192- باب: تشویق به شرکت در جماعت صبح و عشا
1078- عن عثمانَ بنِ عفَّانَt قال: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى العِشَاءَ فِی جَمَاعَةٍ، فَکَأنَّمَا قَامَ نِصْفَ اللَّیْلِ، وَمَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فی جَمَاعَةٍ، فَکَأنَّمَا صَلَّى اللَّیْلَ کُلَّهُ». [روایت مسلم]([1])
وفی روایة الترمذی عن عثمانَ بنِ عفَّانَt قال: قال رَسُول اللهِr: «مَنْ شَهِدَ العِشَاءَ فِی جَمَاعَةٍ کَانَ لَهُ قِیَامُ نِصْفَ لَیلَةٍ، وَمَنْ صَلَّى العِشَاءَ وَالفَجْرَ فِی جَمَاعَةٍ، کَانَ لَهُ کَقِیَامِ لَیْلَةٍ». [ترمذی، این حدیث حسن صحیح دانسته است.]
ترجمه: عثمان بن عفانt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «هرکس نماز عشا را با جماعت بخواند، گویا نصفِ شب را زندهداری کرده است و هرکس نماز صبح را با جماعت بهجای آورَد، مانندِ این است که همهی شب را به عبادت گذرانده است».
در روایت ترمذی آمده است: عثمان بن عفانt میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که در جماعت عشا حاضر شود، پاداشِ قیامِ نصف شب به او میرسد و هرکه نماز عشا و صبح را با جماعت بخواند، پاداش شبزندهداریِ تمام شب را دارد».
1079- عن أَبی هریرةt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «وَلَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِی العَتَمَةِ وَالصُّبْحِ لأَتَوْهُمَا وَلَوْ حَبْواً». [متفق علیه؛ روایت کاملِ این حدیث پیشتر گذشت.]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «و اگر میدانستند که چه پاداش بزرگی در نمازهای عشا و صبح نهفته است، بر روی زمین میخزیدند و در این دو نماز، شرکت میکردند».
1080- وعنه قَالَ: قال رَسُول اللهِr: «لَیْسَ صَلاَةٌ أثْقَلَ عَلَى المُنَافِقِینَ مِنْ صَلاَةِ الفَجْرِ وَالعِشَاءِ، وَلَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِیهِمَا لأَتَوْهُمَا وَلَوْ حَبْواً». [متفق علیه]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هیچ نمازی چون نماز عشا و نماز صبح بر منافقان دشوار نیست؛ و اگر میدانستند که چه پاداش بزرگی در این دو نماز وجود دارد، بر روی زمین میخزیدند و در این دو نماز، شرکت میکردند».
شرح
مؤلف، نووی/ در کتابش «ریاضالصالحین»، فضیلتِ نماز صبح و عشا با جماعت را باب کرده و احادیثی دربارهی این دو نماز آورده است که بیانگر پاداش فراوان این دو نماز میباشد. در حدیث عثمان بن عفانt آمده است: «هرکه نماز عشا و صبح را با جماعت بخواند، پاداش شبزندهداریِ تمام شب را دارد»؛ یعنی: گویا تمام شب را نماز خوانده است؛ عشا برابر با قیامِ نیمی از شب است و صبح نیز همینگونه. این، فضیلت بسیار بزرگیست که اگر نماز عشا و صبح را با جماعت بخوانید، بهرغم اینکه شب را در رختخواب خود به صبح برسانید، گویا در قیام و نماز بودهاید. همانگونه که در حدیث ابوهریرهt آمده است، رسولاللهr فرمود: «و اگر میدانستند که چه پاداش بزرگی در نمازهای عشا و صبح وجود دارد، بر روی زمین میخزیدند و در این دو نماز، شرکت میکردند». یعنی: مانند بچهها چهار دست و پا روی زمین میخزیدند تا خود را به جماعت صبح و عشا برسانند و به پاداش بزرگِ این دو نماز دست یابند. در حدیث بعدی که ابوهریرهt نقل کرده، آمده است: رسولاللهr فرمود: «هیچ نمازی چون نماز عشا و نماز صبح بر منافقان دشوار نیست». زیرا منافقان از روی ریا و خودنمایی نماز میخوانند؛ بنابراین نماز صبح و عشا که تاریک است و کسی آنان را نمیبیند، برای آنان دشوار است؛ اما در نمازهای ظهر و عصر و مغرب حاضر میشوند و خود را به دیگران نشان میدهند. چون مردم آنها را میبینند! منافقان، الله را جز اندکی یاد نمیکنند و امکان خودنمایی در نماز عشا و صبح برایشان وجود ندارد؛ بهویژه در دوران پیامبرr که برق و امکانات امروزی وجود نداشت و شبها، به همان حالت طبیعیاش، تاریک بود. لذا منافقان، دیده نمیشدند و توجیهی برای این بیماردلان وجود نداشت که در جماعت صبح و عشا حاضر شوند. از سوی دیگر، نماز عشا و صبح، هنگامِ خواب و استراحت است و آنزمان مردم، مانند دوران ما به شبنشینی و گفتگوهای شبانه نمیپرداختند؛ بلکه بلافاصله پس از عشا میخوابیدند و صبح زود برمیخاستند و بسیاری از آنان نیز شبزندهدار بودند و در تاریکیِ شب به نماز و عبادت میایستادند؛ و لااقل نماز صبح را با جماعت میخواندند؛ اما نماز عشا و صبح بر منافقان گران میآمد. گفتنیست: نماز عشا از نماز عصر، برتر نیست؛ بلکه نماز عصر بر نماز عشا برتری دارد. از اینرو نماز صبح، هم با نماز عصر ذکر شده است و هم با نماز عشا؛ چنانکه پیشتر گذشت، رسولاللهr فرموده است: «کسی که نماز صبح و عصر را بخواند، وارد بهشت میشود».([4]) همچنین فرموده است: «شما همانگونه که ماه شب چهارده را بدون هیچ مزاحمتی میبینید، پروردگارتان را نیز خواهید دید؛ پس، تا میتوانید سعی کنید که نمازِ پیش از طلوع خورشید، (یعنی نماز صبح) و نماز پیش از غروبِ آن، (یعنی نمازعصر) را از دست ندهید».([5])
همانگونه که بیان شد، «هرکه نماز صبح و عشا را با جماعت بخواند، گویا تمام شب را به نمازایستاده است». همچنین «و اگر میدانستند که چه پاداش بزرگی در نمازهای عشا و صبح نهفته است، بر روی زمین میخزیدند و در این دو نماز، شرکت میکردند». پس ای برادر و خواهر مسلمانم! بر همهی نمازها پایبند باش که اللهU میفرماید:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ٣ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِلزَّکَوٰةِ فَٰعِلُونَ ٤ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ ٨ وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَوَٰتِهِمۡ یُحَافِظُونَ ٩ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡوَٰرِثُونَ ١٠ ٱلَّذِینَ یَرِثُونَ ٱلۡفِرۡدَوۡسَ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ١١﴾ [المؤمنون : ١،١١]
بهراستی مؤمنان رستگار شدند.آنانکه در نمازهایشان، خاشعند. و آنانکه از کارهای بیهوده رویگردانند. و آنانکه زکات را به جای میآورند. و آنانکه حافظ شرمگاههایشان هستند؛ جز بر همسرانشان و کنیزانشان که در این صورت سرزنش نمیشوند. پس کسانی که در پیِ راه دیگری باشند، تجاوزکارند. و آنانکه امانتها و پیمانهایشان را رعایت میکنند. و آنانکه بر نمازهایشان محافظت مینمایند. ایشان، وارثان (بهشت برین) هستند. که بهشت را به دست میآورند و در آن جاودانهاند.
الله متعال در ابتدا و انتهای این ویژگیهای نیک، ذکر نماز را به میان آورد؛ همچنین در سورهی «معارج» میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا ٢١ إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ ٢٢ ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ ٢٣﴾ [المعارج: ١٩، ٢٣]
همانا انسان، حریص و بیتاب آفریده شده است. هرگاه بدی و آسیبی به او برسد، بیتاب و پریشان است. و چون خوبی و نعمتی به او برسد، بخیل و خودخواه میباشد؛ مگر نمازگزاران؛ آنانکه بر نماز خویش پایبندند.
در پایانِ این آیات نیز، پایبندی بر نماز بهعنوان یکی از ویژگیهای نیک، بیان گردید. لذا در مییابیم که نماز، پس از شهادتین، بزرگترین رکن اسلام است. از الله متعال میخواهیم که ما را جزو نمازگزاران و زکاتدهندگان قرار دهد و ما را در شمارِ کسانی درآورَد که بر فرایض الهی پایبندی میکنند و از آنچه که حرام نموده است، میپرهیزند.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 656.
([2]) صحیح بخاری، ش: 615؛ و صحیح مسلم، ش: 437. [ر.ک حدیث شمارهی 1040. (مترجم)]
([3]) این، لفظ بخاری بهشمارهی 644 میباشد و مسلم نیز روایتی به همین مضمون بهشمارهی 651 روایت کرده است.
([4]) ر.ک: حدیث شمارهی 134 و 1054.
([5]) ر.ک: حدیث شمارهی 1058. [مترجم]
1071- عن ابن عمر$: أنَّ رسول اللهr قَالَ: «صَلاَةُ الْجَمَاعَة أفْضَلُ مِنْ صَلاَةِ الْفَذِّ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ دَرَجَةً». [متفق علیه]([1])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «نماز جماعت، بیست و هفت درجه بر نماز انفرادی برتری دارد».
1072- وعن أبی هریرةt قال: قال رَسُولُ اللهِr: «صَلاةُ الرَّجُلِ فی جَمَاعةٍ تُضَعَّفُ عَلَى صَلاتِهِ فِی بَیْتهِ وفی سُوقِهِ خَمْساً وَعِشْرِینَ ضِعْفَاً، وَذلِکَ أَنَّهُ إذَا تَوَضَّأ فَأحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ خَرَجَ إلى المَسْجِدِ، لا یُخرِجُهُ إلا الصَّلاةُ، لَمْ یَخْطُ خَطْوَةً إلا رُفِعَتْ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ، وَحُطَّتْ عَنهُ بِهَا خَطِیئَةٌ، فَإذَا صَلَّى لَمْ تَزَلِ المَلائِکَةُ تُصَلِّی عَلَیْهِ مَا دَامَ فی مُصَلاَّهُ، مَا لَمْ یُحْدِث، تقولُ: اللهمَّ صَلِّ عَلَیهِ، اللهمَّ ارْحَمْهُ، وَلا یَزَالُ فی صَلاةٍ مَا انْتَظَرَ الصَّلاَةَ». [متفق علیه؛ این، لفظ بخاریست.]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «نماز انسان بهصورت جماعت بر نمازی که در بازار و خانهاش میخواند، بیست و پنج درجه برتری دارد؛ زیرا هرگاه یکی از شما، وضوی درست و کاملی بگیرد و به مسجد برود و و انگیزهای جز نماز، او را بیرون نیاورده باشد، با هر قدمی که برمیدارد، یک درجه بر درجاتش افزود میشود، و یکی از گناهاش کم میگردد. و هنگامیکه نماز میگزارد، مادامی که در محل نماز خویش نشسته و بیوضو- یا مرتکب معصیت- نشده است، فرشتگان برای او دعا میکنند و میگویند: "یا الله! بر او درود بفرست؛ یا الله! بر او رحم فرما." و تا زمانیکه در انتظار نماز نشسته، گویا در حالِ نماز است».
