ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مراد از نافرمانی مرد، بدرفتاری مرد با زن است، بدینگونه که خود را بالاتر از او بداند یا این که در نفقهی زن تقصیر و کوتاهی کند و یا از هم بستر شدن با زن بدون دلیل خودداری کند، و یا با او سخن گفتن را ترک کند و نسبت به زن بیاعتناء و بیتوجه باشد.
و باید دانست به همان صورت که قرآن در ارتباط با حالاتی که زن سرکش و نافرمان میشود و راه طغیان و عدم احساس مسئولیت را در پیش میگیرد، در این مورد هم که مردان نیز گاهی به سرکشی و بیمسئولیتی دچار میشوند، نیز سخن گفته است:
﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِمَآ أَن یُصۡلِحَا بَیۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَیۡرٞۗ وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّۚ وَإِن تُحۡسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا١٢٨﴾ [النساء: 128]
«هر گاه همسری دید که شوهرش خویشتن را بالاتر از او میگیرد و از انجام امور خانوادگی سر باز میزند و یا با او نمیسازد و از او رویگردان است، بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست این که بکوشند به وسیلهی صرف نظر کردن زن از برخی از مخارج و همبستری با خود، میان خویشتن صلح و صفا راه بیندازند و صلح همیشه از جنگ و جدایی بهتر است. سرچشمهی بسیاری از نزاعها بخل است و انسانها با بخل سرشته شدهاند و مال دوستی خصلت ذاتی و دائمی بشر است و باید پیوسته با آن مبارزه و پیکار کرد و اگر نیکوکاری و نیک رفتاری کنید و با زنان بسازید و به بهترین وجه با آنان معامله کرده و با ترک ستمکاری و بدرفتاری با ایشان پرهیزگاری کنید، بیگمان خداوند از آنچه میکنید بس آگاه است و پاداش شما را چنانکه باید میدهد».
و خانمهایی را که شوهرانشان به آنان ستم روا میدارند و به مسئولیتهای خانوادگی خود عمل نمیکنند و آسایش و آرامش خانواده را بر هم میزنند، راهنمایی فرموده که از طریق روشها و وسایل مشروع که با دین و اخلاق و کرامت او ناسازگار نباشد، برای جلب رضایت شوهران خود و جلوگیری از انحراف و بیمسئولیتی بیشتر ایشان تلاش کنند و از برخی از عادات زنان که در ارتباط با مسائل زناشویی پیشقدم نمیشوند و گاهی حیاء و گاهی هم غرور و خودخواهی اجازهی چنین کاری را به ایشان نمیدهد، دست بردارند و از گسترش اختلاف و ناهنجاری بیشتر میان خود و شوهرشان جلوگیری کنند. زیرا در بسیاری از اوقات سخنی سنجیده و مهربانانه و یا لبخندی عاشقانه و یا کوتاه آمدن در مورد خواستهای میتوانند تأثیر بسیار زیادی را برای بازگشت صفا و صمیمیّت و تجدید عشق و علاقه بر جای بگذارند.
***
توضیح موضوع: هر گاه زنان از ادای مسئولیّت همسری خودداری کنند و خواستههای مشروع شوهرانشان را برآورده ننمایند، شوهر او را دلسوزانه نصیحت کند و او را به ضرورت پایبندی به تعهدات و مسئولیتهایش یادآور شود. چنانچه در او مؤثر واقع نشد، به هر مدت که لازم بود، مرد میتواند هم بستری را با او ترک کند، اما بیش از سه شبانه روز سخن نگفتن با او حرام است.
چنانچه پس از مدتی به راه نیامد، مرد میتواند به غیر از چهره و قسمتهای حسّاس بدن، او را نه به صورتی سخت و کشنده، تنبیه بنماید.
اگر آن هم کارگر نبود، از خانوادههای هر دوی آنها حَکم و داورانی برای گفتگوی جداگانه و رو در رو با آنان برگزیده میشوند که آن داوران لازم است همهی تلاش خود را برای ایجاد آشتی و مصالحه به کار بگیرند و در صورتی که نتوانستند آنان را آشتی بدهند، آنان را از یکدیگر جدا بکنند.
