اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به محافظت بر نماز صبح و عصر

ترغیب به محافظت بر نماز صبح و عصر

627-456- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی مُوسى س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى البَرْدَیْنِ([1]) دَخَلَ الجَنَّةَ».

رواه البخاری ومسلم.

از ابو موسی س روایت شده که رسول الله ج فرمودند: «کسی که نماز صبح و عصر را به جا آورد وارد بهشت می‌شود».

(البَردان): هما الصبح والعصر.

628-457 (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی زُهَیرٍ([2]) عُمَارَةَ بْنِ رُوَیْبَةَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «لَنْ یَلِجَ([3]) النَّارَ أَحَدٌ صَلَّى قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، وَقَبْلَ غُرُوبِهَا یَعْنِی: الْفَجْرَ وَالْعَصْرَ».

رواه مسلم.

از ابو زُهیر عُماره بن رویبه س روایت‌ است، از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمودند: «کسی که پیش از بالا آمدن آفتاب و پیش از غروب آن، نماز بخواند (یعنی صبح و عصر) هرگز به جهنم داخل نمی‌شود».

 629-458- (3) (حسن) وَعَنْ أَبِی مَالِکٍ الْأَشْجَعِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فَهُوَ فِی ذِمَّةِ اللَّهِ، وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" ورواته رواة الصحیح إلا الهیثم بن یمان، وتُکلّمَ فیه([4])، وللحدیث شواهد.

از ابو مالک اشجعی از پدرش س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که نماز صبح را بخواند، در عهد و پیمان خداوند است و حساب او با خداوند است».

(أبو مالک) هو سعد بن طارق.

630-459- (4) (صحیح) وَعَنْ جُنْدَبِ بنِ عبدِ الله س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحِ فَهُوَ فِی ذِمَّةِ اللهِ، فَلَا یَطْلُبَنَّکُمُ اللهُ مِنْ ذِمَّتِهِ بِشَیْءٍ، فَإِنَّهُ مَنْ یَطْلُبْهُ مِنْ ذِمَّتِهِ بِشَیْءٍ یُدْرِکْهُ، ثُمَّ یَکُبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ».

رواه مسلم وغیره. [مضى 13- باب]

از جندب بن عبدالله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آنکه نماز صبح را ادا کند در امان خدا است؛ خداوند چیزی از عهد و پیمانش را از شما نمی‌طلبد، اگر خداوند متعال کسی را برای مواخذه جهت کوتاهی در حق الله و پرداختن به عهد و پیمانش حاضر نماید، او را دریافته و به صورت ‌کشیده و در آتش جهنم می‌اندازد».

631-241- (1) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى الْغَدَاةَ، فَأُصِیبَتْ ذِمَّتُهُ، فَقَدِ اسْتُبِیحَ حِمَى اللَّهِ، وَأُخْفِرَتْ ذِمَّتُهُ، وَأَنَا طَالِبٌ بِذِمَّتِهِ».

رواه أبو یعلى.

و از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس نماز صبح را بخواند، عهد و پیمان خود را وفا نموده است و حمایت و یاری خداوند را همراه دارد و از عهد و پیمان خود مراقبت کرده است و من خواستار عهد او هستم».

632-460- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی بَصْرَةَ الْغِفَارِیِّ س قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللهِ ج الْعَصْرَ بِـ (الْمَخمِصِ) وَقَالَ: «إِنَّ هَذِهِ الصَّلَاةَ عُرِضَتْ عَلَى مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَضَیَّعُوهَا، فَمَنْ حَافَظَ عَلَیْهَا کَانَ لَهُ أَجْرُهُ مَرَّتَیْنِ» الحدیث.

رواه مسلم والنسائی.

از ابو بصره غفاری س روایت است که رسول الله ج نماز عصر را در مَخمِصِ برای ما به جا آورد. و فرمود: «این نماز بر کسانی که قبل از شما بودند عرضه شد، اما آن را ضایع کردند و کسی که بر آن محافظت نماید، به او اجر دو برابر داده می‌شود».

(المخمص): بضم المیم وفتح الخاء المعجمة والمیم جمیعا، وقیل: بفتح المیم وسکون الخاء وکسر المیم بعدها، وفی آخره صاد مهملة: اسم طریق([5]).

633-461- (6) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی بَکرٍ([6]) س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: مَن صَلَّى الصُّبحَ فِی جماعةٍ فَهُوَ فِی ذِمَّةِ الله، فَمَن أَخَفَرَ([7]) ذمّةَ اللهِ کَبَّهُ اللهَ فِی النَّارِ لِوَجهِه».

رواه ابن ماجه، والطبرانی فی "الکبیر" واللفظ له، ورجال إسناده رجال "الصحیح"([8]).

از ابوبکر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که نماز صبح را در جماعت بخواند، در پناه و ضمانت خداوند قرار می‌گیرد. و کسی که ضمانت خداوند را بشکند، خداوند او را به صورت در آتش جهنم می‌افکند».

634-462- (7) (صحیح لغیره) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فَهُوَ فِی ذِمَّة اللَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالى، فَلَا تُخْفِرُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالى فِی ذِمَّتَهُ، فَإِنَّهُ مَنْ أَخْفَرَ ذِمَّتَهُ طَلَبَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالى، حَتَّى یَکُبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ».

از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که نماز صبح را بخواند در پناه و ضمانت خداوند قرار می‌گیرد؛ پس عهد و پیمان خداوند را نشکنید؛ زیرا کسی که عهد و پیمان خداوند را بشکند، خداوند او را خواسته تا به صورت در آتش جهنم افکند».

رواه أحمد والبزار، ورواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" بنحوه: (وفی أوله قصة): وَهُوَ أَنَّ الْحَجَّاجَ أَمَرَ سَالِمَ بْنَ عَبْدِ اللهِ بِقَتْلِ رَجُلٍ، فَقَالُ لَهُ سَالِمٌ: أَصَلَّیْتَ الصُّبْحَ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: نَعَمْ. قَالَ: فَانْطَلِقْ! فَقَالَ لَهُ الْحَجَّاجُ: مَا مَنَعَکَ مِنْ قَتْلِهِ؟ فَقَالَ سَالِمٌ: حَدَّثَنِی أَبِی أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحَ کَانَ فِی جِوَارِ اللهِ یَوْمَهُ». فَکَرِهْتُ أَنْ أَقْتُلَ رَجُلًا قَدْ أَجَارَهُ اللهُ. فَقَالَ الْحَجَّاجُ لِابْنِ عُمَرَ: أَنْتَ سَمِعْتَ هَذَا مِنْ رَسُولِ اللهِ ج؟ فَقَالَ ابْنُ عُمَرَ: نَعَمْ».

و طبرانی در «الاوسط» با این متن روایت کرده که در ابتدای آن آمده است: «حجاج به سالم بن عبدالله دستور داد که مردی را بکشد، سالم به آن مرد گفت: آیا نماز صبح را خوانده‌ای؟ مرد جواب داد: بله! سالم به او گفت: تو آزادی! حجاج به سالم گفت: چه چیزی تو را از کشتن او بازداشت؟ سالم گفت: پدرم به من گفت از رسول الله ج شنیده که فرمود: «کسی که نماز صبح را بخواند، آن روز را در پناه خدا سپری می‌کند». و من ترسیدم از اینکه مردی را بکشم که خداوند او را پناه داده است. حجاج به ابن عمر ب گفت: آیا تو این حدیث را از رسول الله ج شنیده‌ای؟ ابن عمر ب جواب داد: بله».

(قال الحافظ): "وفی الأولى ابن لهیعة، وفی الثانیة یحیى بن عبد الحمید الحَمَّانی".

635-463- (8) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج قَالَ: «یَتَعَاقَبُونَ فِیکُمْ مَلاَئِکَةٌ بِاللَّیْلِ، وَمَلاَئِکَةٌ بِالنَّهَارِ، وَیَجْتَمِعُونَ فِی صَلاَةِ الفَجْرِ، وَصَلاَةِ العَصْرِ، ثُمَّ یَعْرُجُ الَّذِینَ بَاتُوا فِیکُمْ، فَیَسْأَلُهُمْ رَبُّهم -وَهُوَ أَعْلَمُ بِهِمْ-: کَیْفَ تَرَکْتُمْ عِبَادِی؟ فَیَقُولُونَ: تَرَکْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ، وَأَتَیْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ».

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «فرشتگانی در شب و روز به نوبت و پشت سر هم به میان شما میآیند و در نماز صبح و عصر جمع میشوند. سپس فرشتگانی که شب را در میان شما گذراندهاند بالا میروند و خداوند درحالی‌که به آنها آگاه است، از آنها میپرسد: بندگانم را چگونه ترک کردید؟ میگویند: آنها را در حالی ترک کردیم که نماز میگزاردند و نزدشان رفتیم درحالی‌که نماز میگزاردند».

رواه البخاری ومسلم والنسائی [ومضى 13- باب]، وابن خُزیمة فی "صحیحه" ولفظه فی إحدى روایاته قال: «تَجْتَمِعُ مَلَائِکَةُ اللَّیْلِ وَمَلَائِکَةُ النَّهَارِ، فِی صَلَاةِ الْفَجْرِ، وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، فَیَجْتَمِعُونَ فِی صَلَاةِ الْفَجْرِ، فَتَصْعَدُ مَلَائِکَةُ اللَّیْلِ، وَتَثْبُتُ مَلَائِکَةُ النَّهَارِ، وَیَجْتَمِعُونَ فِی صَلَاةِ الْعَصْرِ، فَتَصْعَدُ مَلَائِکَةُ النَّهَارِ، وَتَثْبُتُ مَلَائِکَةُ اللَّیْلِ، فَیَسْأَلُهُمْ رَبُّهُمْ: کَیْفَ تَرَکْتُمْ عِبَادِی؟ فَیَقُولُونَ: أَتَیْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ، وَتَرَکْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ، فَاغْفِرْ لَهُمْ یَوْمَ الدِّینِ»([9]).

و ابن خزیمه این حدیث را با این متن روایت کرده است: «فرشتگان شب و فرشتگان روز در نماز صبح و نماز عصر جمع می‌شوند. پس در هنگام نماز صبح جمع می‌شوند سپس فرشتگانی که شب را در میان شما گذراندهاند بالا میروند و فرشتگان روز باقی می‌مانند و در هنگام نماز عصر جمع می‌شوند، سپس فرشتگانی که روز را در میان شما گذراندهاند بالا میروند و فرشتگان شب باقی می‌مانند؛ خداوند از آنها میپرسد: بندگانم را چگونه ترک کردید؟ میگویند: نزدشان رفتیم درحالی‌که نماز میگزاردند و آنها را در حالی ترک نمودیم که نماز میگزاردند. پس آنها را در روز قیامت ببخش».

24- (الترغیب فی جلوس المرء فی مصلّاه بعد صلاة الصبح وصلاة العصر)



([1]) تثنیة (بَرْد) بفتح الباء الموحدة وسکون الراء: هما الصبح والعصر کما قال المصنف رحمه الله تعالى، وسُمیَّا بذلک لأنهما یفعلان فی وقت البرد. وقال الخطابی: "لأنهما یصلّیان فی بردی النهار، وهما طرفاه حین یطیب الهواء، وتذهب سَورة الحر. والله أعلم.

