ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِی قَرَارٖ مَّکِینٖ١٣ ثُمَّ خَلَقۡنَا ٱلنُّطۡفَةَ عَلَقَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡعَلَقَةَ مُضۡغَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡمُضۡغَةَ عِظَٰمٗا فَکَسَوۡنَا ٱلۡعِظَٰمَ لَحۡمٗا ثُمَّ أَنشَأۡنَٰهُ خَلۡقًا ءَاخَرَۚ فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِینَ١٤﴾ [المؤمنون: 13-14].
«سپس او را به صورت نطفهای درآورده و در قرارگاه استوار (رحم مادر) جای میدهیم. سپس نطفه را به صورت لخته خونی و این لخته خون را به شکل قطعه گوشت جویدهای و این تکه گوشت جویده را بسان استخوانهای ضعیفی درمیآوریم و بعد بر استخوانها گوشت میپوشانیم و از آن پس او را آفرینش تازهای بخشیده و (با دمیدن جان به کالبدش) پدیدهی دیگری خواهیم کرد. والا مقام و مبارک یزدان است که بهترینِ اندازهگیرندگان و سازندگان است».
در این آیه خداوند بیان میکند که بشر از کمیتی بسیار کوچک از مایع ساخته شده است که در یک مکان آرام قرار میگیرد و به صورت محکم نصب شده است که برای آن واژهی عربی ﴿قَرَارٖ مَّکِینٖ﴾ به کار برده شده است.
قسمت خلفی رحم توسط ستون فقرات و عضلات پشت بسیار محکم محافظت میشود. کیسهی آمنیوتیک حاوی مایع آمنیوتیک، باعث محافظت بیشتر جنین میشود. بنابراین، جنین محل استقرار بسیار محافظت شدهای دارد. این مقدار کم از مایع یعنی «علقة» به معنی چیزی چسپیده است. همچنین به معنی مادهای زالومانند است. هر دوی این معانی از نظر علمی قابل قبول هستند، زیرا در مراحل اولیه، جنین به دیوارهی رحم میچسپد و همانند زالو ظاهر میشود. همچنین این ماده همانند زالو (خون مک) عمل میکند و با استفاده از جفت[1] مادر و توسط خون تغذیه میکند. سومین معنی «علقة» لخته خون است. خلال مرحلهی علقه که برابر است با هفتهی سوم و چهارم حاملگی، خون درون رگهای بسته، لخته میشود. از این رو رویان علاوه بر شکل زالو به شکل یک لخته خون درمیآید.
در سال 1677 هام و لیوونهوک[2] اولین دانشمندانی بودند که سلولهای اسپرم را با استفاده از میکروسکوپ مشاهده کردند، آنها فکر میکردند که یک سلول جنسی حاوی یک انسان کوچک مینیاتوری است که با ورود به رحم رشد میکنند و به صورت نوزاد درمیآید، این پنداشت به نظریهی پرفوریشن[3] معروف بود.
هنگامی که دانشمندان کشف کردند که تخمک از اسپرم بزرگتر است، دو گراف[4] و دیگران اینگونه میپنداشتند که جنین موجود در مینیاتور در تخمک شکل میگیرد. بعدها در قرن هجدهم ماثور پرتویس[5] نظریهی توارث دو والدینی[6] را انتشار داد. علقه به مضغة تغییر شکل میدهد، مضغة به معنی شئ جویده شده (با داشتن علائم دندان بر روی آن) و همچنین به معنی چیزی چسپناک و کوچک که همانند آدامس در دهان قرار میگیرد. هر دوی این توضیحات از لحاظ علمی درست هستند.
پروفسور کیث مور تکهای موم برداشت و آن را به شکل و اندازهی مرحلهی اولیهی جنین درآورد و با دندان آن را جوید تا آن را به شکل مضغه درآورد. او این مدل را که خود ساخته بود، با عکسهای گرفته شده از مراحل اولیهی جنینی مقایسه کرد. علائم دندان موجود بر روی موم به «سامیت»[7] که ساختار اولیهی ستون فقرات را تشکیل میدهد، شباهت داشت.
این مضغة به استخوانها تغییر شکل میدهد (عظام) استخوانها توسط گوشت یا ماهیچه پوشیده میشوند (لحم) سپس خداوند آن را به موجودی دیگر تبدیل میکند.
