868- عن سهل بن سعدt قال: کانَتْ فینا امْرَأَةٌ -وفی روایة: کانَتْ لَنا عَجُوزٌ- تأْخُذُ مِنْ أَُصُولِ السِّلْقَ فَتَطْرَحُهُ فی القِدْرِ وَتُکَرْکِرُ حَبَّاتٍ منْ شَعِیر، فإذا صَلَّیْنا الجُمُعَةَ وانْصَرَفْنَا نُسَلِّمُ عَلَیْها فَتُقدِّمُهُ إلیْنَا. [روایت بخاری]([1])
ترجمه: سهل بن سعدt میگوید: زنی در میانِ ما بود- و در روایتی دیگر: پیرزنی با ما بود- که مقداری چغندر میآورد و در دیگ میریخت و دانههای جو را آرد میکرد - و به چغندرِ پختهشده میافزود-. آنگاه که نماز جمعه را میخواندیم و باز میگشتیم، به او سلام میگفتیم و او، آن غذا را نزدِ ما میآورد.
869- وعن أُم هانئ فاخِتَةَ بِنتِ أبی طَالب& قَالت:أَتَیْتُ النَّبِیَّr یَوْمَ الفَتْح وَهُو یَغْتسِلُ وَفاطِمةُ تَسْتُرهُ بِثَوْبٍ فَسَلَّمْتُ. وذَکَرَتِ الحدیثَ. [روایت مسلم]([2])
ترجمه: امهانی، فاخته بنت ابیطالب& میگوید: روز فتح مکه نزد پیامبرr آمدم و پیامبرr استحمام میکرد و فاطمه& پارچهای را برای پوشاندن ایشان گرفته بود؛ سلام کردم... آنگاه امهانی حدیث را تا پایان، روایت کرد.
870- وعن أسماءَ بنتِ یزید& قالت:مَرَّ عَلَیْنا النَّبِیُّr فِی نِسْوَةٍ فَسَلَّمَ عَلَیْنَا. روایت ابوداود و ترمذی؛ این، لفظ ابوداود است. در روایت ترمذی که آن را حسن دانسته، آمده است:([3])
أنَّ رسولَ اللهr مَرَّ فِی المَسْجِد یَوْماً وَعُصْبةٌ مِنَ النِّساء قُعوُدٌ فأَلوْی بِیدِهِ بالتَّسلیم.
ترجمه: اسماء بنت یزید& میگوید:
پیامبرr از کنارِ
عدهای از ما زنان گذشت و
به
ما سلام کرد.
ترجمهی روایت ترمذی: اسماء بنت یزید& میگوید: روزی رسولاللهr در حالی که گروهی از زنان - در مسجد- نشسته بودند، از مسجد گذشت و با اشارهی دست سلام کرد.
شرح
مؤلف/ بابی دربارهی سلام گفتن به کودکان گشوده است. بسیاری از مردم، کودکان را ناچیز میشمارند یا به آنها اهمیت نمیدهند و از اینرو به آنان سلام نمیکنند؛ این، بر خلافِ روش و رهنمودِ پیامبرr است. زیرا پیامبرr به کوچک و بزرگ سلام میکرد. انس بن مالکt از کنارِ کودکان گذشت و به آنها سلام کرد و گفت: پیامبرr این کار را انجام میداد؛ یعنی به کودکان سلام میداد. سلام کردن به کودکان، فواید فراوانی دارد؛ از جمله:
پیروی از سنت پیامبرr. الله متعال فرموده است:
﴿لَّقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ﴾
[الأحزاب : ٢١]
بهراستی برای شما، برای کسی که به (پاداش) الله و روز قیامت امیدوار است، در رسولالله، الگو و سرمشقی نیکوست.
