در بعضی از حالات رقیه کننده برای مداوای مریض نیاز به نیت عذاب و سوختن جن دارد و به تجربه معلوم شده است دسته ای از جن وجود دارند که در زمان تعذیب لمس شده جز بعد از مداوای طولانی و به نیت سوزاندن خارج نمیشوند؛ و جن (الله اعلم) دارای دستهها و مرتبهها و دینهایی شبیه به انسان هستند اما از خلال دیدن بسیاری از حالات مس روشن گردیده که اغلب این شیاطین یهودی و مشرک هستند. الله سبحانه و تعالی میفرماید: ﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا﴾ [المائدة: 82] «مسلماً یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت». شیطان به انسان نزدیک است و از بسیاری از این موارد متأثر میشود:
1. هنگام دعا کردن بر او 2. خواندن آیاتی که در مفهوم آن سبب داخل شدن او در بدن مصیبت دیده را نشان دهد( از قبیل سحر، حسادت، عشق و ظلم) 3. خواندن آیاتی که دربرگیرنده اثر فعل آن بر مصیب دیده باشد. اگر جن بر مصیبت دیده به خاطر تفریق (جدایی بین زن و شوهر) وارد بدن او شده بر او آیات تألیف خوانده شود. اگر جن به خاطر سختی و ناراحتی تأثیر کرده آیات انشراح را بر او بخواند 4. خواندن آیاتی که شبیه خلقت آنها است(پرنده، سگ و مار) 5. خواندن آیاتی که شیاطین، ظالمان و مجرمان را مورد خطاب قرار میدهد و آن چه خداوند برای آنها از عذاب آتش غل و زنجیر و زقوم آماده کرده است 6. آبی که در آن رقیه خوانده شده را در زمان مداوا بر شخص مصیبت دیده بریزید، شیطان از آن آب در زمان مداوا متأثر میگردد اگر چه بر آب رقیه نیز خوانده نشده باشد به خصوص اگر آب سرد باشد باز هم تأثیر میکند و تأثیر آن در زمان رقیه به سبب حضور کامل و جزئی جن شدیدتر است. 7. بیشتر جنها هنگامی که در دعا او را معین و مشخص میکنید به شرطی که سبب داخل شدن او سحر نباشد، متأثر میگردد و اگر در دعا نوع سحر، مکان سحر و شهر سحر مشخص گردد در جن اثر میگذارد و اگر داخل شدن به سبب حسادت و چشم زخم باشد سبب حسادت در دعا بر جن تأثیر میگذارد. 8. خواندن آیاتی که دین و معتقدات او را بیان میکند.
و ممکن است شناخت دین و اعتقاد جن از خلال اطلاعات و دور اندیشی و درمان روشن گردد. پس به وسیله آن جن مسلمان به تو میگوید من بسیار قبل از صبح شدن برمی خیزم یا بسیار به اذان گوش میدهم یا به تو میگوید وقتی بر من قرآن میخوانی بسیار بردبار هستم یا میگوید از شنیدن موسیقی بدم میآید یا هنگامی که همراه انسان جن کافر باشد بسیار دلتنگ میشوم و …
و اگر جن نصرانی، یهودی یا کافر باشد از عبادت و بندگی خداوند بسیار متنفر است و با کنیسه آرام میگیرد و به صدای ناقوس گوش میدهد یا صلیب و کشیش را میبیند یا مردی که بر سرشان کلاههایی دارند و دارای موهای بسیار و ناخن هستند که دلالت بر یهودی دارد. و بیشتر آنهایی که وارد بدن شخص میشوند، جن کافر است که در عقیده او شک ایجاد میکند و در نمازش وسوسه میکند و هنگام خواندن آیاتی که کافران یهود و نصرانی را مورد خطاب قرار میدهد بی قرار و دلتنگ میشود. در سنن ابی داود از ابن عباس روایت است که گفت: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النّبیّصفقَالَ: یَا رَسُولَ الله إِنّ أَحَدَنَا یَجِدُ فی نَفْسِهِ یُعَرّضُ بالشّیْءِ لأنْ یَکُونَ حُمَمَةَ أَحَبّ إِلَیْهِ مِنْ أَنْ یَتَکَلّمَ بِهِ. فقَال: الله أَکْبَرُ الله أَکْبَرُ الله أَکْبَرُ الْحَمْدُ لله الّذِی رَدّ کَیْدَهُ إِلى الْوَسْوَسةِ» «مردی پیش پیامبر ج آمد و گفت: ای رسول خدا هر یک از ما در وجود خود چیزهایی مییابد که دوست دارد خود را بسوزاند تا به آن سخن بگوید. پیامبر ج فرمود: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر. حمد و سپاس برای پروردگاری که کید و نیرنگ شیطان را به وسوسه برگرداند».
قبل از نیت سوزاندن جن مسلمان واجب است که برایش روشن گردد که او دارد به انسان ظلم میکند و حلال و حرام برایش روشن گردد و آیات ظلم و نفاق و آن چه خداوند برای آنها از عذاب شدید آماده کرده است، خوانده شود سپس سه روز یا چیزی شبیه به آن به او مهلت داده شود تا از خداوند بترسد و خارج شود اگر بعد از مهلت مقرر خارج نشد او را به سوزاندن تهدید کنید و آیات حرق(سوزاندن) را بر او خوانده شود تا دچار عذاب گردد اما قرائت نباید طولانی باشد تا اگر ضعیف باشد نمیرد. و بعد از خواندن آیات به او وعده معالجه دهید به این که با توکل به خداوند میتوانید این کار را انجام دهید و اگر خارج نشود او را میسوزانید تا بمیرد و سه روز دیگر یا چیزی شبیه به این به او مهلت دهید دوباره پیش مصیبت دیده برگردید و بر او آیات را بخوانید اگر معالجه کننده دریافت که جن مسلمان از بدن مریض خارج نشده است از خداوند توانایی بخواهد و بر او قرائت طولانی به نیت سوزاندن بخواند( سه ساعت پشت سر هم یا در این حدود). این کار را در روزهای متوالی انجام دهد تا این که به اذن خداوند یا خارج میشود یا به هلاکت میرسد.
جن مسلمان از آیات عذاب، آیات اسلام و آیات وحدانیت خداوند مانند آیة الکرسی و مانند این فرموده: ﴿وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ١٦٣﴾ [البقرة: 163] «معبود شما معبود یگانهای است که جز او هیچ معبودی نیست [و اوست] بخشایشگر مهربان». ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ١٨﴾ [آل عمران: 18] «خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهی میدهد که جز او هیچ معبودی نیست و ملائکه و اهل علم نیز [گواهی میدهند که] جز او که توانا و حکیم است هیچ معبودی نیست». متأثر میگردد و هم چنین بسیار از سوره الرحمن و سوره جن و اول سوره طه تأثیر میپذیرد و از این فرموده الله تعالی در آخر سوره فتح نیز متأثر میگردد: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا٢٩﴾ [الفتح: 29] «محمد پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند آنان را در رکوع و سجود میبینی فضل و خشنودی خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان اثر سجود در چهرههایشان است این صفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کشتی است که جوانه بزند و سپس بزرگ شود تا ستبر گردد و بر ساقههای خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهی] آنان [خدا] کافران را به خشم درآورد خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آمرزش و پاداش بزرگی وعده دادهاست». و از آیاتی که در آن نامها و صفات الله تعالی آمده است بسیار متأثر میشود.
و از نشانههای حضور جن مسلمان این است که او دستش را بلند میکند و با انگشت سبابه به آسمان اشاره میکند همراه با این که انگشتانش را جز انگشت سبابه گویی که شهادت میدهد جمع میکند یا این که میگوید: لا اله الا الله.
