حدیث ششم: فضیلت نماز خواندن در مسجد الأقصی
عبدالله بن عمرو بن العاص س روایت کرده است: «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: إِنَّ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ ÷ سَأَلَ اللَّهَ ثَلاثًا، أَعْطَاهُ اثْنَتَیْنِ، وَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ قَدْ أَعْطَاهُ الثَّالِثَةَ: سَأَلَهُ مُلْکًا لا یَنْبَغِی لأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ، وَسَأَلَهُ حُکْمًا یُواطِئُ حُکْمَهُ فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ، وَسَأَلَهُ مَنْ أَتَى هَذَا الْبَیْتَ، یُرِیدُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ، لا یُرِیدُ إِلا الصَّلاةَ فِیهِ أَنْ یَخْرُجَ مِنْ خَطِیئَتِهِ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: وَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ قَدْ أَعْطَاهُ الثَّالِثَةَ»[1]. «از پیغمبر خدا ج روایت شده که فرمود: سلیمان پسر داود ÷ سه چیز از خداوند خواست، خداوند دو مورد از آنها را به وی عطا کرد. و خواهش نمود که سوّمی را هم به وی ببخشد: درخواست کرد که مُلک و پادشاهی به وی عطا کند که به کسی غیر از او داده نشود، پس خداوند آن را به وی عطا کرد، و درخواست کرد هر قضاوتی که میکند موافق حکم خداوند باشد، پس خداوند آن را به وی عطا کرد، و درخواست کرد که هرکس به این خانه بیاد منظورش بَیْتُ الْمَقْدِس بود که هیچ هدف و مقصدی جز نماز در آن نداشته باشد، گناهانش بهگونهای بخشیده شوند مانند (روزی که) از مادر به دنیا آمده باشد. رسول الله ج فرمود: و من امیدوارم که خداوند این سوّمی را به وی عطا کرده باشد».
مسجد الأقصی دارای فضایل مختلفی میباشد، از جمله:
- اوّلین قبله مسلمانان بوده و آنها قبل از اتجاه به کعبه بهسوی آن نماز میخواندند.
- إسراء پیامبر ج در شب معراج قبل از هجرت رو بهسوی این مسجد بوده، خداوندأ میفرمایند: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ١﴾ [الإسراء: 1]. «تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بندهی خود (محمّد پسر عبدالله) را در شبی از مسجدالحرام به مسجدالأقصی (بیتالمَقدِس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پربرکت ساختهایم. تا برخی از نشانههای خود را بدو بنمایانیم. بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است».
- همچنین طبق این روایت، ساخت آن توسط یکی از پیامبران بزرگ الهی صورت گرفته که این بر اهمیت موضوع میافزاید.
- وعلاوه بر اینها، هرکس به قصد نماز خواندن به مسجد الأقصی برود، خداوند أ تمامی گناهان گذشته وی را خواهد بخشید و چه فضیلتی بزرگتر از این میباشد!.
با همه این فضایل از بزرگترین فضیلت آن طبق فرموده پیامبر ج، نماز خواندن در آن موجب بخشیده شدن تمامی گناهان و همانند روزی که انسان معصوم از مادر به دنیا میآید، میباشد؛ که امید است، خداوند قدیر و رحیم این توفیق را به تمامی مسلمانان عطا کنند که بار سفر به آنجا ببندند و دست صهیونیست غاصب و ملعون از آنجا کنده شود و رایت توحید و ایمان در آنجا برافراشته گردد.
[1]- (صحیح): احمد، المسند (ش6644) روایت کرده است: «حدثنا معاویة بن عمر و الازدی حدثنا إبراهیم بن محمد أبو إسحاق الفزاری حدثنا الأوزاعی حدثنی ربیعة بن یزید عن عبدالله بن الدیلمی قال دخلت على عبدالله بن عمر و وهو فی حائط له بالطائف یقول: ...».
