﴿وَمِن کُلِّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَیۡنِ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ٤٩﴾ [الذاریات: 49].
«ما از هر چیز جفتی را آفریدهایم، تا این که شما (عظمت آفریدگار را) یاد کنید».
این آیه به چیزهایی فراتر از انسانها، حیوانات، گیاهان و میوهها اشاره دارد. این آیه میتواند اشارهای باشد به پدیدههایی مانند الکتریسیته که اتمهای موجود در آن متشکل از الکترونهای دارای بار مثبت و منفی و همچنین پروتون است.
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَمِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَمِمَّا لَا یَعۡلَمُونَ٣٦﴾ [یس: 36].
«تسبیح و تقدیس خداوندی را سزا است که همهی نرها و مادهها را آفریده است، اعم از آنچه از زمین میروید و از خود آنان و از چیزهایی که ایشان نمیدانند».
در این جا قرآن میگوید که همه چیز به صورت زوج آفریده شده است و این شامل چیزهایی میشود که در حال حاضر انسانها از آن بیاطلاع هستند و ممکن است که در آینده کشف شود.
آفرینش میوهها در جفتهای نر و ماده
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِیهَا زَوۡجَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِۖ یُغۡشِی ٱلَّیۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ٣﴾ [الرعد: 3].
«و او آن کسی است که زمین را گسترانیده و در آن کوهها و جویبارها قرار داده است و از هرگونه ثمر و میوهای، جفت نر و مادهای در آن آفریده است. شب را بر روز میپوشاند (و بر عکس روز را بر پردهی شب میگرداند). بیگمان در این (آفرینش شگرف و فرمانروائی سترگ و نمایش شگفت هستی) نشانههائی (واضح و آشکار بر قدرت آفریدگار) است، برای آنان که میاندیشند (و سرسری از کنار عجایب و غرایب نمیگذرند)».
میوه محصول نهایی تولید مثل گیاهان برتر است، مرحلهی قبل از میوه مرحلهی گل است که هردو اندام نر و ماده را دارد، (پرچم و مادگی)[1] هنگامی که گرده به گل میرسد، میوه تولید میشود، سپس این میوه بالغ میشود و بذر را آزاد میکند. بنابراین، تمام میوهها به صورت ضمنی دارای نر و ماده هستند، حقیقتی که در قرآن بیان شده است.
در چند گونهی مشخص، میوه میتواند از گلهای نابارور به وجود بیاید (میوههای بدون لقاح) به عنوان مثال: موز، گونههایی از آناناس، انجیر، پرتقال، انگور و... اما اینها نیز دارای ویژگیهای جنسی خاص به خود هستند.
آفرینش گیاهان در جفتهای نر و ماده
پیشتر بشر از تمایز نر و مادهی گونههای گیاهی بیخبر بود، گیاهشناسی بیان میکند که هرنوع گیاه دارای نر و ماده است، حتی گیاهان دو جنسه نیز دارای هردو نوع عامل مجزای نر و ماده هستند.
﴿ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَکَ لَکُمۡ فِیهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ٥٣﴾ [طه: 53].
«پروردگاری است که زمین را گهوارهی (سکونت و آرامش) شما کرده است، و در آن راههایی (در خشکی و آب و هوا، جهت ارتباط) برایتان به وجود آورده است و از آسمان آب را ریزان و باران کرده است و با آن انواع گیاهان و اقسام درختان نر و ماده را رویانده است».
به این آیه از قرآن توجه نمایید:
﴿أَوَ لَمۡ یَرَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ کَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ کُلَّ شَیۡءٍ حَیٍّۚ أَفَلَا یُؤۡمِنُونَ٣٠﴾ [الأنبیاء: 30].