([2]) الأصل: "زهیرة"، وکذا فی طبعة عمارة، وهو خطأ، والتصویب من المخطوطة وکتب الرجال.

([3]) أی: یدخل، من (الوُلوج): الدخول. قلت: أی: دخول عذاب، وإلا فمطلق الدخول لابد منه لعموم الناس، لقوله تعالى: {وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا. .} أی: داخلها، على القول الراجح فی تفسیرها. انظر مقدِّمتی لکتاب "الآیات البیِّنات فی عدم سماع الأموات؛ عند الحنفیة السادات" للشیخ نعمان الألوسی، وهو مطبوع.

([4]) قلت: لم یتکلم فیه إلا الأزدی، وهو نفسه متکلَّم فیه وفی تجریحه، وقد خالفه إمام الجرح والتعدیل أبو حاتم فقال فیه: "صالح"، فالحدیث حسن الإسناد إن شاء الله تعالى.

([5]) أی: فی جبل (عَیر) إلى مکة. کما فی "معجم البلدان"، وقیّده بالضبط الثانی، کـ (مَنْزل)، وبه صرّح فی "القاموس"، وبالضبط الأوّل قُیِّدَ فی "مسلم"، وقیل غیر ذلک.

([6]) الأصل (أبی بَکرة) والتصویب من "المخطوطة"، و"سنن ابن ماجه"، و"العجالة" (69). لکنْ ذکره الهیثمی فی "المجمع" (1/ 296-297) من حدیث أبی بکرة بلفظین المذکور أحدهما. فإنْ صحّ هذا فیکون المؤلف قد خلط بین حدیث أبی بکر، وحدیث أبی بکرة. ومسند (أبی بکرة) واسمه (نفیع بن الحارث الثقفی) مما لم یطبع من "المعجم الکبیر" للطبرانی، فلم نستطع متابعة التحقیق فی الخلاف المذکور. ولفظ ابن ماجه تقدم (5/ 9). وقد أقرَّ الخلط المذکور المعلقون الثلاثة، مع أنهم نقلوا عن الهیثمی قوله فی روایة الطبرانی: "ورجاله رجال الصحیح".!!

([7]) یقال: (أخفرت الرجل): نقضتُ عهده وذمامه، والهمزة فیه للإزالة، أی: أزلت خفارته، أی: عهده وذمامه، والله أعلم.

([8]) کذا، ولعل هذا بالنظر إلى سند الطبرانی، وإلا ففی سند ابن ماجه حابس بن سعد، ولمْ یخرج له من الستة إلا ابن ماجه. وقیل: إن له صحبة، ورجح الحافظ أن لا صحبة له. ولم أجد الحدیث عندَ الطبرانی فی ترجمة أبی بکر الصدیق رضی الله عنه، لکن یشهد له حدیث جندب الذی قبله.

([9]) قلت: رواه أحمد أیضاً (2/ 396).

ترغیب به انتظار کشیدن برای نماز بعد از هر نماز

ترغیب به انتظار کشیدن برای نماز بعد از هر نماز

612-442- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «لَا یَزَالُ أَحَدُکُمْ فِی صَلَاةٍ مَا دَامَتِ الصَّلَاةُ تَحْبِسُهُ، لَا یَمْنَعُهُ أَنْ یَنْقَلِبَ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا الصَّلَاةُ».

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «یکی از شما همیشه در نماز است تا زمانی که نماز او را در مسجد نگه داشته و چیزی جز نماز، مانع بازگشت وی نزد خانواده‌اش نمی‌شود».

رواه البخاری فی أثناء حدیث ومسلم. وللبخاری: «إِنَّ أَحَدَکُمْ فِی صَلاَةٍ مَا دَامَتِ الصَّلاَةُ تَحْبِسُهُ، وَالمَلاَئِکَةُ تَقُولُ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ، مَا لَمْ یَقُمْ مِنْ مُصَلَّاه، أَوْ یُحْدِثْ»([1]).

و متن بخاری چنین است: «یکی از شما در نماز است، تا زمانی که نماز او را در مسجد نگه داشته است و فرشتگان می‌گویند: خداوندا! او را ببخش، خداوندا! بر او رحم کن. تا زمانی که از محل نمازش بلند نشده یا ‌بی‌وضو نشده است».

وفی روایة لمسلم وأبو داود قال: «لَا یَزَالُ الْعَبْدُ فِی صَلَاةٍ مَا کَانَ فِی مُصَلَّاهُ یَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ، وَالْمَلَائِکَةُ تَقُولُ: اللهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللهُمَّ ارْحَمْهُ، حَتَّى یَنْصَرِفَ، أَوْ یُحْدِثَ». قِیلَ: وَمَا (یُحْدِثَ)؟ قَالَ: «یَفْسُو أَوْ یَضْرِطُ».

و در روایتی از مسلم و ابوداود چنین آمده است: «بنده همیشه در نماز است، تا زمانی که در محل نمازش منتظر نماز نشسته است؛ و تا زمانی که بیرون نرفته یا ‌بی‌وضو نشده، فرشتگان می‌گویند: خداوندا! او را ببخش، خداوندا! بر او رحم کن». گفته شد: احداث چیست؟ فرمود: «خارج شدن بادی از بدن بدون صدا یا با صدا».

ورواه مالک موقوفاً([2]) عَنْ نَعَیْمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمُجْمِرِ، أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا هُرَیْرَةَ س یَقُولُ: «إِذَا صَلَّى أَحَدُکُمْ، ثُمَّ جَلَسَ فِی مُصَلَّاهُ، لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ تُصَلِّی عَلَیْهِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ. فَإِنْ قَامَ مِنْ مُصَلَّاهُ، فَجَلَسَ فِی الْمَسْجِدِ یَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ، لَمْ یَزَلْ فِی صَلَاةٍ حَتَّى یُصَلِّیَ».

و مالک به صورت موقوف از نَعیم بن عبد الله مُجمر روایت می‌کند که از ابوهریره س شنید که می‌گفت: هرگاه یکی از شما نماز خواند و سپس در محل نمازش نشست، پیوسته فرشتگان بر او درود می‌فرستند و می‌گویند: خداوندا! او را ببخش، خداوندا! بر او رحم کن. و اگر از محل نمازش بلند شد و در مسجد نشست و منتظر نماز شد، همچنان در نماز است تا زمانی که نماز بخواند».

613-443- (2) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س: أَنَّ رَسُولُ اللَّهِ ج أَخَّرَ لَیْلَةً صَلاَةَ العِشَاءِ إِلَى شَطْرِ اللَّیْلِ، ثُمَّ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ بَعْدَ مَا صَلَّى، فَقَالَ: «صَلَّى النَّاسُ وَرَقَدُوا، وَلَمْ تَزَالُوا فِی صَلاَةٍ مُنْذُ انْتَظَرْتُمُوهَا».

رواه البخاری.

از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در یکی از شب‌ها رسول الله ج نماز عشاء را تا نیمه‌ی شب به تأخیر انداخت، سپس بعد از اینکه نماز خواند رو به ما کرد و فرمود: «مردم نماز خوانده‌اند و خوابیده‌اند و شما از وقتی که منتظر نماز مانده‌اید، در نماز بوده‌اید».

614-444- (3) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س: «أَنَّ هَذِهِ الآیَةَ ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِنَزَلَتْ فِی انْتِظَارِ الصَّلَاةِ الَّتِی تُدْعَى العَتَمَةَ».

رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن غریب".

از انس س روایت است که آیه‌ی ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِدرباره‌ی انتظار نمازی که نماز عشاء گفته می‌شود، نازل شد.

615-445- (4) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو([3]) ب قَالَ: صَلَّیْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَغْرِبَ، فَرَجَعَ مَنْ رَجَعَ، وَعَقَّبَ مَنْ عَقَّبَ([4])، فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ ج مُسْرِعًا قَدْ حَفَزَهُ النَّفَسُ، وَقَدْ حَسَرَ عَنْ رُکْبَتَیْهِ، قَالَ: «أَبْشِرُوا، هَذَا رَبُّکُمْ قَدْ فَتَحَ بَابًا مِنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ، یُبَاهِی بِکُمُ الْمَلَائِکَةَ، یَقُولُ: انْظُرُوا إِلَى عِبَادِی، قَدْ قَضَوْا فَرِیضَةً، وَهُمْ یَنْتَظِرُونَ أُخْرَى».

رواه ابن ماجه عن أبی أیوب عنه. ورواته ثقات، وأبو أیوب هو المَراغی العَتکی ثقة، ما أراه سمع عبد الله، والله أعلم([5]).

از عبد الله بن عمرو ب روایت است که گفت: نماز مغرب را همراه رسول الله ج به جا آوردیم، گروهی به منزل برگشته و گروهی هم در مسجد ماندند؛ رسول الله ج شتابان و نفس زنان درحالی‌که زانویش آشکار بود، آمده و فرمود: بشارت دهید! پروردگارتان دری از درهای آسمان را گشوده و نزد ملائکه به شما افتخار می‌کند و می‌گوید: به بنده‌های من بنگرید، فریضه‌ای را به جا آورده و منتظر فریضه‌ی بعدی هستند».

(حفزه النفس) هو بفتح الحاء المهملة والفاء وبعدهما زای أی: ساقه وتعبه من شدة سعیه. و(حسر) هو بفتح الحاء والسین المهملتین أی: کشف عن رکبتیه.

616-446- (5) (حسن) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «وَصَلَاةٌ فِی أَثَرِ صَلَاةٍ، لَا لَغْوَ بَیْنَهُمَا، کِتَابٌ فِی عِلِّیِّینَ».

رواه أبو داود وتقدم بتمامه. [9- باب].

از ابو امامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خواندن نماز به دنبال نمازی که در بین آنها سخنان بیهوده نباشد، در علیین نوشته می‌شود».

617-447- (6) (صحیح لغیره) وَعَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «أَلَا أَدُلُّکُمْ عَلَى مَا یَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَایَا، وَیُکَفَّرُ بِهِ الذُّنُوبَ؟» قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ رسول الله ج! قَالَ:  «إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَکْرُوهَاتِ، وَکَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ، وَانْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، فَذَلِکم الرِّبَاطُ».

رواه ابن حبان فی "صحیحه". [مضى 7- باب].

از جابر بن عبدالله ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا شما را به چیزی که خداوند بوسیله‌ی آن خطاها را محو نموده و گناهان را می‌بخشد، راهنمایی نکنم؟» گفتند: آری، ای رسول الله ج! فرمود: «وضوی کامل گرفتن در هنگام سختی و برداشتن گام‌های زیاد بسوی مساجد و انتظار نماز بعد از نماز. پس این عمل برای شما به مانند پاسداری و نگهبانی در راه خدا می‌باشد».

0-448- (7) (صحیح) ورواه مالک ومسلم والترمذی والنسائی من حدیث أبی هریرة وتقدم [هناک].

618-449- (8) (صحیح) وَ

عَنْ عَلِیٍّ بنِ أَبِی طَالِبٍ س: أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی الْمَکَارِهِ، وَإِعْمَالُ الْأَقْدَامِ إِلَى الْمَسَاجِدِ، وَانْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، یَغْسِلُ الْخَطَایَا غَسْلًا».

