1- سورهی مُلک بعضی از آثار مُلک و پادشاهی بزرگ الله أ را آشکار میکند. پس خوب در آن تأمل و اندیشه کن تا هیبت و اجلال الله ﻷ آن پادشاهِ بزرگ، نصیبت گردد.
2- سورهی مُلک تهدید مشرکین را در پی دارد. زیرا چگونه میشود که بنده به پروردگاری که دارای صفاتِ ذکر شده در این سوره است و این، بخشی از عظمتِ او تعالی است، شرک بورزد؟
3- در سورهی قلم، بحثی گسترده از اخلاق، و ثنا و تمجیدِ رسول الله ج به خاطر اخلاق بزرگش مطرح میشود. همچنین نمونهای از اخلاق زشتِ یکی از سرانِ کفر را بیان میدارد.
4- در داستانِ بهشتیان، دلیلی بر ضرر و ناکام ماندنِ انسانهای بخیل است.
5- سورهی حاقّه توصیفی مؤثر از سرانجام امتهایی است که پیامبران را تکذیب کردند. آیا عبرتگیرندهای هست؟
6- در همین سوره وصفی بسیار هولناک از صحنهی قیامت و بیان بخشی از ویژگی عرشِ آفریدگارِ بزرگ است. سپس به صورت مفصّل، صحنهی تحویلِ پروندههای اعمال بیان میشود.
7- سوره با تأکید بر اینکه آنچه رسول الله ج آورده حق است، پایان مییابد. و میگوید: توصیف قرآن به شعر و جادو، تناقضی است که سزاوار انسانی عاقل نیست.
8- در سورهی معارج معرفی برخی از وقایع هولناک قیامت است؛ اندیشمندان کجایند؟
9- در همین سوره بعضی از ویژگیهای بهشتیان یاد میشود. با نماز شروع میشود و با نماز هم پایان مییابد. پس خوب بیندیش؟
10- در سورهی نوح، دعوتِ نوح ÷ و اجتهاد و تلاش وی در بکار گیری روشهای متنوع دعوت، با توجه به عناد و دشمنیِ شدید قومش، توصیف میشود.
11- سخن در مورد ثمرات و بازتابِ استغفار و عنایت و توجه به دعا برای والدین.
12- در سورهی جن، از داستانِ مسلمان شدن جنها صحبت میشود. بیان میکند که بعضی از آنان مسلمان، و دستهای دیگر کافرند.
13- این سوره تهدیدِ مشرکین و ابطال پیشگویی و ادعای علم غیب را، در بر دارد.
14- در سورهی مزمل، اشارهای بسیار روشن بر این است که عبادت، خصوصاً قیام اللیل به همراه صبر و شکیبایی، قویترین یاور بر تحمّل سختیهای دعوت به سوی الله ـ است.
15- سورهی مدّثّر، شاملِ تشویق بر دعوت به سوی الله أ، ذکر نمونهای از دشمنانِ دعوت، سپس بیان عاقبتِ این دشمنان است.
16- سورهی قیامت، وصفی است از قیامت و اتفاقات قبل و بعد از آن. برای آن چه مهیا کردهای؟
17- کلمهی (انسان) شش بار در سورهی قیامت ذکر شده است. آیا فکر کردهای این کار بر چه چیز دلالت داشته و چه مفهومی را در بر دارد.
18- سورهی (انسان) به صورت خلاصه عذابی را که کفار خواهند دید، توصیف میکند. حال آنکه نعمتهایی که انتظار مؤمنان را میکشد، کاملا شرح و بسط میدهد.
19- سورهی مرسلات با ادلهی فراوانی از اثبات زنده شدن پس از مرگ و سزا و جزا، سخن میگوید. از همین رو تهدیدِ تکذیبکنندگان این جریان، بارها تکرار شده است: ﴿وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ﴾ یعنی: «پس آن روز، وای بر تکذیبکنندگان».
1- احکام (ظهار) و گوش دادن به مجادلهی یک خانم در جریانی اجتماعی، در سورهی مجادله بیان شده است. کجایند آنان که میگویند اسلام به زن ظلم کرده است؟
2- صحبتی مفصّل پیرامون نجوا و سرگوشی کردن، تعلیم و تربیت مؤمنین در مورد ادبِ سکوت کردن و تکلّم آنان.
