ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
241- انسان در زندگیاش به خوشبختیِ با دوام دست نخواهد یافت، مگر با طاعات:
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ...﴾ [النحل: 97].
«هر کس از مرد یا زن عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات [حقیقی] بخشیم».
242- خود را درگیر فهماندن حق به کسانی مکن که تا آن را به چشم نبینند، نمیپذیرند. در مورد آنچه نمیتوانی در تاریکی وصفش کنی، بگذار خورشید بر آن طلوع کند و مردم خود آن را ببینند.
243- سعی نکن کسی را که مورد تهمت قرار گرفته نزد کسی که اصلا از تهمت اطلاعی ندارد تبرئه کنی، زیرا با این کار تهمت را به کسانی که آن را نشنیدهاند میرسانی و مرتکب گناه انتشار آن میشوی، در حالی که قصدت دفاع از آبروی او بود!.
244- برای کسی که مدتی طولانی در تاریکی زندگی کرده است، دیدن نور سخت است، و برای کسی که مدت زیادی نشسته، ایستادن دشوار است، و هر که مدتی طولانی در ذلت زندگی کند، عزت را سخت خواهد یافت.
245- وقتی بلا به اوج خود برسد، یعنی فرج و تمکین نزدیک است؛ زیرا خداوند کسی را بر حق قدرت نمیدهد مگر آنکه او را از گناهانش سبک کند، چرا که گناه سنگین است و صاحب خود را حتی اگر بالا رود، سرنگون میکند.
236- کتمان حق هنگامی که مردم به آن نیاز دارند، از بزرگترین انواع ظلم است و حکم کسی که حق را کتمان کند مانند کسی است که باطل گفته باشد:
﴿...وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهَٰدَةً عِندَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۗ...﴾ [البقرة: 140].
«...و چه کسی ستمگرتر از کسی است که شهادتی از الله را نزد خود پوشیده دارد؟...».
237- ثابت نشده که عمر س در دوران جاهلیت دختر خود را زنده به گور کرده باشد و این داستان هیچ اصلی ندارد. دختر وی حفصه در دوران جاهلیت به دنیا آمد، اما با این وجود زنده ماند و سپس رسول الله ص در مدینه با وی ازدواج نمود.
۲۳۸- وقتی مال انسان بسیار باشد، آرزو و امیدش هم بیشتر میشود و گمان میکند با ثروتش ماندگارتر خواهد شد، غافل از اینکه خداوند عمر ثروتمند را به خاطر ثروتش طولانیتر نمیکند و عمر فقیر را به سبب فقرش کوتاهتر نمیکند:
﴿یَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ٣﴾ [الهمزة: 3].
«گمان میکند که مالش او را جاودان ساخته است».
239- استقامت باعث در امان ماندن بنده از عوارضِ مرگِ ناگهانی است، زیرا در این صورت همیشه و در همه حال آمادهٔ مرگ خواهد بود، چرا که انسان نمیداند قیامتش کی برپا میشود. الله متعال خطاب به پیامبرش میفرماید:
﴿فَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ...﴾ [هود: 112].
«پس همانطور که دستور یافتهای استقامت کن و هرکه با تو توبه کرده [نیز چنین کند]».
240- نزدیکترین مردم به الله، کسی است که بیشتر یاد او را به جای آورد. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ...﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم».
و در حدیث قدسی میفرماید: «من با بندهام هستم، هنگامی که مرا یاد کند و لبهایش به [یاد] من بجنبد».
231- همان اعمالِ نیکی که باعث بهشتی شدن انسان میشود، اگر آن را از روی ریا برای غیر الله انجام دهد، او را جهنمی خواهد کرد.
232- هر چه محبتِ ستایشِ مردم در قلب انسان بیشتر شود، به همان اندازه اخلاصِ او کم میشود.
233- محبتی که مردم نسبت به کسی دارند، توسط خداوند از آسمان نازل شده، و مردمِ زمین نمیتوانند آن را به زور به وجود بیاورند. در حدیث آمده که در آسمان ندا زده میشود: «همانا الله فلانی را دوست دارد، پس او را دوست بدارید» [بخاری].
234- عبادتِ پنهانی از جمله عوامل پایداری هنگام مصیبتها و فتنهها است، و ریسمانی است محکم میان بنده و پروردگار.
