معرفی سوره: سورهی «نصر» یا «التودیع» آخرین سورهی کامل مدنی است که بعد از سورهی توبه در حجة الوداع بر پیامبر ص نازل شد و شامل سه آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی کافرون تفاوت اساسی بین توحید و کفر مطرح شد و در این سوره در بارهی نعمت بزرگ خداوند یعنی برتری و پیروزی دین خدا و پیروان آن بر کفر و کافرین، صحبت میشود.
محور سوره: فتح مکه و لزوم شکرگزاری از این نعمت بزرگ.
عنوان سوره: جهانی شدن دین
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ ١ وَرَأَیۡتَ ٱلنَّاسَ یَدۡخُلُونَ فِی دِینِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا ٢ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا ٣﴾ [النصر: 1-3].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«آنگاه که یاری خدا و فتح فرا رسد (1) و مردم را ببینی که گروه گروه در دین خدا داخل میشوند (2) پس با ستایش پروردگارت به تسبیح بپرداز و از او آمرزش بخواه، بیگمان او بس توبهپذیر است (3)».
توضیحات:
﴿نَصۡرُ﴾ یاری، نصرت. ﴿ٱلۡفَتۡحُ﴾: پیروزی و فتح، در اینجا مراد فتح مکه است که در سال هشتم هجری به وقوع پیوست. ﴿أَفۡوَاجٗا﴾: ج فوج: گروه گروه. ﴿سَبِّحۡ﴾ تسبیح گوی، اصل تسبیح به معنای تنزیه و تقدیس، یعنی پاک دانستن خدا از هر عیب، نقص و امور شرک آلودی است که لایق ذات پاک او نیست. ﴿َٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ﴾: طلب استغفار و بخشش کن از او. ﴿تَوَّابَۢا﴾ صیغهی مبالغه به معنای بسیاری توبه پذیر.
مفهوم کلی آیات:
این سوره اعلامی نسبت به کامل شدن دین و نعمت هدایت بر بندگان و پایان یافتن امر رسالت است و پیامبر به تسبیح و تحمید و استغفار امر شده است، زیرا زمان ملحق شدن به رفیق أعلی یعنی خداوند نزدیک شده است و پیامبر در حالی به دیدار خداوند میشتابد که اسلام را جهانی ساخته و مردم گروه گروه، به اختیار خود مسلمان میشوند و در حقیقت این پایان رسالت تمام پیامبران و اتمام نعمت بر همهی مردمان است.
برداشتها و فواید سوره:
1- نعمت نیاز به شکری دارد و شکر نعمت، به کارگیری آن در راه رضایت خداوند است.
2- هر چه ایمان انسان قویتر باشد تمایل او به توبه و استغفار و ستایش خداوند بیشتر میشود و این امر از شناخت کاملتر و عمیقتر خداوند ناشی میشود.
3- عبدالله بن عباس نقل میکند: عمر س مرا به جمع بزرگان اهل بدر راه میداد اما گویا یکی از ایشان، ناخشنود بود پس گفت: چرا این را وارد جمع ما میکنی حال آنکه ما نیز پسر بچههایی مثل او داریم؟ عمر گفت: او از جایی است که میدانید (با پیامبر نسبت دارد). روزی آنها را دعوت کرد و مرا نیز به جمع آنان آورد و من دانستم که عمر مرا به جمع آنان آورده تا مرا به آنان بشناساند. عمر از آنان پرسید: در مورد این فرمودهی خداوند ﻷ چه میگویید: ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ﴾؟ برخی گفتند: به ما فرمان داده شده که هرگاه فتحی برایمان حاصل شد و یاری شدیم ستایش خدا را به جای آوریم و از او آمرزش بخواهیم، و بعضی ساکت ماندند؛ سپس به من فرمود: ای ابن عباس! آیا تو نیز چنین میگویی؟ گفتم نه، فرمود: پس چه میگویی؟ گفتم: آن نشانهی اجل رسول الله ص است که خداوند به او خبر داد، خداوند فرمود: ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ﴾ پس آن علامت اجل توست؛ ﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا﴾ عمر فرمود: من نیز از آن، چیزی جز آنچه تو میگویی نمیدانم.
4- رسول الله ص بعد از نزول این سوره و در اواخر عمرشان، این تسبیح را بسیار در رکوع و سجود تکرار میفرمود: «سُبحَانَکَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمدِکَ اللَّهُمَّ اغفِر لی».