3- در این سوره تمرکزی بسیار روشن و واضحی بر وسعت و گستردگی علم الله أ و شمردنِ اعمال بندگان شده است. آیا تا کنون از تأثیر این مطلب بر قلب خویش سؤال کردهای؟
4- رسوا کردن منافقین با بیان بعضی از روشها و اسلوب حضور آنان در جلسات ذکر و یاد الهی؛ که چگونه جسمشان حضور دارد و دلهایشان از جلسه غایب است. این مورد را با سه آیهی آخرِ سورهی توبه، کنار هم قرار بده و مقایسه کن!
5- بیان حکم دوستیِ متقابل با دشمنان الله ـ هر چند که از خویشاوندان و بستگان باشند.
6- در سورهی حشر سخنی پیرامون جنگ با بنی نضیر، و نعمتهای الله ﻷ بر پیامبر ج و یارانش ش در یاریِ آنان علیه یهودیان، بیان میشود.
7- بحث مفصّل در مورد حکم مالِ فیء و غنیمتهای مسلمین.
8- بیان فضیلت مهاجرین و انصار و تمجید از کسانی که در آینده خواهند آمد و مهاجرین و انصار را دوست میدارند و قلبشان از کینه و عداوت بر صحابه ش سالم مانده است. پس هلاکت و زیان باد بر آنان که به صحابه ش طعن وارد کرده و ناسزا میگویند.
9- رسوا کردن منافقینی که با یهودیان همدست شدند. و اینکه الله أ چگونه آنان را برادرانِ یهود خوانده است!
10- بیان عظمت و بزرگی قرآن کریم که حتی اگر بر کوه هم نازل میشد، از ترس الله متعال متلاشی میگشت.
11- این سوره با ذکر نامهای متوالی و پیدرپیِ الله ﻷ پایان مییابد؛ که تهدیدی عمیق و تودار برای یهود و مشرکین و منافقینی که آنان را همراهی کردند، و آرامش خاطری برای مؤمنان است.
12- در سورهی ممتحنه مطالب بسیار مهمی پیرامون برخی از احکام ولاء و براء وجود دارد.
13- از بزرگی دین اسلام این است که میان کفّاری که با اسلام میجنگند و آنان که نمیجنگند، فرق میگذارد.
14- سخنی پیرامون هجرت زنان، کیفیت بیعت آنها و احکامی که متعلق به این جریان است، مطرح میشود.
15- در سورهی (صف) از گفتار بدون عمل باز میدارد و به جهاد تشویق مینماید.
16- داستان موسی و عیسی إ – والله اعلم – تذکری است بر این که این دو پیامبر، پیروان زیادی داشتند که دست از یاری آن دو بزرگوار کشیدند. پس جز عدّهی اندکی که الله ﻷ خواست، کسی به بیعت خویش وفا نکرد. لذا در این سوره پیامی است به پیروان رسول الله ج که مبادا پیامبرشان را تنها گذارند. بلکه باید او را یاری کنند و از کسانی نباشند که سخنانی میگویند که بدان عمل نمیکنند.
17- تذکر و یادآوری به حقیقتِ تجارتِ سودمند.. و آن، تجارتِ با الله ـ است.
18- در سورهی جمعه اشارهای است به جلال و عظمت الله أ، و نکوهشِ یهودیان؛ چرا که آنان به علمشان عمل نکردند.
19- هر کس که از مرگ بگریزد حتما با آن روبرو خواهد شد.. پس باید که برایش آمادگی نمود.
20- در این سوره به مؤمنان هشدار داده میشود که مبادا تجارت و دیگر کالای دنیا آنان را از بزرگترین فریضهی عملیِ الله ﻷ که نماز جمعه است، غافل گرداند.
21- در سورهی منافقین الله أ تقریباً پانزده خصلت از خصلتهای منافقین را ذکر میکند که شایسته است از آنها و از وسایلی که به این خصلتها منتهی میشود، پرهیز نماییم.
22- پند و نصیحتی جدی در هشدار از سوار شدن بر مرکبِ زیان و تباهی. آنهم با سرگرم شدن به مال و فرزند به جای ذکر و یاد الله ـ.
23- سورهی تغابن، قدرت، علم و دانش الله أ، و ترسیدن از روز قیامت را بیان میدارد.
24- آیا در مفهومِ کلمهی (تغابن) اندیشیدهای؟ تغابن روزی است که در آن زیان و خسارتِ بزرگ اتفاق میافتد. برحذر باشیم از اینکه در لیست زیانکاران قرار گیریم.
