ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
264- عزم صدیقی در جنگ با رومیان..
حضرت ابوبکر س همیشه در این فکر بود چگونه سرزمین شام را از یوغ بردگی و ظلم و ستم استبدادگران رهایی بخشد.
ایشان در همین افکار بود که یکی از سرداران سپاه اسلام بنام شرحبیل بن حسنه که در جنگ با مرتدان رشادتهای چشمگیری به نمایش گذاشته بود، خدمت آنحضرت حاضر شده عرض کرد:" ای خلیفه مسلمانان! آیا برنامهای برای لشکرکشی به طرف سرزمین شام ندارید؟". ایشان فرمود: «نعم قد حدثت نفسی بذلک وما أطلعت علیه أحدا وما سألتنی عنه إلا لشیء». "آری، مدت زمانی است که در این فکرم، البته در این زمینه به کسی چیزی نگفتهام. چرا این سؤال را میپرسید حتما چیزی در سرت هست؟"..
ایشان عرض کرد: بله جناب خلیفه رسول الله! من در خواب دیدم که ما به فرماندهی شما بسوی شام لشکرکشی میکنیم.
حضرت ابوبکر خوشحال شده به ایشان فرمود: «نامت عیناک! خیرا رأیت وخیرا یکون إن شاء الله». "چشمانت سلامت! خواب خوبی دیدهای و به خواست خداوند اتفاقات خوبی در پیش خواهد بود".
این خواب خوب از آن مژدههایی است که رسول الله ج درباره آن فرمودهاند: «لم یبق من النبوة إلا المبشرات، قالوا: وما المبشرات؟ قال: الرؤیا الصالحة».. "از نبوت جز مژدهها نخواهد ماند. یاران پرسیدند: مژدهها چیستند؟ فرمودند: خواب نیکو".
این خواب آرزوها و اراده و عزم قلبی حضرت ابوبکر را تحریک کرد، در پی آن ایشان شورای ویژهای برای بررسی شیوه لشکرکشی به شام تشکیل داد. ایشان از این خواب خوب فال نیک گرفته با توکل بر پروردگار عالم و با جهد و تلاش شبانهروزی و کارآیی درست شروع کردند به برنامهریزی و آمادگی برای دست یافتن بدین فتح و پیروزی بزرگ..[1]
چشمهایت سلامت! خواب بسیار خوبی دیدهای، و به خواست خداوند مژدههای خوبی پیش روی خواهد بود. |
263- دلجویی از خویشان رسول الله ج
مادر مؤمنان حضرت عائشه ل آورده: حضرت ابوبکر صدیق س میگفت: رسیدن به خویشان پیامبر اکرم ج، از صله رحم بجا آوردن و رسیدن به خویشاوندانم برایم بسیار عزیزتر است.[1]
و همچنین حضرت ابوبکر س به فرماندهان لشکرهایی که بسوی شام گسیل میداشت توصیه مینمود تا بر لشکرگاهها خود محافظان و پاسبانانی تعیین کنند تا از حملههای ناگهانی و تلههای دشمن در امان باشند. و به آنها دستور داد تا خود هر چند گاه یکبار غافلگیرانه چک پستها و پاسبانان را مورد واررسی قرار دهند تا مطمئن شوند آنها وظیفه خود را به نحو احسن انجام میدهند. برای نمونه این فرمان آن حضرت به یزید بن أبی سفیان س است که به او فرمود: «أکثر حرسک وأکثر مفاجأتهم فی لیلک ونهارک». "پاسبانها را زیاد کن و بارها شب و روز آنها را غافلگیر کن".
حضرت خلیفه س به حضرت عمرو بن عاص دستور داد: شبها تا دیر وقت با همراهانت گرم مجلس باش. با آنها با دوستی و محبت بدون تکلف نشست و برخواست کن.
فرمانداران حضرت ابوبکر صدیق دستورات ایشان را مشعل راه خود قرار داده، در مسیر سفر و یا در اتراق گاهها تدابیر امنیتی لازم را مورد اجرا قرار میدادند.[1]
261- اقدامات امنیتی سپاه در مسیر سفر و قیام
روزی که حضرت ابوبکر س احساس کرد امکان دارد برخی قبائل مرتد و ستیزهجو غافلگیرانه به مدینه منوره شبیه خون زنند، گشتهایی ویژه ترتیب داد تا تمام شب راههای مدینه را زیر نظر داشته، از شهر محافظت کنند. و چون حضرت خالد بن ولید را برای ریشه کن ساختن مرتدان فرستاد، ایشان را از دامها و دسیسههای دشمن و از شبیه خونهای غافلگیرانه آنها بشدت برحذر داشت. و به او گوشزد کرد تا تدبیرهای لازم را همیشه در نظر داشته باشد. به ایشان دستور داد: «احترس من البیات فإن فی العرب غرة». "از شبیهخون زدن دشمن بر حذر باش، چرا که عربها در حملههای ناگهانی و تله گذاشتن و غافلگیر کردن دشمن ماهرند".[1]
260- برنامههای احتیاطی
حضرت ابوبکر صدیق س به فرماندهانش در شام تأکید کرده بود با پیکها و سفیران دشمن با احترام برخورد کنند ولی در عین حال آنها را خوب زیر نظر داشته باشند و اجازه ندهند به نقطه ضعفهای سپاه اسلام پی ببرند. ایشان به حضرت یزید بن أبی سفیان س فرموده بودند: " سفیران دشمن نزد تو میآیند، از آنها بخوبی استقبال کن. دیدار اول اولین پیام شما خواهد بود که به دشمن میبرسد.
آنها را زیاد نزد خود نگه ندار تا فرصت نیابند اطلاعاتی در مورد سپاه اسلام بدست آورند. خودت با آنها مذاکره کن، دوستان و همراهانت را از گفتگو با آنها برحذر دار و رازهای خود را در جلسهها مطرح نکن تا برنامههایت نقش بر آب نشوند".[1]