اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

113- باب: ناپسند بودن دمیدن در نوشیدنی

113- باب: ناپسند بودن دمیدن در نوشیدنی

769- عَن أبی سعیدٍ الخدریِّt أَنَّ النَّبِیَّr نَهَى عَنِ النَّفخِ فِی الشَّرابِ فقال رَجُلٌ: القذَاةُ أَراها فی الإِناء؟ فقال: «أَهْرِقْهَا» قال: فإِنِّى لا أُرْوَى مِنْ نَفَسٍ وَاحِدٍ؟ قال: «فَأَبِن القَدَحَ إِذًا عَنْ فِیکَ». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح می‌باشد.]([1])

ترجمه: ابوسعید خدریt می‌گوید: پیامبرr از دمیدن در آب منع نمود. شخصی عرض کرد: حتی وقتی که در ظرف، خاشاک می‌بینم؟ فرمود: «آن را بریز». گفت: به یک نفس سیراب نمی‌شوم؛ چه کنم؟ فرمود: «در این صورت ظرف را از دهانت جدا کن (و پس از نفس کشیدن، آب بنوش)».

770- وعن ابن عباس رضی الله عنهما أنَّ النَّبِىَّr نَهَى أَن یُتنَفَّسَ فی الإِنَاءِ أَوْ یُنْفَخَ فِیه. [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح می‌باشد.]([2])

ترجمه: ابن‌عباس$ می‌گوید: پیامبرr از نفس کشیدن یا فوت کردن در ظرف، منع نمود.

شرح

مؤلف/ در آداب خوردن و نوشیدن، بابی بدین عنوان گشوده است: «کراهت دمیدن در نوشیدنی».

و سپس دو حدیث ذکر کرده که در آن‌ها از دمیدن در نوشیدنی منع شده است. زیرا چه‌بسا در بازدم انسان، عوامل بیماری‌زا وجود داشته باشد. از این‌رو پیامبرr از دمیدن یا فوت کردن در نوشیدنی، منع نمود. شخصی پرسید: آیا وقتی در آب، خاشاک می‌بینم، فوت نکنم تا بیرون بیفتد؟ فرمود: «آن را بریز»؛ یعنی آبی را که در آن خاشاک است، بریز و در آن فوت نکن. سپس عرض کرد: «من به یک نفس سیر نمی‌شوم». یعنی هنگام آب خوردن، به نفس کشیدن نیاز دارم؛ چه کنم؟ پیامبرr به او دستور داد که ظرف را از دهانش جدا کند و پس از نفس کشیدن، آب بنوشد. باز نفس تازه کند و دوباره بنوشد. البته برخی از علما فوت کردن در نوشیدنی را در حالتِ ضرورت، مستثنا دانسته‌اند؛ مثلاً هنگامی که نوشیدنی، داغ است و شخص، عجله دارد. ناگفته نماند که در این حالت نیز بهتر است در نوشیدنی فوت نکند. بلکه اگر ظرفِ دیگری در دسترس است، چند بار نوشیدنی را از این ظرف به آن ظرف بریزد تا زودتر سرد شود.

این‌جاست که درمی‌یابیم شریعت اسلامی از هر جهت کامل می‌باشد و رسول‌اللهr هر چیزی را به ما آموزش داده است. همان‌گونه که ابوذرt می‌گوید: «رسول‌اللهr در حالی از دنیا رفت که چیزِ ناگفته‌ای باقی نگذاشت؛ چنان‌که پرنده‌ای در آسمان بال‌ نمی‌گشاید، مگر این‌که درباره‌اش با ما سخن گفته و به ما علم و دانش آموخته است».([3]) آری؛ حتی درباره‌ی پرندگان آسمان نیز با آموزشِ الله و پیامبرش اطلاعاتی داریم.

یکی از مشرکان به سلمان فارسیt گفت: پیامبرتان هر چیزی به شما آموخته است؛ حتی نحوه‌ی نشستن در هنگامِ قضای حاجت. سلمان فارسیt گفت: آری؛ پس چه! به ما آموخته است که روی به قبله ننشینیم؛ با دست راست و کم‌تر از سه سنگ استنجا نکنیم و استخوان، سرگین و پس‌مانده‌ی حیوانات و امثال آن را برای ا‌ستنجا به‌کار نبریم.

در هر حال، به فضل پروردگار، شریعت ما از هر جهت کامل می‌باشد و هیچ نقصی در آن یافت نمی‌شود و نیاز ندارد که کسی آن را کامل کند. این، ردی آشکار بر بی‌خردانی‌ست که گمان می‌کنند آیین اسلام فقط به تنظیم روابط میان بنده و پروردگار می‌پردازد و به عبادت‌هایی از قبیل نماز و روزه منحصر می‌شود و کار و برنامه‌ای درباره‌ی روابط و معاملات مردم با یکدیگر ندارد. این‌ها چه بی‌خرد و سبک‌سرند! بزرگ‌ترین آیه‌ی قرآن، آیه‌ی «مداینه»، [یعنی آیه‌ی 282 سوره‌ی بقره] است که به موضوع معامله‌ی مدت‌دار در میان مردم می‌پردازد. حال این‌ها چگونه ادعا می‌کنند که اسلام به روابط و معاملات مردم با یکدیگر توجه نکرده است؟! چه همه آیه در قرآن کریم به مسایل مالی و تنظیم و اصلاح روابط اقتصادی و امثال آن پرداخته است! چنان‌که سنت نبوی نیز همین ویژگی را دارد. پس الحمدلله شریعت اسلامی از هر جهت کامل است.