شرح
نووی/ بابی دربارهی فضیلت نماز جماعت گشوده است. علما اتفاق نظر دارند که نماز جماعت، یکی از برترین و بزرگترین عبادتهاست؛ اما در اینکه سنت است یا واجب و نیز در اینکه شرط صحت نماز میباشد یا خیر، اختلاف نظر و سه دیدگاه دارند:
1- نماز جماعت، سنت است؛ اگر کسی نمازش را با جماعت بخواند، پاداش مییابد و اگر آنرا ترک کند، گنهکار نمیشود.
2- نماز جماعت، واجب است؛ اگر کسی نماز جماعت را ترک کند، اگرچه گنهکار میباشد، اما نمازش درست است.
3- ادای نماز به صورت جماعت، شرط صحت نماز است؛ بنابراین دیدگاه، اگر کسی نمازش را با جماعت نخواند، نمازش باطل میباشد و از او پذیرفته نمیشود. این، دیدگاهِ ابوالعباس حرانی/ میباشد و در روایتی از امام احمد/ آمده است: کسی که بدون عذر شرعی نمازش را بهتنهایی و بدون جماعت بخواند، نمازش باطل است و مانندِ کسیست که بیوضو نماز میخواند. علتش را در این دانستهاند که نماز جماعت، واجب میباشد. و این، یک قاعده است که هرکس واجبی از نماز را ترک کند، نمازش درست نیست.
اما قولِ راجح، همان دیدگاه دوم است که ذکر شد. به دلیلِ حدیث عبدالله بن عمر$ که میگوید: پیامبرr فرمود: «نماز جماعت، بیست و هفت درجه بر نماز انفرادی برتری دارد». لذا اگر نماز انفرادی هیچ پاداشی نداشت، در این حدیث با نماز جماعت مقایسه نمیشد و بیان نمیگردید که نماز جماعت، بیست و هفت درجه از آن برتر است. اما ناگفته نماند که انسان با ترک جماعت، گنهکار میشود.
در حدیثی که ابوهریرهt روایت کرده، آمده است: پیامبرr بیان فرمود که «نماز انسان بهصورت جماعت بر نمازی که در بازار و خانهاش میخواند، بیست و پنج درجه برتری دارد». این دو حدیث، هیچ تعارضی با هم ندارند؛ بلکه برتریِ بیست و هفت درجهی نماز جماعت بر نماز انفرادی، قابل ترجیح است؛ زیرا فضل پروردگار، گسترده و بیکران است. سپس رسولاللهr دلیلِ این برتری را بیان نمود و فرمود: «زیرا هرگاه یکی از شما، وضوی درست و کاملی بگیرد و به مسجد برود و انگیزهای جز نماز، او را بیرون نیاورده باشد، با هر قدمی که برمیدارد، یک درجه بر درجاتش افزود میشود، و یکی از گناهاش کم میگردد». پس در هر قدمی که به سوی مسجد برداشته میشود، دو فایده است:
1- یک درجه بر درجات انسان افزود میشود.
2- یکی از گناهاش کم میگردد.
در ادامهی حدیث آمده است: «و هنگامی که وارد مسجد شود، مادامی که در انتظار نماز نشسته، گویا در حالِ نماز است. و فرشتگان برای کسی که در جای نمازش نشسته تا مادامی که بیوضو یا باعث آزار کسی نشده است، دعا میکنند و میگویند: یا الله! بر او رحم فرما و او را بیامرز». این، پاداش و فضیلت بسیار بزرگیست؛ لذا شایسته نیست که مؤمنِ خردمند، در اینباره کوتاهی کند. اگر به شما گفته شود: میتوانید کالایی را که در شهر خود به صدهزار تومان میفروشید، در فلانشهر به صد و ده هزار تومان به فروش برسانید، بهقطع بهخاطر سودِ دهدرصدی به آنجا سفر میکنید و سختیِ سفر را به جان میخرید. اما متأسفانه بسیاری از مردم، خود را از خیر و نیکی محروم میکنند و بهرغم نزدیک بودن به مسجد، این فضیلت و پاداش بزرگ را که یک در برابر بیست و هفت است، از دست میدهند و به مسجد نمیروند. سودِ دنیا هرچه باشد، زوالپذیر است؛ ولی به آن اهمیت میدهند! همهی نعمتهایی که در دنیاست، از دو حالت خارج نیست: یا نعمتها از میان میرود و یا انسان میمیرد و اینهمه نعمت از کَفَش خارج میشود. پس نه نعمتِ دنیا ماندگار است و نه اقامت در دنیا؛ و نعمتهای آخرت، ماندگار میباشد. با این حال، برخی از مردم نسبت به آخرت کوتاهی میکنند و به آن اهمیت نمیدهند. الله، هرکه را بخواهد، از فضل و رحمت خویش بهرهمند میگرداند. لذا از او میخواهیم که به همهی ما توفیق شکر و سپاس نعمتهایش را عنایت بفرماید و توفیقمان دهد که او را بهنیکی عبادت کنیم.
***
1073- وعنه قَالَ: أَتَى النَّبِیَّr رَجُلٌ أعْمَى، فقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ، لَیسَ لِی قَائِدٌ یَقُودُنِی إلى الْمَسْجِدِ، فَسَأَلَ رَسُولَ اللهِr أنْ یُرَخِّصَ لَهُ فَیُصَلِّی فِی بَیْتِهِ، فَرَخَّصَ لَهُ، فَلَّمَا وَلَّى دَعَاهُ، فَقَالَ لَهُ: «هَلْ تَسْمَعُ النِّدَاءَ بِالصَّلاَةِ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «فَأجِبْ». [روایت مسلم]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: مردی نابینا نزد پیامبرr آمد و گفت: ای رسول خدا! من، عصاکشی ندارم که مرا به مسجد بیاورد. و از رسولاللهr خواست که به او اجازه دهند تا در خانهی خویش نماز بخواند. پیامبرr به او اجازه داد؛ اما هنگامیکه نابینا برگشت، پیامبرr او را فرا خواند و فرمود: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» پاسخ داد: بله. فرمود: «پس اجابت کن».
1074- وعن عبدِ الله - وقیل: عَمْرو بن قَیسٍ- المعروف بابن أُمّ مکتوم المؤذِّنِt أنَّه قال: یا رَسُول اللهِ، إنَّ المَدینَةَ کَثیرةُ إلهوَامِّ وَالسِّبَاعِ. فَقَالَ رَسُول اللهِr: «تَسْمَعُ حَیَّ عَلَى الصَّلاةِ حَیَّ عَلَى الفَلاحِ، فَحَیَّهلاً». [روایت ابوداود با اِسناد حسن]([4])
ترجمه: از عبدالله- و گفته شده: عمرو بن قیس- معروف به ابن اممکتومِ مؤذنt (که نابینا بود) روایت است که وی عرض کرد: ای رسولخدا! (برای آمدن به مسجد چه کنم که) در مدینه حیوانات درنده و گزندهی فراوانی وجود دارد؟ رسولاللهr فرمود: «چون صدای "حَیَّ عَلَى الصَّلاةِ" و "حَیَّ عَلَى الفَلاحِ" را میشنوی، پس - به مسجد- بیا».
1075- وعن أبی هریرةt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، لَقَدْ هَمَمْتُ أنْ آمُرَ بحَطَبٍ فَیُحْتَطَبَ، ثُمَّ آمُرَ بِالصَّلاَةِ فَیُؤذَّنَ لهَا، ثُمَّ آمُرَ رَجُلاً فَیَؤُمَّ النَّاسَ، ثُمَّ أُخَالِفَ إلى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عَلَیْهِمْ بُیُوتَهمْ». [متفق علیه]([5])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم
در
دستِ
اوست، تصمیم گرفتم که به جمعآوری هیزم فرمان دهم و پس از دستور به اذان، کسی را
به امامت مردم بگمارم و خود به سراغ کسانی بروم که در نماز جماعت شرکت نمیکنند و
آنگاه خانههایشان را بر آنان به آتش بکشم».
شرح
این سه حدیث نشان میده که نماز جماعت، واجب است و باید در مسجد ادا شود؛ چنانکه در آخرین حدیث، یعنی در حدیث ابوهریرهt آمده است: پیامبرr بهرغم اینکه راستگوست و نیازی به سوگند ندارد، قسم یاد نمود که قصد دارد به اذان و برپایی نماز دستور دهد و کسی را به امامت مردم بگمارد و پس از جمعآوری هیزم به سراغ کسانی برود که در نماز جماعت شرکت نمیکنند و آنگاه خانههایش را بر آنان به آتش بکشد. این، بیانگر واجب بودن نماز جماعت است؛ زیرا نماز جماعت، واجب است که رسولاللهr چنین تصمیمی گرفت و مردم را از تصمیمش باخبر ساخت تا به آنان دربارهی ترک جماعت هشدار دهد؛ وگرنه چنین تصمیمی یا بازگو کردن آن هیچ ضرورتی نداشت. همینکه رسولاللهr چنین تصمیمی گرفت، نشانگر اهمیت نماز جماعت میباشد. با سندی ضعیف روایت شده است که رسولاللهr فرمود: «اگر زنان و کودکان در خانهها نبودند، خانهها را بر آنان به آتش میکشیدم»؛ اما این، ضعیف است و همین بس که رسولاللهr چنین تصمیمی گرفت و امتش را از این تصمیم باخبر ساخت.