25- در سورهی تغابن، قاعدهای از قواعد ایمان به تقدیر آمده است. ﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ یَهۡدِ قَلۡبَهُۥ﴾ [التغابن: 11]. یعنی: «هیچ مصیبتی جز به حکم الله نمیرسد و هرکس به الله ایمان بیاورد، دل او را هدایت میکند».
26- هشدار در مورد آزمایش و امتحان همسران و فرزندان. و دستور به انفاق و خرج کردن و تشویق به تقوا و پرهیزگاری در این زمینه.
27- در سورهی طلاق، بخش پایانی احکامِ طلاق و ارتباط آن با تقوی و احسان و نیکی که قسمتی از آن در سورهی بقره و نساء ذکر شده بود، میآید. در ادامه به ذکرِ امتهایی که از دستور الله ـ سرتابیدند، میپردازد.
28- این سوره تأکید فراوانی بر حفظ تقوی در هنگام طلاق و أثر آن بر حفظ حقوق، دارد. از هر دو طرف میخواهد در بحث طلاق و حقوق مربوطه، بنا بر حالات روحی که زوجین گرفتار آن میشوند، از تفریط و کم کاری یا کوتاهی کردن بپرهیزند.
29- أثر تقوی و برکت آن، در قالب راحتی و گشایشِ الله ـ بر خانم باردار و انفاق کننده یا مرد خانه، و برون رفتِ از تنگناها، نمودار میگردد. این حالت بر هر رنجدیده و اندوهگینی آشکار خواهد شد.
30- سورهی تحریم، حرام نمودن حلال را به نیتِ خوشحالی و رضایتِ افراد، انکار میکند. به زنان میآموزد که بر همسران خویش سخت نگیرند و زندگی را تنگ و تلخ نکنند.
31- در این سوره به رویکردی که سزاوار زندگی زناشویی است، تذکر داده میشود: ﴿عَرَّفَ بَعۡضَهُۥ وَأَعۡرَضَ عَنۢ بَعۡضٖ﴾ [التحریم: 3]. یعنی: «بخشی از آن را اظهار کرد و از بخشی (دیگر) اعراض نمود».
32- بزرگترین خدمتی که پدر برای اهل بیتش تقدیم میدارد، تربیت و محافظت خانواده از هر عاملی است که آنان را وارد آتش جهنم میکند.
33- وقتی در پایان سوره دو مثال ذکر میشود، این دو مثال یعنی درس عبرت. و نیز برای پرهیز از همسان شدن به مانند آن دو زن کافر، و اقتدا به آن دو زن مؤمن میباشد. و واقعاً چه احترام و بزرگداشتِ زیبایی است وقتی مردان امر میشوند که به آن دو زنِ صالح اقتدا کنند و آنان را الگو و مدلِ خویش قرار دهند.
1- در ابتدای داستان لوط – با وجودی که قومش اولین قوم نبود – اشارهای است به اینکه کفارِ مکه از نظر غوطهور شدن در فراموشی و غفلت، همانند قوم لوط هستند؛ ﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی غَمۡرَةٖ سَاهُونَ١١﴾ [الذاریات: 11]. یعنی: «آنان که خود، در ورطهی نادانی بیخبرند».
الله متعال در مورد قوم لوط میفرماید: ﴿لَعَمۡرُکَ إِنَّهُمۡ لَفِی سَکۡرَتِهِمۡ یَعۡمَهُونَ٧٢﴾ [الحجر: 72]. یعنی: «به جان تو سوگند که آنان در مستی خود سرگشتهاند».
2- با کنایه و اشارهی به مشرکین، با ذکر برخی از امتهای تکذیبکننده و هلاککردنِ آنان، به مشرکین کنایه میزند؛ یعنی اگر آنان هم سخن حق را نپذیرند، چنین سرنوشتی خواهند داشت.
3- الله أ پیامبرش ج را به رویگردانی از تکذیبکنندگانِ معاند دستور میدهد. لیکن او را به پند دادن مستمر به مؤمنین امر میکند.
4- ﴿وَذَکِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّکۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٥٥﴾ [الذاریات: 55]. یعنی: «و پند ده به راستی که پند دادن به مؤمنان سود میبخشد». این آیه بیانگر این مطلب است که هر چه مؤمن از پند و نصیحت سود ببرد، نشانهی قدرت ایمانِ او است. عکس این جریان هم صدق میکند.