قبل از نیت سوزاندن جن یهودی برای اینکه بر او اتمام حجت شده باشد، او را به اسلام دعوت میکنیم اگر بر کفر خود اصرار ورزید، از او خواسته میشود از بدن شخص مصیبت دیده خارج شود و اگر سرپیچی کرد، آیات عذاب و سوزاندن با خواندن یک بار رقیه بر او خوانده میشود و سه روز یا چیزی شبیه به آن به او مهلت داده میشود؛ شخص مصروع در این مدت سورههای بقره، مائده، طه، یس، صافات و جن را هر روز بخواند یا به آن گوش دهد و بعد از این مدت اگر جن از بدن شخص مصیبت دیده خارج نشده بود بار دیگر او را به اسلام دعوت کند؛ اگر بر کفر خود اصرار ورزید، او را به خارج شدن از بدن شخص مصروع امر کنید؛ اگر سرپیچی کرد بر او قرائت طولانی به نیت سوزاندنش را بخوانید و اگر باز هم خارج نشد این کار را ادامه دهد تا جن به هلاکت برسد و معالجه کننده شایسته است همراه با آیات عذاب و سوزاندن، آیاتی که یهود را مورد خطاب قرار میدهد، بخواند؛ مانند این آیات: ﴿مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ٦٧﴾ [آل عمران: 67] «ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه حق گرایی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود».
﴿وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ٣٠﴾ [التوبة: 30] «و یهود گفتند: عزیر پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست این سخنی است (باطل) که به زبان میآورند و به گفتار کسانی که پیش از این کافر شدهاند شباهت دارد؛ خدا آنان را بکشد چگونه (از حق) بازگردانده میشوند».
﴿وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ٦٤﴾ [المائدة: 64] «یهود گفتند: دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد و به (سزای) آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است، هرگونه بخواهد میبخشد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو فرود آمده بر طغیان و کفر بسیاری از ایشان خواهد افزود و تا روز قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندیم؛ هربار که آتشی برای پیکار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمین برای فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست نمیدارد».
﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ٨٢﴾ [المائدة: 82] «مسلماً یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت و قطعاً کسانی را که گفتند: ما نصرانی هستیم، نزدیکترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت؛ زیرا برخی از آنان دانشمندان و رهبانانیاند که تکبر نمیورزند.» و آیاتی که با این مضمون آماده باشد».
جن نصرانی نیز با روش و شیوهی پیش سوزانده میشود تنها تفاوت در خواندن سورهها و آیات میباشد. مصیبت دیده، سورهی بقره، آل عمران، مائده، مریم، صافات را هر روز بخواند یا به آن گوش دهد و بر شخص معالجه کننده شایسته است که آیات عذاب و آیاتی که نصاری را مورد خطاب قرار میدهد و آیاتی که از الوهیت و وحدانیت خداوند سخن میگوید مانند آیة الکرسی و این فرمودههای الله تعالی را بخواند: ﴿وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ١٦٣﴾ [البقرة: 163] «معبود شما معبود یگانهای است که جز او هیچ معبودی نیست (و اوست) بخشایشگر مهربان».
﴿یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ٣٩﴾ [یوسف: 39] «ای دو رفیق زندانیم آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یگانهی مقتدر» و همچنین آیاتی که دلالت بر کافر بودن نصاری دارند؛ مانند این فرمودهی الله تعالی: ﴿لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ٧٢ لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ٧٣﴾ [المائدة: 72-73] «کسانی که گفتند: خدا همان مسیح پسر مریم است، قطعاً کافر شدهاند و حال آنکه مسیح میگفت: ای بنیاسرائیل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستید که هرکس به خدا شرک آورد قطعاً خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و برای ستمکاران یاورانی نیست کسانی که (به تثلیث قائل شده و) گفتند: خدا سومین (شخص از) سه (شخص یا سه اقنوم) است قطعا کافر شدهاند و حال آنکه هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست و اگر از آنچه میگویند باز نایستند، به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید». مانند این آیات تأثیر بسیاری بر جن نصرانی میگذارد.
و از نشانههای حضور جن نصرانی این است که سه انگشت، دوم، وسطی و چهارم را با هم جمع میکند؛ مثل این که بگوید: رب، ابن، روح القدس؛ خداوند بلند بالاتر از آن است که آنها میگویند. یا دو دستش را به هم جمع میکند و به شکل صلیب قرار میدهد.
اگر سبب داخل شدن جن، سحر بوده باشد، باید با جن به خاطر سحر و همچنین حسادت، تعامل نمود اما اگر سبب داخل شدنش چیزی غیر از سحر و حسادت باشد، جن را بین خارج شدن و سوختن مخیر کنید.
راه دیگر برای سوزاندن جن تکرار آیات به نیت سوزاندن همراه با تأکید بر خواندن آیات عذاب است و همچنین او را از خوردن و فشار آوردن از بکار بردن معالجههای مباح منع کند.
شایسته است که مریض از بسم الله هنگام خوردن و گفتن بسم الله اوله و آخره اگر فراموش کرد، غافل نگردد و بر اذکار صبح و عصر محافظت نماید تا بین شیاطین خارج از بدنش و جنی که در داخل بدن او است، فاصله افتد. «عن أُمَیَّةَ بْنِ مَخْشِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم جَالِسًا وَرَجُلٌ یَأْکُلُ فَلَمْ یُسَمِّ حَتَّى لَمْ یَبْقَ مِنْ طَعَامِهِ إِلا لُقْمَةٌ فَلَمَّا رَفَعَهَا إِلَى فِیهِ قَالَ بِسْمِ اللَّهِ أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ فَضَحِکَ النَّبِیُّ صلى الله علیه وسلم ثُمَّ قَالَ مَا زَالَ الشَّیْطَانُ یَأْکُلُ مَعَهُ فَلَمَّا ذَکَرَ اسْمَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اسْتَقَاءَ مَا فِی بَطْنِهِ»[1] [رواه ابوداود]: «از امیه بن مخشی روایت است که رسول الله ج نشسته بود و مردی غذا میخورد پس بسم الله را فراموش کرد تا اینکه یک لقمه از غذایش ماند؛ هنگامی که خواست آن را بخورد، گفت: بِسْمِ اللَّهِ أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ. پیامبر ج خندید سپس فرمود: شیطان از خوردن با او دست نکشید تا هنگامی که نام خداوندﻷ را گفت؛ و شیطان آنچه را که در شکمش بود استفراغ نمود». امیدوارم آنچه در اینجا ذکر کردیم، طالب حق را به قناعت رسانده باشد و از خداوند به وسیلهی نامهای نیکو و صفات بلندش میخواهم که ما و سایر مسلمانان را برای فهم دینش و پایداری بر آن موفق دارد و بر همهی ما برای رسیدن به حق در سخن و کردار منت نهد و ما و همهی مسلمانان را از گفتن سخن بدون علم و از انکار آنچه به آن علم نداریم، پناه دهد که او سرپرست و ولی است و بر آن قادر میباشد.
وصلى الله وسلم على عبده ورسوله نبینا محمد وعلى آله وأصحابه وأتباعه بإحسان.
وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
وصلى الله على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه وسلم
برای ارتباط با مترجم به سایت ایمان مراجعه فرمایید.
[1]- این حدیث ضعیف است اما روایات دیگری در مورد گفتن بسم الله اوله و آخره وارد شده که علمای حدیث آن را حسن صحیح گفتهاند. (مصحح)
تعویذ یا رقیه را بر آب بخواند و هر روز از آن بنوشد و بدنش را با آن مسح کند و بر روغن زیتون بخواند و بدنش را با آن مسح کند و پیوسته مریض به سورههای بقره، بروج، صافات از طریق نوار گوش دهد و این آیات رقی را هر روز بخواند[1]:
1. سورهی حمد: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ١ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ٢ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ٣ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ٤ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ٥ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ٦ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ٧﴾ [الفاتحة: 1-7] «به نام خداوند بخشایندهی مهربان. ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است، بخشایندهی مهربان است، مالک و صاحب روز حساب است، خداوندا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم. ما را به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت دادهای و نه راه کسانی که مبغوضشان داشتهای و نه راه گمراهان.»
2. سورهی بقره: ﴿الم١ ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ٢ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ٣ وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ٤ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ٥﴾ [البقرة: 1-5] «الف لام میم(1) این است کتابی که در آن هیچ تردیدی نیست مایهی هدایت تقواپیشگان است(2) آنان که به غیب ایمان میآورند و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم، انفاق میکنند(3) و آنان که بدانچه به سوی تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است، ایمان میآورند و آنانند که به آخرت یقین دارند(4) آنان برخوردار از هدایتی از سوی پروردگار خویشند و آنان همان رستگارانند».
