ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پرسش ششم: دربارۀ دادن کفّارۀ ظهار به کمتر از شصت نفر
باید دانست که میتوان کفّارۀ ظهار را به طُرُق زیر پرداخت نمود:
1- قبل از هرچیز شایان ذکر است که کفّارۀ ظهار به صورت طعامدادن، باید به شصت نفر مسکین داده شود، امّا اگر شصت نفر مسکین یافت نشدند، میتوان آن را در دو روز به سی نفر مسکین داد، باز اگر واقعاً سی نفر مسکین یافت نشدند، جایز است آن را در شصت روز به یک نفر مسکین داد، همچنین اگر چنانچه در واقع انجام این کار در شصت روز بر شخص کفّارهدهنده بسیار مشکل و مشقتزا بود، جایز است تمام آن را یکجا به یک نفر مسکین بپردازد.
2- هرگاه مردی که کفّارۀ ظهار میپردازد، فقیر و بینوا باشد و کسی را بیابد که برای پرداخت آن به او وام دهد، در این صورت اگر اطمینان کامل دارد که در آینده، مال یا ثروتی را به دست خواهد آورد که بتواند با آن، وام خود را ادا کند، جایز است که وام بگیرد و با آن کفّارۀ ظهار را بپردازد.
3- هرگاه فرد ظهارکننده به سبب عذر موجهی از قبیل فقر و مشکلات حادِّ دیگر، موفق به پرداخت کفّارۀ ظهار نشد، موقتاً پرداخت آن ساقط میگردد، امّا در ذمۀ او باقی میماند، به این معنی هروقت قادر به پرداخت آن شد، باید آن را بپردازد. والله أعلم.
پرسش پنجم: دربارۀ مردی که به همسر خود بگوید: اگر چنین کنی تو بر من مانند پشت مادرم هستی
دربارۀ بیان چنین لفظی باید گفت: اگر قصد و نیت گویندۀ آن ظهار نباشد، گفتۀ او حکم سوگند را دارد، به خاطر اینکه ظاهرِ امر، چنان میرساند که قصد او از این گفته، اصرار و پافشاری بر انجام ندادن آن کار مورد نظر میباشد، پس در چنین حالتی گفتۀ او به منزلۀ سوگند میباشد.
پرسش چهارم: دربارۀ حکم ظهار مردی که قصد او از بیان آن طلاق باشد
باید توجه داشت که هرگاه مردی به همسر خود بگوید: «أنتِ علىّ کَظَهْرِ أُمّی» تو بر من مانند پشتِ مادرم هستی، قصد او از این گفته، طلاق باشد آیا در چنین حالتی طلاق واقع میشود یا خیر؟ جواب این است که بنابر قولی طلاق واقع نمیشود، به خاطر اینکه آن لفظ صریحی دربارۀ ظهار میباشد، لذا اگر آن را طلاق قرار دهیم، مطابق گفتۀ مردمان دورۀ جاهلیت رفتار میکنیم، زیرا که قبل از ظهورِ اسلام، مردمان دورۀ جاهلیت ظهار را به عنوان طلاق قرار میدادند و این چیزی است که در شریعت اسلام جایز نمیباشد، به خاطر اینکه حکم شرعی را تغییر میدهد، بنابراین هرگاه گفته شود: «أَنتِ عَلَىّ کَظَهْرِ أُمّی»: تو بر من چون پشت مادرم هستی، چنین گفتهای در هر حالی ظهار محسوب میشود.
پرسش سوم: دربارۀ حکم گفتۀ مردی که در آن قصد و نیت هیچیک از: طلاق، ظهار و سوگند را نداشته باشد
هرگاه مردی به همسر خود بگوید: «أَنتِ عَلیَّ حرامٌ» اگر در این گفتۀ خود نیت هیچیک از طلاق، ظهار و سوگند را نداشته باشد، بنابر قول صحیح، گفتۀ او به عنوان سوگند قرار میگیرد، به خاطر اینکه اقتضای اینگونه لفظ و گفته، کلّی و مطلق است، بنابراین هرگاه چنین لفظی به صورت مطلق بیان گردد سوگند محسوب میشود.
پرسش دوم: دربارۀ حکم ظهاری که قصد و نیت مرد از آن طلاق باشد
هرگاه مردی به همسر خود بگوید: «أنتِ علیَّ حرام»؛ «تو بر من حرام هستی»، اگر قصد و نیت او از این گفتار طلاق همسرش باشد، بنابر قول صحیح طلاق واقع میشود، به شرط اینکه قصد و ارادۀ طلاق را داشته باشد، به خاطر اینکه چنین لفظی شایستۀ نیت طلاق را دارد، و بدیهی است که زن مطلّقه بر شوهر خود حرام میباشد، اگرچه زن در طلاق رجعی باشد، زیرا چنین زنی همچون زن غیرمطلقه نیست. پیامبر اکرم میفرماید: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ، وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى»؛ «صحت اعمال بستگی به قصد و نیت شخص دارد، و هر کسی که قصد و نیت انجام کاری داشته باشد نتیجه و ثوابِ همان کار برای او تحقق مییابد».