ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَۖ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا٦٥ إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا٦٦﴾ [الفرقان: 65-66]
«پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما به دور دار. چرا که عذاب آن (گریبانگیر هر کس که شد از او) جدا نمیگردد. بیگمان دوزخ بدترین قرارگاه و جایگاه است.»
2- ﴿رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّیَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡیُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِینَ إِمَامًا٧٤﴾ [الفرقان: 74]
«پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده) باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان.»
اینها دعای بندگان خوب خدای رحمان است که خاشعانه و متضرعانه ربّ خود را فرا میخوانند. این دعا برگرفته از احساس فطریِ ایمانیِ ژرف است. احساس عشق به چندین برابر شدن رهروان راه خدا، و در پیشاپیش آنان فرزندان و همسران، چون ایشان نزدیکترین مردمان در پیروی کردن هستند، و ایشان نخستین امانتی میباشند که از انسان دربارۀ آنان سؤال میشود. و احساس عشق به این که مؤمن احساس کند که او پیشوا و راهنمای به خیر و خوبی گردد و عاشقان راه خدا بدو اقتدا نمایند. البتّه در این کار خودستائی و خودنمائی و خودبزرگبینی نیست. چه کسانی که در این کاروان و با این کاروان حرکت میکنند همه و همه راه به سوی خداأ دارند و در راه خداأ گام برمیدارند. [1]
1- ﴿رَبِّ ٱنصُرۡنِی بِمَا کَذَّبُونِ﴾ [المؤمنون: 26 و 39]
«پروردگارا! کمکم کن، (من از اینان مأیوس شدهام، نابودشان فرما) به سبب این که مرا تکذیب کرده و دروغگویم نامیدهاند.»
این دعا هنگامی بود که هود و نوح (علیهما السلام) دیدند راهی به سوی دلهای خشک و راکد کفار و مشرکین در میان نیست، و جائی را برای رهائی از تمسخر و استهزاء و اذیّت و آزارشان نمییابند. تنها کاری که میتوانند بکنند این است که رو به خداأ دارند، و از تکذیب ایشان بنالند و غم و اندوه خود را به پیشگاه او عرضه کنند، و از آستانۀ کبریائی خداأ یاری بطلبند و درخواست چیره شدن و پیروز گردیدن بر این تکذیب و آزار کنند.[1]
2- ﴿رَّبِّ أَنزِلۡنِی مُنزَلٗا مُّبَارَکٗا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡمُنزِلِینَ٢٩﴾ [المؤمنون: 29]
«پروردگارا! مرا در جایگاه پرخیر و برکتی فرود آور و تو بهترین فرودآورندگانی.»
این دعای نوحِ÷ سوار بر کشتی است که از خداوندأ خواهان نزولی پربرکت است.
3- ﴿رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ٩٣﴾ [المؤمنون: 93]
«پروردگارا! اگر چیزی (را از عذاب) که بدان وعده داده میشوند، (در دنیا بر سر آنان بیاوری، در حالی که من در میانشان باشم و) به من بنمائی.»
مراد این است که اگر عذاب و بلا را دامنگیرشان کردی، در حالی که من در قید حیات و در میانشان باشم.
4- ﴿رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِی فِی ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ٩٤﴾ [المؤمنون: 94]
«پروردگارا! مرا از زمرۀ کافران مگردان (و همراه ایشان معذَّب منما).»[2]
5- ﴿رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّیَٰطِینِ٩٧ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحۡضُرُونِ٩٨﴾ [المؤمنون: 97-98]
«پروردگارا! خویشتن را از وسوسههای اهریمنان (و تحریکات ایشان به انجام گناهان) در پناه تو میدارم. و خویشتن را در پناه تو میدارم از این که با من (در اعمال و اقوال و سایر احوال) گرد آیند (و مرا از تو غافل نمایند).»
6- ﴿رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلرَّٰحِمِینَ١٠٩﴾ [المؤمنون: 109]
«پروردگارا! ایمان آوردهایم، پس ما را ببخش و به ما رحم فرما، و تو بهترین رحمکنندگان هستی.»
7- ﴿رَّبِّ ٱغۡفِرۡ وَٱرۡحَمۡ وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلرَّٰحِمِینَ١١٨﴾ [المؤمنون: 118]
«پروردگارا! (گناهانم را) ببخشای و (به من) مرحمت فرمای، چرا که تو بهترین مهربانانی.»
1- ﴿۞وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ٨٣﴾ [الأنبیاء: 83]
«ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربانترین مهربانانی.»
ایّوب÷ در اینجا در دعای خود از وصف حال پا را فراتر نمیبرد: ﴿أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ﴾ «بیماری به من روی آورده است». و پروردگارش را با صفت خود وصف کرده است: ﴿وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ﴾ «و تو مهربانترین مهربانانی». آنگاه برای تغیییر حال خود دعا نمیکند، تا شکیبائی خود را در برابر بلا نشان دهد. همچنین به پروردگار خود چیزی پیشنهاد نمیکند، تا ادب لازم را با خدای خویش داشته باشد و احترام بایسته را بجای آورد. ایّوب÷ نمونۀ شکیبائی است که از بلا به فغان نمیآید و جانش به لب نمیرسد، و از زیان و ضرر بدنی و مالیای که در همۀ اعصار و قرون ضربالمثل گردیده است، به خود نمیپیچد. حتّی ایّوب÷ از این هم خودداری میکند که رفع بلا و دفع زیان خود را از خداأ بطلبد. کار خود را بدو وامیگذارد، چون اطمینان دارد خدا از حال زار او خبر دارد و بینیاز از دعا و طلب است.[1]
2- ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ٨٧﴾ [الأنبیاء: 87]
«معبودی (به حق) جز تو وجود ندارد و تو پاک و منزّهی، (خداوندا) من از جملۀ ستمکاران شدهام (مرا دریاب!).»
