اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ماه رجب (2۹)

ماه رجب (2۹)

291- وسطیتی که در قرآن آمده یعنی:

﴿فَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ... [هود: 112].

«پس همانطور که دستور یافته‌ای پایداری بورز...».

یعنی نه آنقدر به راست منحرف شو که دچار غلو شوی:

﴿...وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ... [هود: 112].

«...و طغیان مکنید...».

و نه آنقدر به چپ منحرف شو که به‌سوی دشمنان دین بگرایی:

﴿وَلَا تَرۡکَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ... [هود: 113].

«و به کسانی که ستم ورزیده‌اند متمایل نشوید...».

292- ذره‌ای تکبر، از کوهی از گناهان بدتر است؛ چرا که تکبر تنها یک گناه نیست، بلکه دروازه‌ای است برای دیگر گناهان، که نخستینِ آن رد کردن حق به سبب هوای نفس است. رسول الله ص می‌فرماید: «به بهشت وارد نمی‌شود کسی که در قلبش ذره‌ای ناچیز از تکبر باشد» [ترمذی. علامه آلبانی در صحیح ترمذی آن را صحیح می‌داند].

293- تسبیح گفتن در هنگام غروب مستحب است، به معنای منزه دانستن قدرت و سلطان خداوند از غروب و افول، و هنگام صبح به معنای منزه دانستن قدرت او از طلوعِ پس از غروب. (یعنی قدرت و سلطان الله متعال غروب نمی‌کند که نیازی به طلوع دوباره داشته باشد).

﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِینَ تُمۡسُونَ وَحِینَ تُصۡبِحُونَ١٧ [الروم: 17].

«پس الله را هنگامی که وارد عصر می‌شود و هنگامی که صبح می‌کنید، تسبیح گویید».

294- متکبّر را پیش از عرضهٔ حق به وی، باید به تواضع دعوت نمود، زیرا او با قلبی که توسط کبر پوشیده است، حق را نخواهد دید. تکبر باعث کوری بصیرت است، چنانکه پرده باعث نابینایی چشم است.

295- درگذشتن از خطاکاران و بخشیدن آن‌ها، از جمله اسباب پوشیده ماندن عیب‌ها و آمرزش گناهان است:

﴿...وَلۡیَعۡفُواْ وَلۡیَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَکُمۡۚ... [النور: 22].

«...پس باید عفو کنند و گذشت نمایند؛ آیا دوست ندارید که الله شما را بیامرزد؟...».

ماه رجب (2۸)

ماه رجب (2۸)

286- خداوند در قرآن «نفس» را نکوهیده و «عقل» را ستایش کرده است. زیرا همیشه بلای عقل‌ها به سبب هوای نفس است. در واقع نفس، آرای انسان را آلودهٔ خواسته‌های خود می‌کند و او را به گمراهی می‌کشاند:

﴿...إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ... [یوسف: 53].

«...چرا که نفس قطعا به بدی امر می‌کند...».

287- نفس توانایی تشخیص میزان بدی گناهان را ندارد، زیرا ممکن است گناهی بس بزرگ را کوچک شمرده و خود را اهل تسامح و مدارا به حساب آورد و مخالفان را تندرو و خشک؛ انس بن مالک س [خطاب به تابعین] می‌گوید: «شما کارهایی را انجام می‌دهید که به گمان خودتان باریک‌تر از مو هست، اما ما در زمان رسول خدا ص آن را باعث هلاکت می‌دانستیم».

288- عاقل به حرف مردم دربارهٔ دیگران گوش نمی‌سپارد زیرا سینهٔ انسان تنگ‌تر از آن است که کینهٔ مردم را تحمل کند. رسول خدا ص می‌فرماید: «کسی دربارهٔ کسی دیگر از یارانم چیزی به من نرساند چرا که دوست دارم با سینه‌ای سالم [از کینه] به نزد شما بیایم» [مسند احمد. علامه احمد شاکر آن را حسن می‌داند].

289- اگر حاکمان با یکدیگر اختلاف نمودند سعی نکن با بیان اشتباهات یکی از آن‌ها نزد دیگری، او را برای پیروزی بر رقیبش یاری دهی، بلکه پلی باش برای رسیدن حق به همهٔ آن‌ها.

290- ماده تنها اندیشهٔ ماده‌گرایان را می‌سازد، نه عقیدهٔ ربانیان را. ابوبکر همهٔ مالش را برای یاری پیامبر ص انفاق می‌کرد، اما منافقان، [برعکس او] اگر به آن‌ها چیزی می‌رسید خشنود می‌شدند و اگر بهره‌ای نمی‌بردند، کفر می‌ورزیدند.

ماه رجب (2۷)

ماه رجب (2۷)

281- بزرگ‌ترین عاملِ پاک‌سازیِ درون، یاد کردنِ بسیارِ الله، و نماز خواندنِ بسیار است:

﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَکَّىٰ١٤ وَذَکَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ١٥ [الأعلى: 14-15].