5- آیا تا کنون اندیشیدهای که این هدف را تا چه حد محقق نمودهای؟ ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ٥٦﴾ [الذاریات: 56]. یعنی: «و من جن و انس را جز برای آنکه مرا بندگی کنند، نیافریدهام».
6- اول سورهی طور به عذابِ مشرکین تکذیبکننده تهدید میکند. شدیدترینِ این تهدیدها زمانی است که فرشتگان آنان را به سختی و نکوهش به پیش میرانند: ﴿یَوۡمَ یُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا١٣﴾ [الطور: 13]. یعنی: «روزی که به سوی آتش جهنّم به سختی گسیل داشته میشوند».
7- سخن از نعمتهای متقیان است. آنان که میگویند: ﴿قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا قَبۡلُ فِیٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِینَ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ٢٧﴾ [الطور: 26-27]. یعنی: «میگویند: ما پیش از این در میان خانواده و فرزندانمان بیمناک بودیم. {26} پس الله بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش حفظ کرد. {27}».
آیا تو اکنون در زندگی خویش با همین الگو زندگی میکنی؟ باشد که الله أ تو را از عذاب سوزان محافظت نماید.
8- در این سوره پانزده علامت سؤالِ پیدرپی وجود دارد که شخص را از حالی به حالی انتقال میدهد، و او را وادار به اندیشیدن در وضعیتِ کنونی و سرانجام کار میکند.. اینها پرسشهایی بود که جبیر بن مطعم س را وارد اسلام نمود.
9- صبر و عبادت، دو موضوع مهم است که سورهی طور با آنها به انتها میرسد. آیا تو از این دو موضوع بهره و نصیبی داری؟
10- سورهی نجم با تزکیه و پاکی رسول الله ج و اثبات عصمتش، آغاز میگردد. و میگوید: قرآن وحیی است که توسط جبرئیلِ امین از جانب الله أ آورده شده است. و اشاره به این دارد که اگر کسی هدایت را دنبال نکرد، حتماً از خواهشات نفس پیروی خواهد کرد.
11- ابطال معبودانِ مشرکین و ابطال سخنان آنان در مورد معبودان. و اینکه این سخنان وهم و خیال است و صحت ندارد.
12- برحذر داشتن از سخنان ظنّی و خیالی در مورد معبودان.
13- پایان سوره، یادآوریِ عذاب امتهای مشرکِ پیشین، به مشرکین زمان خویش است. آنان را از حادثهای میترساند که هر لحظه ممکن است گریبانگیر آنان شود.
14- سورهی قمر با بیم دادن مشرکین به نزدیک شدن قیامت و سختیهایی که در آن زمان خواهند دید، شروع میشود.
15- یادآوری به مشرکین، نسبت به آنچه بر سرِ امتهای گذشته آمده بود. و بیان اینکه آنان از کفار امتهای گذشته بهتر نیستند.
16- در این سوره بارها یاد آوری شده است که قرآن برای هر کس که بخواهد آن را تلاوت و حفظ کن و یا بفهمد، آسان است. اما مشکلی که در این سؤال پنهان است اینکه آیا پندپذیری هست؟!
17- سورهی الرحمان که در (أثَر)، عروس قرآن معرفی شده است، نعمتها را بر میشمرد. اولین نعمت را، نعمتِ تعلیم قرآن میخواند. تنها تلاوت قرآن ملاک نیست، ببین چقدر از آن را آموختهای؟
18- آخر این سوره در مورد توصیف بهشت و نعمتهای موجود در آن است. پس موفق کسی است که برای سکونت در آن مکان، با جدّیت تمام تلاش نماید.
19- در ابتدای سورهی واقعه، شاهدِآغازی هولناک هستیم. آیا هنگام تلاوت این سوره کمی درنگ کردهای، تا این صحنه را در ذهنت مرور کنی؟
20- انسانها در روز قیامت به تناسب اعمالشان به سه دسته تقسیم میشوند. و جزای آنان هم بر همین مبناست. مواظب باش از دستهی هلاکشدگان نباشی.
21- ارائهی برخی از ادلهی حسی و قابل رؤیت بر اینکه زنده شدن پس از مرگ، حق است و انکار آن نقص و عیب محسوب میشود.