***




([1]) صحیح الجامع، ش: 6912؛ السلسلۀ الصحیحۀ، ش: 385؛ و صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: 1538.

([2]) صحیح الجامع، ش: 6820؛ إرواءالغلیل، ش: 2037؛ و صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: 1539.

([3]) اِسنادش ضعیف است؛ روایت: طبرانی در الکبیر (2/155) از طریق سفیان بن عیینه از فطر از ابوالطفیل از ابوذر به صورت مرفوع؛ دارقطنی در العلل (6/290) گفته است: «و غیر از  ابن‌عیینه، این روایت را از فطر از منذر ثوری از ابوذر، به صورت مرسَل نقل کرده‌اند و همین، صحیح است». شاهدِ این معنا، روایت شافعی در مسند اوست که اِسنادش ضعیف می‌باشد.

112- باب: ناپسند بودن نوشیدن از دهانه‌ی مشک، ظرف آب و امثال آن؛ و بیانِ این‌که این کراهت، تنزیهی‌ست، نه تحریمی

112- باب: ناپسند بودن نوشیدن از دهانه‌ی مشک، ظرف آب و امثال آن؛ و بیانِ این‌که این کراهت، تنزیهی‌ست، نه تحریمی

766- عن أبی سعیدٍ الخدْرِیِّt قال نَهَى رسولُ اللهr عنِ اخْتِنَاثِ الأَسْقِیَةِ. یعنى: أَنْ تُکسَرَ أَفْوَاهُها، وَیُشْرَب منها. [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: ابوسعید خدریt می‌گوید: رسول‌اللهr از نوشیدن آب از دهانه‌ی مشک منع فرمود.

767- وعن أبی هریرةt قال: نَهَى رسولُ اللهr أَن یُشْرَبَ مِنْ فِیِّ السِّقاءِ أَو القِرْبةِ. [متفقٌ علیه]([2])

ترجمه: ابوهریرهt می‌گوید: رسول‌اللهr از نوشیدنِ آب از دهانه‌ی ظرف آب و مشک منع فرمود.

768- وعن أُمِّ ثابِتٍ کَبْشَةَ بِنْتِ ثَابتٍ أُخْتِ حَسَّانِ بْنِ ثابتt وعنها قالت: دخَل علَیَّ رسولُ اللهr فَشَرِبَ مِن فِیِّ قِرْبةٍ مُعَلَّقةٍ قَائمًا. فَقُمْتُ إِلى فِیهَا فَقطَعْتُهُ. [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح می‌باشد.]([3])

ترجمه: ام‌ثابت، کبشه بنت ثابت، خواهر حسان بن ثابت$ می‌گوید: رسول‌اللهr نزدم آمد و ایستاده از دهانه‌ی مشکی که آویزان بود، آب نوشید. لذا برخاستم و دهانه‌ی مشک را بُریدم (تا آن را نگه دارم).

[ام‌ثابت& دهانه‌ی مشک را بُرید تا محلی را که دهان پیامبرr به آن خورده بود، برای تبرک حفظ کند. این حدیث، نشان‌گر جایز بودن نوشیدن از دهانه‌ی ظرف است و دو حدیث پیشین، نشان می‌دهد که بهتر و افضل، اینست که انسان از دهانه‌ی ظرف، آب نخورد.]

 

شرح

مؤلف/ می‌گوید: «ناپسند بودن نوشیدن از دهانه‌ی مشک، ظرف آب و امثال آن؛ و بیانِ این‌که این کراهت، تنزیهی‌ست، نه تحریمی».

یکی از آداب نوشیدن، اینست که انسان از دهانه‌ی مشک یا ظرف، آب نخورَد. زیرا پیامبرr از این کار منع کرده است. در گذشته آب را در مشک و امثال آن نگه می‌داشتند؛ لذا گاه خاشاک، حشرات و امثال آن در آب دیده می‌شد. از این‌رو پیامبرr از تا کردنِ دهانه‌ی مشک و نوشیدن آب از دهانه‌ی آن منع فرمود؛ لذا حکمتش، اینست که چه‌بسا آب، آلوده باشد و وقتی انسان، از دهانه‌ی مشک، آب بخورد، متوجهِ آلودگی آب نمی‌شود.

چنان‌که باری شخصی می‌خواست آب بخورد که ناگهان ماری از مشک بیرون آمد. چه‌قدر خطرناک بوده است! هر آن امکان داشت او را بگزد یا آسیبی به او برساند. البته آب خوردن از شیرِ آب یا سبوها و ظرف‌های مخصوص آب، خطرناک نیست و حکمِ نوشیدن آب از لیوان را دارد. گفتنیست: اگر چاره‌ای نبود، ایرادی ندارد که انسان از دهانه‌ی مشک آب بنوشد. مثلاً تشنه هست و لیوانی با خود ندارد؛ در این حالت از دهانه‌ی مشک آب می‌خورد. زیرا همان‌گونه که مؤلف/ ذکر کرده، این نهی، نهیِ تنزیهی‌ست، نه تحریمی.

از حدیث ام‌ثابت چنین برمی‌آید که هنگام ضرورت، نوشیدن آب در حالتِ ایستاده ایرادی ندارد. آری؛ پیامبرr از نوشیدن آب در حالت ایستاده منع نموده است؛ اما وقتی ضرورت باشد، مثلِ وقتی که لیوان یا ظرفی در دسترس نیست و مَشک، آویزان است و دهان انسان در حالت نشسته به مشک نمی‌رسد، نوشیدن آب در حالت ایستاده ایرادی ندارد. چنان‌که پیامبرr، ایستاده از مشکی که آویزان بود، آب نوشید.

