اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

29- نگین

29- نگین

حضرت ابوبکر س درباره پیامبر اکرم ج بسیار حساس بودند. کوچکترین چیزی که پیامبر خدا ج را شاید آزرده خاطر میساخت برای ابوبکر قابل تحمل نبود.

جمله "لا تحزن" – نگران نباش – قرآن کریم، تصویری است گویا از عواطف حساس وجوشان و نهایت ارادت و عقیده آن حضرت به پیامبر اکرم ج، تا جایی که همیشه این فکر دامن گیر او بود و او را به خود مشغول داشته بود که مبادا از هیچ جایی کوچکترین گزندی به پیامبر رسد. آنچه در سفر هجرت روی داد بیانگر همین معناست؛ ایشان در مسیر راه گاهی سینه سپر کرده جلوی پیامبر حرکت میکردند، و گاهی پریشان خود را پشت سر پیامبر میرساندند.

و چون پیامبر از سبب این حرکاتشان پرسیدند، در جواب گفتند:

«أذکر الرصد فأکون أمامک، وأذکر الطلب فأکون ورائک»

(یا رسول الله! وقتی که از کمین دشمن احساس خطر میکنم – سینه سپر کرده – جلوی شما حرکت میکنم. و چون یادم میآید که قریشیان در تعقیب ما هستند و خطر است که از پشت بر شما شبیه خون زده شود خودم را فورا پشت سر شما میرسانم).[1]



[1]- ابوبکر الصدیق أفضل الصحابة وأحقهم بالخلافة، ص:43.

28- حضرت علی گواهی می‫دهد

28- حضرت علی گواهی میدهد

 

حضرت ابوبکر صدیق علاوه بر صفات دیگر در شجاعت و دلیری نیز سرآمد همه بود.

روزی حضرت علی س در خطبهشان از مردم پرسید: "دلیرترین مردم چه کسی است؟". آن‌ها در جواب گفتند:" البته شما یا امیر المؤمنین از همه شجاعترید!". ایشان فرمود:" اگر کسی مرا به مبارزه میطلبید من با او در میافتادم. ولی حضرت ابوبکر علاوه بر سایر صفات در دلیری و شجاعت نیز از همه پیش گرفته بود. در یکی از جنگ‌ها برای نبی اکرم ج خیمهای نصب کردیم. گفتیم: چه کسی از رسول خدا ج پاسداری میکند تا کسی از مشرکان جرأت حمله به ایشان را نداشته باشد؟ سوگند بخدا! تنها ابوبکر صدیق بود که شمشیرش را کشیده داوطلبانه جلو آمد. هر کس از کافران که بطرف رسول خدا ج چپ نگاه میکرد فورا به او حملهور میشد. بدون شک او از همه شجاعتر و دلیرتر بود".

سپس ادامه داده فرمود:" روزی دیدم؛ مشرکان قریش پیامبر خدا ج را از هر طرف محاصره کرده بودند. برخی او را مورد ضرب و شتم قرار میدادند و برخی او را هل داده به زمین میزدند. آن‌ها با عصبانیت سرشان داد میکشیدند:" آیا تو همه خداها را انکار کرده، یکی قرار دادهای؟..

بخدا سوگند! کسی بجز ابوبکر جرأت نکرد جلو بیاید. ابوبکر جوانمردانه با آن‌ها درافتاد: کسی را زد و دیگری را هل داد، و با سومی گلاویز شد و گریبانش چاک کرده داد میکشید: «ویلکم! أتقتلون رجلا أن یقول ربی الله؟»

(الهی، هلاک و بر باد شوید! آیا چون مردی گوید پروردگار من الله متعال است، او را بقتل میرسانید؟!)

یادآوری خاطرههای روزهای با ابوبکر بودن برای حضرت علی بسیار دشوار بود، اشک از چشمانشان سرازیر شده زار زار گریه کردند تا محاسن مبارکشان از اشک‌هایشان تر شد، سپس فرمودند:" بخدا قسم! به من بگوئید: آن مؤمن خانواده فرعون – که قرآن از او اطلاع داده بهتر بود یا حضرت ابوبکر صدیق".

﴿وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَکۡتُمُ إِیمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَکُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ مِن رَّبِّکُمۡۖ وَإِن یَکُ کَٰذِبٗا فَعَلَیۡهِ کَذِبُهُۥۖ وَإِن یَکُ صَادِقٗا یُصِبۡکُم بَعۡضُ ٱلَّذِی یَعِدُکُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ کَذَّابٞ٢٨ [غافر: 28]

«مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمان خود را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را خواهید کشت بدان خاطر که می‌گوید: پروردگار من الله است، در حالی که دلائل روشنی و معجزات آشکاری از جانب پروردگارتان برایتان آورده است و به شما نموده است؟ اگر او دروغگو باشد، دروغگوئیش دامنگیر خود او خواهد شد، و اگر راستگو باشد، برخی از عذاب‌هایی که شما را از آن می‌ترساند گریبانگیرتان خواهد گشت. قطعاً خداوند کسی را (به راه نجات و رستگاری) رهنمود نمی‌سازد که تجاوز کار و دروغ‌پرداز باشد».

همه خاموش ماندند.

ایشان فرمودند:" سوگند بخدا! یک ساعت از زندگی ابوبکر از تمام زندگی مؤمن آل فرعون بهتر است. او ایمان خود را پنهان نگه داشته بود، در حالیکه ابوبکر صدیق بدون کوچکترین ترس و واهمهای در زیر چکاچک شمشیر دشمن و قلدری قریشیان ایمانشان را با افتخار تمام اعلان میکردند.[1]



[1]- البدایة والنهایة:3/271-272.

