اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهمیت عقیده

اهمیت عقیده

توجه به عقیده

بر اساس آنچه گذشت واضح شد رکن اساسی که دین بر آن بنا می‌شود، عقیده است؛ چرا که بدون عقیده مردم در تاریکی‌های شرک و شهوت‌های دنیا سرگردان می‌شوند. عقیده محرک و انگیزه اصلی زندگی انسان است و انسان بدون آن به چارپایان می‌ماند. خداوند دربارۀ کسانی که از عقیده محرومند می‌فرماید:

﴿أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَسۡمَعُونَ أَوۡ یَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ٤٤ [الفرقان: 44].

(یا گمان داری که بیشترشان می‌شنوند یا می‌اندیشند؟ آنان جز مانند چارپایان نیستند بلکه گمراه‌ترند).

و از آنجایی که نیاز مردم به عقیده بالاتر از نیازشان به آب و غذا است، شایسته است که بدان توجه نمایند.

اهداف عقیدۀ اسلامی

1-    خالص گرداندن نیت و عبادت برای خداوند متعال، زیرا وقتی خالق یکی است، واجب است که نیت و عبادت نیز تنها برای او باشد.

2-    آزاد سازی عقل و اندیشه از سرگردانی و حیرانی ناشی از تهی بودن قلب از عقیده؛ زیرا کسی که از عقیده محروم است از دو حالت خارج نیست: یا قلبش از هر عقیده‌ای خالی است و تنها بندۀ مادۀ محسوس است، و یا در گمراهی و خرافات دست و پا می‌زند.

3-    آرامش درونی و فکری؛ کسی که از عقیدۀ صحیح برخوردار است از نگرانی درونی و نا آرامی فکری در امان است زیرا این عقیده عامل ارتباط مؤمن با خالقِ اوست.

4-    سالم ماندن نیت و عمل نیک از انحراف؛ زیرا پیامبران به بیان عقیده پرداخته‌اند و پیروی از آنان رکنی از ارکان این دین است. بنابراین هرکه از پیروی پیامبران منحرف گردد در عقیده نیز به انحراف می‌رود.

5-    جدیت در کارها، به طوری که بنده هیچ فرصتی را برای انجام عمل نیک از دست نمی‌دهد و به سوی آن می‌شتابد و از اماکن گناه دوری می‌گزیند.

6-    تشکیل امتی نیرومند که همۀ داشته‌های خود را برای پایدار نمودن دین خود فدا می‌کند و به مصیبت‌هایی که در راه خداوند به وی می‌رسد توجهی نمی‌کند.

7-    دستیابی به خوشبختی دنیا و آخرت با اصلاح افراد و جوامع و به دست آوردن پاداش و کرامت.

از الله تبارک و تعالی خواهانم همۀ این اهداف را برای ما و دیگر مسلمانان محقق گرداند.

ولاء و براء

اهمیت ولاء و براء در عقیدۀ مسلمان

یکی از پایه‌های عقیدۀ اسلامی این است که هر مسلمان معتقدی باید با صاحبان این عقیده دوستی ورزد و با دشمنان آن دشمن باشد، یعنی اهل اخلاص و توحید را دوست بدارد و از اهل شرک بیزار باشد، و این همان راه و روش ابراهیم ـ علیه السلام ـ و همراهان اوست که خداوند متعال ما را دستور به پیروی از آنان داده است:

﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ [الممتحنة: 4].

(قطعا برای شما در [پیروی] از ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست، آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای الله می‌پرستید بیزاریم؛ به شما کفر می‌ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینۀ همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به الله ایمان آورید).

خداوند متعال همچنین در خطاب به مؤمنانی که به رسالت محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ ایمان آورده‌اند می‌فرماید:

﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡیَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِیَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥١ [المائدة: 51].

(ای کسانی که ایمان آورده‌اید یهود و نصارا را به دوستی نگیرید [که] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند و هر کس از شما آن‌ها را به دوستی گیرد از آنان خواهد بود؛ آری الله گروه ستمگران را هدایت نمی‌کند).