این دعای یونُس÷ در میان تاریکیهای شب و دریا و شکم نهنگ است که بعد از اینکه بخاطر نافرمانی قومش خشمناک از میان آنها بیرون رفت. خداوندأ با فضل خود و این دعا وی را نجات داد، خداوند متعال میفرمایند: ﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٨٨﴾ [الأنبیاء: 88] «دعای او را پذیرفتیم و وی را از غم رها کردیم، و ما همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم (و در برابر دعای خالصانه، آنان را از گرفتاریها میرهانیم).» در واقع اگر وی از زمرۀ پرستشگران و موحّدان نبود نابود میشد، خداوندأ میفرمایند: ﴿فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِینَ١٤٣ لَلَبِثَ فِی بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ١٤٤﴾ [الصافات: 143-144] «اگر او قبلاً از زمرۀ پرستشگران نمیبود. او در شکم ماهی تا روز رستاخیز میماند.»[2] پیامبر اکرم ج در مورد این ندای یونُس÷ چنین میفرماید: «نَعَمْ دَعْوَةُ ذِی النُّونِ إِذْ هُوَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ: ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ فَإِنَّهُ لَمْ یَدْعُ بِهَا مُسْلِمٌ رَبَّهُ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلا اسْتَجَابَ لَهُ.» «دعای ذوالنون[3] در حالیکه در شکم ماهی بود ﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ بود که بی شک انسان مسلمانی با آن در مورد چیزی دعا نمیکند مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب میکند.»[4]
3- ﴿رَبِّ لَا تَذَرۡنِی فَرۡدٗا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡوَٰرِثِینَ٨٩﴾ [الأنبیاء: 89]
«پروردگارا! مرا تنها مگذار (و فرزندی به من عطاء کن که در زندگی یار و یاور من و پس از مرگ برنامۀ تبلیغ را پیگیری کند. البتّه اگر هم فرزندی وارث من نشد باکی نیست، چرا که) تو بهترین وارثانی (و باقی پس از فنای مردمانی).»
زکریا ÷ در حالی این عا را خواند که پیر و همسرش نازا بوده است و خداوندأ با دادن یحیی÷ دعایش را مستجاب کرد.
4- ﴿رَبِّ ٱحۡکُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ١١٢﴾ [الأنبیاء: 112]
«پروردگارا! دادگرانه (میان من و اینان) داوری کن (تا سرانجام، حال مؤمن و کافر یکسان نباشد. آن گاه روی سخن به مخالفان کرده و اظهار داشت:) پروردگار همۀ ما خداوند مهربان است. (و در برابر) نسبتهای ناروائی که میزنید، تنها از او کمک و یاری خواسته میشود.»
پیغمبر ج پس از مشاهدۀ این همه دوری و روگردانی مشرکان از پذیرش اسلام، رو به خدا کرد و عاجزانه این ندا را سر دادند و کارش و قضاوت را به وی واگذار کردند. [5]
[1]- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/620.
[2]- این مناجات از طرفی اهمیّت و جایگاه دعا و توبه را نشان میدهد که عدم انجامش چه نافرجام مهلک و وحشتناکی در بردارد و از طرفی دیگر ندایی جامع از اقرار به یکتاپرستی و تنزیه خداوند متعال و اقرار به اشتباه و خطاست تا در راستای این تمجید و تسبیح، خداوند با لطف وصفناپذیرش از اشتباه و گناه انسان درگذرد.
[3]- «ذو النُّون»: ماهیدار. صاحب ماهی. مراد یُونُس÷ است. (نون) به معنی ماهی بزرگ است و مراد نهنگ یا وال است. نک: أنبیاء/87 و ماوردی، النکت والعیون، 3/93.
[4]- (صحیح): احمد، المسند (ش1462) / ترمذی (ش3505).
[5]- نک: قِنَّوجی، فتحُ البیان فی مقاصد القرآن، 8/383.
1- ﴿رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِی صَدۡرِی٢٥ وَیَسِّرۡ لِیٓ أَمۡرِی٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِی٢٧ یَفۡقَهُواْ قَوۡلِی٢٨ وَٱجۡعَل لِّی وَزِیرٗا مِّنۡ أَهۡلِی٢٩﴾ [طه: 25-29]
«پروردگارا! سینهام را فراخ و گشاده دار. و کار مرا بر من آسان گردان. و گره از زبانم بگشای. تا این که سخنان مرا بفهمند. و یاوری از خاندانم برای من قرار بده.»
این دعای موسی÷ بعد از برانگیختنش به پیامبری است.
2- ﴿رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمٗا١١٤﴾ [طه: 114]
«پروردگارا! بر دانشم بیفزا.»
1- ﴿فَهَبۡ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا٥﴾ [مریم: 5]
«(پروردگارا! )از فضل خویش جانشینی به من ببخش.»
زکریا ÷ در حالی این دعا را خواند که پیر و همسرش نازا و از بستگانش بعد از خود بیمناک بود؛ چرا که در ایشان شایستگی و بایستگی به دست گرفتن کار و بار دین را نمیدید. و از خداوندأ خواهان جانشین و فرزندی نیک شد که خداوندأ، یحیی÷ را به وی بخشید.