1- تواضع و فروتنی: بدینسان انسان دچارِ خودپسندی نمیشود و تکبر نمیورزد و سر و بینیاش را بالا نمیگیرد. پیامبرr فرموده است: «مَا زَادَ الله عَبْدًا بِعَفْوٍ إِلاَّ عِزًّا، وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ للَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللهU».([4]) یعنی: «الله در برابر گذشتِ بندهاش، عزت او را زیاد میکند و هرکس بهخاطرِ الله تواضع و فروتنی نماید، اللهU او را بلندمرتبه میگرداند».
2- عادت دادنِ کودکان به ارزشهای اخلاقی: زیرا وقتی کودکان ببینند که بزرگترشان به آنها سلام میگوید، به این سنت نیک و خجسته عادت میکنند.
3- این کار، مهر و محبتِ کودک نسبت به سلامکننده را در پی خواهد داشت و چهبسا کودک هیچگاه از یاد نبرد که بزرگترش به او سلام کرده است و بدینسان، محبتِ آنشخص در دلش بنشیند. زیرا کمتر پیش میآید که بچهها، چنین مسایلی را فراموش کنند.
این، بخشی از فواید سلام کردن به کودکان است؛ لذا وقتی از کناری کودکانی که در کوچه بازی میکنند، میگذریم، چه خوبست که به آنها سلام کنیم.
اما سلام کردن به زنان؛ سلام کردن به همسر و زنهای محرم، سنت است؛ منظور از محارمِ هر مرد، زنانی هستند که ازدواج با آنها برای آن مرد جایز نیست. لذا ایرادی ندارد که به همسر خویش و نیز به محارمِ خود مانند خواهر، عمه، دخترِ برادر یا دخترِ خواهر خویش سلام کنید؛ اما به زنان نامحرم یا بیگانه سلام نکنید؛ مگر پیرزنانی که در سلام کردن به آنها خطر افتادن در فتنه وجود نداشته باشد؛ اما اگر ترس به فتنه افتادن وجود داشته باشد، سلام نکنید. از اینرو امروزه عادت مردم، بهدرستی بر این رفته است که زنان و مردان نامحرم در کوچه و بازار به یکدیگر سلام نمیکنند؛ و این، درست است. ولی اگر وارد خانهی خویش شدید و تعدادی از زنانِ آشنا را در خانهی خود دیدید، ایرادی ندارد که به شرطِ منتفی بودن خطر فتنه، به آنها سلام کنید؛ همچنین اگر خطر فتنه منتفی باشد، زن نیز میتواند به مردِ بیگانه سلام کند.
مؤلف/ حدیث زنی را ذکر کرده است که چغندر را در دیگِ آب میریخت و روی آتش میگذاشت تا بپزد و آنگاه دانههای جو را آرد میکرد و به آن میافزود. هر یک از صحابهy که دوست داشت، پس از نماز جمعه نزد آن زن میرفت و به او سلام میکرد و از غذایی که آن بانو تدارک دیده بود، میخورد. صحابهy از پذیراییِ آن بانو خوشحال میشدند؛ زیرا بیشترِ آنها در آن زمان فقیر بودند تا اینکه الله متعال دروازههای دنیا را به رویشان گشود؛ همانگونه که میفرماید: ﴿وَمَغَانِمَ کَثِیرَةٗ یَأۡخُذُونَهَا﴾؛ بدینسان الله متعال به اصحابy نوید غنیمتهای فراوانی را داد که آن را بهدست میآورند. چنانکه فرمود: ﴿وَعَدَکُمُ ٱللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَةٗ تَأۡخُذُونَهَا﴾ یعنی: «الله، غنیمتهای فراوانی به شما نوید داده است که آن را به دست میآورید». پس از فتوحات بود که اموال و داراییها، فراوان گردید؛ اما پیش از آن، بیشترِ صحابهy فقیر بودند.
([1]) صحیح بخاری، ش: (5403، 6248).
([2]) صحیح بخاری، ش: 357؛ و صحیح مسلم، ش: 336.