بنابراین ولاء و براء اصلی است بس بزرگ از اصول دین و بسیار جای تأسف است که بسیاری از مردم نسبت به این اصل جاهلند؛ چه بسیارند کسانی که می‌شنوی دعوت به وحدت ادیان می‌دهند و نصرانیان را برادران خود می‌دانند ، بلکه مدعی‌اند یهودیان نیز برادران ما هستند؛ چه بسا ترس این می‌رود که [با چنین دعوتی] از اسلام خارج شده باشند، زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلدِّینَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُ [آل عمران: 19].

(همانا دین نزد الله همان اسلام است).

همانطور که خداوند متعال موالات با کافران که دشمن عقیدۀ اسلامی هستند را حرام اعلام نموده، دوستی و موالات مومنان را واجب دانسته است. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُمۡ رَٰکِعُونَ ٥٥ وَمَن یَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٥٦ [المائدة: 55-56].

(‏تنها الله و پیامبر او و مؤمنانی یاور و دوست شمایند که خاشعانه و خاضعانه نماز را به جای می‌آورند و زکات مال به در می‌کنند (۵۵) و هر کس الله و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده‌اند به دوستی گیرد [از زمرۀ حزب الله است] و بی‌تردید حزب خدا پیروزند).

نمونه‌های موالات و دوستی با کافران

1-    شبیه ساختن خود به آنان در پوشش و سخن گفتن و دیگر مظاهر. هرگونه شبیه ساختن خود به کافران در مواردی که جزو ویژگی‌ها و سنت‌ها و رسوم و عبادات آنان هست، حرام می‌باشد؛ مانند تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل و تقلید از لباس پوشیدن و روش غذا خوردن آنان و همینطور سخن گفتن به زبان کافران مگر برای نیاز.

2-    ماندن در سرزمین کافران و هجرت نکردن به سرزمین مسلمانان برای حفظ دین.

3-    سفر به سرزمین‌های کفر به هدف تفریح و خوشگذرانی.

4-    یاری دادن کافران علیه مسلمانان.

5-    یاری جستن از آنان و اعتماد به آن‌ها و دادن مسئولیت‌های مهم به کافران که باعث برملا شدن اسرار مسلمانان می‌شود و نزدیک ساختن آن‌ها و دادن مسئولیت‌های مشاوره‌ای به آنان.

6-    استفاده از تاریخِ آنان به ویژه تواریخی که نشان دهندۀ آداب و رسوم و اعیاد آنان باشد، مانند تاریخ میلادی.

7-    مشارکت در اعیاد آنان یا کمک در برگزاری اعیاد و مناسبت‌های کافران یا تبریک گفتن و حضور در این مناسبت‌ها.

8-    نام گذاری بر اساس نام‌های آنان.

طلب مغفرت و رحمت برای مردگان آنان، زیرا چنین کاری نشان دهندۀ محبت کافران و درست شمردن عقاید و کردار آنان است([1]).




[1]- شیخ صالح الفوزان، محاضرات فی العقیدة (۱/ ۲۳۱).

ششم: ایمان به تقدیر

ششم: ایمان به تقدیر

این ششمین رکن از ارکان ایمان است. معنای ایمان به تقدیر این است که خدای متعال آنچه را که شده و می‌شود می‌داند، و به احوال بندگان خود آگاه است و روزی و اجل و کارها و دیگر مسائل مربوط به آنان را می‌داند و هیچ چیز بر او پنهان نیست، و اینکه الله متعال تقدیر (اندازه‌های) بندگان را نوشته و هیچ چیز رخ نمی‌دهد مگر با علم و نوشته و خواسته و خلقت وی.

ایمان به تقدیر چند مساله را در بر می‌گیرد([1])

نخست: باور به اینکه خداوند متعال به طور کلی و تفصیلی به همه چیز آگاه است. آنچه را شده و آنچه را خواهد شد و آنچه را که اگر بشود چگونه خواهد شد می‌داند.

دوم: ایمان به اینکه خداوند این را در لوح محفوظ نگاشته است.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِکَ فِی کِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ ٧٠ [الحج: 70].

(آیا ندانسته‌ای که الله آنچه را در آسمان و زمین است می‌داند؟ این‌ها [همه] در کتابی [مندرج] است؛ قطعا این بر الله آسان است).