22- این سوره با توصیف لحظات مرگ، و ذکر گروههای سهگانه که در ابتدا سخن از آنان به میان آمد، به پایان میرسد.
23- سورهی حدید با توصیف عظمت، علمِ فراوان و کمالِ قدرت الله ـ شروع میشود.
24- ثمره و نتیجهی توصیف الله أ به عظمت و بزرگی، ایمان آوردن به او تعالی و انفاق کردن در راه اوست.
25- بیان و توصیف نورِ مؤمنان در عرصات قیامت و حسرت و افسوسِ منافقین در از دست دادنِ این نور.
26- در قبالِ پیامِ این آیه چه وظیفهای داریم؟ ﴿۞أَلَمۡ یَأۡنِ لِلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَن تَخۡشَعَ قُلُوبُهُمۡ لِذِکۡرِ ٱللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ ٱلۡحَقِّ﴾ [الحدید: 16]. یعنی: «آیا برای مؤمنان وقت آن فرا نرسیده است که دلهایشان به (هنگام) یاد الله و (هنگام) به یاد آوردن آنچه از حقّ نازل شده است خشوع یابد؟».
27- بیان حقیقتِ دنیا و اینکه دنیا متاع و کالایی بیش نیست. به سبقت و پیشیگرفتن به سوی بهشت، مغفرت، الگو پذیری از پیامبران † که الله ﻷ در انتهای سوره نام آنان را میگیرد، دعوت میدهد.
28- صفتِ (نور) در این سوره دو بار یاد شده است. یک مرتبه در عرصات و صحنهی قیامت؛ آنگاه که نصیب مؤمنان میشود. و یک مرتبه هم در آخر سوره. لذا کسی که در دنیا به نور ایمان نایل نشود، در صراطِ قیامت هم بدان نایل نخواهد شد.
1- سورهی احقاف با استدلال به محکم و استوار بودن آفرینشِ آسمانها و زمین بر توحیدِ الوهیت برای الله ﻷ آغاز میشود.
2- بحث پیرامون درستیِ وحی و کسی که آن را آورده است.
3- وصیت به نیکی با والدین و برحذر بودن از اُف گفتنِ به آنان.
4- در داستانِ احقاف روشن میگردد که مجازات و عقوبت گاه در لباسِ نعمت پدیدار میشود. چنانکه قوم نوح عذاب را باران تصور کردند. این گونه گمانها انسان را نابود میکند.
5- ببین که چگونه جنها به مجرّدِ یک بار شنیدنِ قرآن، اسلام را فهمیدند؛ آیا تا کنون از خود پرسیدهای که قرآن چه تأثیری بر تو گذاشته است با وجودی که بارها آن را شنیدهای؟
6- پایان سورهی احقاف دعوت به تفکر ِدر کائنات و به یادآوردن روز قیامت است. همچنین دعوت میدهد تا در صبر و شکیبایی، به پیامبران † اقتدا شود.
7- سورهی محمد با تشویق مؤمنین به جنگ و نبرد با کفار و ذکر عاقبت هر دو گروه، آغاز میشود.
8- توصیف بهشت و نعمتهایش، و آتش و عذابهایش. تا انسان نیکوکار تشویق شود و بدکار بترسد.
9- این سوره منافقین را با چندین ویزگی توصیف میکند و آنان را برای درمانِ بیماریهای قلبی به تدبر در آیات قرآن کریم فرا میخواند.
10 – سورهی محمد با وصیتهایی برای مسلمانان پایان مییابد که مهمترین آن، ثبات و استقامتِ بر حق است. وگر نه اگر رویگردانی کنند، الله ـ به جای آنان مردمانی دیگر را قرار خواهد داد.
11- آغاز سورهی فتح، بشارت و خوشخبری به مؤمنان نسبت به پایانِ نیک ِصلح حدیبیه است. با وجود اینکه در ابتدای کار، شباهتی به پیروزی نداشت، این صلح را به فتح و پیروزی وصف مینماید.
12- آرامش دادن به مؤمنین و زدودنِ غم و اندوه از آنان. و از پیشآمدِ ناگوار و مصیبتِ بر منافین و مشرکین خبر میدهد. پس ای مؤمن ناامید مباش.
13- ذکرِ بیعت حدیبیه، مقامِ رفیع آنانکه در این بیعت حضور داشتند و خردهگیری بر آنان که از این جریان عقب مانده و از شرکت در فتحِ خیبر محروم شدند.