([3]) صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 4336. این حدیث، پیشتر بهشمارهی 859 گذشت.
([4]) صحیح مسلم، ش: 2588 بهنقل از ابوهریرهt.
867- عن أنسt أنَّهُ مَرَّ عَلى صِبْیانٍ فَسَلَّمَ عَلَیْهمْ وقال: کانَ رسولُ اللهr یَفْعلُه. [متفق علیه]([1])
ترجمه: روایت است که انسt از کنارِ تعدادی کودک گذشت و به آنها سلام کرد و فرمود: رسولاللهr این کار را انجام میداد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 6247؛ و صحیح مسلم، ش: 2168.
135- باب: مستحب بودن سلام کردن بههنگامِ ورود به خانهی خویش
الله متعال میفرماید:
﴿فَإِذَا دَخَلۡتُم بُیُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ تَحِیَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَکَةٗ طَیِّبَةٗ﴾
[النور : ٦١]
پس هنگام ورود به خانهها به یکدیگر سلام کنید که درود و شادباشی خجسته و پاکیزه از سوی الله است.
866- وَعَنْ أَنَسٍt قال: قالَ لِی رسولُ اللهr: «یَا بُنَّی، إذا دَخَلْتَ عَلى أهْلِکَ فَسَلِّمْ یَکُنْ بَرکةً عَلَیْکَ وَعَلَى أهلِ بَیْتِکَ». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح میباشد.]([1])
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr به من فرمود: «ای پسرم! وقتی نزد خانوادهات میروی، سلام کن که خیر و برکتی برای تو و خانوادهات خواهد بود».
شرح
نووی/ در این دو باب که پیرامون آداب سلام گشوده، بدین نکته پرداخته است که وقتی انسان به برادرِ مسلمانش سلام کرد و سپس از آنجا بیرون رفت و دوباره - بهفاصلهی اندک یا زیاد- بازگشت، مستحب است که سلامش را تکرار کند و باری دیگری نیز سلام بگوید. بهطور مثال: کسی، مهمان دارد و برای مهمانانش آب و غذا میآورد و به آنها سلام میکند و دوباره میرود تا چیزِ دیگری برای پذیرایی از آنها بیاورد؛ مستحب است: هر بار که بازمیگردد، سلام بگوید. این، از نعمت اسلام میباشد که سلام کردن و تکرارِ آن در هر بار ملاقات با برادرِ مسلمان، سنت است؛ فرقی نمیکند که بهفاصلهی اندک یکدیگر را دیده باشند یا لحظات و دقایق بیشتری از دیدارشان گذشته باشد. الله متعال به ما دستور داده است که به یکدیگر سلام کنیم؛ زیرا سلام، عبادت است و اجر و پاداش دارد و هرچه بیشتر به یکدیگر سلام کنیم، اجر و ثوابمان نزد الله متعال نیز بیشتر میشود. لذا اگر اللهU چنین دستوری نمیداد، تکرارِ سلام بدینصورت بدعت بهشمار میآمد؛ اما این، لطف و نعمتِ الله متعال است که وقتی برادرِ مسلمان خویش را برای لحظاتی هرچند اندک ترک میکنید و سپس نزدش باز میگردید، دوباره به او سلام میگویید. یا اینکه در مسیری با هم راه میروید و درختی یا سنگی یا امثال آن در میان شما حایل میشود و همینکه در ادامهی مسیر، یکدیگر را میبینید، دوباره به او سلام کنید.