رواه أبو یعلى والبزّار بإسناد صحیح، والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم". [مضى 4- الطهارة/7].

از علی بن ابی طالب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «وضوی کامل گرفتن در شرایط سخت و گام‌های زیاد بسوی مساجد و انتظار نماز بعد از نماز، گناهان را کاملاً می‌شوید».

619-239- (1) (ضعیف) وَعَنهُ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا جَلَسَ فِی مُصَلاهُ بَعْدَ الصَّلاةِ، صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ، وَصَلاتُهُمْ عَلَیْهِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، وَإِنْ جَلَسَ یَنْتَظِرُ الصَّلاةَ صَلَّتْ عَلَیْهِ، وَصَلاتُهُمْ عَلَیْهِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ»([6]). 

رواه أحمد وفیه عطاء بن السائب.

و از علی بن ابی طالب س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «چون بنده پس از نماز در محل نمازش بنشیند، فرشتگان بر او درود می‌فرستند و درود آنها بر وی این است که: پروردگارا او را بیامرز؛ و چون بنشیند و منتظر نماز باشد بر او درود می‌فرستند. و درودشان بر وی چنین است: پروردگارا او را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار ده».

620-450- (9) (حسن) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «مُنْتَظِرُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، کَفَارِسٍ إِشْتَدَّ بِهِ فَرَسُهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَلَی کَشْحِهِ([7])، وَهُوَ فِی الرِّبَاطِ الْأَکْبَرِ».

رواه أحمد والطبرانی فی "الأوسط" وإسناد أحمد صالح.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که بعد از هر نماز، منتظر نماز‌ بعدی می‌نشیند، مانند کسی است که با اسبش بر دشمنی که دشمنی‌اش را پنهان دارد می‌تازد؛ و او در جهاد بزرگی است».

621-451- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَتَانِی اللَّیْلَةَ رَبِّی([8])، (وفی روایة): رَأَیتُ رَبِّی فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ، فَقَالَ لِی: یَا مُحَمَّدُ! قُلتُ: لَبَّیْکَ رَبِّ وَسَعْدَیْکَ؛ قَالَ: هَلْ تَدْرِی فِیمَ یَخْتَصِمُ المَلَأُ الأَعْلَى؟ «قُلْتُ: لَا أَعلَم. فَوَضَعَ یَدَهُ بَیْنَ کَتِفَیَّ حَتَّى وَجَدْتُ بَرْدَهَا بَیْنَ ثَدْیَیَّ» - أَوْ قَالَ: فِی نَحْرِی - فَعَلِمْتُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ([9]) - أَوْ قَالَ: مَا بَینَ المَشرِق وَالمَغرب قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! أَتَدْرِی فِیمَ یَخْتَصِمُ المَلَأُ الأَعْلَى؟ قُلْتُ: نَعَمْ، فِی الدَّرَجَاتِ وَالکَفَّارَاتُ، وَنَقلِ الْأَقْدَامِ إِلَى الْجَمَاعَاتِ، وَإِسْبَاغُ الوُضُوءِ فِی السَّبَرات، وَانْتِظَارِ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، وَمَنْ حَافَظَ عَلَیْهِنَّ عَاشَ بِخَیْرٍ وَمَاتَ بِخَیْرٍ، وَکَانَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ» الحدیث.

 رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن غریب" وتقدم بتمامه [16- باب].

ابن عباس ب از رسول الله ج روایت میکند که فرمودند: «دیشب، پروردگارم به نزدم آمد (و در روایتی آمده:) خداوند متعال را در بهترین شکل و هیئت دیدم، پس به من فرمود: «ای محمد! گفتم: پروردگارا! آماده و گوش به فرمان تو هستم، فرمود: آیا میدانی فرشتگان در ملکوت اعلی دربارهی چه چیزی با هم بحث و مجادله میکنند؟ گفتم: خیر نمیدانم. خداوند دست خود را بین دو کتفم (شانهام) گذاشتند تا جایی که سردی آن را در سینه یا گلوگاهم احساس کردم. پس از آنچه در آسمان و زمین است، آگاه شدم. خداوند متعال فرمود: ای محمد! آیا میدانی فرشتگان در ملکوت اعلی دربارهی چه چیزی بحث و مجادله میکنند؟ گفتم: بله، در مورد درجات، کفارات؛ (کفارات عبارتند از:) پیاده رفتن به نماز جماعت، کامل ساختن وضو به هنگام دشواری (سرمای شدید)، انتظار نماز بعد از ادای نماز. و هرکس بر این اعمال مواظبت کند، زندگی خوب و خوشی خواهد داشت و با خیر و خوشی از دنیا میرود و از گناهان وی به اندازهی روزی که متولد شده باقی میماند.

622-452- (11) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج:  «أَلَا أَدُلُّکُمْ عَلَى شَیْءٍ یُکَفِّرُ الْخَطَایَا، وَیَزِیدُ بِهِ فِی الْحَسَنَاتِ؟». قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ أَوِ الطُّهُورِ فِی الْمَکَارِهِ، وَکَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى [هَذَا]([10]) الْمَسْجِدِ، وَالصَّلَاةُ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَمَا مِنْ أَحَدٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ مُتَطَهِّرًا حَتَّى یَأْتِیَ الْمَسْجِدَ، فَیُصَلِّی مَعَ الْمُسْلِمِینَ، أَوْ مَعَ الْإِمَامِ، ثُمَّ یَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ الَّتِی بَعْدَهَا، إِلَّا قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ» الحدیث.

 رواه ابن ماجه وابن خزیمة، وابن حبان فی "صحیحه" - واللفظ له- والدارمی فی مسنده". [مضى 4- الطهارة/7].

از ابو سعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا شما را به امری راهنمایی نکنم که گناهان را پاک می‌کند و به نیکی‌ها می‌افزاید؟ گفتند: بله، ای رسول الله ج! فرمود: «وضوی کامل گرفتن در شرایط سخت و گام‌های زیاد به سوی مسجد و انتظار نماز بعد از نماز؛ و فردی نیست که از خانه خارج می‌شود درحالی‌که وضو دارد تا اینکه به مسجد برسد، سپس در مسجد با مسلمانان یا امام نماز بخواند و منتظر نماز بعدی بماند، مگر اینکه فرشتگان می‌گویند: خدایا! او را ببخش، خدایا! او را مورد رحمتت قرارده».

623-453- (12) (حسن لغیره) وَعَن أَنَس س عَن النَّبِیّ ج أَنَّهُ قَالَ: ثَلاثٌ کَفَّارَاتٌ، وَثَلاثٌ دَرَجَاتٌ، وَثَلاثٌ مُنْجِیَاتٌ، وَثَلاثٌ مُهْلِکَاتٌ؛ فَأَمَّا الْکَفَّارَاتُ: فَإِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی السَّبَرَاتِ، وَانْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، وَنَقْلُ الأَقْدَامِ فِی الْجَمَاعَاتِ؛ وَأَمَّا الدَّرَجَاتُ: فَإِطْعَامُ الطعام، وإِفشَاء السَّلَام، وَالصَّلاة بِالَّیلِ وَالنَّاسُ نِیَامٌ؛ وَأَمَّا الْمُنْجِیَاتُ: فَالْعَدْلُ فِی الْغَضَبِ وَالرِّضَا، وَالْقَصْدُ فِی الْفَقْرِ وَالْغِنَى، وَخَشْیَةُ اللَّهِ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ؛ وَأَمَّا الْمُهْلِکَاتُ: فَشُحٌّ مُطَاعٌ، وَهَوًى مُتَّبَعٌ، وَإِعْجَابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ».

رواه البزّار - واللفظ له- والبیهقی وغیرهما. وهو مروی عن جماعة من الصحابة، وأسانیده وإن کان لا یَسلم شیء منها من مقال، فهو بمجموعها حسن إن شاء الله تعالى.

از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه چیز، کفاره و سه چیز، درجات را بالا برده و سه چیز، نجات دهنده و سه چیز، هلاک‌کننده می‌باشند. اما کفارات عبارتند از: کامل ساختن وضو در شرایط سخت (سرمای شدید)، انتظار نماز بعد از ادای نماز و پیاده رفتن به نماز جماعت؛ درجات عبارتند از: غذا دادن به دیگران، ترویج و افشای سلام بین همدیگر و بجا آوردن نماز شب هنگامی که مردم خوابند. نجات‌دهنده‌ها عبارتند از: رعایت عدالت در هنگام خشم و رضایت، میانه‌روی در تنگدستی و ثروت، ترسیدن از خداوند در پنهانی و آشکار؛ هلاک کننده‌ها عبارتند از: بخلی که از آن تبعیت شود و هوسی که از آن پیروی شود و خودپسندی».

(السَّبَرات) جمع سَبرة به معنای سرمای شدید میباشد([11]).

624-240- (2) (ضعیف) وَعَنْ دَاوُدُ بْنُ صَالِحٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو سَلَمَةَ: یَا ابْنَ أَخِی! تَدْرِی فِی أَیِّ شَیْءٍ نَزَلَتْ «اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا»؟  قُلْتُ: لَا. قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَقُولُ: «لَمْ یَکُنْ فِی زَمَانِ النَّبِیِّ ج غَزْوٌ یُرَابَطُ فِیهِ، وَلَکِنِ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ».

رواه الحاکم وقال: "صحیح الإسناد"([12]).

و از داود بن صالح روایت است که می‌گوید: ابوسلمه به من گفت: ای برادرزاده، می‌دانی این آیه در چه مورد نازل شد: «شکیبایی ورزید و (در مقابل دشمنان) استقامت و پایداری کنید و (از مرزهای مملکت خویش) مراقبت به عمل آورید». گفتم: نه؛ فرمود: از ابوهریره شنیدم که می‌گوید: در زمان رسول خدا ج جنگی نبود که در آن نگهبانی دهند بلکه انتظار نماز بعد از نماز بود.

625-454- (13) (صحیح) وَعَنْ عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج أَنَّهُ قَالَ:  «الْقَاعِدُ عَلَى الصَّلَاةِ کَالْقَانِتِ، وَیُکْتَبُ مِنَ الْمُصَلِّینَ مِنْ حِینِ یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیهِ».

رواه ابن حبان فی "صحیحه".

از عُقبه بن عامر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که منتظر نماز بنشیند، همانند این است که نماز می‌خواند؛ و از زمانی که از خانه‌اش خارج می‌شود تا زمانی که به خانه برمی‌گردد جزو نماز‌گزاران نوشته می‌شود».

ورواه أحمد وغیره أطول منه؛ إلا أنه قال: «وَالْقَاعِدُ یَرْعَى الصَّلَاةَ کَالْقَانِتِ».

وتقدم بتمامه فی المشی إلى المساجد [9- باب].

و در روایت امام احمد آمده است: «کسی که به قصد خواندن نماز، بنشیند همانند کسی است که نماز می‌خواند».

اینکه فرمود: (القاعد على الصلاة کالقانت) یعنی مادامی که در انتظار نماز نشسته است پاداش وی همچون پاداش کسی است که به نماز ایستاده است؛ چراکه مراد از قنوت در اینجا قیام در نماز است.

