ایمان به روز آخرت، یکی از ارکان ایمان است، چنان که خداوند فرموده است:
﴿وَلَٰکِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ وَٱلۡکِتَٰبِ وَٱلنَّبِیِّۧنَ﴾ [البقرة: 177]
«بلکه نیکی (کردار) کسی است که به خدا و روز واپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیغمبران ایمان آورده باشد».
آن حضرت ج نیز در توضیح ایمان فرمودند: «ایمان آن است که به الله، فرشتگان، کتابها، رسولان و روز واپسین ایمان داشته باشی و به تقدیر خیر و شر باور داشته باشی»[1].
ایمان به روز آخرت این است که تصدیق قطعی و جازم داشته باشی مبنی بر این که قیامت و رویدادهای آن حتما فرا میرسند و به مرگ و حوادث پس از آن باور داشته و علامات قیامت را تصدیق نمایی».
و هر کس روز آخرت را انکار یا در آن شک و تردید داشته باشد، وی مرتکب بزرگترین کفر شده و این باور، او را از دایرۀ اسلام خارج میسازد.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَمَن یَکۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا﴾ [النساء: 136]. «و هر کس که به خدا و فرشتگان و کتابهای خداوندی و روز رستاخیز کافر شود (و یکی از اینها را نپذیرد) واقعاً در گمراهی دور و درازی افتاده است».
بنابراین، روز آخرت بدون تردید به وقوع خواهد پیوست و هر کس در وقوع آن تردیدی داشته باشد، مرتکب بزرگترین کفر شده است؛ زیرا وی الله و پیامبرش را تکذیب نموده است و الله بیان نموده است کفار روز آخرت را تصدیق نمیکنند و خداوند بندگان را پس از مرگشان دوباره به حیات باز میگرداند.
خداوند از زبان کفار میفرماید: ﴿إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنّٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُسۡتَیۡقِنِینَ﴾ [الجاثیة: 32]. «ما تنها گمانی (در بارۀ آن) داریم و به هیچ وجه یقین و باور نداریم (که قیامت فرا برسد)».
بنابراین، به وقوع قیامت ایمان قطعی و یقینی داشت، بدون آن که در آن شک و تردیدی همراه باشد. خداوند میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ٤﴾ [البقرة: 4]. «آن کسانی که باور میدارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پیش از تو فرو آمده، و به روز رستاخیز اطمینان دارند».
از این جهت رستاخیز آمدنی است و در آمدن آن تردیدی نیست. خداوند فرموده است: ﴿وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ یَبۡعَثُ مَن فِی ٱلۡقُبُورِ٧﴾ [الحج: 7]. «و (این که بدانید) بدون شکّ قیامت فرا میرسد و جای هیچ گونه تردیدی نیست، و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیدهاند دوباره زندگی میگرداند».
روشنگری ...
هر کس به بعث و نشور، بهشت و دوزخ ایمان نداشته باشد،
او نسبت به دین اسلام کافر شده است.
اشتباهات و باورهای غلطی در میان مردم رواج دارد که در جاهایی از کشورهای جهان گسترش یافتهاند و دوست داشتم در پایان بحث قبور به آنها اشاره کنم.
· باورها و مسائلی در مورد قبر خطاها و اشتباهات مردم در این مورد
· علاج و درمان این اشتباهات چیست؟
خداوند پیامبران را به عنوان معلم و خیرخواه به سوی انسانها فرستاده است، تا آنان را به سوی خیر و هدایت رهنمون شوند و از راههای غلط و اشتباه آنان را باز دارند. بنابراین، احکام و رهنمودهایی از پیامبرمان مربوط به قبور به اثبات رسیده است که برخی از این قرارند:
دریافت عذاب و بهرهمندی در قبر از جمله امور غیبی هستند که با عقل و خرد قابل درک و فهم نیستند و ایمان به غیب یکی از صفات مهم و بارز مؤمنان است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿الٓمٓ١ ذَٰلِکَ ٱلۡکِتَٰبُ لَا رَیۡبَۛ فِیهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِینَ٢ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ﴾ [البقرة: 1-3]. «الف. لام. میم. * این کتاب هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است. * آن کسانی که به دنیای نادیده باور میدارند».