3. سورهی بقره: ﴿وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ١٦٣ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ١٦٤﴾ [البقرة: 163-164] «معبود شما معبود یگانهای است که جز او هیچ معبودی نیست (و اوست) بخشایشگر مهربان(163) براستی که در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و کشتیهایی که در دریا روانند با آنچه به مردم سود میرساند و (همچنین) آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هرگونه جنبندهای پراکنده کرده و (نیز در) گردانیدن بادها و ابری که میان آسمان و زمین آرمیده است برای گروهی که میاندیشند واقعاً نشانههایی (گویا) وجود دارد.»
4. سورهی بقره: ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ٢٥٥﴾ [البقرة: 255] «خداست که معبودی جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابی سبک او را فرو میگیرد و نه خوابی گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشتسرشان است میداند و به چیزی از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمییابند؛ کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهداری آنها بر او دشوار نیست و اوست والای بزرگ».
5. سورهی بقره: ﴿لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ٢٨٤ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ٢٨٥ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٢٨٦﴾ [البقرة: 284-286] «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهای خود دارید، آشکار یا پنهان کنید، خداوند شما را به آن محاسبه میکند؛ آنگاه هر که را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد عذاب میکند و خداوند بر هر چیزی تواناست(284) پیامبر بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است و مؤمنان همگی به خدا و ملائکه و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند (و گفتند:) میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمیگذاریم. و گفتند: شنیدیم و گردن نهادیم، پروردگارا، آمرزش تو را (خواستاریم) و فرجام به سوی تو است. (285) خداوند هیچکس را جز به قدر تواناییاش تکلیف نمیکند. آنچه (از خوبی) به دست آورده به سود او و آنچه (از بدی) به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانی بر (دوش) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند نهادی. پروردگارا و آنچه تاب آن را نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.»
6. سورهی آل عمران: ﴿الم١ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ٢ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ٣ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ٤ إِنَّ اللَّهَ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ٥ هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ٦ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٧ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ٨ رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لَا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ٩ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَأُولَئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ١٠﴾ [آل عمران: 1-10] «الم. خداست که هیچ معبود (بحقی) جز او نیست و زنده (پاینده) است(2) این کتاب را در حالی که مؤید آنچه (از کتابهای آسمانی) پیش از خود میباشد به حق (و به تدریج) بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را(3) پیش از آن برای رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان (=جداکنندهی حق از باطل) را نازل کرد کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند بیتردید عذابی سختخواهند داشت و خداوند شکستناپذیر و صاحب انتقام است(4) در حقیقت هیچ چیز [نه] در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نمیماند(5) اوست کسی که شما را آنگونه که میخواهد در رحمها صورتگری میکند هیچ معبودی جز آن توانای حکیم نیست(6) اوست کسی که این کتاب (قرآن) را بر تو فرو فرستاد پارهای از آن آیات محکم (صریح و روشن) است آنها اساس کتابند و (پارهای) دیگر متشابهاتند اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنهجویی و طلب تأویل آن (به دلخواه خود]) از متشابه آن پیروی میکنند با آنکه تاویلش را جز خدا نمیداند و راسخان در علم میگویند ما بدان ایمان آوردیم همه (چه محکم و چه متشابه) از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسی متذکر نمیشود(7) (میگویند) پروردگارا پس از آنکه ما را هدایت کردی دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری(8) پروردگارا به یقین تو در روزی که هیچ تردیدی در آن نیست گردآورنده (همهی) مردمانی. قطعاً خداوند در وعده (خود) خلاف نمیکند(9) در حقیقت کسانی که کفر ورزیدند اموال و اولادشان چیزی (از عذاب خدا) را از آنان دور نخواهد کرد و آنان خود هیزم دوزخند.»
7. سورهی آل عمران: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ١٨﴾ [آل عمران: 18] «خدا که همواره به عدل قیام دارد، گواهی میدهد که جز او هیچ معبودی نیست و ملائکه و اهل علم نیز (گواهی میدهند که) جز او که توانا و حکیم است هیچ معبودی نیست.»
8. سورهی اعراف: ﴿إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ٥٤﴾ [الأعراف: 54] «در حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش قرار گرفت روز را به شب که شتابان آن را میطلبد میپوشاند و (نیز) خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شدهاند (پدید آورد) آگاه باش که (عالم) خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان.»
9. سورهی مؤمنون: ﴿فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ١١٦ وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ١١٧ وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ١١٨﴾ [المؤمنون: 116-118] «پس والاستخدا فرمانروای برحق خدایی جز او نیست (اوست) پروردگار عرش گرانمایه(116) و هرکس با خدا معبود دیگری بخواند برای آن برهانی نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش میباشد در حقیقت کافران رستگار نمیشوند(117) و بگو پروردگارا ببخشای و رحمت کن (که) تو بهترین بخشایندگانی.»
10. سورهی صافات: ﴿وَالصَّافَّاتِ صَفًّا١ فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا٢ فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا٣ إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ٤ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ٥ إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ٦ وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ٧ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ٨ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ٩ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ١٠﴾ [الصافات: 1-10] «سوگند به صف بستگان که صفی (با شکوه) بستهاند(1) و به زجرکنندگان که به سختی زجر میکنند(2) و به تلاوتکنندگان (آیات الهی)(3) که قطعا معبود شما یگانه است(4) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها(5) ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم(6) و (آن را) از هر شیطان سرکشی نگاه داشتیم(7) (به طوری که) نمیتوانند به انبوه عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوی پرتاب میشوند(8) با شدت به دور رانده میشوند و برایشان عذابی دایم است(9) مگر کسی که (از سخن بالاییان) یکباره استراق سمع کند که شهابی شکافنده از پی او میتازد.»
11. سورهی احقاف: ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ٢٩ قَالُوا یَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ٣٠ یَا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ٣١ وَمَنْ لَا یُجِبْ دَاعِیَ اللَّهِ فَلَیْسَ بِمُعْجِزٍ فِی الْأَرْضِ وَلَیْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءُ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ٣٢﴾ [الأحقاف: 29-32] «و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند (به یکدیگر) گفتند: گوش فرا دهید و چون به انجام رسید، هشداردهنده به سوی قوم خود بازگشتند (29) گفتند: ای قوم ما ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده (و) تصدیقکنندهی (کتابهای) پیش از خود است و به سوی حق و به سوی راهی راست هدایت میکند(30) ای قوم ما، دعوتکنندهی خدا را پاسخ (مثبت) دهید و به او ایمان آورید تا (خدا) برخی از گناهانتان را بر شما ببخشاید و از عذابی پر درد پناهتان دهد(31) و کسی که دعوتکنندهی خدا را اجابت نکند در زمین درماندهکنندهی [خدا] نیست و در برابر او دوستانی ندارد آنان در گمراهی آشکاریاند.»
12. سورهی الرحمن: ﴿یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ٣٣ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ٣٤ یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ٣٥ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ٣٦ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ٣٧ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ٣٨ فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ٣٩ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ٤٠﴾ [الرحمن: 33-40] «ای گروه جنیان و انسیان اگر میتوانید بر کرانههای آسمانها و زمین وارد شوید پس وارد شوید (ولی) جز با (به دست آوردن) وسیله نمیتوانید (33) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید (34) بر سر شما شرارههایی از آتش و مس فرو گداخته فرستاده خواهد شد و (از کسی) یاری نتوانید طلبید (35) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید (36) پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد (37) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید (38) در آن روز هیچ انس و جنی از گناهش پرسیده نشود (39) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید.»
13. سورهی حشر: ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ٢١ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ٢٢ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ٢٣ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ٢٤﴾ [الحشر: 21-24] «اگر این قرآن را بر کوهی فرو میفرستادیم یقیناً آن (کوه) را از بیم خدا فروتن (و) از هم پاشیده میدیدی و این مثلها را برای مردم میزنیم باشد که آنان بیندیشند (21) اوستخدایی که غیر از او معبودی نیست، دانندهی غیب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان (22) اوست خدایی که جز او معبودی نیست همان فرمانروای پاک سلامت (بخش و) مؤمن (به حقیقت خود که) نگهبان عزیز جبار (و) متکبر (است) پاک است خدا از آنچه (با او) شریک میگردانند(23) اوست خدای خالق نوساز صورتگر (که) بهترین نامها (و صفات) از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است (همگی) تسبیح او میگویند و او عزیز حکیم است».