اما نماز جماعت بر چه کسی واجب است؟ بر کسی که صدای اذان را می شنود و میتواند خودش را به جماعت برساند. چنان که شخصی در اینباره از پیامبرr فتوا خواست و عرض کرد: ای رسول خدا! من مردی نابینا هستم و عصاکشی ندارم که مرا به مسجد بیاورد. بدین سان از رسولاللهr اجازه خواست که در خانهی خویش نماز بگزارد. رسولاللهr نیز به او اجازه داد و چون آن مرد برگشت، او را صدا زد و فرمود: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» پاسخ داد: بله. فرمود: «پس اجابت کن». این حدیث، بیانگر وجوب نماز جماعت بر نابیناست و نشان میدهد که نابینا بودن، عذری برای ترک جماعت نیست. همچنین نشان میدهد که اقامهی نماز جماعت، در مسجد واجب است؛ نه اینکه صرفاً ادای نماز بهصورت جماعت، واجب باشد. یعنی واجب است که نماز جماعت در مسجد برپا شود. و نیز نشان میدهد که اصل در این حکم، بر شنیدن صدای اذان است؛ آنهم صدای عادی، نه صدای بلندگو. گفتنیست: اقتدا به امام جماعت از بیرون مسجد، درست نیست؛ یعنی اگر خانهی کسی در کنار مسجد باشد و صدای امام به او برسد، درست نیست که بدون حضور در مسجد، از درون خانهاش به امام مسجد اقتدا کند. لذا حتماً باید در همان مکانی حضور یابد که جماعت در آن برپا میشود؛ مگر اینکه مسجد، پُر گردد و برخی از مردم ناگزیر شوند که در صفوف بههمپیوسته در بیرون مسجد به امام اقتدا کنند. بنابراین اگر صفها بههمپیوسته نباشد، نماز کسی که بیرون از مسجد در جماعت شرکت میکند، درست نیست. بهعبارت دیگر: حضور در مسجد یا قرار گرفتن در کنارِ جماعت، ضروریست؛ اگرچه صدای همهی تکبیرها را بشنود.
شاید این پرسش مطرح شود که اگر کسی بیمار باشد و نتواند در مسجد یا در کنار سایر نمازگزاران حاضر شود، آیا میتواند بهواسطهی صدایی که از بلندگو به گوشَش میرسد، به امام جماعت اقتدا کند؟
میگوییم: خیر؛ بلکه معذور است. و اگر به ادای نماز به صورت جماعت پایبند بوده است، ثواب جماعت به او میرسد؛ زیرا پیامبرr فرموده است: «هرگاه، بندهای، بیمار شود و یا به مسافرت برود، پاداش اعمالی که در زمان صحت و اقامت انجام میداده است، به او میرسد».([6])
***
1076- وعن ابن مسعودٍt قال: مَنْ سَرَّهُ أنْ یَلْقَى الله تَعَالَى غداً مُسْلِماً، فَلْیُحَافِظْ عَلَى هؤُلاَءِ الصَّلَوَاتِ حَیْثُ یُنَادَى بِهِنَّ، فَإنَّ اللهَ شَرَعَ لِنَبِیِّکمr سُنَنَ الهُدَى، وَإنَّهُنَّ مِنْ سُنَنِ الهُدَى، وَلَوْ أنَّکُمْ صَلَّیْتُمْ فی بُیُوتِکم، کَمَا یُصَلِّی هذا المُتَخَلِّفُ فِی بَیْتِهِ لَتَرَکْتُمْ سُنَّةَ نَبِیِّکُمْ، وَلَوْ تَرَکْتُمْ سُنَّة نَبِیِّکُم لَضَلَلْتُمْ، وَلَقَدْ رَأیْتُنَا وَمَا یَتَخَلَّفُ عَنْهَا إلا مُنَافِقٌ مَعْلُومُ النِّفَاقِ، وَلَقَدْ کَانَ الرَّجُلُ یُؤتَى بهِ، یُهَادَى بَیْنَ الرَّجُلَیْنِ حَتَّى یُقَامَ فی الصَّفِّ. [روایت مسلم]([7])
وفی روایة لَهُ قَالَ: إنّ رَسُول اللهِr عَلَّمَنَا سُنَنَ الهُدَى؛ وإنَّ مِنْ سُنَنِ الهُدَى الصَّلاَةَ فی المَسْجِدِ الَّذِی یُؤَذَّنُ فِیهِ.
ترجمه: ابنمسعودt میگوید: «هرکس دوست دارد که فردای قیامت، بهعنوان مسلمان، الله متعال را ملاقات کند، پس باید بر این نمازها در جایی پایبندی کند که برای آنها اذان گفته میشود؛ زیرا الله متعال راههای هدایت را برای پیامبرتان تشریع فرموده است و ادای نمازهای پنجگانه با جماعت، جزو راههای هدایت میباشد. اگر شما همانند فلانکس که در خانهاش نماز میخواند و از نماز جماعت تخلف میورزد، در خانههایتان نماز بخوانید، روش پیامبرتان را ترک کردهاید؛ و اگر سنت و روش پیامبرتان را ترک کنید، بهقطع گمراه میشوید. در دوران پیامبرr میدیدیم که جز منافقی که نفاقش آشکار بود، کسی از نماز جماعت تخلف نمیکرد؛ حتی مردی - که بیمار یا ناتوان بود- بر روی شانههای دو نفر کشیده میشد و او را به مسجد میآوردند و در صف جماعت قرار میدادند».
و در روایتی دیگر از مسلم آمده است: «رسولاللهr راههای هدایت را به ما آموزش داد؛ و ادای نماز در مسجدی که در آن اذان داده میشود، یکی از راههای هدایت است».
شرح
مؤلف/ در ادامهی این باب، سخنی از عبدالله بن مسعودt آورده است که از منبع نورِ نبوی سرچشمه میگیرد؛ زیرا بهسان کلام نبوی روان، منسجم و زیباست. ابنمسعودt میگوید: «هرکس دوست دارد که فردای قیامت، بهعنوان مسلمان، الله متعال را ملاقات کند، پس باید بر این نمازها در جایی پایبندی کند که برای آنها اذان گفته میشود». همهی ما دوست داریم که پروردگارمان را در حالِ اسلام و ایمان، ملاقات کنیم. پس هرکه آروزی چنین سعادتی را دارد، باید به ادای نمازهای پنجگانه در مساجد، پایبند باشد؛ زیرا نماز جماعت در مسجد، واجب است و برای مردی که تواناییِ رفتن به مسجد را دارد، روا نیست که در خانه یا در جایی غیر از مسجد، نماز بخواند؛ چراکه نماز جماعت بر مردان، واجب است. سپس ابنمسعودt یادآور شده که الله متعال راههای هدایت را برای پیامبرشr تشریع فرموده است؛ لذا هرچه پیامبرr آورده، هدایت و نوریست که الله متعال بیان فرموده است. ابنمسعودt میافزاید: «ادای نمازهای پنجگانه با جماعت، جزو راههای هدایت میباشد». آن بزرگوار درست فرموده است؛ زیرا پس از شهادتین، نمازهای پنجگانه بزرگترین راههای هدایت بهشمار میآید. به عبارتی: نماز، بزرگترین رکن اسلام پس از شهادتین است. سپس فرمود: «اگر شما همانند فلانکس که در خانهاش نماز میخواند و از نماز جماعت تخلف میورزد، در خانههایتان نماز بخوانید، روش پیامبرتان را ترک کردهاید؛ و اگر سنت و روش پیامبرتان را ترک کنید، بهقطع گمراه میشوید». یعنی: اگر هر کسی در خانهاش نماز بخواند، روش پیامبرr متروک میگردد و مساجد تعطیل میشود و مردم از یکدیگر میبُرند؛ در نتیجه همدیگر را نمیشناسند و با هم انس و الفت پیدا نمیکنند و آنگاه این گردهمایی و چشمانداز بزرگ در دین اسلام شکل نمیگیرد. اما این از رحمت و حکمت الله متعال است که به بندگانش دستور داده که نماز را با جماعت بهجای آورند. بدینترتیب روزانه پنج بار برادر مسلمان خود را ملاقات میکنید؛ شما به او سلام میدهید و او به شما سلام میکند و هر دو با هم پشت سر یک امام نماز میگزارید؛ این، نعمت بزرگیست که محبت و دوستیِ مسلمانان با یکدیگر را در پی دارد. سپس فرمود: در دوران پیامبرr میدیدیم که جز منافقی که نفاقش آشکار بود، کسی از نماز جماعت تخلف نمیکرد». شمارِ منافقان، زمانی افزایش مییابد که اسلام، قدرت میگیرد و آنگاه انسانِ کافرِ نمیتواند کفرش را آشکار نماید؛ در نتیجه نفاق میورزد و خود را مسلمان نشان میدهد. از اینرو پدیدهی نفاق در دوران پیامبرr، پس از پیروزی مسلمانان در غزوهی بدر پدید آمد. در سال دوم هجری که مسلمانان در غزوهی بدر بر کافران پیروز شدند، ترس و نگرانی وجودِ کافران را گرفت؛ در نتیجه وانمود میکردند که مسلمان شدهاند. حتی نزد پیامبرr میآمدند و میگفتند:﴿نَشۡهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ ٱللَّهِ﴾ یعنی: «گواهی میدهیم که تو، فرستادهی الله هستی». اما اللهU میفرماید:
﴿وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ لَکَٰذِبُونَ ١﴾ [المنافقون: ١]
و الله، میداند که تو فرستادهی او هستی. و الله، گواهی میدهد که منافقان، دروغگویند.