626-455- (14) (حسن لغیره) وَعَنِ إِمرَأَة مِنَ الْمُبَایِعَاتِ ل أَنَّهَا قَالَتْ: جَاءَنَا رَسُولُ اللَّهِ ج وَمَعَهُ أَصْحَابُهُ مِن بَنِی سَلِمَةَ، فَقَرَّبْنَا إِلَیْهِ طَعَامًا، فَأَکَلَ، ثُمَّ قَرَّبْنَا إِلَیْهِ وَضُوءًا، فَتَوَضَّأَ، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ: فَقَالَ: «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمُکَفِّرَاتِ الْخَطَایَا؟» قَالُوا: بَلَى. قَالَ: «إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَکَارِهِ، وَکَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ، وَانْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ».

رواه أحمد وفیه رجل لم یُسمّ، وبقیة إسناده محتجّ بهم فی "الصحیح".

از زنی از بیعت کننده‌ها ل روایت است که رسول الله ج با اصحابش که از بنی سلمه بودند، نزد ما آمدند؛ ما برای او غذا آوردیم، پس از آن خورد. سپس آب وضو برای ایشان آوردیم، وضو گرفت و رو به اصحابش کرده و فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به چیزی که گناهان را پاک می‌کند». گفتند: بله! فرمود: «وضوی کامل گرفتن در شرایط سخت و گام‌های زیاد به سوی مساجد و انتظار نماز بعد از نماز».

23- (الترغیب فی المحافظة على الصبح والعصر)



([1]) تقدَّم بنحوه فی الحدیث (297).

([2]) هذا یؤید الاستدراک الذی کنتُ نقلتُه عن الحافظ الناجی فیما تقدَّم (9- باب)، فراجعه.

([3]) الأصل والمخطوطة ومطبوعة عمارة: "عُمر"، والتصویب من ابن ماجه.

([4]) در بازگشت به خانه تاخیر کردند. (در مسجد ماندند).

([5]) قلت: بل الحدیث سنده صحیح کما قال البوصیری فی "الزوائد" على ما نقله السِّندی، وإعلاله بالانقطاع لا وجه له عندی؛ لأن أبا أیوب هذا قد أدرک ابن عمروٍ، ولم یُعرَف بتدلیس، فروایته ینبغی حملها على الاتصال، کما هو مذهب الجمهور، ولذلک أخرجته فی "الصحیحة" (661). والله أعلم.

([6]) قد صح الحدیث عن أبی هریرة وغیره فی انتظار الصلاة فقط دون الجلوس بعدها، فانظره هنا فی "الصحیح".

([7]) (الکاشح): عبارت است از دشمنی که دشمنیاش را پنهان کرده است. و «یطوی علیها کشْحه» یعنی: باطنش را.

([8]) أی: فی المنام. انظر التعلیق المتقدم فی (4/ 7- الترغیب فی الوضوء وإسباغه).

([9]) منظور مواردی است که خداوند متعال ایشان را از آنها آگاه نموده است از جمله فرشتگان و درختان و ..؛ و این بیانگر وسعت علمی است که خداوند متعال در اختیار پیامبر قرار داده است.  کذا فی "المرقاة" (1/ 463).

([10]) زیادة من "ابن حبان" (417- موارد).

([11]) انظر التعلیق تحت الحدیث المتقدم (16- باب).

([12]) قلت: فیه (مصعب بن ثابت)، قال الذهبی فی "الکاشف": "لُین لغلطه".

ترغیب به خواندن نماز سنت در خانه

ترغیب به خواندن نماز سنت در خانه

604-435- (1) (صحیح) عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ النَّبِیِّ ج قَالَ: «اجْعَلُوا مِنْ صَلَاتِکُمْ([1]) فِی بُیُوتِکُمْ، وَلَا تَتَّخِذُوهَا قُبُورًا([2])».

رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی.

از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بخشی از نماز‌های‌تان را در خانه‌های‌تان به جا آورده و منزل را به قبرستان تبدیل نکنید».

605-436- (2) (صحیح) وَعَنْ جَابِرٍ - هو ابنُ عبد الله ب - قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذَا قَضَى أَحَدُکُمُ الصَّلَاةَ فِی مَسْجِدِهِ، فَلْیَجْعَلْ لِبَیْتِهِ نَصِیبًا مِنْ صَلَاتِهِ، فَإِنَّ اللهَ جَاعِلٌ فِی بَیْتِهِ مِنْ صَلَاتِهِ خَیْرًا».

رواه مسلم وغیره.

از جابر بن عبد الله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه یکی از شما نماز را در مسجد به جا آورد، باید قسمتی از نمازش را برای خانه‌اش بگذارد چون خداوند به واسطه‌ی نمازش، خیری در خانه‌اش قرار می‌دهد».

0-437- (3) (صحیح) ورواه ابن خزیمة فی "صحیحه" من حدیث أبی سعید([3]).

606-438- (4) (صحیح) وَعَنْ أَبِی مُوسَى الأشعری س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَثَلُ الْبَیْتِ الَّذِی یُذْکَرُ اللهُ فِیهِ، وَالْبَیْتِ الَّذِی لَا یُذْکَرُ اللهُ فِیهِ، مَثَلُ الْحَیِّ وَالْمَیِّتِ».

رواه البخاری ومسلم([4]).

از ابو موسی اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «مثال خانه‌ای که در آن یاد خداوند می‌شود و خانه‌ای که در آن یاد خداوند نمی‌شود، مثال مرده و زنده است».

607-439- (5) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سَعْدٍ([5]) س قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج أَیُّمَا أَفْضَلُ؟ الصَّلَاةُ فِی بَیْتِی أَوِ الصَّلَاةُ فِی الْمَسْجِدِ؟ قَالَ: «أَلَا تَرَى إِلَى بَیْتِی؟ مَا أَقْرَبَهُ مِنَ الْمَسْجِدِ! فَلَأَنْ أُصَلِّیَ فِی بَیْتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُصَلِّیَ فِی الْمَسْجِدِ، إِلَّا أَنْ تَکُونَ صَلَاةً مَکْتُوبَةً».

رواه أحمد وابن ماجه وابن خزیمة فی "صحیحه".

از عبد الله بن مسعود س روایت است از رسول الله ج سؤال کردم که کدام نماز بهتر است، نماز در خانه‌ام یا در مسجد؟ فرمود: «خانه‌ام را نمی‌بینی که چه‌قدر به مسجد نزدیک است، نماز خواندن در خانه برای من دوست‌ داشتنی‌تر است از اینکه در مسجد نماز بخوانم مگر اینکه، نماز فرض باشد».

608-237- (1) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی مُوسَى س قَالَ: خَرَجَ نَفَرٌ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ إِلَى عُمَرَ، فَلَمَّا قَدِمُوا عَلَیْهِ، سَأَلُوهُ عَنْ صَلَاةِ الرَّجُلِ فِی بَیْتِهِ؟ فَقَالَ عُمَرُ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج فَقَالَ: «أَمَّا صَلَاةُ الرَّجُلِ فِی بَیْتِهِ فَنُورٌ، فَنَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ».

رواه ابن خزیمة فی "صحیحه"([6]).

و از ابوموسی س روایت است که می‌گوید: عده‌ای از عراقی‌ها عازم سفر به سوی عمر شدند. چون نزد او حاضر شدند، از وی در مورد نماز خواندن در خانه پرسیدند. عمر در پاسخ گفت: در این مورد از رسول خدا ج سوال کردم که فرمود: «اما نماز شخص در خانه‌اش نور است؛ پس خانه‌های‌تان را نورانی کنید».

609-440- (6) (صحیح) وَعَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «صَلُّوا أَیُّهَا النَّاسُ فِی بُیُوتِکُمْ، فَإِنَّ أَفْضَلَ صَلَاةِ الْمَرْءِ فِی بَیْتِهِ إِلَّا الصَّلَاةَ الْمَکْتُوبَةَ».

رواه النسائی بإسناد جید، وابن خزیمة فی "صحیحه"([7]).

از زید بن ثابت س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «ای مردم در خانه‌های‌تان نماز بخوانید، همانا بهترین نماز شخص در خانه‌اش می‌باشد مگر نماز فرض».

610-441- (7) (صحیح موقوف) وَعَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ ج - أراه رفعه([8])- قَالَ: «فَضْلُ صَلَاةِ الرَّجُلِ فِی بَیْتِهِ، عَلَى صَلَاتِهِ حَیْثُ یَرَاهُ النَّاسُ، کَفَضْلِ الْفَرِیضَةِ عَلَى التَّطَوُّعِ».

رواه البیهقی، وإسناده جید إن شاء الله تعالى.

مردی از اصحاب رسول الله ج روایت می‌کند، فضل نمازی که انسان در خانه می‌خواند بر نمازی که مردم او را می‌بینند، همانند برتری نماز فرض بر سنت است.

611-238- (2) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَکْرِمُوا بُیُوتَکُمْ بِبَعْضِ صَلَاتِکُمْ».

رواه ابن خزیمة فی "صحیحه"([9]).

از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «با بخشی از نمازهای‌تان خانه‌های‌تان را گرامی دارید».

22- (الترغیب فی إنتظار الصلاة بعد الصلاة)



([1]) یعنی: بخشی از نمازهای‌تان را در خانه بخوانید که منظور نمازهای نافله می‌باشد. مقصود این است که در خانه‌های‌تان نیز نماز بخوانید و خانه‌ها را همچون قبور قرار ندهید که از هرگونه نمازی به دور هستند.

([2]) این تشبیه از نوع تشبیه بلیغِ بدیع با حذف ادات تشبیه برای مبالغه می‌باشد. تشبیه خانه‌ای که در آن نماز خوانده نمی‌شود به قبری که طبیعتا مرده را یارای عبادت در آن نیست. والله اعلم.

می‌گویم: و همچنین این حدیث را ابن خزیمه (1205) تخریج نموده و میگوید: و آن دلیلی بر منع از نماز در قبرستان می‌باشد.

([3]) أخرجه (2/ 212/ 1206) من طریق جابر عن أبی سعید. وکذا رواه ابن ماجه وأحمد، وهو مخرَّج فی "الصحیحة" (1302).

([4]) إنما رواه بهذا اللفظ مسلم دون البخاری، فکان یتعین الاقتصار على عزوه إلیه فقط، إذ لفظ البخاری: "مثل الذی یذکر ربه، والذی لا یذکر ربه" من غیر ذکر البیت، وهو مذکور على الصواب مفضلاً فی "کتاب الذکْر" من هذا الکتاب، کذا فی العُجالة (67).

([5]) الأصل والمخطوطة ومطبوعة عمارة: "مسعود"، والتصویب من مخرِّجه، وهو الأنصاری الحرامی. ثم رأیتُ الناجی نبّه على هذا الوهم، وتعجّب من وقوعه من المؤلف، وذکر شیئاً من ترجمة ابن سعد (67).

([6]) کذا الأصل، ولم نجده فی "صحیح ابن خزیمة" المطبوع، وإنما رواه ابن ماجه وغیره، وفیه مجهول کما هو مبین فی "التعلیق الرغیب".