* * *
معرفی سوره: سوره «کافرون» یا «العبادة» مکی است و بعد از سورهی «ماعون» نازل شده و شش آیه دارد.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی کوثر راه و رسم دیانت و هدایت که همان رابطهی نیک با خدا و خلق خداست به پیامبر ص ابلاغ شد و این سوره تأکیدی بر لزوم خالص گرداندن عبادت برای خداوند و موضعگیری پیامبر دارد.
محور سوره: توحید و برائت از شرک و گمراهی و آزادی انسان در انتخاب عقیده.
عنوان سوره: برائت عملی از کفر
سبب نزول: روایت کردهاند که گروهی از سران مشرکان مکه مثل امیه بن خلف، ولید بن مغیره و عاص بن وائل به نزد پیامبر آمدند و پیشنهاد دادند که یک سال محمد خدایان آنها را بپرستد و یک سال نیز آنها خدای محمد را بپرستند اما پیامبر در جواب پیشنهاد آنها فرمودند: «مَعَاذَ اللهِ أَن نُشرِکَ مَعَهُ غَیْرهُ». «پناه بر خدا اگر کسی غیر از خودش را شریک او قرار دهیم». سپس این سوره نازل شد تا تثبیت قلب و تأیید عقیدهی پیامبر باشد.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٥ لَکُمۡ دِینُکُمۡ وَلِیَ دِینِ ٦﴾
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«بگو: ای کافران (1) نمیپرستم آنچه را شما میپرستید (2) و نه شما پرستندهاید آنچه را من میپرستم (3) و نه من پرستندهام آنچه را شما پرستیدهاید (4) و نه شما پرستندهاید آنچه را من میپرستم (5) برای شما دین خودتان و برای من دین خودم (6)».
توضیحات:
﴿قُلۡ﴾: صیغهی امر دلالت بر ماموریت ویژهی پیامبر جهت ابلاغ دعوت الهی به کافرین و نفی هرگونه انحراف از این دعوت است. ﴿ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾: مشرکین مکه به صورت خاص و هر کافر دیگری به صورت عام را شامل میشود. ﴿لَآ أَعۡبُدُ﴾ نمیپرستم. ﴿عَبَدتُّمۡ﴾: پرستش کردید. ﴿عَابِدٞ﴾: پرستشگر، پرستش کننده. ﴿لِیَ دِینِ﴾: دین من برای خودم.
نکته: حکمت از تکرار آیات در این سوره دو چیز است: 1- پیامبر تأکید میکند که نه در گذشته، و نه در حال و آینده هیچگاه به بتها تمایلی نداشته است. 2- چون کافران تقاضا کرده بودند که هرسال یکی از آنها معبود دیگری را بپرستد و این وضعیت استمرار داشته باشد، خداوند نیز به تکرار این آیات پرداخت تا پاسخ مکرری به پیشنهادهای مکرر آنها داده باشد.
مفهوم کلی آیات:
فرق دین خالص و دین شرک آلود همان تفاوت حق و باطل است و حقیقت هیچگاه با باطل قابل جمع نیست، از این رو، هر کس خواهان حقیقت باشد هیچ چارهای ندارد مگر اینکه دینش را خالص و به دور از هر امر شرک آلودی قرار دهد. سازش با کفر و شرک، قابل توجیه نیست هر چند که با رنگ و لعاب و با شعار و توجیهات فریبندهای نیز همراه باشد.
برداشتها و فواید سوره:
1- تمسک و ملازمت بدون چون و چرا با دین اسلام، اگر واقعاً ادعای مسلمانی داریم.
2- فرق اساسی و بنیادین است بین دین خالص و توحید و بین شرک و کفر.
3- حد وسطی بین توحید و شرک وجود ندارد و راه و غایت هرکدام مشخص است.
4- مسلمان حقیقی هیچگاه پیش غیر خدا کُرنش نمیکند، از غیر او نمیترسد و امید و خواهشی از غیر او ندارد.
5- مشرکان، شرک خودشان را به گونههای مختلف توجیه میکردند مثل: ﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾ [الزمر: 3]. «ما بتها را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک کنند». اما هیچگاه این توجیهات از آنها پذیرفته نشد.
6- خواندن سورهی اخلاص و کافرون در این نمازها سنت است: قبلیهی صبح، بعدیهی مغرب، سنت طواف، سنت احرام، سنتوتر.
***
معرفی سوره: سورهی «کوثر» مکی است و بعد از سورهی «عادیات» نازل شده است و سه آیه دارد.
