اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

160- غم جدایی رسول الله ج را بیاد آور تا بار غم‌هایت سبک شوند!

160- غم جدایی رسول الله ج را بیاد آور تا بار غم‌هایت سبک شوند!

حضرت ابوبکر س مردم را به صبر و شکیبایی در مشکلات و مصائب روزگار تشویق میکردند. اگر عزیزی از کسی وفات میکرد، او را با این جملات تسلیت میداد: " با تعزیت بار سنگین مصیبت تمام میشود. گریه و زاری را هیچ فایدهای نیست، برای مؤمن مرگ از مسئولیت‌های پیش از آن بسیار آسانتر است، و در مقابل آنچه پیش روی دارد بسیار سختتر".

«اذکروا فقد رسول الله ج تصغر مصیبتکم وعظم الله أجرکم».

"فاجعه فقدان و رحلت رسول الله ج را یادآور شوید، درد و مصیبت‌هایتان کوچک میشوند، خداوند بر اجر و پاداشتان بیفزاید".[1]



[1]- عیون الأخبار، اثر/أبی محمد عبدالله بن مسلم: 3/69 ،70.

159- محبت دو جانبه

159- محبت دو جانبه

حضرت ابوبکر س با اهل بیت چنان روابط صمیمی و دوستانه همراه با احترامی برقرار نموده بود که در شأن و مقام هر دو طرف بود. دو طرف کاملا نسبت به یکدیگر محبت و دوستی داشتند. حضرت علی س از فرط صمیمیتی که با حضرت ابوبکر داشت یکی از فرزندانشان را ابوبکر نامید و پس از وفات حضرت ابوبکر سرپرستی پسر او "محمد" را که هنوز خردسال بود به عهده گرفت که بعدها در زمان خلافت خود او را فرماندار کرد.[1]



[1]- المرتضی، اثر/ أبی الحسن الندوی، ص:98.

158- احترام پدر

158- احترام پدر

حضرت ابوبکر س از پدر گرامیش (ابوقحافه) بسیار فرمانبردار بود. در ماه رجب سال 12 هجری ایشان برای ادای عمره به مکه رسید، سر ظهر وارد شهر شده به خانه شان رفتند. پدر بزرگوارش ابوقحافه س کنار در نشسته بود. دور و برش چند جوان نیز بودند. به او اطلاع دادند پسرش از راه رسیده است. او فورا برای دیدار پسرش از جا برخواست. حضرت ابوبکر که تازه رسیده بود با دیدن پدرش فورا از شترش پایین پرید و آن‌را رها کرده تا هر چه زودتر مراتب احترام و بزرگواری و اطاعت و فرمانبرداری پدر را به نحو احسن بجای آورد. پس از آن مردم یکی یکی میآمدند و به ایشان سلام میکردند. حضرت ابوقحافه به ایشان گفت:" پسرم عتیق! این‌ها از سرداران قومشان هستند، با آن‌ها بخوبی رفتار کن". حضرت ابوبکر س عرض کردند: «یا أبت لا حول ولا قوة إلا بالله، طوقت أمرا عظیما لا قدرة لی به ولا یدان إلا بالله». " پدر جان! بدون قدرت و توان و توفیق و لطف الهی هیچ مجالی برای انجام کار نیک یا دوری از بدی نیست. بار مسئولیت بسیار سنگینی بر دوشم نهاده شده، من طاقت و توان حمل آن‌را ندارم مگر اینکه خداوند مرا یاری دهد".[1]



[1]- صفة الصفوة، اثر/ ابن الجوزی: 1/258.

157- نگین

157- نگین

·        امام نووی در کتابشان "التهذیب" آورده؛ حضرت ابوبکر صدیق س از جمله آن اشخاصی بود که تمام قرآن را حفظ داشت.

·        حضرت حذیفه بن اسید س میگوید: من حضرت ابوبکر و عمر ب را دیدم که از ترس اینکه مبادا افرادی در پیروی از آن‌ها نماز ضحی – اشراق – را بر خود فرض کنند، نماز اشراق نمیخواند.[1]

·        حضرت ابوبکر صدیق س فرزندانش را به بهترین صورت تربیت کرده بود. او همیشه حقوق همسایهها را به آن‌ها گوشزد میکرد و به آن‌ها دستور میداد تا با همسایهها رفتار نیک و پسندیده داشته باشند.

·        روزی ایشان پسرش عبدالرحمن را دید که با همسایهاش بگومگو دارد، او را صدا زده به او گفت: «لا تماظ جارک، فإن هذا یبقى ویذهب الناس». "با همسایهات دعوا و مرافه مکن، چرا که این همسایه است و اینجا میماند و مردم میروند".[2]



[1]- المعجم الکبیر، اثر/ الطبرانی، حدیث: 3057، سند حدیث صحیح میباشد.

[2]- الزهد، اثر/ ابن المبارک: 1/ 551.

156- چرا تنها سلام برای من؟

156- چرا تنها سلام برای من؟

حضرت ابوبکر صدیق س در اصلاح جامعه و مردم نقش بسزایی داشت و همواره مردم را به انجام کارهای دست و صحیح تشویق میکرد. میمون بن مهران / آورده که شخصی وارد مجلسی شد که حضرت ابوبکر در ان حضور داشت. آن شخص تنها به ایشان سلام کرد و گفت: «السلام علیک یا خلیفة رسول الله!». آن حضرت به او گفت: «من بین هؤلاء أجمعین!»."از بین همه این مجلس تنها چرا مرا سلام کردی؟".[1]



[1]- الجامع لأخلاق الراوی و آداب السامع، اثر/ الخطیب البغدادی: 1/172.