سپس مؤلف/ به حدیث آن مردی استدلال کرده است که وارد مسجد شد و نماز خواند. وی بهسرعت و بهگونهای نماز میگزارد که گویا به زمین نوک میزد؛ سپس نزد پیامبرr آمد و به ایشان سلام کرد. رسولاللهr جواب سلامش را داد و فرمود: «ارجع فَصَلِّ فَإنَّکَ لم تُصَلِّ»؛ یعنی: «بازگرد و نماز بخوان؛ چراکه تو نماز نخواندهای». آن مرد بازگشت و نماز گزارد؛ سپس نزد پیامبرr آمد و به ایشان سلام کرد. تا اینکه این کار را سه بار انجام داد. آن مرد که روشِ درست نماز خواندن را نمیدانست، به پیامبرr عرض کرد: «سوگند به ذاتی که تو را بهحق برانگیخته است، یاد ندارم که بهتر از این نماز بگزارم؛ لطفا به من یاد دهید». این، از حکمتِ پیامبرr بود که هر بار به او فرمود تا باری دیگر نماز بگزارد تا بدینسان او را مشتاقِ کسبِ علم بگرداند و حسّ نیازش به فراگیریِ روشِ درست نماز خواندن را افزایش دهد؛ زیرا آنگاه که انسان به چیزی احساس نیاز کند، با اشتیاقِ بیشتری به آن روی میآورَد. فقیری به پانصد تومان نیاز دارد؛ روشن است که اگر این مبلغ را به او بدهید، خیلی خوشحال میشود؛ اما اگر این مبلغ را به کسی بدهید که به آن نیاز ندارد، برایش مهم نیست و به آن اهمیت نمیدهد یا خوشحال نمیشود.
خلاصه اینکه پیامبرr هر بار آن مرد را باز گردانید و به او دستور داد که نمازش را تکرار کند تا بدینسان او را مشتاقِ علم بگرداند؛ آنگاه به او فرمود: «إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلاَةِ فَأَسْبِغْ الْوُضُوءَ ثُمَّ اسْتَقْبِلْ الْقِبْلَةَ فَکَبِّرْ ثُمَّ اقْرَأْ بِمَا تَیَسَّرَ مَعَکَ مِنْ الْقُرْآنِ ثُمَّ ارْکَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ رَاکِعًا ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ قَائِمًا ثُمَّ اسْجُدْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ سَاجِدًا ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ جَالِسًا ثُمَّ اسْجُدْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ سَاجِدًا ثُمَّ افْعَلْ ذَلِکَ فِی صَلاَتِکَ کُلِّهَا».([2]) یعنی: «هرگاه قصدِ نماز کردی، وضوی کامل بگیر؛ آنگاه رو به قبله کن و تکبیر بگو؛ سپس آنچه از قرآن یاد داری و برایت ممکن است، بخوان. - البته بنا بر سایر احادیث، سورهی فاتحه حتماً باید خوانده شود.- آنگاه با آرامش کامل رکوع کن و سپس سر از رکوع بردار و کاملاً راست بایست و پس از آن، با آرامشِ کامل سجده کن و آنگاه سر از سجده بردار و بهطور کامل و با آرامش بنشین و سپس با آرامشِ کامل سجده کن. - این، یک رکعت است- و در همهی نمازت به همین روش عمل نما». بدینترتیب رسولاللهr روشِ نماز خواندن را به آن مرد آموزش داد و آن مرد، روشِ صحیح نماز را فرا گرفت و رفت.
مؤلف/ به این حدیث استدلال کرده است که: وقتی انسان نزد برادر مسلمانش باز میگردد- هرچند بهفاصلهی اندک یا پس از لحظاتی کوتاه- باید به او سلام کند. مثلاً در مسجد هستید و برای تجدید وضو یا آوردن کتابی یا امثالِ آن، آنجا را برای لحظاتی کوتاه ترک می کنید و سپس باز میگردید؛ هنگامِ بازگشتن، دوباره سلام کنید. این، کارِ نیک و پسندیدهای است و هر سلامی، ده نیکی بهشمار میآید.
