قال الحافظ /: "وقد ذهب بعض العلماء إلى تفضیلها على الصلاة فی الجماعة".
حافظ ابن حجر میگوید: «بعضی از علما آن را بر نماز جماعت ترجیح داده و برتر دانستهاند».
573-413- (1) (صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الصَّلَاةُ فِی الْجَمَاعَةِ تَعْدِلُ خَمْسًا وَعِشْرِینَ صَلَاةً، فَإِذَا صَلَّاهَا فِی فَلَاةٍ، فَأَتَمَّ رُکُوعَهَا وَسُجُودَهَا، بَلَغَتْ خَمْسِینَ صَلَاةً».
رواه أبو داود([1]). ورواه الحاکم بلفظه وقال: "صحیح على شرطهما"([2]). وصَدر الحدیث عند البخاری([3]) وغیره.
از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز با جماعت برابر با ثواب بیست و پنج نماز است و اگر در بیابان نماز بخواند و رکوع و سجود آن را کامل انجام دهد، به اندازهی پنجاه نماز به او پاداش داده میشود».
ورواه ابن حبان فی "صحیحه" ولفظه قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «صَلَاةُ الرَّجُلِ فِی جَمَاعَةٍ تَزِیدُ عَلَى صَلَاتِهِ وَحْدَهُ بِخَمْسٍ وَعِشْرِینَ دَرَجَةً، فَإِنْ صَلَّاهَا بِأَرْضِ قِیٍّ، فَأَتَمَّ رُکُوعَهَا، وَسُجُودَهَا، تُکْتَبُ صَلَاتُهُ بِخَمْسِینَ دَرَجَةً».
و ابن حبان در صحیحش این حدیث را با این متن روایت کرده است: «نماز مرد در جماعت بر نماز او به تنهایی بیست و پنج درجه برتری دارد. و اگر در بیابان خشک و بیآب و علف، نمازی با رکوع و سجود کامل به جا آورد، به اندازهی پنجاه نماز به او درجه داده میشود».
(القِیّ) بکسر القاف وتشدید الیاء: هو الفلاة، کما هو مفسر فی روایة أبی داود.
574-224- (1) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَنَس بن مالکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا مِنْ بُقْعَةٍ یُذْکَرُ اللَّهُ عَلَیْهَا بِصَلَاةٍ، أَوْ بِذِکْرٍ، إِلَّا اسْتَبْشَرَتْ([4]) بِذَلِکَ إِلَى مُنْتَهَاهَا مِنْ سَبْعِ أَرَضِینَ، [وَ]فَخَرَتْ عَلَى مَا حَوْلَهَا مِنَ الْبِقَاعِ، وَمَا مِنْ عَبْدٍ یَقُومُ بِفَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ یُرِیدُ الصَّلَاةَ إِلَّا تَزَخْرَفَتْ لَهُ الْأَرْضُ».
رواه أبو یعلى.
و از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچ زمینی نیست که در آن از خداوند متعال با نماز یا ذکر یاد شود مگر اینکه آن قطعه از زمین تا انتهای آن در هفت زمین شادمان میگردد و بر مناطق اطراف خود افتخار میکند و هیچ بندهای نیست که در مکانی از زمین نماز بخواند مگر اینکه زمین خود را برای او آماده نموده و زینت میبخشد».
575-414- (2) (صحیح) وَعَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذَا کَانَ الرَّجُلُ بِأَرْضِ قِیٍّ، فَحَانَتِ الصَّلَاةُ فَلْیَتَوَضَّأْ، فَإِنْ لَمْ یَجِدْ مَاءً فَلْیَتَیَمَّمْ، فَإِنْ أَقَامَ صَلَّى مَعَهُ مَلَکَاهُ، وَإِنْ أَذَّنَ وَأَقَامَ صَلَّى خَلْفَهُ مِنْ جُنُودِ اللهِ مَا لَا یُرَى طَرَفَاهُ».
رواه عبد الرازق عن ابن التیمی عن أبیه عن أبی عثمان النَّهدی عن سلمان. [ومضى 2- باب].
سلمان فارسی س روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «هنگامی که شخصی وارد سرزمین خشک و خالی شد و وقت نماز فرا رسید، باید وضو بگیرد و اگر آب نیافت تیمم کند. پس از آن اگر اقامه گفت، دو فرشتهی همراهش با وی نماز میخوانند و اگر اذان گفته و اقامه نمود، لشکریان خداوند که هیچ نهایتی ندارند، پشتسر وی نماز بجا میآورند».
(صحیح) وتقدم حدیث عُقبَة بنِ عَامِر عَنِ النَّبِی ج: «یَعْجَبُ رَبُّکَ مِنْ رَاعِی غَنَمٍ فِی رَأْسِ شَظِیَّةِ، یُؤَذِّنُ بِالصَّلَاةِ وَیُصَلِّی، فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی هَذَا یُؤَذِّنُ وَیُقِیمُ الصَّلَاةَ، یَخَافُ مِنِّی، قَدْ غَفَرْتُ لِعَبْدِی وَأَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ».
رواه أبو داود والنسائی وتقدم فی: "[5- الصلاة/1] الأذان".
عُقبه بن عامر س از رسول الله ج روایت میکند که: «پروردگارت تعجب میکند از چوپانِ گوسفندانی که بر قلهی کوه اذان گفته و نماز میخواند، پس خداوند میفرمایند: به بندهام نگاه کنید او اذان گفته و نماز به جا میآورد، از من میترسد؛ بندهام را بخشیدم و او را وارد بهشت کردم».
19- (الترغیب فی صلاة العشاء والصبح خاصة فی جماعة، والترهیب من التأخر عنهما)
([1]) قلت: فی الأصل هنا ما نصه: "وقال: قال عبد الواحد بن زیاد فی هذا الحدیث: "صلاة الرجل فی الفلاة تُضاعَف على صلاته فی الجماعة"، [وساق الحدیث] ". فهذا معلق لم یسنده أبو داود -والزیادة منه- فهو مع مخالفته للفظ الذی قبله، ولفظ ابن حبان الذی بعده- شاذ أو منکر. وانظر "الصحیحة".
([2]) ووافقه الذهبی (1/ 208). وإنما هو صحیح فقط، وبیانه فی "الصحیحة" (3475).
([3]) قال الناجی (64-65): "یُنکر على المصنف قوله: "وصَدْر الحدیث عند البخاری وغیره"؛ فإنه رواه من طریق اللیث عن ابن الهاد عن عبد الله بن خَبّاب عن أبی سعید ولفظه: "صلاة الجَماعة تفضُل صلاة الفرد بخمس وعشرین درجة". وکان ینبغی له أن یعدل البخاری بابن ماجه لموافقته لأبی داود فی ذاک الطریق دون بقیة أصحاب الکتب الستَّة". قلت: ولفظ البخاری أقرب إلى لفظ ابن حبان کما هو ظاهر، فلو أن المؤلف ذیّل علیه بقوله المذکور لم یُنکرْ علیه إنْ شاء الله.
([4]) الأصل: (استشرفت)، وکذا المخطوطة وطبعة الجهلة (1/ 342)! والتصویب من أبی یعلى وغیره، والزیادة منه ومن المخطوطة أیضاً.
571-411- (1) (حسن لغیره) عَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ ج یَوْمًا الصُّبْحَ، فَقَالَ: «أَشَاهِدٌ فُلَانٌ؟». قَالُوا: لَا، قَالَ: «أَشَاهِدٌ فُلَانٌ؟». قَالُوا: لَا، قَالَ: «إِنَّ هَاتَیْنِ الصَّلَاتَیْنِ أَثْقَلُ الصَّلَوَاتِ عَلَى الْمُنَافِقِینَ، وَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا فِیهِمَا لَأَتَیْتُمُوهُمَا، وَلَوْ حَبْوًا عَلَى الرُّکَبِ وَإِنَّ الصَّفَّ الْأَوَّلَ عَلَى مِثْلِ صَفِّ الْمَلَائِکَةِ، وَلَوْ عَلِمْتُمْ مَا فَضِیلَتِه لَابْتَدَرْتُمُوهُ، وَإِنَّ صَلَاةَ الرَّجُلِ مَعَ الرَّجُلِ أَزْکَى مِنْ صَلَاتِهِ وَحْدَهُ، وَصَلَاتَهُ مَعَ الرَّجُلَیْنِ أَزْکَى مِنْ صَلَاتِهِ مَعَ الرَّجُلِ، وَکُلَّمَا کَثُرَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ ﻷ».
رواه أحمد وأبو داود والنسائی، وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما" والحاکم وقد جزم یحیى بن مَعین والذُّهلی بصحة هذا الحدیث([1]).
از ابی بن کعب س روایت است که روزی رسول الله ج پس از خواندن نماز صبح برای ما فرمود: آیا فلانی حضور دارد؟ گفتند: نه، فرمود: آیا فلانی حضور دارد؟ گفتند: نه، فرمود: «این دو نماز سنگینترین نمازها بر منافقین است. اگر میدانستید در این دو نماز چه چیزی وجود دارد، اگر به خزیدن هم میبود در آن حاضر میشدید. و صف اول مانند صف فرشتگان میباشد و اگر فضیلت آن را میدانستید، برای قرار گرفتن در آن از یکدیگر سبقت میگرفتید. و نماز مرد با مرد دیگر شایستهتر از نماز او به تنهایی است. و نماز خواندن با دو مرد شایستهتر از نماز با یک مرد است. و هر چه تعداد نمازگزاران بیشتر شود نزد خدا محبوبتر است».
