ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مهاتما گاندی([1]) (1869-1948م) رهبرِ بزرگِ هند، پس از مطالعهی کتاب زندگانی پیامبر اسلام، در روزنامهای که به نام هندِ جوان([2]) منتشر میکرد، شرحی نوشت که خلاصهاش چنین است: «من بیشتر از پیش معتقدم که این نیروی شمشیر نبود که در آن روزها برای اسلام، در نقشهی حیات، چنین جایی باز کرد، بلکه سادگی مطلق و از خودگذشتگی و فداکاریِ محمد بود...
برای من دانستنِ این مقدار کافی است که در میانِ میلیونها افراد بشر، محمد کسی بود که در راه ترس از خدا گام برمیداشت؛ از دنیا رفت درحالی که چیزی نداشت و هیچ وقت نمیخواست که بر قبرش بارگاهی برافرازند و حتی آن هنگام که در بسترِ مرگ آرمیده بود، از کوچکترین طلبکارانش غافل نبود»([3]).
مسیو گروسه([1]) در کتاب تمدنهای شرق میگوید: «محمد وقتی شروع به دعوت کرد، جوانِ بلندهمت و پاکدامنی بود که برای شریعتهای مقدس، سراسر، عزم و ارده بود. او بسیار فراتر و متعالیتر از محیطی بود که در آن میزیست. عرب در آن روز که این مردِ بزرگ، آنان را به خداپرستی فراخوانده بود، در منجلاب بتپرستی غوطهور بودند و در چنین هنگامی که عزم کرد آنان را به خداپرستی دعوت کند، اوضاع اجتماعی و روحیِ قومِ عرب نیز بیاندازه بد بود و هرج و مرج عجیبی در میانشان وجود داشت؛ همدیگر را میکشتند و غارت را امری جایز میدانستند، اخلاق و عاداتشان فاسد بود و قومی بودند به تمام معنی وحشی؛ بنابراین، تصمیم گرفت که در زیر لوای دعوت خود، یک حکومت دموکراتیک که ضامن وحدتشان باشد، برپا و عاداتشان را اصلاح کند و از همین ملت وحشی یک جامعهی تربیتیافته به وجود آورد»([2]).
تئودور لوثروپ ستودارد([1]) (1908-1966م) نویسنده آمریکایی میگوید: «وقتی آوازهی اسلام در میان اعراب بلند شد، محمد از نژاد عرب بود، در حالی که به توحید فرا میخواند و توانست غیرت و حمیت([2]) دینی را در نفوسِ عرب برانگیزد و بدیهی است این امر زمانی میسر شد که توانست آن کینههای قدیمی و دشمنیهای شدید را از میان عربها بردارد و آنان را باهم در زیر پرچم پیامبری که در رأس آن نوری از هدایت میدرخشید، جمع و متحد سازد»([3]).
مسیوان ملیا میگوید: «[محمد] اوضاعِ خانوادگی را به بهترین شیوه اصلاح کرد و به زنان جایگاه ارجمندی بخشید و مردم را به اعمال نیک و خوبی در حق دیگران تشویق کرد»([1]).
کونستان ویرژیل گیورگیو، در رد عقاید دو نفر از دانشمندان فرانسوی که هردو استاد زبان عربی و متخصص در زبان و ادبیات عرب هستند و میگویند: محمد فقط ناشر قوانین دینیای بود که از جانب خداوند به او ابلاغ میشد، میگوید: «محمد هم ناشر و مبلغ مذهبی بود و هم پیشوای یک نهضت بزرگ اجتماعی و اقتصادی و به همین جهت قوانینی که از جانب خداوند برای انتشار به او ابلاغ میشد، به تدریج نازل میگشت»([1]).