14. سورهی جن: ﴿قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا١ یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا٢ وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا٣ وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا٤ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا٥ وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا٦ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا٧ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا٨ وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا٩﴾ [الجن: 1-9] «بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند: راستی ما قرآنی شگفتآور شنیدیم (1) (که) به راه راست هدایت میکند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد (2) و اینکه او پروردگار والای ما است همسر و فرزندی اختیار نکرده است (3) و (شگفت) آنکه از میان ما نادانی دربارهی خدا سخنانی یاوه میگفت (4) و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمیبندند (5) و مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه میبردند و بر سرکشی آنها میافزودند (6) و آنها (نیز) آنگونه که (شما) پنداشتهاید گمان بردند که خدا هرگز کسی را زنده نخواهد گردانید (7) و ما بر آسمان دستیافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهای شهاب یافتیم (8) و در (آسمان) برای شنیدن به کمین مینشستیم (اما) اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابی در کمین خود مییابد».
15. سورهی توبه: ﴿قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ١٤﴾ [التوبة: 14] «با آنان بجنگید خدا آنان را به دستشما عذاب و رسوایشان میکند و شما را بر ایشان پیروز میگرداند و دلهای گروه مؤمنان را آرام میکند».
16. سورهی یونس: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ٥٧﴾ [یونس: 57] «ای مردم به یقین برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و درمانی برای آنچه در سینههاست و رهنمود و رحمتی برای گروندگان (به خدا) آمده است.»
17. سورهی اسراء: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا٨٢﴾ [الإسراء: 82] «ما آنچه را برای مؤمنان مایهی درمان و رحمت است از قرآن نازل میکنیم ولی ستمگران را جز زیان نمیافزاید».
18. سورهی شعراء: ﴿وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ٨٠ وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ٨١ وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ٨٢﴾ [الشعراء: 80-82] «و چون بیمار شوم او مرا درمان میبخشد(80) و آنکس که مرا میمیراند و سپس زندهام میگرداند(81) و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید».
19. سورهی انفال: ﴿وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ٧ لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ٨﴾ [الأنفال: 7-8] «و «به یاد آورید» هنگامى را که خدا یکی از دو دسته «کاروان تجارتی قریش یا سپاه ابوسفیان» را به شما وعده داد که از آن شما باشد و شما دوست داشتید که دست بیسلاح برای شما باشد و(لی) خدا میخواست حق (اسلام) را با کلمات خود ثابت و کافران را ریشهکن کند (7) تا حق را ثابت و باطل را نابود گرداند هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند».
20. سورهی اخلاص: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١ اللَّهُ الصَّمَدُ٢ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ٣ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ٤﴾ [الإخلاص: 1-4] «بگو خداوند یکتاست. بی نیاز است و همه به او نیازمندند. نه از کسی زاده شده و نه کسی از او زاده شده است و نه هیچکس همتای اوست».
21. سورهی فلق: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ١ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ٢ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ٣ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ٤ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥﴾ [الفلق: 1-5] «بگو پناه میبرم به پروردگار سپیده دم(1) از شر آنچه آفریده(2) و از شر تاریکی چون فراگیرد(3) و از شر دمندگان افسون در گرهها(4) و از شر (هر) حسود آنگاه که حسد ورزد».
22. سورهی ناس: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ١ مَلِکِ النَّاسِ٢ إِلَهِ النَّاسِ٣ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ٤ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ٥ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ٦﴾ [الناس: 1-6] «بگو پناه میبرم به پروردگار مردم(1) پادشاه مردم(2) معبود مردم(3) از شر وسوسهگر نهانی(4) آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند(5) چه از جن و (چه از) انس».
23. سورهی انفال: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ یَتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ٥٠ ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ٥١﴾ [الأنفال: 50-51] «و اگر ببینی آنگاه که فرشتگان جان کافران را میستانند بر چهره و پشت آنان میزنند و (گویند) عذاب سوزان را بچشید(50) این (کیفر) دستاوردهای پیشین شماست و (گر نه) خدا بر بندگان (خود) ستمکار نیست».
24. سورهی ابراهیم: ﴿وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ١٥ مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ١٦ یَتَجَرَّعُهُ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ١٧﴾ [إبراهیم: 15-17] «و (پیامبران از خدا) گشایش خواستند و (سرانجام) هر زورگوی لجوجی نومید شد (15) (آن کس که) دوزخ پیش روی اوست و به او آبی چرکین نوشانده میشود (16) آن را جرعه جرعه مینوشد و نمیتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبی به سویش میآید ولی نمیمیرد و عذابی سنگین به دنبال دارد».
25. سورهی مریم: ﴿فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا٦٨ ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا٦٩ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیًّا٧٠ وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیًّا٧١ ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا٧٢﴾ [مریم: 68-72] «پس به پروردگارت سوگند که آنها را با شیاطین محشور خواهیم ساخت سپس در حالی که به زانو درآمدهاند آنان را گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد (68) آنگاه از هر دستهای، کسانی از آنان را که بر (خدای) رحمان سرکشتر بودهاند، بیرون خواهیم کشید (69) پس از آن به کسانی که برای وارد شدن به (جهنم) سزاوارترند خود داناتریم (70) و هیچکس از شما نیست مگر (اینکه) در آن وارد میگردد این (امر) همواره بر پروردگارت حکمی قطعی است (71) آنگاه کسانی را که پرهیزگار بودهاند میرهانیم و ستمگران را به زانو درافتاده در (دوزخ) رها میکنیم».
26. سورهی حج: ﴿هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِنْ نَارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ١٩ یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ٢٠ وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ٢١ کُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ٢٢﴾ [الحج: 19-22] «این دو (گروه) دشمنان یکدیگرند که در مورد پروردگارشان با هم ستیزه میکنند و کسانی که کفر ورزیدند جامههایی از آتش برایشان بریده شده است (و) از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود (19) آنچه در شکم آنهاست با پوست (بدن)شان بدان گداخته میگردد (20) و برای (وارد کردن ضربت بر سر) آنان گرزهایی آهنین است (21) هر بار که بخواهند از (شدت) غم از آن خارج شوند در آن باز گردانیده میشوند (که هان) عذاب آتش سوزان را بچشید».
27. سورهی مؤمنون: ﴿وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ٩٧ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ٩٨﴾ [المؤمنون: 97-98] «و بگو پروردگارا از وسوسههای شیطانها به تو پناه میبرم (97) و پروردگارا از اینکه (آنها) به پیش من حاضر شوند به تو پناه میبرم».
28. سورهی دخان: ﴿إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ٤٣ طَعَامُ الْأَثِیمِ٤٤ کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ٤٥ کَغَلْیِ الْحَمِیمِ٤٦ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِیمِ٤٧ ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِیمِ٤٨ ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ٤٩﴾ [الدخان: 43-49] «آری درخت زقوم (43) غذای گنهکاران است (44) چون مس گداخته در شکمها میگدازد (45) همانند جوشش آب جوشان (46) او را بگیرید و به میان دوزخش بکشانید (47) آنگاه از عذاب آب جوشان بر سرش فرو ریزید (48) بچش که تو همان ارجمند بزرگواری».
29. سورهی محمد: ﴿فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَکِنْ لِیَبْلُوَ بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ٤﴾ [محمد: 4] «پس چون با کسانی که کفر ورزیدهاند، برخورد کنید گردنها(یشان) را بزنید تا چون آنان را (در کشتار) از پای درآوردید پس (اسیران را) محکم در بند کشید سپس یا (بر آنان) منت نهید (و آزادشان کنید) و یا فدیه (از ایشان بگیرید) تا زمانی که در جنگ اسلحههایشان را بر زمین گذارند این است (دستور خدا) و اگر خدا میخواست از ایشان انتقام میکشید ولی (فرمان پیکار داد) تا برخی از شما را به وسیلهی برخی (دیگر) بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمیکند (4)».