572-412- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ قَبَاثِ بْنِ أُشْیَمَ اللَّیْثِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «صَلَاةُ الرَّجُلَیْنِ یَؤُمُّ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ أَزْکَى عِنْدَ اللهِ مِنْ صَلَاةِ أَرْبَعَةٍ تَتْرَى، وَصَلَاةُ أَرْبَعَةٍ أَزْکَى عِنْد اللهَ مِنْ صَلَاةِ ثَمَانِیَةٍ تَتْرَى، وَصَلَاةُ ثَمَانِیَةٍ یَؤُمُّهُمْ أَحَدُهُمْ أَزْکَى عِنْدَ اللهِ مِنْ صَلَاةِ مِائَةٍ تَتْرَى»([2]).
رواه البزار والطبرانی بإسناد لا بأس به([3]).
از قَباث بن اُشیم لیثی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز دو مرد که یکی از آنها امامت دوستش را به عهده گرفته، نزد خداوند دوست داشتنیتر است از نماز چهار مردی است که به تنهایی نماز میخوانند؛ و نماز چهار نفر نزد خداوند دوست داشتنیتر است از نماز هشت نفر که به تنهایی و به صورت پراکنده نماز بخوانند و نماز هشت نفر که یکی از آنها امام است، نزد خداوند دوست داشتنیتر است از نماز صد نفری که به تنهایی (و بدون جماعت) نماز بخوانند».
18- (الترغیب فی الصلاة فی الفلاة)
([1]) قلت: وفی سنده ضعف، فلعلّ الصحَّة المذکورة إنَّما هی بالنظر إلى أنّ له شاهداً مِن حدیث قباث بن أشیَم اللیثی، وهو الآتی عَقِبَه. ورجاله ثقات غیر عبد الرحمن بن زیاد الراوی عن (قباث)؛ ذکره ابن حبان فی "ثقات التابعین"، وقال: "شیخ".
([2]) یعنی صد نفری که پراکنده و بدون جماعت نماز بخوانند.
([3]) قلت: کیف وفیه من لا یُعرف؟! وقال الحافظ ابن حجر: "فی إسناده نظر"، وبیانه فی (الأصل)، وهو حسن بما قبله.
560-402- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «صَلاَةُ الرَّجُلِ فِی جَمَاعَةٍ تَضعُفُ عَلَى صَلاَتِهِ فِی بَیْتِهِ، وَفِی سُوقِهِ خَمْسًا وَعِشْرِینَ ضِعْفًا، وَذَلِکَ أَنَّهُ إِذَا تَوَضَّأَ، فَأَحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَى المَسْجِدِ، لاَ یُخْرِجُهُ إِلَّا الصَّلاَةُ، لَمْ یَخْطُ خَطْوَةً، إِلَّا رُفِعَتْ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ، وَحُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِیئَةٌ، فَإِذَا صَلَّى، لَمْ تَزَلِ المَلاَئِکَةُ تُصَلِّی عَلَیْهِ - مَا دَامَ فِی مُصَلَّاهُ، مَالمَ یُحدِث - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ، وَلاَ یَزَالُ فِی صَلاَةٍ مَا انْتَظَرَ الصَّلاَةَ».
رواه البخاری - واللفظ له - ومسلم وأبو داود والترمذی وابن ماجه. [وتقدَّم 5- الصلاة / 9 / الحدیث الأول]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز مرد در جماعت بر نمازی که به تنهایی در منزل و بازار به جا میآورد، بیست و پنج برابر برتری دارد. و این زمانی است که وضوی کاملی میگیرد و به سوی مسجد میرود و به غیر از نماز هیچ هدفی ندارد؛ در اینصورت گامی بر نمیدارد مگر اینکه در برابر آن یک درجه مقامش بالا میرود و یک گناهش کم میشود؛ و چون نماز بخواند مادامی که در محل نمازش بوده و بیوضو نشود، ملائکه بر او درود میفرستند و میگویند: خدایا بر او درود بفرست، خدایا او را مورد رحمت قرار ده؛ و همچنان در نماز است تا زمانی که منتظر نماز باشد».
561-403- (2) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «صَلَاةُ الْجَمَاعَةِ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاةِ الْفَذِّ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ دَرَجَةً».
رواه مالک والبخاری ومسلم والترمذی والنسائی.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز جماعت بیست و هفت درجه بر نماز انفرادی برتری دارد».
562-404- (3) (صحیح) وَعَنْ ابنِ مَسعُودٍ س قَالَ: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اللهَ غَدًا مُسْلِمًا، فَلْیُحَافِظْ عَلَى هَؤُلَاءِ الصَّلَوَاتِ، حَیْثُ یُنَادَى بِهِنَّ، فَإِنَّ اللهَ شَرَعَ لِنَبِیِّکُمْ ج سُنَنَ الْهُدَى، وَإِنَّهُنَّ مَنْ سُنَنَ الْهُدَى، وَلَوْ أَنَّکُمْ صَلَّیْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ کَمَا یُصَلِّی هَذَا الْمُتَخَلِّفُ فِی بَیْتِهِ، لَتَرَکْتُمْ سُنَّةَ نَبِیِّکُمْ، وَلَوْ تَرَکْتُمْ سُنَّةَ نَبِیِّکُمْ لَضَلَلْتُمْ، وَمَا مِنْ رَجُلٍ یَتَطَهَّرُ فَیُحْسِنُ الطُّهُورَ، ثُمَّ یَعْمِدُ إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ هَذِهِ الْمَسَاجِدِ، إِلَّا کَتَبَ اللهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ یَخْطُوهَا حَسَنَةً، وَیَرْفَعُهُ بِهَا دَرَجَةً، وَیَحُطُّ عَنْهُ بِهَا سَیِّئَةً، وَلَقَدْ رَأَیْتُنَا وَمَا یَتَخَلَّفُ عَنْهَا إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْلُومُ النِّفَاقِ، وَلَقَدْ کَانَ الرَّجُلُ یُؤْتَى بِهِ یُهَادَى بَیْنَ الرَّجُلَیْنِ حَتَّى یُقَامَ فِی الصَّفِّ».
از ابن مسعود س روایت است که هرکس دوست دارد فردا درحالی با خداوند ملاقات کند که مسلمان است، باید بر این نمازها در هر جایی که ندا داده میشود محافظت کند. چرا که خداوند برای پیامبرتان سنتهای هدایت را وضع کرده است و اینها سنتهای هدایتند؛ و چنانچه شما همانند این متخلف در خانههایتان نماز بخوانید، براستی سنت پیامبرتان را ترک کردهاید و اگر سنت پیامبرتان را ترک کنید گمراه میشوید. و مردی نیست که به نحو احسن وضو بگیرد سپس به یکی از مساجد برود مگر اینکه خداوند با هر گامی که بر میدارد برای او یک حسنه مینویسد و به واسطهی آن درجهی او را بالا میبرد و گناهی از او پاک میکند؛ و ما میدیدیم که تنها منافقین که نفاقشان آشکار بود، از نماز جماعت تخلف میکردند. و شخص را در حالی به مسجد و صَفِ نماز میآوردند که در میان شانههای دو نفر حمل میشد».
(وفی روایة): لَقَدْ رَأَیْتُنَا وَمَا یَتَخَلَّفُ عَنِ الصَّلَاةِ إِلَّا مُنَافِقٌ قَدْ عُلِمَ نِفَاقُهُ، أَوْ مَرِیضٌ، إِنْ کَانَ الرَّجُل([1]) لَیَمْشِی بَیْنَ رَجُلَیْنِ حَتَّى یَأْتِیَ الصَّلَاةِ»، وَقَالَ: «إِنْ رَسُولَ اللهِ ج عَلَّمَنَا سُنَنَ الْهُدَى، وَإِنَّ مِنْ سُنَنَ الْهُدَى الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ الَّذِی یُؤَذَّنُ فِیهِ».
رواه مسلم وأبو داود والنسائی وابن ماجه.
و در روایتی آمده است: «و ما میدیدیم تنها منافقی که نفاقش مشخص بود یا کسی که بیمار بود از نماز جماعت تخلف میکرد. و شخصی درحالیکه در میان شانههای دو نفر راه میرفت به نماز میآمد؛ و عبدالله بن مسعود س میگوید: «رسول خدا ج سنتهای هدایت را به ما آموخت و از سنتهای هدایت، نماز گزاردن در مسجدی است که در آن اذان گفته میشود».
قوله: (یهادَى بین الرجلین) یعنی او را از ناحیه پهلویش کمک نموده و بازویش را میگرفت تا به این ترتیب به سوی مسجد حرکت کند.
563-405- (4) (صحیح) وَعَنْهُ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «فَضْلُ صَلَاةِ الرَّجُلِ فِی الْجَمَاعَةِ عَلَى صَلَاتِهِ وَحْدَهُ، بِضْعٌ وَعِشْرُونَ دَرَجَةً».
از ابن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «فضل نماز جماعت بر نمازی که به تنهایی خوانده میشود، بیست و چند درجه است».
(صحیح) (وفی روایة): "«صَلَاةُ الرَّجُلِ فِی جَمَاعَةٍ تَفْضُلُ بِخَمْسٍ وَعِشْرِینَ صَلَاةً کُلُّهَا مِثلُ صَلَاتِهِ فِی بَیتِهِ».
رواه أحمد بإسناد حسن، وأبو یعلى والبزار والطبرانی وابن خزیمة فی "صحیحه" بنحوه.
و در روایتی آمده است: «نماز مرد در جماعت برتر از بیست و پنج نمازی است که همگی آنها مانند نمازش در خانه باشد».
564-406- (5) (حسن) وَعن [عبد الله بن]([2]) عُمَرَ بنِ الخَطاب س قَالَ: سَمِعتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى لَیَعجَبُ مِنَ الصلاةِ فِی الجَمعِ([3])".
رواه أحمد بإسناد حسن، وکذلک الطبرانی من حدیث ابن عمر بإسناد حسن.
از عبدالله بن عمر بن خطاب س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «خداوند متعال از نماز در جماعت بسیار خوشحال میشود».
