ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
69- اعتماد بینظیر
حضرت ابوهریره میفرمایند: روزی پیامبر اکرم ج پس از ادای نماز فجر، به طرف صحابه روی کرده فرمودند:
«بینما رجل یسوق بقرة قد حمل علیها، فالتفتت إلیه فکلمته فقالت: إنی لم أخلق لهذا لکنی خلقت للحرث».
"مردی گاوی را بار کرده بجلو هی میکرد. گاو بسوی او بازگشته، به او گفت: من برای باربری درست نشدهام، من برای شخم زنی آفریده شدهام".
مردم با شنیدن این حکایت بسیار تعجب کرده گفتند: سبحان الله! عجب حکایتی است، مگر گاو هم حرف میزند؟
رسول الله ج در جواب فرمودند:
« فإنی أؤمن به وأبوبکر وعمر». "من و ابوبکر و عمر این حکایت را باور داریم".
سپس آن حضرت ج در ادامه فرمودند:
«بینما راع فی غنمه عدا علیه الذئب فأخذ منها شاة فطلبه الراعی، فالتفت إلیه الذئب فقال: من لها یوم السبع یوم لیس لها راع غیری؟».
" چوپانی در بین گوسفندانش بود که گرگی به رمه زده گوسفندی را به دهن گرفت و گریخت. چوپان او را دنبال کرد و گوسفند را از چنگش بدر آورد. گرگ به او نگریست و گفت: چه کسی روز درندهها از گوسفندانت حفاظت میکند، آن روز گوسفندان را جز من چوپانی نخواهد بود؟".
مردم باز با تعجب گفتند: سبحان الله! گرگ میتواند حرف بزند.
رسول الله ج فرمودند:
«فإنی أؤمن بذلک وأبوبکر وعمر بن الخطاب». " من و ابوبکر و عمر بن الخطاب این قصه را باور داریم".
پیامبر خدا ج چنین با اعتماد کامل پیشاپیش از باور کردن ابوبکر و عمر اطلاع میدادند در حالیکه آن دو در آن مجلس حضور نداشتند![1]
68- رأی ابوبکر صدیق در بریدن درختان خیبر
برخی از صحابه کرام برای تضعیف روحیه یهودیان، و از بین بردن جوش و خروش و حماس جنگی آنها، از پیامبر خدا ج خواستند به آنها اجازه دهد نخلهای یهودیان را قطع کنند. پیامبر ج سری تکان داده با پیشنهاد آنها مخالفت نکردند.
آن عده از صحابه شروع کردند به بریدن نخلها. وقتی حضرت ابوبکر صدیق این صحنه را دید فورا خودش را به رسول خدا ج رسانده خدمت آن جناب عرض کردند: ای رسول الله! من گمان میکنم انداختن درختها مناسب نباشد، چرا که خیبر چه با زور فتح شود یا که با صلح، بدست ما خواهد آمد. در هر دو صورت این برای مسلمانان خسارت است. پیامبر اکرم ج پیشنهاد حضرت ابوبکر صدیق س را پذیرفته دستور دادند از بریدن درختها دست نگه دارند. صحابه کرام نیز با اشاره پیامبر محبوب خود فورا از قطع درختان صرف نظر کرد.[1]
67- دامن رسول الله را گرفته رها نکنید
شروطی که در صلح نامه حدیبیه گذاشته شد در ظاهر به نفع مسلمانان نبود. برخی از صحابه و یاران پیامبر بر این میثاق اطمینان خاطر نداشتند. حضرت ابوبکر صدیق س همان چیزی را میدید که پیامبر اکرم ج از امضای این معاهده در نظر داشتند. قبول کردن این معاهده برای حضرت عمر به هیچ وجه قابل قبول نبود. او پیش از همه نزد پیامبر اکرم ج رفته اعتراض خود را ابراز داشت. جوابی که دریافت کرد مطابق میل او نبود. خود را نزد حضرت ابوبکر صدیق س رسانید، بین آندو چه رفت و چه حرفهایی رد و بدل شد را از زبان خود حضرت عمر بشنویم:
حضرت عمر س میفرمایند، پس از آن من نزد حضرت ابوبکر س رفتم، گفتم:
"ابوبکر! مگر محمد ج فرستاده و پیک پروردگار نیست". او در جواب من گفت: «بلی».. چرا نه!..