«آیا کافران نمیبینند که آسمانها و زمین (در آغاز خلقت به صورت تودهی عظیمی در گسترهی فضا، یکپارچه) به هم متصل بوده و سپس (بر اثر انفجار درونی هولناکی) آنها را از هم جدا ساختهایم (و تدریجاً به صورت جهان کنونی درآوردهایم) و هرچیز زندهای را (اعم از انسان و حیوان و گیاه) از آب آفریدهایم. آیا (دربارهی آفرینش کائنات نمیاندیشند و) ایمان نمیآورند»؟
تنها بعد از پیشرفتهای انجامشدهی علمی بوده است که ما هم اکنون میدانیم- سیتوپلاسم[1] -مادهی اساسی سلولهای زنده- دارای بیش از 80 درصد آب است. همچنین پژوهشهای نوین علمی، آشکار کرده است که بیشتر سازوارهها متشکل از 50 الی 90 درصد آب هستند و هر نهاد زندهای برای بقای خود نیاز به آب دارد. آیا برای 14 قرن پیش حدس این که تمام موجودات زنده از آب تشکیل شدهاند، برای یک انسان ممکن بوده است؟[2]
به علاوه آیا چنین حدسی میتواند برای فردی در صحرای عربستان که همیشه مواجه با کمآبی بوده قابل تصور باشد؟
آیهی زیر به آفرینش حیوانات از آب اشاره میکند.
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَآبَّةٖ مِّن مَّآءٖۖ فَمِنۡهُم مَّن یَمۡشِی عَلَىٰ بَطۡنِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن یَمۡشِی عَلَىٰ رِجۡلَیۡنِ وَمِنۡهُم مَّن یَمۡشِی عَلَىٰٓ أَرۡبَعٖۚ یَخۡلُقُ ٱللَّهُ مَا یَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٤٥﴾ [النور: 45].
«خداوند هر جنبندهای را از آب آفریده است (ولی با این که اصل همهی آنها آب است، دارای انواع گوناگون و استعدادهای مختلف و طرز زندگی متفاوت شگفتانگیزی هستند) گروهی از آنها بر شکم خود راه میروند (همچون: ماهیها و خزندگان) و گروهی از آنها بر روی دو پا راه میروند (مانند: انسانها و پرندگان) و دستهای بر روی چهار پا راه میروند (از قبیل: چهارپایان. تازه جنبندگان و جانداران، منحصر به اینها نیستند و بلکه چهرههای بسیار متنوع و اشکال مختلف دیگر دارند و) خدا هرچه را بخواهد میآفریند. قطعاً او بر هر چیزی توانا است».
این آیه نیز به آفرینش انسان از آب اشاره میکند:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَصِهۡرٗاۗ وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرٗا٥٤﴾ [الفرقان: 54].
«خدا است که از آب انسانها را آفریده است و ایشان را به (دو گروه) ذُکور و اناث تبدیل کرده است و پروردگار تو همواره (بر انجام هرچه بخواهد) توانا بوده و هست».