([7]) لقد أبعد المصنف النجعة! فالحدیث فی البخاری بهذا اللفظ، وفی مسلم قریب منه، وفی لفظ لأبی داود: "صلاة المرء فی بیته أفضل من صلاته فی مسجدی هذا إلا المکتوبة". وسنده صحیح. ثم رأیت الناجی قد نبّه على هذا الوهم أیضاً (68).

([8]) هذه الجملة لیست فی "شعب الإیمان" للبیهقی، فلعلها من المؤلف. انظر "الصحیحة" (3149).

([9]) أعله الذهبی بقول ابن عدی فی راویه (عبد الله بن فرّوخ): "أحادیثه غیر محفوظة". وهو مخرج فی "الضعیفة" (2680).

ترهیب از عدم حضور در نماز جماعت، بدون عذر

ترهیب از عدم حضور در نماز جماعت، بدون عذر

590- 230- (1) (ضعیف) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ یَمْنَعْهُ مِنَ اتِّبَاعِهِ، عُذْرٌ - قَالُوا: وَمَا الْعُذْرُ؟ قَالَ: خَوْفٌ أَوْ مَرَضٌ -؛ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ الصَّلَاةُ الَّتِی صَلَّى» ([1]).

رواه أبو داود وابن حبان فی "صحیحه" وابن ماجه بنحوه.

از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صدای اذان را بشنود و عذری او را از اجابت آن بازندارد گفتند: عذر چیست؟ فرمود: ترس یا بیماری از وی نمازی که خوانده است، پذیرفته نمی‌شود».

591-426- (1) (صحیح) وَعَنهُ أَنَّ النَّبِی ج قَالَ: «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ یُجِبْ، فَلَا صَلَاةَ لَهُ إِلّا مِنْ عُذْرٍ».

رواه القاسم بن أصبغ فی کتابه، وابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم وقال: "صحیح على شرطهما".

از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که اذان را شنیده و اجابت نکند، نماز او صحیح نیست، مگر اینکه عذری داشته باشد».

592-427- (2) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ ثَلَاثَةٍ فِی قَرْیَةٍ وَلَا بَدْوٍ، لَا تُقَامُ فِیهِمُ الصَّلَاةُ إِلَّا قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ، فَعَلَیْکُم بِالْجَمَاعَةِ، فَإِنَّمَا یَأْکُلُ الذِّئْبُ مِنَ الغَنَمِ الْقَاصِیَةَ».

رواه أحمد وأبو داود والنسائی، وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما" والحاکم.

از ابودرداء س روایت است از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «هیچ سه نفری نیستند که در شهر یا بیابان باشند و نماز را به جماعت بجا نیاورند، مگر اینکه شیطان بر آنها مسلط شده، پس جماعت را بر خود لازم بگیرید زیرا گرگ، گوسفند تنها را شکار می‌کند».

0-231- (2) (ضعیف) وزاد رَزین فی جامعه: «إِنَّ ذِئبَ الإِنسَان الشَّیطَان، إِذَا خَلَا بِهِ أَکَلَهُ».

و رزین در جامع خود افزوده است: «گرگ انسان شیطان است که چون با او تنها شود، وی را می‌خورد».

(صحیح) وتقدم [16- باب] حدیث ابن مسعود س وفیه: «وَلَوْ أَنَّکُمْ صَلَّیْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ کَمَا یُصَلِّی هَذَا الْمُتَخَلِّفُ فِی بَیْتِهِ، وَلَوْ تَرَکْتُمْ سُنَّةَ نَبِیِّکُمْ لَضَلَلْتُمْ» الحدیث. رواه مسلم وأبو داود وغیرهما.

و حدیث ابن مسعود س پیش‌تر گذشت که در آن آمده است: «چنانچه شما همانند این متخلف در خانه‌های‌تان نماز بخوانید، براستی سنت پیامبرتان را ترک کرده‌اید و اگر سنت پیامبرتان را ترک کنید گمراه می‌شوید».

0-232- (3) (ضعیف موقوف) وفی روایة لأبی داود([2]): «وَلَوْ تَرَکْتُمْ سُنَّةَ نَبِیِّکُمْ لَکَفَرْتُمْ([3])..

وتقدم حدیث أبی أمامة فی المعنى مرفوعاً [16-باب/ الحدیث الأول].

و در روایت ابوداود آمده است: «و اگر سنت پیامبرتان را ترک کنید کافر می‌شوید».

593-233- (4) (ضعیف) وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ أَنَسٍ س عَن رَسُول الله ج أَنَّهُ قَالَ: «الْجَفَاءُ کُلُّ الْجَفَاءِ، وَالْکُفْرُ وَالنِّفَاقُ: مَنْ سَمِعَ مُنَادِیَ اللهِ یُنَادِی إِلَى الصَّلَاةِ فَلَا یُجِیبُهُ».

رواه أحمد والطبرانی من روایة زَبان بن فائد.

و از معاذ بن انس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «سراسر ظلم و کفر و نفاق است اینکه کسی صدای منادی الله به سوی نماز (موذن) را بشنود، اما او را اجابت نکند».

(ضعیف) وفی روایة للطبرانی قَالَ رَسُولُ الله ج: «بِحَسْبِ الْمُؤْمِنِ مِنَ الشَّقَاءِ وَالْخَیْبَةِ أَنْ یَسْمَعَ الْمُؤَذِّنَ یُثَوِّبُ بِالصَّلَاةِ فَلَا یُجِیبُهُ».

(التثویب) هنا: اسم لإقامة الصلاة.

و در روایت طبرانی آمده که رسول خدا ج فرمودند: «برای شقاوت و نومیدی مومن همین کافی است که چون صدای موذن برای اقامه نماز را بشنود او را اجابت نکند».

594-428- (3) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ فِتْیَتِی فَیَجْمَعُوا حُزَمًا مِنْ حَطَبٍ، ثُمَّ آتِیَ قَوْمًا یُصَلُّونَ فِی بُیُوتِهِمْ، لَیْسَتْ بِهِمْ عِلَّةٌ، فَأُحَرِّقَهَا عَلَیْهِمْ».

فَقِیلَ لِیَزِیدَ - هُوَ بْنِ الْأَصَمِّ -: الْجُمُعَةَ عَنَى أَوْ غَیْرَهَا؟ قَالَ: صُمَّت أُذُنَایَ إِنْ لَمْ أَکُنْ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَأْثُرُهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج مَا ذَکَرَ([4]) جُمُعَةً وَلَا غَیْرَهَا.

رواه مسلم وأبو داود وابن ماجه والترمذی مختصراً([5]).

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تصمیم گرفتم به جوانان دستور دهم تا بسته‌هایی از چوب جمع کنند، سپس نزد گروهی که هیچ عذری ندارند و نماز را در خانه می‌خوانند رفته و خانه‌ها را بر سرشان بسوزانم».

به یزید بن اصم گفته شد، آیا منظور نماز جمعه یا غیر از آن بود؟ در جواب گفت: گوش‌هایم کر شود، اگر آنچه ابوهریره از رسول الله ج نقل کرده نگویم، نه جمعه و نه چیزی دیگر را ذکر نکرد.

595-429- (4) (حسن صحیح) وَعَنْ عَمْرِو بْنِ أُمِّ مَکْتُومٍ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَنَا ضَرِیرٌ، شَاسِعُ الدَّارِ، وَلِی قَائِدٌ لَا یُلَائِمُنِی، فَهَلْ تَجِدُ لِی رُخْصَةً أَنْ أُصَلِّیَ فِی بَیْتِی؟ قَالَ: «تَسْمَعُ النِّدَاءَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «مَا أَجِدُ لَکَ رُخْصَةً».

رواه أحمد وأبو داود وابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه والحاکم.

از عمرو بن ام مکتوم س روایت است که گفتم: ای رسول الله ج! من کور هستم و خانه‌ام از مسجد دور است و راهنمایی دارم که یاریم نمی‌کند، آیا برای من رخصتی می‌یابی که در خانه‌ام نماز بخوانم؟ رسول الله ج فرمود: «آیا صدای اذان را می‌شنوی؟» گفتم: بله! فرمود: «برای تو اجازه‌ای نمی‌یابم».

(حسن صحیح) وَفی روایة لأحمد عنه أیضاً: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج أَتَى الْمَسْجِدَ فَرَأَى فِی الْقَوْمِ رِقَّةً([6])، فَقَالَ: «إِنِّی لَأَهُمُّ أَنْ أَجْعَلَ لِلنَّاسِ إِمَامًا، ثُمَّ أَخْرُجَ فَلَا أَقْدِرُ عَلَى إِنْسَانٍ، یَتَخَلَّفُ عَنِ الصَّلَاةِ فِی بَیْتِهِ إِلَّا أَحْرَقْتُهُ عَلَیْهِ». فَقَالَ ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ بَیْنِی وَبَیْنَ الْمَسْجِدِ نَخْلًا، وَشَجَرًا، وَلَا أَقْدِرُ عَلَى قَائِدٍ کُلَّ سَاعَةٍ، أَیَسَعُنِی أَنْ أُصَلِّیَ فِی بَیْتِی؟ قَالَ: «أَتَسْمَعُ الْإِقَامَةَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «فَأْتِهَا».

وإسناد هذه جید([7]).

رسول الله ج به مسجد آمد و تعداد نمازگزاران را کم دید، پس فرمود: «تصمیم گرفتم که برای شما امامی قرار دهم، سپس خارج شوم و با فردی روبرو نشوم که از نماز جماعت تخلف نموده و در خانه نماز خوانده، مگر اینکه خانه‌اش را بر سرش بسوزانم». ابن ام مکتوم س گفت: ای رسول الله ج! بین من و مسجد نخلستان و درختان قرار دارد و نمی‌توانم فردی را بیابم که هر ساعت مرا راهنمایی کند. آیا می‌توانم در خانه‌ام نماز بخوانم؟ فرمود: «آیا صدای اقامه را می‌شنوی؟» گفت: بله! فرمود: «پس به مسجد بیا».

قوله: (شاسع الدار) هو بالشین المعجمة أولاً والسین والعین المهملتین بعد الألف أی: بعید الدار.

 وقوله: (لا یلایمنی) أی: لا یوافقُنی. وفی نسخ أبی داود: «لا یلاومنی» بالواو، ولیس بصواب. قاله الخطابی وغیره.

قال الحافظ أبو بکر بن المنذر: "رُوِّینا عن غیر واحد من أصحاب رسول الله ج أنهم قالوا: "من سمع النداء ثم لم یجب مِن غیر عذر؛ فلا صلاة له" منهم ابن مسعود وأبو موسى الأشعری، وقد رُوی ذلک عن النبی ج ([8]) ومن کان یرى أنّ حضور الجماعات فرض: عطاء وأحمد بن حنبل وأبو ثَور؛ وقال الشافعی س: "لا أرخَص لمن قدر على صلاة الجماعة فی ترک إتیانها إلا من عذر" انتهى. وقال الخطابی بعد ذکر حدیث ابن أم مکتوم: "وفی هذا دلیل على أن حضور الجماعة واجب، ولو کان ذلک ندباً لکان أولى من یسعه التخلُف عنها أهلُ الضرورة والضعف، ومن کان فی مثل حال ابن أم مکتوم، وکان عطاء بن أبی رباح یقول: لیس لأحد من خلق الله فی الحضر وبالقریة رخصة إذا سمع النداء فی أن یدع الصلاة. وقال الأوزاعی: لا طاعة للوالد فی ترک الجمعة والجماعات" انتهى([9]).