مناسب است بدانیم که مراد از عذاب قبر، همان عذاب برزخ است، بنابراین، هر کس بمیرد و مستحق عذاب باشد، قطعا آن عذاب دامنگیر وی میشود، چه در قبر دفن شود یا این که درندهای او را طعمۀ خویش سازد، یا بسوزد و خاکستر گردد و ذرات بدنش در هوا پراکنده گردند، یا به وسیلۀ اعدام از بین برود یا در دریا غرق شود،. لذا همان گونه که فرد در قبر گرفتار عذاب میشود، روح و جسد این افراد نیز عذاب میبینند.
یکی از امور حرام و ناجایز که اغلب مردم به ویژه زنان به آن گرفتار میشوند، سر و صدا و نوحه سرایی و گریه و شیون است.
رسول الله ج فرمود: «کسی که (هنگام مصیبت) به سر وصورت خود بزند و گریبانش را پاره کند و سخن جاهلی بر زبان بیاورد، از ما نیست»[1].
و نیز فرموده است: «زن نوحه خوان اگر قبل از مرگش توبه نکند، در روز قیامت در حالی بر میخیزد که پیراهنی از قطران و چادری از جرب خواهد داشت»[2].
بنابراین، هر کسی که مصیبتی برایش روی داد و فرزند و عزیزی را از دست داد، باید صبر پیشه کند و از الله امید پاداش داشته باشد، و در قبال صبر و شکیباییاش، از الله پاداش بزرگ را امید داشته باشد.
رسو ل الله ج فرمود: «خداوند متعال میفرماید: هرگاه، یکی از عزیزانِ بندۀ مؤمنم را در دنیا قبض روح نمایم و او به نیت اجر و ثواب، صبر کند، نزد من پاداشی، جز بهشت ندارد»[3].
زیارت قبور، امری مشروع است و باید آدمی به نیت پند و اندرز گرفتن بدانجا برود نه به قصد تبرّک به قبر یا خاک قبر یا بهرهمند شدن از صاحب آن.
درست نیست که انسان یک روز را مشخص را برای زیارت قبور اختصاص دهد، زیرا از رسول خدا ج ثابت نیست که آن حضرتج یک روز برای برای زیارت قبرستان اختصاص داده باشند.
و نیز آن حضرتج فرمود: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»[4] «هر کس در دین ما چیزی را که دستور ما نبوده است، وارد کند، آن امر مردود است».
برخی از مردم، به هنگام زیارت قبرستان، سورۀ فاتحه را میخوانند، در صورتی که این بدعت هست و ثابت نیست که آن حضرت ج به هنگام زیارت چیزی از قرآن را خوانده باشند، بلکه فقط برای مردگان دعا میکرد و برایشان آمرزش میطلبید.
سفر کردن برای زیارت قبور جایز نیست، چنان که آن حضرت ج فرمود: «رخت سفر نبندید مگر برای زیارت سه مسجد: 1ـ مسجد الحرام 2 ـ مسجد النبی ج 3ـ مسجد الاقصی»[5] .
برخی دیگر از بدعتها و مخالفتهای شرعی در جنائز:
· گذاشتن گل بر جنازه یا قبر، که این کار با عمل کفار شباهت دارد و از شعایر آنهاست. آن حضرت ج فرمود: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»[6] «هر کس خود را به گروهی شباهت دهد، از همان گروه محسوب میگردد».
· همچنین سیاه پوش شدن، توقف و سکوت برای ارواح شهیدان و ... برای ترحم کردن، چون این کار نوعی بدعت و هماهنگی با شعائر کفار است. بنابراین، کافی است که برایشان دعا و استغفار نماییم.
· همچنین جایز نیست که تصویر مردگان و حتی زندگان را به عنوان یادگاری در خانههای خود آویزان نمود. چنان که پیامبر ج به حضرت علی فرمود: «أن لا تَدَعَ صُورَةً إلا طَمَسْتَهَا، وَلا قَبْراً مُشْرفاً إلا سَوَّیْتَهُ»،[7] «هر تصویری دیدی، آن را از بین ببر و هر قبر برجستهای را که دیدی آن را با زمین یکسان نما».
· بلند نمودن صدا با تکبیر و تهلیل به صورت دست جمعی، به هنگام تشییع جنازه، زیرا آنچه مشروع است، این است که انسان آهسته برای آن میت دعا کند».
· اذان گفتن در قبر یا پس از گذاشتن میت در آن، که این کار بدعت است و از آن حضرت ج و یارانش ثابت نیست. رسول خدا ج فرمود: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»[8] «هر کس در دین ما چیزی را که دستور ما نبوده است، وارد کند، آن امر مردود است».
