اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

حضرت عمر فاروق

حضرت عمر فاروقس

همچنین، حضرت فاروقس در جنگ‌های روم و شام و معرکه قادسیه و یرموک، بجای اینکه بر تعداد لشکر و نیروی نظامی تکیه کند، بر امداد و نصرت خدا و اعمال و اخلاق سپاهیان اسلام و تعلّق و رابطه‌ی مستحکم آن‌ها با خدا، تکیه و اعتماد نمود. در جنگ یرموک (که معرکه‌ای به سختی آن کمتر در تاریخ اسلام پیش آمده است) فرمانده‌ی دلاور و متهور و سردار محبوب و پیروز سپاه اسلام، حضرت خالد بن ولید([1]) را از مقام فرماندهی سپاه اسلام بر‌کنار نمود و حضرت ابو‌عبیده را به جای او به این مقام برگزید.

همانا هر‌یک از این اقدام‌های ایشان و نیز محاسبه‌ی دقیق و قاطعانه‌ی بزرگترین فرماندهان و مسؤولان ارشد کشوری و همچنین محاکمه‌ی پادشاهی مقتدر چون «جبلة الأیهم»([2]) به منظور داد‌رسی و گرفتن حق یک مستضعف، نمونه‌هایی از ایمان و اطاعت هستند که از امتیاز‌های طبیعت نبوی و صفات بارز خلافت راشده بشمار می‌روند.

نیز زهد و فدا‌کاری ایشان در سال قحطی (عام الرماده) او را بر آن داشت که تا پایان دوره‌ی قحطی، هر‌نوع عذایی را که عموم مسلمین، در مملکت پهناور ایشان، به آن دسترسی نداشتند، بر خود تحریم نماید، تا جایی‌که مسلمین نگران شدند که اگر این قحط سالی، زیاد طول بکشد، ایشان جان خود را از دست خواهند داد([3]) .

این طرز عمل، و سراسر زندگی زاهدانه و ساده ایشان‌که عنوان ضرب المثل، به خود گرفت، پرتوی بود از زندگی ساده رسول الله ج و جانشین اول ایشان‌که حضرت عمرس نیابت آنان را بر عهده داشت.



[1]- خالد بن ولیدس فرمانده و سردار رشید و متهور سپاه اسلام بود، در هر‌جبهه‌ای که شرکت می‌کرد پیروز و سر‌بلند می‌گشت تا جایی‌که مردم پیروزی اسلام را بسته به وجود او می‌دانستند. حضرت عمرس بخاطر اینکه این اندیشه را از اذهان مردم بیرون کند، و اعتقاد آنان را به مشیت الهی استوار گرداند، خالد را در سخت‌ترین معرکه، که به وجود او نیاز داشت، بر کنار کرد تا مردم بدانند که پیروزی و شکست اسلام وابسته به فرد نیست. (مترجم)

[2]- جبله قبل از اسلام یکی از شاهان اعراب بنی غسان بود، پس از مسلمان‌شدن روزی در اثنای طواف کعبه، یکی از حجاج پای خود را ناخود‌آگاه بر روی لباس بلند او که بر زمین افتاده بود گذاشت جبله به خشم آمد و یک مشت محکم، بر بینی آن مرد نواخت که خون از بینی او جاری شد، آن مرد نزد حضرت عمر شکایت کرد، آنحضرت بدون تبعیض، مطابق مساوات و عدالت اسلامی، شاه غسان را محاکمه کرد. (مترجم)

[3]- در سال 17 یا 18 هجری سرزمین حجاز، دچار خشکسالی و قحطی شد، امیر‌المؤمنین ضمن هر‌گونه اقدام لازم برای مقابله با بحران خشکسالی به خاطر همدردی با مسلمین، سوگند خورد تا زمانی‌که آثار قحطی به کلی رفع نشود، شکم سیر نخورد و از تناول هر‌غذایی‌که عموم مسلمین حتی فقرا به آن دسترسی ندارند پرهیز کند، در نتیجه، غم و اندوه بینوایان و آثار سوء تغذیه، ایشان را بسیار آزرده و نحیف گردانید، و هر‌کس او را می‌دید می‌گفت: «اگر این قحطی به زودی رفع نشود، عمر از غم بینوایان جان خود را از دست خواهد داد، گویا به زبان می‌گفت:

من از بی‌نوایی نیم روی زرد

غم بینوایـان رُخم زرد کرد

چو بینم‌ که درویش مسکین نخورد

بکام اندرم لقمه زهر است و درد

 (مترجم)

حضرت ابوبکر صدیق

حضرت ابوبکر صدیقس

بر‌ اساس این معیار، زندگی زاهدانه و دور خلافت خلفای راشدین رضوان‌الله علیهم، نمونه کاملی از خلافت راشده بود که نمایندگی کامل طرز تفکر و زندگی نبوی را بر عهده داشت.

