ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
343- باب: حرام بودن عبور از جلوی نمازگزار
1767- عن أَبی الجُهَیْمِ عبد اللهِ بن الحارِثِ بن الصِّمَّةِ الأنْصَارِیِّt قَالَ: قَالَ رسُولُ اللهr: «لَوْ یَعْلَمُ المَارُّ بَیْنَ یَدَیِ المُصَلِّی مَاذَا عَلَیْهِ لَکَانَ أنْ یَقِفَ أرْبَعِینَ خَیْراً لَهُ مِنْ أنْ یَمُرَّ بَیْنَ یَدَیْهِ»؛ قَالَ الراوی: لا أدْرِی قَالَ: أرْبَعینَ یَوماً، أَوْ أرْبَعِینَ شَهْراً، أَوْ أرْبَعِینَ سَنَةً. [متفق علیه]([1])
ترجمه: ابوجُهَیم، عبدالله بن حارث بن صمّهی انصاریt میگوید: رسولاللهr فرمود: «اگر کسی که از جلوی نمازگزار میگذرد، میدانست که با این کار چهقدر گنهکار میشود، چنانچه چهل- روز یا ماه یا سال- توقف میکرد، برایش بهتر از آن بود که از جلوی نمازگزار عبور کند». روای میگوید: نمیدانم چهل روز گفت یا چهل ماه یا چهل سال.
([1]) صحیح بخاری، ش: 510؛ و صحیح مسلم، ش: 507.
342- باب: نهی از نماز خواندن به سوی قبرها
1766- عن أَبی مَرْثَدٍ کَنَّازِ بْنِ الحُصَیْنِt قَالَ: سَمِعْتُ رسُولَ اللهِr یَقُولُ: «لا تُصَلُّوا إِلَى القُبُورِ، وَلا تَجْلِسُوا عَلَیْهَا». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: ابومرثد، کنّاز بن حُصینt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «بهسوی قبرها نماز نخوانید و روی آنها ننشینید».
([1]) صحیح مسلم، ش: 972.
341- باب: کراهت نگاه کردن به اطراف در نماز بدون عذر
1764- عن عائشةَ& قالَت: سألتُ رسُولَ اللهr عَنِ الالتفَاتِ فی الصَّلاَةِ، فَقَالَ: «هُوَ اخْتِلاَسٌ یَخْتَلِسُهُ الشَّیْطَانُ مِنْ صَلاَةِ العَبْدِ». [روایت بخاری]([1])
ترجمه: عایشه& میگوید: از رسولاللهr دربارهی نگاه کردن به اطراف در نماز پرسیدم؛ فرمود: «این، نوعی سرقت است که شیطان از نماز بنده میرباید».
1765- وعن أنسٍt قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِr: «إیَّاکَ والالتِفَاتَ فِی الصَّلاَةِ، فَإنَّ الالتفَاتَ فِی الصَّلاَةِ هَلَکَةٌ، فَإنْ کَانَ لا بُدَّ، فَفِی التَّطَوُّعِ لا فِی الفَریضَةِ». [ترمذی ضمن روایت این حدیث گفته است: حسن صحیح میباشد.]([2])
ترجمه: از انسt روایت شده است که رسولاللهr فرمود: «از نگاه کردن به اطراف در هنگام نماز بپرهیز؛ زیرا نگاه کردن به اطراف در نماز، موجب هلاکت است. و اگر چارهای نبود، در نماز نفل این کار را بکن، نه در نماز فرض».