«رستگار شد آن کس که خود را پاک گردانید (14) و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد».

282- ممکن است خداوند کسی را که بسیار گناه می‌کند پوشیده دارد، اما کسی را که کم گناه کرده است رسوا کند. زیرا شخص اول عیب مردم را پوشانده و خداوند نیز او را پوشانده است، و شخص دوم مردم را رسوا کرده و خداوند نیز همان عیب اندک او را برملا ساخته است.

283- قرآن باعث یکی شدن دل‌ها می‌شود نه تفرقه و اختلاف، اما اگر قلب‌ها در مورد آن دچار تفرقه شد حتما به سبب جهل و هوای نفس است. رسول الله ص می‌فرماید: «تا وقتی که دل‌هایتان یکی است قرآن بخوانید، پس هرگاه دچار اختلاف شدید، برخیزید» [بخاری].

۲۸۴- کسی از ریا رنج نمی‌برد مگر به سبب آنکه عبادت پنهانی‌اش کم است.

2۸۵- تدبّر قرآن باعث ثباتِ قلب و درستیِ رای و در امان ماندن از هوای نفس است:

﴿...کَذَٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَکَۖ... [الفرقان: 32].

«[قرآن را] اینگونه [نازل کردیم] تا قلبت را به واسطهٔ آن استوار گردانیم».

ماه رجب (2۶)

ماه رجب (2۶)

276- اگر مصلح مورد ابتلا و آزمایش قرار نگیرد، بر راه پیامبران نیست:

﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا شَیَٰطِینَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ... [الأنعام: 112].

«بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انس و جن بر گماشتیم؛ بعضی از آن‌ها به بعضی برای فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا می‌کنند...».

277- هر چه طاعت انسان برای الله بیشتر شود، به همان اندازه عزت و سربلندی‌اش افزون می‌شود، و هر چه بیشتر مرتکب گناه شود، بیشتر خوار و ذلیل می‌شود:

﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِیعًاۚ إِلَیۡهِ یَصۡعَدُ ٱلۡکَلِمُ ٱلطَّیِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ یَرۡفَعُهُۥۚ... [فاطر: 10].

«هر که خواهان سربلندی است، عزت همه‌اش از آن الله است. سخنان پاک به‌سوی او بالا می‌رود و عمل صالح را رفعت می‌بخشد...».

278- بسیار پیش می‌آید که اسباب قدرت فراهم می‌شود اما عزت به دست نمی‌آید، زیرا انسان به جای توکل بر الله، بر اسباب توکل کرده است، و هر که بر الله توکل کند، خداوند او را بی‌نیاز می‌سازد:

﴿...وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ... [الطلاق: 3].

«...و هر که بر الله توکل کند، او برای وی بس است...».

279- اگر محبت و وفای به وطن مهم‌تر از دین بود، هرگز پیامبر خدا ص مکه را که محبوب‌ترین سرزمین نزد خداوند است، ترک نمی‌کرد.

280- آزادی شخصی، انجام علنی گناه را توجیه نمی‌کند، زیرا امت مانند یک کشتی است؛ اینکه یک مفسد خودش را از این کشتی پایین بیندازد سبک‌تر از این است که آن را سوراخ کند. گناهِ کوچکِ علنی بدتر از گناهِ بزرگِ پنهانی است.

ماه رجب (25)

ماه رجب (25)

27۱- بدترین نوع حسد آن است که بدی‌های دیگران را بازگو کنی تا عیب خود را بپوشانی، و پاک‌ترین قلب، قلبِ کسی است که از اشتباهات مردم غمگین می‌شود حتی اگر خود مرتکب آن شود.

27۲- یکی از نشانه‌های عدمِ توفیقِ بنده از سوی خداوند، این است که او را از سنگی در بنای امت، به سنگی در جلوی راه صادقان تبدیل کند.

27۳- هیچ حکومتی روی قدرت را نخواهد دید مگر با دو مساله: توجه به دشمن خارجی و از بین بردن اختلافات داخلی:

﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ... [الفتح: 29].

«محمد فرستادهٔ الله است و کسانی که با اویند بر کافران سخت‌گیر [و] با همدیگر مهربانند...».

274- از نشانه‌های منافقان، یکی بودن اهدافشان با اهداف یهود و نصاریٰ است:

﴿۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ نَافَقُواْ یَقُولُونَ لِإِخۡوَٰنِهِمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ... [الحشر: 11].

«آیا کسانی که به نفاق برخاستند را ندیدی که به برادران کافر اهل کتاب خود می‌گفتند...».

275- اگر مردم نمازها را به درستی به پا می‌داشتند، نیازی به انکار بسیاری از منکرات توسط مصلحان نبود:

﴿...وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِۗ... [العنکبوت: 45].

«...و نماز را به پا دار؛ همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می‌دارد...».