این حدیث، هم‌چنین نشان می‌دهد که تبرک جستن به آثار پیامبرr جایز است؛ همان‌گونه که صحابهy به عرق، آب دهان، لباس و موی پیامبرr تبرک می‌جستند. البته تبرک جستن به آثار دیگران، جایز نیست و این امر، مخصوص پیامبرr بوده است.([4])




([1]) صحیح بخاری، ش: 5625؛ و صحیح مسلم، ش: 2023.

([2]) صحیح بخاری، ش: 5628؛ مسلم، این حدیث را روایت نکرده است.

([3]) صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: 1542.

([4]) کسی سراغ ندارد که چیزی از آثار رسول‌اللهr مانده باشد و این، از حکمت الاهی‌ست تا زمینه‌ی شرک، مرتفع گردد. ر.ک: «التوسل، انواعه واحکامه» از علامه آلبانی/ که در این موضوع، بی‌نظیر است.

111- باب: روش نوشیدن و مستحب بودن سه بار تنفس در بیرون ظرف، و ناپسند بودن تنفس در ظرف؛ و استحباب دور دادنِ ظرف از سمت راست

111- باب: روش نوشیدن و مستحب بودن سه بار تنفس در بیرون ظرف، و ناپسند بودن تنفس در ظرف؛ و استحباب دور دادنِ ظرف از سمت راست

761- عَن أَنسٍt أنَّ رسولَ اللهr کانَ یتنَفَّسُ فی الشَّرَابِ ثَلاثًا. [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: انسt می‌گوید: رسول‌‌اللهr - آب و هرگونه- نوشیدنی را با سه نفس می‌خورد.

762- وعن ابن عباسٍ$ قال: قال رسول اللهr: «لا تَشْرَبُوا واحِدًا کَشُرْبِ البَعِیر، وَلکِن اشْرَبُوا مَثْنى وثُلاثَ، وسَمُّوا إِذا أَنْتُمْ شَرِبْتُمْ، واحْمَدوا إِذا أَنْتُمْ رَفَعْتُمْ». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی حسن می‌باشد.]([2])

ترجمه: از ابن عباس$ روایت شده است: رسول‌اللهr فرمود: «مانند شتر به یک‌باره و با یک نفس آب نخورید؛ بلکه با دو یا سه نفس آب بنوشید و هنگام نوشیدن بسم‌الله بگویید و پس از پایان، الحمدلله».

763- وعن أبی قَتَادَةَt أَنَّ النَّبِیَّr نَهَى أن یُتَنَفَّسَ فی الإِناءِ. [متفقٌ علیه]([3])

ترجمه: ابوقتادهt می‌گوید: پیامبرr از نفس کشیدن در ظرف آب منع فرمود.

764- وعن أَنسٍt أَنَّ رسول اللهr أُتِیَ بِلَبَنٍ قد شِیب بِمَاءٍ، وَعَنْ یَمِینِهِ أَعْرابِیٌّ، وعَنْ یَسارِهِ أَبو بَکرٍt، فَشَرِبَ، ثُمَّ أَعْطَى الأَعْرَابِیَّ وَقَالَ: «الأَیْمَنَ فالأَیْمنَ». [متفقٌ علیه]([4])

ترجمه: انسt می‌گوید: برای رسول‌اللهr مقداری شیر آوردند که با آب مخلوط شده بود؛ سمت راستِ پیامبرr صحرانشینی نشسته بود و سمت چپش ابوبکرt؛ رسول‌اللهr پس از این‌که خود از آن شیر نوشید، آن را به صحرانشین داد و فرمود: «راست، سپس راست». [یعنی در ترتیب پذیرایی، حق با کسی‌ست که سمت راست می‌باشد.]

765- وعن سهل بن سعدٍt أَنَّ رسول اللهr أُتِیَ بشرابٍ، فشرِبَ مِنْهُ وعَنْ یَمِینِهِ غُلامٌ، وعن یَسَارِهِ أَشْیَاخٌ، فقال للغُلام: «أَتَأْذَنُ لی أَنْ أُعْطِیَ هُؤلاءِ؟» فقال الغُلامُ: لا والله، لا أُوثِرُ بِنَصِیبِی مِنکَ أَحَدًا، فَتلَّهُ رسولُ اللهr فِی یَدِهِ. [متفقٌ علیه]([5])

ترجمه: سهل بن سعدt می‌گوید: برای رسول‌اللهr نوشیدنی آوردند؛ پیامبرr از آن نوشید و سمت راستش پسربچه‌ای بود و سمت چپش تعدادی بزرگ‌سال بودند. پیامبرr به آن پسربچه فرمود: «آیا به من اجازه می‌دهی که ابتدا به این‌ها بدهم؟» پسربچه گفت: «خیر؛ ای رسول‌خدا! به الله سوگند هیچ‌کس را در سهمی که از شما نصیبم شده است، بر خود ترجیح نمی‌دهم». لذا پیامبرr ظرف را در دست آن پسر نهاد.

[این پسربچه، عبدالله بن عباس$ بوده است.]

شرح

مؤلف/ می‌گوید: «باب: روش نوشیدن و مستحب بودن سه بار تنفس در بیرون ظرف، و ناپسند بودن تنفس در ظرف؛ و استحباب دور دادنِ ظرف از سمت راست».

مؤلف/ پیش‌تر به بیان آداب و روش‌های غذا خوردن پرداخت. به‌راستی نعمت‌های الاهی بر بندگانش، بی‌شمار است؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ                               [ابراهیم: ٣٤]     

و اگر بخواهید نعمت‌های الله را بشمارید، نمی‌توانید آن‌ها را به شمارش درآورید.