30. سورهی فتح: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا٢٩﴾ [الفتح: 29] «محمد پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کافران سختگیر (و) با همدیگر مهربانند آنان را در رکوع و سجود میبینی فضل و خشنودی خدا را خواستارند علامت (مشخصه) آنان اثر سجود در چهرههایشان است این صفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کشتی است که جوانه بزند و سپس بزرگ شود تا ستبر گردد و بر ساقههای خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از (انبوهی) آنان (خدا) کافران را به خشم درآورد خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آمرزش و پاداش بزرگی وعده دادهاست (29)».
31. سورهی کافرون: ﴿قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ١ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ٢ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ٣ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ٤ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ٥ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ٦﴾ [الکافرون: 1-6] «بگو ای کافران(1) آنچه میپرستید نمیپرستم(2) و آنچه میپرستم شما نمیپرستید(3) و نه آنچه پرستیدید من میپرستم(4) و نه آنچه میپرستم شما میپرستید(5) دین شما برای خودتان و دین من برای خودم».
﴿إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ٥٦﴾ [هود: 56] «در حقیقت من بر خدا پروردگار خودم و پروردگار شما توکل کردم هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه او مهار هستیاش را در دست دارد به راستی پروردگار من (در کار بندگان) بر راه راست است».
﴿إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ﴾ [یوسف: 86] «من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا میبرم و از (عنایت) خدا چیزی میدانم که شما نمیدانید».
﴿قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی٢٥ وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی٢٦﴾ [طه: 25-26] «پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25) و کارم را برای من آسان ساز».
﴿أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ٨٣﴾ [الأنبیاء: 83] «به من آسیب رسیده است و تویی مهربانترین مهربانان هستی».
﴿رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا٨٠﴾ [الإسراء: 80] «پروردگارا مرا (در هر کاری) به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود برای من تسلطی یاریبخش قرار ده».
﴿رَبِّ احْکُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ١١٢﴾ [الأنبیاء: 112] «پروردگارا (خودت) به حق داوری کن و به رغم آنچه وصف میکنید، پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است».
﴿رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ٢٠١﴾ [البقرة: 201] «پروردگارا در این دنیا به ما نیکی و در آخرت (نیز) نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار».
﴿رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٨٦﴾ [یونس: 85-86] «پروردگارا ما را برای قوم ستمگر (وسیلهی) آزمایش قرار مده (85) و ما را به رحمت خویش از گروه کافران نجات ده».
﴿وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ١٢٦﴾ [الأعراف: 126] «و تو ما را مجازات نمیکنی مگر به خاطر اینکه ما به معجزات پروردگارمان وقتی نزد ما آمد، ایمان آوردیم؛ پروردگارا بر ما شکیبایی عطا کن و ما را مسلمان بمیران».
﴿رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٢٥٠﴾ [البقرة: 250] «پروردگارا بر (دلهای) ما شکیبایی فرو ریز و گامهای ما را استوار گردان و ما را بر گروه کافران پیروز فرمای».
﴿فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ١٤٦ وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ١٤٧﴾ [آل عمران: 146-147] «و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید، سستی نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم (دشمن) نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد. سخن آنان جز این نبود که گفتند: پروردگارا گناهان ما و زیادهروی ما در کارمان را بر ما ببخش و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران یاری ده».
﴿رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ٢٨٦﴾ [البقرة: 286] «پروردگارا و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن».
﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ١٢٧ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ١٢٨﴾ [البقرة: 127-128] «ای پروردگار ما از ما بپذیر که در حقیقت تو شنوای دانایی(127) پروردگارا ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما امتی فرمانبردار برای خودت (پدید آر) و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای که تویی توبهپذیر مهربان».
«ألّلهُمَّ آت نَفْسِیْ تَقْواهَا وَ زَکِّها أنْتَ خَیْرُ مَنْ زَکّاها، أنْتَ وَلِیُّها وَ مَولاها»[2] «بار خدایا! تو مولا و سرپرست نفس منی پس نفسم را از گناهان بیالای و تقوا بدان عنایت کن (که) تو بهترین تزکیه کنندگانی».
«اللهم وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا»: «پروردگارا از جانب خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خویش یاوری برای ما تعیین فرما».
«اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سَقَمًا»: «ای پروردگار انسانها! بیماریاش را برطرف ساز و چنان شفایی عنایت کن که هیچگونه بیماریای باقی نماند؛ چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی، بجز شفای تو وجود ندارد».
«اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِی إِلَیْکَ وَوَجَّهْتُ وَجْهِی إِلَیْکَ وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَیْکَ وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِی إِلَیْکَ رَغْبَةً وَرَهْبَةً إِلَیْکَ لَا مَلْجَأَ وَلَا مَنْجَا مِنْکَ إِلَّا إِلَیْکَ آمَنْتُ بِکِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَ وَبِنَبِیِّکَ الَّذِی أَرْسَلْتَ»[3] «بار خدایا! خود را تسلیم تو کردم و به تو روی آوردم و کار خویش را به تو واگذار نمودم و از روی ترس و امید تو را پشتوانهی خویش قرار دادم (و) هیچ پناهگاه و نجات دهندهای جز تو وجود ندارد به کتابی که نازل کردی (قرآن) و پیامبری که مبعوث نمودی (محمد مصطفی) ایمان دارم».
«اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی وَآمِنْ رَوْعَاتِی اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَمِنْ خَلْفِی وَعَنْ یَمِینِی وَعَنْ شِمَالِی وَمِنْ فَوْقِی وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی»[4] «خدایا! عیوبم را بپوشان و آرامش نصیبم کن. خداوندا! من را (به طور کامل) از جلو و عقب و راست و چپ و از بالا و پایین (از گزند حوادث) حفاظت کن و از اینکه به بلایی ناگهانی مبتلا شوم (خسف شوم) به عظمت تو پناه میبرم».
«أعُوذُ بِکَلِماتِ الِله التَّامّات مِنْ شَرِّ مَا خَلَقْ»[5] «از گزند مخلوقات خداوند به کلمات تامهی او پناه میبرم».
«أعوذُ بوجه الله ِالکریم و بکلماتِ اللهِ التَّامّات اللاتی لا یجاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَ لا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ما ینزِلُ مِنْ السَّماءِ و شَرِّ ما یعرج فیها و شَرِّ ما ذَرا فِی الارضِ و شَرِّ ما یَخْرُجُ مِنْها، و مِنْ فِتَنِ اللیلِ وَ النّهَارِ وَ مِنْ طَوَارِقِ اللیلِ و النّهَار إلا طَارقاً یَطرُقُ بِخَیْرٍ یَا رَحْمنُ»[6] «پناه میبرم به وجه پروردگار کریم و به کلمات تمام او که فاجر و نیکوکار از آن خارج نمیشوند از شر آنچه (از زیان و ضرر) از آسمان فرود آید یا به طرف آن بالا میرود. و (همچنین) از شر آنچه که در زمین خلق شده و شر آنچه از آن بیرون آید و از شر فتنهها و حوادث ناخوشایندی که در شب و روز به وجود میآید به جز آن چه خیر و نیکی باشد ای رحمان».
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَجْعَلُکَ فِی نُحُورِهِمْ وَنَعُوذُ بِکَ مِنْ شُرُورِهِمْ»[7] «پروردگارا از تو میخواهیم که مانع راه آنها شویی و از شر و بدی آنها به تو پناه میبریم».
«اللَّهُمَّ أَحْصِهِمْ عَدَدًا وَاقْتُلْهُمْ بَدَدًا وَلَا تُبْقِ مِنْهُمْ أَحَدًا»[8] «خداوندا تعدادشان را حساب کن و همگی را نابود کن و هیچیک از آنها را باقی نگذار».
«بِاسْمِ اللَّهِ ثَلَاثًا وَقُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ: أَعُوذُ بِاللَّهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِرُ»[9] «سه بار بسم الله بگو و هفت بار این جمله را تکرار کن: بـه خـدا و قدرتش پناه میبرم از شر آنچه در خود مییابم و از آن میپرهیزم».
