اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

210- فرماندار صنعاء

210- فرماندار صنعاء

فرماندار صنعاء در دوران خلافت حضرت ابوبکر صدیق س مهاجر بن أبی أمیة بود. او برادر مادر مؤمنان؛ أم سلمه است. و در جنگ با مرتدان یمن کارنامه بسیار پر افتخاری دارد.[1]



[1]- أبوبکر الصدیق، اثر/ محمد رشید رضا، ص: 124.

209- فرماندار طائف

209- فرماندار طائف

حاکم طائف در دوران خلافت حضرت صدیق اکبر س؛ عثمان بن أبو العاص بود. رسول الله ج ایشان را فرماندار طائف تعیین کرده بود. حضرت ابوبکر صدیق س نیز ایشان را همچنان بر عهدهشان برقرار داشتند. عثمان بن أبوالعاص از رسول الله ج نه (9) حدیث روایت کرده، سه تا از آن‌ها در صحیح مسلم آمده است. حضرت عمر س نیز ایشان را فرماندار عمان و بحرین تعیین نمود. او در دوران خلافت معاویه بن أبی سفیان س وفات کرد. در بین فرزندان و نوادگانشان شخصیت‌های نامدار و بزرگ بسیاری را میتوان یافت.[1]



[1]- أبوبکر الصدیق، اثر/ محمد رشید رضا، ص: 124.

208- حاکم مکه مکرمه

208- حاکم مکه مکرمه

حاکم برگزیده حضرت ابوبکر صدیق س برای شهر مکه مکرمه عتاب بن أسید بود. عتاب که جوانی بیست ساله بود، در فتح مکه اسلام آورد. رسول الله ج در هنگام بازگشت از مکه مکرمه ایشان را به عنوان فرماندار و حاکم آن شهر تعیین نمود. عتاب جوانی بسیار پرهیزکار بود. پس از خلافت حضرت صدیق س ایشان نیز او را همچنان بر مسئولیتی که داشت برقرار گذاشت. در کتاب‌های تاریخ آمده که عتاب بن أسید درست در همان روزی درگذشت که حضرت ابوبکر صدیق س چشم از جهان بربست![1]



[1]- أبوبکر الصدیق، اثر/ محمد رشید رضا، ص: 124.

207- کاتبان صدیق اکبر س

207- کاتبان صدیق اکبر س

در دوران خلافت صدیقی؛ حضرت علی بن أبی طالب، زید بن ثابت، و عثمان بن عفان به عنوان کاتبان خلیفه رسول الله ج، در خدمت حضرت ابوبکر صدیق س انجام وظیفه میکردند.[1]



[1]- أبوبکر الصدیق، اثر/ محمد رشید رضا، ص: 124.

206- اهمیت گذشت و بخشش نزد حضرت ابوبکر س

206- اهمیت گذشت و بخشش نزد حضرت ابوبکر س

حضرت ابوبکر خلیفه‌ای بود دارای بصیرت و درک و حکمت و دید و بینشی بس بزرگ. هر جا نیاز به شدت بود او را میدیدی که برخوردی سخت و موقفی شدید انتخاب میکند و در جایی که عفو و درگذشتن جواب میداد از گذشت و بخشش کار میگرفت. آرزویشان بود که همه قبائل زیر پرچم اسلام جمع شوند. سیاست حکیمانه ایشان بود که از سران قبائل سرکش و آشوبگری که بار دگر به آغوش اسلام بازمیگشتند درمیگذشت و آن‌ها را میبخشید. چون ایشان توانست قبائل مرتد و فتنهافروز یمن را شکست دهد و مطیع فرمان خود کند، و از طرفی هم توانست قدرت و توان حکومت اسلامی و بازوی نیرومند مسلمانان را به نمایش گذارد، قبائل از دین بازگشه و مرتد، باز بسوی اسلام برگشتند و بار دگر زیر پرچم حکومت اسلامی جمع شدند. حضرت ابوبکر صلاح بر این دید که بجای استعمال نیرو و قدرت بر علیه سران این قبیلهها برای بدست آوردن دل‌های آن‌ها با آنان به نرمی و مهر و شفقت برخورد کند. ایشان از تنبیه و بازخواست و سزا دادن سران قبائل صرف نظر کرده با آن‌ها دلسوزانه برخورد کرد و اثر و رسوخ این قبائل را در مسیر منافع اسلام و مسلمانان قرار داد.

حضرت ابوبکر صدیق س با قیس بن یغوث مرادی و عمرو بن معدیکرب که از جمله سرداران نامدار و پهلوانان مشهور و جنگجویان بسیار دلیر بودند به نرمی برخورد کرد. ایشان به جای سزا و محاسبه آن‌ها سعی کرد از خدمت‌هایشان برای اسلام استفاده برند. در ابتدا تلاششان بر این بود که آن‌ها را از طلاطم شک و تردیدی که در سرهایشان در مورد اسلام میچرخید نجات دهد. آن حضرت به عمرو گفت: " آیا از اینکه روزانه شکست بخوری و به اسارت بیفتی و دست و پایت را به غل و زنجیر کشند خجالت نمیکشی و احساس ذلت و خواری نمیکنی؟! اگر این قدرت و نیرویت را در خدمت دین مبین اسلام استعمال میکردی خداوند متعال تو را از عزت و شأن و مقام والا و بیمانندی بهرهمند میساخت".

عمرو سرشکسته و شرمسار در جواب گفت: واقعا حق با شماست. حالا وقت آن است که من به اسلام خدمت کنم. و هرگز بار دگر به فکر مرتد شدن و از دین بازگشتن نخواهم افتاد. حضرت ابوبکر س ایشان را آزاد کرد، و او نیز بر پیمان خود پایبند ماند و هرگز مرتد نشد، بلکه ثابت کرد مسلمانی است واقعی با ایمانی پایدار به ثبات کوه‌ها. خداوند متعال نیز او را یاری داده، پیروزی‌های بزرگی را به دست او به ثمر رسانید.

قیس بن مکشوح نیز از کارنامه خود پشیمان شده اظهار ندامت و شرمساری کرد، حضرت ابوبکر س او را نیز بخشید و آزاد کرد. بخشیدن آن دو شهسوار نامدار یمنی توسط خلیفه نتائج بسیار پر باری به بار آورد. حضرت ابوبکر توانست بوسیله آن دو نفر مهار تمام آن افرادی را که پس از مرتد شدنشان از روی بیم و ترس یا طمع دوباره به صف مسلمانان گرویده بودند، در دست گیرد و با مرور زمان ترس و وحشت را از دل‌هایشان زایل کرده، با رشد فهم و درکشان ایمان صادق و اسلام راستین را در دل‌هایشان بکارد.

حضرت صدیق س اشعث بن قیس را نیز بخشید، و با این حرکت خود دل قبیله او را بدست آورد. او پس از آن تاریخ با قدرت و بازوی نیرومندی به صف مسلمانان پیوست و در جنگ با مرتدان و سرکوب کردن فتنهافروزان و آشوبگران از دین برگشته نقش بسزایی را ایفا نمود.[1]

 

ابوبکر س دل‌های آن افرادی که پس از مرتد شدن از روی بیم و ترس یا طمع و آز ایمان آورده بودند را بدست آورد و ایمان راستین را در دل‌هایشان کاشت



[1]- بنگرید به: الصدیق أول الخلفاء، اثر/ الشرقاوی، ص: 115، 116، و تاریخ الدعوة إلی الإسلام، اثر/ دکتر یسری محمد هانی، ص: 256.