شرح
مولف/ میگوید: «کراهت نگاه کردن به اطراف در نماز بدون ضرورت». انسان در هنگام نماز در حقیقت در پیشگاه اللهU میایستد؛ پس شایسته نیست که با قلب و صورتش به سوی دیگری التفات کند؛ التفات با قلب، این است که انسان به چیزی غیر از نماز فکر کند؛ مانند وسوسهها و خیالهایی که از ذهن و قلب بسیاری از نمازگزاران میگذرد و ضررش از التفات با چشمها یا نگاه کردن به اطراف، بدتر و شدیدتر است؛ بهگونهای که چهبسا نمازگزار، نمازش را به پایان میرساند و فقط یکدهم ثواب نماز و حتی کمتر از آن برایش ثبت میشود و این، متناسب با حضور قلبش میباشد. نگاه کردن به اطراف یا گرداندن صورت به پیرامون، بدین معناست که نمازگزار، گردنش را به چپ و راست بگرداند؛ در صورتیکه باید صورتش بهسوی قبله باشد و به چپ و راست نگردد؛ اما اگر این کار را کرد، چه میشود؟ پاسخش را از رسولاللهr میشنویم که عایشه& از ایشان در اینباره سوال کرد. رسولاللهr فرمود: «این، نوعی اختلاس و سرقت است که شیطان از نماز بنده میرباید»؛ یعنی شیطان در نماز انسان دستبُرد میزند و او را بر آن میدارد که به چپ و راست بنگرد و بدینسان از ثواب نمازش کاسته شود؛ اللهU رو به سوی بندهاش دارد و آنگاه که بنده از پروردگارش روی میگرداند، بیمِ آن میرود که الله متعال نیز از او روی بگرداند؛ همانگونه که در حدیث انسt آمده است: «نگاه کردن به اطراف در نماز، موجب هلاکت است»؛ اما اگر از روی ضرورت باشد، ایرادی ندارد؛ مثلاً صدای حیوانی را میشنوید و از ترس اینکه آسیبی به شما نرساند، لحظهای نگاه میکنید. یا زمانی که ضرورتی شدید ایجاب میکند، ایرادی ندارد که انسان نگاهش را به سمتی که میخواهد، برگداند؛ البته بهشرطی که فقط سرِ انسان حرکت کند؛ نه اینکه بدن انسان از سمت قبله برگردد؛ و گرنه، نمازش باطل میشود؛ زیرا یکی از شرایط صحت نماز، این است که انسان رو به قبله باشد. برخی از مردم بیآنکه سرِ خود را بگردانند نگاهشان به این سو و آنسو میگردد و چشمانشان به چپ و راست حرکت میکند؛ شکی نیست که این کار، از ثواب نماز میکاهد؛ از اینرو شایسته است که انسان در هنگام نماز به سجدهگاهش بنگرد و به چپ و راست، نگاه نکند.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 751.
([2]) ضعیف است؛ ضعیف الجامع، ش: 2193؛ و ضعیف الترمذی، از آلبانی/، ش: 9.
340- باب: نهی از نگاه کردن به سوی آسمان در نماز
1763- عن أنس بن مالکٍt قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِr: «مَا بَالُ أقْوامٍ یَرْفَعُونَ أبْصَارَهُمْ إِلَى السَّمَاءِ فی صَلاَتِهِمْ- فَاشْتَدَّ قَولُهُ فی ذَلِکَ حَتَّى قَالَ:- لَیَنْتَهُنَّ عَنْ ذَلِکَ، أَوْ لَتُخطفَنَّ أَبْصَارُهُمْ». [روایت بخاری]([1])
ترجمه: انس بن مالکt میگوید: رسولاللهr فرمود: «چرا برخی از مردم در نمازشان به سوی آسمان نگاه میکنند؟!» و در اینباره سخنان سختی گفت و فرمود: «یا از این کار باز آیند؛ یا اینکه بیناییِ آنان ربوده و زایل میشود».