و ابواسحاق الفرازی هم متابعه شده وابن حبان (ش6420و1633)/ طبرانی، المعجم الاوسط (ج9ص15)/ طحاوی، شرح مشکل الآثار (ج9ص211)/ فسوی، المعرفة و التاریخ (ج2ص293) از طریق (بشر بن بکر والولید بن مزید والولید بن مسلم) روایت کردهاند: «ثنا الأوزاعی حدثنی ربیعة بن یزید حدثنی عبدالله بن الدیلمی سمعت عبدالله بن عمرو بن العاص یقول: ...».
و اوزاعی هم متابعه شده و نسایی (ش693)/ طبرانی، المعجم الکبیر (ج13ص631)/ ابوزرعه، الفوائد المعللة (ش11)/ فریابی، القدر (ش57)/ فسوی، المعرفة و التاریخ (ج2ص521)/ ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج22ص294وج31ص403)/ خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث (ص193) از طریق (سعید بن عبدالعزیز و معاویة بن صالح) روایت کردهاند: «عن ربیعة بن یزید عن عبدالله الدیلمی عن ابن الدیلمی عن عبدالله بن عمر و یقول: ...».
وربیعة بن یزید الایادی هم متابعه شده وحاکم، المستدرک (ش3624و83)/ طبرانی، المعجم الکبیر (ج13ص629و630) والمعجم الاوسط (ج7ص49)/ ابن ماجه (ش1408)/ ابن خزیمه (ش1334)/ بیهقی، شعب الایمان (ش3877)/ حکیم الترمذی، نوادرالاصول (ش432و431)/ مزی، تهذیب الکمال (ج19ص22)/ خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث (ص197) از طریق (عروة بن رویم ویحیی بن ابی عمرو) روایت کردهاند: «ثنا عبدالله بن الدیلمی دخلت علی علی عبدالله بن عمر و بن العاص وهو فی حائطٍ یقول: ...». ورجال احمد «رجال صحیحین» بوده جز عبدالله بن فیروز الدیلمی که «ثقة» ومترجم در تهذیب میباشد.
و امام ابن حجر هم گفته است: «اسناد صحیحٌ».
و امام نووی هم گفته است: «اسناده صحیحٌ».
و امام حاکم نیشابوری گفته است: «هذا حدیثٌ صحیحٌ قد تداوله الأئمة وقد احتجا بجمیع رواته ثم لم یخرجاه ولا أعلم له علة».
و امام ذهبی هم گفته است: «على شرطهما ولا علة له» [حاکم، المستدرک مع التلخیص للذهبی (ش83)/ نووی، المجموع (ج8ص278)/ ابن حجر، فتح الباری (ج6ص408)].
باید اشاره کنیم که در روایت نسایی (ش639) به جای عبدالله الدیلمی، (ابوادریس الخولانی) آمده که خطا میباشد؛ وسعید بن عبدالعزیز مخالف سایر راویان یعنی (اوزاعی ومعاویة بن صالح وعروة بن رویم ویحیی بن ابی عمرو) آن را روایت کرده است. هرچند هر دو راوی (عبدالله الدیلمی وابوادریس الخولانی) ثقة بوده وخللی در اسناد ایجاد نمیکند.
حدیث پنجم: فضیلت نماز خواندن در مسجد الحرام و مسجد النّبی ج
جابر بن عبدالله س روایت کرده است: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِی أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ صَلَاةٍ فِیمَا سِوَاهُ، إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ، وَصَلَاةٌ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَفْضَلُ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ صَلَاةٍ فِیمَا سِوَاهُ»[1]. «پیغمبر خدا ج فرمودند: نماز در مسجد من برتر از هزار نماز در غیر آنجا میباشد بجز در مسجد الحرام که نماز در مسجد الحرام برتر از صدهزار نماز در غیر آنجا میباشد».
این حدیث بیانی آشکار در تقدیس این دو مسجد و فضیلت عبادت بالأخص نماز در آنها میباشد. اگرچه برخی از علما این فضیلت را حمل بر نماز فرض و نفل میکنند ولی با توجه به فرموده پیامبر ج این فضیلت به نماز فرض اختصاص دارد؛ چراکه ایشان ج در فرمودهای به طور مطلق ابراز میدارند: «أَفضَلُ صَلاةِ المَرءِ فِی بَیتِهِ إِلاَّ المَکتُوبَة»[2]. «برترین نماز انسان در خانهاش میباشد بجز نمازهای واجب».