حافظ ابوبکر بن منذر می‌گوید: «از بسیاری از اصحاب رسول الله ج برای ما روایت شده که گفتند: هرکس صدای اذان را بشنود و آن‌ را بدون عذر (با شرکت در نماز جماعت) اجابت نکند، نمازی برای او نیست». از جمله اصحابی که این حدیث را روایت کرده‌اند عبارت است از: ابن مسعود و ابوموسی اشعری؛ و این مساله از رسول خدا ج روایت شده است. و از جمله کسانی که معتقد به فرض بودن شرکت در نماز جماعت هستند: عطا و احمد بن حنبل و ابو ثور می‌باشد. و شافعی می‌گوید: «برای کسی که قادر به شرکت در نماز جماعت باشد و در آن شرکت نکند  و بدون عذر آن‌ را ترک کند، جوازی نمی‌بینم». و خطابی بعد از ذکر حدیث ابن ام مکتوم می‌گوید: «و این دلیلی بر واجب بودن شرکت در نماز جماعت می‌باشد؛ و اگر مستحب بود سزاوارترین افراد به ترک آن ضعیفان و اهل ضرورت بودند و کسانی که وضعیتی چون ابن ام مکتوم دارند». و عطاء بن ابی رباح می‌گوید: برای هیچکس جایز نیست در حالت اقامت و در روستا با شنیدن صدای اذان، در جماعت شرکت نکند». و اوزاعی می‌گوید: «اطاعت از پدر در ترک نماز جمعه و جماعات جایز نیست».

596-430- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: أَتَى النَّبِیَّ ج رَجُلٌ أَعْمَى، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ! لَیْسَ لِی قَائِدٌ یَقُودُنِی إِلَى الْمَسْجِدِ، فَسَأَلَ رَسُولَ اللهِ ج أَنْ یُرَخِّصَ لَهُ، فَیُصَلِّیَ فِی بَیْتِهِ، فَرَخَّصَ لَهُ، فَلَمَّا وَلَّى، دَعَاهُ، فَقَالَ: «هَلْ تَسْمَعُ النِّدَاءَ بِالصَّلَاةِ؟» فَقَالَ: نَعَمْ؛ قَالَ: «فَأَجِبْ».

رواه مسلم والنسائی وغیرهما.

از ابوهریره س روایت است که مردی نابینا نزد رسول الله ج آمد و گفت: ای رسول الله ج! راهنمایی ندارم که مرا به مسجد ببرد. پس از رسول الله ج خواست به او اجازه دهد تا نمازش را در خانه‌اش بخواند. رسول الله ج به او اجازه داد. وقتی پشت کرد که برود رسول الله ج او را صدا زد و فرمود: «آیا صدای اذان را می‌شنوی؟» گفت: بله، رسول الله ج فرمود: «پس (آن را با شرکت در نماز جماعت) اجابت کن».

597-431- (6) (صحیح موقوف) وعَنْ أَبِی الشَّعْثَاءِ الْمُحَارِبِیِّ س قَالَ: کُنَّا قُعُودًا فِی الْمَسْجِدِ، فَأَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ، فَقَامَ رَجُلٌ مِنَ الْمَسْجِدِ یَمْشِی، فَأَتْبَعَهُ أَبُو هُرَیْرَةَ بَصَرَهُ حَتَّى خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ أَبُو هُرَیْرَةَ: «أَمَّا هَذَا، فَقَدْ عَصَى أَبَا الْقَاسِمِ ج».

رواه مسلم وغیره. وتقدم. [قلت فی: 5/4]([10]).

از ابو شعثاء محاربی س روایت است که می‌گوید: ما در مسجد نشسته بودیم که مؤذن اذان گفت: پس مردی که در مسجد بود برخاسته و از مسجد بیرون رفت. ابوهریره س به او نگاه کرد تا اینکه از مسجد خارج شد. پس ابوهریره س گفت: این مرد با ابوالقاسم ج مخالفت نمود».

598-234- (5) (منکر) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: أَقْبَلَ ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ وَهُوَ أَعْمَى - وَهُوَ الَّذِی أَنزَلَ فِیهِ: «عَبَسَ وَتَوَلَّى أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى» وَکَانَ رَجُلًا مِنْ قُرَیْشٍ- إِلَى رَسُولِ اللهِ ج، فَقَالَ لَهُ: یَا رَسُولَ اللهِ! بِأَبِی وَأُمِّی، أَنَا کَمَا تَرَانِی قَدْ دَبَرَتْ سِنِّی، وَرَقَّ عَظْمِی، وَذَهَبَ بَصَرِی، وَلِی قَائِدٌ لَا یُلَایِمُنِی قِیَادُهُ إِیَّایَ، فَهَلْ تَجِدُ لِی رُخْصَةٍ أُصَلِّی فِی بَیْتِی الصَّلَوَاتِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «هَلْ تَسْمَعُ الْمُؤَذِّنَ مِنَ الْبَیْتِ الَّذِی أَنْتَ فِیهِ؟» قَالَ: نَعَمْ، یَا رَسُولَ اللهِ! قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَا أَجِدُ لَکَ مِنْ رُخْصَةٍ، وَلَوْ یَعْلَمُ هَذَا الْمُتَخَلِّفُ عَنِ الصَّلَاةِ فِی الْجَمَاعَةِ مَا لِهَذَا الْمَاشِی إِلَیْهَا، لَأَتَاهَا وَلَوْ حَبْوًا عَلَى یَدَیْهِ وَرِجْلَیْهِ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" من طریق علی بن یزید الألهانی([11]) عن القاسم عن أبی أمامة.

و از ابوامامه س روایت است که می‌گوید: ابن ام مکتوم که کور بود و از قریش و «عَبَسَ وَتَوَلَّى أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى» در مورد وی نازل شد، نزد رسول خدا ج آمده و گفت: ای رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت، چنانکه می‌بینی سنی از من گذشته است و پیر و فرتوت شده‌ام و بینایی خود را از دست داده‌ام و کسی را ندارم که مرا تا مسجد راهنما باشد، آیا برای من رخصتی برای نماز در خانه می‌بینی؟ پس رسول خدا ج فرمودند: «صدای موذن را در خانه‌ات می‌شنوی؟» وی گفت: بله ای رسول خدا؛ رسول خدا ج فرمود: «رخصتی برای تو نمی‌بینم؛ اگر او که در نماز جماعت شرکت نمی‌کند پاداشی را که برای شرکت کننده در آن است می‌دانست، برای شرکت در نماز جماعت حاضر می‌شد هرچند بر روی دست‌ها و پاهای خود می‌خزید».

599-235- (6) (منکر) وَعَنْ جَابِرِ س قَالَ: أَتَى ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ النَّبِیَّ ج  فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ مَنْزِلِی شَاسِعٌ، وَأَنَا مَکْفُوفُ الْبَصَرِ، وَأَنَا أَسْمَعُ الْأَذَانَ، قَالَ: «فَإِنْ سَمِعْتَ الْأَذَانَ فَأَجِبْ، وَلَوْ حَبْوًا أَوْ زَحْفًا».

رواه أحمد وأبو یعلى، والطبرانی فی "الأوسط وابن حبان فی "صحیحه ولم یقل: "أو زحفاً".

از جابر س روایت است که می‌گوید: ابن ام مکتوم نزد رسول خدا ج آمده و گفت: ای رسول خدا، منزل من دور است و کور هستم و اذان را می‌شنوم. رسول خدا ج فرمودند: «اگر صدای اذان را می‌شنوی آن‌را اجابت کن هرچند خیزان باشد».

600-236- (7) (ضعیف موقوف) وَعَنْ ابْنُ عَبَّاسٍ ب أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ یَصُومُ النَّهَارَ، وَیَقُومُ اللَّیْلَ، لَا یَشْهَدُ الجَمَاعَةَ وَلَا الجُمْعَةَ؛ فَقَالَ: «هذا فِی النَّارِ».

رواه الترمذی موقوفا.

و از ابن عباس ب روایت است که در مورد مردی سوال شد که روزها را روزه می‌گیرد و شب‌ها را به عبادت می‌گذراند اما در نماز جماعت و جمعه شرکت نمی‌کند؛ پس در پاسخ گفت: چنین شخصی در آتش است.

601-432- (7) (صحیح) وَعَنهُ ب أیضاً قَالَ: ««مَنْ سَمِعَ حَیِّ عَلَى الْفَلَاحِ فَلَمْ یُجِبْ، فَقَدْ تَرَکَ سُنَّةَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ الله ج».

رواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد حسن([12]).

از ابن عباس ب روایت است، کسی که حی علی الفلاح را بشنود و اجابت نکند، سنت رسول الله ج را ترک کرده است.

602-433- (8) (صحیح لغیره) وَعَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَیْدٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَیَنْتَهِیَنَّ رِجَالٌ عَنْ تَرْکِ الْجَمَاعَةِ، أَوْ لَأُحَرِّقَنَّ بُیُوتَهُمْ».

رواه ابن ماجه من روایة الزِبرِقان بن عَمرو الضَّمری عن أسامة، ولم یسمع منه.

از اسامه بن زید س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «باید مردانی از ترک نماز جماعت دست بردارند یا اینکه خانه‌های‌شان را می‌سوزانم».

603-434- (9) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی بُرْدَةَ([13]) عَنْ أَبِیهِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَارِغًا صَحِیحًا فَلَمْ یُجِبْ، فَلَا صَلَاةَ لَهُ».

رواه الحاکم من روایة أبی بکر بن عیاش عن أبی حُصین عن أبی بُردة([14]) وقال: "صحیح الإسناد".

ابن بُریده از پدرش س روایت می‌کند که رسول الله ج فرمودند: «کسی که صدای اذان را بشنود درحالی‌که فارغ و سالم است، اما به نماز جماعت نیاید، برای او نمازی نیست».

(قال الحافظ) س: "الصحیح وقفه"([15]).

21- (الترغیب فی صلاة النافلة فی البیوت)



([1]) قلت: إنما أوردته هنا لزیادة السؤال والجواب، وإلا فالحدیث دونها صحیح، کما تراه فی الذی یلیه.

([2]) قلت: لیس لأبی داود غیر هذه الروایة خلافاً لا یشعر به تعبیر المؤلف هذا. وقد نبه على ذلک الناجی رحمه الله، کما نبهت أیضاً علیه فی "صحیح أبی داود" (559).

([3]) قلت: والمحفوظ بلفظ: "لضللتم"، وهو روایة مسلم وغیره. انظر "الصحیح" (16 - باب).

([4]) الأصل وغیره: "ولمْ یذکر"، وما أثبته من "أبی داود".

([5]) قلت: وکذلک رواه الآخرون مختصراً، غیر أبی داود؛ فإن السیاق له، فکنتُ أودُّ أنْ ینبَّه المؤلف علیه، کما هی غالب عادته، لا سیما ولیس عند غیره: "لیست بهم علة". وفی صحتها نظر عندی بینته فی "صحیح أبی داود" (558).