من گفتم: مگر ما مسلمان نیستیم؟ او جواب داد: «بلی»... چرا نه!
من گفتم: مگر آنها – اهل مکه – مشرک نیستند؟ او جواب داد: «بلی».. چرا نه!
من گفتم: پس چرا ما درباره دین و آئینمان اینچنین رسوایی و ذلت و خواری را قبول میکنیم؟
حضرت ابوبکر س به دوستش حضرت عمر نصیحت کرد که آرام گیرد و اینگونه افکار را از سرش بیرون آورد، و با اسلوبی بسیار حکیمانه بدو گفت:
«اِلْزم غرزه، فإنی أشهد أنه رسول الله وأن الحق ما أمر به ولن یخالف أمر الله ولن یضیعه الله».
«دامن رسول الله ج را لحظهای رها مکن، و همیشه تابع دستورات او باش، چرا که من شهادت و گواهی میدهم که او رسول و فرستاده خداوند متعال است. و هر آنچه فرمان دهد حق است و او هرگز از دستورات پروردگارش سرپیچی نمیکند و خداوند هرگز او را ضایع نمیگرداند».
66- حضرت ابوبکر و صلح حدیبیه
در ماه ذوالقعده سال ششم هجری رسول الله ج به همراه هزار و چهارصد تن از یاران گرانقدرشان برای زیارت خانه خدا از مدینه بیرون آمدند. آنها قربانیهای خودشان را نیز با خود همراه داشتند. آنها لباس احرام نیز پوشیدند تا مردم مزاحم آنها نشده، همه دریابند پیامبر اکرم ج برای ادای عمره و تعظیم و احترم خانه خدا به این زیارت تشریف میبرند. پیامبر ج سربازی از قبیله بنوخزاعه را برای خبرگیری پیشاپیش فرستادند. او خبر آورد اهل مکه سپاهی ترتیب دادهاند و قصد دارند مانع دخول شما به مکه مکرمه شوند. پیامبر خدا ج فورا مجلس استشاری تشکیل داده فرمودند:
«أشیروا أیها الناس علی».
"ای مردم! پیشنهاد و رأی شما چیست؟".
حضرت ابوبکر صدیق س فرمودند: «یا رسول الله! خرجت عامدا لهذا البیت لا ترید حربه أو قتل أحد، فتوجه له فمن صدنا عنه قاتلناه».
"یا رسول الله! شما برای زیارت خانه خدا از مدینه حرکت کردهاید و نمیخواهیم با کسی بجنگید یا خون کسی را بریزید. پس بسوی منزل مراد پیش رو، هر کس جلوی راه ما را گرفت با او میجنگیم".
پس از آن رسول الله ج فرمودند:
«امضوا على اسم الله».
«با نام و یاد خداوند حرکت کنید».
هر کس مانع داخل شدن ما به خانه خدا شود با او میجنگیم |
65- شرکت در غزوه احد، خندق و بنوقریظه
حضرت صدیق اکبر ج در این سه غزوه نیز همراه پیامبر خدا ج پیشاپیش سپاه سینه سپر کرده بودند. در عزوه احد ایشان تا آخرین لحظه نبرد ثابت قدم مانده از پیک و فرستاده پروردگار دفاع میکرد. در کندن خندق عرق ریزان دامنش را پر از خاک کرده بیرون میریخت. پیامبر اکرم ج طی یک نقشه دقیق و برنامهریزی شده در مدت بسیار کمی همراه با صحابه کرام کار را به پایان رسانیدند، تا با این نقشه دفاعی بیمانند سدی جلوی راه سپاه مشرکان قرار داده آنها را غافلگیر کرده، از رسیدن به آرزویشان باز دارند.