ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحۡمَةٗ وَهَیِّئۡ لَنَا مِنۡ أَمۡرِنَا رَشَدٗا١٠﴾ [الکهف: 10]
«پروردگارا! ما را از رحمت خود بهرهمند، و راه نجاتی برایمان فراهم فرما.»
اصحاب کهف در موقعی این دعا را خواندند که این جوانان به غار پناه برده و رو به درگاه خداأ کرده بودند.
2- ﴿مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ﴾ [الکهف: 39]
«ماشاءَاللهُ! (این نعمت از فضل و لطف خدا است، و آنچه خدا بخواهد شدنی است!) هیچ قوّت و قدرتی جز از ناحیهی خدا نیست.»
این ذکر در موقع مشاهدۀ لطف و نعمت خداوندأ خوانده میشود.
1- ﴿رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرٗا٢٤﴾ [الإسراء: 24]
«پروردگارا! بدیشان (والدینم) مرحمت فرما، همان گونه که آنان در کوچکی (به ضعف و کودکی من رحم کردند و) مرا تربیت و بزرگ نمودند.»
خداوندأ نه تنها به انسان آموزش میدهد که چگونه برای والدینش دعا کند بلکه امر میفرماید که این دعا را برای آنها و هر آن کس که انسان را تربیت و بزرگ نموده، بخواند.
2- ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوّٗا کَبِیرٗا٤٣﴾ [الإسراء: 43]
«خداوند از آنچه آنان (دربارۀ خدا به هم میبافتند و از ناروا و نقائصی که در حق او) میگویند، بسیار به دور و (از اندیشۀ ایشان) خیلی والاتر و بالاتر است.»
این ذکر، جواب توهّمات نادرست افراد فاسق در مورد خالق یکتاست. و اشاره دارد به آفریدههایی که ادعا میکنند که با خداوند یکتا، آنها نیز خدا هستند![1]
3- ﴿رَّبِّ أَدۡخِلۡنِی مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَأَخۡرِجۡنِی مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَٱجۡعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِیرٗا٨٠﴾ [الإسراء: 80]
«پروردگارا! مرا صادقانه (به هر کاری) وارد کن، و صادقانه (از آن) بیرون آور، و از جانب خود قدرتی به من عطاء فرما که (در امر حکومت بر دوستان و اظهار حجّت در برابر دشمنان، برایم) یار و مددکار باشد.»
سورۀ إبراهیم
1- ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ٣٥﴾ [إبراهیم: 35]
«آنگاه که ابراهیم (پس از بنای کعبه) گفت: پروردگارا! این شهر (مکّه نام) را محلّ امن و امانی گردان، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار.»
2- ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُۥ مِنِّیۖ وَمَنۡ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٣٦﴾ [إبراهیم: 36]
«پروردگارا! این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساختهاند. (خداوندا! من مردمان را به یکتاپرستی دعوت میکنم) پس هر که از من پیروی کند، او از من است، و هرکس از من نافرمانی کند (تو خود دانی، خواهی عذابش فرما و خواهی بر او ببخشا) تو که بخشایندۀ مهربانی.»[1]
3- ﴿رَّبَّنَآ إِنِّیٓ أَسۡکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیۡرِ ذِی زَرۡعٍ عِندَ بَیۡتِکَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفِۡٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِیٓ إِلَیۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَشۡکُرُونَ٣٧﴾ [إبراهیم: 37]
«پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را (به فرمان تو) در سرزمین بدون کشت و زرعی، در کنارِ خانۀ تو، که (تجاوز و بیتوجّهی نسبت به) آن را حرام ساختهای سکونت دادهام، خداوندا تا این که نماز را برپای دارند، پس چنان کن که دلهای گروهی از مردمان (برای زیارت خانهات) متوجّه آنان گردد و ایشان را از میوهها بهرهمند فرما، شاید که (از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا) سپاگزاری کنند.»
4- ﴿رَبَّنَآ إِنَّکَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِی وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا یَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ٣٨﴾ [إبراهیم: 38]
«پروردگارا! تو آگاهی از آنچه پنهان میداریم و از آنچه آشکار میسازیم (لذا به مصالح ما داناتری و آن کن که ما را به کار آید) و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفی نمیماند.»
5- ﴿رَبِّ ٱجۡعَلۡنِی مُقِیمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّیَّتِیۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ٤٠﴾ [إبراهیم: 40]
«پروردگارا! مرا و کسانی از فرزندان مرا نمازگزار کن. پروردگارا! دعا و نیایش مرا بپذیر.»
6- ﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ یَوۡمَ یَقُومُ ٱلۡحِسَابُ٤١﴾ [إبراهیم: 41]
«پروردگارا! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا میشود.»[2]
[1]- رحمت و مهربانی ابراهیم÷ در حال نافرمانی قومش به وی اجازه نداد که در این حال خواهان هلاک و نابودی قومش شود. قطان، تفسیر القطان، 2/292.