· یکی دیگر از بدعتها، دعای دست جمعی برای میت پس از دفن آن است و اصل این است که مرده را در کفنش دفن نمایند، بدون این که او را در تابوت بگذارند، مگر این که نیازی برای گذاشتن آن در تابوت باشد، مانند این که جسد میت تکه و پاره شده یا قانون کشور دفن در بیرون تابوت را اجازه نمیدهد که در این صورت اشکالی نخواهد داشت.
هرگاه فرد زنده، عمل نیکی را انجام داد و پاداش آن را برای مردهای اهدا نمود، این کار جایز است و اشکالی ندارد، اما باید این کار وی فقط در چارچوب شریعت باشد، مانند این که برایش دعا نموده و حج و عمره بگذارد یا صدقه بدهد و قربانی کند، یا روزههایی که بر او واجب بودهاند را ادا نماید.
اما اگر به این قصد نماز نماز بخواند که پاداش آن به مرده برسد، این کار جایز نیست، چون این کار از پیامبر ج ثابت نیست.
یکی دیگر از بدعتها این است که قاری قرآن را اجاره نموده و برای میت قرآن بخوانند.
قبل از این که میراث میت تقسیم گردد، واجب است تا هزینۀ تجهیز و قرضهای وی پرداخت گردد و بر وصیت وی عمل کنند. آن حضرت ج فرمود: «نَفْسُ الْمُؤْمِنِ مُعَلَّقَةٌ بِدِینِهِ حَتَّى یُقْضَى عَنْهُ»،[9] «روح مؤمن به دیونش آویزان است تا این که از او پرداخت گردد».
این یک مسألۀ بسیار بزرگ و مصیبتی عظیم یعنی شرک در نزد قبور است، چنان که عدهای قبر را طواف میکنند و برخی نیازهایشان را از آنها میخواهند و عقیده دارند که اولیا در قبورشان زندهاند و مصایب را از بندگان دور نموده و نیازهایشان را برآورده میسازند.
خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٩٤﴾ [الأعراف: 194]. «همانا آنهایی را که به جز خدا فریاد میدارید، بندگانی همچون خود شما هستند. آنان را به فریاد خوانید (و از ایشان استمداد جویید) اگر راست میگویید (که کاری از ایشان ساخته است) باید که به شما پاسخ دهند (و نیاز شما را برآورده کنند)».
برخی از قبر پرستان، دور قبر طواف میکنند و بر گوشههای آن خود را میمالند و برای آن سجده و کرنش میکنند، و در حالت فروتنی و انکساری در برابر قبر میایستند و نیازهایشان را از آن میخواهند، تا بیماری آنان را شفا داده یا به آنان فرزند عنایت کند. و چه بسا که افرادی صاحب قبر را این گونه به فریاد میخوانند و میگویند: ای سرورم! من از راه دور و کشوری دور به نزدت آمده ام، پس مرا دست خالی بر مگردان.
آن گاه از وی میخواهد تا بیماریاش را شفا دهد یا فرد غایبش را باز گرداند، اما فراموش کرده و غافل است از این که این دعا را در نماز از خدایش بخواهد.
خداوند میفرماید: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥﴾ [الأحقاف: 5]. «چه کسی گمراهتر از کسی است که افرادی را به فریاد بخواند و پرستش کند که (اگر) تا روز قیامت (هم ایشان را به فریاد بخواند و پرستش کند) پاسخش نمیگویند؟ (نه تنها پاسخش را نمیدهند، بلکه سخنانش را هم نمیشنوند) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فریاد خواهندگان غافل و بیخبرند».
رسول خدا ج فرمود: «مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ»،[10] «هر کس بمیرد در حالی که به غیر الله کسی را به عنوان شریک خوانده است، وارد دوزخ میشود».
نباید انسان فریب این گونه شایعات را بخورد که فلان نیازمند به نزد فلان قبر رفت و صاحب آن به فریادش رسید، یا فلان بیمار شفا یافت یا فلان فرد صاحب فرزند شد، بلکه آدمی با دعایش متوجه خداوند یگانه و بیانباز شود و او را در نماز، در مسجد، به هنگام ادای حج و عمره به فریاد بخواند نه این که از روی تبرک الله را به نزد قبر بخواند.
ساختن مسجد به نزد قبرها و مزارها جایز نیست
حتی گزاردن نماز در مسجدی که در داخل یا صحن و یا جهت قبلهاش قبر وجود دارد، جایز نیست.