خوردن و آشامیدن از نعمت‌های الاهی‌ست و کسی، قدر این نعمت را می‌داند که از آن محروم است و طعم گرسنگی و تشنگی را می‌چشد. این، یکی از حکمت‌های روزه است. لذا روزه‌دار، از خوردن و آشامیدن خودداری می‌کند تا قدر این نعمت پروردگار را بداند.

آشامیدن آب و هر نوشیدنیِ دیگری، آدابی دارد؛ از جمله این‌که انسان، در ابتدا بسم‌الله بگوید و در پایان، الحمدلله. هم‌چنین آب را با سه نفس بخورد. زیرا انس بن مالکt می‌گوید: «رسول‌‌اللهr - آب و هرگونه- نوشیدنی را با سه نفس می‌خورد». یعنی جرعه‌ای سر می‌کشید و سپس ظرف را از دهان خود جدا می‌کرد؛ دوباره سر می‌کشید و آن‌گاه ظرف را از دهان خود جدا می‌نمود و سومین بار نیز می‌نوشید و در ظرف، تنفس نمی‌کرد. چنان‌که در حدیث ابوقتادهt آمده است: «پیامبرr از نفس کشیدن در ظرف آب منع فرمود». حکمتش اینست که این کار، ظرف را آلوده می‌کند؛ زیرا چه‌بسا با بازدمی که وارد ظرف می‌شود، عوامل بیماری‌زایی از معده، مری یا دهانِ شخص، وارد ظرف گردد و این، برای شخصی دیگر که از این ظرف استفاده کند، خوب نیست؛ هم‌چنین کسی که با یک نفس آب می‌خورد یا در ظرف، نفس می‌کشد، احتمال دارد که آب در گلویش بپرد و بدین‌سان خفه شود. از این‌رو پیامبرr از تنفس در ظرف منع نموده است؛ بلکه باید آب را در سه نفس خورد و در هر نفس، ظرف را از دهان جدا کرد.

پیامبرr خبر داده است که رعایت این روش، گواراتر و سالم‌تر است و تشنگی را بهتر برطرف می‌سازد. یعنی انسان، ضمن این‌که از نوشیدن آب لذت می‌برد و به بیمار مبتلا نمی‌شود، هم تشنگی‌اش رفع می‌شود و هم آب در روده‌ها و مجاریِ گوارشِ وی فرو می‌رود.

زیرا عطش یا تشنگی، نتیجه‌ی سوخت و سازِ معده و حرارتی‌ست که به سبب کمبود آب در معده، سلول‌ها و دیگر بخش‌های بدن پدید می‌آید و گاه به سبب بیماری. لذا اگر آب به‌یک‌باره وارد بدن شود، ضرر دارد؛ اما اگر انسان، آب را به‌تدریج وارد بدنش کند، هم تشنگی‌اش از میان می‌رود و هم از بیماری‌ها و زیان‌های ناشی از ورود یک‌باره‌ی آب به بدنش، سالم می‌مانَد.

از این‌رو شایسته است که از سرکشیدن آب بپرهیزیم و به‌گونه‌ای آب بنوشیم که گویا آن را می‌‌مکیم؛ یعنی آب را به‌تدریج وارد معده کنیم؛ جرعه‌ای بنوشیم، سپس ظرف را از دهان جدا کرده، نفس بکشیم و باز جرعه‌ای دیگر و به همین ترتیب در سه جرعه و در سه نفس آب بخوریم. این، سنت است.

اما هنگامِ پذیرایی با نوشیدنی، مثل آب، چای و قهوه به چه روشی عمل کنیم؟ یعنی شخصی وارد می‌شود و می‌خواهد به حاضران، آب بدهد؛ ابتدا از چه کسی آغاز نماید؟ می‌گوییم: اگر کسی، درخواست آب یا نوشیدنی کرده است، ابتدا به او می‌دهیم و اگر این آب یا نوشیدنی را به درخواست کسی نیاورده‌ایم، ابتدا از بزرگ‌تر آغاز می‌کنیم و ترتیب بزرگ‌ترها را از سمت راست، رعایت می‌نماییم. اگر هر کسی، فنجان یا ظرف خودش را داشت، از بزرگ‌تر شروع کرده، سپس به کسی می‌دهیم که سمت چپِ وی قرار دارد. زیرا کسی که در سمت چپِ اوست، در حقیقت در سمت راست میزبان می‌باشد و بدین‌سان میزبان یا کسی که پذیرایی می‌کند، ترتیب پذیرایی از سمت راست را رعایت می‌نماید. به عنوان مثال: شخصی درخواست آب می‌کند؛ برایش آب می‌آورند و او می‌نوشد. اگر کسی که آب آورده، بالای سرِ این فرد ایستاده و منتظر پس گرفتن لیوان است، همین‌که آن شخص آب نوشید، لیوان را به او برمی‌گرداند و گرنه، لیوان را به کسی می‌دهد که سمت راستِ اوست؛ فرقی ندارد کسی که سمت راست اوست، کوچک باشد یا بزرگ، از بزرگان و اشراف باشد یا از افرادِ عادی.

