدالرحمن پسر حضرت ابوبکر صدیق س ایشان را در قبر گذاشتند، لحد ایشان درست در کنار لحد رسول الله ج قرار گرفته است.[1]
276- من خلیفه رسول الله ج هستم
حضرت ابوبکر در خطبه خود واضح و روشن بیان داشت که من خلیفه خدا نیستم، بلکه خلیفه و جانشین رسول الله ج هستم. من انسانم؛ جایز الخطا و از گناه و اشتباه معصوم و پاک نیستم. من توان آنرا ندارم آنچنان که رسول الله ج در نبوت و رسالتشان ادای مسئولیت کردند من نیز چنان کنم، ولی در سیاستم پیرو رسول الله ج خواهم بود و هرگز از راه و رسم ایشان سرباز نخواهم زد.