1- ابراهیم÷ برای پدر خود در حالی دعا کرد که کافر بود و این عملکردش در نزد اللهأ پذیرفته نشد، خداوند میفرمایند: ﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَکَ وَمَآ أَمۡلِکُ لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَیۡکَ تَوَکَّلۡنَا وَإِلَیۡکَ أَنَبۡنَا وَإِلَیۡکَ ٱلۡمَصِیرُ٤﴾ [الممتحنة: 4]
«(رفتار و کردار) ابراهیم و کسانی که بدو گرویده بودند، الگوی خوبی برای شما است، بدانگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که بغیر از خدا میپرستید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و در حق شما بیاعتنائیم، و دشمنانگی و کینهتوزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید و او را به یگانگی میپرستید. (کردار و رفتار ابراهیم و گروندگان بدو، سرمشق خوبی برای شما است) مگر سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت: من قطعاً برای تو طلب آمرزش میکنم، و در عین حال برای تو در پیشگاه خدا هیچ کار دیگری نمیتوانم بکنم. (این سخن، چیزی نیست که بدان اقتداء کنید). پروردگارا! به تو توکّل میکنیم، و به تو روی میآوریم، و بازگشت به سوی تو است (و همهی راهها سر به جانب تو دارد و به تو منتهی میگردد).» این دعا به صورت عام برای والدین مسلمان جایز است و در صورتی که کافر هم باشند میتوان برای آنها طلب هدایت از خداوندأ کرد. البته برخی از مفسرین بر این باورند که برای آدم و حوا –علیهما السلام- دعا کرده است. نک: رازی، مفاتیح الغیب، 9/264.
همچنین وقتی که ابراهیم÷ فهمید، استغفارش برای پدرش سودی نداشته، دیگر این کار را نکردند چنانکه در سورهی توبه آیهی 114 فرموده است: ﴿وَمَا کَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِیمٞ١١٤﴾ [التوبة: 114]
«واستغفار ابراهیم برای پدرش، فقط بخاطر وعدهای بود که به او داده بود (تا وی را بسوی ایمان جذب کند)؛ اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست؛ از او دوری جست. به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود!»
سورۀ رعد
1- ﴿هُوَ رَبِّی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ مَتَابِ٣٠﴾ [الرعد: 30]
«او پروردگار من است. جز او معبودی (به حق) نیست. بر او توکّل کردهام، و بازگشت من به سوی او است.»
سورۀ یوسُف
1- ﴿رَبِّ ٱلسِّجۡنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدۡعُونَنِیٓ إِلَیۡهِۖ﴾ [یوسف: 33]
«پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا بدان فرا میخوانند.»
یوسف÷ نگفت: از آنچه مرا بدان میخوانید. بلکه گفت: از آنچه مرا بدان میخوانند؛ زیرا جمعِ زنان در این فراخوان، چه با گفتار و چه با حرکتها و نگاهها، مشترک و همآوا بودند. یوسف÷ رو به خدا میکند و از او یاری و مدد میخواهد و عاجزانه درخواست میکند که یزدانأ تلاشهای زنان را از او برگرداند که برای به دامانداختن وی از خود نشان میدهند؛ چراکه میترسد در لحظهای در برابر این همه مکر و نیرنگ و تشویق و ترغیب پیاپی به گناه ضعیف گردد و به چیزی دچار شود که از آن بر خود میترسد، و با دعا و زاری از خداأ میخواهد او را نجات دهد.[1] و این ندای هر موحّد و مؤمنی نیز میباشد که زندان را بر خواستۀ پلیدِ مشرکین و کافرین و منافقین ترجیح میدهد و فقط از خداأ درخواست کمک و نجات میکند.
2- ﴿فَٱللَّهُ خَیۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ٦٤﴾ [یوسف: 64]
«خدا بهترین حافظ و نگهدار است و از همهی مهربانان مهربانتر است.»
یعقوب÷ ابراز میدارد: اگر مرحمتی و لطف برای خودم میخواهم، فقط خدا، بلی فقط خدا را به کمک میطلبم چه: «خدا بهترین حافظ و نگهدار است و از همۀ مهربانان مهربانتر است.»[2]
3- ﴿۞رَبِّ قَدۡ ءَاتَیۡتَنِی مِنَ ٱلۡمُلۡکِ وَعَلَّمۡتَنِی مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِیِّۦ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِی مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّٰلِحِینَ١٠١﴾ [یوسف: 101]
«پروردگارا! (سپاسگزارم که بخش بزرگی) از حکومت به من دادهای و مرا از تعبیر خوابها آگاه ساختهای. ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی. مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق گردان.»
این دعای یوسف÷ بعد از رهایی از زندان و بازگشت به آغوش پدر بزرگوارش یعقوب÷ است.