دلیلش، اینست که برای پیامبرr مقداری شیر آوردند با آب مخلوط شده بود. سمت راستِ پیامبرr صحرانشینی نشسته بود و سمت چپش ابوبکر و عمر$؛ رسول‌اللهr پس از این‌که خود از آن شیر نوشید، آن را به صحرانشین داد. عمرt به صحرانشین گفت: «این، ابوبکر است». زیرا ابوبکرt از اصحاب مشهور و نام‌دار، بلکه یارِ ویژه‌ی پیامبرr بود. لذا عمرt این را گفت تا صحرانشین، ابوبکر صدیقt را گرامی بدارد. اما صحرانشین، ظرف شیر را گرفت و نوشید. آن‌جا پیامبرr صحرانشین را بر ابوبکر صدیقt که فضایلش بر کسی پوشیدن نیست، ترجیح داد. علتش این بود که صحرانشین، سمت راستِ پیامبرr قرار داشت و ابوبکر صدیقt سمت چپش. چنان‌که پیامبرr فرمود: «راست، سپس راست». [یعنی در ترتیب پذیرایی، حق با کسی‌ست که سمت راست می‌باشد.]

و اما داستان دوم: برای رسول‌اللهr نوشیدنی آوردند؛ پیامبرr از آن نوشید و سمت راستش پسربچه‌ای بود و سمت چپش تعدادی بزرگ‌سال بودند. پیامبرr به آن پسربچه فرمود: «آیا به من اجازه می‌دهی که ابتدا به این‌ها بدهم؟» پسربچه گفت: «خیر؛ ای رسول‌خدا! به الله سوگند هیچ‌کس را در سهمی که از شما نصیبم شده است، بر خود ترجیح نمی‌دهم». یعنی دوست دارم من از باقی‌مانده‌ی نوشیدنی شما بخورم. لذا پیامبرr ظرف را در دست آن پسر نهاد.

این، نشان می‌دهد که در ترتیب پذیرایی خردسالی که سمت راست قرار دارد، بر بزرگ‌سالی که در سمت چپ است، ترجیح دارد. چنان‌که داستان نخست، نشان‌گر اینست که اگر در سمت راست، یک فرد عادی یا کسی باشد که قدر و منزلت کم‌تری دارد، بر بزرگان و اشرافی که سمت راست هستند، مقدم خواهد بود. زیرا پیامبرr فرموده است: «الأَیْمَنُونَ الأَیْمَنُونَ الأَیْمَنُونَ، أَلاَ فَیَمِّنُوا أَلاَ فَیَمِّنُوا أَلاَ فَیَمِّنُوا».([6]) یعنی: «آن‌ها که سمت راست هستند، آن‌ها که سمت راست هستند، آن‌ها که سمت راست هستند» و سه بار فرمود: «هان! ترتیب را از سمت راست رعایت کنید». در حدیث، این‌گونه آمده است؛ البته این، درباره‌ی کسی‌ست که می‌خواهد به حاضران یک جلسه آب بدهد.

امروزه روش پذیرایی بدین ترتیب است که شخص، وسایل پذیرایی را می‌آورَد و از بزرگ‌تر مجلس شروع می‌کند. این، مطابق سنت است؛ زیرا در زمان رسول‌اللهr پذیرایی را از ایشان آغاز می‌کردند. هم‌چنین پیامبرr می‌خواست مسواکش را به یکی از دو نفری بدهد که در برابرش ایستاده بودند؛ به ایشان گفته شد، [یعنی جبرئیل به ایشان گفت:] به بزرگ‌تر (مسن‌تر) بده. در این‌باره احادیثی آمده است که نشان می‌دهد که وقتی برای پذیرایی وارد مجلس می‌شوید، از بزرگ‌تر مجلس شروع کنید، نه از سمت راست.

***




([1]) صحیح بخاری، ش: 5631؛ و صحیح مسلم، ش: 2028.

([2]) ضعیف است؛ ضعیف الجامع، ش: 6233؛ و ضعیف الترمذی، آلبانی/، ش: 319.

([3]) صحیح بخاری، ش: 5630؛ و صحیح مسلم، ش: 267.

([4]) صحیح بخاری، ش: (2352، 5619)؛ و صحیح مسلم، ش: 2029.

([5]) صحیح بخاری، ش: 2351؛ و صحیح مسلم، ش:2030. این حدیث پیش‌تر پیش‌تر به‌شماره‌ی 574 ذکر شد.

([6]) بخاری، ش: 2571؛ و مسلم، ش: 2029 به‌نقل از انسt.

110- باب: غذا خوردن به صورت دسته‌جمعی

110- باب: غذا خوردن به صورت دسته‌جمعی

759- عن أبی هریرةt قال: قال رسولُ اللهr: «طَعَامُ الإثْنَیْنِ کافِی الثَّلاثَةِ، وَطَعَامُ الثَّلاثَةِ کافِی الأَربعَةِ». [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: ابوهریرهt می‌گوید: رسول‌اللهr فرمود: «خوراکِ دو نفر برای سه نفر کافی‌ست و خوراک سه نفر، برای چهار نفر».

760- وَعَنْ جابرٍt قال: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یَقُول: «طَعامُ الوَاحِدِ یَکْفی الإثْنَیْنِ، وَطَعَامُ الإثْنَیْنِ یَکْفی الأربعةَ، وطعامُ الأرَبَعةِ یَکْفی الثَّمانِیَةَ». [روایت مسلم]([2])

ترجمه: جابرt می‌گوید: از رسول‌اللهr شنیدم که می‌فرمود: «خوراک یک نفر، برای دو نفر و خوراک دو نفر، برای چهار نفر و خوراک چهار نفر، برای هشت نفر کافی‌ست».

شرح

این احادیث، حاویِ چند نکته است:

نکته‌ی نخست: پسندیده است که انسان با سه انگشت غذا بخورد: میانی، اشاره و شَست. زیرا این، نشانه‌ی تواضع و کم‌خوری‌ست. البته این، درباره‌ی غذاهایی‌ست که می‌توان با سه انگشت خورد؛ اما در غذاهایی مانند برنج که سه انگشت کافی نیست، ایرادی ندارد که از انگشتان بیش‌تری ا‌ستفاده کنید. در مواردی که خوردن با سه انگشت ممکن است، باید مطابق سنت پیامبرr عمل کنیم.