در صحیح مسلم آمده است که: «الله مقادیر آفریدگان را پنجاه هزار سال پیش از آفرینش آسمان‌ها و زمین نوشت».([2])

سوم: ایمان به اینکه هیچ یک از کائنات به وجود نمی‌آیند مگر به خواست خدا، فرقی نمی‌کند که آن چیز در نتیجۀ فعل خداوند باشد یا فعل بندگان. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَرَبُّکَ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُ وَیَخۡتَارُ [القصص: 68].

(و پروردگارت هرچه را بخواهد می‌آفریند و برمی‌گزیند).

چهارم: ایمان به اینکه همۀ موجودات آفریدۀ خداوند سبحانه و تعالی می‌باشند، و ذره‌ای در آسمان و زمین نیست مگر آنکه خداوند خالق آن و خالق حرکات و سکناتش است و آفریدگار و پروردگاری جز وی ندارد. خدای متعال می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِی یُصَوِّرُکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡحَامِ کَیۡفَ یَشَآءُ [آل عمران: 6].

(اوست که شما را هر طور که بخواهد در رحم‌ها صورتگری می‌کند).

و می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ ٦٢ [الزمر: 62].

(الله آفریدگار هر چیزی است و اوست که بر هر چیزی نگهبان است).

و می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ خَلَقَکُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦ [الصافات: 96].

(و الله شما را و آنچه انجام می‌دهید آفریده است).

ثمرات ایمان به تقدیر

1-    اعتماد به الله در هنگام انجام اسباب، یعنی اینکه همۀ توجه بنده به خود سبب نباشد بلکه بر الله توکل نماید زیرا همه چیز به تقدیر وی بستگی دارد.

2-    بنده در صورت به دست آوردن آنچه آرزوی آن را داشته مغرور نمی‌شود بلکه می‌داند آن دستاورد در واقع نعمتی است از سوی الله که اسباب خیر و موفقیت را برای وی مقدر ساخته است.

3-    آرامش و آسایش درونی در برابر آنچه از سوی خداوند مقدر شده است، در نتیجه بنده برای از دست دادن آنچه دلخواهش بوده یا رخ دادن آنچه نمی‌پسندد آشفته و نگران نمی‌شود، زیرا همه چیز بر اساس تقدیر خداوند رخ داده است.




[1]- شیخ محمد بن صالح العثیمین، شرح أصول الإیمان.

[2]- به روایت مسلم در کتاب «القدر» باب «حجاج آدم وموسی علیهما السلام» (۲۶۵۳).

پنجم: ایمان به روز آخرت

پنجم: ایمان به روز آخرت

منظور از روز آخرت همان روز قیامت است. روزی که خداوند مردم را برای حسابرسی و پاداش برانگیخته خواهد کرد. این روز را روز آخرت نامیده‌اند چرا که روز دیگری پس از آن نیست و اهل بهشت در جایگاه‌های خود مستقر می‌شوند و اهل آتش نیز در جایگاه خود. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَلَٰکِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ [البقرة: 177].

(اما نیکی آن است که کسی به الله و روز بازپسین ایمان بیاورد).

و می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ ٤ [البقرة: 4].

(و آنان که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان می‌آورند و آنند که به آخرت یقین دارند).

این پنجمین رکن از ارکان ایمان است و هر که آن را انکار نماید کفر ورزیده است. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿زَعَمَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَن لَّن یُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّی لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ ٧ [التغابن: 7].

(کسانی که کفر ورزیدند، پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو آری سوگند به پروردگارم حتما برانگیخته خواهید شد سپس شما را به آنچه کرده‌اید واقف خواهند ساخت و این برای خدا آسان است).

ایمان به آخرت بیانگر چیست؟

ایمان به آخرت در بر گیرندۀ مسائلی است از جمله:

1-    ایمان به حسابرسی و پاداش، چرا که خداوند متعال بندگان را بر اساس اعمالش مورد محاسبه قرار می‌دهد و هر یک را بر اساس کارهایی که کرده‌اند پاداش می‌دهد. الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم ٢٦ [الغاشیة: 25-26].

(در حقیقت بازگشت آنان به سوی ماست (۲۵) آنگاه حساب آنان به عهدۀ ماست).

2-    ایمان به بهشت و جهنم و اینکه این دو، زندگیِ ابدی مخلوقات هستند. خداوند بهشت را برای اهل طاعت خود آماده کرده است: مومنان راستین و مخلص، و آتش را برای اهل معصیت، یعنی کافران و منافقان.

