اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

راز محبت

راز محبت

مسیو جان سیبرد سوییسی می‌گوید: «هر چقدر که انسان از روی تألیفات معاصرانش و از روی کتاب و سنت (نه از روی کتاب‌هایی که دشمنان و بدگویان نوشته‌اند) از احوال و سیره‌اش اطلاع حاصل کند، به دلیل پیروی میلیون‌ها نفر از او در گذشته و حال مطلع شده و از راه جان‌فشانی آنان در راه محبت و تعظیم او آگاه خواهد شد»([1]).



[1]- همان، 175.

اخلاق نیک

اخلاق نیک

کارل بروکلمان([1]) (1868-1956م) نویسنده‌ی متعصب آلمانی نیمه‌ی اول سده‌ی بیستم، متخصص تاریخ اسلام، پروفسور سابق دانشگاه‌های برسلاو، کونیگسبرگ، هاله و برلین می‌نویسد: «... مورخان معتقدند که [حضرت] محمد در اخلاق نیک و راستی گفتار و امانت و بخشش و نیکی منظر و فروتنی، در میان قوم خود ممتاز بود و نزد مردم مکه ملقب به «امین» شده بود و از فرط اطمینان و اعتمادی که به او داشتند، اموال خود را نزدش به امانت می‌گذاردند. [حضرت] محمد هرگز به استعمال مسکرات نپرداخت و در جشن‌ها و اعیادی که برای بت‌ها برگزار می‌شد، حاضر نشد و از دسترنج خود زندگی می‌کرد، زیرا از پدر ارثی به او نرسیده بود و چون با خدیجه ازدواج کرد، با اموال او به تجارت مشغول شد»([2]).



[1]- Brockelmann.

[2]- نظریات دانشمندان جهان...؛ 92.

شور عشق

شور عشق

جان دیون پورت می‌نویسد: «هیچگاه دلیلی مبنی بر اینکه محمد خودش را به این درجه تنزل داده باشد تا دکترینش (عقیده) را بوسیله‌ی معجزاتِ مجعول و کذب، تحمیل کرده و دعوتش را بر این اساس نشر داده باشد، اقامه نشده است و برعکس، کاملاً بر برهان و دلیل و فصاحت و بلاغت تکیه داشت و در دوران اول دعوت، متکی به عشق و شور مذهبی بود. در حقیقت، تنها عاملی که همیشه در نهاد محمد حکومت داشت، شور و جذبه‌ی دینی بود و در هر مرحله‌ای از مراحل حیات و در جمیع کارهای او، این معنی جلوه‌گر بود»([1]).



[1]- عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن؛ 25- 26.

مهربان با همه!

مهربان با همه!

استانلی لین پول انگلیسی می‌نویسد: «پیامبر اسلام ظرف بیست و سه سال با شخصیت بارز و قوت کلام و اخلاق و رفتارش توانست یکی از بزرگ‌ترین مذاهبِ روزگار را پایه‌گذاری کند و یکی از کامل‌ترین تمدن‌ها و فرهنگ‌ها را بنیان نهاد. وی یکی از بزرگ‌ترین قانونگذاران و مربیان مذهبی و سیاستمداران و مردان کارزار است، درحالی که مدرسه ندیده و درس نخوانده بود. در مغرب زمین، مسیحیان عموماً تصورات واهی و خطایی از پیامبر اسلام دارند، حال آنکه وی مردی بسیار قانع و فروتن و متین و محبوب بود و به ابلاغ رسالتش ایمانی فوق العاده داشت و در دوران نبوتش دایم این نکته را به مردم گوشزد می‌کرد که بنده و فرستاده‌ی خدا است و با اینکه نفس خود را به سختی رنج می‌داد، با همه‌ی مردم مهربان و رئوف بود»([1]).



[1]- همان؛ ص 25.

عظمت پیامبر

عظمت پیامبر ج

توماس کارلایل می‌گوید: «پیامبر اسلام نزد کسی از استادان بشر درس نخوانده و خطی ننوشته بود([1])...؛ زیرا که اسرار جهان بر وی کاملاً مشهود و عیان بود و از کسی اقتباس فکری نکرد، بلکه هرچه از اسرار عالم و علم الهی بر وی مکشوف شد، به واسطه‌ی روح مقدسی بود که انوار آن، از عالم مجهول بر قلب او تابش کرده است. تمام مظاهر وجود، برای پیامبر اکرم مکشوف بود و البته چنین اخلاص و عظمت روحی‌ای هیچگاه خالی از یک راز ماوراء الطبیعه نبود و گفته‌هایش جز یک آواز خوش و نغمه‌ی مؤثری از عالم محبوب وجود نبود»([2]).



[1]- خواجه حافظ شیرازی می‌گوید:

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

 

به غمزه مسئله‌آموز صد مُدرَّش شد

      و شیخ اجل و خداوندگار سخن، سعدی شیرازی می‌گوید:

یتیمی که ناکرده قرآن درست
               

 

کتب خانۀ هفت ملت بشست

 

[2]- همان؛ 34.