اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

نماز عید فطر و قربان

نماز عید فطر و قربان

نخست: حکم آن

اهل علم با آنکه بر مشروعیت نماز عید اتفاق دارند دربارۀ حکم آن اختلاف کرده‌اند؛ گروهی آن را فرض کفایی دانسته و گروهی دیگر آن را سنت موکده می‌دانند. ادلۀ دو گروه به طور مشروح در کتب فقه آمده است.([1])

دوم: وقت نماز عید

عموم اهل علم بر این قول هستند که وقت نماز عید پس از طلوع خورشید و اندکی بلند شدن آن به سوی زوال است، زیرا نماز در هنگام طلوع خورشید حرام است و پس از طلوع نیز تا وقتی که به اندازۀ یک نیزه([2]) در افق بالا نرفته باشد مکروه است. برخی از علما این مدت را تقریبا دوازده دقیقه اندازه‌گیری کرده‌اند.

سوم: مکان آن

سنت در نماز عید چنین است که در مصلی و خارج از شهر به جای آورده شود زیرا عمل پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ بر این بوده است. این در صورتی است که عذری برای برگزاری نماز در مصلی وجود نداشته باشد.([3])

چهارم: روش آن

نماز عید دو رکعت است که در رکعت اول آن مانند دیگر نمازها تکبیرة الاحرام گفته می‌شود، سپس شش تکبیر گفته می‌شود و پس از آن سورۀ فاتحه و سورۀ الاعلی یا سورۀ «ق» خوانده می‌شود. پس از پایان قرائت، امام تکبیر می‌گوید و به رکوع می‌رود. پس از پایان رکعت اول الله اکبر گفته از سجده برمی‌خیزد و پنج تکبیر پی در پی می‌گوید. پس از تکبیرات سورۀ حمد و سورۀ غاشیه ـ یا سورۀ قمر ـ را می‌خواند. اما اگر در رکعت اول سورۀ الاعلی را خوانده در رکعت دوم سورۀ غاشیه را می‌خواند، و اگر در رکعت سورۀ «ق» را خوانده در رکعت دوم سورۀ قمر را می‌خواند.([4])

 

 

 



[1]- کتاب «نماز» اثر مولف (۳۳۱).

[2]- صدیق حسن خان، المواعظ الحسنة (۴۳-۴۴).

[3]- المغنی (۳/ ۲۶۰).

[4]- زاد المعاد (۱/ ۴۴۲-۴۴۴).

نماز جمعه

نماز جمعه

نخست: حکم آن

نماز جمعه واجب است و فرض بودن آن بر اساس کتاب و سنت و اجماع ثابت است. این نماز فرض عین است و اگر با وجود عذر فوت شود نماز ظهر جایگزین آن می‌شود.([1])

دوم: نماز جمعه بر چه کسی واجب است؟

جمعه با هفت شرط واجب می‌شود:

1-    اسلام.

2-    بلوغ.

3-    عقل.

4-    مرد بودن.

5-    آزاد بودن.

6-    ساکن بودن (یعنی مسافر نباشد).([2])

7-    سکونت در جایی که نماز جمعه در آن ادا می‌شود، یا نزدیکِ آن.([3])

سوم: حکمت از مشروعیت نماز جمعه

خداوند متعال نماز جمعه را برای بندگان خود مشروع ساخته تا بزرگی نعمت خود را به یاد آنان بیاورد، و خطبه را در آن مشروع نموده زیرا خطبه شامل یادآوری نعمت‌ها و تشویق بندگان به شکر آن است. نماز جمعه هم آموزش است و هم راهنمایی و موعظه و یادآوری، و تجدید پیمانی است با خداوند و باعث زنده شدن احساس برادری و تأکیدی است بر وحدت و نمایشی است برای قدرت امت.

چهارم: شروط صحت نماز جمعه

1-    وقت: برگزاری نماز جمعه قبل از وقتِ آن بر اساس اجماع امت پذیرفته نیست.

2-    جماعت: نماز جمعه به صورت انفرادی صحیح نیست.

3-    آبادی.

4-    دو خطبه پیش از برگزاری نماز.



[1]- کتاب نماز، اثر مولف (۶).