یعنی: آن سخن را صادقانه نگفتند؛ بلکه چیزی را بر زبان آوردند که در دلهایشان به آن باور نداشتند. ابنمسعود میگوید: «جز منافقی که نفاقش آشکار بود، کسی از نماز جماعت تخلف نمیکرد». منافق از آن جهت در نماز جماعت شرکت نمیکند که به حساب و کتاب، ایمان ندارد و به پاداش الاهی امیدوار نیست. از اینرو رسولاللهr فرمود: «أَثْقَلُ الصَّلاةِ عَلَى الْمُنَافِقِینَ صَلاةُ الْعِشَاءِ وَصَلاةُ الْفَجْرِ».([8]) یعنی: «دشوارترین نمازها برای منافقان، نماز عشا و نماز صبح است». زیرا شبها در زمان پیامبرr مانند شبهای امروزی نبود؛ در آن زمان که برق و امکانات امروزی وجود نداشت، شبها، بسیار تاریک بود و مردم دیده نمیشدند؛ یعنی بهاندازهای تاریک بود که یکدیگر را در تاریکیِ شب نمیشناختند. بر خلافِ امروز که با برق و اینهمه امکانات، شبها مثل روز، روشن است. در هر حال، منافقان از تاریکی شب سوءاستفاده میکردند و در جماعت صبح و عشا، حاضر نمیشدند. اما «اگر میدانستند که چه پاداش بزرگی در این دو نماز نهفته است، بر روی زمین میخزیدند و در این دو نماز، شرکت میکردند». ابنمسعودt در ادامه میگوید: «حتی مردی - که بیمار یا ناتوان بود- بر روی شانههای دو نفر کشیده میشد و او را به مسجد میآوردند و در صف جماعت قرار میدادند». در اثر همین کارها و پایبندی به این اعمال بود که صحابه# توانستند خاور و باخترِ زمین را فتح کنند؛ اما از آن زمان که امت اسلامی از توجه و پایبندی به این اعمال کوتاهی ورزید، عقب ماند و وضعیتش بهگونهای شد که امروزه میبینید. امتی، پراکنده و چنددسته که گاه دشمن یکدیگرند؛ بلکه در پارهای از موارد برخی از دستههای اسلامی، مخالفان مسلمان خود را سختتر و شدیدتر از یهود و نصارا میپندارند! پناه بر الله. زیرا با هم اختلاف و تفرقهی شدیدی در میانشان وجود دارد. اما در دوران پیامبرr افراد بیمار و ناتوان را بر روی شانههای خود روی زمین میکشاندند و به مسجد میآوردند و در صف جماعت قرار میدادند. اگر ما نیز به روش و رویکرد صحابه# باز گردیم، دوباره شوکت و سرافرازیِ گذشته را بهدست میآوریم و همه از ما میترسند و با این امت مدارا و سازش میکنند و دست از دشمنی با آن برمیدارند. از الله متعال میخواهیم که شوکت گذشتهی ما را به ما بازگردانَد و سرافرازی پیشین این امت را اِحیا بگرداند؛ بهیقین که الله بر هر کاری تواناست.
***
1077- وعن أبی الدّرداءt قالَ: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یقول: «مَا مِنْ ثَلاثَةٍ فِی قَرْیةٍ، وَلا بَدْوٍ، لا تُقَامُ فِیهِمُ الصَّلاَةُ إلا قَد اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِم الشَّیْطَانُ. فَعَلَیْکُمْ بِالجَمَاعَةِ، فَإنَّمَا یَأْکُلُ الذِّئْبُ مِنَ الغَنَمِ القَاصِیَة». [روایت ابوداود با اِسناد حسن]([9])
ترجمه: ابودرداءt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «هر سه نفری که در روستا یا بیابانی باشند و در میانِ آنان نماز جماعت اقامه نشود، بهقطع شیطان بر آنها چیره میشود. پس بر شماست که جماعت را پاس بدارید؛ زیرا گرگ، گوسفندی را میخورَد که از گله جدا شده است».
شرح
مؤلف/ در فضیلت نماز جماعت روایتی بدین مضمون آورده است که ابودرداءt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «هر سه نفری که در روستا یا بیابانی باشند و در میانِ آنان نماز جماعت اقامه نشود، بهقطع شیطان بر آنها چیره میشود». این، نشان میدهد که ترک نماز جماعت، جایز نیست؛ اگرچه از این حدیث چنین برمیآید که ترک جماعت برای سه نفر و بیشتر روا نمیباشد، اما احادیث دیگر، بیانگر این است که جماعت بر دو نفر نیز واجب میباشد. البته وجوبِ نماز جمعه منوط به این است که سه نفر در آبادی باشند؛ یعنی نماز جمعه بر کمتر از سه نفر یا بر کسانی که در سفر و بیابان هستند، واجب نیست. لذا نماز جمعه بر ساکنان شهرها و روستاها، واجب است؛ آنهم در صورتیکه تعدادشان سه نفر یا بیشتر باشد. شاید این پرسش مطرح شود که مگر امکان دارد که در شهر یا روستایی سه نفر نباشند؟
پاسخ: آری؛ مثلاً ممکن است که ساکنانِ جایی، مسافر باشند؛ همانگونه که امروزه در برخی از شهرکهای دانشگاهی بهویژه در کشورهای غربی مشاهده میشود که همهی ساکنانِ چنین شهرکهایی برای درس آمدهاند. اما اگر سه نفر از اینها، شهروند همانجا باشند، نماز جمعه بر آنها واجب است؛ زیرا سه شهروند در آن شهر اقامت دارند. نماز جمعه بر کوچنشینان واجب نیست؛ بلکه فقط بر اهالی شهرها و روستاها واجب است. در ادامهی این حدیث آمده است: «پس بر شماست که جماعت را پاس بدارید»؛ یعنی: همواره با جماعت مسلمانان باشید. «زیرا گرگ، گوسفندی را میخورَد که از گله جدا شده است». لذا تفرقه و اختلاف، شایستهی مسلمانان نیست و بر آنها واجب است که همواره با هم و گردِ هم باشند و کنارهگیری یا جدا شدن از جماعت، پیامدی جز نابودی و تباهی ندارد. زیرا پیامبرr این را به گوسفندی تشبیه کرده است که از گله جدا میشود و شکارِ گرگ میگردد. کسی که در یک نظریه یا دیدگاه، از جماعت جدا میشود و دیدگاهی نادر مطرح میکند، همینگونه است؛ هرچند به گمان خودش، متون و دادههای دینی، مطابق دیدگاه نادرش باشد. لذا واجب است که وقتی انسان، متن یا دادهای دینی را بر خلاف دیدگاه جمهور میبیند، در آن بارها تجدید نظر کند؛ چگونه میشود که همه اشتباه کنند و برداشتِ تو، درست باشد؟ اجازه دهید مثالی عرض کنم: حذیفه به ابنمسعودt گفت: آیا تعجب نمیکنی که برخی از مردم در مسجد کوفه به اعتکاف مینشینند؛ در صورتی که رسولاللهr فرموده است: «لا اعْتِکَافَ إلاَّ فِی الْمَسَاجِدِ الثَّلاثَةِ»؟. یعنی: «اعتکاف فقط در سه مسجد است: مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی». ابنمسعودt فرمود: «چهبسا آنان حکم این مسأله را میدانند و من، فراموش کرده باشم». بدینسان ابنمسعود به زبانِ حال به حذیفهt فرمود: بعید نیست که تو اشتباه میکنی. زیرا نزدیک بهاجماع مسلمانان، اعتکاف در هر مسجدی را درست میدانند. بهفرضِ اینکه حدیث حذیفهt صحیح باشد، معنایش این است که اعتکاف کامل، اعتکافیست که در مساجد سهگانه میباشد؛ و گرنه، امکان ندارد که الله متعال با قرآن کریم، مسلمانان را اینگونه مورد خطاب قرار دهد که:
﴿وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰکِفُونَ فِی ٱلۡمَسَٰجِدِ﴾ [البقرة: ١٨٧]
و در حالی که در مسجدها معتکفید، با همسرانتان آمیزش نکنید.
با این حال میگوییم: اعتکاف فقط در مساجد سهگانه درست است! در صورتی که حتی 1% مسلمانان نیز نمیتوانند به این مساجد بروند و این، بر خلافِ فصاحت و بلاغت است؛ اما برخی از مردم طرح دیدگاههای نادر و عجیب را دوست دارند؛ گویا میخواهند بر سرِ زبانها بیفتند. از اینرو گاه فتواهای نادر و عجیبی میشنویم که دلیلی برای آنها وجود ندارد و مخالف دلیل و دیدگاه جمهور است. پیامبرr کسی را که از جماعت جدا میشود، به گوسفندی تشبیه کرده است که از گله، تک میافتد و شکارِ گرگ میگردد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 645؛ و صحیح مسلم، ش: 650.
([2]) صحیح بخاری، ش: 647؛ و صحیح مسلم، ش:649؛ [حدیثی به همین مضمون به شمارهی 11 گذشت. (مترجم)]
([3]) صحیح مسلم، ش: 653.
([4]) صحیح نسائی، از آلبانی/ ش: 821.
([5]) این، لفظ بخاری بهشمارهی 644 میباشد و مسلم نیز روایتی به همین مضمون بهشمارهی 651 روایت کرده است.
([6]) ر.ک: حدیث شمارهی 135. [مترجم]
([7]) صحیح مسلم، ش: 654.
([8]) صحیح بخاری، ش: 657؛ و مسلم، ش: 651 بهنقل از ابوهریرهt.
([9]) صحیح الجامع، ش: 6701؛ صحیح أبی داود، ش: 556؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1067، این حدیث را حسن دانسته است.
1068- وَعَن أبی هریرةَt أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «لا یَزَالُ أحَدُکُمْ فی صَلاَةٍ مَا دَامَتِ الصَّلاَةُ تَحْبِسُهُ، لا یَمنَعُهُ أنْ یَنقَلِبَ إلى أهلِهِ إلاَّ الصَّلاةُ». [متفق علیه]([1])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکه از شما که نماز، او را - در مسجد- نگه میدارد و چیزی جز نماز مانع از بازگشت وی نزد خانوادهاش نمیشود، گویا همچنان در نماز است».
1069- وعنهt أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «الْمَلائِکَةُ تُصَلِّی عَلَى أَحَدِکُمْ مَا دَامَ فِی مُصَلاّهُ الَّذِی صَلَّى فِیهِ، مَا لَمْ یُحْدِثْ، تَقُولُ: اللهمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللهمَّ ارْحَمْهُ». [روایت بخاری]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «فرشتگان برای آنکس از شما که در محل نماز خویش است، تا زمانیکه بیوضو (یا مرتکب معصیت) نشود، دعا میکنند و میگویند: «یا الله! او را بیامرز؛ یا الله! بر او رحم کن».
1070- وعن أنسt أنَّ رَسُولَ اللهِr أَخَّرَ لَیْلَةً صَلاَةَ العِشَاءِ إِلَى شَطْرِ اللَّیْلِ ثُمَّ أقْبَلَ عَلَیْنَا بِوَجْهِهِ بَعْدَمَا صَلَّى، فَقَالَ: «صَلَّى النَّاسُ وَرَقَدُوا، وَلَمْ تَزَالُوا فی صَلاَةٍ مُنْذُ انْتَظَرْتُمُوهَا». [روایت بخاری]([3])
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr شبی نماز عشا را تا نیمهشب بهتأخیر انداخت و چون نماز گزارد، رو به ما کرد و فرمود: «مردم نماز خواندند و خوابیدند؛ و شما- که بیدار ماندهاید- از زمانیکه در انتظار نماز نشستهاید، همچنان در حالِ نماز هستید».