خداوند در بیان سرزمین مومنان می‌گوید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ خَیۡرُ ٱلۡبَرِیَّةِ ٧ جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗا [البینة: 7-8].

(در حقیقت کسانی که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام داده‌اند آنانند که بهترین آفریدگانند (۷) پاداش آنان نزد پروردگارشان باغ‌های همیشگی است که از زیر [درختان] آن نهرها روان است؛ جاودانه تا ابد در آن خواهند ماند).

و در بیان حال کافران و منافقان می‌فرماید:

﴿وَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِیٓ أُعِدَّتۡ لِلۡکَٰفِرِینَ ١٣١ [آل عمران: 131].

(و از آتشی بترسید که برای کافران آماده شده است).

و می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَعَنَ ٱلۡکَٰفِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمۡ سَعِیرًا ٦٤ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ لَّا یَجِدُونَ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ٦٥ [الأحزاب: 64-65].

(همانا الله کافران را نفرین کرده و برای آن‌ها آتشی فروزان آماده کرده است (۶۴) جاودانه در آن می‌مانند، نه یاری می‌یابند و نه یاوری).

از جمله مواردی که به ایمان به آخرت مربوط است، باور داشتن هر چیزی است که پس از مرگ رخ خواهد داد، مانند:

1-    فتنۀ قبر. منظور از فتنۀ قبر، سوالاتی است که پس از دفن میت از وی خواهد شد، به طوری که دربارۀ پروردگارش و دینش و پیامبرش از وی پرسیده می‌شود. مومن در پاسخ این سوال می‌گوید: پروردگارِ من الله است، دینم اسلام است و پیامبرم محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ است. اما کافر می‌گوید: ها... ها... نمی‌دانم!

2-    عذاب و نعیم قبر: اهل ایمان در قبرهای خود خوش می‌گذرانند و لذت می‌برند، و قبرشان تا اندازه‌ای که چشم کار می‌کند گسترده می‌شود و هر یک از آن‌ها جایگاه خود را در بهشت خواهد دید.

اما کافران و منافقان و ستمگران در قبرهای خود معذب هستند و قبر بر آنان تنگ شده آکنده از آتش خواهد شد و جایگاه خود را در جهنم خواهند دید. از عذاب قبر به خداوند متعال پناه می‌بریم.

ثمرات ایمان به روز آخرت

1-    رغبت به انجام طاعات و حرص بر آن و پشیمانی به خاطر از دست دادن آن.

2-    ترس و هراس از انجام گناه.

3-    آرامش و عدم بی‌تابی برای از دست رفتن دنیا به امید نعیم و خوشیِ آخرت.

چهارم: ایمان به پیامبران

چهارم: ایمان به پیامبران

پیامبران چه کسانی هستند؟ پیامبران گروهی هستند که توسط الله متعال برگزیده شده‌اند تا واسطه‌ای باشند بین او و بندگان برای ابلاغ شریعت او و آنچه در مورد خداوند بر بندگان لازم است، و همچنین چیزهای دیگری که برایشان وحی نموده است. اولینِ پیامبران، نوح ـ علیه السلام ـ است و آخرینشان محمد صلی الله علیه وسلم. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِکُمۡ وَلَٰکِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ [الأحزاب: 40].

(محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستادۀ خدا و ختم کننده‌ پیامبران است).

پیامبران انسان‌هایی هستند که توسط خداوند آفریده شده‌اند و از هیچ ویژگی خدایی برخوردار نیستند، بنابراین استغاثه و دعای آنان و نذر و قربانی و دیگر انواع عبادت برای آنان جایز نیست. خداوند متعال به پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید:

﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ١٨٨ [الأعراف: 188].

(بگو جز آنچه الله بخواهد برای خودم اختیار سود و زیانی ندارم و اگر غیب می‌دانستم قطعا خیر بسیاری می‌اندوختم و هرگز به من آسیبی نمی‌رسید؛ من جز بیم دهنده و بشارتگری برای گروهی که ایمان می‌آورند، نیستم).