رسول خدا ج فرمود: «آگاه باشید، همانا امتهای قبل از شما قبور انبیا و نیکان را به عنوان مسجد انتخاب میکردند، آگاه باشید، قبرها را به عنوان مسجد انتخاب نکنید و من شما را از این کار نهی میکنم»[11].
از این رو، ساختن بنا و ساختمان بر قبرها به هر شکلی که باشد، حرام و ناجایز است، زیرا رسول خدا ج نهی فرمودهاند از این که قبرها را با گچ درست کنند یا بر آنها بنشینند و یا بنا سازند»[12].
بلکه آنچه مشروع است، این است که میت را در قبر بگذارند و سپس خاکی که از آن بیرون کردهاند، دوباره بر آن بگذارند و ارتفاع آن را از یک وجب بیشتر نکنند.
کما این که حرام است که بر قبرها قبه بگذارند، چنان که پیامبرج به حضرت علی دستور داد: «هر تصویری دیدی، آن را از بین ببر و هر قبر برجستهای را که دیدی آن را با زمین یکسان نما».
و نیز رسول خدا ج نهی فرمودهاند از این که قبرها را با گچ درست کنند یا بر آنها بنشینند و یا بنا سازند»[13].
پروردگارمان، فرمانروای هستی میفرماید:
﴿أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ١٩١ وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٢ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَتَّبِعُوکُمۡۚ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ١٩٣ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٩٤ أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ یَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَیۡدٖ یَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡیُنٞ یُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ یَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ١٩٥ إِنَّ وَلِـِّۧیَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡکِتَٰبَۖ وَهُوَ یَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِینَ١٩٦ وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَکُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٧ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ وَهُمۡ لَا یُبۡصِرُونَ١٩٨﴾ [الأعراف: 191-198].
«آیا چیزهایی را انباز خدا میسازند که نمیتوانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان هم آفریده میشوند؟ * انبازهای آنان نه میتوانند ایشان را یاری دهند و نه میتوانند خویشتن را کمک نمایند. * شما اگر انبازهای خود را به فریاد خوانید تا شما را هدایت کنند، نمیتوانند شما را پاسخ دهند و خواستۀ شما را برآورده کنند. برای شما یکسان است، خواه آنها را به فریاد خوانید، و خواه خاموش باشید * معبودانی را که به جز خدا فریاد میدارید و میپرستید، بندگانی همچون خود شما هستند. آنان را به فریاد خوانید (و از ایشان استمداد جویید) اگر راست میگویید (که کاری از ایشان ساخته است) باید که به شما پاسخ دهند. * آیا این معبودان دارای پاهایی هستند که با آنها راه بروند؟ یا دارای دستهایی هستند که با آنها چیزی را برگیرند (و دفع بلا از شما و خویشتن کنند)؟ یا چشمهایی دارند که با آنها ببینند؟ یا گوشهایی دارند که با آنها بشنوند؟ (پس آنها نه تنها با شما برابر نیستند، بلکه از شما هم کمتر و ناتوانترند. دراین صورت چگونه آنها را انباز خدا میکنید و آنها را میپرستید)؟. بگو: این بتهایی را که شریک خدا میدانید فراخوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر در بارۀ من نیرنگ و چاره جویی کنید و اصلاً مرا مهلت ندهید (امّا بدانید که اینها موجودات غیرمؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند) * بیگمان سرپرست من، خدایی است که این کتاب (قرآن را بر من) نازل کرده است، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی میکند. * چیزهایی را که شما به جز خدا فریاد میدارید و میپرستید، نه میتوانند شما را یاری دهند و نه میتوانند خویشتن را کمک کنند. * و اگر از آنها رهنمود بخواهید، درخواست شما را نمیشنوند (و به ظاهر پیکرۀ) آنها را میبینید که (انگار با چشمان خود) به شما نمینگرند، و لیکن چیزی را نمیبینند».
سخنی راست...
مقتضای ایمان تو این است که الله یکی است
و شریکی ندارد
و تنها و بدون واسطه او را بخوانی.
پس از آن که آدمی مدّت زمانی را که خداوند مقدر نموده است، در عالم برزخ میگذراند، رستاخیز که خداوند اجازه داده تا مردگان محشور گردند و در صور دمیده شود، فرا میرسد.