565-407- (6) (صحیح) وَعَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَسْبَغَ الْوُضُوءَ، ثُمَّ مَشَى إِلَى صَلَاةٍ مَکْتُوبَةٍ، فَصَلَّاهَا مَعَ الْإِمَامِ، غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه". [مضى 5- الصلاة/9].
از عثمان س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «کسی که به طور کامل وضو بگیرد سپس برای خواندن نماز فرض حرکت کند و نماز را همراه با امام بخواند، گناهان او بخشیده میشود».
566-408- (7) (صحیح لغیره) وَعَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَتَانِی اللَّیْلَةَ رَبِّی([4]) (وفی روایة): رَأَیتُ رَبِّی فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ، فَقَالَ لِی: یَا مُحَمَّدُ! قُلتُ: لَبَّیْکَ رَبِّ وَسَعْدَیْکَ؛ قَالَ: هَلْ تَدْرِی فِیمَ یَخْتَصِمُ المَلَأُ الأَعْلَى؟ «قُلْتُ: لَا أَعلَم. فَوَضَعَ یَدَهُ بَیْنَ کَتِفَیَّ حَتَّى وَجَدْتُ بَرْدَهَا بَیْنَ ثَدْیَیَّ» - أَوْ قَالَ: فِی نَحْرِی - فَعَلِمْتُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ([5]) - أَوْ قَالَ: مَا بَینَ المَشرِق وَالمَغرب – قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! أَتَدْرِی فِیمَ یَخْتَصِمُ المَلَأُ الأَعْلَى؟ قُلْتُ: نَعَمْ، فِی الدَّرَجَاتِ، وَالکَفَّارَاتُ، وَنَقلِ الْأَقْدَامِ إِلَى الْجَمَاعَاتِ، وَإِسْبَاغُ الوُضُوءِ فِی السَّبَرات، وَانْتِظَارِ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ، وَمَنْ حَافَظَ عَلَیْهِنَّ عَاشَ بِخَیْرٍ وَمَاتَ بِخَیْرٍ، وَکَانَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ. قَالَ یَا مُحَمَّد! قَلتُ: لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ. فَقَالَ: إِذَا صَلَّیتَ قُل: اللهم! إِنِّی أَسأَلُکَ فِعلَ الخَیراتِ، وَتَرکَ المُنکراتِ وَحُبُّ المَسَاکِین، وَإِذَا أَرَدتَ بِعِبَادِک فِتنةٌ فَاقبِضنِی إِلَیک غَیر مَفتُون. قَالَ: وَالدَّرَجَاتُ إِفشَاءُ السَّلَامِ، وَإِطعَامُ الطَّعَامِ، وَالصلاةُ بِاللیل وَالنَّاسُ نیامُ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن غریب"([6]).
ابن عباس ب از رسول الله ج روایت میکند که فرمودند: «دیشب، پروردگارم به نزدم آمد([7]) (و در روایتی آمده:) خداوند متعال را در بهترین شکل و هیئت دیدم، پس به من فرمود: «ای محمد! گفتم: پروردگارا! آماده و گوش به فرمان تو هستم، فرمود: آیا میدانی فرشتگان در ملکوت اعلی دربارهی چه چیزی با هم بحث و مجادله میکنند؟ گفتم: خیر نمیدانم. خداوند دست خود را بین دو کتفم (شانهام) گذاشتند تا جایی که سردی آن را در سینه یا گلوگاهم احساس کردم. پس از آنچه در آسمان و زمین است، آگاه شدم. خداوند متعال فرمود: ای محمد! آیا میدانی فرشتگان در ملکوت اعلی دربارهی چه چیزی بحث و مجادله میکنند؟ گفتم: بله، در مورد درجات، کفارات؛ (کفارات عبارتند از:) پیاده رفتن به نماز جماعت، کامل ساختن وضو به هنگام دشواری (سرمای شدید)، انتظار نماز بعد از ادای نماز. و هرکس بر این اعمال مواظبت کند، زندگی خوب و خوشی خواهد داشت و با خیر و خوشی از دنیا میرود و از گناهان وی به اندازهی روزی که متولد شده باقی میماند. خداوند فرمود: ای محمد! گفتم: پروردگارا! آماده و گوش به فرمان تو هستم. فرمود: هرگاه نماز گزاردی، بگو: «اللهم انی اسالک …» پروردگارا! از تو توفیق انجام امور خیر و ترک امور زشت و ناپسند و دوست داشتن مساکین را خواهانم و هرگاه خواستی بندگانت را مورد فتنه و آزمایش قرار دهی، پس مرا بمیران پیش از اینکه دچار فتنه و مصیبت گردم». و رسول الله ج فرمود: درجات عبارتند از: ترویج و افشای سلام بین همدیگر، غذا دادن به دیگران و بجا آوردن نماز شب هنگامی که مردم خوابند».
(الملأ الأعلى):عبارتند از فرشتگان مقرب. و(السبرات) به فتح سین و سکون باء([8]): جمع سَبرة به معنای سرمای شدید میباشد.
567-222- (1) (منکر) وَعَن أَبِی أُمَامَة س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «وَلَوْ یَعْلَمُ هَذَا الْمُتَخَلِّفُ عَنِ الصَّلَاةِ فِی الْجَمَاعَةِ مَا لِهَذَا الْمَاشِی إِلَیْهَا لَأَتَاهَا، وَلَوْ حَبْوًا عَلَى یَدَیْهِ وَرِجْلَیْهِ».
رواه الطبرانی فی حدیث یأتی بتمامه فی "ترک الجماعة" [هنا/20] إن شاء الله تعالى.
و از ابوامامه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «اگر کسی که در نماز جماعت شرکت نمیکند پاداشی را که برای شرکت کننده در آن است میدانست، برای شرکت در نماز جماعت حاضر میشد هرچند بر روی دستها و پاهای خود میخزید».
568-409- (8) (حسن لغیره) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْمًا فِی جَمَاعَةٍ، یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الأُولَى، کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ: بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ، وَبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ».
رواه الترمذی وقال: "لا أعلم أحدا رفعه إلا ما روى سَلْم([9]) بن قتیبة عن طُعمة بن عَمرو". قال المُملی س: "وسَلْم([10]) وطُعمة وبقیة رواته ثقات" وقد تکلمنا على هذا الحدیث فی غیر هذا الکتاب([11]).
از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس چهل روز نمازش را در جماعت با تکبیرة الاحرام بخواند، برایش دو برائت نوشته میشود: برائت از آتش جهنم و برائت از نفاق».
569-223- (2) (ضعیف) وَ[عَنْ أَنَسِ] س([12]) عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى فِی مَسْجِدِ جَمَاعَةٍ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً، لَا تَفُوتُهُ الرَّکْعَةُ الْأُولَى مِنْ صَلَاةِ الْعِشَاءِ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عِتْقًا مِنَ النَّارِ».
رواه ابن ماجه واللفظ له والترمذی وقال: "نحو حدیث أنس" یعنی المتقدم، ولم یذکر لفظه، وقال: "هذا الحدیث مرسل". یعنی أن عمارة بن غزیة الراوی عن أنس لم یدرک أنساً. وذکره رزین([13]) العبدَری فی "جامعه" ولم أره فی شیء من الأصول التی جمعها. والله أعلم.
و از انس س از عمر بن خطاب س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس چهل شب چنان نماز عشاء را با جماعت بخواند که رکعت اول نمازش فوت نشود خداوند متعال برای او آزادی از آتش را مینویسد».
570-410- (9) (حسن لغیره) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ رَاحَ فَوَجَدَ النَّاسَ قَدْ صَلَّوْا، أَعْطَاهُ اللَّهُ مِثْلَ أَجْرِ مَنْ صَلَّاهَا وَحَضَرَهَا، لَا یَنْقُصُ ذَلِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئًا».
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به نحو احسن وضو بگیرد و سپس به مسجد برود و متوجه شود که مردم نماز خواندهاند، خداوند به او مانند اجر کسی که نماز را با جماعت خوانده، میدهد، بدون اینکه از اجر آنان چیزی کم کند».
رواه أبو داود والنسائی والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم"([14]). وتقدم فی: "[9-] باب المشی إلى المساجد". حدیث سعید بن المسیب عن رجل من الأنصار قال: سمعت رسول الله ج یقول... فذکر الحدیث، وفیه: «فَإِنْ أَتَى الْمَسْجِدَ فَصَلَّى فِی جَمَاعَةٍ غُفِرَ لَهُ، فَإِنْ أَتَى الْمَسْجِدَ وَقَدْ صَلَّوْا بَعْضًا وَبَقِیَ بَعْضٌ، صَلَّى مَا أَدْرَکَ وَأَتَمَّ مَا بَقِیَ کَانَ کَذَلِکَ، فَإِنْ أَتَى الْمَسْجِدَ وَقَدْ صَلَّوْا فَأَتَمَّ الصَّلَاةَ کَانَ کَذَلِکَ».
«و چون به مسجد بیاید و نمازش را با جماعت بخواند مورد مغفرت قرار میگیرد و اگر به مسجد آمد و دید که مردم قسمتی از نماز را خوانده و قسمتی باقی مانده است، قسمتی را که رسیده بخواند و بقیه را خودش تکمیل کند، در اینصورت نیز مانند کسی است که تمام نماز را با جماعت بخواند. و هرگاه به مسجد آمد درحالیکه نماز جماعت تمام شده بود، نمازش را بخواند، در اینصورت نیز همانند کسی است که به نماز جماعت رسیده است».
17- (الترغیب فی کثرة الجماعة)
([1]) کذا الأصل والمخطوطة، وفی مسلم -والروایة له کالأولى-: "المریض"، ولعل المثبَت روایة عنه، وهی أرجح فی نظری، وهی روایة لأحمد (1/ 382) من طریق أخرى.