[1]- Cytoplasm
[2]- نکتهی بسیار جالبی در این رابطه وجود دارد و آن این که کلمه «بحر» به معنی دریا به صورت صیغه مفرد آن در 32 آیه از قرآن مجید آمده است. کلمه «بر» نیز به معنای خشکی به صورت صیغه مفرد آن در 12 آیه از قرآن آمده است. در یک مورد نیز کلمه «یبسا» که آن هم معنی خشکی میدهد، آمده است که در مجموع در 13 آیه از قرآن کلمه خشکی وارد شده است؛ پس: 1- در 32 آیه از قرآن کلمه دریا آمده است. 2- در 13 آیه از قرآن کلمه خشکی آمده است. 3- مجموع آیاتی که در آنها کلمات دریا و خشکی آمده است (13+32) یعنی 45 آیه میباشد. حال اگر این اعداد را با نسبت ریاضی بیان کنیم، نسبتهای زیر به دست میآید: نسبت کلمه دریا در آیات کریمه قرآن 32:45 = 71 % نسبت کلمه خشکی در آیات شریفه قرآن: 45: 32 = 29 %، پس به طور خلاصه میتوان گفت که نسبت کلمات دریا و خشکی در قرآن به ترتیب 71 درصد و 29 درصد میباشد. یعنی در 71 % از مجموع 45 آیه از کلمه دریا و در 29 % از مجموع 45 آیه از کلمه خشکی استفاده شده است. حال اگر به سایت سازمان فضانوردی آمریا (NASA) مراجعه کنیم و نسبت دریاها و خشکیهای زمین را مشاهده نماییم، در کمال شگفتی میبینیم که این نسبت برای دریاهای زمین 71 % و برای خشکیهای زمین 29 % ثبت شده است!!! مترجم
از پروفسور دورگا رائو[1] متخصص رشتهی زمینشناسی دریایی و استاد دانشگاه ملک عبدالعزیز جده خواسته شد که نظر خود را در مورد این آیه ارائه دهد:
﴿أَوۡ کَظُلُمَٰتٖ فِی بَحۡرٖ لُّجِّیّٖ یَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ إِذَآ أَخۡرَجَ یَدَهُۥ لَمۡ یَکَدۡ یَرَىٰهَاۗ وَمَن لَّمۡ یَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ٤٠﴾ [النور: 40].
«یا (اعمال آنان) بسان تاریکیهایی در دریای ژرف مواجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد (و موجهای کوه پیکر بر یکدیگر دوند و به بالای همدیگر روند) و بر فراز امواج (خوفناک دریا) ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیها یکی بر فراز دیگری جای گرفته (و آن چنان ظلمتی و وحشتی پدید آمده باشد که مسافر دریا) هرگاه دست خود را به در آورد (و بدان بنگرد، به سبب تاریکی وحشتزای بیرون و هراس دل از جای کندهی درون) ممکن نیست که آن را ببیند. (آری! نور حقیقی در زندگی انسانها فقط نور ایمان است و بدون آن فضای حیات تاریک و ظلمانی است. نور ایمان هم تنها از سوی خدا عطاء میگردد) و کسی که خدا نوری بهرهی او نکرده باشد، او نوری ندارد (تا وی را به راه راست رهنمود کند و بر راستای راه بدارد)».
پروفسور رائو گفت: دانشمندان فقط به تازگی و به کمک تجهیزات نوین قادر به اثبات این موضوع شدهاند که اعماق اقیانوس کاملاً تاریک است. انسان ناتوان از غواصیکردن در عمق بیش از 20 تا 30 متر زیر آب است و هرگز قادر به زندهماندن در مناطق ژرف اقیانوس و در اعماق بیش از 20 متر نیست. این آیه شامل هر دریایی نمیشود چون تمام دریاها دارای لایههای انباشته روی هم تاریکی نیستند، این آیه به طور ویژه اشاره به دریاها یا اقیانوسهای عمیق دارد، همانگونه که قرآن بیان میکند. «تاریکی اقیانوس عمیق» این تاریکیهای روی هم موجود در اقیانوسهای عمیق میتواند نتیجهی یکی از این دو علت باشد:
1- پرتو خورشید متشکل از هفت رنگ است، این هفت رنگ عبارتند از: بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز. این رنگها در اثر برخورد با آب دچار شکست میشوند. 10 تا 15 متر آب فوقانی رنگ قرمز را جذب میکند. بنابراین، اگر غواصی در اعماق 25 متری زخمی شود، قادر نخواهد بود که قرمزی رنگ خونش را ببیند، چون رنگ قرمز به این عمق نمیرسد. همینطور پرتو نارنجی، در عمق 30 تا 50 متری جذب میشود، زرد در عمق 50 تا 100 متری، سبز در عمق 100 تا 200 متری و در پایان آبی فراتر از 200 متر به سبب ناپدید شدن پی در پی رنگها، لایهای بعد از دیگری، به تدریج اقیانوس تاریکتر میشود و در عمق 100 متر به پایین، دیگر تاریکی مطلق است.