پیامبر ص میفرماید: «هر که از شما میتواند عمل صالح پنهانی داشته باشد، چنین کند» [السلسلة الصحیحة].
۲۳۵- بهترین حیاء، حیای زنان است، تا جایی که حیای بهترین پیامبران ص را با حیای زنان مثال زدهاند:
«پیامبر ص بیش از دوشیزهای که در پردهاش بود، حیا داشت» [بخاری و مسلم].
226- یکی از بزرگترین عوامل نزدیکی به خداوند، فروتنی در برابر الله، هنگام خلوت است.
227- منکر علنیِ منتشر شده باید به صورت علنی و بدون تجاوز و زیادهروی انکار شود، زیرا حفظ مقام دین مهمتر از حفظ مقام و منزلت مردم است.
228- همهٔ امتها در آغاز، دعوتِ پیامبران خود را «اِفساد» نامیدند و خود آنان را «مفسد» نام نهادند. وقتی مخالفانت فاسدند انتظار نداشته باشد تو را «مصلح» بنامند!
۲۲۹- عزت از آن الله است، و جز با طاعتِ الله به دست نمیآید:
﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِیعًاۚ إِلَیۡهِ یَصۡعَدُ ٱلۡکَلِمُ ٱلطَّیِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ یَرۡفَعُهُۥۚ...﴾ [فاطر: 10].
«هر که خواهان عزت [و سربلندی] است پس [بداند] که عزت همهاش از آن الله است. گفتار پاکیزه بهسوی او بالا میرود، و عمل نیک را بلندمرتبه میگرداند...».
230- انسان بیشتر به سبب نیت بدش دچار شر و بدی میشود تا سوء تدبیرش. الله متعال در حدیث قدسی میفرماید: «من نزد گمانی هستم که بندهام نسبت به من دارد؛ اگر به من گمان خیر نمود، خیر از آن اوست و اگر گمان بد کرد، برایش بدی خواهد بود» [علامه آلبانی در صحیح الجامع و صحیح الترغیب و الترهیب آن را صحیح دانسته است].
221- تا وقتی که به خودِ الله یقین ندارند، نخواهند توانست سودمند بودن تطبیق شریعتِ الله را درک کنند! زیرا هیچکس نمیتواند قانون و شریعت کسی را که به علم و حکمت او یقین ندارد، عملی سازد:
﴿...وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُکۡمٗا لِّقَوۡمٖ یُوقِنُونَ﴾ [المائدة: 50].
«...و برای کسانی که یقین دارند، حکم چه کسی بهتر از الله است؟»
222- منافقان کمتر از دیگران عبرت میگیرند، زیرا بیش از همه در برابر حق تکبر میورزند:
﴿أَوَلَا یَرَوۡنَ أَنَّهُمۡ یُفۡتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٖ مَّرَّةً أَوۡ مَرَّتَیۡنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمۡ یَذَّکَّرُونَ١٢٦﴾ [التوبة: 126].
«آیا نمیبینند که آنان در هر سال یک یا دو بار مورد فتنه (آزمایش) قرار میگیرند، سپس باز هم توبه نمیکنند و عبرت نمیگیرند؟».
223- اجابت دعای مظلوم حتمی است، اما [الزاما] فوری نیست. الله متعال در حدیث قدسی میفرماید: «قسم به عزتم بیشک تو را یاری خواهم داد اگر چه پس از مدتی باشد» [آلبانی در صحیح ترمذی آن را صحیح دانسته است]. این مهلت را نه ظالم و نه مظلوم، بلکه الله مقدر میکند.
224- کسی در کار خود بهسوی حق توفیق نمییابد، مگر آنکه در قلبِ خود با الله راستی پیشه کند:
﴿...فَلَوۡ صَدَقُواْ ٱللَّهَ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ﴾ [محمد: 21].
«... پس اگر با الله راست [دل] باشند قطعا به خیر آنها خواهد بود».
225- اگر قرار باشد انسان به چیزی جز آنکه خودش میپسندد ایمان نیاورد، و اگر تنها عقل خودش را کافی بداند، در این صورت فایدهٔ فرستادن پیامبران و نزول کتابها چیست؟