سپس مؤلف/ یادآور شده است که سلام کردن بههنگامِ ورود به خانه مستحب میباشد؛ وی به این آیه استدلال کرده است که اللهU میفرماید:
﴿فَإِذَا دَخَلۡتُم بُیُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ تَحِیَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَکَةٗ طَیِّبَةٗ﴾
[النور : ٦١]
پس هنگام ورود به خانهها به یکدیگر سلام کنید که درود و شادباشی خجسته و پاکیزه از سوی الله است.
لذا وقتی واردِ خانهی خویش میشوید، نخست مسواک بزنید و آنگاه به خانوادهی خود سلام کنید. پیامبرr به خدمتگزار خود، انسt فرمود: «ای پسرم! وقتی نزد خانوادهات میروی، سلام کن که خیر و برکتی برای تو و خانوادهی توست». از اینرو الله متعال فرمود: ﴿مُبَٰرَکَةٗ طَیِّبَةٗ﴾؛ یعنی: «درود و شادباشی خجسته و پاکیزه است». لذا هنگامِ ورود به خانه به ساکنانش- چه خانوادهات باشند و چه دوستان و همکارانت یا هرکسِ دیگری- سلام کن که این، سنت است.
***
([1]) ضعیف است؛ ر.ک: ضعیف الجامع، ش: 6389؛ و ضعیف الترمذی، از آلبانی/ ش: 509.
([2]) صحیح بخاری، ش: (757، 793، 6251، 6667)؛ و مسلم، ش: 397 بهنقل از ابوهریرهt.
864- عن أبی هریرةَt فِی حدیثِ المسِیءِ صَلاتُهُ أنَّهُ جاء فَصَلَّى ثُمَّ جاء إِلَى النَّبِیِّr فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلام فقال: «ارجع فَصَلِّ فَإنَّکَ لم تُصَلِّ»؛ فَرَجَعَ فَصَلَّى، ثُمَّ جاء فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِیِّr حَتّى فَعَل ذلکَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ. [متفق علیه]([1])
ترجمه: از ابوهریرهt دربارهی آنشخص که نمازش را درست نمیگزارد، روایت است که آن مرد - به مسجد- آمد و نماز خواند؛ آنگاه نزد پیامبرr آمد و به ایشان سلام کرد؛ پیامبرr جوابِ سلامش را داد و فرمود: «بازگرد و نماز بخوان؛ چراکه تو نماز نخواندهای». آن مرد بازگشت و نماز گزارد؛ سپس نزد پیامبرr آمد و به ایشان سلام کرد. تا اینکه این کار را سه بار انجام داد.
865- وَعَنْهُ عَنْ رسولِ اللهr قال: «إذا لَقِیَ أَحَدَکُمْ أَخَاهُ فَلْیُسَلِّمْ عَلَیْهِ، فَإنْ حَالَتْ بَیْنَهُمَا شَجَرَةٌ أو جِدَارٌ أوْ حَجَرٌ ثُمَّ لَقِیَهُ فَلْیُسَلِّمْ عَلَیْه». [روایت ابوداود]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرگاه کسی از شما با برادرِ (مسلمانِ) خود برخورد کرد، به او سلام کند؛ و اگر درختی یا دیواری یا سنگی در میانشان حایل شد و باز او را دید، - دوباره نیز- به او سلام بگوید».
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 757؛ و صحیح مسلم، ش: 397.
([2]) صحیح الجامع، ش: 789؛ السلسلۀ الصحیحۀ، ش: 186؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 4332.
862- وعن أبی هریرةt أنَّ رسولَ اللهr قال: «یُسَلِّمُ الرَّاکِبُ عَلَى الْمَاشِی، وَالْماشی عَلَی القَاعِد، والقلیلُ على الکَثِیرِ». [متفق علیه]([1])
وَفِی روایة البخاری: «والصَّغیرُ على الْکَبِیرِ».
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «سواره بر پیاده، و پیاده بر نشسته، و شمارِ کمتر بر گروهِ بیشتر سلام کنند».
و در روایت بخاری آمده است: «و کوچک بر بزرگ».