***
توضیح موضوع: حلال نیست که شوهر زنش را اذیت کند و با او بدرفتاری نماید و او را مجبور کند که به منظور نجات از بدرفتاری شوهر، تمام یا قسمتی از آنچه از او گرفته است، پس بدهد. خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن یَأۡتِینَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَیِّنَةٖۚ﴾ [النساء: 19]
«و زنان را تحت فشار قرار ندهید تا بدین وسیله ایشان را وادار به چشم پوشی از قسمتی از مهریه کنید و برخی از آنچه را که بدیشان دادهاید فراچنگ آرید. مگر اینکه آنان با نشوز و سوء خُلق و فسق و فجور دچار گناه آشکاری شوند که در این صورت میتوانید بر آنان سختگیری کنید، یا به هنگام طلاق قسمتی از مهریّه را بازپس گیرید».
و هر گاه مرد زنش را دوست نداشت و به او راضی نبود و خواست او را طلاق دهد و زن دیگری بگیرد، بر او حرام است که چیزی را از زنش بگیرد و سپس طلاقش بدهد. خداوند متعال در این مورد میفرماید:
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّکَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَیۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَیًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا٢٠ وَکَیۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُکُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنکُم مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا٢١﴾ [النساء: 20-21]
«و اگر خواستید همسری را به جای همسری برگزینید، هر چند مال فراوانی هم مهریهی یکی از آنان کرده باشید، برای شما درست نیست که چیزی از آن مال دریافت دارید. آیا با بهتان و گناه آشکار، آن را دریافت میدارید؟! و چگونه سزاوار شما است که آن را بازپس بگیرید؟ و حال آنکه با یکدیگر آمیزش داشتهاید و هر یک بر عورت دیگری اطلاع پیدا کردهاید و گذشته از این، زنان پیمان محکمی هنگام ازدواج از شما گرفتهاند و خداوند برابر آن، امر زناشویی را حلال نموده است».
پس جایز نیست که مرد همسرش را حبس کند و یا به او ضرر برساند تا زن مجبور شود که با پرداخت مالی، خودش را نجات دهد و «خُلع» کند.
***
توضیح موضوع: هر گاه مرد همسرش را دوست نداشته باشد و بنا به دلایلی از او ناراضی باشد، باید او را به طور شایسته، همانطور که خداوند متعال امر فرموده است، از خود جدا کند، و جایز نیست که او را حبس کند و در خانه نگه دارد که نه به عنوان یک همسر با او رفتار کند و نه به او اجازهی ازدواج با دیگری را بدهد، و یا به او ضرر برساند، طوری که زن مجبور شود که با پرداخت مالی، خودش را نجات دهد.
به هر حال، هر گاه مرد زنش را یک طلاق داد و مدّت عدّهاش نزدیک به انقضاء و پایان شد، بر مرد لازم است در این حالت، یکی از این دو امر را انتخاب نماید:
1. یا زن را در حالت زوجیّت باقی نگهدارد و با نیکی و اخلاق اسلامی با او رفتار کند و هدفش از رجعت دادن او، ادامهی زندگی با نیّت خیر و اصلاح باشد نه اینکه قصد سوء و حالت انتقامجویی داشته باشد.
2. وقتی عدّهاش تمام شد، به نحو احسن از او جدا شود و اذیّت، ضرر، توهین، بهتان و تضییع حقوق در بین نباشد و به هنگام جدایی، یکدیگر را حلال نمایند.
و مرد حق ندارد و برایش حلال هم نیست که به منظور اذیت و آزار همسرش قبل از انقضای عدّه، او را رجعت دهد و قصدش طولانی ساختن عدّهی او باشد و با این کار او را از شوهر کردن باز دارد، همانطور که در زمان جاهلیت این کار را انجام میدادند.