27- از خودگذشتگی در برابر تاجدار رسالت

27- از خودگذشتگی در برابر تاجدار رسالت

حضرت ابوبکر س کالبدی از خوبی‌ها بودند. در بین صفات پسندیده ایشان؛ جرأت و شهامت و شجاعت بیشتر نمایان بود. ایشان درباره دین مبین اسلام از هیچ کسی کوچکترین هراسی نداشت. و در راه دفاع از رسول اکرم ج و نصرت و یاری دین خدا و حمایت از عقیده و آرمان‌هایش به هیچ طعنه و ملامت و پوزخندی کوچکترین توجهی نمیکرد.

حضرت عروة بن زبیر میگوید، روزی از حضرت عبدالله بن عمرو بن عاص ج خواستم تا حکایتی از نحوه ظلم و ستم مشرکان قریش بر پیامبر اکرم ج را برایمان تعریف کند. ایشان گفتند: روزی رسول الله ج در حطیم که جزئی از کعبه است نماز میگذاردند که یکی از مشرکان پست فطرت بنام "عقبة بن أبی معیط" پارچهای را دور گردن مبارک پیامبر پیچیده آن‌را بشدت کشید تا پیامبر را خفه کند. حضرت ابوبکر س به سرعت خودش را به عقبه رسانده شانه او را گرفته با زور او را از پیامبر خدا ج دور ساخت و بر سر آن‌ها داد کشید:

«أتقلتون رجلا أن یقول ربی الله»

(آیا تنها بخاطر اینکه شخصی بگوید پروردگار من الله یکتاست، او را میکشید.)

حضرت أنس میگوید: یک بار کافران چنان بر رسول الله ج تاختند و ایشان را مورد آزار و اذیت قرار دادند که آن حضرت از حال رفته بیهوش شد. ابوبکر از راه رسید با عصبانیت بر آن‌ها داد کشید:

«ویلکم! أتقتلون رجلا أن یقول ربی الله؟»

(وای بر شما! الهی هلاک و برباد گردید! آیا تنها بخاطر اینکه مردی بگوید پروردگار من الله تعالی است، او را میکشید؟!).

حضرت أسماء ل آورده است؛ روزی شخصی شتابان خود را به ابوبکر رسانیده داد زد: زود باش برو رفیقت را نجات بده. ابوبکر فورا از میان ما برخواسته شتابزده از آنجا دور شد. در آنروز ابوبکر موهایش را در چهار قسمت بافته بود. و او داد میکشید: «ویلکم! أتقتلون رجلا أن یقول ربی الله». (خاک بر سرتان! آیا کسی که میگوید پروردگار من خدای یکتاست را میکشید؟!).

کافران با دیدن ابوبکر رسول الله ج را رها کرده به طرف او حملهور شدند. وقتی ابوبکر خسته و زخمی به خانه بازگشت، هر جای سرش را که دست میزدی موهایش کنده میشد و بزمین میریخت! [1]



[1]- منهاج السنة: 3/4، فتح الباری:7/169.

26- دلسوزترین و مهربانترین شخصیت این امت

26- دلسوزترین و مهربانترین شخصیت این امت

حضرت ابوبکر صدیق س سرمایه بس بزرگی برای دعوت اسلامی بود. ایشان شخصیت دوست داشتنی و عزیز قریش و نمادی از اخلاق نیکو، و صفات شایسته و ویژگی‌های برجسته و نرم خویی و لطافت و مهر و محبت بودند. ایشان با اخلاق پسندیده خود در قلب‌های مردم لانه کرده بود. پیامبر خاتم؛ رسول هدایت و رستگاری، پیک سعادت و شادکامی درباره این یار خود چنین فرمودهاند:

«أرحم أمتی بأمتی أبوبکر»

«مهربانترین و دلسوزترین امت من بر امت من ابوبکر است».[1]



[1]- الجامع الصغیر: 2/8.

25- اولین آثار دعوت حضرت صدیق اکبر

25- اولین آثار دعوت حضرت صدیق اکبر

زحمت‌های بیدریغ ابوبکر در راه دعوت اسلامی بینتیجه نبود. اولین آثار و پیامدهای دعوت او چنین تجلی کرد که بهترین افراد جامعه آنروز به اسلام گرویدند. بیائید با هم نگاهی بیندازیم به فهرست اشخاصی که دعوت ابوبکر صدیق س را لبیک گفته، بدست او ایمان آوردند، از جمله آن صحابه بزرگوار میتوان به نام‌های: 1- حضرت زبیر بن عوام س 2- حضرت عثمان بن عفان س، 3- حضرت طلحه بن عبیدالله س، 4- حضرت سعد بن أبی وقاص س، 5- حضرت عثمان بن مظعون س، 6- حضرت ابوعبیدة بن جراح س، 7- حضرت عبدالرحمن بن عوف س، 8- حضرت ابوسلمة بن عبدالأسد س، 9- حضرت أرقم بن أبی أرقم س، اشاره نمود.

ایشان این جان نثاران اسلام را یکی پس از دیگری به اسلام دعوت نموده، خدمت پیامبر اکرم ج حاضر نمود تا با ایشان بیعت نموده به اسلام شرفیاب شوند.

این افراد پایههای اساسی قلعه با شکوه اسلام به شمار میآیند. این‌ها اولین گروهی بودند که از نعمت والای هدایت مالا مال و سرشار شدند و بوسیله آن‌ها خداوند کریم دینش را پیروزی بخشید و پس از آن مردم گروه گروه و دسته دسته بسوی اسلام پر کشیدند. تمام این افراد اولین دعوتگران و پیک‌های نخستین دعوت بسوی دین مبین اسلام به شمار میآیند.[1]



[1]- محمد رسول الله ج، اثر/ محمد الصادق عرجون: 1/533.