حضرت ابوبکر صدیقس، نخستین جانشین رسول الله ج، در واقعه‌ی ارتداد، استقامت و پایداری بی‌نظیر از خود نشان داد و در برابر تمام قبایل عرب، با عزمی آهنین و اراده‌ای محکم، به همراهی سپاه اندک اسلام، جنگید. همچنین در آن اوضاع بحرانی‌ که پایتخت اسلام (مدینه منوره) در خطر تهاجم دشمن قرار داشت و اسلام با کمبود نیرو مواجه بود، اصرار ورزید که آرزوی پیامبر را -بدون در‌نظر‌داشتن اوضاع و موانع- تحقق بخشد، چنانکه در همان شرایط سخت، سپاه اسامه را به سوی شام گسیل داشت و از سوی دیگر، در همان اوضاع بحرانی، قاطعانه تصمیم گرفت تا با دو ابرقدرت جهان (روم و ایران) بجنگد، همانا هر‌یک از این اقدام‌های شجاعانه، نمونه‌هایی از ایمان و یقین و اطاعت هستند که نظیر آن‌ها فقط در تاریخ انبیاء و خلفای اولو العزم (صاحبان کوشش و استقامت) یافت می‌شود.

همچنین، در دوران خلافت خویش زندگی زاهدانه‌ای اختیار نمود که نمی‌توانست با حقوق دریافتی از بیت المال حتی برای یکبار، شیرینی تهیه‌کرده و دهان فرزندان خود را شیرین کند، آن هم در زمان تسلسل فتوحات و غنایم، و فراوان‌بودن مال و ثروت.

علاوه بر آن در لحظات پایانی عمر، زمین شخصی خود را فروخت و مبلغی را که در دوران خلافت (با تصویب مسلمین) به عنوان حقوق، دریافت نموده بود مسترد نمود و وصیت کرد تمام وسایلی‌که در زمان خلافت از آن‌ها استفاده می‌کرد به بیت المال برگردانده شود.([1]) همانا این وقایع، مظاهری از ایثار و زهد هستند که شاید نظیر آن‌ها در زندگی هیچ فردی، جز انبیاء و جانشینان بر‌حق آنان یافت نشود، حقاً که این مظاهر، پرتو همان نوری هستند که حضرت ابوبکر به شرف جانشین اول ایشان مفتخر گردید.



[1]- حضرت ابوبکرس پیش از خلافت، از بازرگانان و ثروتمندان عرب بود، که همه دارایی خود را برای پیشرفت اسلام و رفاه مسلمین مصرف کرد و روزی‌که در رکاب پیامبر بزرگ اسلام، به مدینه هجرت کرد، همه دارایی نقدی خود را به منظور خدمت به رسول الله و یاری مهاجران، به همراه داشت. عطار نیشابوری، در اسرار نامه، در این زمینه می‌گوید:

نبی را در امامت پیش رفته

توانگر آمده، درویش رفته

چو در باخت آنچ بودش زر و سیمی

بساخت از مال دنیا با گلیمی

(مترجم)

خلافت راشده چیست؟

خلافت راشده چیست؟

خلافت راشده، نه بر وسعت و پهناوری مملکت اسلامی اطلاق می‌شود و نه بر کثرت فتوحات و پیروزی‌های پی در پی در میدان کشور‌گشایی، آری! اگر این چیز‌ها معیار قرار داده شود، پس باید، ولید بن عبد‌الملک و هارون الرشید را بزرگترین خلیفه‌ی راشد دانست.

خلافت راشده عبارت است از نیابت کامل از طرز تفکر و خط‌مشی پیامبر ج. حال بدانیم ‌که تفکر و جهان‌بینی اختصاصی و خط‌مشی ممتاز پیامبر ج چیست؟

آری! خط‌مشی و بینش اختصاصی آن حضرت، عبارت است از ایمان قوی، اراده‌ی آهنین در راه اطاعت و اجرای فرمان خدا، شهود غیبی، فدا‌نمودن مصالح و منافع شخصی در برابر احکام الهی، ترجیح‌دادن آخرت بر دنیا و فقر و ساده‌زیستی بر ثروت و خوشگذرانی، ایثار و از خودگذشتگی و خیر‌خواهی، کوشش برای اینکه دیگران را بیشتر از اسباب راحت دنیوی بهره‌مند کنند و خود‌ کمتر برخوردار شوند و...