([6]) أی: قِلَّة. فی "اللسان": "وفی ماله رَقَق، ورقَّة: أی: قلَّة".

([7]) قلت: نعمْ، لکن قوله: "الإقامة" منکر لأَسباب، منها: أنه لا یمکن لمن کان شاسع الدار أن یسمعها عادة، والمحفوظ "النداء" کما فی الروایات الأخرى منها ما قبلها، والتی بعدها. وبیانه فی "التعلیق الرغیب".

([8]) قلت: یشیر إلى حدیث ابن عباس المتقدم أول الباب.

([9]) أی: کلام الخطابی، وهو فی "المعالم" (2/ 291-292)، وله فیه تتمّة، تعمّد المؤلف عدم ذکرها لضعفها من حیث الدلیل.

([10]) وهو عندنا برقم (392-175). [ش].

([11]) قال الذهبی فی "المغنی": "ضعفوه، وترکه الدارقطنی"، وقال الجهلة: "حسن بشواهده"! ولیس فیما أشاروا إلیه من الشواهد جملة الحبو! وهو فی "الصحیح" دونها، ومختصراً. وکذلک حسنوا حدیث جابر الآتی بعده، وهما مخرجان فی "الضعیفة" (6722).

([12]) قلت: بل هو صحیح؛ لأن رجاله فی "الأوسط" (8/ 476/ 7986) ثقات رجال مسلم؛ غیر (موسى بن هارون) شیخ الطبرانی، وهو ثقة حافظ.

([13]) فی الأصل فی الموضعین: "ابن بریدة"، وکذا فی طبعة عمارة والمخطوطة! والصواب ما أثبتناه، والتصحیح من "المستدرک" وغیره، وأبوه هو أبو موسى الأشعری رضی الله عنه، فالحدیث من مسنده، ولیس من مسند بریدة، وهو ابن الحصیب. وغفل عن هذا المغفلون الثلاثة، فأثبتوا الخطأ رغم أننی کنت نبهت علیه فی الطبعة السابقة، وقد ساعدتهم على تصحیح بعض الأخطاء، وقد یصرحون بذلک أحیاناً!

([14]) انظر الحاشیة السابقة.

([15]) قلتُ: لا وجه لهذا التصحیح، فقد تابع (أبا بکر بن عیاش) مسعرٌ وغیره کما تراه فی "الإرواء" (2/ 338)؛ رووْه ثلاثتهم عن أبی حصین به مرفوعاً. ویشهد له حدیث ابن عباس المتقدم أول الباب. ومن جهل الثلاثة قولهم فی تخریج الحدیث (1/ 354): "صحیح موقوفاً، رواه الحاکم (1/ 246) ". ولا یخفى فساده على المبتدئ فی هذا العلم.

ترغیب به نماز عشاء و صبح به خصوص در جماعت و ترهیب از به تأخیر انداختن آنها

ترغیب به نماز عشاء و صبح به خصوص در جماعت و ترهیب از به تأخیر انداختن آنها

576-415- (1) (صحیح) عَنْ عُثمَان بنِ عَفَّانٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج  یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِی جَمَاعَةٍ، فَکَأَنَّمَا قَامَ نِصْفَ اللَّیْلِ، وَمَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فِی جَمَاعَةٍ([1]) فَکَأَنَّمَا صَلَّى اللَّیْلَ کُلَّهُ».

از عثمان بن عفان ج روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «کسی که نماز عشاء را با جماعت بخواند، مانند این است که نیمی از شب را به نماز ایستاده و کسی که نماز صبح را با جماعت بخواند، مانند این است که تمام شب را نماز خوانده است».

رواه مالک ومسلم - واللفظ له- وأبو داود، ولفظه: «مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِی جَمَاعَةٍ کَانَ کَقِیَامِ نِصْفِ لَیْلَةٍ، وَمَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ وَالْفَجْرَ فِی جَمَاعَةٍ کَانَ کَقِیَامِ لَیْلَةٍ»([2]).

و در روایت ابوداود آمده است: «کسی که نماز عشاء را با جماعت بخواند، مانند این است که نیمی از شب را نماز خوانده باشد و کسی که نماز عشاء و صبح را با جماعت بخواند مانند این است که تمام شب را نماز خوانده است».

ورواه الترمذی کروایة أبی داود، وقال: "حدیث حسن صحیح" وقال ابن خزیمة فی "صحیحه": "باب فضل صلاة العشاء والفجر فی جماعة، وبیان أن صلاة الفجر فی الجماعة أفضل من صلاة العشاء فی الجماعة، وأن فضلها فی الجماعة ضعفا فضلِ العشاء فی الجماعة"([3])، ثم ذکره بنحو لفظ مسلم، ولفظ أبی داود والترمذی یدافع ما ذهب إلیه. والله أعلم.

و ابن خزیمه در صحیحش می‌گوید: «باب فضل نماز عشاء و صبح در جماعت و بیان اینکه نماز صبح در جماعت برتر از نماز عشاء در جماعت است و فضل آن در جماعت دو برابر فضل نماز عشاء در جماعت می‌باشد». سپس به همانند لفظ مسلم ذکر نموده و لفظ ابوداود و ترمذی دیدگاه او در این مورد را رد می‌کنند. والله اعلم.

577-416- (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنَّ أَثْقَلَ صَلَاةٍ عَلَى الْمُنَافِقِینَ صَلَاةُ الْعِشَاءِ وَصَلَاةُ الْفَجْرِ، وَلَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِیهِمَا لَأَتَوْهُمَا وَلَوْ حَبْوًا، وَلَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِالصَّلَاةِ، فَتُقَامَ، ثُمَّ آمُرَ رَجُلًا فَیُصَلِّیَ بِالنَّاسِ، ثُمَّ أَنْطَلِقَ مَعِی بِرِجَالٍ مَعَهُمْ حُزَمٌ مِنْ حَطَبٍ إِلَى قَوْمٍ لَا یَشْهَدُونَ الصَّلَاةَ، فَأُحَرِّقَ عَلَیْهِمْ بُیُوتَهُمْ بِالنَّارِ».

رواه البخاری ومسلم.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سنگین‌ترین نماز بر منافقین نماز عشاء و صبح می‌باشد؛ و اگر می‌دانستند در این دو نماز چه چیزی وجود دارد، اگر به خزیدن هم می‌بود در آن حاضر می‌شدند. تصمیم گرفتم که به اقامه‌ی نماز دستور دهم و به مردی دستور دهم که برای مردم نماز بخواند سپس همراه مردانی که بسته‌های چوب در دست دارند به طرف قوم و گروهی بروم که در نماز شرکت نکرده‌اند و خانه‌های‌شان را به روی سرشان آتش بزنم».

وفی روایة لمسلم: «أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج فَقَدَ نَاسًا فِی بَعْضِ الصَّلَوَاتِ، فَقَالَ: «لَقَدْ هَمَمْتُ أَنَّ آمُرَ رَجُلًا یُصَلِّی بِالنَّاسِ، ثُمَّ أُخَالِفَ إِلَى رِجَالٍ یَتَخَلَّفُونَ عَنْهَا، فَآمُرَ بِهِمْ فَیُحَرِّقُوا عَلَیْهِمْ، بِحُزَمِ الْحَطَبِ بُیُوتَهُمْ، وَلَوْ عَلِمَ أَحَدُهُمْ أَنَّهُ یَجِدُ عَظْمًا سَمِینًا لَشَهِدَهَا» یَعْنِی صَلَاةَ الْعِشَاءِ.

و در روایت مسلم آمده است: «رسول الله ج افرادی را در بعضی از نماز‌ها نیافت، فرمود: تصمیم داشتم که به مردی دستور دهم برای مردم نماز بخواند، سپس به طرف مردانی که از شرکت در نماز تخلف کرده‌اند بروم و در مورد آنها دستور بدهم تا خانه‌های‌شان را با بسته‌های چوب بر آنها بسوزانند؛ اگر یکی از آنها می‌دانست استخوان پر گوشتی می‌دهند حتما حاضر می‌شد». یعنی در نماز عشاء.

0-225- (1) (ضعیف) وفی بعض روایات الإمام أحمد لهذا الحدیث: «لَوْلَا مَا فِی الْبُیُوتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالذُّرِّیَّةِ، أَقَمْتُ صَلَاةَ الْعِشَاءِ، وَأَمَرْتُ فِتْیَانِی یُحْرِّقُونَ مَا فِی الْبُیُوتِ بِالنَّارِ».

و در برخی از روایات امام احمد در این حدیث آمده است: «اگر در خانه‌ها زنان و کودکان نمی‌بودند، نماز عشا را اقامه کرده و به جوانان دستور می‌دادم آنچه را که در خانه‌هاست بسوزانند».

578-417- (3) (صحیح موقوف) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: «کُنَّا إِذَا فَقَدْنَا الرَّجُلَ فِی الْفَجْرِ وَالْعِشَاءِ أَسَأْنَا بِهِ الظَّنَّ».

رواه البزار والطبرانی وابن خزیمة فی "صحیحه"([4]).

از ابن عمر ب روایت است که هرگاه مردی در نماز صبح و عشاء حاضر نمی‌شد، نسبت به او بد گمان می‌شدیم.

579-418- (4) (حسن لغیره) وَعَنْ رَجُلٍ مِنَ النَّخَعِ قَالَ: شَهِدْتُ أَبَا الدَّرْدَاءِ س حِینَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ، قَالَ: أُحَدِّثُکُمْ حَدِیثًا سَمِعَتْهُ عَنْ رَسُولِ اللهِ ج، سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «اعْبُدِ اللهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ، فَإِنْ لَم تَکُن  تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ، وَاعْدُدْ نَفْسَکَ فِی الْمَوْتَى، وَإِیَّاکَ وَدَعْوَةَ الْمَظْلُومِ، فَإِنَّهَا تُسْتَجَاب. وَمَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمْ أَنْ یَشْهَدَ الصَّلَاتَیْنِ: الْعِشَاءَ وَالصُّبْحَ وَلَوْ حَبْوًا فَلْیَفْعَلْ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" وسمى الرجل المبهم جابراً، ولا یحضرنی حاله([5]).

مردی از نخَع می‌گوید از ابو درداء س هنگام وفاتش شنیدم که گفت: حدیثی به شما می‌گویم که آن را از رسول الله ج شنیده‌ام؛ از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «الله را چنان عبادت کن که گویا او را می‌بینی. پس اگر نمی‌توانی او را ببینی، او تو را می‌بیند. و خودت را در ردیف مرده‌ها بشمار و از دعای مظلوم بر حذر باش، زیرا اجابت می‌شود. و اگر یکی از شما می‌تواند در نماز صبح و عشاء شرکت کند، اگر چه با خزیدن بر روی زمین باشد باید این کار را بکند».

580-226- (2) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِی جَمَاعَةٍ، فَقَدْ أَخَذَ بِحَظِّهِ مِنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر".

و از ابوامامه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس نماز عشاء را با جماعت بخواند بهره‌اش از شب قدر را دریافته است».

581-227- (3) (ضعیف) وَعَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى فِی مَسْجِدٍ جَمَاعَةً أَرْبَعِینَ لَیْلَةً، لَا تَفُوتُهُ الرَّکْعَةُ الْأُولَى مِنْ صَلَاةِ الْعِشَاءِ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عِتْقًا مِنَ النَّارِ».