بنابراین،
· قیامت کی برپا میشود؟
· دمیدن در صور یعنی چه؟
· بندگان چگونه از قبرها بیرون میشوند؟
· آنان که در قبور دفن نمیشوند، مانند غرق شدگان، سوخته شدگان، این افراد چگونه زنده میشوند؟
· آیا خداوند فقط بندگان را محشور میدارد ، یا همۀ مخلوقات را؟
· حشر جنیان چگونه خواهد بود؟
· و ... سؤالات و پرسشهای فراوانی که دریچۀ ذهن آدمی را میکوبند که ما در مورد آنها در فصلهای آینده با تفصیل بحث خواهیم کرد.
پروردگارمان زنده و پاینده است و جز ذات او هر چیزی نابود میشود و جز مُلک او همۀ مُلکها و فرمانرواییها از بین میرود.
خداوند متعال فرموده است: ﴿کُلُّ مَنۡ عَلَیۡهَا فَانٖ٢٦ وَیَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّکَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِکۡرَامِ٢٧﴾ [الرحمن: 26-27]. «همۀ چیزها و همۀ کسانی که بر روی زمین هستند، دستخوش فنا میگردند. * و تنها ذات پروردگار با عظمت و ارجمند تو میماند و بس».
آری، همۀ موجودات روی زمین نابود و فنا میشوند، میمیرند و خاک آنها را میخورد، اما از نصوص شرعی فهمیده میشود که برخی از این موارد مستثنی هستند.
· این امور کدامند؟
· معنای عدم فنای آنها چیست؟
خداوند هر چه را بخواهد از بین میبرد و هر چه را بخواهد باقی میگذارد، و پروردگارت هر چه را بخواهد بر میگزیند و اختیار میکند؛ بنابراین، همۀ مخلوقات میمیرند و از بین میروند، جز هشت مورد که عبارتند از:
آخرین استخوان ستون فقرات (دنبالیچه)
زیرا کل جسد انسان فنا شده و از بین میرود، جز همین قسمت از بدن که از بین نمیرود و خداوند انسان را از نو از همین استخوان میآفریند.
رسول خدا ج فرمود: «همۀ بدن فرزند آدم را خاک میخورد، جز آخرین استخوان ستون فقرات که از آن آفریده شده و خلقتش تکمیل میگردد»[1].
علم طبیعت و حقیقت روح را فقط الله میداند، اما قوام و حیات جسد، به آن وابسته است. لذا هر گاه روح از جسد جدا شود، جسد میمیرد و روح به آسمان میرود و اگر نیک باشد، درهای آسمان به رویش گشوده میشوند و اگر بد باشد، درهای آسمان به رویش بسته و گشوده نخواهند شد، اما در هر دو حالت، روح به جسد باز میگردد.
اما ارواح از بین میرود. رسول خدا ج در مورد شهدا میفرماید:
«ارواح شهدا در شکم پرندگان سبزی قرار دارد که درون قندیلهایی هستند که بر عرش آویزانند، هر موقع بخواهند در بهشت میچرند و سپس به آن قندیلها باز میگردند»[2].
اما رسول خدا ج در مورد ارواح مؤمنین فرموده است: «همانا روح مؤمن پرندهای میشود که در درختان بهشت قرار میگیرد تا این که خداوند در روز قیامت او را به جسدش باز میگرداند»[3].
خداوند آنها را برای اکرام و گرامی داشتن فرمانبرداران و تحقیر و ذلیل گردانیدن بدکاران آفریده است و برای همیشه باقی میمانند و از بین نمیروند. خداوند فرموده است: ﴿خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗا﴾ [النساء : 57]، «در آنجاها جاودانه تا به ابد میمانند».
عرش، در لغت به تختی میگویند که پادشاهان بر آن قرار میگیرد، و پروردگارمان نیز عرشی دارند که شایستۀ جلال و عظمت اوست. خداوند در هفت جا در قرآن کریم از استوای خویش بر عرش یاد کرده است.
چنان که در قرآن میخوانیم:
﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ٥﴾ [طه: 5]. «خداوند مهربانی است که بر عرش مستوی شده است».
و نیز میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾ [الأعراف: 54]. «سپس بر عرش قرار گرفت».
عرش، نخستین مخلوقی است که خداوند آن را برای بقا آفریده است، نه برای فنا؛ لذا عرش به هنگام دمیدن در صور دوم که همۀ مخلوقات نابود شده و از بین میروند، نابود نمیشود.
کرسی، محل دو قدم پروردگامان است، آن گونه که بن عباس ش گفته است. بنابراین، کرسی باقی است و از بین نمیرود[4].
عبارتند از زنان بهشتی که برای بهشت آفریده شدهاند و مانند سایر مخلوقات از بین نمیروند.
