ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
341- کسی که حق را بشناسد در فتنهها ثابت قدم میماند؛ اما آنکه بدون علم در فتنهها بیفتد دچار سرگردانی و نوسان میشود و گمراه میگردد.
حذیفة س میگوید: «اگر دینت را بشناسی فتنه زیانی به تو نخواهد رساند».
342- بیشترین کسانی که دچار نوسان و تزلزل میشوند آنهایی هستند که پیش از اصول خود، به فکر در امان ماندن خود هستند:
﴿سَتَجِدُونَ ءَاخَرِینَ یُرِیدُونَ أَن یَأۡمَنُوکُمۡ وَیَأۡمَنُواْ قَوۡمَهُمۡ کُلَّ مَا رُدُّوٓاْ إِلَى ٱلۡفِتۡنَةِ أُرۡکِسُواْ فِیهَاۚ...﴾ [النساء: 91].
«به زودی گروهی دیگر را خواهید یافت که میخواهند از شما در امان باشند و از قوم خود [نیز] ایمن باشند؛ هر گاه بهسوی فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو میبرند...».
343- صبر و تقوا، ارکان پایداری هستند:
﴿...وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا یَضُرُّکُمۡ کَیۡدُهُمۡ شَیًۡٔاۗ...﴾ [آلعمران: 120].
«...و اگر صبر کنید و تقوا پیشه سازید، نیرنگ آنان به شما زیانی نخواهد رساند...».
344- بیشترین عامل شکست جمعِ بسیار، اختلاف دلها است؛ زیرا جمعِ کم متحد، قویتر از جمعِ بسیارِ متفرق است:
﴿...وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ...﴾ [الأنفال: 46].
«...و با هم نزاع مکنید که در نتیجه سست شوید و هیبت شما از بین برود...».
345- بیشترین گمراهیِ منافق در زبانِ اوست؛ چرا که وی جسارت کردار ندارد، در نتیجه از راه سخن وارد میشود تا عکس العمل جامعه را بسنجد:
﴿...قَدۡ بَدَتِ ٱلۡبَغۡضَآءُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَمَا تُخۡفِی صُدُورُهُمۡ أَکۡبَرُۚ...﴾ [آلعمران: 118].
«...دشمنی از [لحن] سخنانشان آشکار است و آنچه در سینههایشان نهفته، بزرگتر است...».
336- خطرناکترین انواع فتنه این است که حقایق وارونه شود؛ در این صورت باطل مشروع میشود و حق به عنوان جرم شناخته خواهد شد. در چنین شرایطی سکوت، فتنه است:
﴿لَقَدِ ٱبۡتَغَوُاْ ٱلۡفِتۡنَةَ مِن قَبۡلُ وَقَلَّبُواْ لَکَ ٱلۡأُمُورَ...﴾ [التوبة: 48].
«در حقیقت پیش از این [نیز] در صدد فتنهجویی برآمدند و کارها را برای تو وارونه ساختند...».
337- رحمت الله وسیعتر از همهٔ گناهان است؛ اما محروم کسی است که انتظار اسباب رحمت را دارد، ولی خود بر اسباب عذاب پافشاری میکند:
﴿وَرَحۡمَتِی وَسِعَتۡ کُلَّ شَیۡءٖۚ فَسَأَکۡتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ...﴾ [الأعراف: 156].
«...و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است، پس به زودی آن را برای کسانی قرار میدهم که تقوا پیشه میکنند...».
338- قلب ظرفی است که اگر با بزرگداشت و تقوای خداوند پر شود، هر چیز دیگری وارد آن شود سر ریز خواهد شد.
339- بزرگترین عاملِ ماندگاری نعمتها، عدم یاری مجرمان است. موسی ÷ خطاب به پروردگار خود فرمود:
﴿...رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ فَلَنۡ أَکُونَ ظَهِیرٗا لِّلۡمُجۡرِمِینَ﴾ [القصص: 17].
«... پروردگارا به پاس نعمتی که بر من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود».
340- زندگی حقیقیِ مسلمان پس از مرگ است، و زندگی کافر پیش از آن، و هر کس برای «زندگی» خود تلاش میکند:
﴿...وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ لَهِیَ ٱلۡحَیَوَانُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ﴾ [العنکبوت: 64].
«...و همانا زندگی حقیقی [در] سرای آخرت است؛ ای کاش میدانستند».
331- کفر نعمت دروازهای است که فتنههای ترس و فقر و ستم را بروی حکومتها خواهد گشود:
﴿...فَکَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا کَانُواْ یَصۡنَعُونَ﴾ [النحل: 112].