([2]) الأصل: "عن عمر بن الخطاب"، وهو وهم، فإنَّه لیس فی "المسند" ولا غیره من حدیث عمر، وإنَّما هو من حدیث ابنه عبد الله، وکذلک رواه غیر الطبرانی أیضاً، وهر مخرَّج فی "الصحیحة" (1652)، وعلى الصواب أورده ابن کثیر فی "جامع المسانید" (28/ 46/ 37) والسیوطی فی "الزیادة على الجامع الصغیر" (رقم 1816 - صحیح الجامع)، و"الجامع الکبیر".
([3]) کذا الأصل، وفی "المسند": (الجمیع)، وکذا رواه عنه الخطیب، وهو روایة الطبرانی کما فی "المجمع"، والمعنى واحد، أی: الجماعة. وأفسده المعلّقون الثلاثة، فوقع فی طبعتهم (الجُمَع) هکذا قیّدوه بضم الجیم وفتح المیم جمع (جُمعة)!
([4]) أی: فی المنام. انظر التعلیق المتقدم فی (4/ 7 - الترغیب فی الوضوء وإسباغه).
([5]) منظور مواردی است که خداوند متعال ایشان را از آنها آگاه نموده است از جمله فرشتگان و درختان و ..؛ و این بیانگر وسعت علمی است که خداوند متعال در اختیار پیامبر قرار داده است. کذا فی "المرقاة" (1/ 463).
([6]) قلت: وهو صحیح، وقد تکلمتُ علیه فی أول "الجنائز" من "إرواء الغلیل" وفی "ظلال الجنة" (169-170)، وغیرهما، وقد کنت ذهبتُ فی بعض التعلیقات إلى تضعیف الحدیث، فقد رجعتُ عنه، وأطال الکلام على الحدیث هنا الشیخ الناجی (60-64) وبیّن ما یؤخذ على المؤلف من الجمع بین الروایات وعزوها جمیعاً إلى الترمذی مع أنّه لم یخرجها کلها! وأنَّ الحافظ أبا أحمد العسَّال قد ساق فی کتاب "المعرفة" الحدیث من عدّة طرق وألفاظ، ومن روایة جماعة من الصحابة، وأکثرها مصرّح بأنَّ ذلک کان فی المنام.
([7]) (راوی میگوید: گمان میکنم رسول الله ج فرمود: در خواب دیدم).
([8]) قال الناجی (62): "لا شک أنّ الإسکان خطأ، وأنَّ الصواب الفتح فی الجمْع، والإسکان فی الإفراد؛ لأنّ کل اسم صحیح العین على (فَعْلة) إذا جُمع بالألف والتاء وجب تحریک عینه بحرکتها کهذه اللفظة ونظائرها، وهی کثیرة شهیرة، کنَخلات وثَمَرات وأکَلات وسکَتَات. . ".
([9]) الأصل: (مسلم)، وکذا فی المخطوطة ومطبوعة عمارة، وهو خطأ، والتصحیح من الترمذی وکتب الرجال. ولم یتنبه المعلقون الثلاثة للخطأ فی الموضع الثانی فترکوه کما هو!
([10]) انظر الحاشیة السابقة.
([11]) قلت: وخرجته فی "الصحیحة" (1979 و2652) بتوسع.
([12]) زیادة على الأصل لا بد منها لفهم الإرسال الذی سیذکره المؤلف، وسیعیده مبیناً (19- باب/ الحدیث الثالث).
([13]) بفتح الراء کما فی "القاموس" وغیره. وهو الأندلسی السرقسطی، وقد سبق مع شیء من ترجمته، ووقع فی طبعة عمارة هنا وهناک وفیما یأتی (رُزین) مصغراً، وهو خطأ منه تقلده الجهلة (1/ 339). وانظر التعلیق المتقدم على الحدیث (13/6). ثم إن قول المؤلف: "ولم أره ... " إلخٍ لعله مقحم هنا، فإنه لا معنى له، وقد أخرجه ابن ماجه والترمذی! على أن هذا إنما ذکره معلقا دون إسناد!
([14]) قلت: ووافقه الذهبی، وفیه نظر، لکنَّ الحدیث حسن بما بعده.
ترغیب به نماز خواندن در اول وقت آن
549-397- (1) (صحیح) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بنِ مَسعُودٍ س قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ الله ج: أَیُّ العَمَلِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَی؟ قَالَ: «الصَّلاَةُ عَلَى وَقْتِهَا». قَلتُ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «بِرُّ الوَالِدَیْنِ». قَلتُ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «الجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ». قَالَ: حَدَّثَنِی بِهِنَّ رَسُولُ الله ج وَلَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِی».
رواه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی.
ابن مسعود س میگوید: از رسول الله ج پرسیدم: محبوبترین عمل در نزد خداوند چیست؟ فرمود: «نماز در وقتش». گفتم: پس از آن چه عملی؟ فرمود: «نیکی به پدر و مادر». گفتم پس از آن چه عملی؟ فرمود: «جهاد در راه خدا». ابن مسعود س میگوید: رسول الله ج این موارد را به من گفت و اگر بیشتر سؤال میکردم به من پاسخ میداد.
550-216- (1) (موضوع) وَرُوِیَ رَجُلٌ عَنْ رَجُلٍ مِن بِنِی عَبْدِ الْقَیْسِ یُقَالُ لَهُ: عِیَاضٌ، أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «عَلَیْکُمْ بِذِکْرِ رَبِّکُمْ، وَصَلُّوا صَلَاتَکُمْ فِی أَوَّلِ وَقْتِکُمْ، فَإِنَّ اللهَ یُضَاعِفُ لَکُمْ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر"([1]).
و از مردی از بنی عبدالقیس که به او عیاض میگفتند، روایت شده که از رسول خدا ج شنیده است: «ذکر و یاد خداوند را بر خود لازم بگیرید و نمازهایتان را در اول وقت بخوانید که خداوند اجر و پاداش چندین برابر به شما میدهد».
551-217- (2) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج: «الوَقْتُ الأَوَّلُ مِنَ الصَّلَاةِ رِضْوَانُ اللَّهِ، وَالآخِرُ عَفْوُ اللَّهِ».
رواه الترمذی والدارقطنی.
و از ابن عمر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «نماز اول وقت رضایت خداوند و نماز آخر وقت بخشش خداوند را به دنبال دارد».
552-218- (3) (موضوع) وَرَوَى الدارقطنی أَیضاً مِن حَدِیث إِبرَاهِیمِ بنِ عَبد العَزِیز بنِ عَبد المَلک بنِ أَبِی مَحذُورةَ عَن أَبِیهِ عَن جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ، وَوَسَطُ الْوَقْتِ رَحْمَةُ اللَّهِ، وَآخِرُ الْوَقْتِ عَفْوُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ».
و همچنین دارقطنی از طریق ابراهیم بن عبدالعزیز بن عبدالملک بن ابی محذوره از پدرش از جدش روایت نموده که رسول خدا ج فرمودند: «اول وقت (نماز) رضایت خداوند و وسط وقت رحمت الله و آخر وقت، بخشش خداوند متعال را به دنبال دارد».
553-219- (4) (ضعیف) وَرُوِیَ عَن ابن عمرٍ ب عَنِ النَّبِی ج قَالَ: «فَضْلِ أَوَّلِ الوَقْتِ عَلَى آخِرِهِ کَفَضلِ الآخِرَة عَلَى الدُّنیَا».
رواه أبو منصور الدیلمی فی "مسند الفردوس".
و از ابن عمر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «فضل اول وقت (نماز) بر آخر وقت آن چون فضل آخرت به دنیا میباشد».
554-398- (2) (صحیح) وَعَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُول الله ج قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ج أَیُّ الْعَمَلِ أَفْضَلُ؟ - قَالَ شُعْبَةُ: [أَوْ]([2]) قَالَ: أَفْضَلُ الْعَمَلِ – [قَالَ:] «الصَّلَاةُ لِوَقْتِهَا، وَبِرُّ الْوَالِدَیْنِ، وَالْجِهَادُ».
رواه أحمد ورواته محتج بهم فی "الصحیح".
مردی از اصحاب رسول الله ج گفت: از رسول الله ج سؤال شد، کدام عمل افضل است؟ - و شعبه میگوید: یا افضلترین اعمال کدام است؟ - فرمود: «به جا آوردن نماز در وقتش و نیکی به پدر و مادر و جهاد».
555-399- (3) (صحیح لغیره) وَعَنْ أُمِّ فَرْوَةَ ل - وَکَانَتْ مِمَّنْ بَایَعَ النَّبِیَّ ج – قَالَتْ: سُئِلَ النَّبِیُّ ج أَیُّ الأَعْمَالِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «الصَّلَاةُ لِأَوَّلِ وَقْتِهَا».
از ام فروه ل روایت است که از رسول الله ج سؤال شد، کدام عمل بهتر است؟ فرمود: «به جا آوردن نماز در اول وقتش».
رواه أبو داود والترمذی وقال: "لا یروى إلا من حدیث عبد الله بن عمر العُمَرِی، ولیس بالقوی عند أهل الحدیث، واضطربوا فی هذا الحدیث". (قال الحافظ) /: "عبد الله هذا صدوق، حسن الحدیث، فیه لین، قال أحمد: صالح الحدیث، لا بأس به. وقال ابن مَعین: یُکتب حدیثه. وقال ابن عَدی صدوق لا بأس به. وضعفه أبو حاتم وابن المدینی"([3]) وأم فروة هذه هی أخت أبی بکر الصدیق لأبیه، ومن قال فیها أم فروة الأنصاریة فقد أوهَمَ".