مناسبت آن با سورهی قبل: بعد از اینکه خداوند در سوره ی «ماعون» بعضی از اوصاف منافقان یعنی بخل و سستی در نماز و ریا را برشمرد در این سوره مخصوصاً به ذکر نعمت بزرگ خداوند به پیامبر ص یعنی کوثر و اوصافی که پیامبر باید متصف به آن باشد اشاره مینماید و دشمنان ایشان را مورد وعید شدید قرار میدهد.
محور سوره: بیان فضل بزرگ خداوند به پیامر یعنی کوثر و امر به شکرگزاری نعمت و فرمان نسبت به تقویت رابطهی نیک با خدا و خلق خدا و وعدهی هلاکت دشمنان.
عنوان سوره: خیر فراوان
سبب نزول: بسیاری از نادانان قریش که پیوسته به تمسخر از پیامبر میپرداختند بر پیامبر عیب میدانستند که تنها ضعیفان تابع او شدهاند و از بزرگان در نزد او خبری نیست و آنگاه که پسران پیامبر یکی بعد از دیگری در کودکی در گذشتند ادعا کردند که محمد آبتر شده است، یعنی نسلی از او بر جای نخواهد ماند و کار او تمام است، از این رو جهت رفع تمامی شبهات و ادعاهای پوچ و بیاساس آنها، این سوره نازل گردید که سراسر نعمت و خیر برای پیامبر و وعدهی هلاکت برای دشمنان ایشان است.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِنَّآ أَعۡطَیۡنَٰکَ ٱلۡکَوۡثَرَ١ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ٢ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ٣﴾ [الکوثر: 1-3].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«به راستی که ما به تو خیر فراوان عنایت کردیم (1) پس برای پرودرگارت نماز بگزار و قربانی کن (2) بیگمان دشمنت خود بیتبار است (3)».
توضیحات:
﴿کَوۡثَرَ﴾: خیر کثیر و فراوان در دنیا و آخرت، نهری در بهشت که آب آن از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است (اصل لغت کوثر مبالغه از کثرت به معنای زیادی است). مفسران برای کوثر مصداقهای دیگری نیز ذکر کردهاند مثل: نبوت، قرآن، شفاعت، معجزات، اجابت دعا، لفظ لا إله إلاّ اللّه، فقه دین، نمازهای پنجگانه ﴿صَلِّ﴾: بر نمازهایت مداوم باش و آنها را در وقت خود بخوان. ﴿لِرَبِّکَ﴾: تنها برای پروردگارت نماز بخوان و عبادت کن. ﴿ٱنۡحَرۡ﴾ (نحْر): قربانی کن، امر به نماز و قربانی در جهت مردود ساختن کار مشرکان است، زیرا آنها نماز را تبدیل به کف زدن و سوت کشیدن کرده بودند و قربانی را نیز در پای بتهایشان انجام میدادند. ﴿شَانِئَکَ﴾ (شانِئْ): دشمنی که با بغض و کینهی شدید همراه باشد. ﴿أَبۡتَرُ﴾: بیدنباله، مقطوع، بیزاد و فرزند، در مورد حیوانات به دم بریده و در مورد انسان به عقیم و بیتبار گفته میشود.
مفهوم کلی آیات:
خداوند در دنیا و آخرت، خیرات فراوانی را به رسول الله ص عنایت فرمودهاند: رحمة للعالمین بودند، جهانی بودن اسلام، قرآن، نصرتهای پیاپی در مراحل مختلف دعوت و پیروزی بر دشمنان همه خیرات دنیوی است و در آخرت نیز کوثر یا نهر بهشتی از امتیازاتی است که به پیامبر ص اعطا خواهد شد. پس به شکرانهی این همه نعمت باید در راه خداوند تلاش و مجاهدت و مداومت نماید و از هیچ دشمنی نهراسد، زیرا تمامی دشمنانش دم بریده و هلاک شدهاند.
برداشتها و فواید سوره:
1- محافظت و مداومت کامل و همیشگی بر اوقات نماز.
2- قربانی کردن به نام خداوند جهت اعلان عظمت خداوند.
3- آنگاه که بهترین مخلوقات یعنی رسول الله ص نسبت به نعمتهای خداوند مورد سؤال قرار میگیرد پس سایر بندگان در اولویت هستند که خود را برای مؤاخذه و جواب آماده سازند.
4- دو نعمت بزرگ خداوند به پیامبر در این سوره کوثر و ناکامی دشمنان است.