شرح
این احادیث، دربارهی فضیلتِ انتظار نماز است؛ فرقی نمیکند که این انتظار، پس از ادای نماز پیشین باشد یا اینکه انسان زودتر به مسجد بیاید و در انتظار نماز بنشیند. پیامبرr در این احادیث بیان فرموده که انسان، تا زمانیکه در انتظار نماز نشسته است، همچنان در حالِ نماز میباشد و فرشتگان برای کسیکه در محل نمازش مینشیند، تا زمانی که بیوضو- یا مرتکب معصیت- نشود، دعا میکنند و میگویند: «اللهمَّ صَلّ عَلَیهِ، اللهمَّ اغْفِرْ له، اللهمَّ ارحَمْهُ».([4]) یعنی: «یا الله! بر او درود بفرست؛ یا الله! او را بیامرز؛ یا الله! بر او رحم کن».
در این حدیث آمده است: «مَا لَمْ یُحْدِثْ» که دو معنا برای آن ذکر کردهاند:
1. تا زمانیکه مرتکب معصیت نشود.
2. تا وقتی که بیوضو نگردد؛ زیرا هنگامیکه بیوضو میشود، نمازش باطل میگردد.
در هر حال، هر معنایی را که در نظر بگیریم، این حدیث، بیانگر فضیلتِ انتظار نماز است؛ اگرچه این انتظار، پس از ادای نماز نباشد. اینجاست که روشن میشود: شایسته است که انسان، زودتر به مسجد بیاید. مؤلف سپس روایتی آورده که در آن آمده است: پیامبرr نماز عشا را تا نیمهشب، یعنی تا آخرِ وقتش بهتأخیر انداخت و صحابه# همچنان در انتظار نماز نشسته بودند؛ وقتی نماز گزارد، رو به یارانش نمود و فرمود: «مردم نماز خواندند و خوابیدند؛ و شما - که بیدار ماندهاید- از زمانیکه در انتظار نماز نشستهاید، همچنان در حالِ نماز هستید». این حدیث، نشان میدهد که بهتر و افضل، بهتأخیر انداختن نماز عشا تا آخرِ وقتِ آن، یعنی تا نیمهشب است؛ همچنین بیانگرِ این است که اگر بهتأخیر انداختن این نماز تا آخرِ وقتش برای مردم دشوار بود، بهتر است که آنرا اول وقت بهجای آورند. لذا اگر کسی در سفر یا غیر سفر، یا در جاییست که نماز جماعت در آنجا خوانده نمیشود، بهتر است که نماز عشایش را تا نیمهشب بهتأخیر بیندازد؛ زیرا رسولاللهr فرمود: «إِنَّهُ لَوَقْتُهَا لَوْلا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی».([5]) یعنی: «این، وقت نماز عشاست؛ اگر بر امتم سخت نبود». از اینرو رسولاللهr در رابطه با نماز عشا، هنگامیکه میدید مردم جمع شدهاند، نماز را زود برپا میکرد و آنگاه که مردم تأخیر میکردند، نماز عشا را دیرتر برپا مینمود.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 659؛ و صحیح مسلم، ش: 274.
([2]) صحیح بخاری، ش: 445.
([3]) صحیح بخاری، ش: 600.
([4]) صحیح بخاری، ش: (647، 2119) بهنقل از ابوهریرهt.
([5]) صحیح مسلم، ش: 638 بهنقل از امالمؤمنین عایشه رضیاللهعنها.
189- باب: فضیلت پیاده رفتن به مساجد
1060- عن أبی هریرةt أنَّ النَّبِیَّr قَالَ: «مَنْ غَدَا إلى المَسْجِدِ أَوْ رَاحَ، أعَدَّ الله لَهُ فِی الجَنَّةِ نُزُلاً کُلَّمَا غَدَا أوْ رَاحَ». [متفقٌ علیه]([1])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «هرکس - بامداد یا شامگاه- به مسجد رفت و آمد کند، الله متعال برای او در برابر هر رفت و آمدش، ضیافتی در بهشت تدارک میبیند».
1061- وعنه: أنَّ النَّبِیَّr قَالَ: «مَنْ تَطَهَّرَ فی بَیْتِهِ، ثُمَّ مَضَى إلى بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ الله، لِیَقْضِیَ فَرِیضَةً مِنْ فَرَائِضِ الله، کَانَتْ خُطُواتُهُ، إحْدَاهَا تَحُطُّ خَطِیئَةً، وَالأُخْرَى تَرْفَعُ دَرَجَةً». [روایت مسلم]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «هرکس در خانهاش وضو بگیرد و سپس به خانهای از خانههای الله برود تا فریضهای از فرایض الله را بهجای آورَد، با گامهایش، با هر گامی که بر میدارد، یک گناهش پاک میشود و گام بعدی، باعث ترفیع درجهاش میگردد».
1062- وعن أُبیّ بن کعبٍt قال: کَانَ رَجُلٌ مِنَ الأنْصَارِ لا أَعْلمُ أَحَداً أبْعَدَ مِنَ المَسْجِدِ مِنْهُ، وَکَانَتْ لا تُخْطِئُهُ صَلاَةٌ، فَقیلَ لَهُ: لَوْ اشْتَرَیْتَ حِمَاراً تَرْکَبَهُ فی الظَّلْمَاءِ وَفِی الرَّمْضَاءِ، قَالَ: مَا یَسُرُّنِی أنَّ مَنْزِلِی إلى جَنْبِ المَسْجِدِ، إنِّی أُرِیدُ أنْ یُکْتَبَ لِی مَمْشَایَ إلى المَسْجِدِ، وَرُجُوعِی إذَا رَجَعْتُ إلى أهْلِی. فَقَالَ رَسُولُ اللهِr: «قَدْ جَمَعَ الله لکَ ذَلِکَ کُلَّه». [روایت مسلم]([3])
ترجمه: اُبَی بن کعبt میگوید: مردی از انصار بود که من، کسی را سراغ نداشتم که بهاندازهی او از مسجد دور باشد؛ اما هیچیک از نمازهای جماعت را از دست نمیداد. به او گفته شد: کاش الاغی میخریدی تا (برای آمدن به مسجد) در تاریکی و گرما بر آن سوار شوی! گفت: دوست ندارم که خانهام کنارِ مسجد باشد؛ بلکه میخواهم گامهای من بهسوی مسجد و نیز گامهایی که در بازگشت از مسجد بهسوی خانوادهام برمیدارم، برایم ثبت شود. رسولاللهr به آن مرد فرمود: «الله متعال، همهی اینها را برای تو فراهم ساخته است».
1063- وعن جابرٍt قال: خَلَت البِقاعُ حولَ المَسْجِدِ، فَأَرَادَ بَنُو سَلمَةَ أنْ یَنْتَقِلُوا قُرْبَ المَسْجِدِ، فَبَلَغَ ذَلِکَ النَّبِیَّr فَقَالَ لَهُمْ: «بَلَغَنِی أنَّکُم تُریدُونَ أنْ تَنْتَقِلُوا قُرْبَ المَسْجِدِ؟» قالوا: نعم یا رَسُول الله، قَدْ أرَدْنَا ذَلِکَ. فَقَالَ: «بَنِی سَلِمَةَ دِیَارَکُم تُکْتَبْ آثارُکُمْ، دِیَارَکُمْ تُکْتَبْ آثارُکُمْ». فقالوا: مَا یَسُرُّنَا أنَّا کُنَّا تَحَوَّلْنَا. [روایت مسلم؛ بخاری نیز حدیثی به همین مضمون از انسt روایت کرده است.]([4])
ترجمه: جابرt میگوید: پیرامون مسجدالنبیr خالی شد و «بنیسلمه» تصمیم گرفتند به نزدیکی مسجد، نقل مکان کنند. این خبر به پیامبرr رسید. به آنها فرمود: «به من خبر رسیده است که میخواهید به نزدیک مسجد، نقل مکان کنید». گفتند: بله، ای رسولخدا! چنین تصمیمی گرفتهایم. فرمود: «ای بنیسلمه! در محل خود بمانید تا گامهایتان (به سوی مسجد) ثبت شود؛ در محل اقامت خود بمانید تا پاداش گاهامهایی که به سوی مسجد برمیدارید، به شما برسد». آنگاه بنیسلمه گفتند: اگر جابهجا میشدیم، برای ما خوشایند و خوشحالکننده نبود.
شرح
مؤلف/ در کتابش «ریاضالصالحین» بابی بدین عنوان گشوده است: «فضیلتِ پیاده رفتن به مساجد».
گرچه منظور از پیاده رفتن به مسجد، ادای نماز در آن است؛ اما رفتن به مساجد انگیزههای گوناگونی دارد؛ مانند: حضور در کلاسهای درس، قرائت قرآن، یا درست کردن چیزی در آن، و کارهایی از این قبیل. البته آنچه در این باب دنبال میشود، فضیلت پیاده رفتن به مسجد بهقصد ادای نماز است. ابوهریرهt میگوید: پیامبرr فرمود: «مَنْ غَدَا إلى المَسْجِدِ أَوْ رَاحَ، أعَدَّ الله لَهُ فِی الجَنَّةِ نُزُلاً کُلَّمَا غَدَا أوْ رَاحَ»؛ یعنی: «هرکس - بامداد یا شامگاه- به مسجد رفت و آمد کند، الله متعال برای او در برابر هر رفت و آمدش، ضیافتی در بهشت تدارک میبیند».