556-400- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ عُبَادَةَ بن الصامت س قال: أَشهَدُ أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «خَمْسُ صَلَوَاتٍ افْتَرَضَهُنَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَل ، مَنْ أَحْسَنَ وُضُوءَهُنَّ، وَصَلَّاهُنَّ لِوَقْتِهِنَّ، وَأَتَمَّ رُکُوعَهُنَّ وَسُجُودَهُنَّ، وَخُشُوعَهُنَّ؛ کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَهْدٌ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ، وَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ، فَلَیْسَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَهْدٌ، إِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ، وَإِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ».
رواه مالک وأبو داود والنسائی وابن حبان فی "صحیحه". [مضی 13- باب]
از عُباده بن صامت س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «پنج نماز است که خداوند بر بندگان خود واجب کرده است، کسی که به نحو احسن وضو بگیرد و نماز را در وقتش بخواند و رکوع و سجود و خشوعش را به صورت کامل انجام دهد، خداوند عهد کرده است که او را ببخشد و کسی که چنین نکند، خداوند هیچ تعهدی نسبت به او ندارد، اگر خواست او را عذاب میدهد و اگر خواست او را میبخشد».
557-401- (5) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنْ کَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ س قَالَ: خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ج وَنَحْنُ سَبْعَةُ نَفَرٍ: أَرْبَعَةٌ مَنْ مَوَالِینَا([4]) وَثَلَاثَةٌ مِنْ عَرَبِنَا([5])، مُسْنِدِی ظُهُورِنَا إِلَى مَسْجِدِهِ، فَقَالَ: «مَا أَجْلَسَکُمْ؟» قُلْنَا: جَلَسْنَا نَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ. قَالَ: فَأَرَمَّ قَلِیلًا، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیْنَا، فَقَالَ: «هَلْ تَدْرُونَ مَا یَقُولُ رَبُّکُمْ؟» قُلْنَا: لَا. قَالَ: «فَإِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ: مَنْ صَلَّى الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا، وَحَافَظَ عَلَیْهَا، وَلَمْ یُضَیِّعْهَا اسْتِخْفَافًا بِحَقِّهَا، فَلَهُ عَلَیَّ عَهْدٌ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ، وَمَنْ لَمْ یُصَلِّهَا لِوَقْتِهَا، وَلَمْ یُحَافِظْ عَلَیْهَا، وَضَیَّعَهَا اسْتِخْفَافًا بِحَقِّهَا، فَلَا عَهْدَ لَهُ عَلَیَّ، إِنْ شِئْتُ عَذَّبْتُهُ، وَإِنْ شِئْتُ غَفَرْتُ لَهُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" وأحمد بنحوه([6]).
از کعب بن عجره س روایت است که رسول الله ج بر ما وارد شد در حالی که ما هفت نفر بودیم، چهار نفر از موالی و سه نفر از آزادهها؛ درحالیکه پشتهایمان را به مسجد تکیه داده بودیم. فرمود: «چه چیزی سبب نشستن شما شده است؟» گفتیم: منتظر نماز نشستهایم. رسول الله ج کمی ساکت ماند، سپس رو به ما کرد و فرمود: «آیا میدانید پروردگار شما چه میگوید؟» گفتیم: نه، فرمود: «پروردگارتان میگوید: کسی که نماز را در وقتش به جا آورد و بر آن محافظت کرده و با سبک نشمردن حق آن، چیزی از آن را ضایع نکند، این عهد و پیمانی را نزد من دارد که او را وارد بهشت کنم. و هرکس آن را در وقتش ادا نکرده و بر آن محافظت نکند و با کوچک شمردن حقش آن را ضایع کند، هیچ تعهدی نسبت به او ندارم؛ اگر خواستم او را عذاب داده و اگر خواستم او را میبخشم».
(أرَمَّ) هو بفتح الراء وتشدید المیم، أی: سکت.
558-220- (5) (ضعیف) وَعَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ س أَنَّ النَّبِیَّ ج مَرَّ عَلَى أَصْحَابِهِ یَوْمًا فَقَالَ لَهُمْ: «هَلْ تَدْرُونَ مَا یَقُولُ رَبُّکُمْ تَبَارَکَ وَتَعَالَى؟» قَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. - قَالَهَا ثَلَاثًا -. قَالَ: «وَعِزَّتِی وَجَلَالِی، لَا یُصَلِّیهَا أَحَدٌ لِوَقْتِهَا إِلَّا أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ، وَمَنْ صَلَّاهَا بِغَیْرِ وَقْتِهَا إِنْ شِئْتُ رَحِمتُهُ، وَإِنْ شِئْتُ عَذَّبْتُهُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" وإسناده حسن إن شاء الله تعالى([7]).
و از عبدالله بن مسعود س روایت است که: روزی رسول خدا ج بر اصحابش میگذشت که به آنها فرمود: «آیا آنچه را که پروردگارتان میگوید میدانید؟» گفتند: الله و رسولش داناترند. – و این جمله را سه بار تکرار نمود- میفرماید: «به عزت و جلالم سوگند، هیچکس نماز را در اول وقتش نمیخواند مگر اینکه او را وارد بهشت میکنم و هرکس آنرا در جز وقتش بخواند، اگر بخواهم رحمت خود را شامل او میکنم و چون بخواهم او را عذاب میکنم».
559-221- (6) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَلَّى الصَّلوَات لِوَقْتِهَا، وَأَسْبَغَ لَهَا وُضُوءَهَا، وَأَتَمَّ لَهَا قِیَامَهَا، وَخُشُوعَهَا، وَرُکُوعَهَا، وَسُجُودَهَا، خَرَجَتْ وَهِیَ بَیْضَاءُ مُسْفِرَةٌ، تَقُولُ: حَفِظَکَ اللَّهُ کَمَا حَفِظْتَنِی، وَمَنْ صَلَّاهَا لِغَیْرِ وَقْتِهَا فَلَمْ یُسْبِغْ لَهَا وُضُوءَهَا، وَلَمْ یُتِمَّ خُشُوعَهَا، وَلَا رُکُوعَهَا، وَلَا سُجُودَهَا، خَرَجَتْ وَهِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ: ضَیَّعَکَ اللَّهِ کَمَا ضَیَّعْتَنِی، حَتَّى إِذَا کَانَتْ حَیْثُ شَاءَ اللَّهُ، لُفَّتْ کَمَا یُلَفُّ الثَّوْبُ الْخَلَقُ، ثُمَّ ضُرِبَ بِهَا وَجْهُهُ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط".
وتقدم فی "باب الصلوات الخمس" حدیث أبی الدرداء وغیره. [13- باب].
و از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس نمازها را در وقتش بخواند و برای آنها وضوی کامل بگیرد و قیام و خشوع و رکوع و سجود نماز را به تمام و کمال رعایت کند، نمازش در چهرهای روشن و درخشان به وی میگوید: چنان که مرا حفظ نمودی خداوند تو را حفظ کند. و هرکس نماز را در جز وقت آن بخواند و برای آن وضویی کامل نگیرد و خشوع و رکوع و سجود آنرا به تمام و کمال ادا نکند، نماز وی در چهرهای تاریک و سیاه میگوید: چنان که مرا ضایع نمودی، خداوند تو را ضایع کند؛ هرچند اگر نمازش جایی باشد که خداوند متعال میخواهد. چنین نمازی چون پارچهای کهنه پیچیده شده و به چهره وی زده میشود».
16- (الترغیب فی صلاة الجماعة وما جاء فیمن خرج یرید الجماعة فوجد الناس قد صلوا)
([1]) أعله الهیثمی بـ (النهاس بن قهم)؛ ضعیف، لکن فیه آخر کذاب، انظر "الضعیفة" (6721).
([2]) زیادة من "المسند" (5/ 368)، والمعنى أنّ شعبة شکّ هل قال السائل: "العمل أفضل"، أو قال: "أفضل العمل" وهذا من دقته وعنایته فی ضبط ما یرویه رحمه الله، والزیادة التی بعدها سقطتْ من "المسند"، والسیاق یقتضیها، وانظر الحدیث الأول، والذی بعده. ولم یتنبه لهذا کله المعلقون الثلاثة لجهلهم بالتحقیق، ولذلک صار الحدیث معضلاً، لأنه عندهم: "قال شعبة: قال: "أفضل العمل الصلاة لوقتها. . "!!
([3]) قلت: لکنّه قد توبع، والاضطراب المشار إلیه إنّما هو فی إسناده. وهو ممن فوق العمری، وللحدیث شاهد یتقوّى به کما بیّنته فی "صحیح أبی داود" (452).
([4]) جمع: (مولى) وهو المعتق هنا. ویقابله قوله: (عربنا) أی: أحرار لم یجرِ علیهم الرق. وضبطه مصطفى عمارة بضم الغین المعجمة والراء المهملة، جمع: (غریب)، وهوَ من أوهامه وغرائبه، وخلاف ما فی "المسند" والمخطوطة وغیرهما.
([5]) انظر الحاشیة السابقة.
([6]) أشار المؤلف لضعفه، لکنْ له طریق أخرى یتقوّى بها عند الدارمی (1/ 278 - 279).
([7]) کذا قال، وتقلده الثلاثة الجهلة (1/ 333)، مع أنهم نقلوا عن الهیثمی ما یقتضی ضعفه! وفیه ثلاثة على التسلسل لا یعرفون، انظر "الضعیفة" (1338).
ترغیب به نماز و فضل رکوع و سجود و خشوع
534-383- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الطُّهُورُ شَطْرُ الْإِیمَانِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَأُ الْمِیزَانَ، وَسُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَآَنِ - أَوْ تَمْلَأُ - مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ، وَالصَّلَاةُ نُورٌ، وَالصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ، وَالصَّبْرُ ضِیَاءٌ، وَالْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَکَ أَوْ عَلَیْکَ».
رواه مسلم وغیره وتقدم، [4- الطهارة/7].