5- امام مسلم از انس بن مالک نقل میکند: همراه رسول الله ص در مسجد نشسته بودیم که ایشان اندکی به خواب (چرت) فرو رفتند اما ناگهان تبسمکنان سرشان را بلند کرد. پرسیدیم: ای رسول خدا! چه چیزی شما را به خنده انداخت؟ فرمود: «أُنْزِلَتْ عَلَىَّ آنِفًا سُورَةٌ فَقَرَأَ ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ إِنَّآ أَعۡطَیۡنَٰکَ ٱلۡکَوۡثَرَ١ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ٢ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ٣﴾» یعنی: هم اکنون سورهای بر من نازل شد سپس قرائت کردند: بسم الله ... الابتر، سپس پرسید: «تَدْرُونَ مَا الْکَوْثَرُ؟» آیا میدانید کوثر چیست؟» گفتیم: خدا رسولش داناترند؛ فرمود: «فإِنه نَهْرٌ وَعدَنیهِ ربِّی ﻷ، علیه خیْرٌ کثیرٌ هو حَوْضٌ تَرِدُ علیه أُمَّتی یومَ القیامة آنیتُه عَدَدَ نُجُومِ السماءِ فیُخْتَلِجُ العبدُ منهم فأقولُ ربِّ إِنهُ من أُمَّتی فیقول ما تَدْرِی ما أحْدَثَ بعدَک؟». «همانا آن نهری است که خداوند بلند مرتبه آن را به من وعده داده است، در آن خیر فراوانی است، آن حوضی است که امت من در روز قیامت بر آن وارد میشوند، ظرفهای آن به تعداد ستارگان آسمان است، اما شخصی از امتم از آن محروم میماند، پس من میگویم: او از امت من است! خداوند میفرماید: تو چه میدانی که امتت بعد از تو چه کردند!».
6- امام بخاری از انس بن مالک روایت میکند که رسول الله ص فرمود: «بَیْنَمَا أَنَا أَسِیرُ فِى الْجَنَّةِ إِذَا أَنَا بِنَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ الدُّرِّ الْمُجَوَّفِ قُلْتُ مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ قَالَ هَذَا الْکَوْثَرُ الَّذِى أَعْطَاکَ رَبُّکَ فَإِذَا طِینُهُ أَوْ طِیبُهُ مِسْکٌ أَذْفَرُ» بعد از اینکه به بهشت برده شدم (در سفر معراج) به نهری رسیدم که دو طرف آن را گنبدهایی از مروارید تهی، پوشانده بود؛ پرسیدم: این چیست ای جبریل؟ گفت: این کوثر است که پروردگارت به تو داده است، پس خاک آن – یا بوی آن – از مُشک خوشبو است».
7- در صحیح بخاری و مسلم از عبدالله بن عمرو بن عاص روایت شده که رسول الله ص در مورد حوض یا نهر کوثر فرمود: «حَوْضِى مَسِیرَةُ شَهْرٍ وَمَاؤُهُ أَبْیَضُ مِنَ اللَّبَنِ وَرِیحُهُ أَطْیَبُ مِنَ الْمِسْکِ وَکِیزَانُهُ کَنُجُومِ السَّمَاءِ مَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلاَ یَظْمَأُ أَبَدًا». «حوص من به اندازهی مسیر یک ماه مسافت دارد، آب آن از شیر سفیدتر و از مُشک خوشبوتر است؛ ظرفهای کنار آن در زیبایی و فراوانی مانند ستارگان آسمان هستند، کسی که از آن بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد».
معرفی سوره: سورهی «ماعون» یا «أرأیت» یا «الدین» مکی است و بعد از «تکاثر» نازل شده و شامل هفت آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: محور سورهی «فیل» و «قریش» نعمتهای مادی همچون امنیت و رفاه بود و در این سوره مظاهری از کفران نعمت ذکر شده است که برترین آن تکذیب روز قیامت است.
محور سوره: سیمای تکذیب کنندگان رستاخیز.