پروفسور مارشال جانسون[8] یکی از دانشمندان برجستهی آمریکا و رییس گروه کالبدشناسی و سرپرست موسسهی دانیل دانشگاه توماس جفرسون- فیلادلفیای ایالات متحده است، از ایشان خواسته شد تا راجع به آیات مربوط به رویانشناسی موجود در قرآن اظهار نظر کند. بعد از مطالعهی این آیات پروفسور مارشال گفت که آیات قرآن راجع به مراحل جنینی نمیتوانند تصادفی باشند. او گفت که احتمال دارد که محمد یک میکروسکوپ بسیار قوی داشته است. پس از یادآور شدن این که قرآن 1400 سال پیش نازل شده و میکروسکوپ نیز قرنها بعد از زمان پیامبر اختراع شده است، پروفسور جانسون خندید و اذعان کرد که اولین میکروسکوپ اختراع شده توانایی بزرگنمایی بیش از ده برابر را نداشته است و با این وجود تصویر واضحی را هم نشان نمیداده است. سپس گفت: «در این جا هیچ تعارضی نمیبینم با این مفهوم که هنگام خواندن قرآن توسط محمد مداخلهی الهی در بین بوده است».
براساس نظریهی دکتر کیث مور، طبقهبندی کنونی مراحل نمو جنینی که امروزه در سراسر جهان پذیرفته شده است، به آسانی قابل فهم نیست، زیرا مراحل را بر یک مبنای عددی تعیین میکند، برای مثال: مرحلهی 1، مرحلهی 2، و... طبقهبندی موجود در قرآن، طبق ساختار و شکلهای سادهای است که جنین متحمل آن میشود. این توصیفات براساس مراحل مختلف رشد قبل از تولد هستند و توضیحات علمی ارزندهای را ارائه میدهند، توضیحاتی که هم قابل فهم هستند و هم کاربردی.
مراحل مشابه جنینی نمو انسان در آیات زیر توضیح داده شده است:
﴿أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى٣٦ أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ٣٧ ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ٣٩ أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ٤٠﴾ [القیامة: 36-40].
«آیا انسان (منکر معاد) میپندارد که او بیهوده به حال خود رها شود (و قوانین و مقررات الهی و حساب و کتاب و سزا و جزای دنیوی و اخروی نداشته باشد)؟! آیا او نطفهی ناچیزی از منی نیست که (به رحم مادر) پرت و ریخته میگردد؟ سپس به صورت خون لخته و دَلَمهای درآمده است و خداوند او را آفرینش تازهای بخشیده است و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است؟ و از این (انسان) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است. آیا چنین خدائی نمیتواند مردگان را زنده گرداند»؟!
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ ٱلۡکَرِیمِ٦ ٱلَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّىٰکَ فَعَدَلَکَ٧ فِیٓ أَیِّ صُورَةٖ مَّا شَآءَ رَکَّبَکَ٨﴾ [الانفطار: 6-8].
«ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است و در حق او گولت زده است (که چنان بیباکانه نافرمانی میکنی و خود را به گناهان آلوده میسازی)؟! پروردگاری که تو را آفریده است و سپس سر و سامانت داده است و بعد معتدل و متناسبت کرده است و آنگاه به هر شکلی که خواسته است تو را درآورده است و ترکیب بسته است».
محافظت جنین توسط سه پردهی تاریکی
﴿خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۚ یَخۡلُقُکُمۡ فِی بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِی ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡکُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٦﴾ [الزمر: 6].
«خداوند شما را از یک تن (به نام آدم) بیافرید، سپس از جنس او همسرش را (به نام حواء) خلق کرد و برای شما هشت جفت چهارپا گسیل داشت. او شما را در شکمهای مادرانتان، در میان تاریکیهای سهگانه، آفرینشهای جوراجور و پیاپی میبخشد (و جنین را هر دم به گونهای درآورده و به پلهای از خلقت میرساند) کسی که چنین (نعمتهائی را میبخشد و اینگونه نقش آفرینی) میکند، الله است که پروردگار شما است و حکومت و مملکت (سراسر عالم هستی) از آن او است. جز او معبودی وجود ندارد. پس چگونه (با وجود این همه موجبات و دواعی عبادت از حق منحرف میگردید و از پرستش خدا به پرستش چیزهای دیگر) برگردانده میشوید»؟
براساس گفتهی دکتر کیث مور، منظور از سه لایهی تاریکی در قرآن این سه قسمت است.
1- دیوارهی قدامی شکم مادر.
2- دیوارهی رحمی.
3- دیوارهی دور جنینی.
