اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

برتری پیامبر

برتری پیامبر

هست بر مقتضای فضل ازل

بعضی از بعضی افضل و اکمل

وز همه افضل احمد عربی‌ست

که ز حق سوی ما رسول و نبی‌ست

آن فضایل که انبیا را بود

و آن شمایل که اصفیا را بود

گر شود جمله مجتمع با هم

همه باشد ز فضل احمد کم

هر نبی را که جحتی دادند

جناب امتی فرستادند

نیست مبعوث پیش شرع شناس

غیر احمد کسی به کافۀ ناس

(عبدالرحمان جامی)


 

 

 

پیشگفتار

پیشگفتار

ثنایی نیست با ارباب بینش

سزای صدر و بدر آفرینش

چو می‌لرزد ز هیبت این دعاگوی

زبانش چون تواند شد ثناگوی

محمد کافرینش را نشان اوست

سرافرازی که تاج سرکشان اوست

محمد بهترین هردو عالم

نظام دین و دنیا فخر آدم([1])

شخصیت پیامبر ج از صدر اسلام تاکنون مورد توجه نویسندگان بوده و هر کسی به نوعی ابعاد گوناگون زندگی ایشان را بررسی کرده و نوشته‌ای از خود به یادگار گذاشته است. برخی از نویسندگان به جنبه‌های اخلاقی و رفتاری پیامبر پرداخته و گروهی توجه به زندگی فردی و خانوادگی ایشان توجه کرده و جمعی دیگر عملکرد سیاسی، نظامی و... وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند.

در این میان کسانی بوده‌اند که با وسواس زیاد به نوشتن سیره‌ی پیامبر ج دست زده‌اند و با دقت و به تفصیل جنبه‌های مختلف زندگی ایشان را در هزاران صفحه مورد تحلیل و بررسی قرار داده‌اند و سعی بر آن داشته‌اند که چیزی از خفایا و زوایای سیره را از قلم نیندازند. دسته‌ای دیگر برای بهره‌رساندن به عامه‌ی مردم، کتاب‌هایی که حجیم نگاشته‌اند که حاصل پژوهش‌های همه‌ی آنان، شایسته‌ی تقدیر و سپاس‌گزاری است.

شخصیت پیامبر اسلام اقیانوسی بیکران است که هرچه درباره‌اش بنویسند باز هم کم است و نیاز به بحث و پژوهش هنوز در سیره‌ی آن حضرت احساس می‌شود. چیزی که بسی مایه‌ی شگفتی است، این است که نه تنها مسلمانان، بلکه پیروان سایر ادیان و مذاهب نیز، فارغ از ایده‌ی خود، با شوق و ذوق در مورد پیامبر ج دست به قلم می‌برند و از شخصیت ایشان تجلیل می‌کنند. علامه سید سلیمان ندوی در این باره چنین نوشته است:

«آنچه نویسندگان سیره‌ی پیامبر از زمان رسالت تا امروز [سال 1344ق] در نقاط مختلف اسلامی و غیر اسلامی به اکثر زبان‌های جهان نوشته‌اند، به هزاران نسخه می‌رسد و تنها آنچه به زبان اردو نگاشته شده است به بیش از هزار می‌رسد و این در حالی است که از تاسیس زبان اردو دو سده بیشتر نمی‌گذرد. تازه، قطع‌نظر از آنچه مسلمانان در این زمینه نوشته‌اند و شاید تألیف آنان ناشی از محبت زیادی باشد که به پیامبر ج دارند و این عمل را برای خویش ذخیره‌ی اخروی می‌دانند. جا دارد نویسندگانی را ملاحظه فرمایید که به نبوت و رسالت پیامبر ایمان ندارند و در عین حال درباره‌ی سیره‌اش دست به قلم بردند و کتاب نگاشتند.

در هند با وجود اختلاف ملت‌ها، اعم از هندو، سیک و برهمن، نمونه‌های زیادی از علمای‌شان پیرامون سیره‌ی رسول الله ج کتاب نوشتند.

اروپاییان که به اسلام معتقد نیستند و به رسالت محمد ج ایمان ندارند، هم از سیره‌ی رسول الله ج غافل نشدند و حتی مبلغان مسیحی و خاورشناسان به خاطر اشباع علمی و توجهی که به تاریخ دارند، در این زمینه قلم برداشتند و شمار تألیفات‌شان به صدها جلد کتاب می‌رسد.

