اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

137- خلیفه خدا یا خلیفه رسول الله؟!

137- خلیفه خدا یا خلیفه رسول الله؟!

پس از بیعت مردم با حضرت ابوبکر صدیق س بعنوان خلیفه، شخصی خدمت ایشان رسیده، ایشان را به نام " یا خلیفه الله" صدا زد. حضرت ابوبکر س به او گفت: من خلیفه الله نیستم، من خلیفه رسول الله هستم.[1]



[1]- الصدیق ابوبکر، اثر/ محمد حسین هیکل، ص:557.

136- پیروی از برنامه الهی

136- پیروی از برنامه الهی

حضرت ابوبکر س در برقراری عدل و انصاف، و برپایی مساوات در بین مردم از شیوه و برنامه الهی پیروی نمود. ایشان از حقوق ضعیفان و مستمندان پاسداری کرد و خودش را بعنوان خلیفه، در کفه ترازوی ناتوانان و بیبضاعتان گذاشت. او با صدای رسا و چشمان باز و همراه با عزم و اراده راستین هم نوای مستمندان و ناتوانان گشت و هیچ ترس و تهدیدی نتوانست از این عزم و اراده سترگ ایشان چیزی بکاهد.

135- اولین بیت المال مسلمانان

135- اولین بیت المال مسلمانان

حضرت ابوبکر صدیق س بیت المال را بطور مساویانه میان همه مسلمانان تقسیم میکرد. امام ابن سعد و دیگر مؤرخان آوردهاند که حضرت ابوبکر در منطقه "سُنح" بیت المالی بر پا کرده بود و این در حالی بود که آن اموال هیچ نگهبانی نداشت. به ایشان گفته شد:" چرا برای بیت المال نگهبانی تعیین نمیکنید؟ ایشان در جواب گفت: هیچ خطری بر بیت المال نیست؟ گفته شد: چطور؟ ایشان گفتند: بر بیت المال قفلی گذاشتهایم! روش ایشان چنین بود که تمام اموال بیت المال را بر غریبان و فقیران و مستمندان تقسیم میکرد. وقتی ایشان از "سُنح" به مدینه منوره منتقل شدند، بیت المال را نیز همراه خود منتقل کرد. و آن‌را در خانهاش بر پا نمود. پس از چندی از معادن قبیله جهینه مال فراوانی رسید و در خلافت ایشان معادن قبیله بنو سلیم نیز دریافت شده بود. از این دو جا رسیدن اموال زکات شروع شد، و ایشان آن مال را در بیت المال جمع کرده بطور مساوی در بین مردم تقسیم میکرد. به برده و آزاد، مرد و زن، بزرگ و کوچک همه و همه بطور یکسان مال عطا مینمود.

حضرت عائشه ل میفرماید: ایشان در سال اول به مردان آزاده و بردهها، زن‌ها و کنیزها بطور مساوی ده ده دینار داد. در سال بعد به هر یک بیست بیست دینار بخشید. کسی به ایشان گفت: ای خلیفه رسول الله! شما به همه بطور یکسان مال میبخشید در حالیکه برخی از مردم در سبقت به اسلام و دیگر فضائل از دیگران برتری دارند. اگر شما به این افراد شایسته و پیشگامان اسلام بیشتر بدهید بهتر است.

ایشان در جواب گفت: آنچه شما درباره پیشی گرفتن برخی در اسلام و فضائل و خوبی‌های آن‌ها بیان داشتهاید را من نمیدانم. ثواب و اجر این کارها نزد پروردگار یکتاست. این مال نیاز زندگی است، پس بجای اینکه کسی را بر دیگری ترجیح دهیم همان بهتر که همه را بطور مساوی بدهیم.[1]

حضرت ابوبکر صدیق س برای آمادگی برای جهاد در راه خدا شتر، اسب و اسلحه خریداری میکرد. در سالی ایشان چادرهای مخملی خرید و در موسم سرمای مدینه در بین بیوه زنان تقسیم کرد. در حکومت حضرت ابوبکر قیمت محصولات بدست آمده به دو صد هزار دینار رسید که ایشان تمام آن مبلغ را در کارهای رفاهی خرج کرد.[2]

 

اجر و ثواب کارهای مردم با خداست، در تقسیم مال و ثروت بجای برتری دادن برخی بر دیگران همان بهتر که بر همه بطور مساوی تقسیم کنیم.



[1]- أبوبکر الصدیق، اثر/ الطنطاوی، ص: 187، 188، والطبقات، اثر/ ابن سعد: 3/193.

[2]- بنگرید به: الأحکام السلطانیة، اثر/ الماوردی، ص:201.

134- عدل و انصاف صدیق اکبر

134- عدل و انصاف صدیق اکبر

از حضرت عبدالله بن عمرو بن العاص روایت شده است که حضرت ابوبکر صدیق س روز جمعه برای ادای خطبه ایستاد و فرمود: "فردا صبح شترهای زکات میرسند ما آن‌ها را تقسیم میکنیم. خواهشا هیچ کسی بدون اجازه نزد ما نیاید".

زنی به شوهرش گفت: این طناب را گرفته به آنجا برو، شاید خداوند به ما شتری بدهد. آن مرد بدانجا آمد و دید که حضرت ابوبکر و حضرت عمر وارد اسطبل شترها شدهاند، او نیز بدون اجازه داخل شد. چون چشم حضرت ابوبکر س به او افتاد. گفت: «ما أدخلک علینا؟». "چرا بدون اجازه داخل شدهای".

بعد طناب را از دست مرد گرفته با همان طناب او را زد. وقتی حضرت ابوبکر س از تقسیم شترها فارغ شد؛ آن شخص را صدا زد و طناب را بدست او داد و گفت: «استقد». "همانطور که تو را زدم مرا بزن".

حضرت عمر با دیدن این وضع گفت:" بخدا قسم که او هرگز انتقام نمیگیرد! و نه اینکه شما این شیوه را بر پا میکنید که هر کس از خلیفه مسلمانان انتقام بگیرد. حضرت ابوبکر س با شنیدن این حرف گفت: «فمن لی من الله یوم القیامة؟». "چه کسی در روز قیامت از من دفاع خواهد کرد؟".

حضرت عمر س مشوره داد که چون اشتباه از آن مرد بوده، شما چیزی بدو داده او را راضی کنید. حضرت ابوبکر س غلامش را صدا زد تا یک شتر ماده با کجاوهاش و یک پتو مخمل و پنج دینار بیاورد. ایشان هر انچه به غلامش گفته بود را به آن مرد داده او را از خود راضی کرد.[1]



[1]- فقه التمکین فی القرآن الکریم، ص: 460، 461.

133- دادرسی به مظلومان

133- دادرسی به مظلومان

حضرت ابوبکر صدیق س به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر اکرم ج، در اولین سخنرانی خود چنین فرموده بودند:

«الضعیف فیکم قوی عندی حتى أریح علیه حقه إن شاء الله، والقوی فیکم ضعیف عندی حتى آخذ الحق منه إن شاء الله».

"فرد ناتوان و ضعیف در میان شما نزد من قوی و نیرومند است تا به خواست خدا حقش را بدو بازگردانم؛ و شخص قلدر و نیرومند در میان شما ضعیف و ناتوان است نزد من، تا به خواست خدا حق را از او باز گیرم".[1]



[1]- السیرة، اثر/ ابن حبان: 1/419.