ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
522- اینکه مرتکب گناه شوی و امید به عفو خداوند داشته باشی بهتر از آن است که گناه کنی و با جستجوی کسی که آن را حلال میداند از آن بگریزی:
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بَِٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ٢١﴾ [الأنعام: 21].
«و کیست ستمکارتر از آن کس که بر الله دروغ بسته یا آیات او را تکذیب نموده؟ بیتردید ستمکاران رستگار نمیشوند».
523- اسلام ردایی است که به زمین نمیافتد؛ اگر گروهی آن را از دوش خود بیندازند، خداوند آن را بر کسانی دیگر خواهد پوشاند:
﴿...فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ﴾ [الأنعام: 89].
«... و اگر اینان به آن کفر ورزند بیگمان گروهی [دیگر] را بر آن گماریم که به آن کافر نباشند».
524- به اکمال رسیدن دین توسط خداوند با رضایت و خشنودی کفار و تنها با تسامح و تقارب نیست. بلکه ناگزیر با اکراه و ناخشنودی آنان مواجه خواهد شد:
﴿...وَیَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن یُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ [التوبة: 32].
«...ولی الله جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند هرچند کافران را خوش نیاید».
525- بسیاری از مسلمانان تفاوت نرمخویی و ذلت را نمیدانند، چنانکه بسیاری از آنان میان قدرت یافتن بر دشمن و تجاوز و ستمگری در حق آنان تفاوت نمیگذارند.
526- یک مصلح نزد خداوند از هزاران صالح محبوبتر است، زیرا خداوند به واسطهٔ مصلح یک امت را حفظ میکند، اما صالح تنها به حمایت از خود بسنده میکند.
516- عجله و صبر یکجا نمیشوند؛ با صبر اهداف انسان محقق میشود، اما با عجله همت او پیش از رسیدن به هدف، از بین میرود.
517- قلب نیز مانند نماز، قبلهای دارد. مخلص آن است که دعایش رو به آسمان باشد.
518- کسی جماعت مسلمانان را ترک نمیکند مگر از روی جهل یا تکبر، تا انگشتنما شود و مردم او را ببینند. خداوند متعال تفرقه را نکوهش کرده سپس فرموده است:
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ...﴾ [الأنفال: 47].
«و مانند کسانی نباشید که مغرورانه و خودستایانه و برای خودنمایی در برابر مردم از سرزمین خود بیرون آمدند...».
519- خداوندا تو یاور و پشتیبان غزه و اهل آن باش و اهل حق را با حق یاری ده و مجاهدان را در زمانهای که یاران کم شدهاند یاری رسان و نیرویشان عطا کن و قدمهایشان را استوار کن و کلمهشان را بر حق متحد گردان.
520- یکی از نشانههای نفاق، اظهار غیرت در قضایای مربوط به غیر مسلمانان و اهمیت ندادن به قضایای مسلمانان است:
﴿۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مَّا هُم مِّنکُمۡ وَلَا مِنۡهُمۡ...﴾ [المجادلة: 14].
«آیا ندیدهای کسانی را که قومی را که مورد خشم الله هستند به دوستی گرفتهاند؟ آنان نه از شمایند و نه از ایشان...».
521- از جمله اسباب فتنه، ترک یاری مظلوم و یاری نکردن او در هنگام نیاز است. خداوند امر به یاری مظلوم نموده سپس میفرماید:
﴿...إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ﴾ [الأنفال: 73].
«...اگر چنین نکنید در زمین فتنه و فسادی بزرگ پدید خواهد آمد».
511- آنکه میبیند هیبت دین زیر پا نهاده میشود اما از ترس هیبت و جایگاه خودش کاری نمیکند، خداوند نیز به همان اندازه از هیبت او نزد مردم خواهد کاست. جزا از جنسِ عمل است.
512- کسی که با تجرد (به دور از ترس و طمع و هواس نفس) به حق بنگرد در یک لحظه آن را خواهد شناخت، اما آنکه اهل عناد است با گذر زمان جز بر انکارش افزوده نمیشود. قوم نوح نهصد و پنجاه سال حق را شنیدند و تنها اندکی از آنان ایمان آوردند.