14- بیان صریح الله أ مبنی بر رضایت از کسانی که در زیر درخت بیعت کردند. هلاکت باد بر کسی که طعنه بر افرادی میزند که الله ـ از آنها راضی است.
15- سورهی فتح با آیهای که ویژگی امتِ یاری شده را شرح میدهد، به پایان میرسد. از ابتدای این آیه: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡ﴾ [الفتح: 29]. یعنی: «محمّد فرستادهی الله، و کسانی که با او هستند بر کافران سخت گیر و درمیان خود مهربانند».
16- سورهی حجرات گردآورندهی اخلاق و آداب است. در این سوره به دنبال اخلاق و ادب باش. هر اخلاق نیکی را بر خود لازم بدار و از هر اخلاق بدی برحذر باش.
17- این سوره از جدی بودنِ خطر شایعات سخن میگوید. و میگوید: شایعهپراکنی منجر به پشیمانی خواهد شد. در آنچه بیان و یا نقل قول میکنی، تحقیق کن و مطمئن شو. خصوصاً در این فضاهای تبلیغاتی که اعتماد و یقین بسیار نادر و کمیاب شده است.
18- محکم و استوار نمودن پایههای برادریِ عام که بر مبنای ایمان باشد. و سد کردن، بستن و اصلاحِ هر خلل و منفذی که در آن حاصل شود.
19- ذکر برخی از آداب و روشهایی که شایسته است انسان مؤمن به آن آراسته شود.
20- برتری نزد الله تعالی بر پایهی تقوا و پرهیزگاری است نه اصل و نسب. لذا هرگز به چیزی که تو را سود نمیبخشد، دل مبند!
21- هر آنچه برای مؤمن حاصل میشود، به فضل و توفیقِ طاعات و عبادات حاصل میشود. در تمام این موارد، منت و بزرگواری از آنِ الله أ است: ﴿بَلِ ٱللَّهُ یَمُنُّ عَلَیۡکُمۡ أَنۡ هَدَىٰکُمۡ لِلۡإِیمَٰنِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٧﴾ [الحجرات: 17]. یعنی: «بلکه الله بر شما منّت میگذراد که شما را به سوی ایمان رهنمود کرده است».
22- سورهی (ق) با ذکر تکذیب مشرکین علیه رسول الله ج شروع میشود. سپس استدلال بر اثبات زندهکردن مردگان با نشانههایی که چشمِ بینا آن را میبیند. تمام این نشانهها دالِ بر قدرت و توانِ الله ـ است.
23- آیا الله أ را بر آنچه میگویی مراقب دانستهای؟ و آیا دو فرشتهای را که سخنانت را ثبت میکنند، به یادآوردهای؟! ﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ١٨﴾ [ق: 18]. یعنی: «هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش نگهبانی آماده (حضور) دارد».
24- در این سوره، بیانی بسیار تأثیر بخش است از توصیف سکراتِ مرگ و آنچه در ادامه از صحنههای قیامت ذکر میشود. همچنین در آن از درخواست افزایش آتش، بیان ویژگی بهشتیان سخن گفته میشود. آنان که بسیار به سوی الله ـ رجوع میکردند و حدود الهی را مراقب بودند.
25- در پایان سورهی (ق) هم، همانند ابتدای آن، سخن از اثباتِ زندهکردن مردگان و استدلال به عظمت و بزرگی الله تعالی بر این جریان است.
26- اول سورهی ذاریات شامل اثبات برانگیخته شدن از قبرها، سزا و جزا و بیان سرانجام متّقیان و کفار است.
27- آیا در مورد روزیات نگرانی و ترس داری؟ به راستی الله ﻷ به ذات خویش سوگند یاد میکند که همانسان که تویِ انسان سخن میگویی، روزی تو در آسمان است.
1- سورهی شوری با معرفی قرآن مجید شروع میشود. و میگوید: قرآن برای امّ القری یا مکه و اطراف مکه بیمدهنده است. همچنین درمورد روز قیامت هم هشدار میدهد.
2- الله أ هر کس را که بخواهد برای رسالت خویش برمیگزیند. و دعوت بزرگِ انبیاء † یکی است. هر چند در قوانین و احکام جزئی و مفصّل، متفاوت است. پس جای هیچ گونه تعجبی نیست که دین همان گونه که برای پیامبران قبل از رسول الله ج مشروع شده بود، برای ایشان هم مشروع گردد.