بنابر این حدیث خواندن نمازهای نفل در خانه از هرجای دیگر حتی این دو مسجد برتر است[3].
[1]- (صحیح): احمد، المسند (ش 14694 و 15271)/ ابن ماجه (ش1406)/ طحاوی، شرح مشکل الآثار (ج2 ص62)/ ابن منذر، الاوسط (ش2495)/ ذهبی، سیر اعلام النبلاء (ج22 ص255)/ ابن الاعرابی، المعجم (ش1510)/ ابن عبدالهادی، تنقیح التحقیق فی أحادیث التعلیق (ش2179)/ ابن عبدالبر، التمهید (ج6 ص27) از طریق (حسین بن محمد عبدالجبار بن محمد وزکریا بن عدی وعلی بن معبد واحمد بن عبدالملک وعبدالله بن مروان وسلیمان بن عبدالله) روایت کردهاند: «حدثنا عبیدالله ابن عمرو الرقی عن عبد الکریم (بن مالک) عن عطاء (بن ابی رباح) عن جابر قال: قال رسول الله ج: ...». ورجالش «رجال صحیحین» بوده واسنادش هم صحیح میباشد.
و امام منذری گفته است: «اسناده صحیحٌ».
و امام ابن عبدالهادی هم گفته است: «حدیثٌ صحیحٌ».
و امام البوصیری هم گفته است: «هذا إسنادٌ صحیحٌ رجاله ثقات»
و حافظ عراقی گفته است: «اسناده جیدٌ».
و امام ابن حجر گفته است: «رجاله ثقاتٌ» [ابن حجر، فتح الباری (ج3ص67)/ عراقی، طرح التثریب (ج8ص267)/ منذری، الترغیب والترهیب (ج2ص139)/ ابن عبدالهادی، تنقیح التحقیق فی أحادیث التعلیق (ج3ص500)/ البوصیری، مصباح الزجاجة (ج1ص250)].
[2]-(صحیح): بخاری (ش731و6113و7290)/ مسلم (ش1861)/ ابوداود (ش1046و1449)/ نسایی (ش1599) از طریق (موسی بن عقبه و عبدالله بن سعید و ابراهیم بن ابی النضر) روایت کردهاند: «عن سالم أبی النضر عن بسر بن سعید عن زید بن ثابت أن رسول الله ...».
[3]- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، شماره 1905.
حدیث چهارم: هدف اصلی از ایجاد مساجد
انس بن مالک س روایت کرده است: «بَیْنَمَا نَحْنُ فِی الْمَسْجِدِ مَعَ رَسُولِ اللهِ ج إِذْ جَاءَ أَعْرَابِیٌّ فَقَامَ یَبُولُ فِی الْمَسْجِدِ، فَقَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللهِ ج: مَهْ مَهْ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: لَا تُزْرِمُوهُ دَعُوهُ فَتَرَکُوهُ حَتَّى بَالَ، ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللهِ ج دَعَاهُ فَقَالَ لَهُ: إِنَّ هَذِهِ الْمَسَاجِدَ لَا تَصْلُحُ لِشَیْءٍ مِنْ هَذَا الْبَوْلِ، وَلَا الْقَذَرِ إِنَّمَا هِیَ لِذِکْرِ اللهِ أ، وَالصَّلَاةِ وَقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ. أَوْ کَمَا قَالَ رَسُولُ اللهِ ج قَالَ: فَأَمَرَ رَجُلًا مِنَ الْقَوْمِ فَجَاءَ بِدَلْوٍ مِنْ مَاءٍ فَشَنَّهُ عَلَیْهِ»[1]. «در موقعیکه ما در مسجد با رسول خدا ج بودیم، مرد عرب بادیهنشینی آمد و در مسجد شروع به ادرار کردن نمود. یاران رسول خدا ج گفتند: وی را باز دارید، وی را باز دارید. انس گفت: رسول خدا ج فرمود: از وی ممانعت نکنید، به حال خودش واگذارید، آنها وی را به حال خود گذاشتند تا ادرار کرد. سپس رسول خدا ج وی را صدا کردند و به وی فرمودند: این مساجد برای این اعمال همچون ادرار و پلیدی و پلشتی ساخته نشدهاند، بلکه برای ذکر خداوند و نماز و قرائت قرآن میباشند یا سخنی مانند این را فرمودند، انس گفت: به مردی از قوم امر فرمود و با سطلی از آب آمد و بر آن ریخت».