لوح، عبارت است از لوح محفوظ که خداوند در آن تقدیر بندگان را نوشته و از بین نمیرود.
قلم مخلوقی است که خداوند آن را آفریده و به آن دستور داده است تا اعمال بندگان را بنویسد. رسول خدا ج فرمود: «نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود و به آن دستور داد و فرمود: بنویس، گفت، خدایا! چه بنویسم؟ الله فرمود: تقدیر بندگان را تا روز قیامت بنویس»[5].
سیوطی این هشت مورد را که از بین نمیروند، در این دو بیت شعر جمع کرده است:
ثمـانیة
حـکم البـقـاء یَعُمُّـهـا
|
|
مـن
الخـلـق والبـاقـون فی حیِّز العدم
|
هـی العـرش والکرسی نـار وجنـة
|
|
وعجب والأرواح کذا اللوح والقلم |
«هشت موردند که از میان مخلوقات، حکم بقا شامل آنها میشوند و باقی از بین رفته و نابود میشوند».
«و آنها عبارتند از: عرش، کرسی، بهشت، دوزخ، استخوان دنبالیچه (آخرین استخوان ستون فقرات)، ارواح، لوح و قلم».
باور...
پروردگارمان هر چه بخواهد، میآفریند،
و هر چه بخواهد جاوید نگه داشته
و هر چه را بخواهد نابود میگرداند.
رسول خدا ج از اعمالی خبر دادهاند که باعث نجات از عذاب قبر میشوند. همچنین در برخی از نصوص شریعت آمده است که خداوند برخی از مردم را از عذاب قبر نجات میدهد. برخی از آنان عبارتند از:
شهید کسی است که برای جهاد فی سبیل الله و با اخلاص بهسوی دشمن پیش رود و فرار نکند و آنگاه کشته شود.
از رسول خدا ج پرسیدند: حال آن افرادی چگونه است که در قبرهایشان عذاب داده میشوند، جز شهیدان؟ آن حضرت ج فرمود: «آزمایشی که در درخشش شمشیرها وجود دارد، کافی است»[1].
یعنی پایمردی و ثبات مجاهدی که در راه خدا جهاد میکند و به هنگام شدّت نبرد، به عقب فرار نمیکند، بیانگر عظمت ایمان در قلبش است و تا دم مرگ بر ایمانش ثابت قدم است، پس نیازی نیست که در قبرش مورد آزمایش و امتحان قرار گیرد یا از ایمانش به الله و تصدیقش به پیامبر از وی سوال شود.
کسی که در راه خدا مرزبانی میکند
کسی که در مرزهای اسلام، پاسداری میکند تا از دشمنان اسلام جلوگیری نماید. بنابراین، مرزداران مجاهدی که به خاطر دفاع از اسلام، اهل و فرزندانشان را رها کردهاند، از فضیلت بالایی برخوردارند.
رسول خدا ج فرمود: «پروندۀ عمل هر میتی مختومه میگردد، جز کسی که در راه مرزداری در راه الله جان دهد، زیرا عملش تا روز قیامت رشد میکند و از عذاب قبر نجات مییابد»[2].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «پاسداری یک شبانه روز، از روزه داشتن آن روز و عبادت شب آن بهتر و بالاتر است، و اگر بمیرد، عملی که آن را انجام میداد، برایش جریان مییابد، و رزقش برای او ادامه مییابد و از فتنه انگیزی در امان مییابد»[3].
خداوند، بلاها را باعث کفارۀ گناهان و رفع درجات قرار داده است، برخی از این بلاها، بیماری درد و یا مرگی است که به سبب این بیماریها باشد.
رسول خدا ج فرمود: «هر کسی در اثر بیماری شکم بمیرد، در قبرش عذاب داده نمیشود»[4].
بیماری شکم عبارت است از سرطان شکم، کبد و دیگر و...
و نیز این حدیث رسول الله ج این مطلب را تایید میکند که فرمود: «کسی که در اثر بیماری شکم بمیرد، شهید است»[5].
همۀ قرآن، مبارک است، ولی رسول خدا ج فضیلت خواندن برخی سورهها را به صورت ویژه بیان کرده است که از جملۀ آنها یکی سورۀ ﴿تَبَٰرَکَ ٱلَّذِی بِیَدِهِ ٱلۡمُلۡکُ﴾ [الملک: 1]. است؛ زیرا این سوره انسان را از عذاب قبر نجات میدهد.