«غَدَا»، به مفهوم رفتن در بامداد است و «رَاحَ»، یعنی: شامگاه یا بعد از ظهر رفت. همانگونه که در این حدیث آمده است: «کسی که بامداد یا شامگاه به مسجد برود، برای او در برابر هر رفت و آمدش، ضیافتی در بهشت تدارک میبینند». الحمدلله که ما شبانهروزی پنج بار به مسجد میآییم؛ لذا برای انسان، ضیافتی در بهشت تدارک میبینند. این، بیانگر فضیلت رفتن به مساجد است. از دیگر فضایل رفتن به مساجد، این که: «هرکس در خانهاش وضو بگیرد و سپس به خانهای از خانههای الله برود تا فریضهای از فرایض الله را بهجای آورَد، با گامهایش، با هر گامی که بر میدارد، یک گناهش پاک میشود و گام بعدی، باعث ترفیع درجهاش میگردد». در حدیثی دیگر آمده است: «لَمْ یَخطُ خُطوَةً إِلاَّ رُفِعَ لَهُ بِها دَرجةٌ وَحُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطیئَةٌ»؛([5]) یعنی: «با هر قدمی که برمیدارد، یک درجه بر درجاتش افزود میشود و یکی از گناهاش کم میگردد». لذا پاداش هر گامی که انسان به سوی مسجد برمیدارد، این است که یک درجه بر درجاتش افزود میشود و یکی از گناهاش کم میگردد. این، از الطاف بیکران الاهی و از نعمتهای بزرگِ اوست. لذا شایسته است که انسان با پای پیاده به مسجد برود و پیاده نیز باز گردد؛ یعنی پیاده رفتن و پیاده بازگشتن، برتر است؛ به دلیلِ ماجرای همان مرد انصاریt که خانهاش از مسجد دور بود و به او گفتند: کاش الاغی میخریدی تا (برای آمدن به مسجد) در تاریکی و گرما بر آن سوار شوی! گفت: دوست ندارم که خانهام کنارِ مسجد باشد؛ بلکه میخواهم گامهای من بهسوی مسجد و نیز گامهایی که در بازگشت از مسجد بهسوی خانوادهام برمیدارم، برایم ثبت شود. رسولاللهr به آن مرد فرمود: «الله متعال، همهی اینها را برای تو فراهم ساخته است». لذا روشن شد که پیاده رفتن به مسجد، از سواره رفتن به مسجد، برتر است؛ زیرا پاداشِ گامهای انسان ثبت میشود. ولی اگر انسان، معذور باشد، ایرادی ندارد که با ماشین به مسجد برود و در عوض، تعداد دَوْرهای تایرها برایش ثبت میگردد؛ یعنی هر دَوْری که لاستیک یا تایرِ ماشین میزند، یک قدم بهشمار میآید و حکمِ برداشتن یک قدم را دارد. این هم یکی دیگر از فضایل رفتن به مسجد است که الله متعال، پاداش گامهای انسان بهسوی مسجد را ثبت میکند؛ یعنی هم گامهای انسان بهسوی مسجد و هم گامهایی که در بازگشت از مسجد بهسوی خانوادهاش برمیدارد. حدیث جابرt نیز بیانگر فضیلت پیاده رفتن به مسجد است؛ اگرچه مسجد، دور باشد. جابرt میگوید: منازل اطراف مسجدالنبی خالی شد و بنیسلمه تصمیم گرفتند به نزدیکی مسجد، نقل مکان کنند. این خبر به پیامبرr رسید. به آنها فرمود: «به من خبر رسیده است که میخواهید به نزدیک مسجد، نقل مکان کنید». گفتند: بله، ای رسولخدا! چنین تصمیمی گرفتهایم. فرمود: «ای بنیسلمه! در محل خود بمانید تا گامهایتان (به سوی مسجد) ثبت شود؛ در محل اقامت خود بمانید تا پاداش گاهامهایی که به سوی مسجد برمیدارید، به شما برسد». اینجاست که روشن میشود: هرچه منزل انسان از مسجد دورتر باشد، رفتن به مسجد ثوابِ بیشتری دارد؛ زیرا رسولاللهr فرمود: «...تا گامهایتان بهسوی مسجد، ثبت شود». اما این، بدین معنا نیست که انسان بهقصد دور از مسجد، خانه بگیرد؛ بلکه بدین معناست که اگر انسان، ناخواسته دور از مسجد باشد یا از اساس، محلّ اقامتش با مسجد فاصله داشته باشد، گامهایی که بهسوی مسجد برمیدارد، ثبت میشود و پاداش هر یک از گامهایش به او میرسد. این، بیانگر فضیلت پیاده رفتن به مساجد است؛ و شکی نیست که فضل و لطفِ اللهU بیکران میباشد و عطایش بهشمارش در نمیآید؛ از اینرو در برابر کردار اندک، پاداش فراوان میدهد. از الله متعال میخواهیم که همهی ما را از الطاف بیکرانش بهرهمند بفرماید.
***
1064- وعن أبی موسىt قال: قال رَسُول اللهr: «إنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ أجْراً فی الصَّلاةِ أبْعَدُهُمْ إلَیْهَا مَمْشىً، فَأَبْعَدُهُمْ، وَالَّذِی یَنْتَظِرُ الصَّلاَةَ حَتَّى یُصَلِّیَهَا مَعَ الإمَامِ أعظَمُ أجْراً مِنَ الَّذِی یُصَلِّیهَا ثُمَّ یَنَامُ». [متفق علیه]([6])
ترجمه: ابوموسیt میگوید: رسولاللهr فرمود: «بیشترین پاداش نماز، از آنِ کسانیست که مسافتی طولانیتر را میپیمایند؛ و به همین ترتیب، کسانیکه از لحاظِ دوری، پس از اینها قرار دارند (و نسبت به دیگران، مسافت بیشتری را طی میکنند). و کسی که منتظر نماز میماند تا آنرا با امام بخواند، از کسی که نماز میخواند و میخوابد، اجر و ثوابِ بیشتری میبرد».
1065- وعن بُریدَةt عَنِ النَّبِیِّr قَالَ: «بَشِّرُوا المَشَّائِینَ فی الظُّلَمِ إلى المَسَاجِدِ بِالنُّورِ التَّامِّ یَوْمَ القِیَامَةِ». [روایت ابوداود و ترمذی]([7])
ترجمه: بُرَیدهt میگوید: پیامبرr فرمود: «کسانی را که در تاریکیها، بهسوی مساجد گام برمیدارند (و فراوان به مسجد میروند)، به نور کامل در روز رستاخیز نوید دهید».
1066- وعن أبی هریرةt أنَّ رسولُ اللهr قَالَ: «ألا أدلُّکَم على ما یَمْحُو الله بِهِ الْخَطایا، ویرْفَعُ بِهِ الدَّرجات؟» قالوا: بلى یا رسُولَ الله، قال: «إسباغ الْوُضوءِ على الْمَکَارِهِ وکَثْرةُ الْخُطَا إِلَى الْمسَاجِد، وانْتِظَارُ الصَّلاةِ بعْدِ الصَّلاةِ، فَذلِکُمُ الرّبَاطُ فَذلِکُمُ الرّبَاطُ». [روایت مسلم]([8])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «آیا شما را به کاری راهنمایی کنم که الله با آن، گناهان را محو میکند و درجات شما را بالا میبرد؟» گفتند: بله، ای رسول خدا! فرمود: «تکمیل وضو در سختیها و گامهای زیاد به سوی مساجد و پس از هر نمازی به انتظار نماز بودن؛ چنین اعمالی، مانند جهاد در راه الله، ارزشمند و پرفضیلت است؛ چنین اعمالی، مانند جهاد در راه الله، ارزشمند و پرفضیلت است».
1067- وعن أبی سعیدٍ الخدریt عَنِ النَّبِیِّr قَالَ: «إذا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ المَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بالإیمَانِ، قال اللهُU: ﴿إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ﴾...». الآیة. [ترمذی این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی حسن میباشد.]([9])
ترجمه: ابوسعید خدریt میگوید: پیامبرr فرمود: «هرگاه کسی را دیدید که با مساجد خو گرفته است، به مؤمن بودن او گواهی دهید؛ اللهU میفرماید: ﴿إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ﴾».([10])
شرح
و این هم دیگر احادیثی که مؤلف/ در فضیلت پیاده رفتن به مساجد آورده است؛ نخست، این حدیث که پیامبرr فرمود: «بیشترین پاداش نماز، از آنِ کسانیست که مسافتی طولانیتر را میپیمایند»؛ به دلیل حدیثی که پیشتر گذشت؛ همان حدیث که پیامبرr فرموده است: «هرگاه یکی از شما، وضوی درست و کاملی بگیرد و به مسجد برود و قصدی جز نماز نداشته و انگیزهای جز نماز، بلندش نکرده باشد، تا زمانی که وارد مسجد گردد، با هر قدمی که برمیدارد، یک درجه بر درجاتش افزود میشود، و یکی از گناهاش کم میگردد. و هنگامی که وارد مسجد شود، مادامی که در انتظار نماز نشسته، گویا در حالِ نماز است. و فرشتگان برای کسی که در جای نمازش نشسته تا مادامی که بیوضو یا باعث آزار کسی نشده است، دعا میکنند».([11]) لذا اگر منزل شما از مسجد، دور باشد و دوری از مسجد، شما را از شرکت در نماز جماعت باز ندارد، نسبت به کسانی که به مسجد نزدیکاند، از اجر و ثواب بیشتری برخوردار میشوید؛ زیرا کسی که نزدیک مسجد است، عذری ندارد و بهسادگی میتواند در نماز جماعت شرکت کند؛ اما کسی که دور است، چهبسا برای رفتن به مسجد عذر یا مشکلی داشته باشد؛ ولی سختیِ دوری از مسجد را تحمل میکند و در نماز جماعت حضور مییابد؛ لذا اجر و ثواب بیشتری میبرد. همچنین پیامبرr فرمود: «کسی که منتظر نماز میماند تا آنرا با امام بخواند، از کسی که نماز میخواند و میخوابد، از اجر و ثوابِ بیشتری برخوردار میگردد». این، دربارهی نماز عشاست؛ زیرا به تأخیر انداختن نماز عشا تا یکسوم شب جایز است؛ از آنرو که شبی پیامبرr نماز عشا را به تأخیر انداخت؛ بهگونهای که بخش زیادی از شب سپری شد؛ آنگاه فرمود: «إِنَّهُ لَوَقْتُهَا لَوْلا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی».([12]) یعنی: «این، وقت نماز عشاست؛ اگر بر امتم سخت نبود». لذا کسی که منتظر نماز میماند تا آنرا با امام بخواند، از کسی که نمیتواند صبر کند، لذا نمازش را میخواند و سپس میخوابد، اجر و ثواب بیشتری مییابد. اینجاست که میگوییم: اگر منتظر نماز بمانید و با جماعت نماز بخوانید، بهتر است و پاداش بیشتری میبرید؛ اما اگر امام، مطابق عادت، نماز عشا را اول وقت میخواند، در این صورت جایز نیست که انسان، نمازش را تنها بخواند و سپس بخوابد؛ بلکه باید در نماز جماعت شرکت کند؛ زیرا نماز جماعت، واجب است. حتی باری پیامبرr فرمود: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِحَطَبٍ فَیُحْطَبَ، ثمَّ آمُرَ بِالصَّلاةِ فَیُؤَذَّنَ لَهَا، ثمَّ آمُرَ رَجُلاً فَیَؤُمَّ النَّاسَ، ثمَّ أُخَالِفَ إِلَى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عَلَیْهِمْ بُیُوتَهُمْ»؛([13]) یعنی: «سوگند به ذاتی که جانم در دستِ اوست، تصمیم گرفتم که به جمعآوری هیزم فرمان دهم و پس از دستور به اذان، کسی را به امامت مردم بگمارم و خود به سراغ کسانی بروم که در نماز جماعت شرکت نمیکنند و آنگاه خانههایشان را بر آنان به آتش بکشم». سپس مؤلف/ حدیثی را آورده که ترمذی/ روایتش کرده است؛ حدیثی بدین مضمون که: «کسانی را که در تاریکیها، بهسوی مساجد گام برمیدارند (و فراوان به مسجد میروند)، به نور کامل در روز رستاخیز نوید دهید». این حدیث، ضعیف است؛([14]) اما شکی نیست که پاداش، از جنس عمل است و کسی که در تاریکیها بهسوی مساجد میرود، روز قیامت نورِ کاملی خواهد داشت. و ضعیفتر از این، حدیثِ پس از آن است: «هرگاه کسی را دیدید که با مساجد خو گرفته است، به مؤمن بودن او گواهی دهید؛ اللهU میفرماید: ﴿إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّکَوٰةَ وَلَمۡ یَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾.([15]) این حدیث نیز ضعیف میباشد و نمیتوان آنرا از پیامبرr ثابت دانست؛ لذا احادیث صحیح و روشنی که پیشتر در فضیلت پیاده رفتن به مساجد ذکر گردید، دربارهی این موضوع کافیست. از الله متعال میخواهیم که به همهی ما اخلاص در عمل و همسویی و همگرایی با آنچه که خود میپسندد، عنایت بفرماید.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 662؛ و صحیح مسلم، ش: 669.