«أَسْأَلُ اللهَ الْعَظِیْمَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیْمِ أَنْ یَشْفِیَکَ» (هفت مرتبه بخواند)[10] «از خداوند عظیم، پروردگار عرش بزرگ، میخواهم که تو را شفا دهد».
«بِسْمِ اللَّهِ تُرْبَةُ أَرْضِنَا بِرِیقَةِ بَعْضِنَا یُشْفَى سَقِیمُنَا بِإِذْنِ رَبِّنَا»[11] «به نام پروردگار، خاک زمینمان همراه آب دهان تعدادی از ما به اذن پروردگار مریض ما را شفا میدهد».
«بِاسْمِ اللَّهِ یُبْرِیکَ وَمِنْ کُلِّ دَاءٍ یَشْفِیکَ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ وَشَرِّ کُلِّ ذِی عَیْنٍ»[12] «به نام خداوندگار، از او میخواهم که تو را شفا دهد و از هر بیماری (و بلایی) نجات بخشد و از شر حسود آنگاه که حسد ورزد و از شر هر چشم زخم رسانندهای تو را در امان دارد».
«بِسمِ اللهِ أَرْقیکَ، من کُلِّ شَیٍ یُؤذیکَ، من شَرِّ کُلِّ نَفسٍ أو عَینِ حَاسِدٍ، اللهُ یَشفِیکَ، بِسمِ اللهِ أرْقِیکَ»[13] «به نام خداوند تو را از هر چیزی که باعث آزار توست و از شر هر نفس و چشم حسود رقیه میکنم؛ خداوند شفایت میدهد و به وسیلهی نام الله تو را محفوظ میدارم».
«أعُوذُ بِکَلِماتِ اللهِ التّامَّة مِنْ کُلِّ شَیطانٍ و هامَّةٍ و مِنْ کُلِّ عَینٍ لامَّةٍ»[14] «پناه میبرم به کلمات تمام پرورگار از گزند شیطان و هر جنبندهی مضر (و زیان دهندهای) و هر (کسی که دارای) چشم بدی (باشد)».
«اللهم تقبل منا إنک أنت الغفور الرحیم»: «پروردگارا از ما بپذیر که همانا تو بخشندهی مهربانی».
این رقیهها را به صورت کامل بر آب یا بر روغن زیتون هفت مرتبه همراه با سورهی بقره یک مرتبه بخوانید و شرط نیست که همهی این کارها در یک جلسه روی دهد اما بر اساس توانایی انسان یعنی آن چه ممکن است بر آب بخواند و اگر خواندن همهی آن در یک زمان ممکن نباشد مابقی را در زمانی دیگر بخواند و همانطور که گفته شد، آب و زیتون را به کار ببرد و شفا دهنده تنها الله سبحانه و تعالی است.
آیاتی که برای درمان عشق شیطانی خوانده میشود:
﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ١٦٥﴾ [البقرة: 165] «برخی از مردم در برابر خدا همانندهایی (برای او) برمیگزینند و آنها را چون دوستی خدا دوست میدارند ولی کسانی که ایمان آوردهاند به خدا محبت بیشتری دارند کسانی که (با برگزیدن بتها به خود) ستم نمودهاند اگر میدانستند هنگامی که عذاب را مشاهده کنند، تمام نیرو(ها) از آن خداست و براستی که عذاب خداوند شدید است».
﴿وَاللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا٢٧ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا٢٨﴾ [النساء: 27-28] «خدا میخواهد تا بر شما ببخشاید و کسانی که از خواستهها(ی نفسانی) پیروی میکنند، میخواهند شما دستخوش انحرافی بزرگ شوید(27) خدا میخواهد تا بارتان را سبک گرداند و (میداند که) انسان ناتوان آفریده شده است».
﴿وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِنْ کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ١٠﴾ [القصص: 10] «و دل مادر موسی (از هر چیز جز از فکر فرزند) تهی گشت اگر قلبش را استوار نساخته بودیم تا از ایمان آورندگان باشد، چیزی نمانده بود که آن (راز) را افشا کند».
﴿وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ٢٣ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ٢٤﴾ [یوسف: 23-24] «آن (بانو) که وی در خانهاش بود خواست از او کام گیرد و درها را (پیاپی) چفت کرد و گفت: بیا که از آن توام. (یوسف) گفت: پناه بر خدا او پروردگار من است، به من جای نیکو داده است قطعاً ستمکاران رستگار نمیشوند(23) و در حقیقت (آن زن) آهنگ وی کرد و (یوسف نیز) اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او میکرد چنین (کردیم) تا بدی و زشتکاری را از او بازگردانیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود».
﴿قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ٣٣ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ٣٤﴾ [یوسف: 33-34] «(یوسف) گفت: پروردگارا زندان برای من دوستداشتنیتر است از آنچه مرا به آن میخوانند و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانی به سوی آنان خواهم گرایید و از (جملهی) نادانان خواهم شد(33) پس پروردگارش (دعای) او را اجابت کرد و نیرنگ آنان را از او بگردانید. آری او شنوای داناست».
﴿وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا٦٨﴾ [الفرقان: 68] «و کسانیاند که با خدا معبودی دیگر نمیخوانند و کسی را که خدا (خونش را) حرام کرده است جز به حق نمیکشند و زنا نمیکنند و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را دریافت خواهد کرد».
﴿إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ١٩﴾ [النور: 19] «کسانی که دوست دارند زشتکاری در میان کسانی که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود و خدا(ست که) میداند و شما نمیدانید».
﴿حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ٧٢ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ٧٣ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ٧٤﴾ [الرحمن: 72-74] «حورانی پردهنشین در [دل] خیمهها(72) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید(73) دست هیچ انس و جنی پیش از ایشان به آنها نرسیده است».
﴿وَحِیلَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ مَا یَشْتَهُونَ کَمَا فُعِلَ بِأَشْیَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا فِی شَکٍّ مُرِیبٍ٥٤﴾ [سبأ: 54] «و میان آنان و میان آنچه [به آرزو] میخواستند حایلی قرار میگیرد همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنین رفتار شد زیرا آنها [نیز] در تردید و دودلی سختی بودند».
آیهای که به نیت حبسکردن جن خوانده میشود:
﴿وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ٩﴾ [یس: 9].
[1]- میتواند آیات قرآن را مستقیماً بر مریض نیز بخواند [مترجم و گردآورنده].
[2]- مسلم (2722)، کتاب الذکر، راوی حدیث زیدبن ارقم میباشد.
[3]- بخاری (247)، کتاب الوضو و مسلم (2710)، کتاب الذکر و الدعاء. راوی این حدیث در بخاری و مسلم براء بن عازبس میباشد.
[4]- ابوداود (5074)، کتاب الادب، راوی این حدیث عبدالله بن عمرب میباشد.
[5]- مسلم (2708)، کتاب الذکر، باب فی العوذ .... راوی حدیث خوله بنت حکیم السلمیه است.
[6]- موطا، مالک، (10)، کتاب الشعر، باب ما یومر به من تعوذ و مسند احمد (3/419) حدیث شماره: (15460) مالک این حدیث را به صورت مرسل روایت کرده و راوی این حدیث در مسند احمد، عبدالرحمن بن جیش است.
[7]- ابوداود آن را روایت کرده است.
[8]- بخاری آن را روایت کرده است.
[9]- مسلم آن را روایت کرده است.
[10]- مسلمانی که به عیادت مریضی برود که اجلش فرا نرسیده است و این دعا را هفت مرتبه بر او بخواند، مریضش شفا مییابد. ترمذی وأبو داود؛ و نک: صحیح الترمذی (2/210) وصحیح الجامع (5/180).
[11]- بخاری آن را روایت کرده است.
[12]- مسلم آن را روایت کرده است.
[13]- مسلم (2186)، کتاب السلام، باب الطب و المرض و الرقی. راوی حدیث ابوسعید خدری میباشد.
[14]- بخاری (3371)، کتاب احادیث الانبیاء، باب (10). راوی این حدیث ابن عباسب است.
