اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

عقد ازدواج

عقد ازدواج

عقد ازدواج دلیل بر توافق و رضای بین زوجین است که به خاطر ایجاد رابطه شرعی بین آن دو انجام می‌گیرد و این رضایت به وسیله عباراتی که بین دو طرف رد و بدل می‌گردد و به آن ایجاب و قبول گفته می‌شود، معلوم می‌گردد.

11- میزان اختیار ولی

11- میزان اختیار ولی

در برخی از موارد ولیّ دخالت‌های بیجا و نادرستی را در زندگی زن اعمال می‌کند. مثلاً از ازدواج او با غریبه‌ها که نسبتی با عایله و خانواده او نداردند، ممانعت می‌ورزد و یا مثلاً او را مجبور می‌کند که با پسر عمو یا یکی از نزدیکان که دختر، آن‌ها را نمی‌پسندد، ازدواج کند که در این عمل، ولی آزادی و اختیار را از زن سلب کرده و در نهایت درجۀ اهانت و خشونت با او رفتار می‌کند «و به گونه‌ای بر او سختگیری می‌کند که» اگر زن، قول ولیّ خود را نپذیرد و از امر وی سرباز زند، او را از میراث محروم می‌کند و این نوع دخالت، دخالتی نامشروع است که خداوند نیز از آن نهی می‌فرماید.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

﴿فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَیۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ [البقرة: 232].

«مانع آنان نشوید که با شوهران «سابق» خویش «یا با کسان دیگری» ازدواج کنند. اگر در میانشان به طرز پسندیده‌ای رضایتمندی برقرار کرد و خواسته باشند زندگی خانوادگی آبرومندانه‌ای براه اندازند».

شأن نزول این آیه، مَعقِل بن یسار است. او خواهری داشت که زن أبی بدّاح بود، سپس ابوبدّاح او را طلاق داد. وقتی عدّۀ زن به پایان رسید، ابوبدّاح از عمل خویش پشیمان شد و مجدداً از او خواستگاری کرد. زن هم با این خواستگاری موافقت کرد و «حاضر شد مجدّداً زندگی مشترک خود را با ابوبدّاح شروع کند» ولی برادرش از ازدواج مجدد او با ابوبدّاح ممانعت ورزید و خطاب به خواهرش گفت: اگر تو با آن مرد ازدواج کنی، نگاه کردن من به صورت تو حرام باشد (یعنی دیگر به صورت تو نگاه نخواهم کرد و رابطه من و تو قطع خواهد شد) که آیه بالا نازل شد.

مقاتل می‌گوید: سپس رسول خدا ج معقل را فراخواند و به او گفت:

«إنْ کُنْتَ مُؤْمِناً فَلا تَمْنَعْ أُخْتَکَ عن أَبی البدّاح»

فقال: «آمَنْتُ بِاللهِ وَزَوَّجهَا مِنْهُ»

ترجمه: «اگر به خدا ایمان داری، از ازدواج خواهرت با ابوبدّاح ممانعت نکن. معقل گفت: به خدا ایمان آوردم و خواهرش را به ازدواج او درآورد».


10- خواستگاری زن خواستگاری شده

10- خواستگاری زن خواستگاری شده

خواستگاری از مخطوبۀ فردی دیگر به دلیل حفظ مناسبات دوستی و پیوندهای مشفقانه حرام است؛ مگر اینکه خواستگار اول، خواستگاری خود را فسخ کند یا به فرد دوم اجازه خواستگاری دهد.

رسول خدا ج در این باره می‌فرماید:

«لاَ یَخْطُبُ الرَّجُلُ عَلَى خِطْبَةِ أَخِیهِ حَتَّى یَنْکِحَ أَوْ یَتْرُکَ».[1]

ترجمه: «جایز نیست که یک مرد از مخطوبۀ برادر مسلمان خود تا قبل از این که معلوم شود وی با او ازدواج می‌کند یا خیر، خواستگاری کند».

و در جای دیگر آن حضرت می‌فرماید:

«لاَ یَخْطُبَ الرَّجُلُ عَلَى خِطْبَةِ أَخِیهِ، حَتَّى یَتْرُکَ الخَاطِبُ قَبْلَهُ أَوْ یَأْذَنَ لَهُ الخَاطِبُ».[2]

«جایز نیست که مردی از خانمی که فرد دیگری از او خواستگاری می‌کند، خواستگاری نماید؛ مگر اینکه خواستگار اولی از خواستگاری منصرف شود و یا اینکه به او اجازه دهد».

و چنانچه زن موافقت خود را با یک خواستگار اعلان کرد، خواستگاری کردن از او حرام می‌گردد، اما چنانچه خواستگاری هنوز مراحل مقدماتی اعم از معارفه و سئوال و جواب را طی می‌کرد «و هنوز به طور رسمی از خانوادۀ دختر خواستگاری نشده»، اگر خواستگار دوم از وی خواستگاری نمود، اشکالی ندارد.



[1]- به روایت امام بخاری (9/199) در النکاح. [مؤلف]

[2]- به روایت امام بخاری (9/189) در النکاح. [مؤلف]

9- أذکار خواستگاری

9- أذکار خواستگاری

برای خواستگار مستحب است که خواستگاری را با حمد و ثنای خداوند شروع کند؛ سپس به رسول خدا ج درود بفرستد.