آنچه بیان شد، صفات مجملی هستند که، سراسر زندگی عملی و سیره‌ی کامل نبوی، شرح و تفصیل آن‌ها است، فدا‌کاری‌های بدر و خندق، سفر طاقت‌فرسای تبوک، صلح حدیبیه، فتح مکه و زندگی زاهدانه بیست و سه ساله‌ی پیامبر اسلام ج (که آغاز آن، اسارت در شعب ابی طالب و پایان آن، آخرین شب زندگی نبوی بود که در خانه‌اش، چراغی هم وجود نداشت و زره آنحضرت ج در برابر سی صاع([1]) جو، نزد مردی یهودی گرو بود) جلوه‌هایی از این صفات روحانی متعالی هستند.



[1]- صاع، پیمانه‌ای است معادل سه کیلو گرم، (فرهنگ عمید، - مترجم).

آیینه‌ی تمام نمای وحدت اندیشه و عمل

آیینه‌ی تمام نمای وحدت اندیشه و عمل

این مقاله در سال 1959م توسط امام سید ابو‌الحسن علی حسنی/ تحت عنوان «خلیفه‌ی راشد امیر‌المؤمنین علی بن ابی طالب» نگاشته شده است، در این مقاله پس از بیان ضرورت تحقیق پیرامون سیره‌ی حضرت علیس چنین آمده است:

به عقیده‌ی نویسنده، این تعبیر صحیح نیست که بگوییم، خلافت راشده و اعضای چهارگانه‌ی آن، عبارت از یک مجموعه‌ی چهار‌نفری بودند که سیستم فکری مختلف و اهداف جداگانه و خط‌مشی متفاوت و سیاست‌های مستقل داشتند که بر حسب اتفاق، زنجیره‌ی خلافت و رهبری اسلامی، آنان را به هم ارتباط داده بود، و هیچ وجه اشتراکی، جز ایمان و اخلاص و صداقت و حقانیت نداشتند. عده‌ای از نویسندگان که می‌خواهند خود را به عنوان محقق پژوهشگر تاریخ، معرفی کنند و تحقیق نوینی ارائه دهند، خلافت راشده را به دو قسم و خلفای راشدین را به دو گروه تقسیم می‌کنند، قسم اول یا عصر نخستین خلافت راشده را به عصر ترقی و پیشرفت اسلام و عصر دوم را به دوره‌ی تنزل و رکود اسلام تعبیر می‌کنند، صدیق اکبر و فاروق اعظم را امام و پیشوای عصر اول و عثمان غنی و علی مرتضی را پیشوای عصر دوم، می‌دانند. بنظر بنده، این تقسیم‌بندی از جسارت خالی نیست و اینجانب معتقدم که هر‌یک از این چهار نفر، مظهر و آیینه تمام نما و مصداق کامل خلافت نبوی بودند، اگر فرق مراتب و تفاوت درجات، بر‌اساس فضایل و مناقب شخصی را کنار بگذاریم، خواهیم دید که طبیعت و روح خلافت، در همه‌ی آنان بطور کامل و مساوی وجود داشت.

نسل جوان را دریابید

نسل جوان را دریابید

همانگونه‌که قبلاً عرض کردم باید در برابر جوانان احساس مسؤولیت کنید و بکوشید بینش دینی آنان را استحکام بخشید و در این رابطه به شیوه‌ی مثبت عمل نمایید. باید در اذهان جوانان این حقیقت را استوار سازید ‌که قرآن کتاب جاودان الهی است که از قدرت پرورش و تأثیر و نفوذ فوق‌العاده‌ای برخوردار است و شریعت اسلامی توانایی دارد که همگام با پیشرفت زمان، پاسخگوی نیاز‌های مردم و حلاّل مشکلات و مسایل جدید باشد و علوم اسلامی زنده و در حال رشد و تعالی است.

این پندار که امّت اسلامی (معاذ الله) عقیم شده است و علوم اسلامی قدرت و کار‌آیی خود را از دست داده است و مسلمین قرن‌ها و زمان‌هایی را پشت‌سر گذاشته‌اند که دوران جهل و تاریکی بوده است، پنداری بس نادرست و خطرناک است که عواقب ناگواری بدنبال خواهد داشت و زمینه را برای فتنه‌جویان فراهم می‌کند، بنابراین، ضمن فعالیت‌های دفاعی لازم، باید اقدام‌های ابتکاری و عالمانه نیز داشته باشید ‌و دین و مفاهیم اسلامی را به گونه‌ای تشریح و تفسیر کنید که برای مردم ثابت شود که دین اسلام برای همیشه پایدار است و نه تنها می‌تواند با پیشرفت‌های زمان همگام باشد، بلکه قدرت رهبری جهان و راهنمایی نسل جوان و توان پاسخگویی به سؤالت آنان را نیز دارد. همگام‌بودن با زمان، کار ساده‌ای است (و در حق اسلام، تعبیر شایسته‌ای نیست) زیرا همه‌ی مذاهب می‌توانند خود را با زمان وفق دهند، اما شایستگی رهبری صحیح، توان حلّ مسایل و مشکلات نوین و نجات ملّت و نسل جوان از فتنه‌های گوناگون و جلوگیری از انحرافات فقط از امتیازات و ویژگی‌های علما و رهبران امّت اسلامی است.