نکته‌ی دوم: پسندیده است که انسان پس از پایان غذا، پیش از آن‌که دستش را با دستمال پاک کند، انگشتان خود را بلیسد؛ چنان‌که پیامبرr به لیسیدن انگشتان یا لیساندن آن به دیگران دستور داده است. این‌که انسان، خود انگشتانش را بلیسد، روشن است؛ اما می‌توان آن را به دیگران نیز لیساند. مانند زن و شوهری که به‌خاطر محبت و پیوند محکمی که با یکدیگر دارند، به‌سادگی این کار را انجام می‌دهند. برخی از مردم می‌گویند: «امکان ندارد پیامبرr چنین چیزی گفته باشد؛ مگر می‌شود انسان انگشتِ کسی دیگر را بلیسد؟» می‌گوییم: هرچه پیامبرr گفته، حق است و امکان ندارد که پیامبرr دستوری بدهد که غیرممکن باشد؛ بلکه انجامِ چنین عملی، ممکن است. هم‌چنین گاه انسان انگشتان فرزندان کوچکش را پس از این‌که غذا می‌خورند، می‌لیسد و این، ممکن است. لذا لیسیدنِ انگشتان یا لیساندن آن به دیگران، هم سنت است و هم ممکن. ضمن این‌که این دستور، منحصر به لیساندن نیست؛ بلکه فرمود: خود بلیسد یا به دیگران بلیساند. از این‌رو نمی‌توان این را دستوری دشوار قلمداد کرد.

پیامبرr فرمود: «شما نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت غذایتان است». چه‌بسا برکت در همین اندک غذایی باشد که در انگشتان ما قرار دارد و آن را می‌لیسیم. حتی از برخی از پزشکان نقل می‌شود که لیسیدن انگشتان پس از صرف غذا، مفید است و به هضم غذا کمک می‌کند. چه این‌گونه باشد و چه نباشد، چیزی که برای ما مهم است، فرمان‌برداری از پیامبرr و عمل کردن به سنت و رهنمود اوست.

نکته‌ی سوم: شایسته است که انسان بشقاب، کاسه و ظرف غذا را با انگشتان خود پاک کند و بلیسد. لذا پس از پایان غذا، مطابق دستور پیامبرr ظرف غذای خود را با انگشتان خود به‌گونه‌ای بلیسید که هیچ غذایی در اطراف آن نمانَد؛ زیرا نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت از غذای شماست.

متأسفانه مردم بدون اجرای این سنت، از سرِ سفره کنار می‌روند و مشاهده می‌شود که مقداری غذا در اطراف ظرف وجود دارد. علتش اینست که از این سنت بی‌اطلاع هستند. اگر اهل علم با عموم مردم هم‌سفره شوند و این سنت و سایر سنت‌های خوردن و آشامیدن را به آن‌ها تعلیم دهند، دیری نمی‌پاید که این سنت‌ها نهادینه می‌شود. امید است که الله متعال ما را ببخشد؛ به‌راستی که ما نسبت به سنت‌ها کوتاهی می‌کنیم و این، با دعوت به سوی حق، تعارض دارد.

نکته‌ی چهارم:‌ وقتی لقمه‌ای از دست انسان می‌افتد، نباید آن را رها کند؛ بلکه آن را بردارد و خاک و خاشاکش را پاک نماید؛ زیرا انسان مجبور نیست چیزی بخورَد که دوست ندارد یا برایش زیان‌آور است. لذا خاک و خاشاکش را پاک کند و سپس آن را بخورَد. چرا؟ زیرا پیامبرr فرموده است: «و آن را برای شیطان نگذارد». زیرا شیطان در هر کاری که انسان انجام می‌دهد، نزدش حاضر می‌شود؛ هنگام غذا خوردن، هنگام آشامیدن، و حتی هنگامی که با همسرش هم‌بستر می‌گردد تا بدین‌سان با او در این کارها شریک شود! چنان‌که در قرآن کریم آمده است:

﴿قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَکَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُکُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا ٦٣ وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِکَ وَأَجۡلِبۡ عَلَیۡهِم بِخَیۡلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا یَعِدُهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ٦٤    [الإسراء: ٦٣،  ٦٤]      

(پروردگار به ابلیس) فرمود: برو؛ آن دسته از آدمی‌زادگان که از تو پیروی کنند، به راستی که دوزخ، کیفر سخت و کامل شما خواهد بود. هر کدامشان را که توانستی، با صدایت (به سوی معصیت) برانگیز و با سربازان سواره و پیاده‌ات بر آنان حمله‌ور شو و در اموال و فرزندان، خودت را شریکشان بگردان و به آنان وعده‌ بده؛ و شیطان، به آنان فقط وعده‌ی دروغین می‌دهد.

اگر هنگام غذا خوردن «بسمالله» بگویید، شیطان را از خوردن منع کرده‌اید و دیگر نمی‌تواند در غذا خوردن با شما شریک شود؛ اما اگر بسم‌الله نگویید، با شما شریک می‌گردد. هم‌چنین هنگامی که با گفتن بسم‌الله او را از خوردن منع می‌کنید، در انتظار می‌‌نشیند تا لقمه‌ای از دستتان بیفتد؛ اگر آن را بردارید، پس از آنِ شماست و اگر رهایش کنید، شیطان آن را می‌خورَد. لذا اگرچه در غذا خوردن با شما شریک نشد، اما در لقمه‌ای از دستتان افتاد، خود را شریکتان کرد. پس در این‌باره نیز او را در تنگنا قرار دهید و وقتی لقمه‌ای غذا یا دانه‌ای خرما و امثال آن از دستتان می‌افتد، آن را بردارید و خاک و خاشاکش را پاک کنید و آن را بخورید و برای شیطان نگذارید.