از ابو مالک اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پاکی نصف ایمان است و الحمد الله میزان را پر میکند و سبحان الله و الحمدالله بین آسمان و زمین را پر میکنند (یا پر میکند) و نماز نور و صدقه دلیل و صبر روشنایی است و قرآن دلیلی به نفع تو یا به ضرر تو است».
535-384- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ س أَنَّ النَّبِیَّ ج خَرَجَ فِی الشِّتَاءِ وَالْوَرَقُ یَتَهَافَتُ، فَأَخَذَ بِغُصْنٍ مِنْ شَجَرَةٍ، (قَالَ): فَجَعَلَ ذَلِکَ الْوَرَقُ یَتَهَافَتُ، فَقَالَ: «یَا أَبَا ذَرٍّ». قُلْتُ: لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ لَیُصَلِّی الصَّلَاةَ یُرِیدُ بِهَا وَجْهَ اللَّهِ، فَتَهَافَتُ عَنْهُ ذُنُوبُهُ کَمَا یَتَهَافَتُ([1]) هَذَا الْوَرَقُ عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ».
رواه أحمد بإسناد حسن.
از ابوذر س روایت است که رسول الله ج در زمستان خارج شد، درحالیکه برگهای درختان فرو میریخت، رسول الله ج شاخهی درختی را گرفت و برگهای آن فرو ریخت، پس فرمود: «ای ابوذر»! گفتم: بله، ای رسول الله ج! فرمود: «بندهی مسلمانی که به خاطر رضای خدا نماز میخواند، گناهان او فرو میریزد همانطور که برگها از روی این درخت فرو میریزد».
536-385- (3) (صحیح) وَعَنْ مَعْدَان بْنُ أَبِی طَلْحَةَ قَالَ: لَقِیتُ ثَوْبَانَ مَوْلَى رَسُولِ اللهِ ج، فَقُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ أَعْمَلُهُ یُدْخِلُنِی اللهُ بِهِ الْجَنَّةَ، -أَوْ قَالَ: قُلْتُ: بِأَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ-. فَسَکَتَ. ثُمَّ سَأَلْتُهُ فَسَکَتَ. ثُمَّ سَأَلْتُهُ الثَّالِثَةَ، فَقَالَ: سَأَلْتُ عَنْ ذَلِکَ رَسُولَ اللهِ ج، فَقَالَ: «عَلَیْکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ لِلَّهِ، فَإِنَّکَ لَا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً، إِلَّا رَفَعَکَ اللهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ بِهَا عَنْکَ خَطِیئَةً».
رواه مسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از معدان بن ابو طلحه س روایت است که با ثوبان مولی رسول الله ج ملاقات کردم، به او گفتم: به من از عملی خبر بده که با انجام آن، خداوند مرا وارد بهشت کند، - یا گفتم: محبوبترین عمل نزد خدا-. پس ساکت شد. دوباره پرسیدم، باز ساکت شد. برای بار سوم از او پرسیدم، جواب داد: در این مورد از رسول الله ج سؤال کردم، پس فرمود: «برای خدا بسیار سجده کن، زیرا برای خداوند سجدهای نمیکنی مگر اینکه خداوند متعال به خاطر آن یک درجه تو را بالا میبرد و یک گناه از تو میکاهد».
537-386- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ س أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً، وَمَحَا عَنْهُ بِهَا سَیِّئَةً، وَرَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً، فَاسْتَکْثِرُوا مِنَ السُّجُودِ».
رواه ابن ماجه بإسناد صحیح.
از عباده بن صامت س روایت است که از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «بنده ای نیست که برای خداوند سجده کند، مگر اینکه خداوند متعال برای او حسنهای نوشته و گناهی از او میبخشد و یک درجه او را بالا میبرد، پس زیاد سجده کنید».
538-387- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَل وَهُوَ سَاجِدٌ، فَأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ».
رواه مسلم.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بنده بیش از هر وقت در حالت سجده به خداوند نزدیک است، پس بسیار دعا کنید».
539-388- (6) (صحیح لغیره) وعَنْ رَبِیعَةَ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: کُنْتُ أَخْدِمُ النَّبِیَّ ج نَهَارِی، فَإِذَا کَانَ اللَّیْلُ أَوَیْتُ إِلَى بَابِ رَسُولِ اللهِ ج فَبِتُّ عِنْدَهُ، فَلَا أَزَالُ أَسْمَعُهُ یَقُولُ: «سُبْحَانَ اللهِ، سُبْحَانَ اللهِ، سُبْحَانَ رَبِّی» حَتَّى أَمَلُّ، أَوْ تَغْلِبَنِی عَیْنِی فَأَنَامُ، فَقَالَ یَوْماً: «یَا رَبِیعَةُ سَلْنِی فَأُعْطِیَکَ» فَقُلْتُ: أَنْظِرْنِی حَتَّى أَنْظُرَ، وتَذَکَرْتُ أَنَّ الدُّنْیَا فَانِیَةٌ مُنْقَطِعَةٌ، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَسْأَلُکَ أنْ تَدْعُوَ اللهَ أَنْ یُجَنِّبَنِی مِنَ النَّارِ، وَیُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ([2]). فَسَکَتَ رَسُولُ اللهِ ج، ثُمَّ قَالَ: «مَنْ أَمَرَکَ بِهَذَا؟» قُلْتُ: مَا أَمَرَنِی بِهِ أَحَدٌ، وَلَکِنِّی عَلِمْتُ أَنَّ الدُّنْیَا مُنْقَطِعَةٌ فَانِیَةٌ، وَأَنْتَ مِنَ اللهِ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْتَ مِنهِ، فَأَحْبَبْتُ أنْ تَدْعُوَ اللهَ لِی. قَالَ: «إِنِّی فَاعِلٌ، فَأَعِنِّی بِکَثْرَةِ عَلَی نَفسِکَ بِکثرةِ السُّجُودِ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" من روایة ابن إسحاق واللفظ له([3]). ورواه مسلم وأبو داود مختصراً.
ربیعه بن کعب س میگوید: در روز رسول الله ج را خدمت میکردم و هنگام شب کنار درِ خانهی رسول الله ج آمده و شب را در آنجا میگذراندم و پیوسته میشنیدم که میفرمود: (سبحان الله سبحان الله سبحان ربی) تا اینکه خسته میشدم و یا اینکه خواب بر چشمانم غلبه میکرد و میخوابیدم. در یکی از روزها فرمود: ای ربیعه در خواستی کن تا به تو بدهم. گفتم: به من مهلت بده تا فکر کنم و به یادم آمد که دنیا فانی و پایانپذیر است، پس گفتم: ای رسول الله ج! از تو میخواهم از خدا بخواهی که مرا از جهنم نجات داده و وارد بهشت کند. رسول الله ج ساکت مانده سپس فرمود: چه کسی به تو چنین دستوری داده است؟ گفتم: کسی به من دستور نداده و لیکن دانستم که دنیا فنا و نابود میگردد و تو نزد خداوند جایگاه خاصی داری، پس دوست داشتم که نزد خداوند برایم دعا کنی. فرمود: «چنین خواهم نمود و مرا با زیاد سجده کردن یاری ده».
(صحیح) ولفظ مسلم: قَالَ کُنْتُ أَبِیتُ مَعَ رَسُولِ اللهِ ج فَآتِیه بِوَضُوئِهِ وَحَاجَتِهِ. فَقَالَ لِی: «سَلْنِی». فَقُلْتُ: أَسْأَلُکَ مُرَافَقَتَکَ فِی الْجَنَّةِ. قَالَ: «أَوْ([4]) غَیْرَ ذَلِکَ» قُلْتُ: هُوَ ذَاکَ. قَالَ: «فَأَعِنِّی عَلَى نَفْسِکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ».
شبها را نزد رسول الله ج میگذراندم و آب وضو و مایحتاج او را تهیه میکردم. رسول الله ج فرمود: «از من چیزی بخواه». گفتم: همراهی تو را در بهشت میخواهم، فرمود: «جز این را بخواه؟» گفتم: خواستهام همین است. فرمود: «پس با سجدههای زیاد مرا در مورد خواستهی خود یاری کن».
540-389- (7) (حسن صحیح) وَأَبِی فَاطِمَةَ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ ج أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ أَسْتَقِیمُ عَلَیْهِ وَأَعْمَلُهُ، قَالَ: «عَلَیْکَ بِالسُّجُودِ؛ فَإِنَّکَ لَا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلَّا رَفَعَکَ اللَّهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ عَنْکَ بِهَا خَطِیئَةً».
رواه ابن ماجه بإسناد جیّد.
از ابو فاطمه س روایت است که گفتم: ای رسول الله ج به من در مورد عملی خبر ده که پایبند آن باشم و آن را انجام دهم؛ فرمود: «بسیار سجده کن، زیرا برای خداوند سجدهای نمیکنی، مگر اینکه خداوند متعال به خاطر آن یک درجه تو را بالا میبرد و یک گناه تو را پاک میکند».
(حسن لغیره) ورواه أحمد مختصراً، ولفظه: قَالَ: قَالَ لِی نَبِیُّ الله ج: «یَا أَبَا فَاطِمَةَ، إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَلْقَانِی فَأَکْثِرِ السُّجُودَ»([5]).
ابو فاطمه گفت: رسول الله ج به من فرمود: «ای ابو فاطمه! اگر میخواهی مرا ملاقات کنی، پس بسیار سجده کن».
541-215- (1) (ضعیف) وَعَن حُذَیفَة س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَا مِن حَالَةٍ یَکُونُ العَبدُ عَلَیهَا، أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِن أَن یَرَاهُ سَاجِداً یُعَفَّرُ وجهَهُ فِی التُّرَابِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" وقال: "تفرد به عثمان". قال الحافظ: "عثمان هذا هو ابن القاسم ذکره ابن حبان فی (الثقات)"([6]).