و آن گاه این قول را بگوید:

«أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له وأشهد أن محمداً عبده ورسوله جئتکم راغباً فی فتاتکم فلانة أو فی کریمتکم فلانة بنت فلان أو نحو ذلک».

«یعنی شهادت می‌دهم که معبودی جز خدا وجود ندارد و او تنها و بدون شریک است و شهادت می‌دهم که محمد بنده و فرستاده خدا ست.

«بعد بگوید» به علت رغبت و علاقه‌ای که به فلان دختر بزرگوار شما دختر فلانی یا مانند این کلام‌ها، دارم به نزد شما آمده‌ام «تا او را از شما خواستگاری کنم».

رسول خدا ج می‌فرماید:

«کُلُّ أَمْرٍ لَا یُبْدَأُ فِیهِ بِالْحَمْدُ لِلَّهِ فَهُوَ أَجْذَمُ».[1]

ترجمه: «یعنی هر عملی که بدون حمد و ثنای خداوند شروع شود، از هم گسیخته است».

و در روایتی «فَهوَ أقطعُ» آمده است».[2]

یعنی: کلام بدون حمد و ثنای الهی خالی از برکت است.

در جای دیگر رسول خدا ج می‌فرماید:

«کُلُّ خُطْبَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَشَهُّدٌ، فَهِیَ کَالْیَدِ الْجَذْمَاءِ».[3]

ترجمه: «هر خطبه‌ای (خطبه‌ی عقد نکاح) که بدون تشهد صورت گیرد، مانند دستی است که انگشت ندارد».



[1]- به روایت ابوداود (4840) در الأدب. [مؤلف]

[2]- به روایت ابن ماجه (1894) در النکاح، و ابن حبان در صحیح خود (1/102). [مؤلف]

آلبانی در إرواء الغلیل (2) می‌گوید: ضعیف است. [مصحح]

[3]- به روایت ابوداود (4841) در الأدب، و ترمذی (1106) در النکاح. [مؤلف]

8- مخفی نگه داشتن خواستگاری

8- مخفی نگه داشتن خواستگاری

در این باره پیامبر اکرم ج می‌فرماید:

«أَظْهِرُوا النکاحَ وأَخْفُوا الخِطْبةَ».[1]

«نکاح را علنی و آشکار کنید و خواستگاری را مخفیانه و پنهانی انجام دهید».

این حدیث، مردم را به اخفاء خواستگاری و اقتصار و محدود کردن آن در میان خانواده مربوطه فرا می‌خواند و هدف از این حکم، این است که خواستگاری فقط در بررسی اوضاع و احوال شناخت دو طرف از یکدیگر خلاصه می‌شود و عقد و پیمانی در آن صورت نمی‌گیرد و چه بسا در خواستگاری، طرفین به تفاهم نرسند و عدم تفاهم آن‌ها باعث انصراف و به هم خوردن خواستگاری شود.

در چنین موردی است که بحث و مباحث شروع می‌شود و زبان‌ها به شایعه پراکنی می‌پردازند و داستان پردازی‌ها آغاز می‌شود؛ لذا توصیه می‌شود برای جلوگیری از سوء ظن‌ها و بدگویی‌هایی که ممکن است به آوازه و نیکنامی زن لطمه وارد کند یا از مقام و منزلت او بکاهد، خواستگاری به صورت پنهانی صورت گیرد و علاوه بر آن، فتنه جویان و گمراهان تابع هوای نفسانی، مجال مداخله بین خواستگار و مخطوبه او را نخواهند یافت و در این صورت نخواهند توانست با مداخله بین آن‌ها به فسخ خواستگاری یا اشاعه فحشاء در جامعه بپردازند.

بنابراین اخفاء خواستگاری، وسیله‌ی دفع ضرر و مانع و لگام زبان درازان بوده و باعث حفظ شئونات جامعه اسلامی و همین طور حفظ عواطف و شعور خانم‌ها می‌شود.



[1]- به روایت دیلمی در الفردوس از امّ سلمة، و سیوطی هم آن را صحیح دانسته است (فیض القدیر 1/549). [مؤلف]

آلبانی در السلسلة الضعیفة (2494) آن را ضعیف قرار داده است. اما قسمت اول حدیث با لفظ: «أَعلِنوا النِّکاحَ»: «نکاح را علنی و آشکار کنید»، آلبانی آن را رد صحیح الجامع (1072) حسن قرار داده است. و قسمت دوم حدیث را می‌توان از این حدیث برداشت نمود که کتمان نمودن حوائج و خواسته‌ها و نعمت‌ها قبل از حصول آن، به خاطر حسودان سفارش شده است و خطبه و خواستگاری نیز به خاطر حسودانی که ممکن است خللی در کار خواستگار ایجاد کنند، پسندیده است و جزو همین حدیث محسوب خواهد شد. حدیث چنین است: «استَعِینوا على إنجاحِ الحوائجِ بالکِتمانِ فإنَّ کلَّ ذِی نِعمةٍ مَحسودٌ». آلبانی آن را در صحیح الجامع (943) صحیح قرار داده است. [مصحح]