ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حضرت ابوبکر صدیق س اساسیترین اصول رهبریت و اداره امت را اعلام داشته فرمود: «إن الصدق بین الحاکم والأمة هو أساس التعامل». "صداقت و درستی اساس تعامل و رویه بین حاکم و رعیت است".
وقتی از حضرت سعید بن زید س پرسیده شد؛ چه وقت با حضرت ابوبکر س بیعت کردید؟ ایشان در جواب گفت: همان روزی که رسول الله ج وفات کرد. صحابه کرام شایسته ندیدند حتی برای چند ساعت هم بدون جماعت و امیر بسر برند.[1]
تمام بگومگوها در سقیفه بنی ساعده در سایه امنیت و آرامش صورت گرفت. در آنجا هیچ درگیری و فسادی رخ نداد، کسی بر دیگری پرخاش نکرد و او را درغگو نپنداشت. هیچ نقشه و توطئهای درکار نبود. هیچ لطمهای بر اتحاد و اتفاق و دوستی و وحدت مسلمانان وارد نشد و همه در مقابل آن دلیلها و براهین و قوانین و شرع اسلام که در آنجا مطرح شد، سر تسلیم فرود آوردند.[2]
رسول الله ج پس از نماز عشاء در امور مهم مسلمانان با حضرت ابوبکر صدیق س گفتگو و مذاکره میکرد.[3]
نظام عدل و انصاف اسلامی در زمان خلافت حضرت ابوبکر صدیق س با تمام شوکت و عظمتش بطور کامل نافذ گردید.
ایشان تمام قلدریها و تهدیدها را زیر پا نهاده، با گامهای سترگ به جلو رفته سر افتخار ملت اسلام را با عدل و انصاف و دادخواهی خویش بلند نگاه داشت. با این کار خلافت او نیرومند و قوی ماند و توانست از ملت پاسداری کند.[1]
چه خوش گفته است امام ابن تیمیه /:" خداوند پادشاه عدل و انصاف و دادرسی را یاری میدهد گر چه کافر باشد و حکومت ظلم و ستم را یاری نمیکند هر چند مسلمان باشد.. مردم با عدل و انصاف اصلاح میشوند و در مال و زندگی برکت میآید".[2]
نگارنده بر این باور است که پایه و اساس حکومت و خلافت حضرت ابوبکر صدیق س بر عدل و انصاف و راستی و درستی بر پا شده بود. از اینرو خداوند متعال در برابر تمام چالشها و بحرانها و در سختترین اوضاع و احوال او را یاری داد.
یکی از فرمودههای طلایی حضرت ابوبکر را با هم بشنویم: «الصدق أمانة والکذب خیانة». " راستگویی امانت است و دروغ خیانت".[3]
137- خلیفه خدا یا خلیفه رسول الله؟!
پس از بیعت مردم با حضرت ابوبکر صدیق س بعنوان خلیفه، شخصی خدمت ایشان رسیده، ایشان را به نام " یا خلیفه الله" صدا زد. حضرت ابوبکر س به او گفت: من خلیفه الله نیستم، من خلیفه رسول الله هستم.[1]
حضرت ابوبکر س در برقراری عدل و انصاف، و برپایی مساوات در بین مردم از شیوه و برنامه الهی پیروی نمود. ایشان از حقوق ضعیفان و مستمندان پاسداری کرد و خودش را بعنوان خلیفه، در کفه ترازوی ناتوانان و بیبضاعتان گذاشت. او با صدای رسا و چشمان باز و همراه با عزم و اراده راستین هم نوای مستمندان و ناتوانان گشت و هیچ ترس و تهدیدی نتوانست از این عزم و اراده سترگ ایشان چیزی بکاهد.
حضرت ابوبکر صدیق س بیت المال را بطور مساویانه میان همه مسلمانان تقسیم میکرد. امام ابن سعد و دیگر مؤرخان آوردهاند که حضرت ابوبکر در منطقه "سُنح" بیت المالی بر پا کرده بود و این در حالی بود که آن اموال هیچ نگهبانی نداشت. به ایشان گفته شد:" چرا برای بیت المال نگهبانی تعیین نمیکنید؟ ایشان در جواب گفت: هیچ خطری بر بیت المال نیست؟ گفته شد: چطور؟ ایشان گفتند: بر بیت المال قفلی گذاشتهایم! روش ایشان چنین بود که تمام اموال بیت المال را بر غریبان و فقیران و مستمندان تقسیم میکرد. وقتی ایشان از "سُنح" به مدینه منوره منتقل شدند، بیت المال را نیز همراه خود منتقل کرد. و آنرا در خانهاش بر پا نمود. پس از چندی از معادن قبیله جهینه مال فراوانی رسید و در خلافت ایشان معادن قبیله بنو سلیم نیز دریافت شده بود. از این دو جا رسیدن اموال زکات شروع شد، و ایشان آن مال را در بیت المال جمع کرده بطور مساوی در بین مردم تقسیم میکرد. به برده و آزاد، مرد و زن، بزرگ و کوچک همه و همه بطور یکسان مال عطا مینمود.
حضرت عائشه ل میفرماید: ایشان در سال اول به مردان آزاده و بردهها، زنها و کنیزها بطور مساوی ده ده دینار داد. در سال بعد به هر یک بیست بیست دینار بخشید. کسی به ایشان گفت: ای خلیفه رسول الله! شما به همه بطور یکسان مال میبخشید در حالیکه برخی از مردم در سبقت به اسلام و دیگر فضائل از دیگران برتری دارند. اگر شما به این افراد شایسته و پیشگامان اسلام بیشتر بدهید بهتر است.
ایشان در جواب گفت: آنچه شما درباره پیشی گرفتن برخی در اسلام و فضائل و خوبیهای آنها بیان داشتهاید را من نمیدانم. ثواب و اجر این کارها نزد پروردگار یکتاست. این مال نیاز زندگی است، پس بجای اینکه کسی را بر دیگری ترجیح دهیم همان بهتر که همه را بطور مساوی بدهیم.[1]
حضرت ابوبکر صدیق س برای آمادگی برای جهاد در راه خدا شتر، اسب و اسلحه خریداری میکرد. در سالی ایشان چادرهای مخملی خرید و در موسم سرمای مدینه در بین بیوه زنان تقسیم کرد. در حکومت حضرت ابوبکر قیمت محصولات بدست آمده به دو صد هزار دینار رسید که ایشان تمام آن مبلغ را در کارهای رفاهی خرج کرد.[2]
اجر و ثواب کارهای مردم با خداست، در تقسیم مال و ثروت بجای برتری دادن برخی بر دیگران همان بهتر که بر همه بطور مساوی تقسیم کنیم. |