و از حذیفه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچ حالت بنده برای الله متعال محبوبتر از آن نیست که او را در سجده ببیند که چهرهاش را آغشته به خاک کرده است».
542-390- (8) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الصَّلَاةُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ، فَمَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ یَسْتَکْثِرَ فَلْیَسْتَکْثِرَ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"([7]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز بهترین عملی است (که خداوند متعال برای تقرب بندگانش به او تشریع نموده است)، کسی که میتواند نماز زیادی به جا بیاورد پس نماز زیاد بخواند».
543-391- (9) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج مَرَّ بِقَبْرٍ، فَقَالَ: «مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ؟» فَقَالُوا: فُلَانٌ. فَقَالَ: «رَکْعَتَانِ أَحَبُّ إِلَى هَذَا مِنْ بَقِیَّةِ دُنْیَاکُمْ».
رواه الطبرانی بإسناد حسن([8]).
از ابوهریره س روایت است که: رسول الله ج از کنار قبری عبور کرده و فرمود: «صاحب این قبر چه کسی است؟» گفتند: فلان کس. فرمود: «برای صاحب این قبر، دو رکعت نماز، از بقیهی دنیای شما دوستداشتنیتر است».
544-392- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ مُطَرِّفٍ قَالَ: قَعَدْتُ إِلَى نَفَرٍ مِنْ قُرَیْشٍ، فَجَاءَ رَجُلٌ، فَجَعَلَ یُصَلِّی وَیَرْکَعُ وَیَسْجُدُ وَلَا یَقْعُدُ، فَقُلْتُ: وَاللَّهِ مَا أَرَى هَذَا یَدْرِی یَنْصَرِفُ عَلَى شَفْعٍ أَوْ وِتْرٍ! فَقَالُوا: أَلَا تَقُومُ إِلَیْهِ فَتَقُولَ لَهُ؟ قَالَ: فَقُمْتُ؛ فَقُلْتُ: یَا عَبْدَ اللَّهِ! مَا أَرَاکَ تَدْرِی تَنْصَرِفُ عَلَى شَفْعٍ أَوْ عَلَى وَتْرٍ! قَالَ: وَلَکِنَّ اللَّهَ یَدْرِی! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ سَجَدَ لِلَّهِ سَجْدَةً، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً، وَحَطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِیئَةً، وَرَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً» فَقُلْتُ: مَنْ أَنْتَ؟ فَقَالَ: أَبُو ذَرٍّ. فَرَجَعْتُ إِلَى أَصْحَابِی، فَقُلْتُ: جَزَاکُمُ اللَّهُ مِنْ جُلَسَاءَ شَرًّا، أَمَرْتُمُونِی أَنْ أُعَلِّمَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ج.
از مُطَرَّف روایت است که نزد چند نفر از قریش نشستم. مردی آمد و شروع به نماز خواندن و رکوع و سجده کرده، اما نمینشست. گفتم: قسم به خدا که این فرد نمیداند بر تعداد رکعات زوج یا فرد نماز را تمام میکند. گفتند: آیا نزد او نمیروی تا به او بگویی؟ بلند شدم و به او گفتم: ای بندهی خدا، فکر میکنم تو نمیدانی که نماز را بر تعداد رکعات زوج یا فرد به اتمام میرسانی؛ گفت: لیکن خداوند میداند. از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «کسی که برای خدا سجدهای کند خداوند برای او یک حسنه نوشته، یک گناه از او پاک کرده و یک درجه او را بالا میبرد». گفتم: تو کیستی؟ جواب داد: ابوذر. به نزد یارانم برگشتم و گفتم: خدا پاداشتان دهد که شما همنشینان شری میباشید! به من دستور میدهید که به مردی از یاران رسول الله ج نماز یاد بدهم».
(صحیح لغیره) وَفِی روایة([9]): فَرَأَیْتُهُ یُطِیلُ الْقِیَامَ، وَیُکْثِرُ الرُّکُوعَ وَالسُّجُودَ، فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهُ، فَقَالَ: مَا أَلَوْتُ أَنْ أُحْسِنَ، إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ رَکَعَ رَکْعَةً أَوْ سَجَدَ سَجْدَةً رُفِعَ بِهَا دَرَجَةً، وَحُطَّ عَنْهُ خَطِیئَةً».
رواه أحمد والبزار بنحوه، وهو بمجموع طرقه حسن أو صحیح([10]).
و در روایتی آمده است: «دیدم قیام را طولانی کرده و بسیار رکوع و سجود میکرد، پس قضیه زیاد نماز خواندنش را برای او بیان کردم، گفت: در نیک انجام دادن کوتاهی نکردم، زیرا از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «کسی که رکوعی یا سجدهای بکند خداوند یک درجه او را بالا میبرد و یک گناه از او پاک میکند».
(ما آلوت) أی: [ما] قصَرتُ.
545-393- (11) (حسن) وَعَنْ یُوسُفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ، قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا الدَّرْدَاءِ س فِی مَرَضِهِ الَّذِی قُبِضَ فِیهِ، فَقَالَ: یَا ابْنَ أَخِی! مَا أَعْمَلَکَ إِلَی هَذَا الْبَلَدِة، أَوْ مَا جَاءَ بِکَ؟ قَالَ: قُلْتُ: لَا، إِلَّا صِلَةُ مَا کَانَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ وَالِدِی عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ، فَقَالَ: بِئْسَ سَاعَةُ الْکَذِبِ هَذِهِ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ، (أَوْ أَرْبَعًا، یَشکّ سَهْلٌ) یُحْسِنُ فِیهِنَّ الذِّکْر([11]) وَالْخُشُوعَ، ثُمَّ یَسْتَغْفرُ اللَّهَ، غُفِرَ لَهُ».
رواه أحمد بإسناد حسن. [مضى مختصراً آخر 4/13].
از یوسف بن عبد الله بن سلام روایت است: در بیماریی که ابودرداء س در آن وفات کرد، به نزدش آمدم؛ گفت: ای پسر برادرم چه عملی تو را به این سرزمین کشانده یا چه چیزی تو را به اینجا آورده؟ گفتم: هیچ چیزی جز رابطهای که بین تو و بین پدرم عبدالله بن سلام بود. گفت: بدترین زمان دروغ گفتن همین ساعت است (آخرین لحظات عمر)؛ از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «هرکس وضوی کاملی بگیرد و سپس بلند شده و دو رکعت (یا چهار رکعت) نماز با ذکر و خشوع کامل ادا نماید و به دنبال آن از خداوند طلب بخشش کند، بخشوده میشود».
546-394- (12) (حسن صحیح) وعَنْ زَیْدِ بْنِ خَالِدٍ الْجُهَنِیِّ س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، لَا یَسْهُو فِیهِمَا، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»([12]). [مضى هناک].
رواه أبو داود.
از زید بن خالد جهنی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس وضوی کاملی بگیرد، سپس دو رکعت نماز بخواند و در آن دچار سهو واشتباه نشود، گناهان گذشتهاش بخشیده میشود».
وفی روایة عنده([13]): «مَا مِنْ أَحَدٍ یَتَوَضَّأُ فَیُحْسِنُ الْوُضُوءَ، وَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ، یُقْبِلُ بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ عَلَیْهِمَا، إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».
و در روایتی آمده است: «فردی نیست که وضویی کامل بگیرد و با قلب و چهرهاش (ظاهر و باطنش) دو رکعت نماز به جای آورد، مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب میگرداند».
547-395- (13) (صحیح) وَعَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ ب قَالَ: کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج خُدَّامَ أَنْفُسِنَا، نَتَنَاوَبُ الرِّعَایَةَ؛ رِعَایَةَ إِبِلِنَا، فَکَانَتْ عَلَیَّ رِعَایَةُ الْإِبِلِ، فَرَوَّحْتُهَا بِالْعَشِیِّ، فَإِذَا رَسُولُ اللَّهِ ج یَخْطُبُ النَّاسَ، فَسَمِعْتُهُ([14]) یَقُولُ: «مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ یَتَوَضَّأُ فَیُحْسِنُ الْوُضُوءَ، ثُمَّ یَقُومُ فَیَرْکَعُ رَکْعَتَیْنِ، یُقْبِلُ عَلَیْهِمَا بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ، إِلَّا قَدْ أَوْجَبَ»، فَقُلْتُ: بَخٍ بَخٍ، مَا أَجْوَدَ هَذِهِ.
رواه مسلم وأبو داود - واللفظ له- والنسائی وابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه" وهو: بعض حدیث. [مضى بعضه 4- الطهارة/13]
عُقبه بن عامر س میگوید: «همراه رسول الله ج بودیم و هریک از ما خادم خود بود (هیچکس خادمی نداشت) و چوپانی شترها را به نوبت قرار داده بودیم؛ زمانی که چوپانی کردن شتران و برگرداندن آنها از چراگاه، بر عهدهی من بود، دیدم که رسول الله ج برای مردم سخنرانی میکرد و شنیدم که فرمود: «فردی نیست که وضوی نیکی بگیرد و با توجه قلب و چهره (ظاهر و باطن) دو رکعت نماز به جای آورد، مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب میگرداند». گفتم به به، چه زیباست این!».
ورواه الحاکم؛ إلا أنه قال: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَتَوَضَّأُ فَیُسْبِغُ الْوُضُوءَ، ثُمَّ یَقُومُ فِی صَلَاتِهِ، فَیَعْلَمُ مَا یَقُولُ إِلَّا انْفَتَلَ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ». الحدیث. وَقَالَ: "صحیح الإسناد".
و در روایت حاکم آمده است: «مسلمانی نیست که وضوی کاملی بگیرد، سپس برای نمازش بلند شود درحالیکه آنچه میخواند بداند، مگر اینکه در حالی نمازش را به پایان میرساند که همانند روز تولد از مادرش از گناهان پاک شده است».