[2]- یعنی کسی که آن سرزمین را به عنوان وطن خود می‌داند.

[3]- منظور از نزدیک بودن یعنی سکونت در مکانی که کمتر از پنج کیلومتر با محل برگزاری نماز جمعه فاصله داشته باشد، یعنی مسافت یک ساعت و نیم پیاده یا سوار بر شتر. علت آن چنان که فقها می‌گویند این است که معمولا اذان در فاصلۀ بیشتر از پنج کیلومتر شنیده نمی‌شود. اما اگر رفتن مسافتی دورتر از این برای فرد ضرری ندارد بدون شک تحمل این سختی برای حضور در جماعت مسلمانان بهتر است و اجر بیشتری دارد.

نماز بیمار

نماز بیمار

-      برای بیمار لازم است که نماز فرض را اگر می‌تواند با تکیه به دیوار یا عصا، به صورت ایستاده بخواند و اگر برایش امکان ندارد نشسته بخواند. سنت این است که در حالت نشسته به صورت چهار زانو بنشیند و اگر نشستن برایش امکان نداشت به پهلو خوابیده نماز بگزارد و اگر نتوانست بر حسب توانایی خود بر پشت خوابیده نماز بخواند، زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ [التغابن: 16].

(پس تا جایی که در توان دارید تقوای الله را پیشه سازید)

و می‌فرماید:

﴿لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا [البقرة: 286].

(الله هیچ کس را جز به اندازۀ توانش تکلیف نمی‌دهد).

و اگر توانایی این را نداشت با اشارۀ سر نماز بخواند و در صورت عدم توانایی با چشمان خود اشاره کند و با قلب [حرکت‌های نماز را] نیت کند.([1])

-      اگر خواندن هر نماز در وقت آن برای بیمار سخت بود می‌تواند نماز ظهر و عصر، و نماز مغرب و عشاء را در وقت هر یک از نمازها یکجا بخواند([2]). بهتر است بر اساس راحتی خودش جمع را تاخیر یا تقدیم نماید.

-      اگر بیمار توانایی وضو گرفتن ندارد دیگری برایش وضو می‌گیرد (یعنی او را در وضو گرفتن کمک می‌کند)، و اگر آب یا خاک نیافت و کسی نبود که برایش آب یا خاک برای وضو و تیمم بیاورد، همانطور [بدون وضو و تیمم] نماز می‌خواند و حق به عقب انداختن نماز [تا خارج شدن از وقتش] را ندارد.([3])

-      مریض باید تا جایی که می‌تواند به قبله رو کند، یعنی حداقل صورت یا پاهایش را به قبله کند، و اگر توانایی این را هم نداشت به هر صورت که می‌تواند نماز بخواند.



[1]- المغنی (۱/ ۸۱۳).

[2]- مثلا نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر بخواند، یا نماز ظهر و عصر را در وقت عصر بخواند. اولی را جمع تقدیم و دومی را جمع تاخیر می‌گویند. همینطور در مورد نماز مغرب و عشاء که می‌تواند هر دو نماز را در وقت مغرب یا در وقت عشاء بخواند (مترجم).

[3]- از فتاوای شیخ بن باز (رحمه الله).

نماز جماعت

نماز جماعت

نخست: فضیلت آن

نصوص بسیاری دال بر فضیلت نماز جماعت وارد شده از جمله:

1-    از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «نماز جماعت بیست و هفت درجه بر نماز فردی برتری دارد».([1])

2-    از ابی‌ّهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «نماز مرد در جماعت بیست و پنج برابر [بهتر از] نماز او به تنهایی است».([2])

3-    از ابی‌هریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که مردی نابینا به حضور رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ آمد و گفت: ای پامبر خدا! من کسی را ندارم که مرا به مسجد بیاورد، و از ایشان خواست تا اجازه‌اش دهد که در خانه نماز بگزارد. پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به وی اجازه داد، اما همین که خواست برود، او را صدا زد و فرمود: «آیا صدای اذان را می‌شنوی؟» گفت: آری. فرمود: «پس اجابت کن».([3])

دوم: حکم نماز جماعت

نماز جماعت بر مردان در سفر و اقامت واجب است زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَإِذَا کُنتَ فِیهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَکَ [النساء: 102].