نکته‌ی پنجم: اینست که آیا باید پس از خوردن چیزهایی چون نان، برنج و امثال آن وضو بگیریم یا نه؟ برخی از علما گفته‌اند: هرکس چیزی بخورد که روی آتش پخته می‌شود، بر او واجب است که وضو بگیرد. دلیلشان اینست که پیامبرr به وضو گرفتن پس از خوردن چنین خوراک‌هایی دستور داده است. اما دیدگاهِ صحیح، اینست که واجب نیست؛ چنان‌که در حدیث جابرt که مؤلف/ ذکر کرده و در «صحیح بخاری» نیز آمده است: این عمل، واجب نیست؛ بلکه سنت می‌باشد. یعنی بهتر و افضل، اینست که وقتی چیزی خوردیم که روی آتش پخته شده بود، حتی اگر وضو داشتیم، دوباره وضو بگیریم. البته وضو گرفتن واجب نیست. زیرا آن‌چه از پیامبرr ثابت شده، اینست که این بزرگوار وضو گرفتن پس از خوردنِ خوراکِ پخته‌شده بر روی آتش را ترک نموده و به این عمل پای‌بندی نکرده است.

شخصی، از رسول‌اللهr پرسید: آیا پس از خوردن گوشت شتر، وضو بگیریم؟ فرمود: «بله». آن شخص، سؤال کرد: آیا پس از خوردن گوشت گوسفند، وضو بگیریم؟ فرمود: «إِنْ شِئْت».([3]) یعنی: «اگر بخواهی...». زیرا اگر کسی در حالِ وضو، گوشت شتر بخورد، وضویش می‌شکند و باید وضو بگیرد. اما شستن شرمگاه واجب نیست؛ زیرا ادرار و مدفوع نکرده است. فقط وضو گرفتن، واجب می‌باشد. لذا اگر کسی وضو داشت و گوشت شتر خورد، بر او واجب است که برای نماز، وضو بگیرد؛ فرقی نمی‌کند که این گوشت، نیم‌پخته بوده یا به‌طور کامل پخته است؛ هم‌چنین فرقی نمی‌کند که این گوشت، از کدام قسمت شتر باشد: جگر، قلب، گوشت بدون چربی، شش و سیرابی و امثال آن؛ یعنی خوردن گوشت شتر از هر جای بدنش که باشد، وضو را می‌شکند. زیرا پیامبرr بدون این‌که هیچ قسمتی را مستثنا کند، به وضو گرفتن پس از خوردن گوشت شتر، دستور داده است.

کتاب «ریاض‌الصالحین»، کتابی جامع و سودمند می‌باشد و به‌راستی بوستان نیکوکاران و گلشن صالحان است و در آن انواع گل‌ها و گیاهان زیبا و باطراوت وجود دارد. آری؛ این کتاب، حاوی مسایل علمی و نکات و آدابی‌ست که در کم‌تر کتابی دیده می‌شود.

***




([1]) صحیح بخاری، ش: 5392؛ و صحیح مسلم، ش: 2058.  [این حدیث، پیش‌تر به‌شماره‌ی 570 ذکر شد. (مترجم)]

([2]) صحیح مسلم، ش: 2059. [این حدیث، پیش‌تر به‌شماره‌ی 570 ذکر شد. (مترجم)]

([3]) صحیح مسلم، ش: 1469.

109- باب: مستحب بودن خوردن با سه انگشت و نیز لیسیدنِ انگشتان و ظرف غذا، و ناپسند بودنِ پاک کردن انگشتان پیش از لیسیدن،

109- باب: مستحب بودن خوردن با سه انگشت و نیز لیسیدنِ انگشتان و ظرف غذا، و ناپسند بودنِ پاک کردن انگشتان پیش از لیسیدن، و استحباب برداشتن لقمه‌ای که از دست می‌افتد و خوردنِ آن، و جایز بودن پاک کردن انگشتان با ساعد و پا پس از لیسیدن

752- عن ابنِ عباسٍ رضی الله عنهما قال: قال رسولُ اللهr: «إِذا أَکلَ أَحدُکُمْ طَعَامًا، فَلا یَمسحْ أَصابِعَهُ حتى یَلعَقَهَا أَو یُلْعِقَها». [متفقٌ علیه]([1])

ترجمه: ابن عباس$ می‌گوید: رسول‌اللهr فرمود: «هرگاه یکی از شما عذایی خورد، تا زمانی که خود انگشتانش را نلیسیده یا - به دیگری- نلیسانده است، آن‌ها را پاک نکند».

753- وعن کعْبِ بنِ مالکt قال: رَأَیْتُ رسولَ اللهr یَأْکُلُ بِثلاثِ أَصابِعَ فَإِذا فَرغَ لَعِقَها. [روایت مسلم]([2])

ترجمه: کعب بن مالکt می‌گوید: رسول‌اللهr را دیدم که با سه انگشت غذا می‌خورد و پس از پایان غذا، آن‌ها را می‌لیسید.

754- وعن جابرٍt أَنَّ رسولَ اللهr أَمَرَ بِلَعْقِ الأَصَابِعِ والصَّحْفَةِ وقال: «إِنَّکُمْ لا تَدرُونَ فِی أَیِّ طعَامِکُم البَرکةُ». [روایت مسلم]([3])

ترجمه:‌ جابرt می‌گوید: رسول‌اللهr به لیسیدن انگشتان، (پس از صرف غذا و نیز) پاک کردن ظرف غذا با انگشتان دستور داد و فرمود: «شما نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت غذایتان است».