رسول خدا ج فرمود: «سورۀ ملک، از عذاب قبر جلوگیری میکند»[6].
ابن مسعود س میگوید: هر کس، در هر شب سورۀ «تبارک الذی» را بخواند، این سوره از عذاب وی در قبر جلوگیری میکند. ما در زمان رسول خدا ج به این سوره، «مانعه» میگفتیم. همانا در کتاب خدا سورهای است که هر کس آن را بخواند عمل زیاد و خوب انجام داده است[7].
هر کسی که در قبر دفن شود، قبر به او میچسبد
چنان که رسول خدا ج در مورد سعد بن معاذ س فرمود: «این کسی که عرش رحمان برایش به لرزه در آمد و دروازههای آسمان برایش گشوده شدند و هفتاد هزار فرشته در تشییع جنازهاش حضور یافتند، به سختی در آغوش قبر چسبیده شد و سپس از آن رهایی یافت »[8] ،[9].
نور...
هر کس، اعمال نجات بخش از عذاب قبر را بر خود لازم بگیرد،
او خوشبخت بوده و از نعمت برخوردار خواهد شد.
[1]- سنن نسائی.
[2]- سنن ابوداود و ترمذی.
[3]- صحیح مسلم.
[4]- سنن ترمذی و نسائی با سند صحیح.
[5]- صحیح بخاری.
[6]- ابن مردویه با سند صحیح.
[7]- سنن نسائی با سند صحیح.
[8]- سنن نسائی با سند صحیح.
[9]- اینک 29/10/1392 ش. که این مطالب را تصحیح میکنم و موضوع قبر و قیامت را پس از ترجمه ویرایش و بازنگری میکنم، که استاد بلند پایۀ حدیث، عالم ربانی، مخلص و مجاهد، استاد برجستۀ دارالعلوم حقانیه ایرانشهر، مولانا دوست محمد رئیسی، پس از عمری در خدمت عرصۀ علم و دین دارفانی را وداع گفت، روحش شاد و راهش پر رهرو باد. آمین.
مسلمان وظیفه دارد تا از روی اطاعت و تقرب الی الله، بر اموری که بر او واجباند عمل نموده و از آنچه نهی شده است، باز آید.
رسول خدا ج نیز از اموری که انسان را از عذاب قبر میرهانند، خبر داده است.
بنابراین،
· آن اعمال کدامند؟
· چرا این اعمال بر اعمال دیگر مقدم شدهاند؟
· فضیلت این اعمال چیست؟
عموما کارهای شایسته و نیک برای بنده سودمند واقع شده و درجات وی را در دنیا و آخرت بالا میبرند و نیز اعمال صالح مراتب و درجاتی دارند که برخی از برخی دیگر افضلتر است و رسول خدا ج اعمالی را که باعث نجات آدمی میشوند، بیان نموده است که برخی از آنها عبارتند از:
نماز، بالاترین عبادتهاست و هر کس بر آن محافظت نماید، دینش را حفاظت نموده و هر کس آن را ضایع گرداند، اعمال دیگر را بیشتر ضایع خواهد نمود. نماز صاحبش را از عذاب قبر نجات میدهد.
زکات یکی از ارکان و ستونهای اسلام مهم اسلام است، و این حق خداوند در مال است که اهل آن که هشت موردند و در قرآن ذکر شدهاند، صرف گردد.
روزه نیز یکی از ارکان اسلام است و بزرگترین آن، روزۀ فرضی رمضان است و پس از آن روزههای نفلی است، مانند روزۀ دوشنبه و پنجشنبه، روز عاشورا، عرفه و دیگر روزهایی که فضیلت دارند.
انجام کار نیک یک مفهوم عامی است که بسیاری از عبادات را شامل میگردد، از قبیل: امر به معروف، نهی از منکر، ایجاد صلح و آشتی بین مردم و...
صدقه، لفظ عامی است و شامل صدقه کردن مال، لباس، کالا و... میشود.
و نیز بالاترین نوع صلۀ رحمی، صلۀ رحمی با والدین، و نیکوکاری و نرمی و ملاطفت با آنان است.
کار نیک و معروف، لفظ عامی است و شامل هر عملی میشود که خداوند دستور داده است. بنابراین، لبخند، نصیحت و خیر خواهی، صدقه و... از جمله کارهای نیک و معروف به شمار میروند.
این هم مفهوم عامی دارد و شامل دادن هدیه به مردم، خوشرفتاری با دیگران و... میشود.