3- ثابت و استوار نمودن مبدأ شوری. و بیان این که شوری و مشورت از جمله صفات جامعهی مسلمان است.
4- سخن در مورد عفو و درگذشتن. و اگر با این اغماز و چشمپوشی کردن، اصلاحی عاید گردد، قابل ستودن است و گر نه خیر.
5- اشاره به برخی از دلایل وحدانیتِ الله ﻷ و قدرت او تعالی؛ از جمله: نعمتِ تنوع در ارزانی داشتن اولاد و فرزندان برای هر کس که بخواهد و منع و ندادن به هر کس که بخواهد.
6- پایان سورهی شوری بیانگر این مطلب است که قرآن، روحی است که جانها بدان زنده میگردد. آیا نظاره کردهای که الله ـ با این روح، چه مقدار از قلبت را زنده نموده است؟
7- سورهی زخرف با ذکر مقام و جایگاه قرآن کریم آغاز میشود. سپس از این موضوع خارج و واردِ بحث احتجاج با مشرکین میگردد. در ادامه به مناقشه و بررسی آنانی میپردازد که بدون دلیل از پدرانِ خویش پیروی نمودهاند. آیا تا کنون به اثرِ منفی تقلیدِ کورکورانه بر خویش، اندیشیدهای؟
8- نگران معیشت و روزی خویش نباش. الله أ معیشت مردم را در میانشان تقسیم نموده است. البته برخی را بر برخی دیگر برتری داده است: ﴿نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَیۡنَهُم مَّعِیشَتَهُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾ [الزخرف: 32]. یعنی: «ما معیشت آنان را در زندگی دنیا بین آنان تقسیم کردهایم».
9- از همنشین بد برحذر باش و دوری گزین؛ قبل از این که آرزوی دوری از یار بد را داشته باشی. چرا که این زمان پشیمانی سودی ندارد!
10- در داستان موسی ÷ فرعون برای برتر دانستن خود بر موسی، به مُلک و پادشاهی استدلال میکند! به دنیا فریفته مشو.. زیرا الله ﻷ آن را به کسی که دوستش دارد و ندارد، میبخشد.
11- در روز قیامت تمام دوستیها به جز دوستیِ متقیان و پرهیزگاران، از هم میپاشد. پس با صالحان و نیکان همدم باش تا در دنیا و آخرت رستگار گردی.
12- به صحنهای که پایانِ سورهی زخرف در مورد گفتگوی بین جهنمیان و (مالک) نگهبانِ جهنم بیان میدارد، نظاره کن. آه و حسرت بزرگ جهنمیان را تصور نما!
13- آغاز سورهی دخان از قرآن که کتابی مبارک است و در آن شب مبارک نازل شده است، سخن میگوید. در ماهی مبارک و در شبی مبارک (شبِ قدر). پس در آن به دنبال برکت باش.
14- زندگیِ مشرک، بازی و سرگرمی است؛ لذا از همگونی و همانندی به او پرهیز کن.
15- ببین که چگونه استکبار و خودبزرگبینی، اهلش را از حق منحرف میکند!
16- این سوره با سخن از نهایتِ کار اشرار به پایان میرسد: ﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ٤٤﴾ [الدخان: 43-44]. یعنی: «بیگمان درخت زقوم {43} خوراکِ (افراد) گناهکار است.{44}... و ادامهی آیات».
و برگزیدگان و نیکان منتظر چه هستند: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٖ٥١ فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٖ٥٢﴾ [الدخان: 51-52]. یعنی: «به راستی که پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند. {51} در باغها و چشمه ساران. {52} ... ».
17- اوایل سورهی جاثیه نظرها را متوجه ملکوت آسمانها و زمین میکند. سپس عقوبت و مجازاتِ آنان که از عبادت پادشاه پادشاهان سر برتافتند و آنان که وحی را به بادِ تمسخر گرفتند، بیان میکند.
18- دنباله روی از هوا و هوس، صاحبش را بر آن میدارد که ناآگاهانه برای خود معبودی بتراشد.
19- سورهی جاثیه با توصیفی تأثیر بخش از هول و هراس قیامت، زیانِ باطلان، ثوابِ مؤمنان و مجازاتِ کفار خاتمه مییابد.