امروز فتنه‌های زیادی ملل مسلمان را تهدید می‌کند، همانگونه که در اینجا (هند) قضایای زیادی، شخصیت اسلامی ملّت ما را در خطر انداخته است؛ مثل قضیه‌ی برابری قانون «احوال شخصیه» برای همه‌ی طوائف هندی و قضیه‌ی آموزش دینی دانش‌آموزان مسلمان.

این دو قضیه، در زندگی مسلمین هند،‌ نقش اساسی دارند و بدینوسیله می‌توانند شخصیت شاخص اسلامی خود را حفظ کنند و در پرتوی تعالیم اسلامی، به ادای رسالت خویش بپردازند.

در سرزمین هند، مجاهدان و دعوتگران زیادی وجود دارند که بوسیله دعوت و مجاهده‌ی خود، در تمام جهان اسلام، روح تازه‌ای دمیده‌اند و این سرزمین، با خون مجاهدان و شهدای راه حق، سیراب شده است. اما در این زمین خاکی، مناطقی مانند ترکستان (و کشور‌های تازه استقلال یافته شوروی سابق) وجود دارد که مردانی چون امام بخاری / را در وجود خود پرورده‌اند.

هنوز صدای دلنشین و ایمان افروز شیخ الاسلام علّامه حسین احمدی مدنی / در گوشم طنین می‌اندازد که در کلاس درس حدیث، در همین دانشگاه (دار العلوم دیوبند) همه‌روزه در آغاز درس می‌فرمود: «امیرالمؤمنین در حدیثِ رسول الله ج امام محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن بردزبه‌ی جعفی بخاری، با سند صحیح و متصل روایت می‌کند که...»

عرض کردم کشور‌هایی وجود دارد که میزان نا‌آگاهی‌شان از تعالیم اسلام، گرچه به میزان نا‌آگاهی و غربت اسلام در اسپانیا (و کشور‌های اروپایی) نیست، ولی از تعالیم اسلام بیگانه‌اند مانند: چین، بلغاریا و آلمانی و برخی از کشور‌ها که به رغم اینکه مسلمین، اکثریت جمعیت آن‌ها را تشکیل می‌دهند، انسان نمی‌تواند در آن کشور‌ها، آزادانه نام خدا را بر زبان بیاورد.

چند ماه پیش (ژوییه‌ی 1986م) برای شرکت در سمینار «بنیاد جهانی ادبیات اسلامی» به همراهی عزیزم، علّامه سید محمد رابع حسنی([1]) به ترکیه مسافرت نموده بودیم، یکی از سخنرانان ترک، پس از اینکه سخنرانی خود را با «بسم الله» شروع کرد، گفت:

«چند سال پیش، وقتی در همین شهر، سخنرانی خود را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کردم با مشکلات فراوان و درد‌سرهایی روبرو شدم ولی امروز، بدون ترس و واهمه، سخنم را با نام خدا آغاز کردم.

به هر‌حال، بدانید که کمترین غفلت می‌تواند چهره و مسیر جامعه را عوض کند، لذا وظیفه‌ی شماست که نسبت به آموزش و تربیت اسلامی نسل جدید، اهتمام بورزید و سلسله مدارس و مکاتب را در هر‌شهر و آبادی عمل نمایید، باید در جنب هر ‌مدرسه و حوزه و حتی دانشگاه، مکتب‌خانه‌های کوچک وجود داشته باشد که کودکان و نوجوانان با قرآن و تعالیم اسلامی آشنا سازند و از همان کودکی روحیه‌ی دینی را در قلوب آن‌ها پرورش دهند.

در خاتمه، خدا را سپاس می‌گویم‌ که این فرصت را میسر گردانید تا در این موضوع مهم، سخنانی ایراد شود، همچنین از کلّیه کسانی ‌که زمینه را برای این سخن، فراهم کرده‌اند تشکر می‌نمایم و برای همگان، توفیق، استقامت و همّت بلند آرزو می‌کنم.

والحمدلله وحده والصلوة والسلام على من لا نبی بعده.

تکمیل ترجمه:

رجب 1420 هجری

فالحمدلله الذی بنعمته تتم الصالحات

نیازمند رحمت خدای منّان

عبد‌القادر دهقان




[1]- خواهر‌زاده و جانشین فعلی حضرت امام سید ابو‌الحسن علی حسنی قدس سرّه.