شرح
گاه دیده میشود که برخی از افراد، هنگامی که از رکوع برمیخیزند و «سمعالله لمن حمده» را میگویند، چشمها و صورتشان را به سوی آسمان بلند میکنند! این، حرام است؛ حتی برخی از علما گفتهاند: نمازِ چنین افرادی باطل است؛ زیرا مرتکب عملی میشوند که از آن نهی شده است و این، قاعدهای شرعیست که اگر کسی عملی انجام دهد که از آن بهطور خاص در عبادتی نهی شده، عبادتش باطل میگردد؛ علما همچنین دلیل دومی هم ذکر کردهاند؛ اینکه بلند کردن چشمها و صورت به آسمان، نوعی بیادبی در برابر اللهU میباشد؛ بلکه شایسته است که انسان نمازش را با خشوع بهجای آورَد و سَرش را پایین بگیرد. علما دلیل دیگری هم دربارهی باطل بودن نماز این افراد، آوردهاند؛ اینکه انسان باید در هنگام نماز با تمام بدنش به سوی قبله روی بیاورد و اگر سَرَش را به سوی آسمان بلند کند، صورتش به سمتی غیر از قبله برمیگردد و بدین سان نمازش باطل میشود؛ لذا این مسأله اهمیت فراوانی دارد و به همین سبب نیز پیامبرr این موضوع را با تأکید فراوانی مطرح نمود و فرمود: «یا از این کار باز آیند؛ یا اینکه بیناییِ آنان ربوده و زایل میشود».
پس در هنگام نماز به کجا بنگریم؟
پاسخ: باید نگاهمان به سجدهگاه باشد؛ البته در هنگام بلند کردن انگشت اشاره در تشهد، در حالی که این انگشت را حرکت میدهیم، به آن نگاه میکنیم؛ زیرا پیامبرr همین کار را میکرد و آنگاه که انگشت اشارهاش را حرکت میداد، نگاهش از آن برداشته نمیشد.
برخی از علما رحمهمالله نگاه کردن مقتدی به پیشنماز را- بهویژه در هنگامی که صدای امام را نمیشنود- مستثنا کردهاند؛ یعنی اگر مقتدی صدای امام را نمیشنود، میتواند به امام نگاه کند؛ زیرا باری پیامبرr بالای منبر رفت و نماز خواند و صحابه# نیز به آن بزرگوار نگاه میکردند؛ سپس پیامبرr فرمود: «إِنِّی صَنَعْتُ هَذَا لِتَأْتَمُّوا بِی وَلِتَعَلَّمُوا صَلاتِی»؛([2]) یعنی: «این کار را انجام دادم تا به من اقتدا کنید و روش نماز خواندن مرا یاد بگیرید». در آن هنگام صحابه# فقط از طریق نگاه کردن به پیامبرr میتوانستند روش نماز را یاد بگیرند. همچنین صحابه# تکان خوردن ریش پیامبرr را در نمازهای سرّی گزارش دادهاند؛ و این، نشان میدهد که آنان به روبهروی خود نگاه میکردند. گفتنیست: برخی از علما نماز خواندن در مسجدالحرام را نیز- که کعبه در مقابل انسان است- مستثنا کردهاند؛ یعنی نمازگزاری که در مسجدالحرام نماز میخواند، میتواند به کعبه نگاه کند؛ اما این استثنا، ضعیف میباشد و دیدگاه صحیح، این است که انسان در مسجدالحرام نیز در حالِ نماز، نگاهش را پایین بگیرد و به کعبه نگاه نکند؛ زیرا این کار از پیامبرr به ثبوت نرسیده است؛ بهویژه اینکه مردم در حالِ طواف هستند و این، حواسِ نمازگزار را پَرت میکند. برخیها بهاشتباه نگریستن به کعبه را عبادت پنداشتهاند؛ در صورتی که-تا آنجا که بنده میدانم- هیچ حدیث صحیح و حتی ضعیفی وجود ندارد که نگاه کردن به کعبه را عبادت برشمرده باشد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 750.
([2]) نگا: صحیح مسلم، ش: 544 بهنقل از سهل بن سعدt.