ایمان به پیامبران چه معنایی دارد؟

ایمان به پیامبران دربرگیرنده‌ی چهار مسأله است:

1- اینکه رسالت آنان حق و از سوی خدای متعال است؛ یعنی هر کس به رسالت یکی از آنان کفر ورزید، به همۀ آنان کفر ورزیده است، مثلا نصرانیانی که رسالت محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ را تکذیب کرده‌اند و از پیروی او سر باز زده‌اند در واقع مسیح بن مریم را تکذیب کرده‌اند و او را پیروی نکرده‌اند، زیرا مسیح آنان را به آمدن محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ بشارت داده است.

2- ایمان به آن دسته از پیامبران که نامشان را می‌دانیم مانند محمد و ابراهیم و عیسی و موسی و نوح و دیگران که در قرآن از آن‌ها نام برده شده است و همچنین ایمان به پیامبرانی که نام‌شان را نمی‌دانیم به طور کلی ایمان داشته باشیم.

3- راست شمردن اخبارِ پیامبران که از طریق صحیح به ما رسیده است.

4- عمل به شریعت پیامبری که به سوی ما فرستاده شده یعنی محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ که خاتم پیامبران است.

 

 

ثمرات ایمان به پیامبران

1- پی بردن به رحمت خداوند و عنایتش نسبت به بندگان، به طوری که پیامبران را برای راهنمایی مردم به راه راست به سوی آنان فرستاده تا چگونگی بندگی الله را برایشان تبیین نمایند.

2- شکر پروردگار برای این نعمت.

3- محبت پیامبران ـ صلی الله علیهم وسلم ـ و بزرگداشت و ستایش آنان.

سوم: ایمان به کتاب‌ها

سوم: ایمان به کتاب‌ها

معنای ایمان به کتاب‌ها این است که به طور حتم معتقد باشیم این کتاب‌ها با حق مبین و هدایت آشکار از سوی خدای متعال نازل شده و قطعاً کلام پروردگار است نه هیچکس دیگر.

ایمان به کتاب‌های الهی این موارد را در خود دارد:

1-    ایمان به اینکه این کتاب‌ها حقیقتاً از سوی خدا نازل شده است.

2-    ایمان به نام‌های آن دسته از کتاب‌ها که نام‌ها آن را [بر اساس قرآن و سنت] می‌دانیم، مانند قرآن که بر محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ نازل شد و تورات که بر موسی ـ علیه السلام ـ فرو فرستاده شده و انجیل که بر عیسی ـ علیه السلام ـ نازل گردید و زبور که بر داوود ـ علیه السلام ـ نازل شده است. اما آن دسته از کتاب‌ها که نام‌هایشان را [بر اساس قرآن و سنت] نمی‌دانیم به طور کلی به آن ایمان می‌آوریم.

3-    راست شمردن اخباری که در این کتاب‌ها آمده، مانند اخبار قرآن و اخبار کتاب‌های پیشین که دچار تحریف نشده است.

4-    عمل به احکام این کتاب‌ها که منسوخ نشده و خشنودی و تسلیم در برابر آن. همۀ کتاب‌های پیشین توسط قرآن عظیم منسوخ شده‌اند. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِ [المائدة:48].

 (و ما این کتاب را به حق به سوی تو فرو فرستادیم در حالی که تصدیق کنندۀ کتاب‌های پیشین و حافظ ونگاهبان آن‌هاست).

یعنی: حاکمِ بر آن. بر این اساس عمل کردن به هیچ یک از احکام کتاب‌های پیشین جایز نیست مگر آنکه به صحت رسیده و قرآن آن را تایید کرده باشد.

ثمرات ایمان به کتاب‌های الهی

1-    پی بردن به توجه و عنایت خدای متعال نسبت به بندگانش، به طوری که برای هر قومی کتابی جهت هدایتشان نازل کرده است.

2-    پی بردن به حکمت الله متعال، چرا که برای هر قومی دستورات و احکامی قرار داده که مناسب حالشان است. پروردگار بزرگ می‌فرماید:

﴿لِکُلّٖ جَعَلۡنَا مِنکُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا [المائدة: 48].

(برای هر یک از شما شریعت و راه و روشی قرار داده‌ایم).

3-    شکر نعمت الله برای فرو فرستادن این کتاب‌ها.([1])



[1]- شیخ محمد بن صالح العثیمین، شرح أصول الإیمان.