در آماری که در مجله‌ی المقتبس – مجله‌ای که 40 سال پیش [یعنی در آغاز سده‌ی چهاردهم هجری] در دمشق [توسط استاد محمد کردعلی (1876-1953م)] منتشر می‌شد – خواندم که شمار تألیفات درباره‌ی سیره‌ی رسول الله ج به زبان‌های مختلف اروپایی به 1300 جلد کتاب رسیده بود و با افزودن شمار کتاب‌های چاپ‌شده در خلال این چهل سال در چاپخانه‌های اروپا به رقم بالا، این آمار بیشتر نیز خواهد شد»([2]).

برای کامل‌شدن مطلب، اگر گفتار جان دیون پورت را بیفزاییم خالی از لطف نیست؛ وی می‌گوید: «این نکته محقق و مسلم است که در میان همه‌ی مقننین و کشورگشایان معروف جهان، تاریخ زندگی هیچکدام مشروح‌تر و معتبرتر از تاریخ زندگی محمد ج نوشته نشده است»([3]).

مسیحیان اروپایی از سده‌ی پانزدهم میلادی به نگارش سیره‌ی پیامبر پرداختند که نخستین نوشته‌ها، مغرضانه و در راستای خدمت به اربابان سلطه‌جو و استعماری بود و کم کم از حجم انبوه اتهام‌ها و تهمت‌های ناروا کاسته شد و گام‌هایی در جهت معرفی بهتر پیامبر ج برداشته شد.

آنچه که در این کتاب فراهم شده است، گلچینی از گفتارهای منصفانه، بلکه اعتراف‌های خاورشناسان درباره‌ی شخصیت پیامبر اسلام ج است که از لابه‌لای کتاب‌های مختلفی گردآوری شده و سعی بر آن بوده است که تنها نکته‌های مثبت و مطابق واقعیت نقل شود و به سخنان مغرضانه و بی‌اساس، وقعی داده نشود، تا چراغی فروزان فراروی کسانی باشد که در سرمشق‌گرفتن از پیامبر ج در زندگی خود تردید دارند؛ باشد که به خود آیند و گمشده‌ی خویش را – که در میان غربیان به دنبال آن بودند – بازیابند و مصداق «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم». یا «یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم» نباشند؛ و مشعلی تابان در مسیر کسانی باشد که خالصانه به پیامبر و آیین اسلام، عشق می‌ورزند و...

جاوید در متابعت مصطفی گریز

 

تا نور شرع او شودت پیر و مقتدا([4])

آنچه در گام نخست باید دانست، این است که: سخن و نوشته‌ی خاورشناسان، ملاک سنجش شخصیّت پیامبر گرامی اسلام نیست، بلکه قرآن کریم و احادیث صحیح، مبیّن شخصیّت کلی پیامبر خدا ج هستند و هر سخن و نوشته‌ای که مخالف این دو منبع باشد، مردود و فاقد اعتبار است، لذا برای شناخت آن حضرت، ابتدا باید به قرآن و احادیث صحیح رجوع کرد و در گام بعد به نوشته‌های دانشمندان بزرگ و معتمد مسلمان[5] و از آن پس می‌توان برای تأیید و استوارساختن کلام خود، به نوشته‌ها و گفته‌های خاورشناسان استناد جست که فضیلت و برتری آن است که مخالفان و دشمنان به آن اقرار و اعتراف کنند:

خوش‌تر آن باشد که سر دلبران

 

گفته آید در حدیث دیگران([6])

در پایان برخود لازم می‌دانم که از تمامی کسانی که مرا در تهیه و تنظیم این اثر یاری کردند، به ویژه برادر گرامی‌ام جناب مولانا عبدالعزیز حسین‌بُر مدرس عین العلوم گشت و جناب مولانا حبیب الله سالارزهی، مدرس و ناظم جامعه‌ی ترتیل قرآن زاهدان و جناب شیخ عبدالعزیز سیدزاده که برخی از منابع را در اختیار این جانب قرار دادند، صمیمانه سپاس‌گزاری کنم.

خدایا چنان کن سرانجام کار

 

که تو خشنود باشی و ما رستگار!

سراوان، گشت /12/10/1385 ش

امیر عبدالستار حسین‌بُر




[1]- اسرارنامه عطار، 11-12.

[2]- در جستجوی الگو، 109-110.

[3]- عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، 30.

[4]- دیوان عطار.

[5]- یکی از بهترین کتابها در سیرت پیامبر اکرم ج، کتاب الرحیق المختوم نوشتۀ شیخ صفی الرحمن مبارکفوری می‌باشد که ترجمه فارسی آن در سایت کتابخانه عقیده بنام خورشید نبوت و سیرت رسول اکرم ج موجود است. (www.aqeedeh.com). (مُصحح)

[6]- مولانا جلال الدین بلخی.