جنسیت یک جنین توسط ماهیت اسپرم، تعیین میشود و نه تخمک. جنسیت یک کودک خواه پسر باشد یا دختر، بسته به این است که آیا کروموزوم جفت بیست و سوم به ترتیب XY است یا XX. اساساً تعیین جنسیت، در هنگام لقاح رخ میدهد و بستگی به آنگونه از کروموزوم موجود در اسپرم دارد که یک تخمک را بارور میکند. اگر اسپرمی که تخمک را بارور میکند، کروموزوم X را به اشتراک بگذارد، جنین مونث و اگر Y را به اشتراک بگذارد، جنین مذکر خواهد بود.
﴿وَأَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰ٤٥ مِن نُّطۡفَةٍ إِذَا تُمۡنَىٰ﴾ [النجم: 45-46].
«و این که او است که جفتهای نر و ماده را میآفریند. از نطفهی ناچیزی، بدانگاه که (به رحم) جهانده میشود».
واژهی عربی «نطفة» به معنی کمیت بسیار کوچک مایع و واژهی «تُمنی» به معنی جهانده یا کاشته شده است. بنابراین نطفه در این جا به طور خاص، اشاره به اسپرم دارد، زیرا این اسپرم است که میجهد.
قرآن میفرماید:
﴿أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ٣٧ ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ٣٩﴾ [القیامة: 37-39].
«یا او نطفهی ناچیزی از منی نیست که (به رحم مادر) پرت و ریخته میگردد؟ سپس به صورت خون لخته و دَلَمهای درآمده است و خداوند او را آفرینش تازهای بخشیده است و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است؟ و از این (انسان) دو صنف تر و ماده را ساخته و پرداخته است».
در این جا دوباره ذکر شده است که مقدار کمی از اسپرم با توجه به واژهی ﴿نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ٣٧﴾ که از مرد نشأت میگیرد مسئول جنس جنین است.
در شبه جزیرهی هند مادر شوهرها، روی هم رفته ترجیح میدهند که نوههای پسر داشته باشند و معمولاً هنگامی که بچهی به دنیا آمده، جنس مورد نظر آنها نباشد، عروسهایشان را سرزنش میکنند. کاش آنها فقط میدانستند که عامل تعیین جنسیت، ماهیت اسپرم مرد است و نه تخمک زن و اگر قرار بود که کسی را سرزنش کنند، باید پسران خود را سرزنش میکردند نه عروسهایشان را، زیرا هر دوی قرآن و علم اتفاق نظر دارند که این مایع مرد است که مسئول تعیین جنس بچه است.
خلقت انسان از «نطفهی امشاج» (مایع آمیخته شده)
به این آیه قرآنی توجه فرمایید:
﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِیهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِیعَۢا بَصِیرًا٢﴾ [الإنسان: 2].
«ما انسان را از نطفهی آمیخته (از اسپرماتوزوئید و اوول) آفریدهایم، و چون او را (با وظایف و تکالیفی، بعدها) میآزماییم، وی را شنوا و بینا (به عبارت دیگر عاقل و دانا) کردهایم».
واژهی عربی نطفهی امشاج به معنای مایع آمیخته شده است، مایع آمیخته شده به عامل یا مایع مرد یا زن برمیگردد. پس از اختلاط گامتهای مرد و زن، زیگوت[1] کماکان به صورت نطفه باقی میماند. همچنین مایع آمیخته شده میتواند به مایع اسپرمی که از ترشحات متعدد و نشأت گرفته از غدد متعدد تشکیل شده است، برگردد. بنابراین، این «نطفهی امشاج» یعنی کمیت بسیار کم از مایع آمیخته شده که به گامتهای زن و مرد و قسمتی از مایع مجاور آن برمیگردد.
﴿ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِینٖ٨﴾ [السجدة: 8].
«سپس خداوند ذریهی او را از عُصارهی آب (با ظاهر) ضعیف و ناچیزی (به نام منی) آفرید».
واژهی عربی سلاله به معنی جوهر یا بهترین قسمت هرچیز است. هم اکنون ما میدانیم که از چندین میلیون اسپرمی که توسط مرد ساخته میشود، فقط همان یک اسپرمی که به درون تخمک نفوذ میکند، برای لقاح کافی است، این یک سلول جنسی نر[1] (اسپرم) که از میان چندین میلیون اسپرم موفق به لقاح میشود در قرآن سلاله نام دارد. سلاله همچنین به معنی استخراج ملایم از یک سیال است. این سیال به سیال نطفهایِ دربر دارندهی سلولهای جنسی (گامت)[2] هر دوی زن و مرد برمیگردد. هردوی تخمک و اسپرم، در آخر لقاح به آرامی از محیط خود استخراج میشوند.