(و اگر در میان آنان بودی و برایشان نماز برپا داشتی پس باید گروهی از آنان با تو [به نماز] بایستند...).

مؤلف «شرح المنتهی» می‌گوید: «این امر برای وجوب است؛ اگر چنین دستوری برای زمان ترس (در حال جنگ) وارد شده برای شرایط امنیت اولی‌تر است. همچنین به سبب حدیث ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ که از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت نموده که فرمودند: «سنگین‌ترین نماز برای منافقان نماز عشاء و صبح است، و اگر می‌دانستند در این دو نماز چه [اجر و منزلتی] است، حتما اگر می‌شد سینه‌خیز در آن حاضر می‌شدند، و قصد کرده‌ام که دستور دهم نماز را برگزار کنند، سپس کسی را به عنوان امام برایشان برمی‌گزیدم، آنگاه با مردانی که دسته‌هایی هیزم با خود داشتند به نزد کسانی می‌رفتم که در نماز [جماعت] حاضر نمی‌شوند و خانه‌هایشان را بر آنان به آتش می‌کشدیم»([4]) و همینطور به سبب سخن پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به آن نابینایی که کسی را نداشت تا وی را به نماز جماعت بیاورد و از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ برای حضور نیافتن در نماز اجازه خواست و به ایشان فرمود: «آیا صدای اذان را می‌شنوی؟» گفت: آری. فرمود: «پس [اذان را] اجابت کن».([5])».([6])

سوم: تعداد افرادی که برای انقعاد نماز جماعت لازم است

نماز جماعت با وجود دو نفر منعقد می‌شود: یک امام و یک مأموم، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به مالک بن حویرث فرمود: «از شما دو نفر، بزرگترتان امام شود».([7])

چهارم: عذرهای ترک نمازِ جماعت

ترس از بیماری، یا نیاز برای رفتن به دستشویی، یا انتظار چیزی که امیدش هست یا ترس از دست رفتن مال یا زیان دیدنِ آن، یا ترس تباه شدن مالی که مامور محافظت از آن شده است.([8])

پنجم: برخی از احکام مربوط به مَأموم

-      امام شدن در مسجدی که امام راتب دارد بدون اجازۀ او حرام است مگر آنکه [امام حضور نیابد و] وقت نماز در حال تمام شدن باشد.([9])

-      وقتی نماز فرض شروع شد، آغاز نمودن نماز نفل جایز نیست، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «هنگامی که نماز [فرض] اقامه شد نمازی جز نماز فرض [درست] نیست».([10])

-      برای مأموم حرام است که پیش از امام به رکوع یا سجده رود، و اگر چنین کرد باید برگردد. هرکه در یکی از اعمال نماز از امام خود پیشی بگیرد گناهکار است مگر آنکه جاهل باشد یا از روی فراموشی این کار را انجام دهد».([11])

-      نماز شخص به تنهایی در یک صف پشت سر امام صحیح نیست، مگر آنکه صف جلو کامل باشد، زیرا پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «کسی که به تنهایی پشت صف بایستد نماز ندارد».

ششم: برخی از احکام مربوط به امام

-      شایسته‌ترین فرد به امامت کسی است که قرائتش بهتر باشد، سپس کسی که به سنت آگاه‌تر است، سپس کسی که در هجرت پیش‌گام است،([12]) سپس کسی که زودتر اسلام آورده، سپس کسی که سنش بیشتر است.([13])

-      برای امام مستحب است که نماز را سبک بخواند و حال بیماران و پیران و کسانی که کار دارند را در نظر بگیرد.



[1]- بخاری در کتاب اذان، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۴۵) و مسلم در کتاب مساجد، باب «فضل صلاة الجماعة» (۲۴۹).

[2]- بخاری در کتاب الصلاة، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۴۷).

[3]- مسلم در کتاب المساجد، باب «یجب إتیان المسجد علی مَن سمع النداء» (۶۵۳).

[4]- بخاری در کتاب اذان، باب «وجوب صلاة الجماعة» (۶۴۴) و مسلم در کتاب مساجد، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۵۱).