عنوان سوره: نماز گزاران سهل انگار
سبب نزول: آیهی چهارم به بعد از این سوره در مورد منافقان نازل شده است.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿أَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی یُکَذِّبُ بِٱلدِّینِ ١ فَذَٰلِکَ ٱلَّذِی یَدُعُّ ٱلۡیَتِیمَ ٢ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣ فَوَیۡلٞ لِّلۡمُصَلِّینَ ٤ ٱلَّذِینَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ ٱلَّذِینَ هُمۡ یُرَآءُونَ ٦ وَیَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ ٧﴾ [الماعون: 1- 7].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«آیا دیدی آنکه جزا را دروغ میانگارد! (1) پس آن همان است که یتیم را به تندی از خود میرانَد (2) و بر طعام نیازمند تشویق نمیکند (3) پس وای بر آن نمازگزاران! (4) همان کسانی که از نمازشان غافلند (5) آنانی که ریاکری میکنند (6) و نیکیهای کوچک را دریغ میورزند (7)».
توضیحات:
﴿ٱلدِّینِ﴾: روز جزا و حساب. ﴿یَدُعُّ﴾ (دعّ): راندن و بیرون کردن با خشونت و تندی. ﴿لَا یَحُضُّ﴾ (حضَّ): تشویق و ترغیب نمیکند. ﴿ٱلۡمِسۡکِینِ﴾: نیازمند، زمین گیر. ﴿عَن صَلَاتِهِمۡ﴾: از نمازشان. این لفظ دلالت بر این دارد که مخاطبین این آیه منافقین هستند که اصل نمازشان و هدفشان دارای مشکل اساسی است و اگر قرار بود مخاطب این آیه مؤمنان باشند از لفظ «فی» استفاده میشد، زیرا سهلانگاری عمدهی مؤمنان، در مورد غفلت از اصل نماز نیست بلکه در مورد عدم توجه لازم و اخلاص کافی در هنگام نماز خواندن است. ﴿سَاهُونَ﴾ (سَهْو) ج ساهی: غفلتی که در نتیجهی بیاعتنایی باشد و منظور منافقانی هستند که هیچ اعتنا و حتی اعتقادی به نماز نداشتند و صرفاً از روی ریاکاری آن را در حضور پیامبر ص و صحابه میخواندند. ﴿یُرَآءُونَ﴾ (رأی): تظاهر میکنند بهوسیلهی نمازشان و هر کار به ظاهر خوبی که انجام میدهند بر اینکه انسانهای پرهیزکاری هستند. ﴿ٱلۡمَاعُونَ﴾ (مَعْن): چیز اندک، منظور آن چیزهایی است که عادتاً بین همسایهها رد و بدل میشود مثل دیگ، ظرف، ابزارآلات و غیره که اصل آن سالم باقی مانده و به صورت امانتی از آن استفاده میشود. همچنین گفتهاند که منظور صدقه و زکات است، چون در حقیقت مقدار اندکی از اموال بسیار یک شخص را شامل میشود.
مفهوم کلی آیات:
آنکس که پیوسته از خداوند نعمت دریافت کند و در مقابل، با کفران نعمت، خداوند را به فراموشی سپارد طبیعی است که نسبت به بندگان خدا نیز بیاعتنا خواهد شد و حس نوعدوستی و تعاون در او کمرنگ و حتی بیرنگ میگردد و هدفش تنها جمع مال و فزونطلبی میشود و به نهایت بخل و کوتهنظری میرسد؛ و اگر همکار نیکویی از او صادر شود نه به خاطر خدا بلکه برای جلب و اعتماد دیگران خواهد بود.
برداشتها و فواید سوره:
1- سنگدلی، مالدوستی و تندخویی از صفات کسانی است که منتهای همت و هدفشان در این دنیا خلاصه میشود و هیچ امیدی به آخرت ندارند.
2- تحذیر شدید از سستی و بیاعتنایی نسبت به نماز و یا کم اهمیت جلوه دادن آن.
3- عبادت تنها باید خالص و بدون ریا باشد تا اینکه بتوان به ان به چشم امید نگریست.
4- نهایت بخل در این است که انسان اجازهی استفاده از اشیایی را ندهد که با استفاده نمودن از آن، هیچگونه نقصانی در آن چیز به وجود نمیآید.
5- به تعویق انداختن نماز از وقت اصلی آن، نوعی غفلت از نماز محسوب میشود که میتواند به مرور زمان به ترک نماز منجر شود.
6- حرکت نماز مآبانهی بیروح و به دور از خشوع و ریاکارانه، هرگز نه وزنی در نزد خداوند دارد و نه اعتبار و ارزشی و بلکه خود مستوجب عذاب و نابودی است.