شرطهای معالجه با قرآن کریم:[1]
1. خالص گردانیدن نیت و عمل برای الله سبحانه و تعالی 2. پایبندی بر تحکیم عقیده صحیح 3. متمسک شدن به منهج کتاب و سنت 4. تمرکز کردن بر جوانب دعوت 5. مقید شدن به امور شرعی به خصوص در مورد زنان 6. پرهیز از فتنه زنان 7. روشن کردن سببهای تسلط شیاطین 8. اعتماد به خداوند 9. توکل بر خداوند و عدم توکل بر غیر او در قدرت، علم و معالجه کردن او 10. مشخص کردن مسئولیت شرعی و طبی 11. پرهیز از نزدیک شدن شیطان 12. تشویق بر صبر و تحمل سختی 13. بردباری و شکیبایی 14. اسوهای حسنه باشد 15. مشورت کردن و مشورت پذیرفتن 16. حفظ اسرار بیمار 17. سلامتی مریض را مد نظر داشتن 18. تأمل کردن در حکم نمودن بر حالت مریض 19. جستجو کردن راههای اثبات شرعی برای مریضیهای روحی 20. متأثر نشدن از رأی دیگران هنگامی که خطا باشد 21. رعایت تقوای خداوند و به جای آوردن فرائض و واجبات و دوری از گناه و غافل نشدن از خود 22. دوری کردن از موردهای تردید آمیز 23. زیادهروی نکردن در امورات مباح 24. در قضاوت کردن بر معالجه کنندگان بیطرف باشد 25. نهال اعتماد و اطمینان را در وجود مریض بکارد 26. نیروی ایمان و میانهروی را در دوری دشمنی جن و شیاطین به کار گیرد 27. بر آزار و اذیت ارواح خبیث صبور و با حوصله باشد 28. در تعامل با شیاطین شخصیتی قوی و استوار داشته باشد 29. زنی را جز اینکه همراه او محرمی از مرد یا از زن باشد، معالجه نکند و وجودش را بپوشاند تا هنگام معالجه کشف عورت نکند 30. زنی را که خود را آرایش و زینت داده است، معالجه نکند بلکه باید آن زن حجاب شرعی را رعایت کرده باشد (یعنی اینکه تمام بدن خود را آنگونه که شریعت اسلام امر نموده، پوشانده باشد)
از علامتها و نشانههایی که در اثنای قرائت قرآن بر مریض آشکار میگردد:
تکان و لرزش پیوسته در اعضای بدنش بخصوص دست و سپس پاهایش.
اشک ریختن از کسی که دچار چشم زخم شده است.
لرزش شدید در اعضای بدن و پلک زدن سریع در چشم خورده و سریع نفس کشیدن و بسیار خمیازه کشیدن و داد و بیداد کردن خصوصاً هنگامی که بعضی از آیات تکرار میشود.
و راه دیگر برای شناخت اینکه آیا شخص جن زده شده است، لمس کردن است:
در کف دستش این آیات را بخوان:
﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ٤٢ مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ٤٣ وَأَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَالٍ٤٤ وَسَکَنْتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ٤٥ وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ٤٦ فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ٤٧ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ٤٨ وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ٤٩ سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ٥٠ لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ٥١ هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ٥٢﴾ [إبراهیم: 42-52]. «و خدا را از آنچه ستمکاران میکنند غافل مپندار جز این نیست که (کیفر) آنان را برای روزی به تأخیر میاندازد که چشمها در آن خیره میشود (42) شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمیزنند و (از وحشت) دلهایشان تهی است (43) و مردم را از روزی که عذاب بر آنان میآید بترسان پس آنان که ستم کردهاند میگویند: پروردگارا ما را تا چندی مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از فرستادگان (تو) پیروی کنیم (به آنان گفته میشود) مگر شما پیش از این سوگند نمیخوردید که شما را فنایی نیست (44) و در سراهای کسانی که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و برای شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها برای شما زدیم (45) و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند و (جزای) مکرشان با خداست هر چند از مکرشان کوهها از جای کنده میشد (46) پس مپندار که خدا وعدهی خود را با پیامبرانش میشکند که خدا شکستناپذیر انتقامگیرنده است (47) روزی که زمین به غیر این زمین و آسمانها (به غیر این آسمانها) مبدل گردد و (مردم) در برابر خدای یگانه قهار ظاهر شوند (48) و گناهکاران را در آن روز میبینی که با هم در زنجیرها بسته شدهاند (49) تنپوشهایشان از قطران است و چهرههایشان را آتش میپوشاند (50) تا خدا به هرکس هر چه به دست آورده است جزا دهد که خدا زودشمار است(51) این (قرآن) ابلاغی برای مردم است (تا به وسیلهی آن هدایتشوند) و بدان بیم یابند و بدانند که او معبودی یگانه است و تا صاحبان خرد پند گیرند».
سپس به مریض بگو که به کف دستش نگاه کند، مریض یکی از این حالتها را احساس خواهد کرد: 1. نمیتواند به هیچ وجه نگاه کند 2. سرگیجه، سردرد همراه با خیره شدن چشمان 3. دستش به رنگ قرمز دیده میشود 4. تب و گرمایی در سرش به وجود میآید.
اگر هیچیک از موارد گفته شده در او آشکار نشود، مریض سالم است و نیازمند پزشک است[2].
برادر مریض، هنگامی که از خواندن آیات قرآن، دچار ناراحتی میشوی، بدان که تو دچار جنزدگی شدهای.
1. بسیار میل به انجام تکرار کارهای حرام داری و بارها به حمام میروی و در آن به مدت طولانی میمانی و کسی تو را به انجام بدی وسوسه میکند.
2. میل به انجام حرام داری و احساس میکنی که چیزی تو را بسیار به آن وسوسه میکند اگر چه آن را انجام ندهی.
3. احساس بیزاری و نفرت پیوسته از خواندن نماز با جماعت داری یا گاهی در هنگام رفتن به مسجد و قبل از رسیدن به آن به تو دست میدهد در نتیجه از همان راهی که رفتهای، برمیگردی و از شنیدن قرآن بیزاری و هنگام شنیدن اذان به ستوه میآیی.
4. گاهی به خیالت میآید که زن جوانی پیش توست و در جلوی چشم مردم با او نزدیکی میکنی و ممکن است از محارم تو باشد.
5. تنهایی را دوست دارید و در مجالسی که خیر است مایل نیستید داخل شوید و به دیگران نه تنها اعتماد ندارید بلکه به آنها شک و ظن بد میبرید. هنگام خواب، خوابت نمیبرد و خوابهای نارحت کننده میبینید خصوصاً مردگان، قبرها و حیوانات با رنگهای سیاه مانند سگ، مار، گوریل که اغلب این حیوانات با رنگ سیاه هستند.
6. هرگاه یکی را میبینید که قرآن حفظ میکند رنجور میشوید و میپندارید که خیری در آنها نیست.
7. به خاطر چیزهای کوچک سریع جوش میآوری تا آنجا که توانایی شنیدن سخن والدینت را هم نداری.
8. هنگامی که چیز بدی میشنوی خوشحال میشوی و هرگاه از عمل نیکی باخبر میشوی نارحت میگردی.
اگر آنچه وصف شد در تو موجود بود پس پیش رقی کنندهای برو و با او به مدت ده روز ادامه بده؛ خیر بسیاری بدست میآورید و اگر در همان ابتدا دچار تغییر شدی به زودی در یک یا دو روز به اذن خداوند تمام میشود و شفا مییابی.
اما تو ای خواهرم اگر از گوش دادن و خواندن آیات ناراحت میشوی بدان که دچار جن زدگی شدهای:
1. اگر دچار درد و ناراحتی شدید در طول ماه در پایین شکم یا پایین پشت شدی و این درد با دردهای ماه دیگر فرق میکند.
2. هنگامی که احساس کردی فواصل حیض و زمانهای آن در ماهها با هم فرق میکند و منظم نیست یا ممکن است که قطع شود یا برای چند ماه قطع شود سپس دوباره شروع شود و استمرار داشته باشد و مدت زمان عادات ماهانهات از افرادی که عادات عادی ماهانه دارند، بیشتر است.
3. در ابتدای ماه احساس میکنی که برای رفتن به حمام بسیار مایل هستی و در حمام با انجام کارهای گناه بسیار خوشحال میشوی و برای مدت طولانی در حمام میمانی.