[5]- مسلم در کتاب المساجد، باب «یجب إتیان المسجد علی مَن سمع النداء» (۶۵۳).

[6]- شرح المنتهی (۷۸)، المغنی مع الشرح الکبیر (۱/ ۲).

[7]- بخاری در کتاب اذان، باب «الأذان للمسافر» (۶۳۱)، و مسلم در کتاب مساجد، باب «من أحق بالإمامة» (۶۷۴).

[8]- مغنی (۲/ ۸۳).

[9]- شرح المنتهی (۱/ ۲۵۷).

[10]- مسلم در کتاب «صلاة المسافرین» باب «کراهة الشروع فی‌ نافلة بعد شروع المؤذن» (۷۱۰).

[11]- مختصر الفقه الإسلامی (۶۳).

[12]- ابن ماجه در کتاب «إقامة الصلاة» باب «صلاة الرجل خلف الصف وحده» (۱۰۰۳). شیخ آلبانی در إرواء الغلیل (۵۴۱) آن را صحیح می‌داند.

[13]- منظور از پیشگام بودن در هجرت یعنی کسی که پیش از فتح مکه زودتر به مدینه مهاجرت کرده باشد، زیرا کسی که زودتر مهاجرت نموده منزلتی والاتر از کسی دارد که بعدا مهاجرت کرده است. خداوند متعال در این باره می‌فرماید: {کسانی از شما که پیش از فتح [مکه] انفاق و جهاد کرده‌اند [با دیگران] یکسان نیستند} [حدید: ۱۰].

نماز

نماز

نخست: نماز در لغت و اصطلاح

نماز (صلاة) در لغت به معنای «دعا» است، و در اصطلاح عبادتی است که از سخنان و کارهایی ویژه تشکیل شده و با تکبیر آغاز می‌شود و با سلام پایان می‌یابد.

دوم: جایگاه و فضیلت نماز در اسلام

1-    نماز ستون دین است؛ یعنی دین بدون آن برپا نمی‌شود. معاذ بن جبل ـ رضی الله عنه ـ می‌گوید: پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «آیا تو را از اساس کار و ستون آن و نقطه‌ی اوج آن آگاه نسازم؟» گفتم: آری ای پیامبر خدا... فرمود: «اساس [این] امر اسلام است، و ستون آن نماز است و نقطه‌ی‌ اوج آن جهاد است...».([1])

2-    نماز انسان را به یاد خدا می‌اندازد. نمازگزار در برابر خداوند عزوجل می‌ایستد به طوری که میان او و خداوند هیچ واسطه‌ای نیست و اینگونه نسبت به خداوند احساس نزدیکی و همراهی می‌کند و در نتیجه همۀ وجودش را احساس امنیت و آرامش و اطمینان و یقین در بر می‌گیرد؛ خاشعانه به رکوع می‌رود و فروتنانه سر به سجده فرو می‌آورد و از خداوند متعال یاری و توفیق و تایید می‌خواهد.

3-    نماز از زشتی و منکر باز می‌دارد. هنگامی که مسلمان فروتنانه در برابر پروردگار خود می‌ایستد و به رکوع و سجده می‌رود با او ارتباط برقرار می‌کند؛ در نتیجه درونش اوج می‌گیرد و احساس می‌کند ارزش و مکانت یافته و از آنچه باعث خشم آفریدگار است دوری می‌کند زیرا مراقبت الله متعال در درونش جای گرفته است.

4-    نماز گرد آورندۀ‌ همۀ نیکی‌ها است. نماز آرامش و سعادت را به قلب انسان هدیه می‌دهد و باعث شادی و اطمینان روح و نشاط و سرزندگی بدن است.

 

 

سوم: حکم نماز در اسلام

 نماز یکی از ارکان اسلام است که در شب اسراء پیش از هجرت به مدینه در مکه فرض شد و در اوقات مشخصی یعنی ظهر و عصر و مغرب و عشاء و صبح به جا آورده می‌شود. نخستین نماز فرضی که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ آن را ادا نمود، نماز ظهر بود. این نمازها برای هر مسلمان عاقل بالغی ـ چه مرد و چه زن ـ فرض است.