«...پس [ساکنان] آن به نعمتهای الله کفر ورزیدند، و الله نیز به جزای آنچه انجام میدادند طعم گرسنگی و ترس را به [مردم] آن چشانید».
332- کسی که خبر فحشای پوشیده را منتشر سازد مانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است. در اثر آمده که: «هر کس فحشایی را شنید، سپس خبر آن را منتشر نمود مانند کسی است که آن را انجام داده است».
333- دعای هنگام رفاه و آسایش، یکی از اسباب استجابت دعا در هنگام سختیها است. در حدیث آمده که: «هر که دوست دارد الله در هنگام سختیها و مشکلات دعایش را استجابت کند، در هنگام خوشی و رفاه بسیار دعا کند» [آلبانی در صحیح الترغیب آن را حسن لغیره دانسته است].
334- سخن حق، انسان را بهسوی انجام عمل نیک توفیق میٔدهد و او را در انجام آن یاری میرساند و همچنین از جملهٔ اسباب آمرزش گناهان است:
﴿...وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا٧٠ یُصۡلِحۡ لَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۗ...﴾ [الأحزاب: 70-71].
«...و سختی استوار گویید (70) تا کارهایتان را برای شما به صلاح آورد و گناهانتان را برایتان بیامرزد...».
335- از بزرگترین نشانههای توفیق بنده این است که خداوند او را راهنمایی بهسوی نیکیها قرار دهد.
رسول الله ص میفرماید: «خوش به حال کسی که الله کلیدهای نیکی را به دستان او قرار داده، و وای بر کسی که خداوند کلیدهای بدی را به دستان وی گذاشته است» [آلبانی در صحیح ابن ماجه آن را حسن دانسته است].
326- سنگینترین چیز برای منافقانِ امروز، ربط دادنشان به پیشینیان آنهاست، و سنگینترین چیز برای پیشینیانِ آنها، ربط دادن آیات قرآن به کارهای آنان بود. کار نوهها همان کاری است که اجداد میکردند و اینگونه سلسلهٔ نفاق کامل میشود.
327- بهترین ذکر برای گناهکاران، «أَستَغفِرُ الله»، و بهترین ذکر برای غافلان، «سبحانَ الله»، و بهترین ذکر در همه حال «لا إلهَ إلا الله» است.
328- هر که عملش را برای الله خالص گرداند، همان کار کم نیز او را نجات میدهد، اما کسی که اخلاص پیشه نکند، هر چه عمل بیشتری انجام دهد، بیشتر هلاک میشود. نخستین کسانی که آتش برایشان افروخته میشود یک عالم و یک مجاهد و یک اهل صدقهاند [که اهل ریا بودند].
رسول اللهص میفرماید: «برحذر باشید از شرک پنهان» [صحیح ابنخزیمه].
329- الله دارای هیبت و عظمت است؛ اگر این عظمت را در قلب خود نیافتی، [اثر] آن را در گفتار و کردار خود نخواهی یافت.
330- عزت با تقوا به دست میآید؛ نه قدرت فرعون او را عزیز نمود، نه مال قارون به او عزت داد و نه نسب ابولهب او را عزتمند ساخت.
321- کسی که تنها برای خودش زندگی میکند برایش مهم نیست که کارش درست است یا نه؛ مهمترین چیز برای او رسیدن به اهدافش هست.
322- آزادی یعنی اینکه بندگان بر بندگان مسلط نباشند، و حکم تنها از آن پروردگار بندگان باشد.
323- بهترین ماهها برای روزه ـ پس از رمضان ـ ماه شعبان و محرم است و روزه گرفتن کامل یک ماه، جز در این دو ماه، مستحب نیست. در صحیح آمده که «پیامبر ص همهٔ شعبان را روزه میگرفت» [نسائی. علامه آلبانی در صحیح نسائی آن را صحیح دانسته است].
324- آرامش قلب بالاتر از سعادت قلبی است، زیرا سعادت مدت دار است، اما آرامش دائمی است، حتی در صورت مصیبت و بیماری، و یکی از بزرگترین اسباب آرامشِ قلبی، ذکر الله است:
﴿...أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ﴾ [الرعد: 28].
«...بدانید که با یاد الله، دلها آرامش مییابد».
325- متکبّران برای اثبات خود جدل میکنند، نه برای اثبات حق:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بِغَیۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِی صُدُورِهِمۡ إِلَّا کِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِیهِۚ...﴾ [غافر: 56].
«کسانی که بدون دلیلی که [از سوی الله] در دست داشته باشند دربارهٔ آیات الله به جدل میپردازند، در سینههایشان جز برتریجویی نیست و هرگز هم به آن [برتری] نخواهند رسید...».