این فرموده بیانی صریح از مقصد و غایت ساختن مسجد میکند و آن عبادت کردن و پرستش ربّ العالمین خالق یکتا أ میباشد، جدای از این مهم، این حدیث بیانگر احکام مهمّی میباشد که فهم و دقّت در آن از اهمیّت خاص برخوردار میباشد از جمله:
- وجود هرگونه پلیدی و پلشتی مادّی و معنوی در مسجد حرام است و مسلمانان باید از وجود و انجام آن خودداری و ممانعت کنند. جدای از نجاسات مادّی همچون ادرار و خون و خوک و .... باید از اعمال حرام و خلاف شریعت در محدوده مسجد همچون غیبت، تهمت، سخنان منافی عفّت و ادب، انجام رفتارهای بد و ... خودداری شود؛ چرا که وقتی ظاهر مسجدی از ناپاکها دور میگردد، به طریق اولی باید ناپاکیهای باطن را از آن دفع نمود.
- فقها اتفاقنظر دارند که ماندن انسان مُحدِث یعنی؛ کسی که وضو ندارد در مسجد جایز است، چون پیامبر ج امر به خارج کردن مرد اعرابی نکردند.
- ماندن در مسجد برای عبادت و اعتکاف و انتظار نماز مستحب میباشد ولی ماندن بدون دلیل و نشستن در آن بدون هیچ هدفی مُباح میباشد.
- رفتار پیامبر خدا ج در ارتباط با مرد اعرابی الگویی زیبا و دقیق برای هر مسلمانی میباشد که با دیدن اعمال بد و ناروا از دیگران و نهی از منکر با عجله اقدام نکند و با نهایت ادب و احترام و آرامش با شخص برخورد کرده و آنچه را که باید تبلیغ کند و به شخص برساند و حتّی در پاک کردن اشتباهات به وی کمک کند؛ چراکه پیامبر ج به اعرابی امر نکرد که ادرارش را پاک کند، شخص دیگری را مأمور پاک کردن کردند.
- هر مکان و شیئی آغشته به ادرار و مشابه آن با ریختن آب بر آن پاک میشود؛ همچنانکه در این روایت دیدیم که رسول الله ج فرمودند که یک سطل آب روی آن ادرار بریزید؛ و اگر پاک نمیشد، ریختن آب روی آن معنی ندارد.
[1]- (صحیح): مسلم (ج1ص236) روایت کرده است: «حدثنا زهیر بن حرب حدثنا عمر بن یونس الحنفی حدثنا عکرمة بن عمار حدثنا إسحاق بن أبی طلحة حدثنی أنس بن مالک - وهو عم إسحاق - قال: بینما نحن فی المسجد مع رسول الله ج: ...».
حدیث سوّم: مساجد بهترین مکانها نزد خداوند أ
ابوهریره س روایت کرده است: «أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: أَحَبُّ الْبِلَادِ إِلَى اللهِ أ مَسَاجِدُهَا، وَأَبْغَضُ الْبِلَادِ إِلَى اللهِ أَسْوَاقُهَا»[1]. «پیامبر خدا ج فرمودند: دوستداشتنیترین (مکان آبادیها و) شهرها در نزد خداوند أ مساجد آن و منفورترین آن در نزد خداوند بازارهایشان میباشد».