2- پرتو خورشید توسط ابرها جذب میشود و این به نوبهی خود سبب پراکندهشدن پرتوهای خورشید میشود و اینگونه در زیر ابرها لایهای از تاریکی را به وجود میآورد، این اولین لایهی تاریکی است. هنگامی که پرتوهای خورشید به سطح اقیانوس میرسند، توسط امواج سطح اقیانوس بازتابیده میشوند و منظرهی درخشانی را ایجاد میکنند. بنابراین، امواج سبب بازتابش پرتوهای خورشید و ایجاد تاریکی میشوند. پرتوهای بازتابیده نشده به اعماق اقیانوس نفوذ میکنند. بنابراین، اقیانوس دارای دو قسمت میشود، سطح اقیانوس که دربر دارندهی نور و گرماست و عمق اقیانوس که دربر دارندهی تاریکی است. امواج باعث جدایی هرچه بیشتر سطح اقیانوس از قسمت عمیق آن میشود.
امواج درونی، آبهای عمیق دریاها و اقیانوسها را میپوشاند، چون آبهای عمیق نسبت به آبهای فوقانی خود چگالتر هستند. تاریکی در بالای امواج درونی شروع میشود، حتی ماهیهای موجود در اعماق اقیانوس توانایی دیدن ندارند و تنها منبع نور آنها از بدن خودشان است.
قرآن چه دقیق میگوید:
﴿أَوۡ کَظُلُمَٰتٖ فِی بَحۡرٖ لُّجِّیّٖ یَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ إِذَآ أَخۡرَجَ یَدَهُۥ لَمۡ یَکَدۡ یَرَىٰهَاۗ وَمَن لَّمۡ یَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ٤٠﴾ [النور: 40].
«یا (اعمال آنان) بسان تاریکیهایی در دریای ژرف مواجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد (و موجهای کوه پیکر بر یکدیگر دوند و به بالای همدیگر روند) و بر فراز امواج (خوفناک دریا) ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیها یکی بر فراز دیگری جای گرفته (و آن چنان ظلمتی و وحشتی پدید آمده باشد که مسافر دریا) هرگاه دست خود را به در آورد (و بدان بنگرد، به سبب تاریکی وحشتزای بیرون و هراس دل از جای کندهی درون) ممکن نیست که آن را ببیند. (آری! نور حقیقی در زندگی انسانها فقط نور ایمان است و بدون آن فضای حیات تاریک و ظلمانی است. نور ایمان هم تنها از سوی خدا عطاء میگردد) و کسی که خدا نوری بهرهی او نکرده باشد، او نوری ندارد (تا وی را به راه راست رهنمود کند و بر راستای راه بدارد)».
به عبارتی دیگر در بالای این امواج، انواع دیگری از امواج موجود است، همان امواجی که در سطح اقیانوس یافت میشوند، قرآن ادامه میدهد:
﴿أَوۡ کَظُلُمَٰتٖ فِی بَحۡرٖ لُّجِّیّٖ یَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ﴾ [النور: 40].
«یا (اعمال آنان) پسان تاریکیهایی در دریای ژرف مواجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد (و موجهای کوه پیکر بر یکدیگر دوند و به بالای همدیگر روند) و بر فراز امواج (خوفناک دریا) ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیهای یکی بر فراز دیگری جای گرفته».
همانگونه که پیشتر توضیح داده شد، این ابرها موانعی هستند که بر روی یکدیگر قرار دارند که با جذب رنگها در سطوح مختلف سبب تاریکی میشوند.
پروفسور دوگا رائو با این گفته نتیجه میگیرد که: «1400 سال پیش یک انسان عادی نمیتوانسته که چنین پدیدهای را با چنین جزییاتی توصیف کند، بنابراین این اطلاعات باید از منبعی فرا زمینی سرچشمه گرفته باشد».