دلیل فرض بودن نماز، کتاب الله و سنت رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ و اجماع قطعی مسلمانان است. اجماعی که به ضرورت از دین فهمیده می‌شود [و هیچ شکی در آن نیست].

دلیل از قرآن، این سخن خداوند متعال است که:

﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ کَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ کِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا ١٠٣ [النساء: 103].

(همانا نماز برای مومنان فریضه‌ای زمان‌دار است).

شاهد در این آیه، لفظ «کتاب» هست، یعنی «نوشته شده» که معنای فرض می‌دهد. و همچنین این سخن پروردگار که می‌فرماید:

﴿وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗاۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُم مِّنۡ خَیۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَیۡرٗا وَأَعۡظَمَ أَجۡرٗاۚ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمُۢ ٢٠ [المزمل: 20].

(و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و به خدا وامی نیکو دهید و هر کار خوبی برای خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشی بیشتر خواهید یافت و از خدا آمرزش بخواهید که خدا آمرزندۀ مهربان است).

و از سنت، سخن پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ که هنگام فرستادن معاذ ـ رضی الله عنه ـ به یمن خطاب به وی فرمود: «به آنان بیاموز که الله پنج نماز را در هر شبانه‌روز بر آنان فرض ساخته است».([2])

از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «اسلام بر پنج [رکن] بنا شده: گواهی دادن به اینکه معبودی [به حق] نیست جز الله، و اینکه محمد فرستادۀ الله است، و بر پا داشتن نماز، و دادن زکات، و حج، و روزۀ رمضان».([3])

در اجماع: فرض بودن نماز به طور ضروری [و نه ظنی] از دین دانسته می‌شود؛ به همین سبب هیچکس از اهل قبله ـ که به اسلام منسوب هستند ـ فرض بودن آن را انکار نکرده‌اند، و حتی اهل بدعت نیز به فرض بودن نماز معترفند.

چهارم: حکم تارک نماز

تارک نماز از چند حالت خارج نیست:

نخست: اینکه وجوب نماز را انکار کند که در این صورت باید ببینیم کسی که وجوب نماز را انکار کرده از کسانی است که عذر دارند ـ مانند کسی که تازه اسلام آورده یا در جایی دور از دیگر مسلمانان زندگی کرده ـ که در این صورت وجوب نماز را به وی بیان می‌کنیم و به کفر وی حکم نمی‌کنیم.

اما اگر از کسانی باشد که مانند دیگر مسلمانان در شهرها و روستاهای آنان زندگی کرده معذور نیست و ادعای جهل وی پذیرفته نمی‌شود و حکم به کفر وی می‌شود زیرا دلایل آشکار وجوب نماز در کتاب و سنت بسیار است و مسلمانان به طور مستمر [در طول دوران‌ها] نماز را برپا داشته‌اند؛ بر همین اساس وجوب آن بر کسی که حالش چنین است پوشیده نیست و به هدف تکذیب خدا و پیامبرش و اجماع مسلمانان به انکار آن پرداخته است. حکم چنین کسی مانند دیگر مرتدان است که باید از وی درخواست توبه شود و در غیر این صورت کشته می‌شود.

دوم: اگر شخصی به سبب بیماری یا ناتوانی از انجام برخی ارکان و شروطِ نماز، از خواندن نماز خودداری می‌کند، به وی می‌گوییم که این عذر باعث ساقط شدن نماز نمی‌شود بلکه باید بر حسب توانش نماز را به جای آورد.

سوم: اما دربارۀ کسی که از روی تنبلی و سهل انگاری نماز نمی‌خواند میان اهل علم اختلاف است؛ راجح این است که اگر کسی نمازش را به طور کلی ترک کند [و هیچگاه نماز نخواند] چنین کسی کافر است. وی را سه روز زندانی می‌کنند و برای هر وقت نماز وی را به نماز دعوت می‌کنند و از کشتن می‌ترسانند؛ اگر باز هم از خواندن نماز سر باز زد کشته می‌شود.

پنجم: ارکان نماز

ارکانی که نماز بدون آن‌ها صحیح نیست، چهارده رکن است:

1-    ایستاده نماز خواندن در صورت توان (قیام)

2-    تکبیرة الاحرام.