([2]) صحیح مسلم، ش: 666.
([3]) صحیح مسلم، ش: 663.
([4]) صحیح مسلم، ش: 665؛ و روایت بخاری، ش: (655، 556) بهنقل از انسt. [مضمون روایت جابرt پیشتر بهشمارهی 139 آمده است. (مترجم)]
([5]) صحیح بخاری، ش: 647؛ و صحیح مسلم، ش: 649 بهنقل از ابوهریرهt. [نگا: حدیث شمارهی 11. (مترجم)]
([6]) صحیح بخاری، ش: 651؛ و صحیح مسلم، ش: 662.
([7]) صحیح الجامع، ش: 2823؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 525. آلبانی/ این حدیث را در مشکاۀ المصابیح، ش: 721 و772 بنا بر شواهدی که دارد، صحیح دانسته است.
([8]) صحیح مسلم، ش: 251. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 133 و 1037 آمده است. (مترجم)]
([9]) ضعیف است؛ نگا: ضعیف الجامع، ش: 509؛ و ضعیف ابن ماجه، از آلبانی/ ش: 172.
([10]) آیهی 18 سورهی توبه؛ یعنی: «تنها کسانی مساجد الله را آباد میکنند که به الله و روز رستاخیز ایمان دارند».
([11]) اشارهایست به حدیث شمارهی 11. [مترجم]
([12]) صحیح مسلم، ش: 638 بهنقل از امالمؤمنین عایشه&.
([13]) روایت بخاری، ش: 644؛ مسلم نیز روایتی به همین مضمون بهشمارهی 651 آورده است.
([14]) علامه عثیمین/ علت ضعف این حدیث را نگفته است؛ ولی همانگونه که در پانوشتِ این حدیث ذکر شد، علامه آلبانی/ این حدیث را بنا بر شواهدش، صحیح دانسته است. نگا: حدیث شمارهی 1065. [مترجم]
([15]) آیهی 18 سورهی توبه؛ یعنی: «تنها کسانی مساجد الله را آباد میکنند که به الله و روز رستاخیز ایمان دارند و نماز را برپا میدارند و فقط از الله میترسند».
1054- عن أَبی موسىt أنَّ رسولَ اللهr قَالَ: «مَنْ صَلَّى البَرْدَیْنِ دَخَلَ الجَنَّةَ». [متفقٌ علیه]([1])
ترجمه: ابوموسی اشعریt میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که نماز صبح و عصر را بخواند، وارد بهشت میشود».
1055- وعن أَبی زهیر عُمارة بن رُؤَیْبَةَt قالَ: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یَقُولُ: «لَنْ یَلِجَ النَّارَ أحَدٌ صَلَّى قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا». [روایت مسلم]([2])
ترجمه: ابوزُهیر، عُماره بن رُؤَیبهt میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «کسی که پیش از طلوع خورشید و قبل از غروبِ آن نماز بگزارد، وارد آتشِ( دوزخ) نمیشود».
[نووی: یعنی نماز صبح و عصر را بهجای آورَد.]
شرح
مؤلف/ در کتابش «ریاضالصالحین» بابی دربارهی فضیلتِ نماز صبح و عصر گشوده است؛ این دو نماز، ویژگیها و فضایلی دارند که سایر نمازها ندارند. الله متعال دربارهی نماز صبح میفرماید:
﴿أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوکِ ٱلشَّمۡسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّیۡلِ وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِۖ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ کَانَ مَشۡهُودٗا ٧٨﴾ [الإسراء: ٧٨]
از زوال خورشید تا تاریکی شب نماز را برپا دار و نماز صبح را به جای آور. بیگمان خواندن نماز صبح با حضور فرشتگان است.
این، فضیلتِ بسیار بزرگی برای نماز صبح است که در حضور اللهU و فرشتگانش انجام میشود. نماز صبح از جهتی دیگر نیز از سایر نمازها متمایز میباشد؛ یعنی از لحاظ وقتش که جدا از سایر نمازهاست. فاصلهاش تا نماز عشای گذشته، نیمهی دوم شب است و با نماز ظهر، بهاندازهی نیمهی نخست روز فاصله دارد؛ زیرا وقت نماز عشا، در نیمهی شب پایان مییابد و وقت نماز عشا تا طلوع سپیدهدم ادامه ندارد. یعنی همزمان با نیمهشب، وقت نماز عشا تمام میشود و نیمهی باقیماندهی شب، وقتِ نماز عشا نیست؛ بلکه برای کسانی که اللهU توفیقشان میدهد، زمان تهجد است. همچنین از طلوع خورشید تا زوال آن، یعنی تا نیمروز، وقتِ نماز فرض نیست؛ بلکه زمان نمازِ نافله از قبیلِ نماز ضحی (چاشت) است. لذا نماز صبح دو امتیاز و ویژگی خاص دارد: نخست اینکه با حضور فرشتگان است و دوم اینکه از لحاظ وقتش متمایز و جدا از سایر نمازهاست؛ یعنی نه به نماز پیش از خود (نماز عشا) متصل است و نه به نماز بعدی، یعنی به نماز عصر. نماز عصر نیز بدان سبب که نمازِ میانیست، متمایز است. همانگونه که در قرآن کریم از «نماز عصر» به عنوان ﴿وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ﴾ یاد شده است؛ الله متعال ضمن دستور به همهی نمازها، بهطور ویژه به پایبندی بر نماز عصر فرمان داده و فرموده است:
﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِینَ ٢٣٨﴾ [البقرة: ٢٣٨]
بر تمام نمازها و بهویژه نماز عصر، پایبند باشید و خاشعانه در پیشگاه الله (به عبادت) بایستید.
﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ﴾ فرمانی عمومی و کلی دربارهی پایبندی بر همهی نمازهاست؛ اما ﴿وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ﴾، فرمانی ویژه دربارهی پایبندی بر نماز عصر است. بدینسان نماز عصر بهخاطر فضیلت و امتیازی که دارد، بهطور خاص ذکر شده است. البته نماز عصر، فضایل و ویژگیهای مشترکی نیز با نماز صبح دارد؛ از جمله: آنچه که مؤلف/ در این باب به آن اشاره کرده است:
1- «کسی که نماز صبح و عصر را بخواند، وارد بهشت میشود». در متنِ این حدیث، واژهی «بَرْدیْنِ» آمده که به معنای دو نمازِ سرماست؛ یعنی دو نمازی که وقتشان، در سردترین زمان شبانهروز است. زیرا نماز صبح در سردترین وقت شب میباشد و نماز عصر نیز در سردترین زمان روز. از اینرو رسولاللهr فرمود: «مَنْ صَلَّى البَرْدَیْنِ دَخَلَ الجَنَّةَ»: «کسی که نماز صبح و عصر را بخواند، وارد بهشت میشود».
2- همچنین پیامبرr خبر داده است: «کسی که پیش از طلوع خورشید و قبل از غروبِ آن نماز بگزارد، وارد آتشِ( دوزخ) نمیشود». در این حدیث نیز به فضیلت نمازهای صبح و عصر اشاره شده است.
حدیث نخست، به کسی که بر نمازهای صبح و عصر پایبندی کند، نوید ورود به بهشت را میدهد و حدیث دوم، رفتن چنین کسی به دوزخ را منتفی میداند. جمعبندیِ این دو حدیث، همانندِ این فرمودهی الله متعال است که میفرماید:
﴿فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَ﴾ [آل عمران: ١٨٥]
پس هرکس از آتش دوزخ دور گردد و وارد بهشت شود، بهتحقیق که رستگار است.
از الله متعال میخواهیم که ما را در شمارِ کسانی قرار دهد که بر همهی نمازها، بهویژه نماز عصر پایبندی میکنند و از او مسألت داریم که ما را بر آتش دوزخ حرام بگرداند و نعمت بهشت را بر ما ارزانی بفرماید؛ بیشک که الله بر هر کاری تواناست.
***
1056- وعن جُنْدُبِ بن سفیانٍt قالَ: قَالَ رسول اللهr: «مَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فَهُوَ فی ذِمَّةِ اللهِ، فَانْظُرْ یَا ابْنَ آدَمَ، لا یَطْلُبَنَّکَ اللهُ مِنْ ذِمَّتِهِ بِشَیءٍ». [روایت مسلم]([3])
ترجمه: جندب بن سفیانt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرکس نماز صبح را بخواند، در پناه و حمایتِ الله است؛ پس ای فرزندِ آدم! مواظب باش که الله، دربارهی عهد و پیمان خویش با چنین بندهای، چیزی از تو مطالبه نکند».
1057- وعن أَبی هریرةt قال: قَالَ رسول اللهr: «یَتَعَاقَبُونَ فِیکُمْ مَلاَئِکَةٌ بِاللَّیْلِ، وَمَلاَئِکَةٌ بِالنَّهَارِ، وَیجْتَمِعُونَ فی صَلاَةِ الصُّبْحِ وَصَلاَةِ العَصْرِ، ثُمَّ یَعْرُجُ الَّذِینَ بَاتُوا فِیکُمْ، فَیَسْأَلُهُمُ اللهُ - وَهُوَ أعْلَمُ بِهِمْ - کَیْفَ تَرَکْتُمْ عِبَادی؟ فَیقُولُونَ: تَرَکْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ، وَأتَیْنَاهُمْ وَهُمْ یُصَلُّونَ». [متفقٌ علیه]([4])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «فرشتگانی در شب و فرشتگانی در روز، پیاپی به میان شما میآیند و (همهی اینها) در نماز صبح و نماز عصر با هم یکجا جمع میشوند؛ سپس آنانکه شب را در میان شما گذراندهاند، بالا میروند و الله - در حالیکه داناتر است- از آنان میپرسد: بندگانم را در چه حالی ترک کردید؟ میگویند: ایشان را در حالی که نماز میگزاردند، ترک گفتیم و آنگاه که نزدشان رفتیم، مشغول نماز بودند».