***
معرفی سوره: سورهی «قریش» مکی است و بعد از سورهی «تین» نازل شده و شامل چهار آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: سورهی قریش ادامهی مبحث اصحاب فیل و بیان لزوم شکر آن نعمت بزرگی است که خداوند به اهل مکه ارزانی داشت، از این رو در مصحف بعضی از صحابه، این سوره بدون بسم الله و بلافاصله بعد از سورهی آمده است.
محور سوره: بیان دو نعمت بزرگ خداوند به اهل مکه، یعنی امنیت و معیشت و لزوم بندگی و پرستش خداوند در قبال آن.
عنوان سوره: عنایتی دیگر به قریش
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لِإِیلَٰفِ قُرَیۡشٍ ١ إِۦلَٰفِهِمۡ رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّیۡفِ ٢ فَلۡیَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَیۡتِ ٣ ٱلَّذِیٓ أَطۡعَمَهُم مِّن جُوعٖ وَءَامَنَهُم مِّنۡ خَوۡفِۢ ٤﴾ [قریش: 1- 4].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«برای الفت دادن قریش (1) انس و الفت دادن آنها در کوچ زمستانی و تابستانی (2) پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند (3) همان که آنان را از گرسنگی طعام داد و از ترس ایمنشان ساخت (4)».
توضیحات:
﴿ِإِیلَٰفِ﴾ (إلْف): انس و الفت و همراهی با یک چیز، انس و الفت دادن، همبستگی. ﴿قُرَیۡشٍ﴾: اسم قبایل عرب که از نوادگان «نضر بن کنانه» یعنی سیزدهمین جد پیامبر میباشند. قریش اسم مصغّر از قّرْیش (کوسه ماهی) است و به سبب قدرت آنها در مقابله با این حیوان دریایی به آنها قریش میگفتند و یا اینکه قریش به معنای کسب و جمع کردن است و چون آنها تاجر بودند این لقب را بر آنها نهادند. در مجموع قریش به دوازده قبیله تقسیم میشدند که رسول الله ص از بنیهاشم یعنی فرزندان هاشم بن عبدمناف بن قصی است. ﴿رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ﴾: مسافرتهایی که قریش در زمستان به یمن و حبشه و در تابستان به شام و غزه برای تجارت داشتند. ﴿فَلۡیَعۡبُدُواْ﴾: پس به شکرانهی نعمت رزق و روزی و امنیت، باید خداوند را عبادت کنند. ﴿هَٰذَا ٱلۡبَیۡتِ﴾: کعبه.
نکتهی مهم: در مورد اینکه «لام» در آغاز سوره به چه مطلبی بر میگردد دو صورت میتواند داشته باشد که بنابر آنها، آیهی اول اینگونه معنا میشود: 1- به خاطر الفتی که خداوند در میان قریش قرار داده و ایشان با امنیت به تجارت و کسب رزق و روزی میپردازند پس باید به شکرانهی آن، خدوند را عبادت کنند. 2- شکست ابرهه (مبحث سورهی قبل) به خاطر این بود که قریش به کعبه الفت گیرند و سفرهای تجاری خویش را ادامه دهند پس به شکرانهی آن باید خداوند را عبادت کنند.
مفهوم کلی آیات:
از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به یک بنده ارزانی میدارد نعمت امنیت و سیری (رفع گرسنگی) است و همین کافی است تا اینکه شکر نعمت را بر خود واجب بداند، زیرا تمامی ضروریات زندگی توسط این دو نعمت بر آورده میشود و هر آنچه فراتر از این دو باشد منجر به فزونطلبی و جاهطلبی میشود که موضوع عمدهی چندین سورهی اخیر را تشکیل داده است.
برداشتها و فواید سوره:
1- بیان دو نعمت اساسی یعنی امنیت و معیشت نیکو که خداوند به قریش عطا فرمود.
2- انسان در مقابل نعمتهایی که به او ارزانی شده است باید شکرگزار خداوند باشد و به عبادت پروردگارش بپردازد.
3- خداوند، کعبه را به خودش نسبت داد همانگونه که عبدالمطلب نیز در برابر ابرهه گفت: «أَنَا رَبُّ الإبِلِ وإنً للبیتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ» «من صاحب شترهایم هستم و برای کعبه نیز صاحبی است که آن را نگه خواهد داشت». این نشانهی عنایت خاص خداوند به کعبه و کرامت و شرافت والای آن است.
4- آیهی 112 سورهی نحل نمونهای بارز از قومی است که نعمت خداوند را شکر نگفتند پس بهوسیلهی گرفته شدن نعمت، مورد عذاب دنیوی قرار گرفتند.
***