3-    خواندن سورۀ فاتحه.

4-    رکوع.

5-    ایستادن پس از رکوع.

6-    سجده بر اعضای هفتگانه (صورت، دو دوست، دو زانو، دو پا).

7-    بلند شدن از سجده.

8-    نشستن میان دو سجده.

9-    آرام یافتن در حرکاتی که گفته شد.([4])

10-  تشهد پایانی.

11-  نشستن برای تشهد پایانی.

12-  درود بر رسول الله صلی الله علیه وسلم.

13-  رعایت ترتیب در ارکان نماز.

14-  سلام در پایان نماز.

 

ششم: شروط نماز

نماز نُه شرط دارد:

1-    اسلام؛ نماز کافر صحیح نیست هر چند بر اساس قول صحیح برای نخواندن نماز محاسبه خواهد شد.

2-    عقل؛ کسی که عقل صحیح ندارد اهل تکلیف نیست.

3-    تشخیص. علما سن تشخیص را هفت سالگی دانسته‌اند.

4-    فرا رسیدن وقت نماز.

5-    داشتن وضو.

6-    دوری از نجاسات.

7-    پوشاندن عورت.

8-    رو کردن به قبله.

9-    نیت.

هفتم: واجبات نماز

واجب چیزی است که شارع به آن امر حتمی نموده و نماز کسی که عمدا آن را ترک کند باطل است و در صورت ترک غیر عمدی سجدۀ سهو جای آن را می‌گیرد.

واجبات نماز هشت مورد است:

1-    همۀ تکبیرات نماز به جز تکبیرۀ احرام.

2-    گفتن سمع الله لمن حمده.

3-    گفتن ربنا ولک الحمد.

4-    «سبحان ربی العظیم» در رکوع.

5-    گفتن «سبحان ربی الأعلی» در سجده.

6-    استغفار در بین دو سجده.([5])

7-    تشهد نخست.

8-    نشستن برای تشهد نخست.

هشتم: سنت‌های نماز

منظور از سنت در اینجا کارهایی است که در نماز مشروع است اما ترک عمد یا غیر عمد آن باعث باطل شدن نماز نمی‌شود.

سنت‌های نماز بسیار است از جمله:

1-    بلند کردن دو دست [تا روبروی شانه یا روبروی گوش‌ها] برای تکبیرۀ احرام.

2-    بلند کردن دو دست هنگام رکوع.

3-    بلند کردن دو دست هنگام بلند شدن از رکوع.

4-    گذاشتن دست راست بر دست چپ بر روی سینه در هنگام قیام.

5-    نگاه کردن به سجده‌گاه.

6-    دعای استفتاح.([6])

7-    گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» پیش از شروع قرائت در نماز. و سنت‌های دیگر...



[1]- به روایت ترمذی (۲۶۱۶)، کتاب ایمان، باب «ما جاء فی حرمة الصلاة» ترمذی می‌گوید: «حدیثی حسن و صحیح است». شیخ آلبانی می‌گوید: «صحیح است» نگا: صحیح الجامع (۵/ ۳۰: ۵۰۱۲).

[2]- به روایت بخاری در کتاب الزکاة، باب «وجوب الزکاة» (۱۴۹۶) و مسلم در کتاب الایمان، باب «الدعاء إلی الشهادتین» (۱۹).

[3]- به روایت بخاری در کتاب الایمان، باب «بنی الإسلام علی خمس» (۷) و مسلم در کتاب الایمان، باب «بیان أرکان الإسلام ودعائمه العظام» (۲۱) از حدیث ابن عمر رضی الله عنهما.

[4]- یعنی در رکوع و ایستادن پس از رکوع و سجده و نشستن بین دو سجده حتما مدتی اندک به اندازه‌ای که آرام شود صبر کند و فورا به حرکت بعدی نرود (مترجم).

[5]- مثلا دو بار گفتن «رب اغفر لی» در بین دو سجده (مترجم).

[6]- دعایی است که پس از تکبیرة الاحرام و پیش از سورۀ حمد در رکعت اول نمازها خوانده می‌شود. چند دعای استفتاح در سنت وارد شده است (مترجم).