1058- وعن جریر بن عبد الله البَجَلیِّt قال: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّr فَنَظَرَ إِلَى القَمَرِ لَیْلَةَ البَدْرِ، فَقَالَ: «إنَّکُمْ سَتَرَونَ رَبَّکُمْ کَمَا تَرَوْنَ هَذَا القَمَرَ، لا تُضَامُونَ فی رُؤْیَتهِ، فَإنِ اسْتَطَعْتُمْ أنْ لا تُغْلَبُوا عَلَى صَلاَةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، فَافْعَلُوا». [متفقٌ علیه]([5])
وفی روایة: «فَنَظَرَ إِلَى القَمَرِ لَیْلَةَ أرْبَعَ عَشْرَةَ».
ترجمه: جریر بن عبدالله بَجَلیt میگوید: نزد پیامبرr بودیم؛ به ماهِ شبِ چهارده نگریست و فرمود: «شما همانگونه که این ماه را بدون هیچ مزاحمتی میبینید، پروردگارتان را نیز خواهید دید؛ پس، تا میتوانید سعی کنید که نمازِ پیش از طلوع خورشید، (یعنی نماز صبح) و نماز پیش از غروبِ آن، (یعنی نمازعصر) را از دست ندهید».
1059- وعن بُرَیْدَةt قالَ: قَالَ رسول اللهr: «مَنْ تَرَکَ صَلاَةَ العَصْرِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ». [روایت بخاری]([6])
ترجمه: بریدهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «کسی که نماز عصر را ترک کند، همهی کارهای نیکش تباه میشود».
شرح
این احادیث دربارهی فضیلت نماز صبح و عصر است؛ در حدیث نخست آمده است که پیامبرr فرمود: «هرکس نماز صبح را بخواند، در پناه و حمایتِ الله است؛ پس ای فرزندِ آدم! مواظب باش که الله، دربارهی عهد و پیمان خویش با چنین بندهای، چیزی از تو مطالبه نکند». یعنی: صبحِ خود را با کردارِ بدی آغاز نکنید که خشم و نارضایتیِ اللهU را در پی داشته باشد و باعث شود که الله متعال، شما را دربارهی عهد و پیمانِ خویش مؤاخذه نماید. اینجاست که در مییابیم: نماز صبح، بهسانِ کلیدی برای نمازهای روز و بلکه برای همهی فعالیتهای روزانه است؛ چون پیمانِ بنده با اللهU میباشد که با عمل به دستورات الاهی و دوری از آنچه که باریتعالی نهی فرموده است، به اطاعت و فرمانبرداری از پروردگارU بپردازد.
از دیگر فضایلِ نماز صبح و عصر میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- الله متعال، شماری از فرشتگانش را بر بندگان خویش گماشته است که پیاپی و بهنوبت نزد بندگان هستند و از آنان حفاظت میکنند؛ اما هنگامِ نماز صبح و نماز عصر، همه با هم جمع میشوند و آنگاه آندسته از فرشتگان که شب را در میان بندگان الاهی سپری کردهاند، بالا میروند و اللهU که داناتر است، از آنان میپرسد: بندگانم را در چه حالی ترک کردید؟ این پرسشِ الله متعال، برای بیان شرافتِ بندگانش میباشد؛ زیرا هیچ چیزی بر اللهU پوشیده نیست و میداند که فرشتگان، بندگانش را در چه حالی ترک کردهاند؛ زیرا او، هر نهان و آشکاری را میداند؛ پس این سؤال را میپرسد تا فضیلت و شرافت بندگانش را نمایان سازد. فرشتگان میگویند: «هنگامیکه نزدشان رفتیم، مشغول نماز بودند و وقتی ترکشان کردیم، در آن هنگام نیز نماز میخواندند». زیرا فرشتگان در ابتدای شب و در ابتدای روز نزد بندگان میآیند؛ دستهای از فرشتگان فرود میآیند و دستهای بالا میروند و الله متعال فرود و صعود فرشتگان را در دو وقت صبح و عصر قرار داده است؛ و این، بیانگر فضیلت این دو نماز است؛ زیرا نمازِ عصر، همان نمازِ میانیست که بر پایبندی بر آن بهطور ویژه تأکید شده است و نماز صبح نیز با حضور فرشتگان انجام میگردد.
2- یکی دیگر از فضایل این دو نماز، حدیثیست که جریر بن عبدالله بَجَلیt روایت کرده است؛ وی میگوید: پیامبرr به ماهِ شبِ چهارده نگریست و فرمود: «شما همانگونه که این ماه را بدون هیچ مزاحمتی میبینید، پروردگارتان را نیز خواهید دید؛ پس، تا میتوانید سعی کنید که نماز صبح و عصر را از دست ندهید». یعنی: روز رستاخیز، مؤمنان در بهشت پروردگارشان را میبینند و این حدیث، بدین معنا نیست که اللهU، شبیه ماه میباشد؛ زیرا هیچ چیز شبیه الله نیست و اللهU بزرگتر و فراتر از این است که مانندِ مخلوقاتش باشد. پیامبرr فرموده است: «حِجَابُهُ النُّورُ، لَوْ کَشَفَه لأَحْرَقَتْ سُبُحَاتُ وَجْهِهِ مَا انْتَهَى إِلَیْهِ بَصَرُهُ مِنْ خَلْقِهِ».([7]) یعنی: «آنچه مانع دیدن پروردگار میشود، نور است و اگر الله متعال، این مانع را بردارد، انوار جلالش همهی آفریدهها را میسوزاند». لذا مشاهده یا دیدن، تنها وجه شباهت میباشد که در این حدیث، ذکر شده است. یعنی مؤمنان، بهطور حقیقی الله را خواهند دید، همانطور که انسان، ماه شب چهارده را آشکارا میبیند.
گفتنیست: بزرگترین و گواراترین نعمت بهشت که هیچ نعمتی با آن برابری نمیکند، نعمتِ دیدن پروردگار و نگریستن به سیمای اوست؛ از اینرو الله متعال میفرماید:
﴿لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِیَادَةٞ﴾ [یونس : ٢٦]
برای نیکوکاران بهترین پاداش (= بهشت) و پاداشی افزون بر آن (=دیدارِ الله متعال) است.
پیامبرr ﴿وَزِیَادَةٞ﴾ را به دیدارِ الله متعال تفسیر نموده است. ﴿ٱلۡحُسۡنَىٰ( که اسم تفضیلِ مؤنث است، به معنای بهترین پاداش میباشد؛ مانندِ «احسن» که اسم تفضیل یا صفت برترین برای مذکر است. ﴿وَزِیَادَةٞ﴾ یعنی پاداشی افزون بر بهترین پاداش؛ این پاداشِ افزون، همان نگریستن به اللهU میباشد. رسول اللهr این حقیقت را بیان فرمود که ما پروردگارمان را آشکارا و بدون هیچ مزاحمتی همانندِ شبِ چهارده میبینیم و آنگاه فرمود: «پس، تا میتوانید سعی کنید که نماز صبح و عصر را از دست ندهید»؛ یعنی: تا میتوانید، بکوشید که این دو نماز را بهطور کامل بهجای آورید که از آنجمله: ادای این دو نماز با جماعت است. لذا روشن شد که ادای نماز صبح و عصر به نحو احسن، یکی از اسبابِ نگریستن به اللهU میباشد؛ آیا چیزی بزرگتر و ارزشمندتر از دیدارِ الله متعال وجود دارد؟ هرگز؛ پس، بر نماز صبح و عصر پایبندی کن تا روز رستاخیز در بهشتهای پرنعمت به اللهU بنگری.
3- یکی از ویژگیهای منحصر به فرد نماز عصر، این است که: «هرکس آنرا ترک کند، همهی کارهای نیکش هَدَر میرود». زیرا نماز عصر، اهمیت فراوانی دارد. برخی از علما، از این حدیث چنین استدلال کردهاند که ترکِ نماز، بهویژه ترکِ نماز عصر، کفر است؛ زیرا تنها ارتداد و برگشتن از دین، سبب باطل شدن یا هَدَر رفتن کارهای نیکوست. همانگونه که اللهY میفرماید:
﴿وَلَوۡ أَشۡرَکُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٨٨ ﴾ [الأنعام: ٨٨]
و اگر شرک بورزند، اعمالشان نابود میشود.
و میفرماید:
﴿وَمَن یَرۡتَدِدۡ مِنکُمۡ عَن دِینِهِۦ فَیَمُتۡ وَهُوَ کَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٢١٧﴾ [البقرة: ٢١٧]
و اعمالِ آن دسته از شما که از دینشان برگردند و در حال کفر بمیرند، در دنیا و آخرت بر باد میشود و چنین افرادی دوزخیاند و برای همیشه در دوزخ میمانند.
لذا برخی از علما گفتهاند: کسی که نماز عصر را بهطور خاص ترک کند، مانندِ کسی که بهطور کلی نماز نمیخواند یا تارِک نماز است، کافر میباشد. درستیِ این دیدگاه، چندان دور از امکان نیست؛ زیرا فقط در اثر کفر یا ارتداد است که کارهای نیکوی بنده، برباد یا نابود میشود. اینجاست که به اهمیت نماز عصر پی میبریم؛ از همین روست که اللهU بهطور خاص بر پایبندی بر این نماز تأکید نموده و فرموده است:
﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِینَ ٢٣٨﴾ [البقرة: ٢٣٨]
بر همهی نمازها و بهویژه نماز عصر، پایبند باشید و خاشعانه در پیشگاه الله (به عبادت) بایستید.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 574؛ و صحیح مسلم، ش: 635. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 134 آمده است. (مترجم)]
([2]) صحیح مسلم، ش: 2995.
([3]) صحیح مسلم، ش: 657. [پیشتر نیز روایتی به همین مضمون از جندب بن عبداللهt آمده است؛ نگا: حدیث شمارهی 237. (مترجم)]
([4]) صحیح بخاری، ش: 555؛ و صحیح مسلم، ش: 632.
([5]) صحیح بخاری، ش: (554، 573)؛ و صحیح مسلم، ش: 633.
([6]) صحیح بخاری، ش: 553.
([7]) صحیح مسلم، ش: 179 بهنقل از ابوموسیt.