رواه ابن ماجه من روایة إسماعیل عن عمارة بن غزیة عن أنس بن مالک عن عمر. وأشار إلیه الترمذی ولم یذکر لفظه وقال: "هو حدیث مرسل". یعنی أن عمارة بن غزیة - وهو المازنی المدنی- لم یدرک أنساً.

[مضى 16- باب/ الحدیث الأول].

و از عمر بن خطاب س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس چهل شب چنان نماز عشاء را با جماعت بخواند که رکعت اول نمازش فوت نشود، خداوند متعال برای او آزادی از آتش را می‌نویسد».

582-228- (4) (منکر) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ تَوَضَّأَ، ثُمَّ أَتَى الْمَسْجِدَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ قَبْلَ الْفَجْرِ، ثُمَّ جَلَسَ حَتَّى یُصَلِّیَ الْفَجْرَ، کُتِبَتْ صَلَاتُهُ یَوْمَئِذٍ فِی صَلَاةِ الْأَبْرَارِ، وَکُتِبَ فِی وَفْدِ الرَّحْمَنِ».

رواه الطبرانی عن القاسم أبی عبد الرحمن([6]) عن أبی أمامة.

و از ابوامامه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس وضو گیرد سپس به مسجد رفته و دو رکعت قبل از فجر بخواند، سپس بنشیند تا نماز صبح را بخواند، در آن روز نماز وی جزو نماز ابرار و در میان گروه الرحمن نوشته می‌شود».

583-419- (5) (حسن لغیره) وَعَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ ج الصُّبْحَ فَقَالَ: «أَشَاهِدٌ فُلَانٌ؟». قَالُوا: لَا. قَالَ: «أَشَاهِدٌ فُلَانٌ؟» قَالُوا: لَا، قَالَ: «إِنَّ هَاتَیْنِ الصَّلَاتَیْنِ أَثْقَلُ الصَّلَوَاتِ عَلَى الْمُنَافِقِینَ وَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا فِیهِمَا لَأَتَیتُمُوْهُمَا وَلَوْ حَبْوًا عَلَی الرَّکَب...» الحدیث.

رواه أحمد، وابن خزیمة وابن حِبّان فی "صحیحیهما" والحاکم. وتقدم بتمامه فی "کثرة الجماعة" [مضى 17- باب].

از ابی بن کعب س روایت است که روزی رسول الله ج  پس از خواندن نماز صبح برای ما فرمود: «آیا فلانی حضور دارد؟» گفتند: نه؛ فرمود: «آیا فلانی حضور دارد؟» گفتند: نه؛ فرمود: «این دو نماز سنگین‌ترین نماز‌ها بر منافقین است. اگر می‌دانستید در این دو نماز چه چیزی وجود دارد اگر به خزیدن هم می‌بود در آن حاضر می‌شدید».

584-420- (6) (صحیح لغیره) وَعَنْ سَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحَ([7]) فَهُوَ فِی ذِمَّةِ اللَّهِ».

رواه ابن ماجه بإسناد صحیح.

از سمره بن جندب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر‌کس نماز صبح را بخواند، در عهد و پیمان خداوند است».

0-421- (7) (صحیح لغیره) ورواه أیضا من حدیث أبی بکر الصدیق س وزاد فیه: «فَلَا تَخْفِرُوا اللَّهَ فِی عَهْدِهِ، فَمَنْ قَتَلَهُ طَلَبَهُ اللَّهُ حَتَّى یَکُبَّهُ فِی النَّارِ، عَلَى وَجْهِهِ».

رواه مسلم من حدیث جندب. وتقدم فی "[13- باب] الصلوات الخمس".

همچنین ابن ماجه این حدیث را از ابوبکر صدیق با این افزوده روایت کرده است: «عهد و پیمان خدا را نشکنید؛ کسی که آن را بشکند، خداوند متعال او را دنبال کرده تا او را بر صورتش در آتش جهنم بیافکند».

(یُقال) (أَخفرتُ الرجل) بالخاء المعجمة؛ إذا نقضت عهده.

585-229- (5) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ سَلْمَانَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ غَدَا إِلَى صَلَاةِ الصُّبْحِ، غَدَا بِرَایَةِ الْإِیمَانِ، وَمَنْ غَدَا إِلَى السُّوقِ، غَدَا بِرَایَةِ إِبْلِیسَ».

رواه ابن ماجه.

و از سلمان س روایت است که می‌گوید: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «هرکس برای نماز صبح خارج شود، گویا پرچم ایمان را برافراشته است. و هرکس به سوی بازار رود، گویا پرچم شیطان را بلند کرده است».

586-422- (8) (صحیح موقوف) وَرُوِیَ عَنْ مِیْثَمٍ([8]) - رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِی ج قَالَ: بَلَغَنِی: أَنَّ الْمَلَکَ یَغْدُو بِرَایَتِهِ مَعَ أَوَّلِ مَنْ یَغْدُو إِلَى الْمَسْجِدِ، فَلَا یَزَالُ بِهَا مَعَهُ حَتَّى یَرْجِعَ فَیَدْخُلَ بِهَا مَنْزِلَهُ، وَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَغْدُو بِرَایَتِهِ إِلَى السُّوقِ مَعَ أَوّل مَن یَغدُو، فَلَا یَزَالُ بِهَا مَعَهُ حَتَّى یَرْجِعَ فَیُدْخِلَهَا مَنْزِلَهُ».

رواه ابن أبی عاصم وأبو نعیم فی "معرفة الصحابة" وغیرها([9]).

مِیثم س که مردی از اصحاب رسول الله ج است روایت می‌کند که به من خبر رسید: فرشته‌ با پرچمش با اولین کسی که به مسجد می‌آید همراهی می‌کند و همچنان با پرچمش او را همراهی می‌کند تا برگشته و با همان پرچم وارد منزلش گردد. و شیطان با پرچمش با اولین کسی که به بازار می‌رود حرکت می‌کند و پیوسته او را همراهی کرده تا برگشته و با همان پرچم او را وارد منزلش می‌کند».

587-423- (9) (صحیح موقوف) وَعَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ سُلَیْمَانَ بْنِ أَبِی حَثْمَةَ: أَنَّ([10]) عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ س فَقَدَ سُلَیْمَانَ بْنَ أَبِی حَثْمَةَ فِی صَلَاةِ الصُّبْحِ، وَأَنَّ عُمَرَ غَدَا إِلَى السُّوقِ، وَمَسْکَنُ سُلَیْمَانَ بَیْنَ الْمَسْجِدِ وَالسُّوقِ، فَمَرَّ عَلَى الشِّفَاءِ أُمِّ سُلَیْمَانَ، فَقَالَ لَهَا: لَمْ أَرَ سُلَیْمَانَ فِی الصُّبْحِ! فَقَالَتْ: إِنَّهُ بَاتَ یُصَلِّی، فَغَلَبَتْهُ عَیْنَاهُ! قَالَ عُمَرُ: لَأَنْ أَشْهَدَ صَلَاةَ الصُّبْحِ فِی جمَاعَةِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَقُومَ لَیْلَةً».

رواه مالک.

از ابوبکر بن سلیمان بن ابی حَثمه روایت است که عمر بن خطاب س سلیمان بن ابی حَثمه را در نماز صبح نیافت؛ عمر س صبح به بازار رفت و منزل سلیمان بین مسجد و بازار بود؛ پس شفاء، مادر سلیمان را ملاقات کرده به او گفت: سلیمان را در نماز صبح ندیدم؛ جواب داد: او در طول شب نماز می‌خواند در نتیجه خواب بر او غلبه کرد. عمر س گفت: حضور در نماز جماعت صبح نزد من محبوب تر است از اینکه در طول شب نماز بخوانم».

588-424- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ مَشَى فِی ظُلْمَةِ اللَّیْلِ إِلَى الْمَساجِدِ، لَقِیَ اللَّهَ بِنُورٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد حسن، ولابن حبان فی "صحیحه" نحوه.

از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که در تاریکی شب به سوی مسجد قدم بر دارد، روز قیامت خداوند متعال را با نوری ملاقات می‌کند».

589-425- (11) (صحیح لغیره) وَعَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «بَشِّرِ الْمَشَّائِینَ فِی الظُّلَمِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ التَّامِّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

رواه ابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه" والحاکم - واللفظ له- وقال: "صحیح على شرط الشیخین". وتقدم مع غیره [9- باب].

از سهل بن سعد الساعدی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «به کسانی که در تاریکی شب به سوی مسجد قدم بر می‌دارند، نور کاملی را در روز قیامت بشارت بده».

20- (الترهیب من ترک حضور الجماعة لغیر عذر)



([1]) یعنی: و نماز عشاء را نیز به جماعت خوانده باشد چنانکه متن ابوداود بیانگر این مساله می‌باشد.

([2]) فی الأصل زیادة: "وصبح"، ولا أصل لها عند أبی داود، ولا عند غیره، ولا معنى لها.

([3]) صحیح ابن خزیمة (2/ 365).

([4]) قلت: وأخرجه الحاکم أیضاً، وقال: "صحیح على شرط الشیخین"، ووافقه الذهبی، وهو کما قالا.

([5]) لکن له شاهد یقویه، وانظر "الصحیحة" (1774).

([6]) قلت: هو حسن الحدیث إذا لم یخالف، ودونه متکلم فیه، عرفت ذلک بعد أن طبع "الطبرانی"، والمتن منکر مخالف للسنة القولیة والفعلیة فی صلاة سنة الفجر فی البیت. وقد خرجت الحدیث فی "الضعیفة" (6723)، بعد أن کنت حسنته التزاماً لما کنت ذکرته فی مقدمة "الصحیح" من الاعتماد على المنذری بالشرط المذکور هناک رقم (35)، فقلدنی الجهلة وحسنوه، وهدانی الله تعالى، وصدق الله ﴿وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا.

([7]) فی الأصل والمخطوطة زیادة "فی جماعة" فحذفتُها لأنها لیست عند ابن ماجه، ولا عند أحمد (5/ 10) أیضاً والطبرانی (7/ 266-267)، وغفل عنها الغافلون الثلاثة -کعادتهم- فأثبتوها! وزاد الطبرانی: "فلا تخفروا الله تبارک وتعالى فی ذمّته". أخرجاه کابن ماجه من طریق الحسن عن سمرة، وکذلک لیست هی فی حدیث أبی بکر الصدیق ولا فی حدیث جندب اللذین بعده.

([8]) بکسر المیم وفتح المثلثة کما فی "الأنساب" وغیره، وفی طبعة عمارة: (مَیْتَم) بفتح المیم والمثناة من فوق، وهو خطأ.

([9]) قلت: ابن أبی عاصم فی "الوحدان" (5/ 183/ 2715)، وعنه أبو نعیم فی "المعرفة" (2/ 213/ 2)، وهو موقوف صحیح السند، کما قال الحافظ فی "الإصابة"، فلا أدری لماذا أشار المؤلّف إلى تضعیفه.

([10]) فی الأصل وغیره: "عن"، والتصویب من "الموطّأ" (152).