مساجد به دلیل اینکه با مجوّز خداوند أ ساخته شدهاند و از روز نخست بر پایه تقوا بنا گردیده و محل عبادت و مناجات با خداوند عظیم أ میباشند و محل نزول رحمت و برکت هستند و انسان نور پرفروغ و عظیم خداوند أ را آنجا با سیر و سلوک عارفانه و عابدانه خواهد یافت، بهترین، بلندمرتبهترین، بزرگترین، برترین و باشکوهترین مکانها بر روی کره خاکی میباشند. خداوند أ میفرمایند: ﴿فِی بُیُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَیُذۡکَرَ فِیهَا ٱسۡمُهُۥ یُسَبِّحُ لَهُۥ فِیهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ٣٦﴾ [النور: 36]. «(اگر در جستجوی نور پرفروغ خداوند هستید، آن را بجوئید) در خانههائی که خداوند اجازه داده است برافراشته شوند و در آنها نام خدا برده شود (و با ذکر و یاد او ، و با تلاوت آیات قرآنی، و بررسی احکام آسمانی آباد شود. خانههای مسجد نامی که) در آنها سحرگاهان و شامگاهان به تقدیس و تنزیه یزدان میپردازند».
بدین خاطر است که هیچ مکانی فضیلت مسجد را ندارد و مجوّزی مانند مسجد برای ساخت و بنا ندارد ولی بازارها به دلیل وجود گناه و معصیّت و اختلاط مردان و زنان به حرامی و وجود ربا و غصب و دزدی و کلاهبرداری و فساد بدترین مکانها در نزد خداوند أ میباشند. و انسان مسلمان هم چیزی که خداوند آن را دوست داشته دوست میدارد؛ و چیزی که از ان بیزار بوده بیزاری میجوید.
[1]- (صحیح): مسلم (ج1 ص464) روایت کرده است: «حدثنا هارون بن معروف وإسحاق بن موسى الأنصاری، قالا حدثنا أنس بن عیاض حدثنی ابن أبی ذباب فی روایة هارون وفی حدیث الأنصاری حدثنی الحارث عن عبد الرحمن بن مهران مولى أبی هریرة عن أبی هریرة أن رسول الله ج قال: ...».
حدیث دوّم: همه جای زمین مسجد است
جابر بن عبدالله س روایت کرده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: أُعْطِیتُ خَمْسًا لَمْ یُعْطَهُنَّ أَحَدٌ مِنَ الأَنْبِیَاءِ قَبْلِی: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِیرَةَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِی الأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا، وَأَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِی أَدْرَکَتْهُ الصَّلاَةُ فَلْیُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِی الغَنَائِمُ، وَکَانَ النَّبِیُّ یُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ کَافَّةً، وَأُعْطِیتُ الشَّفَاعَةَ»[1]. «پیامبر خدا ج فرمودند: به من پنج چیز داده شده که به هیچکدام از پیامبران پیش از من داده نشده است: دشمنانم از فاصلهی یک ماه راه از من ترسانده شدهاند، و زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شده است، و هر انسانی از امّت من به وقت نماز رسید (در همان زمان و مکان) نماز بخواند، و برای من غنایم حلال شده و هر پیامبری برای قوم خاص خودش برانگیخته میشد ولی من برای همه مردم مبعوث شدهام و نیز به من شفاعت داده شده است».
مسجد یعنی؛ مکانی برای نماز که اگرچه فقها تعاریف مختلف از آن ارائه دادهاند، در واقع مسجد مکانی اختصاصی برای نماز میباشد که فقط و فقط برای خداوند أ و عبادت او بنا شده است که البته بنا بر حدیث فوق به هر مکانی که در آن عبادت خداوند أ شود و بر او سجده شود نیز اطلاق میگردد که بنابر عرف مکانی که برای برپایی نمازهای پنجگانه برپا شده مسجد گفته میشود تا مصلّی، نمازخانه، جامع و غیره از آن خارج شود و احکام و فضیلت مسجد شامل آنها نمیگردد[2].
با همه این اوصاف از این حدیث محرز است که یکی از نعمتهای خاص پروردگار أ به پیامبر أکرم ج و أمتش پاک بودن زمین برای عبادت خداوندأ و جواز بنا کردن مسجد برای کسب رضای خداوندأ در همه جای کره خاکی میباشد. این نعمت آسانی، راحتی و فرحی خاص دربردارد که همه انسانها، در همه مکانها و در موقعیّتهای مختلف میتوانند مسجدی بنا کنند و از فضایل وصفناپذیر و نایاب و شگرف آن بهرهمند شوند.