4. بسیار مجادله میکنی و گاهی احساس میکنی که یکی نسبت به تو بی توجه است.
5. گاهی احساس میکنی که شخصی دنبال تو است و میخواهد با تو بدرفتاری کند یا اینکه شخصی میخواهد آبروی تو را ببرد و ممکن است از محارم باشد و این کابوس بارها تکرار میشود.
6. در خوابهایت بارها تکرار میشود که همراه مار سیاه یا سگ سیاه یا گربه سیاه یا بوزینه هستی و همراه با آن خوابهای ترسناک و زجرآور میبینی.
7. گاهی احساس میکنی که چیزی تو را از کاری که میخواستی انجام دهی، دلسرد میکند حتی اگر آن عمل در داخل منزل باشد و هر زمان کسی به تو کمک کند، یا با تو مهربان باشد، ناراحت میشوی و مایل نیستی که به دیدار نزدیکان و خویشاوندان بروی و به هیچکس اعتماد نداری.
8. احساس میکنی که چیزی تو را وسوسه میکند که از حرام دفاع کنی با اینکه تو زن مسلمانی هستی و آن جز به اذن خداوند روی نمیدهد.
اگر خواهری بسیاری از چیزهای ذکر شده در او موجود است، توصیه میکنم که سریع خود را به رقیکنندهای که پرهیزکار و مورد اعتماد و دارای دین است و از بدعت و حرامها خود را میپرهیزد، برای چند روزی معرفی کند و این روزها پیوسته و بدون انقطاع باشد. رقیهای که به صورت دسته جمعی باشد، سود نمیرساند. اگر رقی مدت زمانی هم طول بکشد اما در خلال یک هفته هنگامی که قرائت به صورت فردی باشد، حاصل میگردد.
همراه با این، مریض بر خواندن سورهی بقره به مدت دو روز، بعد از نماز عصر استمرار داشته باشد؛ زیرا مریض در این حالت از بعد از نماز عصر بسیار درد میکشد و غالباً بعد از نماز ظهر دچار نارحتی نمیگردد و همچنین سورهی یس، صافات، دخان و جن را بعد از نماز عشا بخواند.
دستت را بر روی پیشانی مریض قرار ده و آیات رقی(تعویذ) را با ترتیل و حضور قلب بخوان، رقیههایی که با صدای بلند خوانده شود از صدای آهسته بهتر است، زیرا مریض مطمئن میشود و به آیات قرآن که بر او تلاوت میشود، گوش میدهد و همچنین مریض میفهمد که چگونه وجودش درمان میشود.
حضور قلب و خالص گردانیدن نیت برای خداوند در رقیه از مهمترین کارهاست و خواندن قرآن باید با این نیت باشد که خداوند سبحان و متعال مریض را با راحتی و اطمینان شفا بخشد و او را منت نهد و قرائت باید با این نیتها باشد:
قرائت قرآن به نیت هلاکت و نابودی.
قرائت قرآن به نیت باطل کردن سحر.
قرائت قرآن به نیت سوزاندن و عذاب دادن شیطان.
قرائت به نیت جذب و احضار شیطان.
قرائت به نیت طرد و دور کردن شیطان.
قرائت به نیت برطرف کردن مصیبتهای چشم زخم.
شایسته است که قرائت به نیت جذب و احضار بر بیمار جز در حالت مشخص شدن از وجود مس یا مورد خطاب قرار دادن شیطان یا جذب جن، یا جذب جن در جسد بیمار تا ناراحتی بر بیمار نماند، باشد و خواندن قرآن بر شیطان سختتر است؛ زیرا قرائت به نیت جذب و احضار، مریض را در نارحتی قرار میدهد و آن به خاطر آشکار شدن جن بر سرشت آدمی و تصرفاتش است اما ممکن است قرائت به نیت جذب و احضار در ابتدای رقیه و در آخر قرائت رقی به نیت طرد و دور کردن و هلاک خوانده شود و مریض را ترک نکند تا اینکه از خارج شدن جن مطمئن شود.
و همچنین قرائت به نیت عذاب دادن و سوزاندن جن روی میدهد. قرائت با این نیت در قرائتهای تنهایی طولانی بسیار سودمند است اما بر هر مصیبت دیدهای کارساز نیست در نتیجه شایسته است قرائت بر مریض با این نیت خوانده نشود تا در آن حرمتهای زیر نگه داشته شود:
بدست آوردن اطلاعاتی از تغییرات و مدت زمان ورود شیطان بر مصیبت دیده و شناخت سبب این داخل شدن
شایسته است که مدت قرائت طولانی باشد(سه ساعت یا چیزی شبیه به این)
مداوای مریض به وسیله رقیه به طور پیوسته باشد(به طور متوسط سه جلسه در هفته)
مریض ناراحتیهای زمان مداوا و بعد آن را تحمل کند
مریض، پیرمرد نباشد
مریض، حامله نباشد
از زمان داخل شدن جن به بدن مریض مدت زمان زیادی نگذشته باشد یا به سبب سحر یا چشم زخم نباشد. باطل کردن سحر و برطرف کردن چشم زخم بر سوزاندن جن مقدم است.
سبب تحریک جن نباید باعث ضرر رساندن به بدن مریض یا شنوایی آن هنگام رقیه و بعد آن گردد یا باعث بیزاری و نفرت بیمار از رقیه شود.
آسیبها و حالاتی که در اثنای تعویذ در بیمار ظهور مییابد:
حالات و آسیبهایی که در اثنای خواندن تعویذ توسط راقی در بیمار ظهور مییابد، عبارتند از:
1- سردرد و تشنج.
2- سینهتنگی (و افسردگی).
3- تحرک و تکان خوردن بیش از اندازهی مژهها.
4- بلند فریاد زدن
5- احساس درد در ناحیهی شکم و نفخ شکم و همچنین ایجاد صداهای ناهنجار در ناحیه رودهها و شکم بیمار.
6- تغییر کردن صدای بیمار و ایجاد صداهای عجیب و غریب توسط او.
7- ورم کردن یکی از شاهرگهای گردن مریض[1].
8- غالب شدن خواب یا چرت بر مریض.
9- خندیدن یا گریه کردن بیموقع.
10- سرگیجه، حالت تهوع و استفراغ چیزهای غیرطبیعی در اشکال و رنگهای مختلف.
11- سردرد شدید.
12- احساس سنگینی از اطراف خویش و (در نهایت) بیهوشی و همچنین تب بسیار یا سرد شدن بیش از حد بدن.
13- احساس اینکه انگار چیزی به سرعت از کنار او میگذرد.
14- احساس انواع درد در قسمتهای مختلف بدن به نحوی که انگار درد در بدن او جا به جا میشود.
15- تکان خوردن برخی از اعضای او (بدون اراده).
16- زیاده گشتن بلغم (در دهان و گلو).
17- انحراف ظاهری در چشم (و کم شدن بینایی).
18- بیهوده سخن گفتن (و گفتن چیزهایی که از ذهن فعال و دانا سرچشمه نگرفته است).
19- عرق کردن زیاد به خصوص در ناحیه پشت.
20- خون ریزی ناگهانی بینی که عواملی چون سرماخوردگی و غیره عامل آن نباشد.
21- خمیازههای مداوم یا آه سرد کشیدن.
22- خارش یا سرخ شدن پوشت و یا ظاهر شدن دانههایی روی پوست.
23- احساس ناراحتی شدید و بیطاقتی در اثنای تعویذ و رغبت نداشتن به تکمیل شدن تعویذ.
24- لرزش شدید در سایر قسمتهای بدن.
25- تنگی نفس (به نحوی که نفس کشیدن به سختی و با صدایی بلند انجام گیرد) و از هوش رفتن.
26- سیاه شدن چهره و شاداب شدن و سفیدی آن پس از اینکه مریض استفراغ کرد.
27- تراوش بویی بسیار بد و ناخوشایند از معده و دهان.
28- طپش شدید دل و زیاد شدن آن در اثنای تعویذ.
29- خیره شدن یا بسته شدن چشمهای بیمار.
30- احساس تلخی در دهان به هنگام نوشیدن آبی که بر آن آیاتی از قرآن خوانده شده است[2].