1762- عن عائشة& قالَت: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یَقُولُ: «لا صَلاَةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ، وَلا وَهُوَ یُدَافِعُهُ الأَخْبَثَانِ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: عایشه& میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «نماز خواندن در هنگامی که غذا حاضر است و نیز در هنگامیکه دو پلیدی- یعنی ادرار و مدفوع- به انسان فشار میآورند، درست نیست».
شرح
مولف/ میگوید: «کراهت گذاشتن دست بر پهلو یا کمر در نماز»؛ زیرا نمازگزار باید دست راستش را روی ساعد دست چپ یا روی حد فاصلِ مچ و ساعد دست چپ بگذارد و هر دو دستش را روی سینهاش قرار دهد. سنت است که در قیامِ پیش از رکوع و نیز در قیامِ پس از رکوع، دستانش را بدین شکل ببندد؛ اما پیامبرr از گذاشتن دست بر روی کمر یا پهلو منع فرموده است؛ اما برخی از مردم در هنگامِ نماز، دستانشان را روی پهلوی چپ و نزدیکی قلب، میگذارند؛ این، اشتباه میباشد و از پیامبرr ثابت نشده است؛ مسایل شرعی باید مستند به آموزهها و دادههای کتاب و سنت باشد و نمیتوان بهعقل و پندار خویش، چیزی را به دین نسبت داد؛ همانگونه که مولف/ گفته است: در نماز، گذاشتن دست بر پهلو کراهت دارد.
سپس مولف/ باب دیگری بدین عنوان گشوده است: «کراهت نماز گزاردن در حالی که غذا حاضر است و انسان اشتهای خوردن دارد و نیز در حالی که انسان، تنگوضوست»؛ وی سپس حدیثی بدین مضمون آورده است که عایشه& میگوید: پیامبرr فرمود: «نماز خواندن در هنگامی که غذا حاضر است و نیز در هنگامیکه ادرار و مدفوع به انسان فشار میآورند، درست نیست»؛ یعنی: درست نیست که انسان در چنین شرایطی نماز بخواند؛ چنانکه ابنعمر$ صدای قرائت امام را میشنید، اما شام میخورد و پیش از سیر شدن از سرِ سفره بلند نمیشد؛ زیرا اگر انسان در چنین شرایطی به نماز بایستد، فکر و حواسش جمع نیست و نمیتواند با خشوع و خضوع نماز بگزارد؛ بلکه حواسش به غذاست؛ از اینرو شایسته است که انسان با خیالی آسوده و پس از فراغت از کارهایش به نماز بایستد:
﴿فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ ٧ وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَٱرۡغَب ٨﴾ [الشرح: ٧، ٨]
پس هنگامی که فراغت یافتی، (به عبادت و نیایش) بکوش و خالصانه به سوی پروردگارت روی بیاور.
البته شایسته نیست که کسی، این را عادت خویش بسازد؛ بدینسان که سفرهی شام یا نهار را هنگام اقامهی نماز، پهن کند!
وقتی که انسان تنگوضوست و ادرار و مدفوع بر او فشار میآورند، نمیتواند با آرامش نماز بخواند؛ ضمن اینکه نگه داشتن ادرار و مدفوع، ضرر بدنی هم دارد. شاید کسی بگوید: اگر برای قضای حاجت بروم، نماز جماعت را از دست میدهم. میگوییم: ایرادی ندارد؛ برو و قضای حاجت کن؛ اگرچه نماز جماعت فوت شود. اما آنگاه که وقتِ نماز تنگ است و کسی چنین حالتی دارد، چه کند؟ آیا با وجودی که وقتِ نماز تمام میشود، قضای حاجت کند یا در همان حال که تنگوضوست، نماز بخواند؟ علما در اینباره اختلاف نظر دارند؛ دیدگاه شیخالاسلام، این است که ابتدا قضای حاجت کند، اگرچه نمازش قضا گردد؛ اما بیشتر علما گفتهاند: ابتدا نمازش را کوتاه بخواند و سپس قضای حاجت کند.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 560.