(أوجب) أی: أتى بما یوجب له الجنة.
548-396- (14) (حسن صحیح) وَعَنْ عَاصِمِ بْنِ سُفْیَانَ الثَّقَفِیِّ: أَنَّهُمْ غَزَوْا غَزْوَةَ (السُّلَاسِلِ)([15])، فَفَاتَهُمُ الْغَزْوُ، فَرَابَطُوا، ثُمَّ رَجَعُوا إِلَى مُعَاوِیَةَ وَعِنْدَهُ أَبُو أَیُّوبَ وَعُقْبَةُ بْنُ عَامِرٍ، فَقَالَ عَاصِمٌ: یَا أَبَا أَیُّوبَ! فَاتَنَا الْغَزْوُ الْعَامَ، وَقَدْ أُخْبِرْنَا أَنَّهُ مَنْ صَلَّى فِی الْمَسَاجِدِ الْأَرْبَعَةِ، غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ، فَقَالَ: یَا ابْنَ أَخِی! أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى أَیْسَرَ مِنْ ذَلِکَ؟ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ کَمَا أُمِرَ، وَصَلَّى کَمَا أُمِرَ، غُفِرَ لَهُ مَا قَدَّمَ مِنْ عَمَلٍ» کَذَلِکَ یَا عُقْبَةُ؟ قَالَ: نَعَمْ.
رواه النسائی وابن ماجه وابن حبان فی "صحیحه"([16]).
از عاصم بن سفیان ثقفی س روایت است، مسلمین در منطقهی سلاسل جهاد کردند، اما آنها از آن غزوه باز ماندند، پس در مرز آنجا پاسبانی دادند، سپس نزد معاویه برگشتند درحالیکه ابو ایوب و عقبه بن عامر نزد او بودند؛ عاصم گفت: ای ابا ایوب! از جهاد امسال بازماندهایم و به ما گفته شده کسی که در مساجد چهارگانه نماز به جا بیاورد، گناهان او بخشیده میشود. گفت: ای پسر برادرم! آیا تو را بر عملی آسانتر از این راهنمایی نکنم؟ از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «کسی که وضو بگیرد چنانکه به او امر شده و نماز بخواند چنانکه به او امر شده، اعمال گذشتهی او بخشیده میشود». ای عقبه! مگر چنین نیست؟ گفت: بله».([17])
(صحیح) وتقدم فی "الوضوء" [4/7] حدیث عمرو بن عبسة وفی آخره: «فَإِنْ هُوَ قَامَ فَصَلَّى، فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَیْهِ، وَمَجَّدَهُ بِالَّذِی هُوَ لَهُ أَهْلٌ، وَفَرَّغَ قَلْبَهُ لِلَّهِ تَعَالَی، إِلَّا انْصَرَفَ مِنْ خَطِیئَتِهِ کَـ[ـهَیْئَتِهِ] یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».
رواه مسلم.
و در حدیث عمرو بن عبسه آمده است: «اگر بایستد و نماز بخواند و خداوند را حمد و ستایش نماید و او را به آن چیزی که لایق اوست تمجید کند و قلبش را برای خدا فارغ گرداند، نمازش را به اتمام نمیرساند مگر اینکه از گناهان وی به اندازهی روزی که از مادر متولد شده باقی مانده است».
(صحیح) وتقدم فی الباب قبله حدیث عثمان [الحدیث 15]، وفیه: سمعت رسول الله ج یقول: «مَا مِنَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلَاةٌ مَکْتُوبَةٌ، فَیُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُکُوعَهَا، إِلَّا کَانَتْ کَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ، مَا لَمْ تُؤْتَ کَبِیرَةً، وَذَلِکَ الدَّهْرَ کُلَّهُ».
رواه مسلم.
از عثمان س روایت شده از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «مسلمانی نیست که وقت نماز فریضهاش برسد و وضوی کامل گرفته و خشوع و رکوعش را به وجهی نیکو به جا آورد، مگر اینکه این عمل کفارهای برای گناهان گذشتهاش میباشد تا زمانی که مرتکب گناه کبیره نشده باشد و این امر برای همهی زمانها میباشد».
(صحیح لغیره) وتقدم أیضاً [13-باب/ الحدیث 21، ویأتی قریباً ] حدیث عبادة: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «خَمْسُ صَلَوَاتٍ افْتَرَضَهُنَّ اللَّهُ، مَنْ أَحْسَنَ وُضُوءَهُنَّ، وَصَلَّاهُنَّ لِوَقْتِهِنَّ، وَأَتَمَّ رُکُوعَهُنَّ، وَسُجُودَهُنَّ، وَخُشُوعَهُنَّ، کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَهْدٌ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ».
و پیشتر در حدیث عباده س گذشت که از رسول خدا ج شنیده که فرمودند: «پنج نماز است که خداوند متعال آنها را فرض نموده است. هرکس وضوی کامل بگیرد و این نمازها را در وقت خودش به جا آورد و رکوع و سجود و خشوع را به صورت کامل انجام دهد، خداوند عهد کرده است که گناهان او را ببخشد».
15- (الترغیب فی الصلاة فی أول وقتها(
([1]) الأصل: "تهافت"، والتصویب من "المسند".
([2]) قلت: وفی روایة للطبرانی (4570): "مرافقتک فی الجنة". ورجاله ثقات غیر (یحیى ابن عبد الله البابلتی)، وهو ضعیف. وعزاه المعلق علیه لمسلم وغیره، وإنما رووه مختصراً. لکن هذه الزیادة عند مسلم کما یأتی.
([3]) قلت: یشیر المؤلف إلى أن ابن إسحاق مدلس، وقد عنعنه عند الطبرانی (5/ 52/ 4576)، لکن قد رواه الإمام أحمد (4/ 59) عن ابن إسحاق، مصرِّحاً بالتحدیث، فکان بالعزو إلیه أولى، وبقیة رجاله رجال الستة، فالحدیث صحیح، وهو فی مسلم (2/ 52) من طریق أخرى مختصراً کما ذکره المؤلف.
([4]) بإسکان الواو ونصب "غیر"، أی: سل غیر ذلک، یعنی: غیر مرافقته فی الجنة. "العجالة" (59).
([5]) قلت: فی روایة أحمد هذه ابن لهیعة، لکنْ تابعه اللیث بن سعد عند الطبرانی (22/ 323/ 812)، والدولابی فی "الکُنى" (1/ 48)؛ کلاهما عن یزید بن عمرو المعافری، وهو صدوق، عن أبی عبد الرحمن الحبلی عنه. فهو إسناد حسن.
([6]) قلت: وأبوه القاسم لا یعرف. ورواه الطبرانی فی "الکبیر" من طریق أخرى عن ابن مسعود موقوفاً علیه. وسنده حسن.
ثم استدرکت فقلت: لقد وقفت على إسناده فی "الأوسط" فوجدت أن (القاسم) تحرف على المؤلف والهیثمی أیضاً، والصواب (الهیثم)، والعلة من شیخ الطبرانی، وبیانه فی "الضعیفة" (6918)؛ وعنده (حال). مکان: (حالة).
([7]) قلت: له شواهد یتقوى بها. فأخرجه الطیالسی وأحمد والحاکم من طریقین عن أبی ذر، وأحمد وغیره من حدیث أبی أمامة، فالحدیث حسن إن شاء الله تعالى.
([8]) انظر تخریجه فی "الصحیحة" (1388) لتتبین صحته.
([9]) هذه الروایة لیست عن مطرِّف، وإنما رواها أحمد (5/ 147) من طریق أبی إسحاق عن المخارق قال: خرجنا حجاجاً. . . الحدیث نحوه. والمخارق هذا ذکره ابن حبان فی "ثقات التابعین". (5/ 444)، ولا یعرف إلا بهذه الروایة، ویقویها الروایة الأولى.
([10]) قلت: بل له إسناد ثالث عند أحمد أیضاً (5/ 164)، والدارمی (1/ 341) عن الأحنف ابن قیس نحو روایة مطرِّف، وهو صحیح على شرط مسلم، وهو مخرَّج فی "الإرواء" (2/ 209). وکذا رواه ابن نصر فی "الصلاة" (1/ 312/ 288).
([11]) انظر التعلیق المتقدَّم آخر (4/ 13).
([12]) تقدَّم (4/ 13 - باب /3 - حدیث).
([13]) هذا یوهم شیئین:
الأول: أنّ الروایة الأخرى عند أبی داود من حدیث زید بن خالد.
والآخر: أنّه لم یروه غیره من أصحاب الستة، ولیس کذلک، فهی عند أبی داود من حدیث عُقْبة بن عامر، ثم هو عند مسلم أیضاً کما سبق فی آخر (4/ 13)، ویأتی عَقِبه بلفظ أبی داود، وهو یخالف بعض الشیء لفظه هنا!
([14]) هنا فی الأصل زیادة: "یوماً"، ولا أصل لها عند أبی داود، ولا فی شیء من طرق الحدیث، وهی نابیة عن السیاق کما هو ظاهر، ولذلک ضرب علیها فی المخطوطة.
([15]) هی وراء وادی القرى، غزاها سریة عمرو بن العاص سنة ثمان، کما فی "القاموس"، وقال یاقوت: "هی ماء بأرض جذام، وبذلک سمیت غزاة ذات السلاسل". وقد عقد لها البیهقی فی "الدلائل" باباً خاصاً (2/ 1/18)، وذکر (2/ 1/ 106/ 2) أنها من مشارف الشام.
([16]) تقدم لفظه (4- الطهارة/ 7) من حدیث أبی أیوب وحده.
([17]) این جهاد در زمان معاویه س بوده است. و منظور از مساجد اربعه: مسجد الحرام، مسجد نبوی، مسجد الاقصی و مسجد قبا میباشد. (شرح سیوطی بر ابن ماجه)