863- وَعن أبی أُمامة صُدیِّ بن عجلان الباهِلِیt قال: قال رسولُ اللهr: «إنَّ أَوْلىَ النِّاسِ بِاللهِ مَنْ بَدَأَهُم بالسَّلاَمِ». [روایت ابوداود با اِسنادِ جیّد]([2])
وَرَوَاهُ التِّرمذی عن أبی أُمامةَt قِیلَ یارسولَ الله، الرَّجُلانِ یَلْتَقیانِ أیُّهُمَا یَبْدأُ بالسَّلام، قال: «أوْلاهُمَا بالله تعالى». [ترمذی میگوید: حدیثی حسن است.]
ترجمه: ابوامامهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «نزدیکترین مردم به الله، کسیست که آغازگرِ سلام کردن به مردم باشد».([3])
ترمذی این حدیث را از ابوامامهt روایت کرده است که: گفته شد: ای رسولخدا! کدامیک از دو نفری که با یکدیگر برخورد میکنند، ابتدا سلام دهد؟ فرمود: «نزدیکترینشان به الله متعال».
شرح
نووی/ این احادیث را در کتابش «ریاضالصالحین» در باب آداب سلام آورده است و پیشتر به شرح برخی از آنها پرداختیم. وی، سپس حدیث ابوهریرهt را ذکر کرده که در آن آمده است که چه کسی، ابتدا سلام میکند؟
میگوییم: کسی که از همه بهتر است، در سلام کردن پیشدستی مینماید؛ همانگونه که پیامبر اکرمr بهعنوان برترین آفریده به هرکس که برمیخورد، در سلام کردن از او پیشی میگرفت. لذا همواره بکوشید که در سلام کردن، از دوستان خود سبقت بگیرید و این، شما باشید که ابتدا سلام میکنید؛ گرچه طرفِ مقابل از شما کوچکتر باشد. زیرا بهترین مردم، کسیست که در سلام کردن به آنها پیشدستی میکند و نزدیکترین مردم به الله متعال نیز کسیست که آغازگرِ سلام به آنهاست. آیا مگر دوست ندارید که نزدیکترین مردم به اللهU باشید؟ پس آغازگرِ سلام کردن به مردم باشید و در سلام کردن به دیگران، پیشدستی نمایید.
سپس مؤلف در حدیث ابوهریرهt یادآور شده است که پیامبرr فرمود: «سواره بر پیاده، و پیاده بر نشسته، و شمارِ کمتر بر گروهِ بیشتر، و کوچک بر بزرگ سلام کنند». زیرا سواره بالاتر از پیاده است و پیاده، بالاتر از نشسته میباشد و از آنجا که حقِ تعدادِ بیشتر، بیش از حقّ شمارِ کمتر است، لذا گروهِ اندک بر گروهِ بیشتر سلام دهند. و همینطور کوچک به بزرگتر از خود سلام کند؛ زیرا بزرگتر بر کوچکتر از خود، حق دارد. اما اگر تعدادِ کمتر حواسشان نباشد، جمعِ بیشتر به آنها سلام کنند. همچنین اگر کوچکتر، حواسش نباشد، بزرگتر سلام دهد؛ نباید سنتِ سلام کردن، ترک شود. این سخنِ پیامبرr بدین معنا نیست که سلام کردنِ بزرگتر به کوچکتر، حرام است؛ بلکه همانگونه که پیشتر گفتیم، بهتر است که با وجودِ بزرگتر بودن، به کوچکتر از خود، سلام کنید؛ زیرا نزدیکترین مردم به الله متعال، کسیست که آغازگر سلام کردن به آنهاست.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 6231؛ و صحیح مسلم، ش: 2160.
([2]) صحیح الجامع، ش: 2011؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 4328. این حدیث، پیشتر بهشمارهی 860 گذشت.
([3]) یعنی در سلام کردن به دیگران، پیشدستی کند. (مترجم)