755- وعنه أنَّ رسولَ اللهr قال: «إِذا وقعت لُقمَةُ أَحَدِکُمْ، فَلیَأْخُذْهَا فَلْیُمِطْ مَا کان بِهَا مِنْ أذًى وَلْیَأْکُلْهَا، وَلاَ یدَعْها للشَّیطَانِ، ولا یَمْسَحْ یَدهُ بِالمِنْدِیلِ حتَّى یَلعقَ أَصَابِعَهُ، فإِنَّهُ لا یَدرِی فِی أَیِّ طعامِهِ البرکةُ». [روایت مسلم]([4])

ترجمه: جابرt می‌گوید: رسول‌اللهr فرمود: «هرگاه لقمه‌ی یکی از شما افتاد، آن را بردارد و از خاک و خاشاک، پاکش نماید و سپس بخورد و آن را برای شیطان، نگذارد؛ و پیش از لیسیدن انگشتانش، دست خود را با دستمال، پاک نکند. زیرا نمی‌داند که برکت در کدام قسمت غذای اوست».

756- وعنه أَنَّ رسولَ اللهr قال: «إِنَّ الشَّیْطَانَ یَحضُرُ أَحدَکُم عِند کُلِّ شَیءٍ مِنْ شَأْنِهِ، حتّى یَحْضُرُهُ عِندَ طعَامِهِ، فَإِذا سَقَطَتْ لُقْمةُ أَحَدِکم فَلیَأْخذْهَا فَلْیُمِطْ ما کانَ بِهَا مِن أَذىً، ثُمَّ لیَأْکُلْهَا ولا یَدَعها للشَّیْطَانِ، فإذا فَرغَ فَلْیلْعَقْ أَصابِعِهُ فإِنَّه لا یدری فِی أَیِّ طعامِهِ البرَکَةُ». [روایت مسلم]([5])

ترجمه: جابرt می‌گوید: رسول‌اللهr فرمود: «شیطان در هر کاری که انجام می‌دهید، نزدتان حاضر می‌شود؛ حتی هنگام غذا خوردن. لذا هرگاه لقمه‌ی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک، پاک کند و سپس بخورد و آن را برای شیطان نگذارد و پس از غذا خوردن، انگشتان خود را بلیسد؛ زیرا نمی‌داند که برکت در کدام قسمت غذای اوست».

757- وعن أَنسٍt قال: کان رسولُ اللهr إِذا أَکَلَ طعَامًا، لعِقَ أَصَابِعَهُ الثَّلاثَ، وقالَ: «إِذا سقَطَتْ لُقمةُ أَحدِکُم فَلْیَأْخُذْها، وَلْیُمِطْ عَنْهَا الأذى، وَلْیَأْکُلْهَا، وَلاَ یَدعْهَا لِلشَّیطَانِ» وأَمَرنَا أَن نَسْلُتَ القَصعةَ وقال: «إِنَّکم لا تدْرُونَ فی أَیِّ طَعَامِکم البَرکةُ».[روایت مسلم]([6])

ترجمه: انسt می‌گوید: هرگاه پیامبرr غذایی می‌خورد، سه انگشت خود را می‌لیسید؛ و می‌فرمود: «هرگاه لقمه‌ی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک، پاک کند و سپس بخورد و آن را برای شیطان نگذارد» و ما را به پاک کردن ظرف غذا با انگشتان دستور می‌داد و می‌فرمود: «شما نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت غذایتان است».

758- وعن سعید بنِ الحارث أَنَّه سأَل جابرًاt عَنِ الوضوءِ مِمَّا مَسَّتِ النَّارُ، فقال: لا، قد کُنَّا زمنَ النَّبِیِّr لا نجدُ مثلَ ذلک الطعامِ إِلاَّ قلِیلاً، فإِذا نَحنُ وجدناهُ، لَم یَکْنْ لَنَا مَنَادِیلُ إِلا أَکُفَّنَا وسَوَاعدنَا وأَقْدَامَنَا، ثُمَّ نُصَلِّی وَلا نَتَوَضَّأُ. [روایت بخاری]([7])

ترجمه: از سعید بن حارث روایت است که وی از جابرt درباره‌ی وضو گرفتن پس از صرفِ غذایی که روی آتش پخته می‌شود، سؤال کرد. پاسخ داد: خیر؛ - صرفِ چنین غذایی، وضو را باطل نمی‌کند.- ما، در زمانِ پیامبرr به‌ندرت چنین غذایی می‌یافتیم و وقتی چنین غذایی می‌خوردیم، دستمالی جز کفِ دست‌ها و ساعدها و پاهای خود نداشتیم. آن‌گاه- با وضویی که از قبل داشتیم- بدون این‌که وضوی تازه‌ای بگیریم، نماز می‌خواندیم.




([1]) صحیح بخاری، ش: 5456؛ و صحیح مسلم، ش: 2031.

([2]) صحیح مسلم، ش: 2032.

([3]) صحیح مسلم، ش: 2033. [ر.ک: حدیث شماره‌ی 168. (مترجم)]

([4]) صحیح مسلم، ش: 2033. [ر.ک: حدیث شماره‌ی 168. (مترجم)]

([5]) صحیح مسلم، ش: 2033. [ر.ک: حدیث شماره‌ی 168. (مترجم)]

([6]) صحیح مسلم، ش: 2034.

([7]) صحیح بخاری، ش: 5457.