رسول خدا ج همۀ این فضایل را در حدیثی بیان فرمودهاند.
آن حضرت ج فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در قبضۀ اوست، البته وی صدای کفشهای آنان را وقتی که پشت میکنند، میشنود، پس اگر مؤمن بوده است، نماز بالای سر، زکات قسمت راست، روزه سمت چپ، کارهای نیک، معروف و احسان و خوش رفتاری به مردم در قسمت پاهایش قرار میگیرند. وقتی عذاب از بالای سر میآید، نماز میگوید: از سمت من راهی برای عذاب نداری، وقتی از سمت راست میآید زکات میگوید: از طرف من راه نیست، چون از قسمت چپ میآید، روزه به دفاع پرداخته و میگوید: از سمت من نیز راهی برای عذاب نیست و وقتی از سمت پاها میآید، کارهای نیک و معروف و احسان به مردم، میگویند: از طرف ما هم راهی برای عذاب دادن نیست[1].
و نیز آن حضرت ج فرمود: «وقتی انسان وارد قبرش میشود، اگر مؤمن است، اعمالش از قبیل نماز و روزه او را احاطه میکنند، و وقتی فرشتۀ عذاب از جانب نماز میآید، نماز او را بر میگرداند و چون از سمت روزه میآید، روزه نیز او را بر میگرداند و از صاحبش دفاع میکند»[2].
دعا و پناه بردن به الله، برای بنده مفید است و او را از عذاب قبر نجات میدهد. از جمله این که از الله بخواهد تا او را از عذاب قبر نجات دهد.
یکی از دعاهای آن حضرت این بود: «اللّهُمَّ، اِنِّى اعُوذُ بِکَ منَ العَجْزِ وَالکَسَلِ، وَالجُبْنً وَالهَرَم، وَالبُخْلِ، وَأً عُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ»[3].«بارخدایا! من از سستی و کسالت، بزدلی و پیری، بخل و از عذاب قبر به تو پناه میبرم».
سعد بن ابی وقاص س میگوید: رسول خدا ج این کلمات را به ما مانند آموزش نویسندگی تعلیم داد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْبُخْلِ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الْجُبْنِ، وَأَعُوذُ بِکَ أَنْ أُرَدَّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الدُّنْیَا وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ». یعنی: «خدایا! از بخل، بزدلی، فرتوت شدنی که باعث ذلت گردد، فتنۀ دنیا (دجال) و عذاب قبر، به تو پناه میبرم».
حضرت عایشه ل میگوید: آن حضرت ج به کثرت این دعاها را میخواندند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ النَّارِ، وَعَذَابِ النَّارِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْقَبْرِ، وَعَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْمَسِیحِ الدَّجَّالِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْفَقْرِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْغِنَى». یعنی «خدایا! از فتنۀ جهنم و عذاب آن، از آزمایش قبر و عذاب آن، از فتنۀ مسیح دجال، از شر فتنۀ فقر و از شرّ فتنۀ سرمایه داری، به تو پناه میبرم».
همچنین مشروع است که ما به هنگام نماز میت برای وی دعا کنیم که خداوند او را از عذاب قبر نجات دهد.
عوف بن مالک س میگوید: من از رسول خدا ج شنیدم که به هنگام نماز خواندن بر میتی این دعا را خواند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ وَأَکْرِمْ نُزُلَهُ وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ وَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ وَنَقِّهِ مِنَ الْخَطَایَا کَمَا نَقَّیْتَ الثَّوْبَ الأَبْیَضَ مِنَ الدَّنَسِ وَأَبْدِلْهُ دَارًا خَیْرًا مِنْ دَارِهِ وَأَهْلاً خَیْرًا مِنْ أَهْلِهِ وَزَوْجًا خَیْرًا مِنْ زَوْجِهِ وَأَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ أَوْ مِنْ عَذَابِ النَّارِ»[4]. «خدایا! او را مورد مغفرت و رحمت قرار بده، او را را عفو کن، و از وی درگذر و جای او را وسیع بگردان، او را گرامی بدار، و با آب و برف و یخ او را غسل ده، از گناهان چنان پاکش بگردان که پارچۀ سفید از چرکها پاک میشود، او را خانهای بهتر از این خانه، خانوادهای بهتر از این خانواده، و همسری بهتر از این همسر عنایت فرما. پروردگارا! او را در بهشت داخل نما و از عذاب قبر و عذاب دوزخ نجات بده».