513- ایمان، و محبتِ گمراهی و اهل آن در یک قلب یکجا نمیشود. رسول الله ص میفرماید: «...هر که با قلب خود با آنان به جهاد پرداخت، مومن است و کمتر از آن به اندازهٔ دانهٔ خردلی ایمان وجود ندارد» [مسلم].
514- اینکه بسیاری از مردم بدی را انجام میدهند باعث نمیشود آن بدی تبدیل به نیکی شود. همینطور ترک حق از سوی مردم، آن را به باطل تبدیل نمیکند. حق، حق است حتی اگر مردم آن را ترک گویند، و باطل، باطل است حتی اگر آن را انجام دهند.
515- قلب، سخت میگردد و جز با یاد الله نرم نمیشود، و تنگ میشود و جز با یاد الله آرام نمییابد. در حدیث آمده که: «گاه بر قلبم پوشش میافتد و من در روز صد بار از الله آمرزش میخواهم» [مسلم].
506- حق هیچگاه به طور کامل از روی زمین ناپدید نمیشود؛ هر کس آن را ترک گوید، خداوند به واسطهٔ دیگری آن را برپا خواهد کرد:
﴿...فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ﴾ [الأنعام: 89].
«... پس اگر اینان به آن کفر ورزند، بیشک گروهی دیگر را بر آن خواهیم گمارد که به آن کافر نباشند».
507- کسی که قصد ویرانی باطل را دارد، باید بنای حق را بر اساس سنت برپا کند. این که کسی باطل را ویران نموده این اشتباهش را توجیه نمیکند که مسجدی را رو به غیر از قبله بنا نماید.
508- ابن فجاءۀ در دوران عبدالملک بن مروان و حجاج بر آنان شورید و با شورای پیروان خود اعلام خلافت نمود و با قدرتی که به دست آورد خونهای بسیاری را به زمین ریخت. انسانهای راستین بسیاری که از تجاوز و ستمگری حجاج گریخته بودند به غلو و تندروی فجاءة پناه آوردند در حالی که حق [نه با آن بود، نه با این، بلکه] میان آن دو بود.
509- وقتی به طور مستمر به کسی گفته شود که حق او پایمال شده و او مظلوم است و آزاد نیست، آن را باور خواهد کرد حتی اگر آزاد باشد، و در جستجوی حقوق خیالیای که از وی سلب شده برخواهد آمد. گروهی از زنان در اروپا تظاهرات کردند تا مانند مردان از حق «برهنه کردن سینه» برخوردار باشند!
510- دروازهٔ نخست برای پذیرش توبه، اعتراف به گناه برای خداوند است. رسول الله ص میفرماید: «بنده اگر به گناه خود اعتراف نماید، سپس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد» [مسلم].
501- صدقهٔ با دل خوش نشانهٔ ایمان است و صدقهٔ از روی کراهت و ناخوشی نشانهٔ نفاق است. خداوند متعال دربارهٔ منافقان میفرماید:
﴿...وَلَا یُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ کَٰرِهُونَ﴾ [التوبة: 54].
«... و جز از روی ناچاری انفاق و بخشش نمیکنند».
502- بسیاری از مردم فتنههای آشکار را میشناسند و از آن دوری میکنند. اما تعداد کمی هستند که فتنههای پنهان را میشناسند. برای همین اکثر مردم در مورد فتنههای پنهان سهل انگاری میکنند و این باعث میشود این فتنهها [به مرور زمان] جمع شده تبدیل به گناهان بزرگ و آشکار و مهلکی شوند.
503- فساد، بیماری است و اصلاح، درمانِ آن. هر چه فساد بیشتر ریشه دوانده باشد، دردِ اصلاح نیز بیشتر خواهد بود.
504- علم اگر با هوای نفس آمیخته شود، برای صاحب خود زیانبارتر از جهل خواهد بود:
﴿أَفَرَءَیۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ...﴾ [الجاثیة: 23].
«پس آیا دیدی کسی را که هوس خود را خدای خود قرار داده و الله او را با وجود علم گمراه ساخته و بر شنوایی و قلب او مهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده؟».
505- زود خواندن نماز صبح در رمضان، پس از ثبوت وارد شدن وقت، مستحب است. زید بن ثابت س میگوید: «میان سحری و وارد شدن به نماز به اندازهٔ خواندن پنجاه آیه بود».